طاهره صادقی تحصیلی

طاهره صادقی تحصیلی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۲ مورد از کل ۱۲ مورد.
۱.

نفی انگاره های متافیزیک حضور در داستان کوتاه باز رو به رود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شالوده شکنی نفی متافیزیک حضور داستان کوتاه شهریار مندنی پور باز رو به رود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۱۷
شالوده شکنی که دریدا آن را در تقابل با فلسفه افلاطونی و گفتمان های غالب غرب قرار داد؛ به نفی متافیزیک حضور، لوگوس محوری، نفی تقابل های دوگانه منتهی شد. در این دیدگاه، اگرچه دریدا از نفی کلام محوری در مقابل نوشتار، غیاب در تقابل با حضور، حقیقت در تقابل با مجاز و ... سخن می گوید، اما هدف او این نیست که نوشتار را بر گفتار، مجاز را بر حقیقت یا غیاب را بر حضور ترجیح دهد، بلکه می خواهد تکثر معنایی را در خدشه دار کردن این انگاره های متافیزیکی بازسازی کند و به معناهای تازه از متن دست یابد. داستان بازروبه رود اثر شهریار مندنی پور، انگاره های متافیزیکی بسیاری را در درون خود دارد که راوی در تلاش است این انگاره ها را در هم بشکند و با تعلیق های پیاپی معنایی، دال ها و نشانه های بی شماری ا برای معناهای متکثر حاصل کند. ما براساس روش توصیفی- تحلیلی در این مقاله برخی از این انگاره ها مانند نفی تعریف واحد حقیقت، مرگ مؤلف، نشانه شناسی پساساختارگرایی، ایدئولوژی غالب متن از طریق نفی تقابل ها و ارزش ها ... را مورد بررسی قرار داده ایم. کلیدواژه: شالوده شکنی، نفی متافیزیک حضور، داستان کوتاه، شهریار مندنی پور، باز رو به رود.
۲.

آبشخور اساطیری نقش مایه های زمین در عرفان (زمین در عرفان و ریشه های اساطیری آن)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۱۵ تعداد دانلود : ۱۶۰
زمین نزد اغلب ملل، عنصری زنانه و دارای طبیعتی زایا و بارور و نقش اساسی در آفرینش است؛ از این رو، در اسطوره ها، باورها، آیین ها، ادیان و نحله های عرفانی، نمود ویژه یافته است. در اساطیر، زمین مادر هستی، ایزدبانوی مورد پرستش، پرورش دهنده آفریدگان، زاینده، روینده، دارای قداست و الوهیت، سرچشمه وجود انسان و دیگر موجودات است. در ادیان، زمین سرچشمه وجود مادی انسان، مادر، مهد و گاهواره است. در اکثر نحله های عرفانی، زمین عرصه هبوط و فراق روح است. همچنین عنصری زنانه و مؤنث است و بر اساس آن، زن، جسم و نفس که ماهیتی زمینی و مؤنث دارند، مذموم واقع شده اند. در عرفان اسلامی، علاوه بر کارکردهای ادبی فراوان زمین، دو کارکرد ویژه عبارت هستند از: 1- مادر بودن زمین و 2- زندگی دوباره بخشیدن. زمین در عرفان، مادر هستی تلقی شده که موجودات و از جمله انسان، فرزندان اویند. در باورهای اساطیری، زمین و مادر هر دو در امر تولید مثل و بقای هستی دخیل بوده و امر زایایی و باروری را به عهده داشته اند؛ بنابراین، تلقی عرفا از زمین به عنوان مادر برگرفته از باورهای اساطیری است. همچنین در باور عرفا، زمین (خاک/ گور) وسیله تولد دوباره روح و مقدمه ورود به عالم ملکوت است. در باورهای اساطیری، زمین، زهدان و مادر انسان و دفن مرده در خاک به منزله بازگشت به خویشتن (مادر) و تولد دوباره تلقی می شده است؛ پس می توان گفت این نگرش عرفا نیز بازمانده باورهای اساطیری است.
۳.

