۱.
پس از فروپاشی شوروی، روسیه و ایالات متحده درگیر رقابت بر سر نفوذ در حوزه خارجه نزدیکِ روسیه شده اند. از چشم انداز مسکو، گسترش ناتو و اتحادیه اروپا به شرق، هدف تحدید نفوذ منطقه ای روسیه را پیگیری می کند. روسیه بر این باور است که در پس سیاست گسترش به شرق ناتو و اتحادیه اروپا و هم چنین انقلاب های رنگین در حوزه قفقاز و آسیای میانه، تلاش های ایالات متحده برای گسترش نفوذ در حوزه ژئوپلیتیکی اش نهفته است. بر این اساس، اوکراین نیز به حوزه ای برای کشمکش روسیه و ایالات متحده بر سر نفوذ منطقه ای تبدیل شده است. کشمکشی که گسل های هویتی اوکراین زمینه های ورود قدرت های بزرگ غربی را به آن فراهم کرده است و معمای امنیتی و عدم قطعیت در روابط قدرت های بزرگ نیز به مثابه پیامدهای ساختار آنارشیک سیستم بین المللی بر پیچیدگی های آن افزوده است. بنابراین مسئله اوکراین از یک بحران ملی به بحرانی با ابعاد منطقه ای گسترش یافته است که نتایج آن بر معادلات منطقه ای قدرت تاثیر گذار خواهد بود و از آنجا که معادلات درونی اوکراین، پیامدهایی بیرونی برای روسیه و ایالات متحده و متحدین اروپاییش خواهد داشت، هر کدام از این بازیگران در جهت نیل به منافع خود وارد این بحران شده اند.
۲.
سخنرانی روسای جمهور یا نمایندگان رسمی دولت ها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، جزو مواضع رسمی سیاست خارجی آن دولت ها محسوب می شود. نوشتار حاضر، به دنبال تحلیلِ محتوای متن چهار سخنرانی روسای جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد است که می کوشد تا الگوی حاکم بر این سخنرانی ها را شناسایی کند. میزان تاکید هر کدام از این افراد، بر موضوعات خاصی که ذیل مقوله های اصلی قابل شناسایی هستند، نشان دهنده اهمیت یک الگوی خاص است. به عبارت دیگر، با نشان دادن تاثیر هر سخنرانی از مقوله های معرف، به وسیله شناسایی و شمارش شاخصه های این مقوله ها در متن هر سخنرانی، می توان الگوی آن سخنرانی را یافت. این شاخصه ها، در واقع شواهد موجود در متون مورد نظر هستند. لذا ضمن استخراج واژه ها و مفاهیمی که در این سخنرانی ها به عنوان شاخصه، قابل شناسایی هستند و دسته بندی آن ها ذیل مفاهیم و مقوله هایی کلی تر، با استفاده از قابلیت های دست کاری و سنجش داده های کمّی، میزان تاثیر آن ها را بر این سخنرانی ها ارزیابی می کنیم. به دنبال شناسایی میزان این تاثیر و ترسیمِ نموداریِ آن (نمودار توزیع فراوانی)، با مقایسه نمودار هر یک از سخنرانی ها، علاوه بر معلوم شدن مقوله های موثرتر، الگوی این تاثیرات و الگوی اصلی سخنرانی نیز مشخص می شود. همچنین مقایسه توزیع فراوانی شاخصه های این مقوله ها و دست کاری داده های عددی (تقلیل داده ها)، می تواند امکان تحلیل های دیگری را برای پژوهشگر فراهم آورد. به عبارت دیگر، داده های ما از متن این سخنرانی ها گردآوری شده و در قالب اعداد اندازه گیری می شوند. تقلیل و تحلیل کمّی این داده ها، ما را در پاسخ به سوالات مورد نظر کمک می کند. شناسایی و انتخاب این مقوله ها، با مطالعه متون سخنرانی روسای جمهور ایران در مجمع عمومی سازمان ملل و شاخصه سازی محورهای اصلی و مشترک این سخنرانی ها انجام شده است.
۳.
سیستم بین الملل در گذار از فرآیند تحول تاریخی و فازهای آن، پیچیدگی فزآینده و الگوهای متعدد نظم را تجربه کرده است. شبکه های واقعی دارای ساختار پیچیده ای هستندکه نتیجه تعامل میان بازیگران عقلانی است. دانشمندان حوزه تحلیل سیاست خارجی توجه کمی به درک انتخاب های بازیگران در نظم های شبکه ای داشته اند. بنابراین نویسنده مقاله با توجه کردن به این نوع از نظم سیستمی این پرسش را مورد بررسی قرار داده است که نقش شبکه ها در سیاست خارجی واقدامات راهبردی آن چیست؟در این میان به صورت آشکار مهمترین پرسش در مورد نقش شبکه ها در سیاست خارجی، مربوط به نظم سیستمی به عنوان نقطه هدف آن می باشد. نویسنده مقاله براین استدلال است که شبکه، جدال بزرگ آینده در تجزیه و تحلیل سیاست خارجی است. در سیستم پیچیده و هوشمند سیبری، شبکه ها خود را به عنوان سازه اصلی فیزیکی به عنوان چارچوب سیاست خارجی مطرح کرده و از طریق سازوکارو دینامیک های داخلی بر مدل طراحی سیاست خارجی اثرگذار ند.
۴.
سرمایه اجتماعی مفهومی کلاسیک است که حسب اهمیت به ادبیات سیاسی و اجتماعی مدرن پا نهاده و به دلیل نقش محوری و عمیق مکنون در خود، بسیاری از محققین را به خود مشغول داشته است. سرمایه اجتماعی با یک حلقه واسطه ای با کلیت نظام اجتماعی در پیوندی وثیق قرار دارد. این حلقه واسطه ای چیزی جز کارکردهای مترتب بر سرمایه اجتماعی نیست. در واقع سرمایه اجتماعی بر تمامی خرده نظامهای اجتماعی تاثیر گذاشته و از آنها تاثیر می پذیرد. با این وجود، تاثیرات این مقوله بر خرده نظامهای مذکور حائز اهمیت تحقیقی بالاتری است. در این مقاله تلاش شده است تا مهمترین کارکردهای سیاسی سرمایه اجتماعی مورد ارزیابی قرار گرفته و سرانجام نیز، در راستای آسیب شناسی موضوع، کژکارکردی های محتمل بر این مفهوم نظری مورد واکاوی قرار گیرد.
۵.
تداوم بحران و ابهام در آینده خاورمیانه موضوعی است که ذهن هر محققی را به خود مشغول کرده است. این مقاله در صدد است تا شرایط موجود در خاورمیانه را از منظر چالش های هویتی مورد بررسی قرار دهد. گرچه عوامل داخلی و بین المللی زیادی در شکل گیری خیزش های اخیر مردم منطقه اثرگذار بوده اند اما ما به دنبال بررسی و تبیین عوامل اثرگذار در تداوم بحران و ابهام در آینده خاورمیانه هستیم. بنابراین با تعیین و تعریف سه هویت مشروعیت بخش، مقاومتی و برنامه دار، نقش کنشگران اصلی را بررسی کرده و به این نتیجه رسیده ایم که غرب به عنوان کنشگر هویت مشروعیت بخش، سلفی های جهادی به عنوان کنشگران هویت برنامه دار، علیه محور مقاومت به عنوان کنشگر هویت مقاومت ائتلاف کرده و این محور را به چالش کشیده اند. راه برون رفت از این چالش برای محور مقاومت نیز در خروج از سنگر مقاومت و تبدیل شدن به هویت برنامه دار است.
۶.
تشابه رویکرد دولت های دوره انتقالی ایران در پی انقلاب اسلامی و مصر در پی تحولات2011 ، نسبت به ایالات متحده آمریکا و نوع تعامل با این کشور، از موضوعات قابل توجه برای پژوهش است. مقاله حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که چرا دولت های دوره انتقالی ایران و مصر به صورت مشابهی برای نزدیکی به آمریکا و تعامل با این کشور تلاش کرده اند. دو متغیر داخلی و نظام بین الملل در شکل دهی به این موضوع، قابل بحث است که عبارت از تلاش ایالات متحده برای تاثیرگذاری بر تحولات مذکور و فقدان پایگاه اجتماعی در دولت های موقت در نتیجه احساس نیاز به حامی خارجی است. همچنین این موضوع که چرا پس از دوره انتقالی رویکرد دولت های ایران و مصر به آمریکا متفاوت می شود نیز از موضوعات دیگری است که در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا به شیوه مطالعه تطبیقی و از رهگذر مقایسه میان دولت های انتقالی در ایران و مصر، پاسخ مناسبی به پرسش مقاله داده شود. یافته های تحقیق نیز نشان می دهد که هر دو متغیر خارجی و داخلی در تشابه رویکرد این دولت های انتقالی به آمریکا موثر بوده و تفاوت در منشا هر دو تحول موجب تفاوت در تحولات پس از دوره انتقالی در این دو کشور شده است.
۷.
تاسیس شعبه و شرکت فرعی از روشهای شناخته شده ای است که شرکت های تجاری برای گسترش فعالیت های خود هم در عرصه داخلی و هم بین المللی استفاده می کنند. استفاده از این دو ابزار، بویژه در مواردی که شرکتهای خارجی قصد حضور در ایران را داشته باشند، ممکن است همراه با مخاطراتی باشد، ولی با توجه به تاثیر آنها در رشد اقتصادی ملی، به آنها باید به عنوان فرصت نگاه شود و نه تهدید. در این پژوهش، ابعاد حقوقی این دو موضوع مورد بررسی قرار گرفته است، چرا که استفاده از آنها توسط فعالان اقتصادی منوط به آگاهی از ابعاد حقوقی آنها است. به علاوه، این نکته مورد تاکید قرار می گیرد که از بعد سیاسی به جهت تاثیری که این روشها بر گسترش روابط بین کشورها می گذارد، نباید مورد غفلت قرار گیرند. به نظر می رسد علاوه بر بسترسازی حقوقی، بسترسازی سیاسی نیز برای گسترش استفاده از آنها لازم است.
۸.
الگوی مدیریت بحران در سال های پس از جنگ سرد با تغییرات بنیادین روبه رو شده است. نیروهای اجتماعی به گونه ای تدریجی وارد عرصه رقابت های راهبردی شده اند. معادله قدرت و امنیت بیش از گذشته از حوزه کنش بازیگران فرادست در سیاست جهانی خارج شده است. در این مقاله رقابت بازیگران منطقه ای و قدرت های بزرگ در بحران سوریه مورد بررسی قرار گرفته است. ضرورت های مدیریت بحران در عصر ظهور نیروهای هویتی نیازمند درک قابلیت نیروهایی است که ماهیت اجتماعی داشته اما در فرآیندهای سیاسی منطقه ای نیروی تاثیرگذار محسوب می شوند. در این مقاله، چگونگی کنترل بحران سوریه از طریق سازوکارهای جهانی مورد بررسی قرار گرفته است. توجه به مولفه های اجتماعی می تواند زمینه های کنترل نیروهایی را به وجود آورد که در بطن بحران سوریه نقش موثری را ایفاء می کنند.