مقالات
حوزه های تخصصی:
تحریم ها همواره به عنوان یکی از روش های مدیریت بحران توسط بازیگران مهم بین المللی ازجمله آمریکا بکار گرفته شده است، به ویژه تحریم های ثانویه که به عنوان نوعی از تحریم های فرا سرزمینی بر بازیگر ثالث اثر می گذارد و همچون تحریم های اولیه رسمیت ندارد. از سال 2012 تحریم های ثانویه علیه ایران از سوی آمریکا شدت گرفت تا برنامه هسته ای ایران متوقف شود و تا شکل گیری برجام ادامه داشت. پس از توافق برجام اکثر تحریم های ثانویه به حالت تعلیق درآمد و بسیاری از شرکت های خارجی وارد ایران شدند اما با روی کار آمدن ترامپ و خروج یکجانبه از برجام در سال 2018 نه تنها شاهد بازگشت تحریم های ثانویه قبل از برجام هستیم بلکه با تشدید آن نیز مواجهیم. اتحادیه اروپا علی رغم مخالفت با رویکرد ایالات متحده، پس از خروج آمریکا از برجام شرکت های خود را از ایران فراخواند. سؤالی که در پژوهش حاضر مطرح شده این است که: تحریم های ثانویه ایالات متحده چه نقشی در رویکرد اتحادیه اروپا به برجام داشته است؟ در پاسخ به این سؤال در چارچوب تحریم های ثانویه و با روش توصیفی- تحلیلی، این فرضیه به سنجش گذاشته شد که: ایالات متحده از طریق اعمال تحریم های ثانویه علیه شرکت ها، بانک ها و به طورکلی بخش خصوصی اروپا، مانع از رویکرد مستقل اتحادیه اروپا در مقابل برجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به دلیل ساختار تحریم های ثانویه، اتحادیه اروپا نمی تواند در مسائل مهم بین المللی ازجمله برجام، مستقل از ایالات متحده عمل کند و اگر رفتاری مغایر با سیاست های کلی آمریکا در قبال ایران در پیش گیرد ایالات متحده از طریق تحریم های ثانویه، بخش خصوصی اتحادیه اروپا را تحت فشار قرار خواهد داد.
اخلاق، سیاست و مسئله خودآیینی: روایت های متفاوت از مفهوم خودآیینی در اخلاق و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مطالعه ای است درباره اخلاق و سیاست. برای انجام این کار، نویسندگان به مطالعه مفهوم خودآیینی متمرکز بوده اند. خودآیینی از این جهت اهمیّت دارد که وقتی صحبت از رویکردهای فلسفی یا سیاسی به لیبرالیسم باشد، هر بحثی درباره اخلاق، سیاست و عدالت، به نحوی با آن پیوسته است. این مقاله به طور ویژه روایت های لیبرال از خودآیینی را در کنار رویکردهای رقیبی که به نحوی دعاوی لیبرال درباره کاربردهای سیاسی و فلسفی این مفهوم را به چالش کشیده اند، بررسی می کند. نویسندگان به این نتیجه رسیده اند که اخلاقی بودن در رویکردهای لیبرال، ریشه در تصور فرد خودآیین به عنوان اصلی متافیزیکی دارد. درجریان این پژوهش مشخص شده است که این اصل متافیزیکی در معنای سرحدی خود، به پارادوکسی اخلاقی در لیبرالیسم منتهی می شود. اینکه خودآیینی در مقام واسطه ای مفهومی چه نقشی در صورتبندی های ممکن از اخلاق لیبرال دارد، پرسش و رابطه ی میان اخلاق لیبرال و خودآیننی، فرضیه مقاله است. همچنین روش پژوهش، متن محور است. متن گرایی به عنوان یک روش پژوهش بر خلاف تحلیل گفتمان یا روش شناسی های هرمنوتیکی با معنای سر راست مفاهیم و عبارات سر و کار دارد. یعنی برای تفسیر معنای مفاهیم نه با مقاصد نویسنده، زمینه های تاریخی یا رابطه گفتمان شکل گرفته حول یک مفهوم با سازمان قدرت در جامعه بلکه با معنای خاص آن در متن آنطور که در برخورد اولیه با آن به ذهن می رسد، ارتباط برقرار می کند. به اعتبار همین ضرورت روش شناختی، نویسندگان تلاش کرده اند تا ضمن بهره گیری خوانش منابع مرتبط با مفهوم خودآیینی، مدعا و مفروضات خود را به اثبات برسانند.
