مقالات
حوزه های تخصصی:
برای پوشش خلأ میان منابع انسانی موجود در سازمان و آنچه که باید وجود داشته باشد، پیش بینی از اهمیت خاصی برخوردار است. مدل زنجیره ی مارکوف رویکردی برای پیش بینی عرضه و تقاضا و همچنین کمبود و مازاد منابع انسانی است که با ترسیم الگوهای پیشین نقل و انتقالات، الگوهای آتی را پیش بینی نموده و احتمال جابه جایی کارکنان را از پایه ای به پایه ی دیگر در یک دوره ی زمانی تعیین می نماید. این پژوهش با هدف پیش بینی و تعیین عرضه و تقاضای کوتاه مدت و بلندمدت نیروی انسانی شعبه ی مرکزی بانک قوامین استان تهران پیاده سازی شده است. ارائه این الگوی پیش بینی، تصویر روشنی از وضعیت نیروی انسانی برای تصمیم گیری مدیران فراهم نموده است. جامعه آماری این پژوهش دربرگیرنده ی کلیه کارمندان حوزه های ستاد ریاست، معاونت مالی و اقتصادی و معاونت اعتبارات و بین الملل شعبه ی مرکزی بانک قوامین در استان تهران است. لازم به ذکر است که در این پژوهش از اطلاعات سال های 1393 تا 1395 به منظور پیش بینی عرضه و تقاضای نیروی کار استفاده شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه ی گردآوری داده ها، پژوهشی توصیفی است. نتایج حاصل از این پژوهش مؤید این موضوع است که بخش اداره حسابداری، بخش اداره پیگیری وصول مطالبات و بخش واحد ارزی برای دوره ی آتی نیاز به جذب نیروی انسانی دارند و بخش های حوزه ی ستاد ریاست، اداره ی خزانه داری، اداره ی حسابداری مدیریت، اداره اعتبارات و حوزه ی کنترل اجرای مصوبات اعتباری برای دوره ی آتی نیازمند تعدیل نیرو هستند. لازم به ذکر است که در سایر بخش ها نیازی به جذب و تعدیل نیرو وجود ندارد.
بررسی تأثیر کار هیجانی بر خلاقیت کارکنان با تبیین نقش میانجی استرس شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق تأثیرات هیجانات کاری (بازیگری سطحی و عمیق) بر خلاقیت کارکنان و همچنین تأثیرات میانجی انواع مختلف استرس شغلی (استرس بازدارنده و استرس چالشی) بر رابطه بین کار هیجانی و خلاقیت بررسی شده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق کارمندان بانک های دولتی در شهر ایلام بوده و حجم نمونه 237 نفر است و از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه استاندارد است که روایی صوری آن مورد تأیید اساتید و نخبگان قرار گرفت و برای پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مدل مورد مطالعه با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار LISREL مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که بازیگری سطحی به طور منفی و بازیگری عمیق به طور مثبت بر خلاقیت کارکنان تأثیر می گذارد؛ بازیگری سطحی بر استرس بازدارنده تأثیر مثبت معناداری دارد. همچنین بازیگری عمیق بر استرس چالشی تأثیر مثبت دارد و استرس بازدارنده در رابطه بین بازیگری سطحی و خلاقیت نقش میانجی ایفا می کند.
بررسی رابطه بین سازگاری شغلی وفلات زدگی شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سازگاری شغلی و فلات زدگی شغلی بوده است. روش تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نحوه ماهیت و روش از نوع توصیفی- پیمایشی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری کارکنان واحد معاونت امور استان ها در صدا و سیمای مرکز تهران که 223 نفر بودند. حجم نمونه با سطح خطای ۵ درصد از طریق فرمول کوکران 140 نفر در نظر گرفته شده است که نفرات به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده دو پرسشنامه استاندارد سازگاری شغلی دیویس و لافکوایست (1984) و فلات زدگی شغلی باردیویک(1986) بوده است که روایی آن از طریق محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ بالای 70/0 بوده است که پایایی پرسشنامه ها را مورد تایید قرار داده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است، همچنین نتایج تحقیق حاکی آز آن است که بین سازگاری شغلی و فلات زدگی شغلی با 527/0*- رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین بین ابعاد سازگاری شغلی و فلات زدگی رابطه منفی ومعناداری وجود دارد.
