ابوالفضل بهنیافر

ابوالفضل بهنیافر

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۵ مورد.
۱.

پهنه بندی توسعه کارست در حوضه آبریز بقمچ کشف رود با مدل منطق فازی-ANP(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حوضه بقمچ پهنه بندی توسعه کارست مدل فازی (ANP)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 451 تعداد دانلود : 653
هدف از این پژوهش شناسایی و پهنه بندی توسعه کارست در حوضه آبخیز بقمچ در استان خراسان رضوی با استفاده از مدل فازی و (ANP) می باشد. در این تحقیق لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، فاصله از گسل، همباران، همدما، فاصله از آبراهه، شیب، ارتفاع، پوشش گیاهی و کاربری اراضی به عنوان نقشه های عامل در نظرگرفته شدند. این لایه ها در محیط (GIS ) تهیه و براساس نظر کارشناسان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با مدل (ANP) وزن دهی و استانداردسازی و در پایان با تلفیق مدل منطق فازی، نقشه ی نهایی پهنه بندی توسعه کارست با گامای 0.9 تهیه گردید. نتایج نشان داد که 16.3 درصد از مساحت منطقه در پهنه با پتانسیل توسعه بسیار زیاد، 33.7 درصد با توسعه زیاد، 6.6 درصد با توسعه متوسط ، 3.6 درصد با توسعه کم و 39.8 درصد فاقد کارست می باشد. عامل لیتولوژی منطقه با ارزش 0.233 بیشترین وزن و مهمترین عامل کنترل کننده پتانسیل توسعه کارست در منطقه مورد مطالعه بوده است و عامل فاصله از آبراهه و کاربری اراضی کمترین وزن را به خود اختصاص داده و کمترین تأثیر را در کارست زایی کنونی حوضه به خود اختصاص داده است. نتایج نشانگر آن است که به ترتیب عوامل لیتولوژی، بارش، دما و ارتفاع مهمترین نقش را در توسعه کنونی کارست در این منطقه داشته اند.
۲.

تاثیر ابعاد کالبدی و اقتصادی کیفیت زندگی بر ماندگاری جمعیت سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش رضویه شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کیفیت زندگی روستایی بعد اقتصادی بعد کالبدی ماندگاری جمعیت روستایی و بخش رضویه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 133 تعداد دانلود : 28
کیفیت زندگی مفهومی چندوجهی، نسبی، متأثر از زمان و مکان و ارزش های فردی و اجتماعی است که دارای ابعاد عینی و بیرونی، ذهنی و درونی است. از این رو، معانی گوناگونی برای افراد و گروه های مختلف بر آن مترتب است. همچنین کیفیت زندگی برای هر یک از افراد جامعه پاسخگوی یکی از نیازهای حیاتی بوده و از این رو در دهه های اخیر، گرایش دولت ها به فراهم کردن کیفیت زندگی برای نگه داشتن جمعیت در مناطق روستایی بسیار درخور توجه است. در این مقاله سعی شده است تأثیر اقتصادی و کالبدی کیفیت زندگی بر ماندگاری جمعیت سکونتگاه های روستایی ناحیه شناسایی و مورد تجزیه وتحلیل قرار گیرد. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. محدوده جغرافیایی مورد مطالعه بخش رضویه شهرستان مشهد و جامعه آماری روستائیان 12 روستا از این بخش با جمعیت 2570 و حجم نمونه 356 خانوار از روستاییان است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردیده اند. پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرنباخ حدود 931/0 به دست آمده است. روش نمونه گیری طبقه ای در انتخاب روستاهای نمونه بکار گرفته شد. برای جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) و تجزیه و تحلیل داده ها از تکنیک معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS نسخه 3 استفاده شده است. نتایج نشان داد که کیفیت زندگی در ناحیه مورد مطالعه از نگاه روستاییان در بعد کالبدی دارای شرایط مناسب تری نسبت به بعد اقتصادی است.
۳.

پهنه بندی تحول کارست با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی؛ مطالعه موردی: حوضه کوهستانی کلات (خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفولوژی روش تحلیل سلسله مراتبی پهنه بندی کارست حوضه کوهستانی کلات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 55 تعداد دانلود : 946
فرایند تحول کارست، فرایندی پیچیده و متأثر از متغیرهای گوناگون است . شناخت عوامل مؤثر در توسعه و پهنه بندی تحول کارست در زمینه مطالعات مربوط به مدیریت سرزمین و منابع کارست دارای جایگاه ویژه ای است. هدف از این پژوهش ارزیابی و پهنه بندی پتانسیل توسعه کارست در حوضه کوهستانی کلات در استان خراسان رضوی با استفاده از روش AHP می باشد. در این تحقیق با روش تحلیل سلسله مراتبی، لایه های اطلاعاتی لیتولوژی، فاصله از گسل شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از آبراهه ، فاصله ازگسل و کاربری اراضی به عنوان نقشه های عامل درنظرگرفته شدند. همچنین به منظور استخراج مدل پتانسیل توسعه کارست، لایه های فوق در محیط GIS فراخوانی شد. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال قضاوت کارشناسی و بازدیدهای میدانی به صورت نقشه های معیار طبقه بندی شدند. درنهایت با توجه به وزن به دست آمده نقشه پهنه بندی توسعه کارست بدست آمد. نتایج حاصله نشان که از کل مساحت حوضه کلات، 04/19 درصد در طبقه کمتر توسعه یافته، 57/24 درصد در طبقه توسعه نیافته، 88/42درصد در طبقه متوسط و 38/14 درصد در طبقه توسعه یافته قرار گرفته است.ازاینرو، عامل لیتولوژی منطقه با ارزش 0/53 بیشترین وزن و مهمترین عامل کنترل کننده پتانسیل توسعه کارست در منطقه موردمطالعه بوده است و عامل کاربری اراضی باارزش 0/01 کمترین وزن را به خود اختصاص داده است که کمترین تأثیر را در کارست زایی کنونی حوضه به خود اختصاص داده است. نتایج نشانگر آن است که به ترتیب عوامل زمین شناسی، ارتفاع، توپوگرافی و فاصله از آبراهه مهمترین نقش را در توسعه کنونی کارست در این منطقه داشته اند.
۴.

