داستان کارآگاهی تاریخچه ای پرفراز و نشیب دارد، به طوری که هر یک از فولکلورهای قومی، قصه های کارآگاهی خاص خود را دارند، اما نکته ظریفی که ما را به انجام این پژوهش برانگیخت استناد به اشاره جان اسکاز مبنی بر وجود اولین رمان پلیسی جهان، معروف به «معمای اتاق دربسته» در تاریخ هرودوت بود. در این پژوهش، نظریه تزوتان تودوروف را پایه نظری پژوهش در نظر گرفتیم و در گام بعدی برای اثبات ادعایمان ارتباط ساختاری و طرح مشابه در داستان «پادشاه رامپسینیتوس و دزد» در تاریخ هرودوت را با نمونه ای از داستان پلیسی معاصر نوشته ادگار آلن پو در مقام مقایسه قرار دادیم. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که اگرچه داستان «رامپسینیتوس و دزد» در تاریخ هرودوت بنا بر نظر «جان -اسکاز» اولین «معمای اتاق دربسته جهان» معرفی شده، از نظر ساختاری کاملاً با نظریه تزوتان تودوروف همپوشانی دارد. همچنین در دستور زبان روایی ژانر پلیسی، چهار فعل روایتی وجود دارد که اساس تعلیق روایت را تشکیل می دهد.