۱.
هدف این پژوهش بررسی معاصرسازی اشعار کهن غنایی در برخی از رمانهای فارسی (زمستان 62، بامداد خمار، چشمهایش، روی ماه خدا را ببوس، دال و همنوایی شبانه ارکستر چوبها) بر مبنای روش اسنادی است. نتایج پژوهش نشان می دهد در این آثار، نویسندگان، بیشتر به معاصرسازی شعر شاعرانی چون مولانا، سعدی، خیام و بویژه حافظ پرداخته و خوانشی نو از اشعار غنایی، مانند نشاندادن فاصله طبقاتی و وضعیت هر طبقه ارائه کرده اند. آنان برای نشاندادن ذهنیت شخصیت ها و هویت شان از اشعار کهن غنایی استفاده کرده اند. درونمایه بسیاری از این رمانها از طریق این اشعار انتقال داده شده یا درونمایه رمان، برگرفته از فکر مسلط بر آنهاست. هم چنین این اشعار در توصیف مکان، فضاسازی، ایجاد واقعگرایی و ارتباط بین فرهنگ گذشته و معاصر در ایران نقش مهمی داشته است.
۲.
در این پژوهش، که بخشی از یک تحقیق کلانتر درباره فیلمها و فیلمنامه های بهرام بیضایی است، فیلم «باشو غریبه کوچک» با این پیشفرض، که مؤلفه های هویت را در گفتمانِ روایی خود بازنمایی کرده با رویکرد روایت شناسی بررسی شده است. روش تحقیق، توصیفی، و چارچوب نظری، یافته های رولان بارت در زمینه ساختار روایت است. بارت برای ساختار روایت، سه سطحِ کارکرد، کنش و روایت را تعریف می کند که سطح نخست جایگاهی تعیین کننده دارد. بررسی و تحلیل کارکردها با فهم دلالت رمزگان های پنجگانه تأویلی، کنشی، معنابُنی، نمادین و فرهنگی میسر است. در بازخوانی روایت شناسانه فیلم «باشو غریبه کوچک» به منظور درک معانی مرتبط با «هویت»، این نتیجه به دست آمد که رمزگانهای معنابُنی و رمزگانهای نمادین، بیشترین دلالتمندی را دارد و دلالت تکرار شونده و کانونی فیلم، اتحاد هویتهای خرد و میانه در پرتو هویتهای کلان اجتماعی است.
۳.
اسب نزد ایرانیان اولیّه از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. در داستانهای حماسی ایران، اسب، همراه راستین قهرمان است. از مطالعه حماسه کوراوغلی و شاهنامه فردوسی چنین برمی آید که اسبهای اسطوره ای در هر دو اثر ویژگیهای مشترکی دارند. آنها از لحاظ ظاهری افسونگرند و از لحاظ قدرت فراتر از حد تصور. در هر دو مورد اسبها ویژگیهای انسانی دارند؛ همراه صادق قهرمان و چونان برادر او هستند ؛ در برابر قهرمان احساس مسئولیت می کنند؛ همراه قهرمان می جنگند و با او می میرند. اگرچه این ویژگیها در قیرات کوراوغلی و بیشتر اسبهای شاهنامه بویژه رخش مشترک است دو ویژگی تولّد اسطوره ای قیرات و نیز جاودانگی او، وی را از دیگر اسبها ممتاز ساخته است. تولد قیرات از اصل دریایی که گاهی ویژگی بالداری در بعضی روایتها نیز بدان افزوده شده او را به دنیای سه گانه آب، زمین و هوا منسوب کرده است تا قدرتی فراتر از حد تصوّر از آنِ او کند. مضمون نوشیدن ازآب حیات و جاودانگی او نیز از دیگر شاخصه ای مهم دستان کوراوغلی است که البته ویژگی اول یعنی تولد اسطوره ای اسب از اصل دریایی در افسانه های شفاهی به رخش اسب رستم نیز نسبت داده شده است. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی تطبیقی ویژگیهای قیرات، مهمترین عنصر اسطوره ای داستان کوراوغلی در روایتهای مختلف با اسبهای اسطوره ای شاهنامه می پردازد.
۴.
