مطالعات اجتماعی ایران

مطالعات اجتماعی ایران

مطالعات اجتماعی ایران سال سوم تابستان 1388 شماره 2 (پیاپی 6) (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تقویت اخلاق شهروندی : راهی برای گذر به مردم سالاری مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انسان شناسی شهری شهروندی مردم سالاری مشارکتی مردمسالاری نمایندگی ملت سالاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۰۹
امروزه در ادبیات سیاسی جهان بیش از هر چیز بحثِ گذار از مردم سالاری (دموکراسی) نمایندگی به مردم سالاری مشارکتی مطرح است. دلیل این امر آن است که با رشد جوامع انسانی، گسترش شهرنشینی و بالارفتن فرهنگ عمومی و پیچیده تر شدن روزافزون سازوکارها و روابط انسانی، افکار عمومی و اقشار گوناگون اجتماعی کمتر به سیاست و سیاستمداری به صورت حرفه ای اشتغال دارند و برعکس بیشتر تمایل دارند سرعت چرخه های سیاسی و امکان مشارکت مستقیم خود را در مدیریت زندگی و سامان دادن به وضعیت عمومی و زندگی روزمره خویش افزایش دهند. شروع این فرآیند سال هاست نه فقط در کشورهای توسعه یافته بلکه در کشورهای در حال توسعه از خلال گسترش و تعمیق فعالیت های سازمان های غیر دولتی در همه زمینه ها، به وجود آمدن سازمان های غیر دولتی منطقه ای و بین المللی و تاثیرگذار شدن هرچه بیشتر آن ها در سیاستگذاری های ملی و جهانی مشهود است. در این چشم انداز شهر و شهروندی نقشی اساسی دارند. این مقاله تلاش می کند سازوکارهایی را که می توان برای این گذار از دولت و سیاست مبتنی بر مردم سالاری نمایندگی (تفویض اختیار به سیاستمداران حرفه ای) به مردم سالاری مشارکتی (مستقیم) در نظر گرفت بررسی نماید. تاکید ما بر آن است که چگونه و با استفاده از کدام منابع می توان و باید از طریق تقویت اخلاق شهروندی و تفکر شهروندی به این هدف نایل آمد. در واقع استدلال مقاله آن است که شهروندی نوعی تمرین در ابعاد کوچک برای رسیدن به آن نوع از مردم سالاری است و به خصوص با استفاده از امکانات دید فناورانه (جامعه شبکه ای) و به کارگیری درست و مناسب تقسیمات شهری (به ویژه زندگی محله ای و تقسیم شهر به خرده پهنه های قابل مدیریت مستقیم) می توان به سوی این اشکال جدید حرکت کرد تا هم الگویی برای گذار به واحدهای بزرگ تر ارائه شود و هم به صورتی موازی مردم سالاری نمایندگی را نیز که هنوز برای تحکیم فرآیندهای ملت سازی و دولت سازی در کشوری هم چون کشور ما ضروری است، تقویت گردد.
۲.

شهر بی انضباط و محدودیت های ظهور شهروندی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلانیت نظارت شهر بی انضباط اخلاق شهروندی انومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۰۰ تعداد دانلود : ۱۱۲۷
حکومت پذیری سازوکاری است که شهر مدرن را به شهری منضبط بدل کرده است. پیامدهای چنین شهری موضوع تاملات جامعه شناسان و فیلسوفان بوده است. برخی از نظریه ها بر اخلاق اجتماعی و فردگرایی دگرخواهانه و برخی دیگر بر شکلی از جامعه انضباطی تاکید کرده اند. نحوه تکوین جامعه انضباطی و شهر منضبط در کانون اصلی چنین مباحثی بوده است. چنین نظریه هایی عمدتاً جهت توضیح شکل گیری جامعه ای با انضباط به کار گرفته می شوند، در حالی که در موضوع بحث ما چنین نظریه هایی بناست به تشریح آن چه که ما شهر بی انضباط می نامیم کمک کنند. این مقاله ضمن بحث حول نتایج یک تحقیق درباب نظارت و کنترل در جامعه نشان می دهد شهر بی انضباط در ایران از خصایصی چون احساس بی هنجاری در میان شهروندان، عدم احساس نظارت و کنترل، بی اعتمادی به نهادهای انضباطی و احساس عدم قطعیت قانون برخوردار است. سپس بر اساس چنین شاخص هایی به مولفه هایی از عقلانیت در زندگی روزمره می رسیم که متناسب با شهر بی انضباط است. شهر بی انضباط از نظر ما قبل از هرچیز متاثر از سازمان اجتماعی جامعه ای است که به چنین بی انضباطی ای دامن می زند.
۳.

تحلیلی بر وضعیت شهروندی در شهر تهران : نگاهی بر مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: حقوق شهروندی وظایف احساس مدیریت شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۵ تعداد دانلود : ۷۵۰
مباحث شهروندی در جهان معاصر از جذابیت عام برخوردار است و توجه بسیاری از عالمان اجتماعی و سیاسی را در رشته های مختلف به خود جلب کرده است. گرایش به شهروندی و به کارگیری آن در درک و تحلیل بسیاری از مسایل اجتماعی و شهری صرفاً به تلاش های علمی و ارزشمند صاحب نظران و پژوهش گران مربوط نمی شود، بلکه به شایستگی خود مفهوم جهت کارآمدی در مدیریت و برنامه ریزی در امور مختلف هم باز می گردد. به گونه ای که امروزه بسیاری از موضوع ها و مسایلی نظیر فقر، نابرابری، جنسیت و حتی محیط زیست از منظر شهروندی تحلیل می شوند؛ نوشتار حاضر هم در اصل بر مبنای سودمندی ایده و مفهوم شهروندی در مدیریت شهری تدوین شده است. این مقاله تلاش دارد ضمن مرور تاریخی بر مفهوم شهروندی، با استناد به یافته های پژوهشی وضعیت شهروندی در شهر تهران را بررسی کند. نتایج به دست آمده نشان می دهد شهروندی برای نسبت قابل توجهی از افراد معنادار و قابل درک نبوده و آگاهی نسبت به حقوق، عمل به وظایف و برخورداری از احساس شهروندی با عوامل بازدارنده ای در جامعه مواجه است. بدیهی است شهروندی با رفع موانع و ایجاد زمینه های عینی و ذهنی آن در بخش های مختلف به منصه ظهور خواهد رسید. مدیریت شهری می تواند با تدوین و اجرای برنامه های شهروندمدار گام های موثری در حل مسایل و مشکلات شهری بردارد.
۴.

تحلیلی بر جامعه شناختی از تناقضات فضایی و اجتماعی توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه شهری فضای اجتماعی کلان شهرها تناقضات شهری تعارضات شهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۹ تعداد دانلود : ۶۳۹
در دوران اخیر محیط های شهری به کانون ظهور اشکال گوناگون تناقضات فضایی و اجتماعی تبدیل شده اند و نیز در شهرها شاهد توسعه شرایطی پر از ابهام در بعد اجتماعی و یا نارسایی در عملکرد فیزیکی هستیم. به ویژه کلان شهرها در دنیای کنونی به دلیل تراکم مشکلات ناشی از سازمان و عملکرد بخش های منفک درونی آن به مکان شکل گیری انواع تعارضات تهدیدکننده حیات شهرنشینان تبدیل شده اند. از زمان ظهور شهرهای بزرگ، نگرانی از خطرهای درونی فزاینده آن ها توجه بسیاری از اندیشمندان اجتماعی و شهری را به خود جلب نموده است. در این میان کلان شهرهای کشور ما نیز به دلیل عقب ماندگی ساختاری و فقدان برنامه ریزی و نیز رویکرد ناصحیح در توسعه شهری دچار سرنوشتی شده اند که بسیاری از دیگر شهرهای بزرگ جهان بدان مبتلا هستند. تجربه جهانی توسعه شهری نشان می دهد که رشد فوق العاده جمعیت شهری و در کنار آن افزایش زیرساخت های فیزیکی و در نهایت فعالیت عقلانی آن گونه که اقتضاء می نماید نتوانسته است مانع شکل گیری تعارضات قابل پیش بینی در عرصه های مختلف فضایی و اجتماعی گردد. با استفاده از رویکرد جامعه شناختی شهری مطالعه پدیده توسعه و عمران شهری از یک سو و ظهور عوارض و ناهنجاری های کارکردی به ویژه در بعد اجتماعی و فرهنگی از سوی دیگر موضوعی است که این مقاله درصدد بررسی آن است. به عبارت دیگر، هدف از این بررسی ترسیم چشم انداز جامعه شناختی تناقضات شهری در چارچوب تعارض توسعه عمرانی شهری در ارتباط با توسعه اجتماعی و فرهنگی آن است. تلقی توسعه شهری در مقیاس منحصراً کالبدی مقوله است که سال هاست مورد تردید است و در عوض توسعه توامان کالبدی، فرهنگی و اجتماعی به عنوان ابزار کار برنامه ریزی مورد توجه می باشد. این مقاله تلاش دارد تا با طرح دیدگاه اجتماعی، چگونگی تحلیل و بررسی تناقضات کنونی حیات شهری در ابعاد جامعه شناختی آن را در کانون مطالعه قرار دهد.
۵.

ناامنی هستی شناختی زندگی شهری در آثار روشن فکران ادبی (شهر تهران در دهه های چهل و پنجاه شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همبستگی اجتماعی اعتماد تجربه مدرنیته تجربه شهر پدیدارشناسی شهر روشن فکران ناامنی هستی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۳ تعداد دانلود : ۶۵۱
این مقاله به بررسی بازنمایی تجربه پدیدارشناختی در آثار روشن فکران ادبی شهر تهران (شعرای نوپرداز) در دهه های چهل و پنجاه شمسی می پردازد. دلیل انتخاب دهه های مزبور، رشد شتابان شهرنشینی و برنامه های نوسازی در ایران و به ویژه، گسترش شهر تهران به لحاظ جمعیتی و توسعه فضاهای شهری در این دوره است. در پی روند شتابان صنعتی شدن و متعاقب اصلاحات ارضی در این دوران، یک «جنبش مهاجرت» گسترده شکل گرفت و شهر تهران به یکی از کانون های اصلی جذب مهاجران تبدیل شد. در این دوره، توسعه ادبیات مدرن حاصل فعالیت قشر روشن فکری بود که غالب آنان به لحاظ خاستگاه جمعیت شناختی به تهران تعلق نداشتند. روشن فکران ادبی این دوره دیدگاه ها و نگرش های متنوعی داشتند که با وجود تجربه آنان از مدرنیته و گسترش فضایی و جمعیتی تهران با یکدیگر شباهت هایی را نشان می دهند. برای شناخت تجربه روشن فکری، آثار برخی از شاعران نوپرداز این دوره چون فروغ فرخزاد، سهراب سپهری، احمد شاملو، فریدون مشیری، حمید مصدق و محمدرضا شفیعی کدکنی انتخاب شده اند. ملاک انتخاب این شاعران، شهرت ادبی و گسترش سبک و تجدید چاپ مکرر آثار آن ها طی سال های مزبور و پس از آن است.
۶.

بررسی انسان شناختی روابط همسایگی (مطالعه تطبیقی روابط زنان شاغل و خانه دار)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زنان شاغل و خانه دار روابط اجتماعی یا سرمایه اجتماعی و سرمایه فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵۴ تعداد دانلود : ۱۱۸۵
مقاله حاضر در صدد بررسی بخشی از زندگی روزمره زنان، یعنی روابط اجتماعی آنان است. در این بررسی انسان شناختی، مقایسه ای بین روابط اجتماعی زنان شاغل و خانه دار صورت می گیرد. زنان شاغل و زنان خانه دار جامعه ما نیز براساس سرمایه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شان با اطرافیان خود (خانواده، دوستان و همسایگان) ارتباط های متفاوتی برقرار می کنند. به کمک روش کیفی با ابزار مصاحبه، با تعدادی از زنان که به صورت اتفاقی تصادفی انتخاب شدند، مصاحبه های طولانی انجام شد. تحلیل محتوای متن مصاحبه ها نشان دادند افراد با سرمایه فرهنگی کم، بیشترین ارتباط خانوادگی را دارند و خیلی کم همراه با خانواده، با دوستان ارتباط داشته و اصلاً به تنهایی با دوستان ارتباط (غیر خانوادگی) ندارند. افراد با سرمایه فرهنگی متوسط بیشتر روابط خانوادگی را ترجیح می دهند و تعدادی همراه با خانواده، با دوستان و تعداد بیشتری به تنهایی ارتباط برقرار می کنند. افراد با سرمایه فرهنگی بالا نیز اغلب با خانواده، تعدادی با دوستان و تعدادی به تنهایی با دوستان خود رابطه برقرار می کنند. بیشتر زنان خانه دار روابط خانوادگی داشته و فقط یک مورد از آنان همراه با خانواده و یا به تنهایی، با دوستان ارتباط داشت. اکثر زنان شاغل نیز با خانواده ارتباط داشته و تعدادی با دوستان و تعداد بیشتری به تنهایی با هم جنسان خود ارتباط دارند. سطح تحصیلات و وضعیت اقتصادی نقش مهمی را در نتایج به دست آمده ایفا نمی کنند. عامل اصلی در شکل و نوع روابط اجتماعی، سرمایه فرهنگی است. نتایج حاکی است که سرمایه فرهنگی پایین، خانه داری و ارتباطات خانوادگی نوعی چرخه را ساخته اند. در حالی که، سرمایه فرهنگی متوسط و بالا، شاغل بودن و روابط با هم جنسان نیز چرخه ای دیگر را بنا کرده اند. درواقع، فعالیت های فرهنگی، هنری، ورزشی، مطالعه، تماشای تلویزیون، شرکت در مجالس شعر، تفسیر قرآن بسیج و غیره، جدای از سطح تحصیلات در برقراری ارتباطات نقش مهمی دارند.
۷.

نقش جامعه ایرانیان ارمنی در ظهور معماری مدرن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تهران ارامنه ایران معماری مدرن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰۵ تعداد دانلود : ۸۶۴
مقاله حاضر در سه بخش ارائه می شود. در بخش نظری سعی خواهیم کرد به موضوع مدرنیزاسیون و مدرنیزاسیون معماری با معنی کلی آن و مدرنیزاسیون معماری در ایران با معنی خاص آن با تکیه بر ویژگی های سیاسی، اجتماعی ـ تاریخی اواخر دوره قاجار تا پایان دوره پهلوی دوم بپردازیم. بررسی نقش جامعه ایرانیان ارمنی در فرآیند هنری و فنی هم در این بخش ارائه خواهد شد. قسمت دوم مقاله به تاثیر تحولات سیاسی ـ اجتماعی در معماری پایتخت و در حیطه ابنیه دولتی و خصوصی اختصاص خواهد داشت. هم چنین چگونگی ایجاد بناهای خصوصی و بافت فرهنگی ـ اجتماعی ساکنان این ابنیه از نظر شکل گیری طبقات جدید و پاسخ گویی به نیازهای برخاسته از سبک زندگی نوین از منظر انسان شناسی، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. معرفی چند معمار ارمنی که توانسته اند با درک نیازهای خویش دست به خلق آثار معماری به عنوان یادگارها و انعکاسی از تحولات فرهنگی روزگار خود بزنند قسمت سوم و پایانی تحلیل ارائه شده در مقاله را تشکیل می دهد.
۸.

ظهور و سقوط نظریه خردگرا در برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: عقلانیت ابزاری عقلانیت ارزشی عقلانیت ارتباطی برنامه ریزی خردگرا سیستم بازخوردی سیستم فراگیرنده عقلانیت ذاتی عقلانیت هماهنگ (یکپارچه ساز)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۵۴ تعداد دانلود : ۱۴۵۷
در این مقاله ابتدا چارچوب نظریه خردگرا در برنامه ریزی شرح داده شده است. سپس از زوایای گوناگون این دیدگاه نقد گردیده و در آخر به این مسئله پرداخته شده که نسبت میان نظریه خردگرا در برنامه ریزی که میراث نیمه قرن بیستم است با شرایط کنونی اندیشه اجتماعی چیست؟ در این دوران ظهور پسامدرنیته، به نظر می رسد برنامه ریزی نیز وارد دوران پساخردگرایی می شود: منتقدان پسامدرن عقلانیت را تبدیل به یک واژه «بد» کرده اند. معمولاً برنامه ریزی خردگرا را با تعابیری چون علم گرایی نابه جا، فن سالاری بیش از حد، و تخصص گرایی که به دنبال منافع خود است، توصیف می کنند. چنین ادعا می شود که خردگرایی به معنای تاکید تنگ نظرانه بر وسیله به جای هدف و تجربه گرایی محض بوده است و عینیت و بی طرفی آن مبتنی بر واقعیاتی است که ـ همان طور که ساختارشکنی پسامدرن نشان داده است ـ چیزی جز ادعاهای گزاف، تعصبات فرهنگی، و یا جانبداری های گمراه کننده نبوده است. اما این سخن پسامدرنیست ها هم مانند بسیاری دیگر از سخنان ایشان چیزی بیش از یک تصویر کلیشه ای اغراق آمیز نیست و مثل همه تصاویر کلیشه ای دیگر، در حالی که در آن پاره هایی از واقعیت دیده می شود، اما اساساً مبتنی بر یک سوءتفاهم و بدفهمی است که راه بردن به آن چندان دشوار نیست و آن بدفهمی این است: رد عقلانیت به طورکلی به عنوان مبنای نظری برنامه ریزی به جای رد عقلانیت ابزاری. مکتب خِرَدگرا برنامه ریزی را عامل تحقق عقلانیت و حاکمیت خرد در جامعه می داند و عقلانیت را «کاربرد استدلال در تصمیم گیری جمعی» تعریف می کند؛ رابطه تاریخی میان برنامه ریزی و خردگرایی و کاربرد عقلانیت نیز انکارناپذیر است. اما بحث بر سر این است که عقلانیت ابعاد و دامنه وسیع تری از عقلانیت ابزاری دارد که در مثبت گرایی و برنامه ریزی خردگرا مورد نظر است. ارزش عقلانیت در پاسخ گویی و مسئولیت پذیری است که درون آن نهفته است. پس برخلاف استدلال های اخیر پسامدرن ها، خردگرایی نه تنها با انتقادی بودن در تضاد نیست، بلکه در ذات آن است. اما عقلانیت می تواند اشکال متفاوتی به خود بگیرد. پس برنامه ریزی نیز می تواند بر پارادایم های متفاوت عقلی استوار باشد و نظریه باید پاسخ دهد که چه نوع عقلانیتی در چه نوع شرایط تصمیم گیری و برای کدام کارگزاران تصمیم گیرنده باید به کار گرفته شود؟ در این نوع نظریه پردازی انعطاف پذیر البته عقلانیت ابزاری نیز جای خود را خواهد داشت.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