تحلیل وضعیت زبان، گویش و لهجه های ایران باتوجه به اطلاعات ارائه شده در سفرنامه های خارجی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفرنامه قاجار زبان گویش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۵۹
سفرنامه نویسان دوره قاجار که اغلب اروپایی و عمدتاً از شخصیت های برجسته علمی و ادبی روزگار خود بودند با ژرف نگری در تاریخ ادبیات ایران، زبان ها، گویش ها و لهجه های ایرانی، خط فارسی، کتابخانه ها، مراکز علمی و هنری و وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران، اطلاعات ارزشمندی ارائه کرده اند؛ تبیین وضعیت زبان ها و گویش های موجود در دوره قاجار، از جمله این مسائل است که در این جستار به روش تحلیلی - توصیفی بدان پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد:-سفرنامه نویسان به زبان ها و گویش های رایج دوره قاجار، در نواحی مختلفی که لهجه خالص فارسی دارند پرداخته و به لهجه های گوش نواز و گوش خراش مناطق ایران و همچنین گویش هایی که ریشه باستانی دارند اشاره کرده اند.-برطبق گزارش آنها، زبان فارسی در دربار قاجار در حاشیه قرار دارد و زبان ترکی رایج است؛ اما در دوره ناصرالدین شاه و  بعد از او زبان فارسی در دربار رواج می یابد. زبان ترکی از نظر تعداد گویشوران دومین زبان و گویش مازندرانی در جذب گویشوران مهاجر، توانمندترین گویش آن دوره است.به زبان های غیرایرانی: گرجی، ارمنی، عبری، نسطوری و محدوده جغرافیایی آنها اشاره شده است. ریشه برخی از واژه های فارسی شناسایی و  تعدادی از واژگان فارسی و اروپایی با هم مقایسه شده است.
۴.

ریخت شناسی اروندرود از رود اساطیری رنگها، ارنگ و ائورونت تا دجله و شط العرب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رنگها و ارنگ ائورونت اروندرود دجله و تیگره شط العرب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۲ تعداد دانلود : ۱۶۱
نام اروندرود در عرصه فرهنگ و تمدن ایران زمین، دامنه ای به وسعت تاریخی آن دارد. این رود در اساطیر ایران و در کتاب مقدّس اوستا به ریخت «رنگها»، «ارنگ» و «ائورونت» نمود می یابد. متون دینی و تاریخی مزدیسنا به فارسی میانه در سده های آغازین اسلامی نام ارنگ و اروند را همان «دجله» می دانند. فردوسی در شاهنامه ، در نبرد فریدون و ضحاک، اروندرود را به تازی «دجله» می خواند. دجله در سنگ نوشته بیستون با نام «تیگره» نشان از پیشینه تاریخی آن در دوران باستان دارد. نام «شط العرب» نیز در برخی متون تاریخی و ادبی برای اروندرود محل مناقشه است. این پژوهش به شیوه کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی برای نخستین بار مهم ترین نام های اروندرود را با رویکرد ریخت شناسی از دوران باستان تا روزگار معاصر در قالب روایات اساطیری، تاریخی و ادبی تبیین می نماید. بر اساس یافته ها، رود اساطیری رنگها و ارنگ در معنای تندوتیز همان اروندرود است که هرمزد خدای بزرگ در یک پیکرگردانی اساطیری آن را می آفریند و در اسطوره آفرینش و باران به آن جنبه قدسی و مینوی می بخشد. به نظر می رسد بیان این نام ها در متون اوستایی ، پهلوی و حماسه های ملی ایرانی، به نوعی پاسداشت و احیای نام کهن و باستانی اروندرود تلقی می شود.
۵.

نمادینگی اژدها در عرفان و دین و بن مایه های اساطیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره ادیان اژدها دگردیسی عرفان نماد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۹۱
اژدها در اساطیر اغلب ملل، نقش های مهمّی ایفا می کند و دارای دو سویه منفی و مثبت است؛ در نمادگرایی منفی، موجود اهریمنی، دیو خشکسالی و بازدارنده آب ها، بلا و بیماری، هرج و مرج و آشوب ازلی است و در نمادگرایی مثبت، کارکردهایی چون مادر کائنات، نخستین آفریده که آفرینش بدان بستگی دارد، نخستین شهریار، آورنده باران، زایا، نامیرا، نیروی خورشید و پدیدآورنده فصول و شب و روز، نگهبان گنج های مخفی، خداگونگی، درمان بیماری، عامل کشف راز و آگاهی دهندگی دارد. مفهوم اساطیری اژدها در دو وجهه مثبت و منفی به عنوان نیروی اصلی اهریمن(شیطان)، دشمن آفرینش انسان و عامل هبوط و رمز تجلّی حقّ در دین های گوناگون نمود پیدا کرده است. در اغلب نحله های عرفانی نیز شاهد کارکردهای نمادین اژدها هستیم. در مقاله حاضر، نگارندگان با هدف کاویدن ریشه نقش های اژدها در عرفان و با استفاده از روش تحلیل محتوا، کارکردهای اژدها در اساطیر و عرفان را واکاوی نموده و به این نتیجه رسیده اند که در عرفان، اژدها در چهره منفی خود نماد نفس و در شکل مثبتش به عنوان مظهر طاعت و نیروی حق، رخ نموده است و با توجّه به پیشینه اژدها در اساطیر ملل مختلف: نمادینگی نفس در عرفان، ریشه در کارکرد اژدها در اساطیر، به عنوان نماد هرج و مرج، دشمنی حقیقت و جهل دارد و نمادینگی نیروی حقّ، از قداست و خداگونگی اژدها در اساطیر ملل مختلف، سرچشمه گرفته است.
۶.