پژوهش پیش رو درصدد یافتن بنمایه های اساطیری قصه های مشدی گلین خانم از مجموعه های ارزشمند قصه های عامیانه ایرانی برآمده است. در این پژوهش پس از شناسایی عناصر و شخصیت های اساطیری در میان قصه ها، مشخص می شود که اسطوره ها در فرایند انتقالشان به قصه های عامیانه این کتاب، دچار تحولاتی شده اند؛ ازجمله اینکه برخی از اجزای اساطیر در بازتعریف عامیانه شان حذف شده یا تغییر کرده و یا جزئیات دیگری بر آنها افزوده شده است و برخی از شخصیت های اساطیری در پیکر شخصیت های دیگر نمود یافته اند. مجموع تحولات اساطیر در قصه های این کتاب بر اساس الگویی که مهرداد بهار به دست داده، تحت چهار عنوان دگرگونی، شکستگی، ادغام و ورود عناصر بیگانه بررسی شده است. در پایان این نتیجه به دست آمد که بر اساس ذات تحول پذیر اسطوره ها، شخصیت ها و پدیده های اساطیری در قصه های عامیانه نیز برای باورپذیر شدن یا هماهنگ کردن خود با فضای جدید با تغییراتی روایت می شوند و هم چنین می توان با بررسی قصه های عامیانه به برخی ابعاد مغفول مانده اساطیر پی برد.
۵.
در این پژوهش با روش تحلیلی –کاربردی، کوشش شده است بر مبنای رویکرد نشانه-معناشناسی گفتمانیِ مکتب پاریس، جایگاه ماهیتی سوژه در 41 قصّه از مجموعه قصّه های ایرانی سیدابوالقاسم اِنجوی شیرازی در ارتباط با مؤلفه های معنایی گوناگون در روایت مورد تحلیل قرار گیرد تا روشن شود که سوژه در روایت این قصّه ها چه تعریفی دارد و نیز روشن شود که سوژه به عنوان مؤلفه ای ماهیت بخش به دیگر مؤلفه های معنایی در قصّه ها خود دارای چه ماهیتی است. با توجه به این مطالب در پژوهش این فرضیه مطرح است که سوژه در این قصّه ها از دیدگاه نشانه-معناشناسی گفتمانی، می تواند تعریفی متفاوت با شخصیت داشته باشد که مؤلفه هایی چون کمبود، کنش و تحول معنایی این تفاوت را رقم می زند. از سوی دیگر همان گونه که سوژه با حضور خود به روایت و مؤلفه های معنایی در آن موجودیت و ماهیت می بخشد خود نیز در جریان این ماهیت بخشی در ارتباطی متقابل با دیگر مؤلفه های معنایی در روایت در عین یگانگی نمودی (یکی بودن) ماهیتهای چندگانه ای را به دست می آورد. یافته های این پژوهش بیان می کند که در 41 قصّه بررسی شده در این مقاله در مجموع 171 شخصیت وجود دارد که بین آنها 121 شخصیت به سبب داشتن فرایندی کنشی برای تحول معنایی و برطرف کردن کمبود، دارای ویژگیهای سوژه از دیدگاه نشانه-معناشناسی گفتمانی هستند که این سوژه ها در مجموع می توانند 15 گونه ماهیت قابل تحلیل را به دست آورند که همین امر سوژه را در این قصّه ها، مؤلفه ای معنایی با ماهیت «سیّال» یا «درگذر» تعریف می کند.
۶.
تاریخ جهانگشای جوینی یکی از ویژه ترین متون نثر فارسی است که لغات، اصطلاحات، اشعار و امثال فارسی، عربی و ترکی فراوانی دارد. این ویژگیها سبب شده است این کتاب نیازمند شرحی جامع باشد. حبیب الله عباسی و ایرج مهرکی این کتاب را تصحیح و شرح کرده اند. این تصحیح در کنار محاسن متعددش در برخی موارد نارساییها و ایرادات اساسی دارد. در این نوشتار، این اشکالات به پنج گروهِ اشکالات در تعلیقات بخش فارسی، ترجمه اشعار عربی، جستجوی کافی نکردن برای شرح متن، اشکالات ترجیح نسخه پاریس و ذکر نکردن گویندگان اشعار تقسیم بندی شده است. کوشیده ایم با مراجعه به دیوان شاعران، کتابهای مرجع و فرهنگهای معتبر فارسی و عربی نشان دهیم که چگونه در هرکدام از این موارد، مصححان به خطا رفته اند و سرچشمه این خطا چه بوده است. خطاهای نسخه شناسی این تصحیح ناشی از ترجیح نسخه پاریس بر نسخ دیگر، خطاهای نحوی و صرفی شارحان اغلب حاصل تشخیص ندادن نقش نحوی واژگان و عبارات، تشخیص ندادن زمان، ریشه و صیغه افعال بوده و نارساییها و ابهام آنان ناشی از مراجعه نکردن به دیوان شاعر، کتابهای مرجع و فرهنگهای معتبر است. در هر مورد، پس از ذکر اشکال متن، توضیحات شارحان آمده و پس از نقد و بررسی این توضیحات و نشاندادن خطاها و اشکالاتشان، شرح و توضیح پیشنهادی ارائه شده است. کوشیده ایم توضیحات پیشنهادیمان عاری از این لغزشها باشد و رساتر و دقیقتر.
