مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین وتحلیل تجارب عقلانی از دیدگاه افلوطین بر مبنای ادراک زیبایی به منظور تعالی بخشی به تجارب عقلانی فراگیران است. روش پژوهش توصیفی –تحلیلی و استنتاج ی اس ت و با بهره گیری ازالگوی فرانکنا انجام پذیرفت. نتایج نشان دادکه نفس به عنوان یک اقنوم، زیبایی را به صورت تجربه های خودشناسی، تخیل، نیک خواهی و معرفت می شناسد و با کسب تجارب زیبایی شناسی زمینه تعالی خود و تاثیرگذاری بر دیگران را فراهم می آورد. تجربه زیباشناسی دارای نقش تعالی بخشی در فعالیت های عقلانی می باشد و عناصر زیبایی شناسی می توانند فعالیت عقلانی را به تجربه زیباشناسی تبدیل و آن را متعالی نماید. تجربه زیباشناسی به عنوان یک شایستگی پایه، امری فراگیر، و محدود به حیطه وفعالیت خاصی نیست و دلالت هایی برای اهداف، محتوا و روش های یاددهی و یادگیری درسطح مربیان ومتربیان وبرنامه درسی دارد. هدف غایی تعالی تجارب عقلانی افلوطین یگانگی با واحد نخستین و منشاء زیبایی و زیبایی های معق ول می باشد. اهداف واسطی موثر در دست یابی به تجارب زیباشناسی عبارتند از: خودیابی، مشاهده بصری، تخیل و سکناگزینی معقولانه نفس و بصیرت درونی می باشد. این اهداف مناسب ومتناظر با مولفه های تجارب عقلانی تعالی گرا شامل: اصالت، شهود عقلی، تحول درونی، پویایی وتعمق، شوق انگیزی وشکوه مندی می باشد. . کلید واژه: تجربه زیبایی، تربیت عقلانی، افلوطین، انگیزش، تجربه متعالی
تحلیل مدل تدریس ویتگنشتاین بر اساس رویکرد دانش ضمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رویکرد ضمنی ویتگنشتاین دوم در فلسفه تدریس او می باشد. ویتگنشتاین در نیمه دوم حیات فکری خویش از رویکرد کارکردی زبان سخن گفته است. در این تغییر نگرش زبان صریح گزاره ای توصیف کننده امور واقع جهان جای خود را به زبان کاربردی و ضمنی در مواجه با موقعیت های جهان داده است. از سوی دیگر حوزه تدریس و یادگیری به طور سنتی مبتنی بر آموزه های دانش صریح بوده و بر نقش مهم دانش گزاره ای برای بیان و انتقال صریح و همگانی دانش تأکید داشته است. یافته پژوهش حکایت از آن دارد که تلفیق رویکرد کارکردی به زبان با نظریه دانش ضمنی در امر تدریس و آموزش منجر به شکل گیری مدلی از آموزش تحت عنوان تدریس ضمنی برای ویتگنشتاین شده است که دارای ابعاد و کاربردهای متفاوتی نسبت به رویکرد پیشین است و حاصل تجریه زیسته او در فضای کلاس درس و هدایت شاگردانشان می باشد. سه مشخصه اصلی این رویکرد جدید بیان ناپذیری، قاعده گریزی و متن محوری تدریس است. این رویکرد متاسفانه در سایه روایت پوزیتویستی در فضای تعلیم و تربیت و مدل های تدریس کاملا نادیده انگاشته شده است. روش پژوهش حاضر تحلیل کیفی با رویکرد تحلیل زبانی در بررسی آثار ویتگنشتاین متأخر و نظریه های مطرح در خصوص دانش ضمنی بر اهمیت این مدل از تدریس است.
