مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد مخدر از مهم ترین مسائلی است که عوارض آن تهدیدی جدی برای جامعه محسوب می شود و به عنوان یکی از بحران های چهارگانه قرن بیست و یکم همه جوامع را درگیر کرده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی علل و عوامل تاثیرگذار در سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد با رویکرد گراندد تئوری انجام شد. روش: پژوهش حاضر به روش کیفی در سال 1398 در شهر قروه انجام شد. 16 نفر با سابقه سوءمصرف مواد با حداقل 4 سال سابقه وابستگی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند . جهت گردآوری داده ها، از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد . به منظور تسهیل در فرآیند کدگذاری و تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. یافته ها: عوامل تاثیرگذار در سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد عبارت بودند از: الف) عوامل زمینه ساز شامل عوامل فردی و بین فردی؛ ب) عوامل آشکارساز شامل عوامل خانوادگی؛ و ج) عوامل تدوام بخش و تشدیدکننده شامل عوامل اجتماعی- فرهنگی و محیطی. نتیجه گیری: عوامل متعددی در بروز اعتیاد و سوءمصرف مواد نقش دارند و شناسایی آن ها در محیط ها، فرهنگ ها و جوامع مختلف امکان تدوین اقدامات پیشگیرانه و افزایش زمینه آگاهی عمومی را فراهم می کند.
مقیاس سنجش نگرش نسبت به مواد مخدر در دانشجویان: ارزیابی روایی و پایایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف ساخت مقیاس نگرش به مواد مخدر و بررسی روایی و پایایی آن در بین دانشجویان انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی–پیمایشی و از نوع ابزار سازی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه شهید باهنرکرمان در سال تحصیلی 1398-1397 بود که از بین آن ها نمونه ای به حجم 400 نفر با روش نمونه گیری سهیمه ای انتخاب شدند. ساخت مقیاس در دو مرحله مقدماتی و نهایی انجام شد. پس از بررسی مقدماتی مقیاس بر روی 50 نفر و حذف آیتم هایی که دارای ضریب تمیز و دشواری نامناسب بودند، مقیاس نهایی نگرش به مواد مخدر و پرسش نامه شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد تکمیل شدند. ساختار عاملی مقیاس نگرش به مواد مخدر از طریق تحلیل عاملی تاییدی بررسی شد. همچنین، پایایی مقیاس از طریق آلفای کرونباخ بررسی شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-22 و آموس-24 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مقیاس حاضر دارای یک ساختار سه عاملی (شناختی، عاطفی و رفتاری) با برازش مطلوبی بود. پایایی با روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 0/86 و برای عامل های شناختی، هیجانی و رفتاری به ترتیب 0/70، 0/73 و 0/69 بود که حاکی از همسانی درونی خوبی بود. همچنین، روایی همگرای مناسب مقیاس تاییدکننده روایی مقیاس بود. نتیجه گیری: مقیاس نگرش به مواد مخدر یک ابزار روا و پایا در بین دانشجویان است و می تواند به عنوان یک ابزار غربالگری در بررسی دانشجویان در معرض خطر اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
مدل یابی ارتباط استرس و سوء مصرف مواد با میانجی گری معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : سوء مصرف مواد یک تهدید جدی و نگران کننده جامعه بشری است که درمان آن بدون توجه به عوامل مرتبط، زمینه ساز و تشدیدکننده آن امکان پذیر نیست. هدف پژوهش حاضر، مدل یابی ارتباط استرس و سوء مصرف مواد با میانجی گری معنای زندگی بود. روش: پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کل دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1398 بود که از میان آن ها تعداد 387 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان علاوه بر فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه های معنای زندگی (استگر و شین، 2010)، ارزیابی استرس دانشجویی (راس، نایبلینگ، و هکرت، 1999) و ابزار نمایش ساده برای سوء مصرف مواد و بیماری های روانی (وتن و همکاران، 2005) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-23 و آموس-23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که استرس اثر مستقیم معنادار و مثبتی بر سوء مصرف مواد داشت و معنای زندگی رابطه بین استرس و سوء مصرف مواد را به صورت جرئی میانجی گری کرد . نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که استرس می تواند یکی از عوامل پیش بینی کننده و مرتبط با سوء مصرف مواد باشد. همچنین، نداشتن معنا در زندگی به عنوان عاملی موثر در سوء مصرف مواد است که باید در درمان و پیشگیری از این اختلال مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی بر گرایش به مواد در مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی بر گرایش به مواد در مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش همه مردان تحت درمان نگهدارنده با متادون که به مجتمع خدماتی- حمایتی شهید ملت دوست وابسته به سازمان بهزیستی شهر تهران در سال ۱۳۹۸مراجعه کردند، بودند. از میان آن ها، نمونه ای به حجم ۴۵ نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل ( هر گروه ۱۵ نفر) قرار داده شدند. در ادامه پژوهش، 10 نفر از پژوهش خارج شدند. بدین ترتیب، در گروه طرح واره درمانی ۱۱ نفر، در گروه درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی ۱۳ نفر، و در گروه کنترل ۱۰ نفر باقی ماند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه گرایش به مواد استفاده شدکه توسط افراد هر سه گروه در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه تکمیل شد. گروه آزمایشی اول و دوم به ترتیب مداخله طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی را در ۱۷ جلسه ۴۵ تا ۶۰ دقیقه ای به صورت فردی دریافت کردند. گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد و فقط تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله درمانی در کاهش گرایش به مواد موثر بودند و این اثرات پس از پیگیری دو ماهه باقی ماندند. همچنین، بین اثربخشی طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در پایان درمان و پس از پیگیری دو ماهه تفاوت وجود داشت. درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در مقایسه با طرح واره درمانی در کاهش میزان گرایش به مواد اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که طرح واره درمانی و درمان فراتشخیصی یکپارچه اختلالات هیجانی در کاهش گرایش به مواد موثر هستند و می توانند مورد استفاده درمانگران قرار گیرند.