۷.
این پژوهش به بررسی وضعیت پژوهشگران رشته ادبیات فارسی با رویکرد علم سنجی بر اساس مقالات مجلات فارسی حوزه ادبیات فارسی بر اساس فهرست نشریات وزارت علوم می پردازد و تلاش می کند ضمن مشخص کردن میزان اهمیت و تأثیرگذاری هر یک از نویسندگان و مؤسسات پژوهشی در سپهر ادبیات دانشگاهی ایران، امکان ارزیابی سیاست های علمی پیشین کشور را در این حوزه فراهم آورد. در این پژوهش، ابتدا روند صعود و نزول تعداد مقالات و الگوهای هم نویسندگی در گذر زمان بررسی ، و محققانی با بیشترین تعداد مقالات تشخیص داده شده است. در ادامه، پس از تشکیل شبکه هم تألیفی نویسندگان، روابط و اهمیت نویسندگان این حوزه بررسی شده است. مشاهدات حاکی است تعداد مقالات از دهه هفتاد به شدت رشد یافته است. مطابق پژوهش با وجود رشد تعداد مقالات سه نفره، هم چنان همکاری دو نویسنده در نگارش مقالات، الگوی رایج هم تألیفی به شمار می رود. بر اساس نتایج این پژوهش، قطب علمی دانشگاه تربیت مدرس و پژوهشگاه علوم انسانی و قطب علمی دانشگاه اصفهان ،تأثیرگذارترین مراکز پژوهشی در انتشار مقالات علمی رشته ادبیات فارسی ایران هستند.
۸.
در این پژوهش به بررسی هنجارهای فرهنگی مربوط به محیط زیست در اشعار و قصه های عامه بختیاری رایج در استانهای چهارمحال و بختیاری و خوزستان با روش اسنادی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی پرداخته و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که محیط زیست در شکل گیری ادبیات عامه بختیاری چه نقشی دارد؛ در این ادبیات، چه هنجارهای فرهنگی (باورها و اعتقاداتی) درباره محیط زیست بازتاب یافته است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که ادبیات عامه بختیاری، حیوانی- گیاهی است. در این ادبیات، هنجارهای فرهنگی ای در زمینه محیط زیست بازنمایی شده است؛ چنانکه برای حفظ نخجیر به عواملی چون سن، جنس و زمان شکار، توجه، و برای جلوگیری از قطع درختان به تقدس آنها و نماد زندگی قرار دادنشان پرداخته شده است. البته در کنار هنجارهای فرهنگی مثبت، برخی از باورهای نامناسب مانند نگاه منفی به برخی از حیوانات، گیاهان و درختان وجود دارد که این امر، موجب آسیب رساندن به محیط زیست می شود.
۹.
زبان فارسی و اسپانیایی هر دو از خانواده زبانهای هند و اروپایی هستند که با وجود نیاز به دسته بندی و به فهم درآوردن برخی موارد دستوری آنها برای آموزش تا کنون پژوهشِ تطبیقی جامعی بین دستور این دو زبان انجام نشده است. وجه فعل نمونه ای از پیچیدگیهای دستوری این دو زبان است. در این مقاله پس از تطابق ساختهای وجوه اخباری و التزامی این دو زبان، همراهیِ عناصر و نشانگرهای وجهیِ پرکاربرد را در جملات ساده اسپانیایی با افعال این دو وجه بررسی کرده ، و با نظر به ترجمه فارسی این جملات، آنها را در سه گروه گنجانده و مشخص کرده ایم که همراهِ عناصر هر گروه، فعل با چه وجهی ظاهر می شود تا با نظام مند کردن آنها، معادلیابی وجوه دو زبان آسانتر و این امر یاریگر فرایند یادگیری و یاددهی حیطه پژوهش شود. هم چنین طی پژوهش مشخص شد بدون شناخت ساختار زبان مبدأ و مقصد، و صرفاً با تأکید بر ترجمه عناصر وجهی نمی توان بار معنایی وجهی دقیق جملات را در ترجمه منتقل کرد.
۱۰.