نقش میانجی دلبستگی شغلی کارکنان در تأثیر رهبری اصیل بر کاهش بدبینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدبینی سازمانی به عنوان یکی از مشکلات سازمان های معاصر دارای آثار منفی فردی و سازمانی گوناگونی است. با توجه به نقش مهم رهبری در سازمان ها هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر رهبری اصیل بر کاهش بدبینی سازمانی با توجه به متغیر میانجی افزایش دلبستگی شغلی است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از نظر نحوه اجرا، توصیفی- همبستگی است که در آن از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان حوزه ستادی وزارت نفت می باشند که تعداد آن ها 840 نفر است که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان تعداد 260 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. برای بررسی روایی ابزار سنجش از روایی محتوا و برای بررسی پایایی آن از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. داده های گردآوری شده توسط نرم افزار معادلات ساختاری warpPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج بررسی تحلیل مسیر نشان می دهد رهبری اصیل بر کاهش بدبینی سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد و نقش میانجی گری افزایش دلبستگی شغلی نیز تأیید می گردد.
رابطه بین قابلیت یادگیری بازار با کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی و نوآوری اساس و بسترساز تغییر و تحول و دگرگونی است. سازمان ها از طریق قابلیت یادگیری بازار می توانند نیازها و خواسته های مشتریان خود را شناسایی کنند و بر اساس آن به کارآفرینی سازمانی و نوآوری در محصولات خود می پردازند؛ بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین قابلیت یادگیری بازار با کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی است. روش شناسی پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 100 نفر از مدیران شرکت های سنگ، معادن و صنایع وابسته اصفهان است که با استفاده از جدول مورگان تعداد 80 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین قابلیت یادگیری بازار و کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی رابطه معنادار و خطی وجود دارد. همچنین بین کارآفرینی سازمانی و نوآوری سازمانی نیز رابطه خطی و معنادار مشاهده شده است.
بررسی تأثیر توانمند سازهای مدیریت دانش بر رضایت مشتری با تأکید بر نقش توانمندسازی کارکنان (مورد مطالعه: ادارات مرکزی بانک قوامین تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال بررسی تأثیر توانمندسازهای مدیریت دانش بر رضایت مشتری با تأکید بر نقش توانمندسازی کارکنان ادارات مرکزی بانک قوامین شهر تهران است. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی-پیمایشی و همبستگی و به لحاظ هدف کاربردی است. جامع ه آم اری پژوهش، 850 نفر از کارکنان و مشتریان ادارات مرکزی بانک قوامین تهران بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 265 نفر از کارکنان و تعداد 384 نفر از مشتریان به عنوان افراد نمونه انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های محقق ساخته 33 سؤالی بود و پای ایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ و روایی آن نیز از طریق روایی صوری و محتوا تایید ش د. ب رای تجزی ه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی، آزمونT، تحلیل عاملی و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ابعاد توانمندساز مدیریت دانش شامل فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، تکنولوژی اطلاعات و نیروی انسانی تأثیر مستقیم و مثبت بر توانمندسازی کارکنان دارد و همچنین «توانمندسازی کارکنان» نیز از تأثیر مستقیم و مثبتی بر «رضایت مشتری» برخوردار بود.
تأثیر اقدامات مدیریت منابع انسانی در بهبود رفتار شهروندی سازمانی از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها به منظور بهبود کارایی و اثربخشی سازمان و تحقق چشم انداز و فلسفه ی وجودی خود، نیازمند کارمندانی هستند که رفتارهایی فراتر از نقش هایی که در شرح شغل سازمانی وجود دارد، از خود بروز دهند. چیزی که امروزه از آن با عنوان رفتار شهروندی سازمانی یاد می شود. البته اهمیت این امر در سازمان های خدماتی همچون نیروی انتظامی دو چندان است؛ از سوی دیگر دین مبین اسلام بالاترین و بهترین برنامه زندگی و عمل است و پتانسیل های بی نظیری دارد که مدیریت منابع انسانی با به کارگیری آن می تواند اقدامات مؤثرتری را انجام دهد و رفتارهای فرانقشی را در کارمندان ارتقاء بخشد. هدف مقاله فعلی مطالعه ی نقش اقدامات مدیریت منابع انسانی در پرتو تعالیم اسلامی برای بهبود رفتار شهروندی سازمانی است؛ در این مقاله ابتدا رفتار شهروندی سازمانی و مدیریت منابع انسانی از دیدگاه اسلام و سپس نقش مدیریت منابع انسانی اسلامی در تقویت رفتار شهروندی سازمانی مورد بحث قرار گرفت. نتایج نشان داد که دین اسلام سرشار از آموزه هایی است که دارای ظرفیت شگرفی برای ارتقا و بهبود رفتارهای مطلوب در کارمندان است و اگر هریک از زیر نظام های مدیریت منابع انسانی یعنی کارمند یابی و انتخاب، آموزش و توسعه و جبران خدمت، پاداش و ارزیابی عملکرد با در نظر گرفتن آموزه های مکتب اسلام، قرآن و اهل بیت (ع) انجام پذیرند، ارتقا و بهبود هرچه بیشتر رفتار شهروندی سازمانی را به همراه خواهد داشت و در نهایت منجر به اثربخشی سازمانی خواهد شد.