مقالات
حوزه های تخصصی:
علی رغم اقبال گسترده سیاستمداران و محققان طی سال های اخیر به موضوع دیپلماسی علم و فناوری، به نظر می رسد تلقی مشترکی از این مفهوم میان رشته ای حاصل نشده است. به طور طبیعی درک یک مفهوم و ابعاد تشکیل دهنده آن، برای مواجهه عالمانه ی با آن ضروری است. در این مقاله با استفاده از رویکرد فراترکیب تلاش شده است با تحلیل نظام مند ادبیات علمی این حوزه، یک چارچوب مفهومی برای پیکربندی موضوع دیپلماسی علم و فناوری ارائه شود. بدین منظور ضمن شناسایی 120 منبع مرتبط، پس از طی مراحل لازم، در نهایت 58 منبع مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. فراترکیب مطالعات پیشین نشان می دهد مفاهیم دانشی توسعه یافته حول موضوع دیپلماسی علم و فناوری را می توان ذیل چهار بعد اصلی چیستی (ماهیت)، چرایی (هدف)، چگونگی (ملاحظات پیاده سازی و اجرا) و پیامدها (اثرات) دسته بندی نمود. علاوه بر این، جزییات دقیق تری از ابعاد شناسایی شده به صورت مقوله های فرعی استخراج گردید. به عنوان مثال، پیامدهای دیپلماسی علم و فناوری متشکل از مقوله های فرعی دیپلماسی و سیاست خارجی، علم و فناوری، اقتصاد، امنیت و قدرت نرم می باشد. این نوع ترسیم ابعاد مختلف دیپلماسی علم و فناوری، برای محققان و اندیشمندان، بستری برای توسعه ی ادبیات آکادمیک بر اساس ابعاد پیشنهادی فراهم خواهد نمود و برای سیاستگذاران و تصمیم گیران نیز منطقی کاربردی برای شروع برنامه ریزی و ارزیابی اقدامات انجام شده به دست می دهد.
برهم کنش سکوت سازمانی و نوآوری در سازمان های بخش عمومی: مطالعه ای درباره کارکنان دانشی دانشکده های علوم انسانی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوآوری با اطلاعات سروکار دارد و موفقیت آن متوقف به جریان مطلوبی از اطلاعات و ارتباطات است. در این میان، آن چه جریان دانش و اطلاعات را مختل می کند، سکوت سازمانی است. سکوت سازمانی، پدیده ای است که طی آن، کارکنان به صورت آگاهانه از اظهار نظرها، نقدها، پیشنهادها و در کل از تسهیم دانش و اطلاعات آشکار و پنهان خودداری می کنند. این پژوهش به دنبال آن است که به عنوان یکی از مهم ترین موانع نوآوری در سازمان های بخش عمومی، ابعاد اصلی سکوت کارکنان دانشی دانشکده های علوم انسانی استان تهران را شناسایی کند. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش متکی بر روش شناسی داده بنیاد است. جامعه آماری پژوهش کارکنان دانشی دانشکده های علوم انسانی استان تهران بوده و نمونه گیری تا اشباع داده ها پیش رفته است. در این پژوهش تلاش شده است، پس از شناسایی انواع سکوت در سازمان، عوامل سکوت، پیامدها و راهبردهای کاهش سکوت به عنوان ابعاد اصلی سکوت سازمانی کارکنان دانشی، روایتی بر اجتناب از شکستن سکوت سازمانی و عدم توفیق در حرکت به سمت نوآوری در دانشکده های علوم انسانی ارائه گردد.
بررسی تأثیر کارکردهای مدیریت منابع انسانی برخلاقیت و نوآوری در محصول و فرآیند (مورد مطالعه: شرکت های دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلاقیت کارکنان تاثیر بسزایی در نوآوری و بقای سازمانی دارد. عملکرد خوب سازمان در حوزه نوآوری می تواند موجب حفظ مزیت رقابتی و رشد و توسعه سازمان شود. سازمانی که به دنبال خلاقیت و نوآوری است نباید از اهمیت و تاثیر کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر خلاقیت و نوآوری غافل شود. در این پژوهش با استفاده از نمونه ای 107 تایی از شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران به بررسی رابطه بین کارکردهای مدیریت منابع انسانی با خلاقیت کارکنان و نوآوری محصول و نوآوری فرآیند پرداخته شده است. پژوهش حاضر بر اساس هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها پژوهشی پیمایشی- توصیفی است. جمع آوری داده های پژوهش از طریق پرسشنامه انجام شده است. پایایی پرسشنامه ها با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی (CR) و روایی پرسشنامه ها با محاسبه دو معیار روایی همگرا و واگرا که مختص مدل سازی معادلات ساختاری است، مورد تایید قرار گرفت. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده گردیده است. نتایج پژوهش نشان داد که کارکردهای مدیریت منابع انسانی تاثیر مثبت و مستقیمی بر خلاقیت کارکنان و خلاقیت کارکنان تاثیر مستقیم و مثبتی بر نوآوری محصول و نوآوری فرآیند دارد. همچنین نقش میانجی خلاقیت کارکنان در اثرگذاری کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر نوآوری محصول و نوآوری فرآیند مورد تایید قرار گرفت.
شناسایی ابعاد و علل کاهش رضایت شرکت های دانش بنیان در همکاری با صندوق های مالی از نگاه مجریان و سیاستگذاران: مطالعه موردی صندوق نوآوری و شکوفایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شرکت های دانش بنیان به عنوان قلپ تپنده و محرک اصلی رشد و توسعه اقتصاد دانش بنیان از اهمیت فراوانی برخوردارند. با توجه به اهمیت این شرکت ها، شناسایی و برطرف ساختن چالش ها آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یکی از چالش های جدی شرکت های دانش بنیان تأمین سرمایه مالی مورد نیاز آنها، متناسب با مرحله توسعه این شرکت ها می باشد که با توجه به ماهیت متفاوت فعالیت آنان نیاز به ساز و کارهای متفاوتی نسبت به سایر بنگاه های اقتصادی دارد. درک لزوم تأمین سرمایه مالی در این شرکت ها اهمیت صندوق های تامین مالی حوزه فناوری همچون صندوق نوآوری و شکوفایی را افزایش داده است و نوع تعامل شرکت های دانش بنیان و صندوق های تامین مالی و افزایش رضایتمندی شرکت های دانش بنیان به یکی از مسائل سیاستی در حوزه نوآوری تبدیل شده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش شناسی ترکیبی کمی و کیفی و با تمرکز بر استراتژی پژوهش مطالعه موردی، عوامل موثر بر کاهش رضایتمندی شرکت های دانش بنیان در همکاری با صندوق نوآوری و شکوفایی از نگاه مجریان و سیاستگذاران شناسایی و تحلیل شوند. در همین راستا، بر اساس 18 عامل مؤثر شناسایی شده و بررسی آن در صندوق نوآوری و شکوفایی، چارچوب عوامل موثر بر کاهش رضایتمندی شرکت های دانش بنیان در همکاری با صندوق های تامین مالی ارائه شد.
عوامل مؤثر بر موفقیت شتاب دهنده های حوزه زیست فناوری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور پدیده شتابدهنده ها مسیری نوین پیش روی کارآفرینان و کسب و کارهای نوپا گذاشته است. ویژگی های خاص حوزه زیست فناوری و همچنین جدید بودن مفهوم شتابدهنده ها در ایران، شناخت عوامل موفقیت این موسسات را ضروری می نماید. در فرایند انجام این پژوهش، بیست عامل کلیدی موفقیت در حوزه مورد نظر با مطالعه پژوهش های پیشین و مصاحبه های صورت گرفته با مدیران و خبرگان شتاب دهنده های زیست فناوری که می تواند باعث موفقیت شتاب دهنده ها شود، شناسایی گردید. پس از طراحی پرسشنامه و توزیع آن بین نمونه منتخب و جمع آوری نظرات، با استفاده از آزمون دوجمله ای تعداد یازده عامل مهم در چهار مرحله آگاهی، انتخاب و ثبت نام، برنامه شتابدهی و در نهایت روز نمایش شناسایی گردید. عواملی همچون اهداف استراتژیک شتاب دهنده برای توسعه و حمایت از تیم ها، معیارهای بررسی تیم ها بر اساس ایده، توانایی و جذابیت توسط شتاب دهنده، خدمات ارائه شده توسط شتاب دهنده به تیم ها، نحوه اجرای برنامه آموزش و میزان انعطاف پذیری آن نسبت به زمان استقرار تیم ها، دسترسی شتاب دهنده به شبکه بازارها، مشتریان و سرمایه گذاران در طول برنامه شتابدهی و عامل دسترسی به شبکه سرمایه گذاران برای تزریق سرمایه بعد از پایان برنامه به تیم های خروجی برخی از عوامل مهم را شکل می دهند.
راهبردهای راه اندازی یک کسب و کار پلتفرمی در صنعت بانکی و پرداخت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر نیاز به نوآوری از یک سو و هزینه های زیاد توسعه آن از سوی دیگر، موجب شده است تا بنگاه های اقتصادی بیش از پیش از رویکرد نوآوری باز استفاده کنند. یکی از مدل های پیاده سازی این رویکرد، پلتفرمی کردن کسب و کار بنگاه است که در سال های اخیر پژوهش های زیادی را به خود اختصاص داده است. با این حال، نیاز به تحقیقاتی برای استراتژی های اصلی کسب و کارهای پلتفرمی در کشور ایران با شرایط اقتصادی ویژه خود، وجود دارد. علاوه بر این در هر صنعتی با توجه به ویژگی های خاص آن، این استراتژی ها می تواند متفاوت باشد. هدف از این تحقیق ارائه استراتژی های عملی برای راه اندازی یک کسب و کار پلتفرمی در صنعت بانکی و پرداخت ایران است. در این تحقیق پس از مرور مقالات مختلف در حوزه کسب و کارهای پلتفرمی، اطلاعاتی بر اساس مصاحبه های نیمه ساختار یافته و منابع آرشیوی جمع آوری شده و با استفاده از روش نظریه پردازی داده بنیاد، تحلیل و بررسی شده است. بانک ها می توانند برای پلتفرمی کردن کسب و کار خود از پنج استراتژی اصلی "ارائه سرویس به صورت محدود"، "ایجاد پلتفرم عمومی"، "الحاق به یک پلتفرم موجود"، "مشارکت در ایجاد و مدیریت پلتفرم" و "سرمایه گذاری" استفاده کنند.