چارچوبی مفهومی برای درک سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران:دیالکتیک بسترهای رویایی و امکانهای واقعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی در باب این موضوع که سیاست خارجی ج.ا.ا متاثر از چه مدل نظری قرار دارد پاسخ های متعددی به همراه داشته است.نوشتار حاضر در مورد این مسئله این سئوال را طرح نموده است که مدل نظری شکل دهنده به سیاست خارجی ج.ا.ا چیست از چه خصوصیتی برخوردار است و پیامد کاربرد این مدل برای منافع ملی چه بوده است؟در جواب این فرضیه طرح شده است که که مدل شکل دهنده به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نئوکلاسیسیسم جادویی است که ترکیب دو نظریه رئالیسم نئوکلاسیک و رئالیسم جادویی می باشد .در چارچوب این مدل،سیاست خارجی ج.ا.ا هر چند به شدت تحت تاثیر فشارهای سیستمیک است اما به صورت بارزی هم تحت تاثیر چینش قدرت و مبانی قدرت در سطح داخلی قرار دارد . برآیند این موضوع یک سیاست خارجی است که با ابتنا بر موازنه هویتی متاثر از سیطره غالب نوستالوژی اسطوره های شیعی و ایرانی، سبب ساز ظهور بن مایه های فانتزی و درهم ریزی فهم متعارف از روابط علت- معلولی و زمانی و مکانی شده است تا جایی که در بستر دنیای واقعی به دنبال روابط علت و معلولی خاص و عناصر غیرطبیعی باشند.پیامد تبعیت از این الگو هر چند در زمینه بقا حاکمیت نظام ، حفظ تمامیت ارضی و امنیت مضیق مطلوبیت داشته اما در باب امنیت موسع،تعامل خطی و سازنده با جهان اطراف و درک واقعیتهای نظام بین الملل و... دچار محدودیت شده است. در واقع بحرانهای مداوم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در همه دولتها مختلف ریشه در همین فهم جادویی از فشارهای سیستمیک دارد.
بحران اوکراین در پرتو هژمونی گرایی لیبرال آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی و بلوک شرق، مجموعه اقدامات ایالات متحده در گسترش ناتو در مناطق پیرامونی روسیه، موجب تحریک سیاسی و نظامی روسیه و شکل گیری سیاست تهاجمی این کشور در اوکراین شد. در واقع بحران اوکراین هراسی فراگیر در میان بازیگران بین المللی پدید آورد که ممکن است روسیه بار دیگر به قدرتی بزرگ و مداخله گر در عرصه بین المللی تبدیل شود. با این وجود، بسیاری بر این باور هستند که این تهاجم، به واسطه تحریم های مالی و حمایت های لجستیکی اتحادیه اروپا و آمریکا ضربه های سنگینی را نیز بر روسیه وارد کرده است. اتفاقی که می تواند منجر به درگیری جدی بین روسیه و ایالات متحده و فراسایشی شدن جنگ در اوکراین شود. پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به این پرسش است که جنگ روسیه علیه اوکراین چه تأثیری بر هژمونی گری لیبرال آمریکا داشته است؟ فرضیه مطرح شده استدلال می کند که جنگ روسیه و اوکراین در سال ۲۰۲۲، به دلیل تعارض منافع روسیه با آمریکا و هم پیمانانش در پی گسترش ناتو و تسلط روسیه در زمینه اقتصادی، نظامی و به ویژه ژئوپولیتیک بر اوکراین به عرصه ای برای افول هژمونی لیبرال ایالات متحده آمریکا تعیّن می یابد. از این منظر، هدف پژوهش پیش رو، بررسی جنگ روسیه علیه اوکراین و تأثیر آن بر هژمونی گری لیبرال ایالات متحده آمریکا از چشم انداز نظریه ثبات هژمونیک است. روش پژوهش نیز روش تبیینی است که با تمرکز بر پیدا کردن روابط علت و معلولی میان متغیرهای تحقیق به دنبال درک منازعه روسیه و اوکراین و تاثیر آن بر هژمونی ایالات متحده است.
اقتصاد سیاسی سیاست خارجی چین در منطقه منا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت استراتژیک منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا در اتصال به سه دریای مدیترانه، دریای سرخ و خلیج فارس به انضمام دارا بودن ذخایر سرشار هیدروکربوری، بازار مصرف و نیز ظرفیت جذب سرمایه گذاری های سود آور در زیرساخت های آن، توجه قدرت های نوظهور از جمله چین را به منطقه یاد شده معطوف نموده است. اقتصاد سیاسی چین با ظرفیت گسترده مازاد سرمایه و ضرورت صدور آن، تراکم تولیدات صنعتی، نیاز به دسترسی به بازارهای مصرف و منابع انرژی مواجه است. از دیگر سو چین متعاقب تراکم قدرت اقتصادی به دنبال توسعه نفوذ سیاسی- معنوی در مناطق مختلف و در بستر رقابت قدرت جهانی است. برآیند این مهم رویکرد توسعه و تثبیت قدرت چین در ساختارهای اقتصاد سیاسی جهانی به طور عام و در منطقه منا به طور خاص به عنوان دستور کار اصلی اقتصاد سیاسی سیاست خارجی این کشور است. در پژوهش حاضر به این پرسش پرداخته می شود که جایگاه منطقه منا در اقتصاد سیاسی چین و رویکرد این کشور به منطقه یاد شده چگونه است؟ فرضیه پژوهش با تکیه بر رهیافت اقتصاد سیاسی بدین صورت طراحی شده که جهت گیری چین به منطقه منا تجلی رویکرد سه جانبه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی این کشور به قدرت در اقتصاد سیاسی جهانی است. پژوهش حاضر تکاپوی چین در منطقه منا را در چارچوب تحقق بخشی به اهداف سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فناورانه چین و اتصال اقتصاد سیاسی آن به فرماسیون اقتصادی- اجتماعی جغرافیای پیرامون دور و نزدیک خود به طور خاص در منطقه منا به بحث بگذارد
مولفه های تاثیرگذار بر روابط عربستان سعودی و چین مبتنی بر نظریه نوواقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات یک دهه اخیر در منطقه، عربستان سعودی و چین را واداشته تا به رغم تفاوت های بسیار زیاد (جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی - مذهبی و نظام حکومتی)، به فکر بهره برداری از ظرفیت های یکدیگر در منطقه آسیا جهت مقابله با چالش های پیش روی خود باشند. هدف عمده این مقاله، شناسایی مولفه ها و عناصر اصلی تاثیرگذار و تسهیل کننده بر روابط عربستان سعودی و چین در چارچوب نظریه نوواقع گرایی و درک تهدیدات متاثر از این روابط بر امنیت جمهوری اسلامی ایران است. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی و برای تجمیع داده ها و اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده و به منظور تدقیق و نظام مند کردن مشاهده علمی و یافته های پژوهش از رویکرد نظری موازنه قدرت بهره گیری شده است. از نظر والتز، توازن قدرت ها عامل بنیادی در مهار کردن بازیگران نیرومند در روابط بین الملل است و در حقیقت، این ساختار نظام بین الملل و ضرورت بقا است. سوال اصلی پژوهش این است که روابط عربستان سعودی و چین در چارچوب نظریه نوواقع گرایی بر مبنای چه مولفه هایی قابل تبیین و ارزیابی می-باشد؟ نتایج حاکی از آن است که تحولات سیستمی، تغییرات سطح واحد، رویکرد قدرت های جهانی، ضرورت تصمیم گیری عقلایی، منابع تهدید مشترک، منابع قدرت مشترک و قابل تجمیع و حصول منافع اقتصادی و سیاسی و نظامی مولفه های تاثیرگذار و تسهیل کننده بر روابط عربستان سعودی و چین محسوب می گردند.
