مقالات
حوزه های تخصصی:
این جستار با اتکا بر نظریه برساختگرایی اجتماعی و تأکید بر نظریه قدرت فوکو تلاش کرده است به بررسی نمودهای برساخت اجتماعی جنسیت و ارتباط آن با بدنمندی در دو رمان از دهه هشتاد شمسی با عناوین سرخی تو از من از سپیده شاملو و از شیطان آموخت و سوزاند از فرخنده آقایی بپردازد. این پژوهش فضای رمان را به عنوان نوعی امکان زیستن در نظر دارد؛ ازاین رو در این تحقیق پراتیک رمان توأمان در مقام محصول و نیز ابزار کشف موجودیت انسان در جلوه های گوناگون برساخت جنسیت در نظر گرفته شده است. یافته های پژوهش به نمونه هایی از برساخت جنسیت اشاره می کند که ذیل عناوینی چون زن شدگی و خفه شدگی با تأکید بر مفهوم فرودست بودگی زنان و تقابل با امر بهنجار به مثابه نشانه ای از جنسیتِ در حال تحول، دسته بندی شده است. این پژوهش نشان می دهد در رمان سرخی تو از من بر اساس فضای گفتمانی حاکم بر داستان، جنسیت زنانه در جایگاه پایین تر یا مادونِ جنسیت مردانه قرارگرفته است. از سویی دیگر، راوی در رمان از شیطان آموخت و سوزاند در تقابل با گفتمان مسلط جامعه جنسیت زده از سوژه مندی تحمیلی جنسیت فرودست زنانه فاصله می گیرد و ابتکار ساخت جنسیت خویش را در دست می گیرد و برداشتی آزادانه تر از هویت و جنسیت زن ارائه می کند.
تحلیل اساطیر آفرینش و باروری در باورهای و رسوم عامیانه جنوب ایران درباره نخل (با تکیه بر شهرستان جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخل در سرشت اساطیری خود یکی از ایزدان نباتی بین النهرینی و عیلامی است که نشانه هایی از ذات بغانه او در تجسّد انسانی و دگرگون شده آن در باورها و آداب و رسوم مردم جنوب ایران در ارتباط با اساطیر آفرینش و باروری بر جای مانده است. سرگذشت اساطیری نخل به صورت انسان پنداری در بیشتر سنتها و باورهای عامیانه مردم جنوب به هم شباهت دارد و باعث شده است باورهایی چون آفرینش نخل از نخاله انسان و دانستن نخل به عنوان همدم در جنوب رواج داشته باشد. قداست نخل و باورهایی نظیر اینکه نخل اندام و احوالی چون انسان دارد و آیین هایی چون عروس کردن، تهدید نمایشی و قربانی نخل و... در اسطوره های زایش و باروری ریشه دارد. فرایند شخصیت سازی مردم جنوب از نخل از نظر چرخه مرگ و حیات و رستاخیز تا الهه باروری، مکمّل یکدیگر و بیانگر تلقی از جایگاه کیهانی نیروی مؤنث در نظام هستی است. این مقاله با بررسی میدانی و کتابخانه ای به روش توصیفی- تحلیلی به واکاوی اساطیر مربوط به آفرینش و باروری در باورهای عامیانه مردم جنوب درباره نخل با تکیه بر مردم جهرم پرداخته و عناصر اساطیری آن را در رسوم و باورهایی چون تولد و تقدّس نخل، باروری، عاشقی، دیوانگی، مرگ و تابوت نخل نشان داده است.
