مقالات
حوزه های تخصصی:
در حداقل یک دهه اخیر اخیر، حیات اقتصادی روستاهای مرزی بخش نوسود از توابع شهرستان پاوه استان کرمانشاه، به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی و موقعیت مرز با پدیده کولبری گره خورده است. کولبری فعالیتی موقتی، استرس زا و ریسک پذیر است. هدف پژوهش بررسی نقش اقتصاد مرزیِ پرمخاطره در تشدید اقبال به عرفان عامه است. روش پژوهش، کیفی با استفاده از نظریه زمینه ای و گردآوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه عمیق با فعالان کولبری در بخش نوسود بوده است. یافته ها نشان داد ریسک پذیری، حس رقابت، عدم ثبات شغلی، شرایط محیطی، عدم اطمینان به اطرافیان به عنوان شرایط زمینه ای و دسترسی آسان به عناصر عرفان عامه و ایجاد قوت قلب عوامل مداخله گری هستند که منجر به اتخاذ استراتژی هایی مانند دعانویسی، فال گیری، رجوع به تعبیرگر خواب و افراد مقدس از سوی برخی افراد درگیر در فعالیت کولبری شده است که از آن به عنوان استراتژی عرفان عامه یاد شده است. پیامد چنین استراتژی، فرسایش اعتماد عمومی، مقبولیت عرفان عامه و ایجاد آرامش برای ادامه مشاغل همراه با ریسک عنوان شده است.
مرزنشینی بدون مردان: مردم نگاری روزمره زنان هورامان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرصت ها و چالش های مرز، بیشتر از آن چه به نظر می رسد به زنان گره خورده است. پژوهش های مرز، کنشگران مرد را مورد کنکاش قرار می دهند و عموماً زنان مرزنشین مورد غفلت بوده اند. هورامان به عنوان منطقه ای مرزی، هم چون دیگر مناطق مرزی کردستان، همواره با فرصت ها و چالش هایی روبرو بوده است چنان که در سال های اخیر مردانی از هورامان ایران به عنوان «کارگران مرزی مهاجر» به صورت روزمزد، به دور از خانواده در کردستان عراق مشغول به کار می شوند. این پژوهش به روش مردم نگاری و بر مبنای مفاهیم اینترسکشنالیتی(درهم تنیدگی) تدوین شده است تا به واکاوی زیست جهان روزمره زنان هورامی مرزنشین بپردازد. بر پایه این پژوهش می توان گفت که به طور عام، مرکزنشینان و به طور خاص جامعه دانشگاهی، نیازمند آگاهی بیشتری از شیوه های مختلف زندگی زنان مرزنشین هستند و باید در تغییرات اجتماعی به راه هایی که مورد نظر زنان مرزنشین می باشد اهتمام بیشتری نشان داده شود و این امر نیازمندِ نزدیک شدن به افق های زنان مرزنشین و توجه به تعاریف زنان از زنانگی، هویت، تبعیض ها و دیگر دغدغه های روزمره زنان مرزنشینی است که بیشتر ایام سال را باید بدون حضور مردان خانواده، در رنج سپری نموده و بار زندگی را به دوش بکشند. نتایج این مردم نگاری نشان می دهد رفع چالش های روزمره زنان منطقه هورامان، پیش از آن که با هژمونی نظام مردسالارانه مواجه شود با عواملی دست به گریبان است که مانع توانمندسازی نه فقط زنان بلکه مردان نیز هست. بر این مبنا، رفع تبعیض های خاص زنان، به تنهایی میسر نیست زیرا به شکل پیچیده ای با تبعیض ها علیه مردان درهم تنیده است.
تحلیل تفاوت های اجتماعی و اقتصادی مناطق مرزی و غیر مرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه با رجوع به ادبیات توسعه به بررسی تفاوت استان ها و شهرستان های مرزی و غیر مرزی در شاخص های جمعیتی- اجتماعی و اقتصادی پرداخته شده است. روش مطالعه تحلیل ثانویه داده های حاصل از سرشماری و سالنامه های آماری سال 1395 است. نتایج تحقیق نشان می دهد از نظر متغیرهای اقتصادی- اجتماعی، در هر دو سطح استانی و شهرستانی، تفاوت معنی دار و تایید شده ای بین مناطق مرزی و غیر مرزی وجود دارد. در هر دو سطح مطالعه، مناطق مرزی دارای نسبت باسوادی و نسبت افراد دارای تحصیلات عالی کمتری از مناطق غیرمرزی هستند. در کنار این دو متغیر، درصد بیکاری به ویژه بیکاری جوانان نیز در مناطق مرزی بیشتر از غیرمرزی است. نتایج مطالعه همچنین نشان می دهد از لحاظ ویژگی های جمعیتی مانند نسبت شهرنشینی، میزان مهاجرت و میانگین سنی نیز تفاوت های آشکاری بین دو منطقه وجود دارد. کمبود فرصت های شغلی، ضعف و عدم دسترسی به امکانات آموزشی، تمرکز منابع و تسهیلات در مناطق مرکزی موجب جریان مهاجرت از سوی مناطق مرزی به سمت مناطق مرکزی شده است.