بررسی نمودهای پست مدرنیسم در ما هیچ ما نگاه سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پست مدرنیسم سهراب سپهری شعر ماهیچ مانگاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۷ تعداد دانلود : ۴۵۵
یکی از آخرین مجموعه های سهراب سپهری، «ما هیچ ما نگاه» است که از نظر زبان، بیان، ساختار و تصاویر شعری، با دیگر مجموعه های شعری او تفاوت آشکاری دارد. در دیگر آثارش، او از آموزه های ادیان مشرق زمین، مکاتب غربی همچون: رمانتیسم، امپرسیونیزم و سوررئالیسم بهره گرفته است. در کتاب اخیر، اندیشه های پست مدرنیسم و تأثیرپذیری او از این نحله فکری کاملا نمود یافته است از جمله: بیهوده انگاری علم آموزی برای رفاه و سعادت بشر، آشفتگی دز تخیل و ستیز با نظم و خردورزی، ترسیم شعر و روایت به شکلی از هم گسیخته و جدا از هم، کنار زدن طبیعت واقعی اشیا در راستای بیان مفاهیم گنگ، کاربرد زبانی پیچیده و مشوش، چینش واژه ها بدون هیچ گونه ارتباط منطقی، حذف محتوا، از میان برداشتن موازین شعر سنتی، سرکوب واقعیت و معنا و بلاخره پارانویا ، که شیوه ای در اندیشه و احساس است و در قالب های هذیان گویی و شالوده شکنانه خود را آشکار می سازد. در این پژوهش قصد بر آن است تا به روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد توصیفی - تحلیلی به بازتاب مؤلفه های پست مدرنیسم در مجموعه « ما هیچ ما نگاه » سهراب سپهری بپردازیم.
۷.

مقایسه تطبیقی عنصر صحنه در رمان کوری ژوزه سارا ماگو و بیراه پاتریک مودیانو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بیراه رمان ساراماگو صحنه کوری مادیانو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۶ تعداد دانلود : ۱۸۴
صحنه، موقعیت مکانی و زمانی وقوع حوادث داستان است که عمل داستانی بر آن روی می-دهد و علاوه بر موقعیت جغرافیایی و زمان وقوع حوادث، شرایط کلی و عمومی حاکم بر رفتار و عمل شخصیت های داستان نیز در آن مؤثر است. « کوری » اثر ژوزه سارا ماگو و « بیراه » نوشته پاتریک مودیانو، وجوه مشترک تأمل برانگیزی دارند؛ ازجمله، درونمایه فلسفی؛ توجه به بحران های بزرگ هویتی و فکری در زندگی انسان معاصر و بهره مندی از تمهیدات روایت پردازی؛ با این همه، اختلافات قابل تأملی دارند؛ ازجمله نحوه طرح عنصر صحنه در دو رمان. در این پژوهش، ضمن مقایسه تطبیقی عنصر صحنه در دو رمان، به وجوه اختلاف و اشتراک آن دو پرداخته ایم. نتیجه اینکه در رمان «کوری»، غالباً مکان ها و زمان ها نامشخص و صحنه ها کلی و نمادین و در مواردی «نامکان» هستند؛ اما در رمان «بیراه» مودیانو، مکان ها با ذکر جزئیات مشخص شده اند و زمان، محدود به دوره معاصر است. بسامد صحنه های فراخ منظر در « بیراه » بیشتر؛ و بسامد صحنه های نمایشی در « کوری» فزون تر است.
۸.

