پژوهش ادبیات معاصر جهان(پژوهش زبان های خارجی)

پژوهش ادبیات معاصر جهان(پژوهش زبان های خارجی)

پژوهش زبان های خارجی 1383 شماره 18

مقالات

۱.

ارنست یونگر و ادبیات جنگ

نویسنده:

کلید واژه ها: ادبیات جنگ نئوناسیونالیسم بورژوازى ویلهلمیسم جنگ جهانى ا ول ما جراجوئی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۲۴
ارنست یونگر، مبلغ، نظریه پرداز و پیشرو حرکت ننوناسیونالیسم در آلمان، خط فکر ناسیونالیستى خود را در دهه بیست، در قالب خاطرات جنگ جهانى اول، بعد متافیزیکى بخشید و با ژرف نگرى به پدیده جنگ، پرچمدار شعار "جنگ پدر ناسیونالیسم است،، شناخته شد. اگر چه نگرش گاه بسیار افراطى نویسنده به جنگ و ناسیونالیسم، موج جدیدى از جنبش هاى ملى را در آلمان ایجاد کرد، اما خود اوبا فاصله گرفتن منطقى از احزاب ناسیونالیستى که به مبارزه افراطى با قدرت حاکم- جمهورى وایمار- پرداخته و در صدد سرنگونى آن بودند، تکروى در مسایل سیاسى پیش گرفت و تنها راه مبارزه را مبارزه ایدئولوژیکى دانست. پرداختن به ادبیات جنگ ارنست یونگر در دهه بیست، بیانگر دوران پر تلاطم و حاکى از روح ماجراجویانه و سرکش فردى است که بر علیه نظام خشک و بى روح بورژوازى آلمان دست به شورش مى زند، این شیوه فکرى نمودى عینى در آثار نویسنده در دهه بیست که به ادبیات جنگ مشهور است، داشت.
۲.

نقد اسطوره ای نوشته های کافکا

نویسنده:

کلید واژه ها: حقیقت وصل وصال دادگاه قصر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۸۲ تعداد دانلود : ۱۵۱۴
فرانتس کافکا به عنوان یک نویسنده فلسفى، در پى یافتن حقیقت است و به تجربیات شخصى زندگى خود بعدى اسطوره اى مى بخشد. این دورنمایه افلاطونى، این اشتیاق روح براى یافتن حقیقت، مضمون اصلى داستان هاى بلند و کوتاه او به شمار مى آید. در این مقاله، شاهکارهاى کافکا، در ارتباط باکتاب مقدس، تفسیر مى شوند. در تمام نوشته هایش، حقیقت غایب است و قهرمانان مى کوشند تا به آن برسند: حقیقت به صورت نمادین در دادگاه، قصر یا سرزمینى دیگر، نشان داده مى شود. از این لحاظ، کافکا را مى توان با منصور حلاج یا مولانا مقایسه کرد، ولى فرقشان در این است که این عارفان به معشوق خود دست مى یازند در حالى که قهرمانان نوشته هاى کافکا همواره در عطش وصل مى سوزند.
۳.

بررسی مقایسه ای قید در زبان های روسی و فارسی

نویسنده:

کلید واژه ها: متمم پیشوند ارتباط نحوى وابسته قید پسوند

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری نحو
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری رده شناسی زبان
تعداد بازدید : ۱۶۶۸ تعداد دانلود : ۹۷۳
در زبان روسى و فارسى، قید یکى از انواع کلام اکست که از لحاظ حالات صرفى تغییر نمى کد. از لحاظ نحوى، قید در هر دو زبان مى تراند در کنار خود متمم داشته باشد. برخى از زبان شناسان، قید تفضیلى را همان قید تعییریافته محسوب مى کنند و معتقدند که قید در زبان روسى تغییر مى کند. در زبان فارسى نقش نحوى واژه در جمله می تواند وجه تمایز قید از صفت باشد. در هر دو زبان، قید گاهى واژه اى یا گاهى کل معنى جمله را به مفهوم معینى محدود مى سازد. در زبان فارسى، اعضاى اصلى جمله نیز مى توانند در کنار خود وابسته (متمم) داشته باشند. قید در هر دو زبان هیچگاه با واژه دیگر در حالت مضاف و مضاف الیه قرار نمى گیرد، بلکه ارتباط نحوى مجانبت برقرار مى کند. مقایسه قید در هر دو زبان نشان مى دهد که برخى ساختارها، در هر دو زبان، از لحاظ اعضاى جمله، از یکدیگر متفاوت اند که در این مقاله بدان پرداخته خواهد شد.
۴.

از واژه به مفهوم: اقتباس یا ترجمه ادبی

نویسنده:

کلید واژه ها: مفهوم ترجمه قالب اقتباس تعدیل زبان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری ساخت واژه (صرف)/ واژگان شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط ترجمه شناسی
تعداد بازدید : ۲۵۱۱ تعداد دانلود : ۱۲۶۱
هر نوشته ادبى در جریان پیام رسانى به خواننده، شیوه بیان ویژه خود را با توجه به صورت هاى ساختارى و معنایى زبان خود دارد، ولى تعداد بى شمارى از این صورت هاى ساختارى، درگذر از صافى ترجمه، قلب یا تعدیل مى شوند، اگر چه غالبا معنا به جاى خود باقى مى ماند. در ترجمه بسیارى از آثار ادبى، از جمله نوشته هاى شکسپیر، مترجم در برگردان واژه ها معنا را حفظ مى کند، ولى براى حفظ زیبایى کلام نویسنده همیشه با متن در کشمکش است. نیاز به تغییر عناصرى در متن اصلى، براى دستیابى به ترجمه اى مطلوب از آن متن، ناگزیر ترجمه ادبى را با اقتباس ادبى در هم مى آمیزد، تا آنجا که هیچ ترجمه زیبایى بدون این اقتباس مکان پذیرنیست. اصالت گرایی لازمه هر ترجمه است، ولى چنانچه بخواهیم قالب هایى را عینا وارد زبان مقصد کنیم، به نظر خواننده ناهنجار و غیر قابل درک جلوه خواهد کرد. از این رو تعدیل زبانى و بلاغى در ترجمه، به نحوى که آسیبى به معناى جمله نرسد، قابل پذیرش است.
۵.

عناصر ساختاری قصه و افسانه

نویسنده:

کلید واژه ها: شخصیت زمان مکان افسانه راوى سا ختار اعجاب انگیزى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۰۶
اگر پذیرفته باشیم که ادبیات مخلوق اجتماع است، باید این را نیز بپذیریم که هدف هاى آن نمى تواند از هدف هاى مردمى که آن را مى سازند، جدا باشد. قصه و افسانه در ادبیات، زمان شروع معینى ندارد. میل به تربیت نسل جوان و انتقال تاریخ قوم به آنان، شاید دلیل به وجود آمدن داستان هاى حماسى و قهرمانى باشد و افسانه ها و قصه ها همسفران داستان گویان، ساربانان و کاروانیان شرق و غرب و شمال و جنوب بوده است. هر بار که افسانه اى و قصه اى در گوشه اى از دنیا بازگو مى شد با سنن و آداب قوم جدید آمیخته مى شد، تا بدانجا که امروز دیگر بازشناختن یکى از دیگرى کارى دشوار است سادگى و اصالت افسانه ها، متعلق به هر جا که باشند، شنونده را به خود جلب مى کنند. شاید به همین علت است که در زیر و بم هاى تاریخ زنده مانده اند و از گزند انواع یورش هاى نظامى و فکرى جان سالم به در برده اند و فقط آثار جراحات تاریخ بر آن ها هویداست. مطالعه همین قصه ها و افسانه ها به ما یادآور مى شود که بن مایه و ساختار این گنجینه عظیم بشرى داراى نظم واحدى است.
۶.

حالت و معنای حالت در زبان روسی

نویسنده:

کلید واژه ها: حالت صرفى حالت معنایى معناى حالت صرت اسمی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۴۳
در دستور سنتى زبان روسى، ویژگى دستورى "حالت " به عنوان یکى از ویژگى هاى دستورى تغییردهنده در ارتباط با اسم تعیین مى شود و بر این اساس، شش حالت صرفى تحت عناوین "حالت نهادى، " حالت اضافى "، "حالت به اى "، "حالت مفعول مستقیم "، "حالت بایى " و "حالت حرف اضافه اى " مشخص مى شوند. " صرف اسمى " از سوى دستورنویسان روس عمدتا به شکل هاى مختلف اسم که موجب ویژگى دستورى "حالت " به دست مى آیند، اطلاق مى شود و با توجه به پایانه هاى صرفى اسامى، سه نوع "صرث اسمى زایا" تعیین مى شوند. در مطالعات و تحقیقات مربوط به زبان شناسى نوین روسى، "حالت معنایى! به عنوان یک مقولهء دلستورى جهانى در نظر گرفته مى شود و از "حالت صرفى " متمایز مى شود. "حالت صرفى " در زبان روسى یکى از مهم ترین ابزارهاى دستورى براى بیان "حالت معنایى " است. یکى از مهم ترین روش هاى بیان "حالت معنایى " در زبان فارسى، استفاده از حروف اضافه در ترکیب با اسامى است. "معانى حالت " در دستور زبان روسى به چهار دسته معانى عام تقسیم مى شوند: " معانى نهادى "، "معانى مفعولى "، "معانى متمم اسمى " و "معانى متمم قیدى". هر یک از معانى عام در برگیرنده تعدادى معانی جزیى است.
۷.

تشتت معنایی واژه های "عنبر" و "کهربا" در زبان های اروپایی

کلید واژه ها: ریشه شناسى عنبر کهربا تحول واژگانى تحول معنایى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۹ تعداد دانلود : ۹۷۸
از قرن یازدهم میلادى، واژه عربى "عنبر" به دو معنى "سنگ کهربا" و "ماده خوشبو" در زبان هاى اروپایى به کار مى رود. تصور واژه نگاران معاصر این ست که پیشینیان، این دو ماده را خلط کرده اند و واژه "عنبر" دستخوش دوگانگى معنایى شده است، آنان فرایند این تشتت لفظى را به روشنى بیات نکرده اند. منشاء این خلط، استنتاجى منطقى به نظر مى رسد، زیرا شیوه استحصال موم عنر و سنگ کهرباى خام و طبیعى از دریا در دنیاى کهن به گونه اى است که بروز چنین خلط واژگانى در زبان را بدیهى جلوه گر مى سازد. بررسى متون کهن نشان مى دهد که این اطلاق دوگانه و گزینش نام واحدى براى نامگذارى این دو ماده گوناگون، نه تنها بدیهى به نظر نمى رسد، بلکه شگفت آور جلوه مى کند، زیرا از یک سو، اروپاییان، کهربا را از دریاى شمال اروپا به دست مى آوردند و این سنگ را نیک مى شناختند و طبعا نام هایى بومى بر آن نهاده بودند و از سوى دیگر، مؤلفان قرون وسطاى اروپا به طور عمده از جواهرنامه ها و قرابادین عربى ترجمه شده به زبان لاتینى در وصف عنبر و کهربا بهره جسته اند، در حالى که در واژگان عربى و فارسى معرب، این دو ماده را همواره به دو نام گوناگون شناخته اند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