پژوهش ادبیات معاصر جهان(پژوهش زبان های خارجی)
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره 23 بهار و تابستان 1397 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش های نوین تطبیقی با به کارگیری روش های نقد بینامتنی به دنبال کشف روابط متون با یکدیگرند. ژرار ژنت، در الگوی ترامتنیت، از مناسبات میان متون سخن می گوید. به تعبیر وی، ترامتنیت هرآن چیزی است که یک متن را در ارتباط با متون دیگر قرار می دهد. در نگارگری ایرانی، متون تصویری غالباً الهام از متون کلامی خلق می شوند. مکتب هرات از برجسته ترین مکاتب نگارگری ایران است که هم نشینی کلام و تصویر در کتاب نگاره های آن بسیاری از هنرمندان جهان را تحت تاثیر قرار داده است. نزدیک به شش قرن پس از خلق این آثار، در ادبیات معاصر ترکیه، اورهان پاموک، در رمان نام من سرخ به خلق روایتی درباره ی نگارگری می پردازد. اهمیت نگاره های مکتب هرات در این رمان به گونه ایست که گویا بخشی از داستان در زمینه این نگاره ها رخ می دهد. این پژوهش با بهره گیری از نظریهه ترامتنیت ژنت به بررسی چگونگی بازتاب کتاب نگاره های مکتب هرات در رمان پاموک پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، رمان نام من سرخ نتیجه تراگونگیِ خلاقانه کتاب نگاره های مکتب هرات است و بیش متنی بر این آثار قلمداد می شود.
نیست انگاری در آثار نیچه و خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی ازمفاهیم و رویکردهای عمده در تمامی تاریخ اندیشه ، نیست انگاری بوده است. اما به طور تاریخی و خاص ، نیچه را فیلسوفی می دانند که بوجوه ایجابی و سلبی این رویکرد را مورد ملاحظه قرار داده است. در سنت ما نیز، رویکرد نیست انگاری بی سابقه نبوده، به گونه ای که می توان مدعی شد مفاهیم آن در رباعیات خیام بطورقابل تامل و منسجمی صورت بندی شده است. هم در رباعیات خیام و هم در آثار نیچه حوزه های نیست انگاری در ساحات هستی شناختی ، جهان شناختی، معرفت شناختی ، اخلاقی و اگزیستانسیالیستی ظهور پیدا کرده اند. این مقاله بر آنست تا قرابت اندیشه های این دو فیلسوف را در حوزه های یاد شده مورد بررسی قرار دهدو ناکید کند که خیام از این حیث حتی بر نیچه فضل تقدم داشته است.
تحلیل نمادگرایی و اسطوره در شعر پایداری زینب حبش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر پایداری فلسطین دارای کارکردهای نمادین و اسطوره ای است. این کارکردها به لحاظ ماهیت، ماندگار و از ویژگی های فرامکانی و فرازمانی برخوردارند. نماد و اسطوره در دو حوزه ی معناگرایی و تصویر آفرینی شعر فلسطین نقش عمیق داشته است و همین دو خصلت ادبی، سبب شده است تا در سازوکار سرایندگی، به شکلی کارآمد مورد توجه قرار گیرند. زینب حبش با آفرینش اشعاری گونه گون میراثی ارزشمند در عرصه شعر پایداری فلسطین به جای گذاشته که از اسطوره و نماد به عنوان مهم ترین شاخص این نوع ادبی استفاده چشمگیر کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی به تحلیل نمادها و اسطوره های به کاربرده شده توسط شاعر پرداخته است. یافته های پژوهش نشان داده که نگارنده نمادها و اسطوره ها را به شش حوزه ی طبیعی، شخصی مثبت، منفی، حیوانی، مکانی و موارد دیگر تقسیم کرده است که دارای مدلولات متنوعی از جمله صلح، آزادی، پایداری، شهید، مبارزان، سرزمین، دشمن هستند که این موضوع از غنای اندیشه شاعر و ابتکار و استفاده مناسب وی از ظرفیت های زبانی و ادبی پرده برمی دارد.
معمای ریاضی وار داستانی از تاریخ هرودوت (با تکیه بر نظریه تزوتان تودوروف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان کارآگاهی تاریخچه ای پرفراز و نشیب دارد، به طوری که هر یک از فولکلورهای قومی، قصه های کارآگاهی خاص خود را دارند، اما نکته ظریفی که ما را به انجام این پژوهش برانگیخت استناد به اشاره جان اسکاز مبنی بر وجود اولین رمان پلیسی جهان، معروف به «معمای اتاق دربسته» در تاریخ هرودوت بود. در این پژوهش، نظریه تزوتان تودوروف را پایه نظری پژوهش در نظر گرفتیم و در گام بعدی برای اثبات ادعایمان ارتباط ساختاری و طرح مشابه در داستان «پادشاه رامپسینیتوس و دزد» در تاریخ هرودوت را با نمونه ای از داستان پلیسی معاصر نوشته ادگار آلن پو در مقام مقایسه قرار دادیم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اگرچه داستان «رامپسینیتوس و دزد» در تاریخ هرودوت بنا بر نظر «جان -اسکاز» اولین «معمای اتاق دربسته جهان» معرفی شده، از نظر ساختاری کاملاً با نظریه تزوتان تودوروف همپوشانی دارد. همچنین در دستور زبان روایی ژانر پلیسی، چهار فعل روایتی وجود دارد که اساس تعلیق روایت را تشکیل می دهد.
جدایی زیست جهان از نظام و شکل گیری جامعه نظارتی در نمایشنامه دژ اثر هاوارد بارکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور روشنگری در غرب با ارزش بخشیدن به عقل ابزاریِ انسان در شناخت پدیده های پیرامون خود، سلطه انسان بر جهان اطرافش را توجیه کرد و به ایجاد ساختارهای اجتماعی مدرن در جامعه غربی انجامید. از میان منتقدان مدرنیته، میشل فوکو با پیگیری چگونگی شکل گیری سوژه در تاریخ جامعه غرب به تبارشناسی روابط قدرت و تغییر شکل در روش های اِعمال قدرت می پردازد. یورگن هابرماس نیز با انتقاد از عقل ابزاری حاصل از مدرنیته راه رهایی از شیوﻩهای اِعمال قدرت نوین را در تقویت روابط میان سوژﻩهای انسانی جستجو می کند. بدین سان، هاوارد بارکر در نمایشنامه دژ جامعه ای را به تصویر می کشد که در ابتدا براساس روابط بین فردی و به صورت اشتراکی اداره ﻣیشده، سپس با بازگشت جنگجویی صلیبی و متعصب که مهندسی عقل-گرا نیز همراهیﺍش می کند به جامعهﺍی پلیسی تبدیل می شود که در آن شهروندان تحت نظارت دائم قرار می گیرند. نماد این سلطه انضباطی، ساختن دژی هراسناک است. بنابراین، پژوهش حاضر، با استفاده از دیدگاه فوکو و هابرماس درباره لزوم همراهی زیست جهان و نظام در جامعه، به واکاوی جامعه شناختی این نمایشنامه ﻣیپردازد.
مقایسه تطبیقی عنصر صحنه در رمان کوری ژوزه سارا ماگو و بیراه پاتریک مودیانو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صحنه، موقعیت مکانی و زمانی وقوع حوادث داستان است که عمل داستانی بر آن روی می-دهد و علاوه بر موقعیت جغرافیایی و زمان وقوع حوادث، شرایط کلی و عمومی حاکم بر رفتار و عمل شخصیت های داستان نیز در آن مؤثر است. « کوری » اثر ژوزه سارا ماگو و « بیراه » نوشته پاتریک مودیانو، وجوه مشترک تأمل برانگیزی دارند؛ ازجمله، درونمایه فلسفی؛ توجه به بحران های بزرگ هویتی و فکری در زندگی انسان معاصر و بهره مندی از تمهیدات روایت پردازی؛ با این همه، اختلافات قابل تأملی دارند؛ ازجمله نحوه طرح عنصر صحنه در دو رمان. در این پژوهش، ضمن مقایسه تطبیقی عنصر صحنه در دو رمان، به وجوه اختلاف و اشتراک آن دو پرداخته ایم. نتیجه اینکه در رمان «کوری»، غالباً مکان ها و زمان ها نامشخص و صحنه ها کلی و نمادین و در مواردی «نامکان» هستند؛ اما در رمان «بیراه» مودیانو، مکان ها با ذکر جزئیات مشخص شده اند و زمان، محدود به دوره معاصر است. بسامد صحنه های فراخ منظر در « بیراه » بیشتر؛ و بسامد صحنه های نمایشی در « کوری» فزون تر است.
آب را دیدی نگر در آب آب، معنی و ارزش سمبلیک «دریا» در آثار چزاره پاوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چزاره پاوزه (1950-1908) یکی از چهره های سرشناس ادبیات ایتالیا در قرن بیستم است. جوهره فعالیتهای ادبی وی از لحاظ زمانی میان دو جریان فکری و هنری سمبولیسم جادوئی و نئورئالیسم قرار دارد. پاوزه شاعر و داستانسرای پرضدونقیضی است که هماره به دنبال خلق اثری متفاوت و یگانه است و تمام زندگی خویش را صرف این غایت می نماید هرچند که آشفتگی روحی و روانی و تشویش بیش از حد در زندگی شخصی وی هماره بر آثارش نوعی سایه بدبینی افکنده است. در آثار او خیلی از عناصر موجود در طبیعت سخاوتمند خداوند به سان معرف و سمبل برخی معانی حقیقت زندگی انسان مورد استفاده قرار گرفته اند. در این مقاله بخصوص به بررسی معنی "دریا" در برخی اشعار و داستانهای او پرداخته می شود. دریا گاه نماد عدم، نیستی، پوچی و مرگ است و گاه به معنای کنجکاوی ذاتی انسان و در پی آن مبدل به حقیقتی می شود که آدمی را به زندگی هرچه بیشتر متصل نگه می دارد.
پایانی بر «پایان ایدئولوژی» در تئاتر مستند بریتانیا پس از یازده سپتامبر: نگاهی به نمایشنامه نام من راشل کوری است(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«پایان ایدئولوژی» نظریه ای است که در بحبوحه جنگ سرد توسط نظریه پردازان محافظه کار آمریکایی مطرح شد، و در منازعه قدرت در جهان دوقطبی پس از جنگ جهانی دوم به عنوان راهکاری برای مقابله با مارکسیسم/کمونیسم در خدمت سیاستمداران غربی قرار گرفت. در نیمه دوم قرن بیستم، «پایان ایدئولوژی»، با نام ها و کسوت های مختلف، به گفتمان غالب سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی تبدیل شد، و عملاً امکان هرگونه نقد جدی و تغییر معنادار در وضعیت حاکم را از بین برد. با این حال، طی دو دهه گذشته، خصوصاً در سال های پس از یازده سپتامبر، نشانه هایی از مخالفت با این گفتمان به روشنی دیده می شود. در مقاله حاضر تلاش شده، تا ضمن بررسی تأثیر این تحولات گفتمانی بر تئاتر معاصر بریتانیا و معرفی فرم کمتر شناخته شده نمایش مستند، به بازگشت ایدئولوژی به تئاتر بریتانیا در قالب تئاتر مستند بپردازیم. در همین راستا، نمایشنامه مستند نام من راشل کوری است، به عنوان نمونه کامل بازگشت ایدئولوژی به تئاتر، مورد بررسی قرار گرفته، و به طور ضمنی به دو اثر مستند دیگر پرداخته شده است.
مطالعه فرایند گفتگوی بینافرهنگی در مجنون السا بر مبنای رویکرد بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد بینامتنیت به عنوان یکی از دستاوردهای ارزشمند پساساختارگرایان، افق جدیدی در نقد متون گشوده است. نخستین بار ژولیا کریستوا با بررسی آثار باختین، اصطلاح «بینامتنیت» را مطرح کرد. طبق این رویکرد هیچ متنی مستقل و بی تأثر از متن های پیشین نیست. افرادی چون ژونت، بارت، ریفاتر و ژونی نیز به بسط این رویکرد در نقد ادبی پرداخته اند. از نظر آنان، ارتباطات بینامتنی موجب تولید معنای عمیق تر در متون می شود. لویی آراگون شاعر و نویسنده معاصر فرانسوی نیز در مجنون السا با بهره گیری از رویکرد بینامتنیت درپی برقراری این مهم برمی آید. او با بهره گیری از روابط بینامتنی سعی در کشف همگرایی ها در حافظه جمعی جهان داشته است؛ و ویژگی های شناختی هر ملت را همچون تمایزهایی می بیند که می توانند در کنار یکدیگر فرهنگی جهانی بسازند. . در این جستار، ما به مطالعه فرایند گفتگوی بینافرهنگی بر مبنای رویکرد بینامتنیت در مجنون السا اثر لویی آراگون پرداخته و بر مبنای روابط بینامتنی، به دنبال کشف چگونگی فرایند گفتگومندی و اهمیت تفکر ادبی در انتقال مفهوم همبستگی در عین تباین هستیم.