تحلیل وضعیت داستانگزاری ودرون مایه های آن درسفرنامه های خارجی عصرقاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستانگزاری دوره قاجار سفرنامه های خارجی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۳۵۵
عصرقاجار یکی از دوره های طلایی سفرنامه نویسی درباره ایران است. سفرنامه نویسان این دوره که اغلب از کشورهای اروپایی بوده اند، اطلاعات ارزشمندی در خصوص فرهنگ، تاریخ ادبیات و دیگر موضوعات ادبی،کتابخانه ها و مراکزعلمی و هنری آن دوره، ارائه کرده اند. یکی از مباحث مورد توجه آنان تبیین وضعیت داستانگزاری در ایران عصر قاجار است. نویسندگان غیر ایرانی سفرنامه ها، به دقت نظر و بی طرفی و شرح دقیق وقایع مشهورند، مسأله این است که سیمای داستانگزاری عصر قاجار در آثار آنان چگونه تجلی یافته است؟ به این منظور برخی از مشهورترین این سفرنامه ها بررسی و تحلیل شد. دستاوردهای تحقیق نشان می دهد که آنان در این سفرنامه ها، از اصناف و طبقات راویان، روش های نقل و روایت داستان، درونمایه ها و کارکرد داستان ها نیز سخن گفته اند. درون مایه داستان ها بیشتر موضوعات متنوع حماسی(ملی و مذهبی)، عاشقانه، اساطیری و نیز اخلاق و طنز و فکاهی است. مکان داستانگزاری منحصر به قهوه خانه نیست؛ بلکه در دربار، شهرهای کوچک و بزرگ، روستاها و حتی در بین ایلات و طوایف اجرا می شده است. داستانگزاران از سه شیوه برای نقل و روایت داستان (داستانگزاری) استفاده می کرده اند: نمایش خنیاگرانه، پرده خوانی و افسانه گویی عام پسندانه.
۹.

سیر آتش از اسطوره تا عرفان (ریشه های اسطوره ای نمادهای مربوط به آتش در عرفان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آتش اسطوره ادیان عرفان دگردیسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۸ تعداد دانلود : ۱۶۳۸
آتش به دلیل وابستگی زندگی بشر بدان، در اساطیر اغلب ملل، دارای قداست و اهمیت ویژه است. قداست آتش در اساطیر از نقش های الهی و مینوی که بدان داده شده تا آزمون، راهنمایی، پالایندگی و واسطگی زمین و آسمان را در بر می گیرد؛ علاوه بر این، در اساطیر برخی ملل، یکی از خویشکاری های آتش، مجازات بدکاران است. آتش در ادیان کارکردهایی مشابه اساطیر دارد، اما این کارکردها از حیث ماهوی و چیستی، متفاوت است. در عرفان نیز شاهد برخی کارکردهای آتش هستیم که گمان می رود با اساطیر در پیوند باشد. این پژوهش برای یافتن ارتباط کارکردهای آتش در اساطیر و عرفان، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و شیوة جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای شکل گرفته است. نگارندگان پس از بررسی و تطبیق کارکردهای آتش در اساطیر، ادیان و عرفان به این نتیجه رسیده اند که کارکردهای آتش در عرفان که برای تبیین معرفت، عشق، آفرینش و پلیدی به کار رفته است، از جهاتی با اساطیر و از جهاتی نیز با ادیان پیوند دارد. کارکردهای معرفت، عشق و پاک کنندگی، مستقیم یا غیرمستقیم تحت تأثیر اسطوره ها بوده است و کارکرد پلیدی با توجه به اینکه مطابق باورهای اسلامی، ابلیس از آتش خلق شده، نشأت گرفته از دین اسلام است.
۱۰.