پیامدهای کُنش شبه نظامیان صدر در جایگاه نیروهای دفاعی کمکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تشکیل نیروهای کمکی در عراق پدیده ای است که پس از سقوط رژیم بعث در قالب تعداد پرشماری از شبه نظامیان وابسته به احزاب و جنبش های سیاسی ظاهر شد. این ساختارها، پس از سال 2014 به دلیل ضعف نیروهای امنیتی عراق در مبارزه با داعش، به شکل پیچیده ای رشد کردند. این گروه ها، به دلیل برخورداری از رویکردهای قومی- مذهبی افراطی و مشارکت در کش مکش های سیاسی به عاملی برای تهدید امنیت شهروندان و شکست اقتدار دولت تبدیل شدند. در این میان شبه نظامیان وابسته به جنبش صدر به دلیل برخورداری از پایگاه اجتماعی گسترده، رهبری کاریزماتک و مشارکت جنبش صدر در ساختار قدرت سیاسی عراق از جایگاهی ویژه برخوردارند. بنابراین دلایل تشکیل شبه نظامیان صدر، رویکرد دولت به آنها، و ابعاد و سطح تهدید احتمالی این شبه نظامیان برای دولت و شهروندان این کشور از مسائل مهم نیازمند بررسی هستند. مجموعه این مسائل می تواند در قالب این سؤال اصلی تظاهر یابد که تشکیل شبه نظامیان صدر متکی به چه دلایلی بوده است؟ همچنین این سؤال فرعی مطرح است که شبه نظامیان صدر برای دولت و شهروندان دارای چه ابعادی از تهدید بودند؟ این مقاله براین فرضیه استوار است که تهدید امنیت در عراق نه به عنوان علت ظهور شبه نظامیان صدر، بلکه به عنوان عامل مشروعیت بخش به حضور آنها ایفای نقش کرد و به پوششی برای تأمین منافع سیاسی جنبش صدر تبدیل شد و به موازات آن تضعیف گسترده اقتدار دستگاه های رسمی دولتی و تهدید ثبات سیاسی عراق را به دنبال داشت. پژوهش ارائه شده در این مقاله با اتکاء به روش «تحلیل روند تاریخی» انجام شده است
قطر و بحرین، دو تجربه کاملاً متفاوت از ثبات سیاسی پس از بهار عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی- توصیفی و با روش جامعه شناسی تاریخی، با بهره گیری از مبانی نظری مرتبط با مفهوم ثبات و بی ثباتی سیاسی به دنبال پاسخگویی به این سئوال بوده است که چرا دو کشور بحرین و قطر، با وجود برخی ویژگی های مشترک در شاخص های مربوط به ساختار اقتصادی(درآمدهای نفتی)، اجتماعی(نبود نهادهای مدنی قوی)، فرهنگی(فرهنگ سیاسی تابعیتی- قبیله ای) و ساخت حکومت پدرشاهی، پس از بهار عربی شاهد دو سرنوشت و تجربه کاملاً متمایزی از ثبات و بی ثباتی سیاسی بوده اند؟ فرضیه این است که علیرغم این شباهت ها، بحرین به دلایلی نظیر تجربیات پیشین مبارزات سیاسی شیعیان، توزیع ناعادلانه ثروت، مشاغل و مناصب و نگاه شهروند درجه دوم به شیعیان در توزیع شاخص های رفاهی، شغلی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مرتبط با حکمرانی و غیره پس از وقوع بهار عربی با بی ثباتی سیاسی مواجه شد. این درحالی است که قطر پس از بهار عربی برخلاف کشور بحرین به دلایلی همچون توزیع نسبتاً همگن مذهبی (اقلیت شیعی)، استمرار شاخص های نسبتاً خوب رفاهی، اقتصادی و اجتماعی، در کنار آزادسازی های سیاسی از بالا به پایین و تدریجی از ثبات سیاسی نسبی برخوردار بوده است.
رقابت آمریکا و چین در منطقه خاورمیانه (2022 -2010)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه خاورمیانه همواره صحنه کشمکش قدرت های بزرگ بوده است. این درگیری به واسطه اهمیت این منطقه از منظر تامین انرژی و معادلات ژتوپولیتیک برای این قدرت ها مورد توجه قرار گرفته است. با عبور از جنگ سرد و فرارسیدن عصر دیجیتال عرصه های رقابت قدرت های بزرگ نیز دچار دگردیسی گردید با این وجود رقابت میان قدرت های بزرگ و به خصوص آمریکا و چین در این منطقه علی رغم اهمیت بسیار بالای آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. برای مشخص نمودن وضعیت این رقابت ناگزیر بودیم تا با روند پژوهی تحولات منطقه در طول مدت زمان 2010 الی 2022 به ابعاد گوناگون این رقابت احاطه پیدا کنیم. در اینجا آنچه سوال اصلی مقاله ما را شکل می دهد آن است که رقابت آمریکا و چین در منطقه خاورمیانه در چه ابعادی پیگیری شده است؟ فرضیه این پژوهش نیز اینگونه است که رقابت این دو قدرت در عرصه منطقه خاورمیانه محدود به یک بعد نبود و به همین جهت برای دستیابی به یک دید جامع تر در این مقاله به سه بعد اساسی این رقابت یعنی رقابت سیاسی دیپلماتیک، اقتصادی و نظامی امنیتی پرداختیم. یافته های ما نشان دهنده گسترش زمینه های رقابت در هر سه بخش بود. رقابت در ابعاد اقتصادی برای چین و رقابت در عرصه های نظامی و امنیتی برای ایالات متحده از اهمیت بیشتری برخوردار بودند. در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی با تکیه بر داده های اسنادی-کتابخانه ای استفاده شده است.
تجزیه و تحلیل راهبرد سیاست خارجی ترکیه پس از انتخابات ریاست جمهوری 2023(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخابات ترکیه به پایان رسید و اردوغان در یکصدمین سالگرد تأسیس جمهوری ترکیه مجددا به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد. با توجه به نقش استراتژیک و ژئوپلیتیک این کشور اکنون مسئله این است که چه تغییری در راهبرد سیاست خارجی ترکیه ایجاد خواهد شد. تلاش ترکیه همواره بر این بوده است که با تأکید بر منافع ملی و تکیه بر دو بعد سیاست و اقتصاد جایگاه منطقه ای و بین المللی خود را حفظ کند. ترکیه پس از اجرای سیاست تنش صفر با همسایگان و سیاست مداخله در امور داخلی برخی از همسایگان، در دوره جدید هر چه بیشتر به سمت راهبرد «همه جانبه نگری متعادل و متوازن» در سیاست خارجی خود روی آورده است. بنابراین با نگاهی به گذشته و تجربه حاصل از آن، سعی می کند مبتنی بر واقعگرایی و با دوری از تنش زایی راهبرد سیاست خارجی خود را سامان بخشد. این پژوهش با کاربست روش توصیفی تحلیلی و در قالب چارچوب نظری نوواقعگرایی به دنبال پاسخ به این پرسش است که راهبرد سیاست خارجی ترکیه پس از انتخابات 2023 چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که اردوغان پس از کسب مجدد قدرت با اتخاذ رویکردی همه جانبه نگر به دنبال ایجاد توازن در سیاست خارجی و اجرای اهداف بلند مدت خود برای تأمین منافع ملی و ارتقای جایگاه منطقه ای و بین المللی ترکیه است. در نتیجه، اردوغان در دوره جدید به دنبال پیگیری سیاست های پوپولیستی، گسترش روابط با کشورهای همسایه، ترمیم روابط با اتحادیه اروپا، آمریکا و اسرائیل و حفظ تظاهر به بیطرفی در جنگ بین روسیه و اوکراین خواهد بود.
راهبردهای امنیتی در سیره معصومین (علیهم السلام): مطالعه موردی کتب اربعه شیعه با روش تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله امنیت، همواره از ضرورتی ترین نیازهای بشر و دغدغه مهم حکمرانان و از چالش برانگیزترین موضوعات دانشمندان بوده است. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه، ائمه معصومین(ع) از چه راهبردهای امنیتی بهره می بردند؟ به عبارت دیگر، این نوشتار به دنبال دستیابی به راهبردهای فراهم سازی امنیت بوده است، منتهی از منظر ائمه معصومینعلیهم السلام ، که بهترین اسوه ها در تمامی ابعاد زندگی انسان به شمار می روند. برای دست یابی به این مقصود، کتب اربعه روایی، که از مهمترین منابع شیعی در شناخت ائمه معصومین(ع) هستند، به عنوان متن و از روش تحلیل محتوا برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. متغیر مستقل، به طور عمده، شرایط زمان و مکان آنان است، که علت تفاوت در ویژگی های راهبردهای اهل بیت نیز محسوب می شود و امنیت نیز، به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد: «معصومینعلیهم السلام با توجه به شرایط تاریخی خود از چهار راهبرد امنیتی مهار قدرت و اعمال قدرت مشروع، راهبرد امنیتی مصلحت، راهبرد امنیتی امر به معروف و نهی از منکر، و راهبرد امنیتی تقیه بهره برده اند.»