بررسی ساختارشناسانه دستانهای عاشیقی در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ساختاری دستانهای عاشیقی در فرایند شکل گیری و تکامل این ژانر (فرم) ادب شفاهی، هدف اصلی این پژوهش است. بر همین اساس این سؤال پیش می آید که دستانهای عاشیقی عصر صفوی چه ساختاری داشته و اسکلت وجودی آنها چگونه شکل گرفته است. برای این منظور دستانهای «اصلی و کرم»، «عاشیق غریب و شاه صنم»، «طاهر و زهره»، «نوروز و قنداب»، «شاه اسماعیل و عرب زنگی»، «آرزو و قنبر»، «عباس و گلزار» و «شاه اسماعیل و گولگز» بررسی دقیق شد.این پژوهش نشان می دهد که دستانها پس از پایان دوره حماسه ظهور کرده اند. جمعبندی نظریات فولکلورشناسانی چون پرتو نائیلی بوراتاو، محرم ارگین، حسین اسماعیل اوف و محمدحسین طهماسب مبین این نکته است که ظهور دستانهای عامیانه عاشیقی برای پر کردن فضای باقیمانده از حماسه های قرن 15 میلادی و قرون قبلی است. داستانهای دده قورقود نیز به عنوان محصول دوره گذار از داستان حماسی به داستان عامیانه پذیرفته می شود. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که ساختار دستانها ضمن اینکه شالوده اصلی حماسه ها را حفظ کرده ، تغییراتی بنیادی یافته و شخصیت های متفاوتی نیز به وجود آورده است.
تحلیل غزل اوّل دیوان حافظ بر اساس نظریه استعاره شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با رویکرد شناختی و روش توصیف ابیات و تحلیل آنها بر اساس استعاره شناختی بر مینای کتاب « استعاره هایی که با آنها زندگی می کنیم» به بررسی استعاره مفهومی « عشق سفر است» در غزل اول دیوان حافظ پرداخته است. نگارندگان به این نتیجه رسیده اند که غزل اوّل دیوان حافظ براساس استعاره مفهومی «عشق سفر است» سروده شده و تمامیت آن براساس این استعاره قابل شرح و تفسیر، و تمام اجزای آن است به گونه ای که حافظ با به کارگیری این طرح واره بر آن است تا جنبه هایی از عشق را برای خوانندگان پنهان و جنبه هایی دیگر را برجسته کند. درواقع او تعمداً جنبه ای از بزرگی عشق را نشان می دهد که قدر و منزلت خویش را در دنبال کردن مقصود و معشوق بالا ببرد و اگر درجایی نتوانست به مقصود نایل شود با نشان دادن سختی های راه عشق با برانگیختن احساسات مخاطب او را همراه خویش ساخته، برایش توجیهی آورده باشد. هم چنین حافظ در این غزل هر آنچه در سیر و سلوک عرفانی با آن روبه رو شده در تناظر با اسباب و لوازم سفر قرار داده و نوشته است.
مفهوم سازیِ استعاری «مرگ» در ادبیات دفاع مقدس (مطالعه موردی: کتاب «من زنده ام»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این جستار بررسی چگونگی مفهوم سازی استعاری «مرگ» در داستان «من زنده ام» اثر معصومه آباد (1393) است تا بتوان دریافت که یک دختر نوجوان که چهار سال در اسارت رژیم بعثی عراق بوده است، چه دریافتی از پدیده مرگ داشته و آن را چگونه بازنمایی کرده است. این تحلیل در چارچوب نظریه استعاره مفهومی (لیکاف و جانسون، 1980، 1999؛ لیکاف، 1993) انجام شدهه است. نتایج آن نشان می دهد که نویسنده از حوزه های مفهومی متعدد و گوناگونی شامل مدرسه، مبارزه، سرگرمی، سفر، بیماری، پدیده های طبیعی، نوشیدنی، پاداش، کلید و هم چنین از سازوکارهای شناختی انسان پنداری، حیوان پنداری و شی ءانگاری که همگی بر استعاره مبتنی است برای بیان مفهوم مرگ استفاده کرده است.