بررسی آموزش مجازی در شبکه شاد از دیدگاه پساپدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش جنبه های مختلف آموزش و یادگیری مجازی در شبکه شاد، از دیدگاه پساپدیدارشناسی مورد بررسی قرار گرفته است. به همین منظور از روش پساپدیدارشناسی استفاده شده است تا جنبه های کاهشی و افزایشی آموزش در شبکه شاد مشخص شود. نتایج نشان می دهد آموزش در بستر شبکه شاد علی رغم برخی مزایا، مثل آزادی بیشتر و دسترسی در زمان ها و مکان های مختلف می تواند منجر به ایجاد تجربیات و رفتارهای خاصی، متفاوت با آموزش حضوری می شود. آموزش مجازی می تواند به فروکاهش ادراک کامل و آنچه به عنوان درک بهینه در این پژوهش مطرح شده است، بینجامد. نوع ارتباط بین معلم و دانش آموزان با هم، به کلی دگرگون و فروکاهیده می شود. برخی رفتارهای نامطلوب مثل پنهان کاری و عدم مسولیت پذیری و تضعیف تربیت اجتماعی از دیگر مواردی است که می توان به آنها اشاره کرد. همچنین به خاطر چندمنظوره بودن تلفن همراه، امکان تقسیم توجه و حواس پرتی، بالا می رود و تلفن همراه به خاطر ساختار غیر آموزشی که دارد رفتارهای غیرمرتبط با آموزش را در دانش اموزان برمی انگیزد.
بررسی و تحلیل جایگاه رویکرد فرارشته ای STEM در برنامه آموزشی مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی و تحلیل جایگاه رویکرد فرارشته ای STEM در برنامه آموزشی مدارس بود. روش پژوهش"تحلیل مفهومی"است که ناظر بر فراهم آوردن تبیین روشن از معنای یک مفهوم به واسطه توضیح دقیق ارتباطات آن با سایر مفاهیم ا ست. رویکرد فرارشته ای STEM یک برنامه درسی راهبردی در یادگیری است که موانع سنتی بین چهار رشته علمی را برطرف می کند و آن ها را با تجارب یادگیری موشکافانه، مرتبط و مبتنی بر دنیای واقعی تلفیق می کند. با توجه به یافته های پژوهش، می توان این چنین بیان داشت که چشم انداز و برنامه رویکرد فرارشته ای STEM نشان دهنده این است که به چه شیوه ای چهارچوب STEM تنظیم می شود، چه عملکرد و آموزش هایی را ارتقا خواهد داد، چطور از معلم ها انتظار می رود که با یکدیگر مشارکت و کار کنند تا برنامه تحصیلی خود را برنامه ریزی کنند، چطور معلمان برای یادگیری پشتیبانی می شوند تا بتوانند برنامه های آموزشی خود را با ارتباطات، جامعه و صنعت پوشش دهند. نتیجه این پژوهش نشان داد که رویکرد جامع از آموزش STEM می تواند با حمایت و پوشش عناصر درگیر، یک آموزش مداوم و اثر بخش از STEM را در مدارس حاکم کند اما دستیابی به آن مستلزم برنامه ریزی دقیق و هم یاری عوامل آموزش است. در همین راستا باید ترویج فرهنگ خرد جمعی در تدارک برنامه های آموزشی برای معلمان و توجه به ذهنیت معلمان و متغیرهای برونزا در آموزش به صورت ویژ مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل تماتیک تجربه زیسته دانش آموزان از آزمون های آنلاین در بستر شبکه شاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی تجارب زیسته دانش آموزان از آزمون های آنلاین در بستر شبکه شاد انجام شد. ماهیت این پژوهش، کیفی از نوع پدیدارشناسی بود. براین اساس، محققان در مطالعه حاضر کوشیدند تا تجربه دانش آموزان از آزمون های آنلاین در بستر شبکه شاد تحلیل کنند. میدان پژوهش متشکل از کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه اول سطح شهر سنندج بود. مشارکت کنندگان شامل دانش آموزان دختر و پسر نواحی یک و دو شهر سنندج بالغ بر 112 نفر از دانش آموز مقطع متوسطه اول بودند. داده های پژوهش حاضر از طریق انجام مصاحبه های نیمه ساخت یافته به صورت فردی و به شکل آنلاین جمع آوری شد. داده های موجود با استفاده از روش کلالیزی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. از تحلیل داده های به دست آمده شامل 15 مضمون سازمان دهنده شامل نگرش مثبت؛ نگرش منفی؛ خنثی بودن؛ مشکلات نرم افزاری و سخت افزاری و پشتیبانی؛ ایجاد استرس و اضطراب؛ یادگیری سطح پایین؛ خلق فرصت تقلب گسترده؛ مهارت تست زنی، تنوع در سؤالات و بررسی آسان؛ پایین بودن اعتبار نمره کسب شده؛ ترجیح حضوری در مقابل آنلاین؛ عدم رصد دانش آموز؛ هرزمانی و هر مکانی بودن آزمون آنلاین؛ تجربه ای جدید و گاهی اوقات نه چندان خوب؛ ایمن کردن در مقابل به خطر انداختن سلامتی و عدم شکل گیری رقابت برابر و سالم نام گذاری شدند. به طورکلی، نتایج مطالعه حاضر با تأکید بر ضرورت شناسایی معایب و مزایای آزمون های آنلاین، نیاز به فرهنگ سازی، توانمندسازی معلمین و دانش آموزان در فضای مجازی و بازنگری در روش برگزاری آزمون های آنلاین و زمینه یادگیری و بهبود عملکرد تحصیلی دانش آموزان از طریق آزمون های آنلاین تاکید دارد.
طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه ی آمادگی یادگیری مبتنی بر موک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی و اعتبارسنجی پرسشنامه ی آمادگی یادگیری مبتنی بر موک به منظور ارزیابی آمادگی یادگیرندگان برای شرکت در این دوره ها است. روش این پژوهش از لحاظ نحوه ی گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی (تحلیل عاملی) و از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل متخصصان یادگیری الکترونیک و موک کشور و 200 نفر از افرادی که درباره دوره های موک اطلاع داشتند. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته است که پایایی آن به روش آلفای کرونباخ (95/0=α) به دست آمده و به منظور روایی این ابزار از روش صوری و محتوایی به شکل کمی، از دو ضریب نسبی روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) استفاده شد و مورد تایید قرارگرفت. جهت تجزیه تحلیل اطلاعات از روش تحلیل های کمی مانند تحلیل عامل اکتشافی و تاییدی با کمک نرم افزار spss و لیزرل استفاده شد. نتایج ده عامل را در پرسشنامه نشان می دهد. ارزش های T برای تک تک نشانگرها با عامل های مربوطه با بیشتر از 99 درصد اطمینان معنادار است، تأکید می کند نشانگرها به خوبی عامل هایشان را حمایت می کنند. با توجه به این موارد شواهد لازم جهت تایید اعتبار گویه ها و عامل ها فراهم شد. شاخص های برازش نیز همگی از وضعیت مطلوب و نسبتاً مطلوب برخوردارند که نشان دهنده برازش مناسب داده ها با مدل است.
ارزشیابی عملکرد نومعلمان دوره ابتدایی در بستر یادگیری ترکیبی (حضوری و مجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی عملکرد نومعلمان دوره ابتدایی استان خراسان شمالی در بستر یادگیری ترکیبی انجام شد. بدین منظور ابتدا ملاک ها و نشانگرهای معلم شایسته با توجه نوع آموزش در منطقه مورد مطالعه، در دو بخش ملاک های تدریس در فضای حضوری و مجازی از طریق بررسی اسناد و مدارک و نیز مصاحبه با 12 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند، استخراج شد. نشانگرها پس از اعتباربخشی به روشcvr در قالب6 عامل و 58 به عنوان استانداردهای ارزیابی عملکرد نومعلمان در نظر گرفته شدند. در مرحله بعد به منظور بررسی عملکرد نومعلمان پرسشنامه محقق ساخته ی با ضریب پایایی. 816/0 ، در اختیار 89 نفر از نومعلمان قرار گرفت که از این تعداد 57 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان داد که نومعلمان در عامل های مهارت های حرفه ای و نیز توسعه حرفه در سطح نسبتا مطلوب قرار دارند اما در تعاملات اجتماعی در سطح مطلوب قرار دارند. این نتایج حاکی از لزوم کسب توانایی و مهارت بیشتر نومعلمان در روش ها و رویکردهای تدریس و ارزشیابی از دانش آموزان و اصول و کابردهای آن از طریق شیوه های توسعه حرفه ای می باشد. در پایان نیز راهکارهایی عملیاتی به منظور بهبود کیفیت عملکرد نومعلمان ارائه گردید. مطالعه حاضر با هدف ارزشیابی عملکرد نومعلمان دوره ابتدایی استان خراسان شمالی در بستر یادگیری ترکیبی انجام شد. بدین منظور ابتدا ملاک ها و نشانگرهای معلم شایسته با توجه نوع آموزش در منطقه مورد مطالعه، در دو بخش ملاک های تدریس در فضای حضوری و مجازی از طریق بررسی اسناد و مدارک و نیز مصاحبه با 12 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری ملاکی انتخاب شدند، استخراج شد. نشانگرها پس از اعتباربخشی به روشcvr در قالب6 عامل و 58 به عنوان استانداردهای ارزیابی عملکرد نومعلمان در نظر گرفته شدند. در مرحله بعد به منظور بررسی عملکرد نومعلمان پرسشنامه محقق ساخته ی با ضریب پایایی. 816/0 ، در اختیار 89 نفر از نومعلمان قرار گرفت که از این تعداد 57 نفر به پرسشنامه پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان داد که نومعلمان در عامل های مهارت های حرفه ای و نیز توسعه حرفه در سطح نسبتا مطلوب قرار دارند اما در تعاملات اجتماعی در سطح مطلوب قرار دارند. این نتایج حاکی از لزوم کسب توانایی و مهارت بیشتر نومعلمان در روش ها و رویکردهای تدریس و ارزشیابی از دانش آموزان و اصول و کابردهای آن از طریق شیوه های توسعه حرفه ای می باشد. در پایان نیز راهکارهایی عملیاتی به منظور بهبود کیفیت عملکرد نومعلمان ارائه گردید.
نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روان شناختی در پیش بینی تدریس خلاق معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روان شناختی در پیش بینی تدریس خلاق معلمان بود. برای رسیدن به این مهم، روش پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی معلمان شاغل در آموزش وپرورش شهرستان فردیس در سال تحصیلی 99- 98 بود. با توجه به جدول مورگان و با استفاده از روش تصادفی خوشه ای 306 نفر از معلمان (122 نفر مرد و 184 نفر زن) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از چهار پرسشنامه تعهد شغلی بلاو (2009)، پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی اسپریتزر ( 1995 )، پرسشنامه تدریس خلاقانه توسط جمعی از استادان دانشگاه های تایلند (2003) و پرسشنامه خودکارآمدی خلاق بیگیتو (2006) استفاده شد. ابزارها از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (همبستگی پیرسون و رگرسیون) به وسیله نرم افزار spss استفاده گردید. یافته ها نشان داد که بین تدریس خلاق معلمان با تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روان شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که سه متغیر مورد بررسی سهم معناداری در پیش بینی تدریس خلاق معلمان دارند. از این رو می توان گفت، نتایج پژوهش حاکی از اهمیت نقش تعهد شغلی، خودکارآمدی خلاق و توانمندسازی روان شناختی در ارتقای تدریس خلاق معلمان بوده و توصیه می شود کارگاه های آموزشی در این زمینه برگزار گردد. به گونه ای که معلمان قادر باشند به تنهایی تصمیم بگیرند، راه حل های تازه برای مسائل پیدا کنند و در قبال کار احساس شایستگی، خودکارآمدی، تعهد و مسئولیت کنند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر افزایش سنوات تحصیلی دانشجویان تحصیلات تکمیلی و پیامدهای این پدیده آموزشی انجام شده است. در این پژوهش، از روش کیفی تحلیل مضمون استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دارای اضافه سنوات تحصیلی، اساتید راهنمای ایشان، مدیران گروه ها و معاونین آموزشی دانشکده ها بود که از میان آن ها تعداد ۳۳ نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از سه ابزار مصاحبه ، بررسی اسناد و بررسی متن درخواست های دانشجویان استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها پس از آشنا شدن با داده ها، کدهای اولیه ایجاد و با جست وجو و شناخت مضامین، شبکه مضامین ترسیم و تحلیل و سپس گزارش آن تدوین شد و در قالب یک طبقه بندی فراگیر ارائه شدند. بررسی روایی و قابلیت اعتماد داده ها از طریق روش کنترل توسط اعضا انجام شد. یافته های بخش مصاحبه ها بیانگر 2 دسته عوامل برون سیستمی و درون سیستمی بودند که جمعاً 28 علت را در برگرفته است. عوامل برون سیستمی در سه دسته عوامل اقتصادی- اجتماعی ، فردی- خانوادگی و دغدغه های فرادانشگاهی و عوامل درون سیستمی در چهار دسته رفتار غیرحرفه ای استادان، مشکلات تحریر پایان نامه، مسأله مند نبودن دوره های آموزشی و ضعف علمی دانشجویان و ضعف فرایندها و سیستم آموزشی تقسیم شدند. همچنین در بررسی اسناد 18 علت به عنوان عامل تطویل سنوات مشخص شدند که مهم ترین آن مشکلات اجرایی پایان نامه ها و رساله ها، بیماری خود و نزدیکان و طولانی بودن فرایند تصویب و تأیید بوده است. 19 راهکار برای بهبود این پدیده شناسایی شد که در سه دسته ارتقا کیفی واحدهای درسی و همسویی با پایان نامه/ رساله، بهبود فرآیند آموزشی و علمی و تسهیل روند انجام رساله /پایان نامه نیز ارائه شده است. آنچه نتیجه می شود اینکه افزایش سنوات دانشجویان معلول عوامل متعددی است که برخی در اختیار دانشگاه است و برخی عوامل به خارج از سیستم دانشگاه و متأثر از مسائل اقتصادی و اجتماعی است. با نگاهی سیستمی می توان با رفع این چالش ها نسبت به کاهش سنوات تحصیلی و بهبود کیفیت اقدام نمود.
مطالعه کارایی اسباب بازیهای اموزش کنترل خشم برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرخاشگری یک گرایش درونی و بخشی از خزانه رفتاری بشر است که لازم است کودک، کنترل آن را بیاموزد. اسباب بازیها مهمترین وسایل آموزش کودکان محسوب میشوند. تعدد اسباب بازیهایی که به این منظور در بازار ایران هستند چندان زیاد نیست، اما بسیاری از آنها با عنوان "وسایل کمک آموزشی" مورد استفاده قرار می گیرند. این در حالیست که تاکنون ارزیابی ای در خصوص اثرگذاری و کارایی این محصولات انجام نگرفته. هدف از پژوهش کاربردی حاضر ارزیابی کارایی این محصولات است. در این مطالعه حجم نمونه ای معادل 414 کودک به روش تصادفی مورد پیمایش قرار گرفتند. ابزار پیمایش جهت سنجش خشم در کودکان پرسشنامه نلسون بوده و سپس بررسی شرایط بروز خشم و روش بروز آن از طریق پرسشنامه دیگری انجام گرفت. باتوجه به ویژگیهای بدست آمده نمونه محصولات موجود در بازار مورد مطالعه واقع شدند. نتایج نشان داد در حالیکه اسباب بازیهای مربوطه لازم است از طریق شخصیت پردازی جذاب پوشش دهنده مرحله آرام سازی باشند، یا آموزش محور هستند که جذابیت لازم را برای کودک ندارند، یا کاربرد آنها در مرحله پیش از خشم است و یا برای کودکان مبتلا به اختلال کم توجهی طراحی شده اند که سبب میشود هیچیک کارآیی مورد انتظار را نداشته باشند.
