بررسی تجربه زیسته آموزگاران دوره ابتدایی از وظایف معلم به مثابه فیلسوف –معلم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
35 - 56
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش شناخت تجربه فیلسوف - معلمی بر اساس تجارب آموزگاران دوره ابتدایی است. مطالعه از نوع کیفی بوده و با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام شده است. جامعه ی تحقیق شامل کلیه معلمان دوره ابتداییشهر ایذه است. البته حجم نمونه از ابتدا تعیین نشده است، بلکه بر اساس اصل اشباع داده ها و ته کشیدن اطلاعات در مطالعات کیفی پس از جمع آوری داده از 40 مورد به دست آمد؛ بنابراین نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شده و شامل 40 نفر از معلمان می شود که با آن ها مصاحبه شد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه هایی نیمه سازمان یافته است. داده های حاصل از مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدارشناسی ون منن تجزیه وتحلیل شد. سپس درون مایه های این مطالعه در 4 مضمون اصلی استخراج و طبقه بندی شدند. یافته های تحقیق شامل 20 درون مایه بود که در مضمون اول با عنوان وظایف عمده معلم؛ 7 درون مایه شامل: تعیین هدف ، برقراری رابطه دوستانه، توجه به تفاوت های فردی، ایجاد انگیزه، تقویت روحیه ی گروهی، تقویت مسئولیت پذیری، ارزیابی دانش آموزان مشخص شدند. در مضمون دوم به نام پرورش تفکر انتقادی؛ 5 درون مایه که عبارت اند از: ایجاد محیطی چالشی، طرح سؤال یا مسئله، ایجاد فرصت برای تفکر و تأمل، انتقاد کردن و انتقادپذیری و روش مشارکتی قرار گرفتند. در مضمون سوم با عنوان پرورش تفکر خلاق؛ 6 درون مایه که عبارت اند از روش کشفی، ایجاد فرصت برای فعالیت های عملی، تشویق دانش آموزان خلاق، الگوهای خلاق، سؤالات خلاقانه ایجاد حس کنجکاوی مشخص شدند و در مضمون چهارم به نام تعمیق دانش نیز 2 درون مایه که عبارت اند از: تحقیق و پژوهش و وسایل کمک آموزشی قرار گرفتند. ازآنجاکه معلم با شرایط واقعی آموزش سروکار دارد و نسبت به علایق، خواسته ها و توانایی های دانش آموزان آگاهی نسبی دارد، بنابراین می تواند زمینه را برای ایجاد فرایند آموزش و یادگیری خودجوش و پرسشگرانه فراهم کند. همچنین اگر معلم بخواهد که در آموزش تفکر موفق شود، باید همانند یک فیلسوف – معلم از همه ی عوامل مؤثر در تقویت و پرورش تفکر خلاق و منطقی دانش آموز بهره مند شود.