بررسی اهمیت و نقش ورنی بیابان به عنوان یک شاخص کرونومتری در مطالعه نوسانات اقلیمی کواترنر اخیر (مطالعه موردی ریگ گناباد )(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ورنی بیابان ریگ گناباد نوسانات اقلیمی هولوسن مورفولوژی ورنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 106 تعداد دانلود : 463
این تحقیق به منظور بررسی اهمیت و نقش ورنی بیابان به عنوان یک شاخص ژئومورفولوژیک برای مطالعه نوسانات اقلیمی ریگ گناباد انجام شده است. و بر این اساس ابتدا نمونه های ورنی از سطح منطقه جمع آوری گردید و جهت انجام مطالعات و تحلیل به آزمایشگاه منتقل گردید. بعد از انجام تحلیلهای مورد نیاز توسط میکروسکپ الکترون اسکن(SEM) و تحلیلهای انرژی- پراکنی اشعه X (EDAX) ویژگیهای فیزیکی ورنی همچون، مورفولوژی ضخامت، میکروچینه شناسی، عناصر شیمیایی مورد بررسی قرار گرفت و مشخص گردید که ورنی دارای مورفولوژی ورقه ای بوده و فاقد لایه های متوالی می باشد که این نشان دهنده این است که ورنی در شرایط خشک شدید همراه با فعالیت شدید فرایندهای بادی و گرد و غبار در منطقه تشکیل گردیده است. مهمترین عناصر موجود در ورنی Si، Fe، K، Ca، Ti، Mg، Al و ... بوده و مشخص گردید که میزان Si رس ها بیشترین مقدار را دارد و Fe آهن از میزان منگنز موجود در ورنی بیشتر بوده که خود نشان دهنده حاکمیت شرایط خشک در زمان تشکیل ورنی بوده است. همچنین بررسی نسبت کاتیونی ورنی نشان داد که شکل گیری ورنی باید به احتمال خیلی زیاد از حدود 10500 سال پیش اوایل هولوسن در کواترنری اخیر شروع شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده این است که ورنی بیابان و ویژگیهای آن می تواند به عنوان شاخصی برای بررسی نوسانات اقلیمی اواخر کواترنر مورد استفاده قرار گیرد.
۵.

پهنه بندی مخاطره سیلاب در حوضه رودخانه کلات (زیرحوضه منتهی به شهر کلات)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیلاب شهری روش شعبان پهنه بندی خطر سیلاب شهر کلات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 103 تعداد دانلود : 264
هدف از این پژوهش پهنه بندی بندی مناطق در معرض خطر سیلاب در محدوده مطالعاتی شهر کلات نادری در استان خراسان رضوی با استفاده از روش شعبان و همکاران و مدل (GIS Model Builder)، جهت مدل سازی داده های مکانی می باشد . برای ارزیابی مناطق تحت اثر سیلاب با استفاده از ویژگی های طبیعی و مورفولوژیکی از هفت فاکتور موثر در وقوع سیلاب شامل : عامل هیدرولوژی ، زمین شناسی، شیب ،ارتفاع ،تراکم زهکشی ،فاصله از آبراهه و کاربری اراضی استفاده گردیده است. همچنین به منظور استخراج مناطق در معرض خطرسیلاب، لایه های فوق در محیط GIS فراخوانی شد. لایه های اطلاعاتی مختلف با اعمال کارشناسی و بازدیدهای میدانی به صورت نقشه های معیار طبقه بندی شدند. درنهایت با توجه به وزن به دست آمده نقشه پهنه بندی مناطق مستعد خطر سیلاب در محدوده مطالعاتی تهیه شد. با توجه به نتایج تحقیق از کل مساحت محدوده مطالعاتی 10/14درصد در طبقه خطر بسیار کم ، 30/15 درصد در طبقه خطر کم ، 20/35 درصد در طبقه خطر متوسط ، 26/42 درصد در طبقه خطر زیاد و 12/66 در طبقه خطر بسیار زیاد قرار گرفته است . عامل هیدرولوژی (رواناب، تراکم زهکشی، فاصله از آبراهه ) منطقه با ارزش 49/69 درصد بیشترین وزن و مهمترین عامل وقوع مخاطره سیلاب در منطقه مورد مطالعه بوده است و عامل کاربری اراضی باارزش 7/67 درصد کمترین وزن و تاثیر را به خود اختصاص داده است.
۶.

نقش توپوگرافی در بزرگسازی شدت زلزله در شهر کلات نادری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های مورفولوژیکی روش پسینا پهنه بندی خطر زمین لرزه شهر کلات GIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 409 تعداد دانلود : 410
سالانه براثر بلایای طبیعی به طور متوسط بیش از یک هزار میلیارد ریال خسارت به کشور وارد می شود. به عقیده کارشناسان، کشور ایران از مناطق مستعد وقوع زلزله بوده و بر پایه آمارهای رسمی در 15 سال گذشته 6 درصد تلفات جانی کشورناشی از زلزله بوده است. در این راستا ارزیابی آسیب پذیری زمین لرزه ای مناطق مختلف کشور با هدف کاهش آسیب پذیری جوامع شهری باید دراولویت برنامه ریزی ها قرار گیرد. هدف از این پژوهش بررسی نقش توپوگرافی در بزرگسازی اثرات لرزه ای در محدوده شهر کلات نادری، در استان خراسان رضوی با استفاده از روش پسینا و همکاران است. به این منظور در ابتدا با استفاده ازمدل رقومی ارتفاع سایت های مستعد برای بزرگ سازی اثر ژئومورفولوژی مورد بررسی قرار گرفت. این عوارض شامل: خط الراس ها، قله ها، تپه ها، دره ها همراه با ویژگی هایی از جمله شکل دامنه و نیز شیب و اختلاف ارتفاع بودند. همچنین از توابع GIS برای طبقه بندی محدوده های بحرانی استفاده گردید. نقشه های حاصل در این روش می توانند برای ارزیابی مناطق دارای ریسک و خطر زمین لرزه مرتبط با توپوگرافی در مقیاس وسیع مورد استفاده قرار گیرند. با توجه به نتایج تحقیق ازکل مساحت محدوده مطالعاتی 71/74 درصد در محدوده اثرات بزرگسازی کم،12/21 درصد در طبقه زیاد و 15/4 در طبقه خیلی زیاد قرار گرفته است.  
۷.