بررسی مدل تحلیل مسیر حمایت اجتماعی والدین از فعالیت بدنی و نش واسطه ای شایستگی حرکتی ادراک شده در دختران نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه حمایت اجتماعی والدین با تمایل به ورزش، لذت و میزان فعالیت بدنی در دختران نوجوان بود. همچنین، نقش واسطه ای شایستگی حرکتی ادراک شده مورد آزمون قرار گرفت. روش تحقیق، از نوع همبستگی و جامعه آماری آن دختران نوجوان 14 تا 17 ساله شهرستان تبریز بود که 380 نفر از طریق روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه های مقیاس حمایت اجتماعی ورزش، پرسشنامه شایستگی حرکتی ادراک شده، پرسشنامه فعالیت بدنی نوجوانان، مقیاس میل به ورزش و مقیاس لذت از فعالیت بدنی استفاده شد. تحلیل داده ها، از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در سطح معناداری (05/0>P) انجام شد. نتایج نشان داد متغیر حمایت اجتماعی والدین از فعالیت بدنی بر هر چهار متغیر درونزاد (شایستگی حرکتی، تمایل به ورزش، لذت از فعالیت بدنی و میزان فعالیت بدنی) تاثیر می گذارد و متغیرهای شایستگی حرکتی ادراک شده، لذت از فعالیت بدنی و تمایل به ورزش به عنوان متغیر میانجی می توانند میزان فعالیت بدنی را پیش بینی کنند. البته متغیر لذت از فعالیت بدنی به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی تمایل به ورزش، توانست میزان فعالیت بدنی را پیش بینی کند. نتایج این تحقیق نقش حمایت اجتماعی والدین برای افزایش میزان فعالیت بدنی نوجوانان را روشن تر می سازد.
روش های انضباطی اثربخش بر رفتار کودکان در مراکز شبانه روزی تحت پوشش سازمان بهزیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی روش های انضباطی اثربخش مربیان بر کاهش میزان بدرفتاری کودکان در یکی از مراکز شبانه روزی تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام شده است. روش پژوهش از نوع مطالعه ی موردی کیفی و روش نمونه گیری در دسترس است. برای انجام این پژوهش، مربیان شاغل در یکی از مراکز شبانه روزی خصوصی دخترانه تحت پوشش بهزیستی شهر تهران که موافقت نمودند در مطالعه مشارکت داشته باشند، به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها به وسیله ی مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه و دفتر گزارش های روزانه جمع آوری شد. مربیان بر اساس میزان بدرفتاری کودکان در ساعات حضور آن ها به دو گروه مربیان اثربخش (با میزان بدرفتاری نسبتاً کم کودکان) و مربیان کمتر اثربخش (با میزان بدرفتاری نسبتاً زیاد کودکان) تقسیم شدند تا روش های انضباطی که برای مدیریت رفتار کودکان به کار می گیرند مقایسه شود. برای تحلیل داده ها از فن کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) استفاده شد. طبق نتایج، رویکرد غالب در فعالیت های انضباطی مربیان اثربخش، انضباط جامع در مقابل سنتی بود. به عبارت دیگر مربیان اثربخش برای برقراری انضباط از فعالیت های جامع و فراگیر که حمایتی و مشارکتی است در مؤلفه های روابط، احترام، تعاملات، درگیر کردن، و محیط استفاده می کردند و مربیان کمتر اثربخش از فعالیت های سنتی مبتنی بر پاداش، تنبیه و کنترل.
بررسی اثر بخشی راهبردهای کمک خواهی تحصیلی بر بهزیستی تحصیلی، درگیری تحصیلی و عملکرد تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه بررسی اثربخشی راهبردهای کمک خواهی تحصیلی بر به زیستی تحصیلی، درگیری تحصیلی و موفقیت تحصیلی دانشجویان می باشد. در این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی از جامعه 721 نفری دانشگاه پیام نور خلخال در نیمسال دوم 1400-1399، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای تعداد 60 نفر به روش تصادفی در دو گروه 30 نفره یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شد. برای جمع آوری اطلاعات از بسته آموزشی راهبردهای کمک خواهی الون و همکاران(2006)، پرسشنامه بهزیستی تحصیلی تومینن -سوینی و همکاران(2012)، پرسشنامه درگیری تحصیلی زرنگ(1391) و مقیاس عملکرد تحصیلی فام و تیلور (1999) استفاده شد. سرانجام برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری مبتنی بر نرم افزار آماری SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها نشان داد که میانگین نمرات پس آزمون بهزیستی تحصیلی به طور معنی داری در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل بود(01/0>p 582/18= (57 و 1)F. اما بین میانگین نمرات پس آزمون درگیری تحصیلی در گروه آزمایش وکنترل تفاوتی مشاهده نشد. همچنین میانگین نمرات پس آزمون عملکرد تحصیلی در گروه آزمایش بیشتر از گروه کنترل (01/0>p و 809/18= (57 و 1)F. بود. نتیجه نهایی نشان دارد، راهبردهای کمک خواهی تحصیلی به عنوان رویکرد مداخله ای در کنار سازه های روانشناختی بهزیستی تحصیلی و درگیری تحصیلی اگر به خوبی طراحی و برنامه ریزی و اجرا شود، می تواند بر عملکرد تحصیلی تاثیرگذار باشد.
ماهیت و فرایندهای مرتبط با ادراک از جایگاه اجتماعی در اعضای هیات علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی ماهیت، وضعیت و فرایندهای مرتبط با ادارک از جایگاه اجتماعی در بین اعضای هیات علمی یکی از دانشگاه های دولتی شهر تهران بود. با استفاده از یک طرح پژوهش کیفی با 20 نفر از اعضای هیات علمی مصاحبه های نیمه ساختار یافته برای پاسخ گویی به سوالات پژوهش تنظیم شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمونی اکتشافی تحلیل شدند. تحلیل داده ها ماهیت جایگاه اجتماعی را نوعی کاستی و فاصله بین وضعیت موجود و وضعیت ایده آل حیات اجتماعی و حرفه ای در دانشگاه و جامعه نشان داد. ارزیابی اغلب شرکت کنندگان درباره وضعیت جایگاه اجتماعی، مبین تنزل جایگاه اجتماعی شغل دانشگاهی در سلسله مراتب اجتماعی بود. تحلیل داده ها چهار مقوله اصلی سازمانی، نهادی، مدیریتی، سیاسی و شخصیتی را به عنوان مقوله های اصلی و نیاز به بازسازی جایگاه اجتماعی را به عنوان مضمون اصلی مرتبط کننده این مقوله ها شناسایی کرد. براساس یافته ها، به نظر می رسد جایگاه اجتماعی فرایندی است که در دانشگاه ساخته می شود و متاثر از یک سری عوامل ساختاری و تا حدی ویژگی های شخصیتی و منشی قرار دارد. جایگاه اجتماعی حرفه های دانشگاهی تنزل یافته است ولی دانشگاه میتواند با اصلاح فرایندهای سازمانی، نهادی، مدیریتی، سیاسی در بازسازی جایگاه اجتماعی عضو هیات علمی نقش آفرینی کند. همچنین ملاک قرار دادن شاخص های مرتبط با جایگاه اجتماعی میتواند در برگزینش افراد برای تصدی حرفه های دانشگاهی کمک کننده باشد.