این پژوهش در پی آن است که برای نخستین بار به این پرسش پاسخ دهد که کارآمدترین الگو برای آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان چیست. در این پژوهش، پس از مرور الگوهای آموزش ادبیات به خارجیان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، که اعتبارسنجی شده است به ارزیابی الگوی کارآمد آموزش ادبیات فارسی به غیرفارسی زبانان از دیدگاه مدرس و کارشناسان پرداخته می شود. 52 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در میان شرکت کنندگان این پژوهش توزیع شد. نتایج واکاوی داده های پرسشنامه های 52 شرکت کننده با تفاوت معنا داری نشان می دهد که هم در مورد ادبیات منظوم و هم در مورد ادبیات منثور، الگوی یکپارچه در رتبه اول، الگوی رشد فردی در رتبه دوم، الگوی فرهنگ محور در رتبه سوم و الگوی زبان محور در رتبه چهارم از نظر اهمیت قرار می گیرد. یافته های پژوهش هم چنان نشانگر این است که از دیدگاه مدرسان آموزش زبان و ادبیات فارسی، میان الگوهای آموزش ادبیات منظوم با الگوهای آموزش ادبیات منثور به غیرفارسی زبانان تفاوتی نیست. دستاوردهای این پژوهش به افزایش دانش زمینه آموزش هرچه کارآمدتر ادبیات فارسی و به تهیه منابع آموزشی نظریه بنیاد، علمی و معتبر برای غیرفارسی زبانان کمک می کند
۱۱.
نگارندگان این مقاله کوشیده اند که با بررسی مفاهیم و داده ها راه تازه ای به منظور بررسی، مطالعه و تحلیل در معماری و علوم وابسته به آن با استناد به ادبیات داستانی و با تکیه بر روشهای میان رشته ای بگشایند. روش تحقیق برحسب هدف کاربردی و از حیث گردآوری داده ها توصیفی-تحلیلی است. بخش توصیفی مبتنی بر شیوه اسنادی و مطالعه در نمونه موردی است. بخش تحلیلی که خواندن توصیفات از ادبیات داستانی-اقلیمی است با رویکرد "نشانه شناسی" صورت می گیرد. شیوه خواندن در این تحقیق در واقع بازیابی رمزگانهای "عناصر فضایی" در "فضای کالبدی خانه"، است. نتایج تحقیق حاکی است که این خوانش تحت تأثیر عوامل گوناگونی از جمله تجربیات فضایی تحلیلگر قرار می گیرد. آنچه می تواند اطلاعاتی را کنترل کند که متن به خواننده انتقال می دهد، بینش و تجربیات معمارانه تحلیلگر متن است که بتواند بین حالتهای امکانپذیری که معانی می تواند تداعی کننده آنها شد گزینه های مناسب تصویری ارائه کند. در پایان الگویی برای خوانش معمارانه از ادبیات داستانی پیشنهاد شده است.
۱۲.
ابهام گرایی یکی از ویژگیهای بعضی از اشعار برجسته معاصر است که بر اثر القای مفاهیم بکر و از پیش نیندیشیده ایجاد می شود. یکی از کارکردهای این گونه ابهام، ایجاد حس تعلیق است. تعلیق، حالت انتظاری است که گوینده، مخاطب را آگاهانه و هدفمند در تردید و بی خبری از نتیجه روایت قرار می دهد؛ اما به کمک عناصر زبانی، امکان اندیشه، پیش بینی و کشف حلقه های گمشده را در گزاره های شعری فراهم می سازد. تعلیق مخاطب در فهم معانی و مقاصد گوینده، شوق خواندن را سبب می شود. حسّ کنجکاوی خواننده به انضمامِ پیشفرضها، پیش اندیشی هایش و امکانهایی که طی هر تعلیق رخ می دهد، سبب بازتولید معنا می شود. در این جستار، پس از بررسی عوامل زبانی و ویرایشی ابهام همچون واژگان ناآشنا، چندزبانگی، وجود اصطلاحات جدید، کاربرد واژگان تازه و بومی، باستانگرایی، اصطلاحات تخصصی، حذف، جا به جایی ضمیر، هنجارگریزی ویرایشی و... تحلیل خواهد شد که شاعران معاصر، چگونه از این عوامل برای ایجاد تعلیق با کارکرد هایی چون برجسته سازی، آشنایی زدایی، نوگرایی، توسعه معنایی، چندمعنایی، ایجاز، انتقال بنمایه های فرهنگ بومی، توسعه و غنای زبان بهره می جویند تا بتوانند مخاطب را در جریان روایت با خود همراه سازند.