محاسبه میزان نرخ فرسایش کارستی با استفاده از تکنیک های تجربی و آزمایشگاهی در حوضه آبریز کلات در شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش کارستی سوئیتینگ کوربل ژیونگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 766 تعداد دانلود : 718
این پژوهش مبتنی بر تفسیر نقشه توپوگرافی 50000/1کلات، نقشه زمین شناسی100000/1 کلات، تصاویر ماهواره ای لندست و نرم افزارGIS و مطالعات میدانی و آزمایشگاهی اشکال و فرایندهای ژئومورفیک کارست است که به منظور نمونه برداری و آنالیز آزمایشگاهی نمونه ها ازقبیل تعیین چگالی و قابلیت نفوذسنگ و سختی آب انجام شد. برای تعیین نرخ فرسایش کارستی از مدلهای سوئیتینگ، کوربل، ژیونگ، بررسی وزنی و روش اندازه گیری co2استفاده شد و از روشICP و دستگاه کلسیمتر برنارد جهت کلسیمتری سازندها استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که نرخ فرسایش سالیانه کارست با فرمول کوربل عدد 66/23، با فرمول سوئیتینگ عدد 92/12، با مدل ژیونگ عدد 20 مترمکعب در کیلومترمربع، با روش بررسی وزنی عدد 3/56 و روش اندازه گیری co2 عدد 448 سانتی مترمکعب را نشان داد. نتایج حاصل از تکنیک کلسیمتری ICP نشان داد که در بین چهار سازند مورد بررسی در ICP تیرگان، مزدوران، شوریجه و سرچشمه، به ترتیب تیرگان با 43/38 درصد کلسیم، مزدوران2 با 43/38 درصد، سرچشمه با 39/38 و شوریجه با 7 درصد به ترتیب بالاترین میزان خصوص آهک را در حوضه داشتند. با استفاده از روش کلسیمتر برنارد عدد به دست آمده 3/36 را نشان داد. بعد از محاسبه فرمولهای تجربی و ریاضی در حوضه کوهستانی کلات به این نتیجه رسیدیم که از بین مدلهای مذکور در حوضه مورد مطالعه به دلیل وضعیت نیمه تکاملی کارست، مدل کوربل کارآیی نسبی مطلوبتری را نشان می دهد.
۸.

شناسایی و طبقه بندی اشکال کارستی براساس مدل های سویجیک، والتهام، کماتینا و هراک (مطالعه موردی: حوضه کوهستانی کلات در شمال شرق ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 731 تعداد دانلود : 759
در زون هزار مسجد-کپه داغ، توده های کارستی متعددی وجود دارد که هرگونه تحقیقات کارست ژئومورفولوژی بر روی آنها می تواند به لحاظ زمین شکل های کارست، آبخوان های آهکی، ارتباط لندفرم های کارستی با سیستم هیدرولیک کارست و کاربری و مدیریت سرزمین در این قلمروها حائز اهمیت باشد. این پژوهش با هدف شناسایی و طبقه بندی اشکال کارستی حوضه کلات انجام می شود و نقش مهمی در پروژه های مدیریت سرزمین در مناطق کارستی خواهد داشت. ابزار تحقیق شامل نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای، مدل رقومی ارتفاع(DEM) و نرم افزارARC GIS می باشد. پس از مرزبندی حوضه مورد مطالعه و شناسایی اشکال کارستی آن، از روش های طبقه بندی سویجیک، والتهام ، کماتینا و هراک جهت طبقه بندی اشکال کارستی این حوضه استفاده شد. اشکال کارستی این حوضه از تنوع بالایی برخوردار بوده و انواع کارنها، دولین ها، دره های کارستی و چشمه های کارستی را شامل می شوند. مطالعه اشکال کارستی حوضه کلات مشخص نمود براساس طبقه بندی سویجیک، این اشکال در ردیف کارست های انتقالی، براساس طبقه بندی والتهام و فوکس در ردیف کارست های جوان، براساس طبقه بندی کماتینا در ردیف کارست های ناودیسی و براساس طبقه بندی هراک در ردیف کارست های کوهزایی قرار می گیرد
۹.