بررسی رمان طوبا و معنای شب از شهرنوش پارسی پور بر اساس نظریه داغ ننگ اروینگ گافمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی رمان طوبا و معنای شب نوشته شهرنوش پارسی پور (1368) در چارچوب نظریه داغ ننگ؛ چاره اندیشی برای هویت ضایع شده (اروینگ گافمن، 1963( می پردازد. در نظریه گافمن روابط افراد در زندگی روزانه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رمان، که روایتگر زندگی طوبا از اواخر دوره قاجار تا دوره پهلوی است به روابط میان شخصیت ها از نگاه گافمن پرداخته می شود. پژوهش با رویکرد توصیفی -تحلیلی انسانشناسانه تلاش خواهد کرد به این پرسش اصلی پاسخ دهد که کدام مضمون داغ ننگ گافمن در این رمان کرد بیشتری دارد. براساس نتایج تحقیق، مهمترین داغ ننگ و برچسب زنیها در رمان طوبا و معنای شب، احساس بی هویتی یا هویت باختگی، انزجار، طرد شدگی، جریان ستیزی، دگراندیشی اجتماعی و شک در باورداشت شخصیت طوباست که اغلب بنمایه های روانی و فرهنگی دارد. داغ بی اعتباری، دودلی، احساس شومی سرنوشت، ناامنی، وسواس و عقده حقارت و در پی آن، بر انگیختگی حس کین توزی و انتقام است که بیش از هر چیز دیگر طوبا یعنی راوی داستان را در بر می گیرد.
واکاوی تجربه های عرفانی انفسی در دیوان غزلیات شمس بر مبنای نظریه هرمنوتیک گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویرگریهای نشأت گرفته از تجربه عرفانی انفسی در غزلیات مولوی، تا کنون به طور اختصاصی و مستقل، یکجا و منتظم کاویده نشده است؛ اگرچه به نحوی کلی و کلان، اقسام و شاخه های خیال بندیها و تصویر آفرینی های مولوی در چرخه پژوهش قرار گرفته است. این پژوهش مدعی است که مولوی در غزلیات شمس توانسته است تصویرهای ناب برجوشیده از تجربه درونی و شهودی خود را، که عموماً غیرقابل توصیف است به زنجیر بیان بکشد و این رخدادی است نادر که مولوی آن را پشت سر نهاده و موفّق شده است انتزاعی ترین تجربه ها را به زبان بیاورد. در این پژوهش، که بر اساس شیوه توصیفی-تحلیلی با ابزار کتابخانه ای و استنادی و در چارچوب نظری هرمنوتیک گادامر انجام شده است، پس از مروری بر نظریات پژوهشگران مختلف درباره جداسازی تجربه عرفانی، آن دسته از غزلیات دیوان شمس که به طور خاص، نمودهایی از تجربیات عرفانی انفسی مولوی به شمار می رود بر اساس احساس جاری در غزل به چهار دسته تفاخر و هشدار، بازخواست و ملامت، ضرورت بازشناسیخویشتن و شوق و بخشایش تقسیم بندی شده و برای نمونه، غزلی از هر کدام از این دسته ها، بررسی و تحلیل قرار شده است.
مقایسه پریسکه ایرانی با هایکو ژاپنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پریسکه یکی از انواع شعر کوتاه فارسی معاصر است. در سالهای اخیر، گرایش به قالبهای کوتاه مورد توجه شاعران قرار گرفته است و هرکس به فراخور ذوق خود نامهای گوناگونی بر اشعار کوتاه فارسی می گذارد. بر همین اساس برخی که با پریسکه آشنایی ندارند آن را هایکوی فارسی یا تقلیدی از هایکو می نامند در صورتی که پریسکه قواعدی دارد که آن را از هایکو و دیگر اشعار کوتاه متمایز می کند. در این پژوهش با روش تحلیل محتوا به بررسی پریسکه از نظر ساختار و محتوا پرداخته شده است تا پریسکه به عنوان قالب کوتاه مستقل شعری، معرفی، و ویژگیهای آن بیشتر شناسانده شود. بر اساس این پژوهش نتیجه گرفته شد که پریسکه، قالب کوتاه مستقلی است که ویژگیهای خود را دارد و با هایکو از نظر ساختاری و محتوایی به گونه ای محسوس متفاوت است.