کولبری؛ زمینه های تکوین و تداوم آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مناطق مرزی کُردنشین، کولبری به یک سبک معیشتی و یکی از مهمترین مجاری امرار معاش تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل روایت کولبران از زمینه های تکوین و تداوم کولبری است. روش شناسی پژوهش کیفی بوده و از روش تحلیل روایت استفاده شده است. میدان مورد مطالعه، فضای کولبری در شهرستان بانه است و نمونه آماری آن کولبران هستند. به این منظور با 19 نفر که حداقل 3 سال سابقه کولبری در مرزهای بانه داشتند، مصاحبه شد. در خصوص زمینه ها و بسترهای تکوین و تداوم کولبری به دو تم اصلی «اقتصاد مرزی تخریب شده» و «ساختار نابرابر» دست یافتیم. بنا به روایت کولبران، اقتصاد سیاسی مرز با حفظ و بازتولید وضعیت پیرامونی مناطق مرزی و نابرابری ساختاری پیوند دارد؛ از این منظر، کولبری نوعی تمهید و سیاست فرودست سازی تلقی می شود؛ سیاستی که بدنبال ادغام فرهنگی مناطق مرزی است بدون آن که در تقسیم ملّی کار، نقش اقتصادی و اجتماعی برای این مناطق تعریف کند. بر مبنای این روایت، کولبری نه محصول انتخابِ اقتصادیِ حسابگرانه کولبران و نه نتیجه طبیعی اقتصاد محلی، بلکه پدیده ای تحمیلی است و بر بحران نمایندگی (بازنمایی) سیاسی مناطق مرزی کُردنشین دلالت دارد.
تحلیل گفتمان انتقادی سیاست های اجتماعی توسعه مناطق مرزی (با تأکید بر عدالت فضایی منطقه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مناطق مرزی ایران علاوه بر شکاف طبقاتی از بی عدالتی فضایی منطقه ای هم رنج می برند. در حوزه عدالت اجتماعی و عدالت فضایی شهری تحقیقات کمی زیادی در رشته های مختلف علوم اجتماعی، برنامه ریزی شهری و...صورت گرفته است اما «عدالت فضایی منطقه ای» مورد غفلت واقع شده است. این پژوهش به بررسی سیاست های اجتماعی در خصوص توسعه مناطق مرزی با تأکید بر عدالت فضایی منطقه ای با روش کیفی تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد ترکیبی فر کلافی – لاکلاو و موف در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین می پردازد. در برنامه های توسعه 5 ساله بعد از انقلاب درخصوص توسعه مناطق مرزی به جزء ماده 204 از برنامه ی پنجم توسعه که به سرمایه گذاری و معیشت پایدار مرزنشینان و شهرک های صنعتی مرزی می پردازد، ماده و تبصره دیگری در خصوص توسعه مناطق مرزی وجود ندارد. برنامه های توسعه بعد از انقلاب، متأثر از گفتمان های لایه بندی شده ای هستند که در لایه ی بالایی، فرا گفتمان ثابت حکومتی انقلاب اسلامی و در لایه میانی گفتمان های متغیر دولتی و در لایه درونی، گفتمان های توسعه ای وجود دارد که دال های شناور را حول دال مرکزی خود مفصل بندی می کنند و یک نظم گفتمانی را به وجود می آورند که توسعه مناطق مرزی با تأکید بر عدالت فضایی منطقه ای را صورت بندی می کند. در این سیاست های اجتماعی متأثر از صورت بندی ایدئولوژی- گفتمانی، عدالت پسینی و توزیعی بیشتر از عدالت پیشینی و فرایندی موردتوجه واقع شده است. در صورتی که توسعه مناطق مرزی ایران با تأکید بر عدالت فضایی منطقه ای، نیازمند رویکرد ترکیبی عدالت فرایندی – توزیعی و حاکمیت نظم گفتمانی تکاملی به جای تقابلی است.
زندگی به مثابه مقاومت: تجربه زیسته رانندگان شوتی شهر بانه از قاچاق کالا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاچاق کالا از دیرباز یکی از مسائل مهم اجتماعی بوده و مطالعات زیادی حول آن صورت گرفته است؛ اما عمده مطالعات با نگاهی آسیب شناختی به این موضوع ورود کرده اند. در این مطالعه سعی کرده ایم به کمک روش پدیدارشناسی تفسیری و مصاحبه روایی سراغ تجربهزیسته افرادی برویم که به صورت مستقیم درگیر قاچاق کالا هستند. به این منظور با 15 نفر از رانندگان شوتی شهر بانه، مصاحبه کرده ایم. در روایت ها، زمینه برآمدن قاچاق کالا، مخاطرات این شغل، استراتژی های مقابله با این مخاطرات و ادراک از قاچاق استخراج گردید. یافته ها نشان می دهند هر چند عوامل زمینه ای بستر مناسبی برای ورود به این شغل فراهم کرده است اما عواملی از قبیل سود زیاد، عدم تناسب مجازات و جرم، احتمال کم دستگیری و استراتژی های مقابله با خطر سبب ماندگاری و بازگشت مجدد به این شغل شده است. کلیت قاچاق کالا را می توان نوعی مقاومت در برابر ساختارهای نابرابر دانست. این مقاومت برای دو گروه از شوتی ها متفاوت بود که یکی را مقاومت منفعلانه و دیگری را مقاومت فعالانه نامیدیم. مقاومت منفعلانه، کنشی است که در برابر فقدان فرصت های شغلی و در واقع در برابر شرایط نابرابر داخلی صورت می گیرد و اگر کنشگر شغل مناسبی پیدا کند از این کار دست می کشد؛ مقاومت فعالانه، مربوط به کنشگرانی است که حاضر به ترک این شغل نیستند. برای این گروه که اکثریت را شامل می شوند، هر چند ورود به این شغل ناشی از نابرابری ها و فقدان فرصت های شغلی بوده است اما چنان با این شغل انس گرفته اند که هویت آن ها جدای از رانندگی شوتی معنا ندارد. مقاومت این گروه هم در برابر زمینه نابرابر داخلی است و هم در برابر روش های مشروع کسب موفقیت در زندگی امروز.