سطح بندی ریسک منابع آب آشامیدنی روستاهای تیپ کوهستانی با استفاده از تکنیک تاپسیس و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (مطالعه موردی: دهستان بررود شهرستان کاشمر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت ریسک فرایند تحلیل سلسله مراتبی منابع آب تکنیک تاپسیس دهستان بررود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی توسعه پایدار روستایی
تعداد بازدید : 485 تعداد دانلود : 554
هدف:کمبود آب آشامیدنی سالم به خصوص در کشورهای رو به رشد همچون کشور ما، به عنوان یکی از معضلات اساسی مطرح است. عدم کنترل در کیفیت و میزان برداشت و مصرف بی رویه آن می تواند، این معضلات را تشدید کند. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و سطح بندی ریسک هایی که منابع آب آشامیدنی را در مراکز روستایی دهستان بررود شهرستان کاشمر تهدید می کنند،انجامگردید. روش: روش تحقیق توصیفی– تحلیلی مبتنی بر استفاده از مدل و آزمایش های تجربی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل 10 درصد جمعیت روستاهای منطقه، دهیاران و مسئولین آب و فاضلاب می باشد. شاخص های ریسک منابع آب آشامیدنی با استفاده از روش سلسله مراتب زوجی، وزن دهی و براساس مدل تاپسیس رتبه بندی شد و سطح بندی مراکز روستایی در پنج سطح شامل؛ روستاهای با ریسک بسیار بالا، ریسک بالا، ریسک متوسط، ریسک کم و ریسک بسیار کم صورت گرفته است. یافته ها:نتایج تحقیق نشان می دهد که روستای قراچه بالاترین رتبه و روستای خرو پایین ترین رتبه را به لحاظ ریسک منابع آب آشامیدنی داشته اند. روستاهای تجرود و طرق نیز در رتبه های سوم و چهارم قرار گرفته اند. هم چنین مراکز روستایی مورد مطالعه با توجه به رتبه بندی صورت گرفته به پنج سطح از نظر ریسک مخازن و شبکه توزیع آب آشامیدنی تقسیم شدند که در سطح یک روستاهای قراچه و تجرود با ریسک بسیار کم و در سطح پنجم روستاهای کریز و خرو با ریسک بسیار زیاد، سطح بندی شده است. نتیجه نهایی مدل AHP نشان داد که عامل باکتریولوژیکی آب با وزن 197/0 بیشترین اهمیت را در مقایسه با دیگر عوامل داشته و هم چنین عوامل مدیریتی که در ارتباط مستقیم با نهاد مدیریت روستا می باشند، با وزن 160/0 در رتبه دوم اهمیت قرار دارند. محدودیتها/ راهبردها: عمده ترین محدودیت تحقیق حاضر، عدم دسترسی به آمار و اطلاعات در مورد کیفیت فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آب است. راهکارهای عملی: شناخت ویژگی های مربوط به منابع آب آشامیدنی در جوامع روستایی با تأکید بر رویکرد مدیریت ریسک، به صاحب نظران و برنامه ریزان، کمک و یاری می رساند تا مدیریت منابع آب روستایی همگام با مشارکت مردم، به نحو مطلوب تحقق یابد. از طرف دیگر، ارائه آموزش های مورد نیاز در سطوح مختلف از افراد روستایی تا سطوح مدیریتی و ارائه راهکارهای عملی برای رفع مشکل آب، می تواند در مدیریت منابع آب روستایی تأثیر بسزائی داشته باشد. اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در بررسی میزان ریسک منابع آشامیدنی بر اساس مدل ها و آزمایش های تجربی، به ویژه در روستاهای تیپ کوهستانی، است که این نوع روستاها با مشکلات بسیاری در این زمینه مواجه می باشند.
۱۰.

نقش متغیرهای ژئومورفیکی رودخانه ای در مخاطرات سیلاب شهرهای کوهستانی (مطالعه موردی: شهر طرقبه، استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئومورفیکی رودخانه ای مخاطره سیلاب شهرهای کوهستانی طرقبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 527 تعداد دانلود : 552
واحدهای ژئومورفیکی از اجزاء سیستم رودخانه ای محسوب می شوند، به طوری که در بسیاری موارد فرآیندهای ژئومورفیکی باعث بروز مخاطرات محیطی از جمله سیلاب می گردند. در این مقاله شهر طرقبه و حوضه آبخیز آن از لحاظ مخاطرات ناشی از فرآیندهای ژئومورفیکی رودخانه ای مورد بررسی قرار گرفته است. شهر طرقبه به عنوان منطقه نمونه بین المللی گردشگری در فاصله 20 کیلومتری کلان شهر مشهد، در خروجی حوضه به شدت تحت تأثیر متغیرهای ژئومورفیکی بالادست حوضه می باشد که در سیل خیزی شهر نیز موثر است. روش تحقیق به صورت تجربی- تحلیلی بوده و برای شناخت رفتار حوضه ی مورد مطالعه، ابتدا متغیرهای ژئومورفیکی رودخانه ای و فاکتورهای موثر در مخاطره سیلاب منطقه شامل؛ لیتولوژی، طبقات ارتفاعی، شیب، کاربری اراضی، بارش، پوشش گیاهی، تراکم زهکشی، فاصله از آبراهه، ضریب شکل، جهت شیب و خاک انتخاب شدند. سپس با تهیه لایه های مورد نیاز ، اولویت بندی و تعیین روابط بین این متغیرها با آسیب پذیری از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و با کمک نرم افزار Expert Choice انجام گرفت. پهنه های بحرانی به لحاظ مخاطره سیلاب عمدتأ در محدوده تراکم روستاها، فضاهای تفرجی و ییلاقی، کاربری های گردشگری و شبکه دسترسی به کلان شهر مشهد می باشد. نکته حائز اهمیت این که عوامل انسان ساخت مانند تعرض مناطق مسکونی و تأسیسات شهری به حریم اصلی رودخانه و آبراهه ها، عدم رعایت اصول مهندسی در طراحی برخی سازه ها مانند ابعاد نامناسب پل ها بر روی رودخانه نیز عامل تشدید کننده مخاطرات سیلاب در منطقه هستند. تسطیح و تراس بندی دامنه ها به منظور ساخت و سازها نه تنها موجب به هم خوردن تعادل دامنه ها شده بلکه موجب افزایش وزن بار دامنه ها، بار جامد و شدت سیل خیزی نیز شده است. به طورکلی آسیب های ناشی از حرکات توده ای و سیلابی در محدوده شهر طرقبه تشدید گردیده است.  
۱۱.

