معصومه ولی پور

معصومه ولی پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

بررسی رابطه سپاسگزاری، عذرخواهی و صمیمیت زناشویی با نقش تعدیل گری تکبر در بین زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکبر صمیمیت زناشویی عذرخواهی غرور قدردانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۳
پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه سپاسگزاری، عذرخواهی و صمیمیت زناشویی با نقش تعدیل گری تکبر در بین زنان استان تهران انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری آن شامل کلیه زنان 20 تا 50 ساله استان تهران که حداقل یک سال از زندگی مشترکشان سپری شده باشد. از این میان 308 زن به روش نمونه گیری در دسترس موردمطالعه قرار گرفتند. داده ها به شکل آنلاین از طریق پرسشنامه محقق ساخته عذرخواهی، مقیاس غرور اصیل و تکبر تریسی و رابینز(2007)، پرسشنامه قدردانی یا سپاسگزاری(مک کلاف، ایمونز و تسنگ،2002) و پرسشنامه صمیمیت زوجین(واکر و تامپسون، ۱۹۸۳) گردآوری شده و با استفاده از نرم افزار SmartPLS-3 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد، سپاسگزاری با صمیمیت زناشویی رابطه مثبت اما عذرخواهی و تکبر با صمیمیت زناشویی رابطه منفی دارند. تکبر رابطه سپاسگزاری و صمیمیت زناشویی را تعدیل اما رابطه عذرخواهی و صمیمیت زناشویی را تعدیل نکرد. باتوجه به این یافته ها، توصیه می شود جهت افزایش میزان صمیمیت زناشویی، بهبود روابط زوجین و سلامت عمومی زنان، کارگاه های آموزشی توسط کارشناسان حوزه سلامت روان در جهت آگاهی بخشی زوجین نسبت به عوامل فوق الذکر، برگزار گردد.
۲.

مقایسه ی اثربخشی رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان راه حل محور درمان متمرکز بر شفقت نظم جویی شناختی هیجانی اختلال استرس پس از ضربه زنان سرپرست خانوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۹
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری شامل زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر تهران در نیمه اوّل سال 1399 بود. 36 نفر از زنان سرپرست خانوار به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه 12 نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اختلال استرس پس از ضربه می سی سی پی کن (2006) و پرسشنامه ی تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی، گرایچ و اسپینهاون (2002) بود. شرکت کنندگان گروه آزمایش جلسات مشاوره راه حل محور گرانت (2011) و درمان متمرکز بر شفقت گیلبرت (2010) را به مدت 8 جلسه دریافت کردند. علاوه بر آماره های توصیفی، از تحلیل کواریانس و مقایسه زوجی بنفرونی برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج آنالیز داده ها نشان داد که درمان راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه در زنان سرپرست خانوار موثر است (01/0>P). تفاوت بین درمان راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت بر نظم جویی شناختی هیجانی مثبت و اختلال استرس پس از ضربه غیرمعنادار ولی در متغیر تنظیم شناختی هیجانی منفی تفاوت معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش مداخلات رویکرد راه حل محور و درمان متمرکز بر شفقت در بهبود نظم جویی شناختی هیجانی و اختلال استرس پس از ضربه مؤثر است و از این دو رویکرد می توان برای کاهش تنظیم هیجان سازش نایافته و اختلال استرس پس از ضربه زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
۳.

بررسی کاربرد مهارت های زبان انگلیسی در موقعیت های مختلف: مطالعه موردی دانشجویان مقاطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی در دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجزیه و تحلیل نیازها دانشجویان مقاطع مختلف موقعیت های فعلی مهارت‏های زبانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۱۱۸
هدف از انجام این پژوهش ارزیابی نیازهای زبانی و شناسایی اولویت کاربرد مهارت های زبانی (خواندن، شنیداری، نوشتن و صحبت کردن) در موقعیت های مختلف(خصوصی، دانشگاهی و حرفه ای) است. روش پژوهش، توصیفی استنباطی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ای متشکل از 49 گزینه است. جامعه آماری متشکل از 199 دانشجو ( 73 مرد و 126 زن) در مقاطع کارشناسی (69 نفر)، کارشناسی ارشد (67 نفر) و دکتری (63 نفر) مشغول به تحصیل در دانشگاه مازندران بود. پاسخ های شرکت کنندگان با استفاده از نرم افزار آماری علوم اجتماعی کدگذاری و تجزیه و تحلیل شد. به طور کلی، نتایج حاصل از مقایسه میانگین مهارت ها دلالت بر آن داشت که با افزایش سطح تحصیلات، نیازهای دانشجویان به کاربرد مهارت های زبانی به خصوص در موقعیت های دانشگاهی به طور پیوسته افزایش می یابد. همچنین مهارت های دریافتی (خواندن و شنیدن) کاربرد بیشتری نسبت به مهارت های تولیدی (صحبت کردن و نوشتن) در هر سه گروه دارد. نتایج تحلیل داده ها از طریق آزمون های غیرپارامتری نشان داد که تفاوت معنی داری در مهارت خواندن بین تمامی گروه ها، در مهارت نوشتن بین گروه دکتری با دو گروه کارشناسی و ارشد و در مهارت صحبت کردن بین گروه دکتری و کارشناسی وجود داشت. از نظر موقعیت کاربرد زبانی، درحالی که نیازهای شرکت کنندگان در مقطعِ کارشناسی به موقعیت های "

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان