هدف پژوهش، بررسی تأثیر ابعاد مهارت ارتباطی بر تحرک اجتماعی شهروندان بالای 25سال تهرانی است. چارچوب نظری، به کمک آراء نظریه پردازان دیدگاه کنش متقابل نمادین، مکتب کارکردگرایی و ترکیب گرایان تعیین شده است. این پژوهش از نظر رویکردی کمّی و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری 844/076/6 نفر بود و تعداد حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران حدود 400 نفر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام شد و برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد. نتایج نشان داد ابعاد مهارت ارتباطی و متغیرهای جمعیت شناختی با ضریب تعیین 08/، بر تحرک اجتماعی ساکنان تهران اثرگذار بودند. بین مهارت کلامی و مهارت نوشتاری، با تحرک اجتماعی میان نسلی رابطه معناداری وجود نداشت. مهارت استفاده از زبان بدن، با بتای 11/0 و متغیر جنسیت با بتای 24/0- در تحرک اجتماعی شهروندان اثرگذار بودند. متغیرتأهل و سن در تحرک اجتماعی، شهروندان اثری نداشتند. تحرک اجتماعی بر حسب جنسیت به نفع مردان بوده است. مهارت ارتباطی پایتخت نشینان، بالاتر از حد متوسط و تحرک اجتماعی آنها نزولی و منفی بود.