تحولات مورفولوژیکی و الگوی پیچان رودی بستر رودخانه مرزی هریرود با استفاده از RS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنجش از دور تحولات مورفولوژیکی تغییرات مجرا الگوی پیچان رودی هریرود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی ژئومورفولوژی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : 577 تعداد دانلود : 124
تکنیک های سنجش از راه دور نقش بسیار مهمی در شناخت تحولات مورفولوژیک بستر رودخانه ها و تحولات پیچان رودی آنها از نظرجابجایی مرز دارند.از سوی دیگر مئاندری شدن یکی از مهم ترین مسایل مهندسی رودخانه است که فعالیت ها و سازه های عمرانی را در حاشیه رودخانه ها تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین ، مطالعه تغییرات مورفولوژی کانال های رودخانه ای به منظور راهکارهای کنترلی مناسب جهت حل مشکلات دینامیکی این نواحی اهمیت دارد . هدف اصلی این مقاله ، بررسی روند تحولات بستر و الگوی پیچان رودی هریرود با استفاده از تکنیک های سنجش از راه دور، شاخص های هندسی و تصاویر ماهواره ای است. برای رسیدن به این هدف ، با توجه به گستردگی مسیر رودخانه و مرزی بودن آن ،از مقایسه عکس های هوایی سال 1353 و تصاویر ماهواره ای لندست و گوگل ارث سال 1390با پردازش در محیط جی آی اس استفاده گردیده است. با رقومی سازی مسیر رودخانه در محیط اتوکد ، شاخص های هندسی(ضریب خمیدگی،زاویه مرکزی شعاع نسبی و واریانس و انحراف معیار آنها) بر روی تصاویر هوایی و ماهواره ای محاسبه شد و در 25 نقطه از مسیر با عملیات زمینی کنترل گردیدند تا خطاهای احتمالی برطرف شوند . نتایج آشکار نمود که تعداد پیچان رودها از 172 در سال 1353 به 166 در سال 1387 کاهش یافته و نیمرخ عرضی هریرود در طول این دوره زمانی تغییرات زیادی داشته و الگوی پیچان رودی بویژه در بازه دوم مسیر به شدت افزایش یافته است که منجر به تخریب 12 میله مرزی ، یک پاسگاه مرزبانی ، آسیب دیدگی اراضی زراعی 8 آبادی و سامانه جاده مرزی در مسیر رود گردیده است . بیشترین تراکم پیچان رودی ( با ضریب همبستگی 998/0 ) مربوط به مسیرهایی است که جنس سازند زمین شناسی بستر از لس ها ، مارن های رسی و آبرفت سست بوده است.
۱۲.

تهیه نقشه حساسیت پذیری زمین لغزش دامنه های شمالی بینالود بر پایه الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش حساسیت پذیری الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور دامنه های شمالی بینالود

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : 58 تعداد دانلود : 167
ناپایداری های دامنه ای، ازجمله پدیده های معمول در بیشتر مناطق کوهستانی ایران است. در این میان یکی از مخاطره آمیزترین این ناپایداری ها، زمین لغزش است. هدف از این پژوهش، تهیه نقشه حساسیت پذیری دامنه های شمالی بینالود به زمین لغزش با استفاده از الگوریتم بهینه سازی توافقی ویکور است. ابتدا پس از تهیه نقشه پایه محدوده مطالعاتی با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدید های میدانی، نقشه عوامل مؤثر در حساسیت پذیری حوضه به زمین لغزش شامل شیب، فاصله از گسل، طبقات ارتفاعی، تراکم زهکشی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، لیتولوژی، نوع خاک و بارش در محیط GIS تهیه شد. سپس ضریب اهمیت هر کدام از معیارهای مذکور در وقوع زمین لغزش، به کمک الگوریتم سلسله مراتبی AHP به دست آمد که معیارهای شیب، لیتولوژی و طبقات ارتفاعی بیشترین ضریب اهمیت را کسب کردند. سپس بر پایه الگوریتم بهینه سازی ویکور، درجه سودمندی و پشیمانی انتخاب گزینه های برتر (زیرحوضه ها)، مشخص و در پایان با محاسبه میزان شاخص بهینه ویکور (Q)، زیر حوضه ها برحسب درجه حساسیت پذیری به زمین لغزش در سه کلاس کیفی حساسیت پذیری کم، متوسط و زیاد طبقه بندی و رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که زیر حوضه های گلمکان، اسجیل و اندرزی بیشترین حساسیت پذیری و زیر حوضه های خیرآباد، اقبال و چایش دارای کمترین حساسیت پذیری به وقوع زمین لغزش هستند.
۱۳.

ژئومورفوتوریستم کوهستان کلات: بررسی همبستگی میان چشمه ها و سازندهای زمین شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: چشمه سازندهای زمین شناسی ژئومورفوتوریسم تحلیل پراکنش فضایی شهرستان کلات.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 278 تعداد دانلود : 655
اساس ژئومورفوتوریسم را پتانسیل­های زمین شناسی و چشم اندازهای ژئومورفولوژی در هر منطقه­ای برای جذب گردشگر تشکیل داده است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی پراکنش چشمه­ها در سطح شهرستان کلات به عنوان جاذبه­های نقطه­ای واجد ارزش ژئومورفوتوریسم در واحد ارضی هر کدام از سازندهای زمین شناسی است. شهرستان کلات در دامنه­های شمالی زون کوهستانی کپه داغ قرار دارد که پوشیده از سازندهای آهکی چین خورده دوره ژوراسیک است. در این مطالعه از روش زمین مختصات جاذبه­های زمین شناختی و ژئومورفولوژی استفاده شده است. در ابتدا نقاط مورد نظر توسط GPS شناسایی و نمونه برداری شدند و سپس با کمک تحلیل­های فضایی و منطقه­بندی در ArcGIS ، همبستگی میان تمرکز جاذبه­ها در واحدهای ارضی هر سازند زمین شناسی ارزشیابی گردید. همبستگی بین پراکنش چشمه ها و مجموع آبدهی سالانه آنها در واحد ارضی هر کدام از سازندها طبق آزمون پیرسون نشان دهنده همبستگی قوی در بازه معناداری 95% بود ( R2=0.8 ). منطقه­بندی فضایی چشمه­ها در GIS هم نشان داد که ظهور چشمه­ها بیشترین تمرکز را در سازندهای شوریجه، سنگانه، تیرگان و مزدوران داشته اند و همین طور بیشترین آبدهی سالانه چشمه­ها به ترتیب در سازندهای تیرگان، مزدوران، شوریجه و آبدراز به وقوع پیوسته است. مقایسه نتایج با مشاهدات میدانی هم مشخص کرد که چشمه ها و سایر مظاهر ژئومورفوتوریستی در منطقه عموماً بر روی سازندهای آهکی ضخیم لایه همچون سازند مزدوران و تیرگان نمود بیشتری داشته است. چشمه ها و آبشارهای واقع در این قلمروها نیز سایت ها ی گردشگری مهمی چون قره سو، اورتاکند، زاوین و سینی را به وجود آورده است. در پایان می توان گفت که سازندهای آهکی پتانسیل بالاتری را از نظر برخورداری از پدیده های ژئومورفوتوریستی همچون چشمه ها دارند.
۱۴.