از نظریه تا عمل، بررسی «خواننده درون متن» در یک مشت گندم اثر ایدن چمبرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایدن چمبرز از نظریه پردازان و نویسندگان برجسته ادبیات کودک و نوجوان است که در نظریه «خواننده درون متن» خود بر اهمیت مطالعه چهارعنصر سبک ، زاویه دید ، طرفداری و شکاف های گویا در نقد آثار این حوزه تأکید می کند. روش نقد چمبرز طی سال های اخیر دریچه تازه ای به سوی نقد آثار ادبیات کودک در ایران گشوده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی داستان «یک مشت گندم» از مجموعه داستان بازی محبت بر اساس روش نقد خود چمبرز شیوه ها و فنون کارآمد وی را در خلق خواننده درون متن نمایان سازد و نظریات او را در این اثر عملاً به بوته آزمایش بگذارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چمبرز در این داستان با بکارگیری شیوه های پرداخت روایت اصلی در قاب پیش روایت، تقابل نوشتاری، عینیت بخشی کودکانه، تغییر کنترل شده لحن، سطح روایی دوگانه، روایت پردازی ملموس، طرفداری از راه آفرینش راوی دوچهره، شکاف-های صوری، ساختاری و پایان تمثیلی خواننده کودک درون متنی اندیشمند، کنجکاو، منتقد و سرشار از تخیل خلق می کند.
ویژگی های شخصیت پیکارسک در داستان های ایرانی و خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیکارسک(picaresque)به سبک داستانی ای اطلاق می شود که در قرن شانزدهم در اسپانیا شکل گرفته و از خصوصیات بارز آن ها وجود شخصیت های کلاش و پهلوان پنبه است. البته برخی محققان بر این باورند که سبک داستانی پیکارسک، به تقلید از نوع ادبی مقامه در ادبیات شرقی شکل گرفته است، آن چه ما را به انجام این پژوهش بر انگیخت وجود تشابه در ویژگی های شخصیتی داستان های پیکارسک در ادبیات جهان بود. حال با این مقدمه می خواهیم بدانیم کدام ویژگی های شخصیتی در داستان های پیکارسک ایران و جهان وجود دارد که ادعای ما مبنی بر پیکارو بودن این شخصیت ها را به اثبات برساند. همچنین در پی آنیم تا در انتهای پژوهش به یک دستور زبان روایی برای سبک داستانی پیکارسک، با تکیه بر ویژگی های مشترک پیکارسک ایرانی و خارجی دست یابیم. لذا پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای به بررسی و مقایسه ویژگی های شخصیتی پیکارو در چندی از داستان های ایرانی و خارجی می پردازد.
بررسی رویکرد آیات قرآن و عرفان در اشعار مجید امجد و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار ادبی هنرمندان آیینه اندیشه ها، باورهای آن هاست که از جهان بینی و خویشتن خویش شان سرچشمه می گیرد. مجیدامجد و -سهراب سپهری از جمله شاعرانی اند که در اشعار خود به مذهب ، عرفان و آیات قرآن پرداخته اند . امجد در آغاز با نگرشی مذهبی به جهان و مسائل پیرامون می نگریست ولی در دوره میانی شاعری، از آن دیدگاه فاصله گرفت ، ولی پس از اخذ تجربه ای علمی، نه لزوماً مادی گرا، به سمت مذهب گرا یی بازگشت و در اواخر عمر به طرز خاصی به مذهب روی آورد و به خودشناسی رسید . -سپهری نیز با نحله های عرفانی آشنا شد، همواره با تکیه بر اصل توحید به همه مذاهب احترام می گذاشت. وی در اواخر عمر با -رسیدن به وحدت وجود با کا ئنات و مشاهده تجلی خداوند در تمامی مظاهر طبیعت به جایگاه یک عارف رسید . هدف از نگارش این مقاله، بررسی رویکرد های مختلف مذهبی، عرفانی و آیات قرآن در اشعار دو شاعر معاصر اردو وفارسی، امجد و سپهری است و تلاش خواهیم کرد که با روش توصیفی – تحلیلی واستنباطی، با استناد بر سروده های این دو شاعر، مقوله مورد بررسی قرار گیرد.