استعاره مفهومی در دیوان میر نوروز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوان شعر استعاره مفهومی استعاره جهتی لیکاف و جانسون میر نوروز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۴ تعداد دانلود : ۹۲۵
لیکاف و جانسون در «نظریه معاصر استعاره»، استعاره را صرفاً زبانی و در حد واژگان نمی دانند؛ بلکه فرایندهای تفکر انسان را در اساس استعاری می دانند و معتقدند نظام تصوری ذهن انسان بر مبنای استعاره شکل گرفته و تعریف شده است. آن ها استعاره مفهومی را از جهتی به وجودی و ساختاری تقسیم می کنند. لیکاف و جانسون همه استعاره ها را از آن نظر که از ساختاری برای ساختار دیگر الگوبرداری می کنند، ساختاری و از آن جهت که هستی هایی در قلمرو مقصد ایجاد می کنند، وجودی می دانند. در این پژوهش استعاره های جهتی در دیوان میر نوروز بررسی شده است؛ زیرا این استعاره ها از نظر ماهیت قلمرو مبدأ (در بیان سنتی از نظر ماهیت مشبه به) قابل تقسیم به مواردی چون شیء، ماده، ظرف و شخص و ... هستند و همچنین در مباحث بیانی تاکنون طرح و بررسی نشده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که شاعر از استعاره جهتی در راستای تبیین مؤلفه های انتزاعی و ذهنی بهره جسته است، همچون استعاره هایی که بیشتر از جهت گیری فضایی مانند بالا، پایین، درون، بیرون، دور، نزدیک، عمیق و کم عمق ناشی می شود و مفاهیم اساسی، اصلی و بنیادی چون مفاهیم کمیت، کیفیت، شادی، غم، مرگ و زندگی را نشان می دهد. در این پژوهش ضمن تحلیل اشعار میر نوروز، به نمونه های شعری که معرّف این ویژگی هستند، اشاره شده است.
۱۱.

درخت در نمادپردازی های عارفانه و ریشه های اسطوره ای آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره ادیان عرفان دگردیسی نماد

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تعداد بازدید : ۳۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۸۵
درخت از دورترین ایام، در اساطیر، آیین ها و کیش های عرفانی، دارای اهمیت بوده است. بسیاری از اقوام باستانی، آن را به عنوان نماد جایگاه خدایان یا خود خدا می پرستیدند. در دوره های بعدی نیز وسیله صعود به آسمان و یکی از راه های برقراری ارتباط با خدایان بوده است. در متون عرفانی، از نماد درخت برای تبیین مفاهیم گوناگون استفاده شده است. تکرار مضمون درخت در اساطیر و عرفان، این سؤالات را برای نگارندگان ایجاد کرد: 1. کارکردهای درخت در عرفان چه ارتباطی با کارکردهای اسطوره ای آن دارند؟ 2. نماد درخت از اسطوره تا عرفان، چه مراحلی از دگردیسی را پشت سر نهاده است؟ در این جستار با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، ارتباط میان مضامین عرفانی درخت و باورهای اساطیری بررسی می شود. مطابق نتایج، برخی از کارکردهای درخت در عرفان که عبارت اند از: نمادینگی تجلی گاه خدا، معرفت، انسان کامل و آفرینش، صورت تحول یافته کارکردهای درخت در دوران اساطیری است. باورهای اسطوره ای با رشد فکری بشر، تغییر چهره داده اند، صورتی معقول یافته اند و به شکل متعادل تری در ادیان نمود پیدا کرده اند. این باورهای تعدیل شده، بر اثر مجاورت یا تأثیرپذیری عرفان اسلامی از ادیان و نحله های عرفانی قدیمی تر، وارد ادبیات عرفانی شده اند.
۱۲.

تحلیل لایه های منطقی استدلال در تمثیل های مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰۶ تعداد دانلود : ۷۳۸
تمثیل اخلاقی، قصه ای است که در آن درون مایه بر تصویر غلبه دارد و صورت قصه و اشخاص تنها ابزاری هستند که یک پیام عادی و از پیش تعیین شده را بیان می کنند. حکایات اخلاقی در کتاب مرزبان نامه، نمونه های دقیق این تمثیل هستند. تمثیل در اغلب داستان های مرزبان نامه از سه سطح منطقی مبتنی بر استدلال تشکیل شده است که می توان الگوی ABA را برای همه تمثیل های موجود در مرزبان نامه طراحی کرد؛ به این معنا که تمثیل در مرزبان نامه، حرکتی است از نقطه A به B و سپس برگشتن به نقطه A. ساختار تمثیل در مرزبان نامه، ساختاری دوری و بسته است. این برهم نمایی آغاز در پایان هر تمثیل در اقناع مخاطب، تقریر پیام، تأکید و تثبیت معنا، تحقیق مفهوم، رفع توهم و دفع غفلت مؤثر افتاده است. این الگوی خاص یکنواخت و واحد تمثیل در مرزبان نامه در اثبات یک موضوع و اقناع مخاطب قدرت شگرفی یافته است. چگونگی این ساختار و واکاوی آن در این مقاله بررسی شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان