ایدن چمبرز از نظریه پردازان و نویسندگان برجسته ادبیات کودک و نوجوان است که در نظریه «خواننده درون متن» خود بر اهمیت مطالعه چهارعنصر سبک ، زاویه دید ، طرفداری و شکاف های گویا در نقد آثار این حوزه تأکید می کند. روش نقد چمبرز طی سال های اخیر دریچه تازه ای به سوی نقد آثار ادبیات کودک در ایران گشوده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی داستان «یک مشت گندم» از مجموعه داستان بازی محبت بر اساس روش نقد خود چمبرز شیوه ها و فنون کارآمد وی را در خلق خواننده درون متن نمایان سازد و نظریات او را در این اثر عملاً به بوته آزمایش بگذارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که چمبرز در این داستان با بکارگیری شیوه های پرداخت روایت اصلی در قاب پیش روایت، تقابل نوشتاری، عینیت بخشی کودکانه، تغییر کنترل شده لحن، سطح روایی دوگانه، روایت پردازی ملموس، طرفداری از راه آفرینش راوی دوچهره، شکاف-های صوری، ساختاری و پایان تمثیلی خواننده کودک درون متنی اندیشمند، کنجکاو، منتقد و سرشار از تخیل خلق می کند.