پژوهش های مدیریت منابع انسانی
پژوهش های مدیریت منابع انسانی سال 16 بهار 1403 شماره 1 (پیاپی 55) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
یکی از مدل های نوین رهبری در سازمان های پیشرو، مدل رهبری مربی گرا است. هدف مقاله حاضر ارائه مدل رهبری مربی گرا در صنعت برق ایران براساس رویکرد آمیخته است. در بخش کیفی از روش نظریه پرداری داده بنیاد استفاده شد و جامعه هدف شامل متخصصانی برجسته و اساتید دانشگاه در زمینه رهبری و مربی گری بود. با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی، در مجموع با 16 نفر مصاحبه انجام شد و جدیدترین منابع مرتبط نیز، مورد تحلیل قرار گرفت. برای تحلیل داده ها، از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین توسط نرم افزار MAXQDA2020 استفاده شد. پس از تحلیل داده ها در مرحله کدگذاری اولیه، 791 کد باز و سپس 35 کد محوری مرتبط با 6 کد انتخابی ایجاد شد. با توجه به مدل مفهومی،عوامل موثر در مدل رهبری مربی گرا و راهبردهای پیاده سازی آن و در نهایت پیامدها استخراج گردید. در بخش کمی، جامعه آماری شامل کلیه کارمندان بخش دولتی صنعت برق، مشتمل بر 16899نفر بودند که از این میان با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 370 نفر انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته 76 سؤالی استفاده شد. برای تحلیل داده ها از مدل یابی معادلات ساختاری توسط نرم افزار SmartPLS3 استفاده گردید. نتایج بخش کمّی پژوهش، گویای تأئید مدل شناسایی شده بود. براساس مدل استخراج شده، مدیران می توانند جهت نهادینه سازی سبک رهبری مربی گرا گام بردارند.
ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت استعدادهای سازمانی، پارادایم نوینی در مدیریت منابع انسانی در عصر اقتصاد دانش بنیان است که جذب استعدادها از حیاتی ترین اقدامات آن محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، ارائه چارچوبی برای شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار بر جذب استعدادها در استارتاپ ها بوده است. تحقیق حاضر از نظر جهت گیری، کاربردی بوده و از منظر روش شناسی در رویکرد کیفی قرار دارد. جامعه آماری پژوهش، مدیران و کارشناسان مرتبط با مباحث مدیریت منابع انسانی در شرکت های استارتاپی بودند. ابزارهای گردآوری داده در این مطالعه، مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق می باشد. که بر این اساس 13 مصاحبه با خبرگان استارتاپی صورت پذیرفت. روش نمونه گیری به دلیل ماهیت کیفی روش شناسی، هدفمند و به صورت مشخص گلوله برفی است. مصاحبه ها با روش تحلیل تم و نرم افزار MAXQDA نسخه 2020 تجزیه و تحلیل شد؛ همچنین به منظور اعتبار بخشی چارچوب ارائه شده در مرحله کیفی از شاخص گوبا و لینکلن استفاده گردید. هفت مضمون فراگیر و 30 تم اصلی بدست آمد. بر اساس نتایج تحقیق جبران خدمات مالی و غیرمالی، استفاده از کانال های متنوع برای جذب، میزان سرمایه نامشهود شرکت، بلوغ فرآیندهای داخلی شرکت، موقعیت مکانی و همراستایی ارزش های فردی افراد با ارزش های شرکت از مهم ترین عوامل موثر در جذب استعدادها به استارتاپ ها محسوب می شود.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر سرمایلأ مسیر شغلی مدیران ارشد سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای در حال تغییر و غیر قابل پیش بینی امروز که مشاغل و مسیرهای شغلی نیاز به ایفای نقش افراد در موقعیت های گوناگون دارند، سرمایه مسیر شغلی، با فراهم آوردن مجموعه ای از مهارت ها، شایستگی ها و قابلیت های کسب شده در طول زندگی حرفه ای افراد، به آنها کمک می کند تا برای مشاغل مختلف آمادگی و توان کافی داشته باشند. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های موثر بر سرمایه مسیر شغلی مدیران ارشد در سازمان های دولتی است. این پژوهش از نظر نوع و ماهیت داده ها دارای رویکرد کیفی و از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران سازمان های دولتی استان قم می باشد که 9 نفر از آنها با روش نمونه گیری هدفمند و فن گلوله برفی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبه های نیمه ساختار یافته می باشد که با روش تحلیل مضمون مورد تحلیل قرار گرفته است. 97 مفهوم در قالب 11 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلیِ شایستگی های فردی، شایستگی های بین فردی، پویایی های گروهی و تسهیل گرهای سازمانی به عنوان مولفه های موثر بر سرمایه مسیر شغلی در سازمان های دولتی شناسایی شد.
آسیب شناسی پست مدرن مسیر شغلی: طراحی یک الگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه یک مدل کیفی برخاسته از تئوری داده بنیاد جهت طراحی الگویی جهت آسیب شناسی پسانوین مسیرشغلی انجام شد. روش نمونه گیری، نمونه گیری گلوله برفی می باشد. در مرحله ابتدایی به تحلیل داده های حاصل از بررسی پیشینه و ادبیات موضوع و همچنین مصاحبه با 19 نفر از متخصصان مشاوره مسیرشغلی آگاه به آسیب های پسانوین مسیرشغلی پرداخته شده است. سپس بر اساس رویکرد داده بنیاد، مدل کیفی آسیب های پسانوین مسیرشغلی طراحی گردید. نتایج نشان داد که آسیب های پسانوین مسیرشغلی شامل سه مقوله اصلی رشدپایدارمسیرشغلی، خود و سناریوهای مسیرشغلی است. مقوله رشد مسیرشغلی پایدار شامل پنج مقوله فرعی سرمایه خودکارآفرینانه،انطباق پذیری مسیرشغلی،سلامتی،شادی و سودمندی است. مقوله اصلی خود شامل مقوله فرعی هویت است. مقوله اصلی سناریوی مسیرشغلی شامل سه مقوله فرعی عاملیت،تأمل بر پروژه زندگی و معنا است. با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ماهیت آسیب های مسیر شغلی در دنیای پسانوین متفاوت از آسیب های دنیای نوین و حتی سنتی است. توجه به عوامل آسیب زا می تواند باعث پیشگیری از بروز آسیب در مسیرشغلی شود و به هدایت و پیشبرد مسیر شغلی کمک نماید.
بررسی عوامل اثرگذار بر تجربه کارکنان در شرکت های تولید نرم افزار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در سال های اخیر چهار نسل متفاوت از کارکنان در سازمان ها در کنار هم مشغول به کارند، راضی نگه داشتن و ایجاد تعلق خاطر نسبت به سازمان در کارکنان، به چالشی برای مدیران منابع انسانی سازمان بدل شده است. برخی محققان در پاسخ به این چالش، تغییر رویکرد سازمان، به مدیریت تجربه کارکنان را توصیه می کنند. اما آنچه اهمیت می یابد این است که در ساخت یک تجربه مثبت همکاری، چه عواملی اثرگذارند. هدف از پژوهش جاری، ارائه مدل تجربه کارکنان در شرکت های تولید نرم افزار است. پژوهش جاری یک پژوهش کاربردی است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پدیدارشناسی توصیفی، با روش تحلیل موستاکاس به توصیف پدیده تجربه کارکنان، در دو شرکت همکاران سیستم و داتین که دو شرکت تولید نرم افزار بزرگ در کشور هستند، پرداخته شده است، برمبنای یافته های پژوهش 7 عامل سازمانی، 2 عامل فردی و 4 عامل محیطی اثرگذار بر تجربه کارکنان شناسایی شدند. با توجه به اهمیت موضوع تجربه کارکنان در مدیریت منابع انسانی در عصری که چهار نسل متفاوت از کارکنان، با تنوع بالا مشغول به کار در سازمان هستند، یافته های این تحقیق به طراحان تجربه کارکنان در سازمان کمک خواهد کرد تا به بهبود تجربه کارکنان بپردازند.
شناسایی عوامل مؤثر بر قضاوت ارزیابان در سیستم ارزیابی عملکرد کارکنان شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش شناسایی عوامل مؤثر قضاوت ارزیابان در ارزیابی عملکرد کارکنان در شهرداری تهران است؛ نظام ارزیابی عملکرد در این سازمان به عنوان یکی از مهم ترین فرایند های منابع انسانی با چالشهایی از جمله قضاوت نادرست ارزیابان عملکرد کارکنان خود مواجه است. روش پژوهش به صورت کیفی تحلیل مضمون بود. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه باز استفاده شد. جامعه و نمونه آماری پژوهش 27 نفر از بین مسئولان و کارشناسان شهرداری تهران انتخاب شده اند.. با بررسی کدهای توصیفی حاصل از متون مصاحبه، 73 کد اولیه از 24 مفهوم که از 9 مقوله فرعی به دست آمده را شناسایی نموده و باتوجه به شباهت معنایی آنها، در 4 مضمون اصلی شامل: عوامل مربوط به ارزیابی کننده، عوامل مربوط به ارزیابی شونده، عوامل سازمانی و عوامل فراسازمانی دسته بندی شد. اساسی ترین راهکار برای شناسایی عوامل مؤثر بر قضاوت ارزیابان این است پس از شناسایی معیار یک ارزیاب خوب منابع انسانی، به تربیت یک ارزیاب حرفه ای بپردازیم. همچنین با تغییر شیوه سنتی ارزیابی به سیستم ارزیابی حرفه ای می توانیم تا حد زیادی از تاثیرات قضاوت بد ارزیابان بکاهیم.علاوه برآن پیشنهاد می شود باحمایت بدنه کارکنان شهرداری سیستم ارزیابی عملکرد به صورت هوشمند دربیاید و از دخالت مافوق ها و تأثیر عوامل فراسازمانی بر قضاوت ارزیابان جلوگیری نماییم.