بررسی عوامل تأثیرگذار بر تغییر بستر رودخانه مرزی هریرود در شمال شرق کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مرزهای رودخانه ای تغییر بستر رودخانه عوامل آنتروپوژن هریرود ژئوپلیتیک مرز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 345 تعداد دانلود : 233
یکی از مشکلات عمده مرزهای کشور از نظر ژئوپلتیک، درنظر گرفتن رودخانه ها به عنوان یکی از پدیده های دینامیکی برای تعیین مرز بوده که تقریبأ در اغلب مناطق کشور معضلات و منازعات ویژه ای را به وجود آورده است. طی چند دهه اخیر به دلیل خشکسالی های شدید حاکم بر استان های خراسان رضوی و شمالی تعداد زیادی از رودخانه های مرزی مانند هریرود، سومبار و اترک با تغییر بستر شدید همراه شده اند و پیامدهای زیادی را به بار آورده اند. منطقه مورد پژوهش، بخشی از حوضه آبریز تجن، منطبق بر رودخانه مرزی هریرود به طول78کیلومتر می باشد که مرز طبیعی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ترکمنستان را تشکیل می دهد. در این مطالعه از طریق روش تجربی– تحلیلی و با تکیه بر عملیات میدانی و در نظر گرفتن شاخص های مآندرشدگی و تغییر بستر رودخانه اقدام گردید. مهم ترین عوامل مداخله گر در منطقه عبارت بودند از، عوامل طبیعی(گسل هریرود، ژنتیک رودخانه، شرایط فیزیوگرافی و هیدرولوژیکی منطقه، منابع خاک و لیتولوژی)و عوامل آنتروپوژن(سکونتگاه های مرزی و تراکم جمعیت، تشدید کاربری و تخریب پوشش گیاهی، شخم اراضی) در تغییر بستر رودخانه هریرود است. بررسی های انجام شده در محدوده مطالعاتی نشان داد که طی سه دهه اخیر، خسارات وارده ناشی از روند تغییر بستر رودخانه هریرود بی سابقه بوده است. به طوری که آسیب دیدگی های جّدی به جاده مرزی، کنده شدن و تخریب میله های مرزی، فرسایش خاک و آسیب دیدگی سکونتگاه های روستایی و پاسگاه های مرزبانی از آثار مستقیم تغییرات مورفودینامیکی هریرود است. در این راستا نقش عوامل آنتروپوژن بیش از سایر عوامل طبیعی بوده است. بنابراین فرآیندهای مآندرشدگی و فلش سیلاب های سالانه می تواند سریعأ خط مرزی را تغییر داده و منجر به مناقشات ژئوپلتیک و حتی سیاسی در مرز شده وامید است در زمینه مدیریت کنترل رودخانه های مرزی از طریق همگرایی با کشورهای همسایه تدابیر ویژه ای، اتخاذ گردد تا این عامل دینامیکی تعیین مرز(یعنی رودخانه ها)قابل کنترل شوند.
۱۵.

پهنه بندی آمایشی با رویکرد ارزیابی چند عامله و استفاده از مدل AHP به منظور توسعه گردشگری در محیط GIS مطالعه موردی: حوضه آبریز گلمکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه گردشگری فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) پهنه بندی آمایشی ارزیابی چند عامله (MCE) GIS؛ حوضه آبریز گلمکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 559 تعداد دانلود : 587
حوضه آبریز گلمکان در دامنه های شمالی زون کوهستانی بینالود و در جنوب غربی کلان شهر مشهد واقع است و در سال های اخیر برای توسعه الگوهای تفرجی مورد توجه توسعه گران بوده است به طوری که با گرایش روز افزونی برای تغییر کاربری و توسعه فعالیت های ساختمانی و شبکه های ارتباطی مواجه شده است. از سوی دیگر حساسیت واحدهای سنگی فیلیتی گسترش یافته در سطح حوضه و وجود اراضی پرشیب شرایطی را فراهم کرده که انواع ناپایداری های دامنه ای از قبیل لغزش ها و حرکات توده ای مشاهده می شود. ما در این مقاله بر اساس داده های مختلف محیطی، مدلی برای پهنه بندی آمایشی توسعه گردشگری تولید کردیم که متکی بر رویکرد ارزیابی چند عامله می باشد. البته این مدل را با وزن دهی پارامتریک در AHP و تحلیل های فضایی در GIS همراه کردیم تا امکان نمایش بهینه توان سرزمین در سه درجه مجاز، ممنوع و مشروط، برای توسعه گردشگری، فراهم شود. نتایج در سه طبقه کیفی مجاز، ممنوع و مشروط محاسبه شد و نشان داد که تنها حدود 12 درصد از حوضه واجد قابلیت برای توسعه گردشگری به طور مجاز می باشد و در حدود 46 درصد از حوضه، قابلیت توسعه فقط به صورت مشروط با رعایت جوانب اکولوژیکی میسر است و در 42 درصد باقی حوضه هم توسعه گردشگری تحت هر شرایطی ممنوع می باشد. نحوه پراکندگی این پهنه ها نیز مشخص می کند که محدوده های پایین دست و میانی حوضه قابلیت و توان بهتری را برای توسعه گردشگری از خود نشان می دهد. در این محدوده ها نوع کاربری باغی و وجود فضاهای نسبتا هموار قابل مشاهده است. در حالی که عمده اراضی بالا دست حوضه از حساسیت بالاتری برای توسعه برخوردار است. مطالعات میدانی هم نشان داد که این محدوده ها به دلیل شیب اراضی و نوع واریزه ها به شدت در معرض خطر زمین لغزش می باشند بنابراین برای توسعه گردشگری توصیه نمی شوند.
۱۶.

کاربرد مدل AHP و منطق فازی در منطقه بندی خطرات زمین لغزش نمونه موردی: حوضه آبریز فریزی، دامنه شمالی کوه های بینالود

کلید واژه ها: منطق فازی منطقه بندی خطرات زمین لغزش مدلAHP وزن های استاندارد حوضه آبریز فریزی زون کوهستانی بینالود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 74 تعداد دانلود : 280
ناپایداری دامنه ای به ویژه خطر زمین لغزش از جمله مخاطرات عمده ای است که به دلیل ماهیت مناطق کوهستانی، معمولا از فراوانی زیادی برخوردار است. البته اگر این مخاطره با خطرات دیگری چون زلزله و سیل نیز همراه شود، دامنه وسیع تری به خود می گیرد. زون کوهستانی بینالود به دلیل گسترش سازندهای حساس شیل و فیلیت و همچنین شدت زیاد کاربری اراضی و سایر فعالیت های آنتروپوژنیک، حساسیت ویژه ای در برابر مخاطرات زمین لغزش دارد. در این میان حوضه آبریز فریزی با وسعت زیاد خود و استقرار در بستر دو نوع لیتولوژی متفاوت فیلیتی و آهکی شرایط ویژه ای دارد. ما در این مقاله با استفاده از مدل AHP و منطق فازی به ارزیابی خطر زمین لغزش در حوضه فریزی پرداختیم. مجموعا 15 معیار اصلی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش مورد تحلیل گرفت. این معیارها به عنوان نقشه های عامل، هر کدام جداگانه کلاسه بندی شده و از روش های آماری ارزش گذاری شدند. نقشه نهایی تولید شده برای پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه اولا نشان داد که مجموعا حدود 68 درصد از حوضه در معرض خطر بحرانی و متوسط زمین لغزش قرار دارد. ثانیا مشخص کرد که متغیر سازند فیلیتی با برخورداری از معناداری بالا (Sig<0.05)، نسبت به سازندهای دیگر موجود در حوضه همبستگی قوی تری را با متغیر وابسته خطر زمین لغزش دارد(R2=0.835) . اطلاعات برداشت شده با GPS هم انطباق پذیری بالایی با تکنیک مورد استفاده بر اساس منطق فازی نشان داد. همچنین مناسبت کاربرد این مدل برای پهنه بندی ناپایداری های دامنه ای در حوضه های کوهستانی تایید شد.
۱۷.

آثار و پیامدهای خشکسالی بر منابع آب حوضه مرکزی گناباد طی دوره 1385-1365

کلید واژه ها: توسعه فیزیکی ژئومورفولوژی شهری محدودیت های توسعه شهر رودبار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 402 تعداد دانلود : 546
خشکسالی از جمله مخاطرات طبیعی موقتی است، که در بیشتر نواحی جهان ظهور می کند و به سرعت به شکل تهدید منابع آب خودنمایی می کند. این پدبده در نواحی خشک و نیمه خشک شدت بیشتری دارد. کاهش غیر منتظره در میزان بارش نرمال، هر منطقه سبب بروز خشکسالی می شود. تداوم خشکسالی بر منابع آبی، کشاورزی و اقتصاد منطقه اثر منفی می گذارد. اگر خشکسالی باعث کاهش رواناب، افت سطح آب سفره های زیر زمینی و کاهش دبی این منابع شود، خشکسالی هیدرولوژیکی بروز خواهد کرد. از آن جا که رودهای دایمی در حوضه مورد مطالعه وجود ندارد. منابع آب آن وابسته به قنات ها، چشمه ها و چاه های حوضه بوده که به شدت از تغییرات بارش اثر پذیرند. هدف این تحقیق بررسی خشکسالی در حوضه مرکزی گناباد (از زیر حوضه های دشت لوت) و آثار آن بر منابع آب این حوضه می باشد. برای تعیین خشکسالی و شدت آن شاخص های زیادی در نظر گرفته می شود، ولی در این تحقیق با استفاده از دو شاخص درصد از نرمال و انحراف از استاندارد بارندگی، بروز خشکسالی و تداوم آن مورد بررسی قرار گرفته، همچنین نقش باران های 48 ساعته در تشدید اثر خشکسالی بررسی شده است. سپس با استفاده از چهار شاخص افت سطح آب سفره های زیر زمینی در طول دوره 20 ساله، کاهش دبی، تعداد کف شکنی در چاه های حوضه و کاهش تعداد منابع آب، اثرات خشکی بر منابع آبی حوضه بررسی گردیده است. تداوم خشکسالی در این حوضه که از سال 1378 تا سال 1381 شدت بیشتری داشته و بر منابع آبی آن اثر گذاشته و باعث ایجاد خشکسالی هیدرو لوژیکی در حوضه مورد مطالعه شده است. نتایج آشکار ساخت طی این دوره خشکسالی منجر به کاهش آب دهی در قنات ها، به مقدار 48 درصد در چاه ها، به مقدار 40 درصد و در چشمه ها به مقدار31 درصد شده است.
۱۸.

پیامدهای اقتصادی خشکسالی های دوره 85-1375 بر نواحی روستایی دهستان شاندیز شهرستان مشهد

تعداد بازدید : 104 تعداد دانلود : 906
 به طور کلی خشکسالی سال های  85-1375 اثرات اقتصادی و اجتماعی نسبتاً وسیعی در نواحی روستایی به ویژه به دلیل کمبود منابع آب ، کاهش سطح زیرکشت ، کاهش راندمان محصول و تلفات دامی داشته است .دهستان شاندیز با وسعت 337.85 کیلومترمربع به عنوان منطقه نمونه گردشگری در پایکوه های بینالود یکی از مراکز عمده فعالیت های باغداری ، زراعی و تولید مواد لبنی در حومه کلان شهر مشهد محسوب    می شود . در سالهای اخیر خشکسالی در منطقه مورد مطالعه خسارات زیادی به بار آورده است . بروز خشکسالی در طی سال های  85-1375 که از طریق پایش خشکسالی در این محدوده به اثبات رسیده است ، بیش از 50% چشمه ها خشک شده  و با کاهش منابع آب سطحی و زیرزمینی خسارات زیادی به بخش باغداری ، زراعت و دامداری وارد آورده است . با بررسی های به عمل آمده از منطقه مشخص گردید که در برخی از سالها خشکسالی های شدید تا متوسط به ویژه در آبادی های پایین دست دهستان پیامدهای اقتصادی جبران ناپذیری را به دنبال داشته است  . به طوری که 64.9 درصد سطح زیر کشت باغات طی دهه خشکسالی نسبت به سال 1375 کاهش یافته است وسه روستای غسالخانه ، قرقی و معاون طی این دوره خالی از سکنه گردیدند . تغییرات سطح زیرکشت آبی طی دوره خشکسالی در روستاهای نمونه 3/624- هکتار بوده است . اراضی روستاهای پایین دست دهستان شاندیز که قبل از دهه خشکسالی تحت کشت محصولات سیر و پیاز بوده اند ، در اواخر دهه خشکسالی کاملاً لم یزرع شده و کشاورزان به سوی فعالیت های مبل سازی و غیر کشاورزی روی آورده اند . در این پژوهش با استفاده از چهار شاخص اقتصادی ، آثار و پیامدهای اقتصادی خشکسالی منطقه بررسی گردید . اهداف کلی مقاله حاضر عبارتند از ، آشکارسازی پایش خشکسالی طی دوره 85 – 1375 درمنطقه مورد مطالعه و آثار وپیامدهای اقتصادی خشکسالی ها بر نواحی روستایی دهستان شاندیز .
۱۹.

پهنه بندی خطر زمین لغزش و ناپایداری دامنه ای به روش های AHP و احتمال(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 218
زمین لغزش ها و دیگر انواع حرکات توده ای دامنه یکی از مخاطرات محیطی عمده محسوب می گردند که غالبا در عرصه های کوهستانی کشور، سکونتگاه های شهری و روستایی و دیگر سازه های عمرانی را مورد تهدید قرار داده اند. سازوکارهای وقوع لغزش ها و مکانیزم های اصلی آنها علاوه بر اثر فعالیت های درونی و بیرونی (اقلیم) متاثر از فعالیت های انسانی (عوامل آنتروپوژنیک) نیز می باشد. این عامل اخیر همراه با دیگر متغیرهای محیطی از جمله سازند زمین شناسی، توپوگرافی و شیب در تحریک دامنه های شمالی زون بینالود نقش مهمی داشته و سالانه خسارات مالی و جانی قابل توجهی را در این منطقه کوهستانی به بار می آورد. در این مقاله سعی گردیده که پهنه بندی خطر وقوع لغزش و دیگر حرکات توده ای مشابه آن در حوضه آبریز کنگ به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی متراکم به روش های تحلیل سلسله مراتب زوجی (AHP) و احتمال، مورد سنجش و مقایسه تطبیقی قرار گیرد. نتایج این پژوهش به صورت نقشه های نواحی مستعد لغزش ارایه گردیده است که می تواند برای برنامه ریزان محلی و منطقه ای قابل استفاده باشد. نتیجه نهایی آشکار نمود که روش AHP در مقایسه با روش احتمال انطباق پذیری مطلوب تری در تطابق با یافته های میدانی و برداشت های زمین لغزش ها با GPS از حوضه دارد. در بین معیارهای تاثیرگذار بر وقوع زمین لغزش ها و دیگر حرکات توده ای دامنه ای مشابه، متغیرهای سازند زمین شناسی، کاربری زمین، توپوگرافی و شیب و تراکم زهکشی، بیش ترین وزن را دارا بوده اند. در مجموع از مساحت کل حوضه 21.9 درصد آن در پهنه خطر لغزش بسیار زیاد (شدید) و 31.3 درصد آن در پهنه خطر زمین لغزش زیاد واقع شده که با توجه به واقع شدن در قطب گردشگری منطقه غرب مشهد، خطراتی جدی را برای ساکنان به دنبال دارد.
۲۰.

پهنه بندی خطر زمین لغزش و ناپایداری دامنه ای به روش های AHP و احتمال(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 882
زمین لغزش ها و دیگر انواع حرکات توده ای دامنه یکی از مخاطرات محیطی عمده محسوب می گردند که غالبا در عرصه های کوهستانی کشور، سکونتگاه های شهری و روستایی و دیگر سازه های عمرانی را مورد تهدید قرار داده اند. سازوکارهای وقوع لغزش ها و مکانیزم های اصلی آنها علاوه بر اثر فعالیت های درونی و بیرونی (اقلیم) متاثر از فعالیت های انسانی (عوامل آنتروپوژنیک ) نیز می باشد. این عامل اخیر همراه با دیگر متغیرهای محیطی از جمله سازند زمین شناسی، توپوگرافی و شیب در تحریک دامنه های شمالی زون بینالود نقش مهمی داشته و سالانه خسارات مالی و جانی قابل توجهی را در این منطقه کوهستانی به بار می آورد. در این مقاله سعی گردیده که پهنه بندی خطر وقوع لغزش و دیگر حرکات توده ای مشابه آن در حوضه آبریز کنگ به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی متراکم به روش های تحلیل سلسله مراتب زوجی (AHP) و احتمال ، مورد سنجش و مقایسه تطبیقی قرار گیرد. نتایج این پژوهش به صورت نقشه های نواحی مستعد لغزش ارایه گردیده است که می تواند برای برنامه ریزان محلی و منطقه ای قابل استفاده باشد. نتیجه نهایی آشکار نمود که روش AHP در مقایسه با روش احتمال انطباق پذیری مطلوب تری در تطابق با یافته های میدانی و برداشت های زمین لغزش ها با GPS از حوضه دارد. در بین معیارهای تاثیرگذار بر وقوع زمین لغزش ها و دیگر حرکات توده ای دامنه ای مشابه، متغیرهای سازند زمین شناسی، کاربری زمین، توپوگرافی و شیب و تراکم زهکشی، بیش ترین وزن را دارا بوده اند. در مجموع از مساحت کل حوضه 9/21 درصد آن در پهنه خطر لغزش بسیار زیاد (شدید) و 3/31 درصد آن در پهنه خطر زمین لغزش زیاد واقع شده که با توجه به واقع شدن در قطب گردشگری منطقه غرب مشهد، خطراتی جدی را برای ساکنان به دنبال دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان