مطالعات اجتماعی ایران
مطالعات اجتماعی ایران سال سوم بهار 1388 شماره 1 (پیاپی 5) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
"ایران از لحاظ تاریخی عمدتا کشوری مهاجرپذیر بوده و مواج مهاجرفرستی در آن در دوره های خاصی پیش مشاهده نشده است. این امواج نیز غالبا موقت بوده و جابه جایی های بسیار گسترده جمعیتی به سوی خارج از مرزها را در برنداشته است. با این وصف انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، دو واقعه بزرگ تاریخی در قرن اخیر بوده اند که موجی از مهاجرت ها را به خارج از ایران بیشتر با انگیزه های سیاسی ایجاد کردند. از این دو مهاجرت اصلی، مهاجرت های سال های پیش و پس از انقلاب اسلامی به دلایل متعدد، گسترده تر بودند. و بنابر اطلاعاتی که هنوز نمی توان دقت هیچ یک از آن ها را دارای اعتبار بالای علمی دانست. امروز ظاهرا بیش از یک میلیون ایرانی یا ایرانی تبار در سراسر جهان و عمدتا در ایالات متحده زندگی می کنند. این مهاجرت نسبت به جمعیت ایران در زمان انقلاب (در حدود 30 میلیون نفر) و حتی جمعیت کنونی ایران (حدود 70 میلیون نفر) رقم مهمی است. افزون بر این، جمعیت مهاجرت کننده عمدتا دارای سرمایه های فرهنگی و اقتصادی بالایی نیز بوده اند، همین امر نیز سبب شده است که در طول سه دهه گذشته یک دایاسپورا (جماعت مهاجران) علمی در دانشگاه های جهان و از جمله در برخی از معتبرترین دانشگاه های اروپا و آمریکا شکل بگیرد. این دایاسپورا امروز در حوزه علوم انسانی و به ویژه علوم اجتماعی عمدتا در حوزه مسایل ایران تدریس و پژوهش می کند و در این راه و در برخی موارد، موقعیت بحران سیاسی بین المللی و مشکلاتی که در ایجاد رابطه میان ایران و برخی از قدرت های بزرگ پس از دوران انقلابی وجود داشته و دارد زمینه هایی را برای رشد آن (از لحاظ تامین بودجه های مطالعاتی و انتشاراتی و تاسیس کرسی های مطالعه خاورمیانه و ایران) فراهم آورده است که این امر تبلیغاتی نیز داشته است. پرسش های اساسی در این مقاله علاوه بر روشن کردن مفهوم «دایاسپورای علمی» و «بومی سازی علم» و امکان تحقق علمی آن پرداختن به این مساله است که اولا بومی بودن دانشمندان و دانش اجتماعی را باید بر اساس تبارشناختی آن دانشمندان ارزیابی کرد و یا بر اساس تعلق دانشگاهی و ملی آن ها به چارچوب های نهادینه شده علمی و دوم آن که حضور و تداوم فعالیت این دایاسپورا در چه موقعیت و شرایطی می تواند به سود بومی سازی علوم اجتماعی در ایران باشد؟ در واقع امروزه ما در وضعیتی هستیم که نه فقط دیدگاه روشنی نسبت به ابعاد دقیق و فعالیت های این دایاسپورا (و اصولا دایاسپورای ایرانی در کلیت آن) نداریم، بلکه رابطه ای مشخص و تعریف شده به خصوص نهادینه شده نیز با آن وجود ندارد و روابط صرفا شکل شخصی دارند و به مناسبات افراد با یکدیگر یا روابط نهادهای ایرانی با اشخاص دایاسپورا یا برعکس محدود می شوند. با توجه به هدف اساسی ای که باید مدنظر علوم اجتماعی ایران باشد، یعنی انتقال مرکز شناخت جامعه ایرانی به آکادمی های خود این کشور (در کوتاه یا درازمدت)، ارزیابی و سنجش موقعیت این دایاسپورا با نگاهی انتقادی و به دور از پیش داوری و با در نظر گرفتن تمامی ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و تاریخی ضروری است.
"
در جست و جوی شناخت موانع و راه حل های توسعه علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"توسعه علمی از ارکان بسیار مهم توسعه همه جانبه محسوب می شود و در رشد و شکوفایی جنبه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه نقش اساسی ایفا می کند. توجه به توسعه بر مبنای نتایج پژوهش های علمی ضرورتی حیاتی است. در این راستا، ایران نیز برای رسیدن به توسعه همه جانبه نیازمند توسعه علمی است. اما آن چه از تحقیقات مرتبط با این موضوع بر می آید آن است که موانع مختلفی، توسعه علمی در ایران را با مشکل مواجه ساخته است. هدف این مقاله آن است که با استفاده از تکنیک فراتحلیل، نتایج ده تحقیق و یا اثر مکتوب را در این خصوص واکاوی کرده و با طبقه بندی موانع توسعه علمی در ایران از دیدگاه اندیشمندان، راه حل هایی را در این خصوص جست و جو نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد در حالی که تنها 10 درصد این آثار فقط به موانع درون فضای اجتماعی علم و 20 درصد فقط به موانع بیرون فضای اجتماعی علم توجه و تاکید نمودند، 70 درصد آن ها به وجود هر دو نوع این موانع در جامعه ایران اشاره دارند. براین اساس، برای برون رفت از این موانع، توجه و تلاش همه جانبه برای رفع هر دو نوع این موانع ضروری است. دیگر یافته این پژوهش آن است که تعداد اندکی از این آثار ده گانه به امکان علم بومی و نیز بومی شدن علوم اعتقاد داشته و آن را عاملی اساسی برای توسعه علمی می دانند. این آثار عدم توجه و یا کم توجهی به شرایط اجتماعی، ارزشی و فرهنگی حاکم بر فضای جامعه و نیز عدم تلاش برای بومی سازی علم را از موانع تاثیرگذار بر باروری و توسعه علم قلمداد کردند. به عبارت دیگر، این آثار توجه به منظومه ای از عوامل ارزشی و فرهنگی و اجتماعی خاص هر عرصه زندگی در فرایند تولید علم و به کارگیری یافته های علمی (بومی گرایی) و تلاش برای بازسازی نظریه ها و تحلیل های علمی و به کارگیری فناوری های غیربومی با توجه به الزامات و زمینه های بومی و ملی (بومی سازی علم) را عناصری مهم و موثر بر باروری و توسعه علم در ایران برشمردند.
"
علوم اجتماعی مستقل/ دگرواره و عینیت چندگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"آشنایی دانشگاهیان و روشنفکران ایرانی با دیدگاه های نظریه پردازان آسیایی به دلیل وجود زمینه ها و مسایل مشترک می تواند افق های معرفتی را گسترش داده و امکان تبادل تجربیات را فراهم سازد. در این میان سید حسین العطاس یکی از موثرترین اندیشمندان آسیای جنوب شرقی بوده است که در طی دهه ها آثار متعددی را در مورد مسایل فکری، دانشگاهی و اجتماعی به رشته تحریر درآورده است. سید فرید العطاس فرزند او نیز در نظریه پردازی های پدرش مشارکت جسته و برخی از ابعاد آن را گسترش داده است. در این مقاله اندیشه های سید حسین و سید فرید العطاس در خصوص وضعیت علوم اجتماعی در کشورهای جهان سوم و راهبردهای ارتقا این وضعیت از طریق گسترش علوم اجتماعی مستقل و دگرواره مورد بحث و بررسی قرار می گیرند. این نوشتار به بررسی دیدگاه العطاس ها درباره رابطه علوم اجتماعی مستقل با مساله شرق شناسی معکوس و بومی گرایی می پردازد و دیدگاه آنان درباره علوم اجتماعی دگرواره و معیارهای مناسب برای گسترش علوم اجتماعی در کشورهای جهان سوم در دو بخش بررسی می شوند. بخش نهایی این نوشتار با نگاهی به خلاصه مباحث طرح شده در این مقاله دستاوردهای اندیشه های سید حسین و سید فرید العطاس و نسبت آن با مباحث موجود در فضای فکری ایران را مورد ارزیابی قرار می دهد.
"
گفتمان مساله بومی مساله بومی سازی علوم اجتماعی از رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله تحلیل گفتمان از آرا و دیدگاه های مختلف در زمینه بومی سازی علوم اجتماعی در ایران است. هدف اصلی این مقاله بیان اجمالی نحله های مختلف در زمینه بومی سازی و نقد آن ها و همچنین ارایه یک دیدگاه متفاوت برای فهم بومی سازی بر اساس تفکیک مفهومی بومی سازی است. رویکرد من در این مقاله مطالعات فرهنگی است. در این رویکرد تبیین موضوعات از نظر پیوندهای مختلف بین قدرت و فرهنگ اهمیت دارد. تلاش کرده ام تا با تفکیک مفاهیم مختلف در گفتمان بومی، مانند بومی بودن، بومی شدن، بومی سازی، بوم گرایی و بوم نگری وجوه قدرت کار رفته آشکار و پنهان در گفتمان بومی را توضیح دهم و به جای موضع گیری مبتنی بر نفی یا اثبات آن، نشان دهم که در معنایی معین می توان به فرایند بومی سازی علوم اجتماعی پرداخت.
"
مقایسه سه گذرگاه معرفتی درباره «دانش بومی» در ایران با تاکید بر تحولات مفهومی، ساختی و کارکردی علم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اثبات گرایی در علم، و توسعه گرایی مبتنی بر آن، پیش از این که بتواند در ایران نیز مانند اروپا در یک دوره زمانی، سنت های نیرومند علمی، تحقیقاتی و آکادمیک خود را مستقر بکند، مواجه به رویکردهای پراکنده «نااثبات گرایی» و «مابعد اثبات گرایی» شده است و به جای این که سنتز ثمربخشی از اندیشیدن در باب علم، اتفاق بیفتد، شاهد بودیم که چگونه در ایران دهه 50 شمسی؛ گفتارهای مبهم بومی شدن علم و دانشگاه در لفافه ای از نقد اثبات گرایی، نقد کمیت گرایی و نقد ایدئولوژی «علم- آیین»، سر از ایدئولوژی ها و پروژه های اسلامی سازی در پایان همان دهه و بعد از آن، درآورد، و به تاویل هایی اجتماعی و سیاسی انجامید که اساسا در نیت مولفان نخست نیز نبود. آن گاه، دیگر باره به سبب هزینه های سنگین گفتمان «ایدئولوژیک کردن و آیینی کردن علم» هر گونه بحث از نسبت علوم با واقعیت های فرهنگی و اجتماعی بومی و محلی، به صورت یک تابو یا فوبیای شبه پوزتیویستی درآمده است. علت این امر، از یک سو فقر نظری و از سوی دیگر آسیب پذیری های زمینه ای و ساختاری در جامعه ما بوده است
یک جامعه شناسی برای یک جهان؟ یک مساله شناسی دوگانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله امکان «یک جامعه شناسی برای یک جهان» را از طریق یک مساله شناسی دوگانه به چالش می کشد. پرسش از جهان شمولیت جامعه شناسی با دو موضع روبه رو است. اولین موضع از یک جامعه شناسی برای یک جهان دفاع می کند در حالی که دومین موضع، دیدگاه پیشین را با طرح یک مساله شناسی دوگانه سیاسی و معرفت شناختی مورد انتقاد قرار می دهد. این مطلب با نگاهی به تاریخچه بحث، از ضرورت چند زبانی کردن جامعه شناسی دفاع می کند چرا که معتقد است، دفاع از جهانی بودن تک زبانی و تک فرهنگی در جامعه شناسی نه تنها به متحد الشکل کردن و ایستایی این رشته خواهد انجامید بلکه جامعه شناسی را در دیگر زمینه های تاریخی و فرهنگی نیز ناکارآمد و عقیم خواهد کرد.
"