۱.
این پژوهش به منظور ارزیابی واقع بینانه از جایگاه ایران در سطح جهانی و سطح کشورهای منتخب بر اساس آخرین گزارش های مربوط به شاخص های توسعه انجام شده است. در این راستا از 12 شاخص بین المللی استفاده شد که حوزه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی را در بر می گیرند. جامعه مورد بررسی پژوهش، وبسایت های معتبر جهانی از جمله بانک جهانی، سازمان ملل، صندوق بین المللی پول، سازمان شفافیت جهانی است که به رده بندی کشورها بر اساس شاخص های توسعه ای گوناگون می پردازند. یافته های مقاله نشان می دهد که ایران در شاخص توسعه انسانی توانسته است هم در سطح جهانی و هم در میان کشورهای منتخب وضعیت مطوبی کسب نماید. وضعیت ایران در عملکرد زیست محیطی، در سطح جهانی مطلوب و در سطح کشورهای منتخب هشدار دهنده است. در شاخص های پیشرفت اجتماعی و جرم و جنایت در سطح جهانی در وضعیت هشدار دهنده و در سطح کشورهای منتخب در وضعیت بحرانی و در شاخص های سرانه تولید ناخالص داخلی، کامیابی لگاتوم، فلاکت، دولت های شکننده، شادی، ادراک فساد، گذرنامه هنلی و تورم سالانه بر اساس درصد قیمت های مصرف کننده، هم در سطح جهانی و هم در سطح کشورهای منتخب در وضعیت بحرانی قرار دارد.
۲.
روابط خارجی یکی از وجوه مهم زندگی ملت ها و کشورها به شمار می رود و بررسی چگونگی عملکرد دولت-ها در ارتباطات خارجی، مهم تلقی می شود. بررسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قبال تونس و تأثیرات آن بخصوص در دو مقطع دولت های نهم و دهم به ریاست محمود احمدی نژاد و دولت های یازدهم و دوازدهم به ریاست حسن روحانی، می تواند به تدوین و تعیین راهبردهای آتی در روابط خارجی در دولت های مختلف کشورمان کمک کند و شرایط را برای رفع مشکلات و نقایص احتمالی فراهم آورد. پس از بیداری اسلامی دولت هایی در کشورهایی مانند تونس روی کار آمدند که بر روابط با ایران تأثیرگذار بودند. در این مقاله سعی شده است تا با نگاهی سازه انگارانه به روابط ایران و تونس، سیاست خارجی کشورمان در دولت های مورد اشاره مورد نقد و بررسی قرار گیرد و به این سئوال پاسخ داده شود که روابط ایران و تونس بین سال های 2005 تا 2021 چگونه بوده؟ در پاسخ به این پرسش و در مقام صورتبندی فرضیه باید گفت؛ در دولت موسوم به عدالت محور احمدی نژاد، درگیر بودن در برخی تنش های داخلی و فقدان رویه ای ثابت در سیاست خارجی و در دولت موسوم به اعتدال گرا روحانی، تمایل بیش از حد به روابط با غرب و درگیر بودن با برجام، توسعه روابط را با کشورهایی مانند تونس کُند کرد و زمینه های تاریخی، اشتراکات فرهنگی و سیاسی به همراه فرصت شکل گرفته از بیداری اسلامی نیز نتوانست به این روابط کمک چندانی بکند.
۳.
یکی از ابزارهای تولید محتوای تبلیغاتی در زمینه های مختلف، استعاره است. امروزه با توجه به روند پیشرفت تبلیغات از طریق رسانه های تصویری، استفاده از استعاره تصویری اهمیت و کاربرد روزافزونی در انتقال محتوای ایدئولوژیک پیدا کرده است. هدف تحقیق حاضر بررسی و تفسیر استعاره های تصویری، تصویری-کلامی و حوزه های مفهومی آن ها در پوسترهای علیه جنگ نرم در زبان فارسی براساس مدل تحلیلی فورسویل (1996) است. این پژوهش از نوع کیفی می باشد و روش انجام آن به صورت توصیفی–تحلیلی است. همچنین این پژوهش به دنبال نشان دادن ابزارهای شناختی دیگر در پوسترها می باشد. همچنین تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به این سوالات می باشد: 1- در پوسترهای علیه جنگ نرم از چه نوع استعاره های مفهومی برای انتقال مفاهیم استفاده شده است؟ 2- حوزه های مفهومی استعاره های مورد استفاده در پوسترهای علیه جنگ نرم کدام اند؟ 3- در استعاره های مورد استفاده در پوسترهای علیه جنگ نرم، چه مفاهیمی از حوزه مبدأ در حوزه مقصد نگاشته شده است؟ بدین منظور، از میان تصاویر و پوسترهای موجود، ده پوستر و تصویر به صورت تصادفی انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد که ابزار مختلفی توسط طراحان پوسترها و تصاویر استفاده شده است. این ابزارهای شناختی عبارتند از استعاره مفهومی، مجاز مفهومی، تلفیق، استفاده از رنگ های نمادین و استعاره های مخلوط و ایستا. در تصاویر و پوسترهای استعاری تک وجهی، تصاویر به تنهایی قادر به انتقال مفهوم مقابله با جنگ نرم بوده اند و در تصاویر و پوسترهای چند وجهی کلام با تصویر در می آمیزد و مفهوم مدنظر را به مخاطب ارائه می دهند.
۴.
در سال های اخیر، جامعه بین المللی شاهد اعمال نفوذ و قدرت یابی قدرت های نوظهور اقتصادی (بریکس) در امور جهان است و موضوع اصلی مناظره های نظری در سطح جهانی شده. تشکیل بلوک بریکس که پیشرو نظم جدیدی در جهان است، موجب شد این بلوک خود را به عنوان بازیگر کلیدی در نظم بین الملل مطرح کند. مسئله اساسی مقاله این است که راهبرد توسعه قدرت های نوظهور اقتصادی(بریکس) بر اساس انطباق نسبی با مراحل رشد اقتصادی نظریه توسعه روستو، بر مبنای چه رویکردی و مولفه هایی قابل تبیین است و چشم انداز آینده آن چیست؟ فرضیه اصلی پژوهش در پاسخ به این سوال است که راهبرد توسعه قدرت های نوظهور اقتصادی(بریکس) بر مبنای توسعه انسانی نسبی مبتنی بر بهره برداری از منابع داخلی، استفاده از فرصت های اقتصادی - سیاسی خارجی ، همسویی شاخص های اقتصادی و انسانی، تحقق افزایش مبادلات تجاری، کاهش وابستگی و نفوذ اقتصادی – سیاسی در امور جهانی قابل تبیین و ارزیابی می باشد و از سیطره اقتصاد لیبرالی، به سمت نظم جدید اقتصادی در حرکت است. این پژوهش با شیوه کتابخانه ای و روش تحلیلی_توصیفی به تشریح عوامل عوامل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به عنوان عوامل داخلی و عوامل خارجی به نقش مهم بازیگران ژئواستراتژیک و محورهای ژئوپلیتیک آن را با چشم اندازی به آینده مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد.
۵.
مقاله حاضر با عنوان « نقش پویایی فکری آذربایجان در تکوین ایده دولت ملی در ایران » به شیوه تحلیلی- توصیفی و رویکرد باری بوزان به دولت انجام گرفته است و هدف اصلی آن، تحلیلی محققانه از نقش و سهم اندیشه ورزان و مصلحان آذربایجان در تکوین و توسعه هویت ملی و ایده ی ناسیونالیسم در ایران می باشد. آذربایجان در طول تاریخ ایران از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و این جایگاه در تاریخ معاصر برجسته تر شده است. این منطقه دروازه ورود ایده ها و افکار جدید جهان غرب به ایران و آسیا در سده های اخیر بوده است. از جمله این ایده ها می توان به مفهوم ناسیونالیسم اشاره نمود. این ایده نوعی سازه ای نظری برای انسجام و وحدت بخشی به ملت و تقویت بنیان های استقلال و تمامیت ارضی کشور محسوب می شود. اندیشه ورزان آذری، رواج ناسیونالیسم را برای حفظ استقلال و تمامیت ارضی کشور و ترویج ایده های مردم سالارانه و مشروطه خواهی ضروری می دانستند. بزرگانی چون آخوندزاده، مستشارالدوله، طالبوف و تقی زاده، چهار اندیشمند و مصلح بزرگ در این حوزه هستند که از نظر فکری به رواج مولفه های ناسیونالیسم نقش بی بدیلی را ایفا نموده اند آنان عناصری چون سرزمین، تاریخ و زبان و دین مشترک را عامل مهم و قوام بخش هویت ایرانی می دانند و علاوه بر اندیشه ورزان این منطقه مردم آذری نیز در طول تاریخ برای حفظ هویت ملی و تمامیت ارضی کشور چه جانفشانی ها که نکرده اند.
۶.
کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از دهه دوم قرن بیست و یکم فرایند مشارکت در توسعه زیرساخت های راهبردی آسیای مرکزی را آغاز کرده اند. این مشارکت در حوزه توسعه زیرساخت های تولید و انتقال انرژی و تقویت بسترهای لجستیک و ترانزیت صورت گرفته است. با این حال به دلیل عدم پیوستگی و پایداری در مشارکت و عدم انسجام در رویکردهای همگرایانه درونی (با کشورهای عربی) و بیرونی (با دیگر بازیگران بین المللی فعال)، چگونگی تاثیرگذاری این روند تاکنون مشخص نبوده است. مقاله حاضر در پی پاسخ به این سوال است که مشارکت کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با منطقه آسیای مرکزی در حوزه زیرساخت های راهبردی چگونه می تواند بر جایگاه ژئواکونومیک ایران به عنوان یک پل میان منطقه ای بین حوزه عربی خلیج فارس و آسیای مرکزی تاثیرگذار باشد؟ در پاسخ فرضیه ای این مقاله بر این امر استوار است که این تاثیرگذاری به میزان قابل توجهی بر دینامیسم های منطقه ای خاورمیانه وابسته است. در صورتی که این پویایی ها به سمت تخاصم بیشتر ایران و کشورهای عربی حرکت کند، شاهد تضعیف جایگاه ژئواکونومیک ایران خواهیم بود و در وضعیتی که این مناسبات به سوی بهبود و ترمیم هدایت شود، می توان از قبل توسعه پیوند میان منطقه ای حوزه عربی خلیج فارس و آسیای مرکزی، ارتقاء جایگاه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک کشور پل را در این فرایند، انتظار داشت. پژوهش حاضر با اتکاء به استراتژی قیاسی با بهره گیری از چارچوب تئوریک میان منطقه گرایی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، مبتنی بر تحلیل سناریوها و متغیرهای تاثیرگذار، در پی اثبات فرضیه فوق الذکر است.
۷.
سیاست خارجی بر آیند اقتدارگرایانه تخصیص ارزش ها در برخورد با یکدیگر است که در یک واحد سیاسی از مجموعه توانایی ها و قابلیت ها جهت افزایش بهره وری هنجارها و معیارهای مطلوب در بعد خارجی استفاده می کند .سیاست خارجی عربستان سعودی و قطر و جمهوری اسلامی ایران ، مانند هر پدیده و فرآیند سیاسی دیگر در خلأ شکل نمی گیرد، بلکه معلول بستر، بافت و شرایط اجتماعی، فرهنگی، جغرافیایی و اقتصادی خاص این کشورهاست. بررسی سیاست خارجی کشورها معمولاً با تأکید بر مؤلفه های متعددی انجام می گیرد .در راستای انجام این پژوهش که تحت عنوان واکاوی پیامدهای سیاسی امنیتی بحران قطر و عربستان سعودی و تاثیر آن بر سیاست خارجی ایران در منطقه خلیج فارس از ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ نام دارد این سوال مطرح گردید است که بحران حاصله در روابط قطر و عربستان سعودی چه تاثیری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس دارد ؟. یافته های تحقیق حاکی از آن است بحران ایجاد شده در روابط قطر و عربستان سعودی منجر به تقویت جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه خلیج فارس شده است . کلید واژه: سیاست خارجی ، جمهوری اسلامی ایران ، عربستان سعودی ، قطر ، بحران
۸.
سینمای ایران در دهه 40ش، تولیدات بی شماری را به نمایش گذاشت و با تمام فراز و فرودهایی که جامعه ایران از سر گذراند، رونق خاصی داشت. سینماگران موضوعات مختلفی را برای به تصویرکشیدن و جذب مخاطب انتخاب می کردند که دست یافتن به محبوب مورد علاقه و کسب ثروت، از مؤلفه های مهمی برای موفقیت و استقبال مخاطبین از یک فیلم به حساب می آمد. در کنار این موضوعات، در این دهه برخی از سینماگران تلاش کردند تا قسمتی از مظالم نظام ارباب رعیّتی را در ایران به تصویر بکشند. این اتفاق در حالی رخ داد که از اوائل این دهه اصلاحات ارضی در جهت برطرف کردن مشکل رعایا و رهایی آن ها از آن نظام ناعادلانه صورت گرفت. باید اذعان کرد علاوه بر نمایش چهره واقعی ارباب، خان و خان زاده در تعدادی از فیلم ها، نگاه مثبتی به طبقه متمول شهری(بورژوا و تازه به دوران رسیده) و طبقه کارگر هم ارائه شد. سؤال اصلی پژوهش حاضر چنین سامان یافت که اصلاحات ارضی چه تأثیری بر سینمای ایران برجای نهاد؟ از این رو روش تحقیق تاریخی با رویکرد توصیف و تحلیل در دستور پژوهش قرار گرفت. تا این دغدغه مهم را با بررسی و واکاوی برخی از فیلم های مهم این دوره، تجزیه و تحلیل نماید.
۹.
این مقاله به آسیب شناسی قاعده گذاری حکمرانی جمهوری اسلامی ایران در موضوع منابع آب متمرکز است. این مساله در قلمرو مطالعات علمی مساله ای بینارشته ای است که فقدان توجه بایسته به ماهیت بینارشته ای آن بر چالش های تقنینی سیاست جرائم آب افزوده است. یافته های این مقاله بیانگر این است که اساسی ترین چالش سیاست جنایی تقنینی در جرائم مرتبط با آب، نبود یک سیاست جنایی تقنینی اصولی، سنجیده و کاربردی است؛ دلیل این فقدان، شاید عدم بهره گیری از متخصصان علوم میان رشته ای و داده های دانش سیاست جنایی به ویژه در حوزه قانون گذاری باشد.. باید حفظ و صیانت از منابع آب در مقابل تجاوزگران در دستور کار قرار گیرد. ابتدا ریشه های جرائم را شناسایی و رفع نمائیم و سپس به عنوان آخرین چاره، به فکر تدابیر سرکوبگر باشیم. تدابیری که به نوبه خود، با بهره گیری از داده ها و متخصصان علوم مربوطه؛ مثل کیفرشناسی تعیین گردند تا بهترین نتایج را حاصل نمایند. در این پژوهش ضمن تبیین ابزارهای اجرا و پیاده سازی سیاست جنایی تقنینی در پیشگیری از جرائم مرتبط با آب به شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای جلوه های نابسامانی نهادی در خصوص ابزارهای سیاست جنایی تحلیل و بررسی شده است.