مقایسه حافظه کاری و زمان واکنش در افراد غیر ورزشکار، ورزشکار، و وابسته به هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش مقایسه حافظه کاری و استروپ معنایی در افراد غیر ورزشکار، ورزشکار، و وابسته به هروئین بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. ۴۵ مرد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه غیر ورزشکار، ورزشکار، و وابسته به هروئین قرار گرفتند. شرکت کنندگان از طریق ابزارهای عصب-روان شناختی که استروپ معنایی و حافظه کاری را مورد سنجش قرار می دهند، ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه افراد ورزشکار، غیر ورزشکار، و وابسته به هروئین در متغیر حافظه کاری و استروپ معنایی تفاوت معنی داری وجود داشت. به صورتی که، هر دو گروه غیر ورزشکار و ورزشکار نسبت به گروه وابسته به هروئین عملکرد بهتری داشتند. همچنین، بین دو گروه غیر ورزشکار و ورزشکار تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: ورزش و فعالیت بدنی متوسط با کنترل توجه برتر برای جلوگیری از حواس پرتی در موقعیت های تداخلی موجب بهبود توجه، سرعت شناختی، و حافظه کاری می شود. در مقابل، افراد دارای اختلال مصرف مواد مخدر دارای نقایص شناختی متوسط هستند.
مدل یابی گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس هیجان خواهی با میانجی گری بدتنظیمی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : مصرف مواد یک عامل خطرناک در میان نوجوان است. پژوهش حاضر با هدف مدل یابی گرایش به مصرف مواد مخدر بر اساس هیجان خواهی با میانجیگری بدتنظیمی هیجان (تحلیل مسیر) انجام گرفت. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه مدارس دولتی شهر اردبیل در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل داد. از بین این جامعه، نمونه ای به حجم 200 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و آن ها به پرسش نامه گرایش به مصرف مواد وید و بوچر (1992)، هیجان خواهی زاکرمن و همکاران (1980) و دشواری در تنظیم هیجان گراتز و همکاران (۲۰۰۴) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-25 و لیزرل 8/8 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گرایش به مصرف مواد با نمره کل بدتنظیمی هیجان و نمره کل هیجان خواهی و مؤلفه های آن شامل تجربه طلبی، ماجراجویی، و گریز از بازداری ارتباط مثبت معناداری داشت. همچنین، بدتنظیمی هیجان با نمره کل هیجان خواهی و مؤلفه های آن ارتباط مثبت معناداری داشت. شاخص های برازش مدل نیز تأثیر هیجان خواهی بر گرایش به مصرف مواد را با میانجیگری بدتنظیمی هیجان تأیید کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش برگزاری کارگاه های آموزشی جهت آگاه سازی از عوارض اعتیاد و مدیریت و کنترل هیجانات برای نوجوانان توسط مشاوران مدارس و برنامه ریزان سلامت روان پیشنهاد می شود.
اثربخشی آموزش متمرکز بر شفقت خود بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه حاضر با هدف اثربخشی آموزش متمرکز بر شفقت خود بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد انجام گرفت. روش : طرح پژوهشی حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه ای به حجم 50 نفر از افراد وابسته به مواد به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش، آموزش مبتنی بر شفقت خود را طی 10 جلسه 90 دقیقه ای یکبار در هفته دریافت نمودند. ابزار جمع آوری داده ها مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که آموزش متمرکز بر شفقت خود به طور معناداری باعث کاهش عاطفه منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد شد و این تغییرات در دوره پیگیری نیز ماندگار بود. نتیجه گیری : نتایج گویای اثربخشی آموزش متمرکز بر شفقت خود بر کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد بود. بنابراین، می توان از آموزش متمرکز بر شفقت خود در کاهش عواطف منفی و بهبود کیفیت زندگی در افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
مقایسه پریشانی روان شناختی، تکانشگری و تیپ شخصیتی D بین دانشجویان دارای نگرش مثبت و منفی به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه پریشانی روان شناختی، تکانشگری و تیپ شخصیتی D بین دانشجویان دارای نگرش مثبت و منفی به اعتیاد بود. روش: پژوهش حاضر یک طرح علّی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری شامل همه دانشجویان کارشناسی دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 97-1396 بود. از بین آن ها، نمونه ای به حجم 305 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. از بین این نمونه انتخاب شده، 50 نفر به عنوان افراد دارای نگرش مثبت به اعتیاد و 50 نفر به عنوان افراد دارای نگرش منفی به اعتیاد به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه نگرش نسبت به اعتیاد و مواد مخدر، پرسش نامه افسردگی، اضطراب و استرس- 21 ، مقیاس تکانشگری بارت، و پرسش نامه تیپ شخصیتی D استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره (مانووا) تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دانشجویان دارای نگرش مثبت و منفی به اعتیاد در رابطه با افسردگی، اضطراب، تکانشگری کلی و مولفه های آن (تکانشگری بی برنامگی، تکانشگری حرکتی، تکانشگری شناختی)، تیپ شخصیتی D کلی و مولفه های آن (عاطفه منفی و بازداری اجتماعی) تفاوت معناداری وجود داشت. در کل، دانشجویانی که نگرش مثبتی در مورد اعتیاد داشتند، نمرات بالاتری در این متغیرها کسب کردند. اما در مولفه ی استرس بین دو گروه یاد شده تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: نگرش مثبت به اعتیاد با سطوح بالای اضطراب، افسردگی، تکانشگری، و تیپ شخصیتی D که در مصرف مواد نقش دارند، مرتبط می باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود که مراکز مشاوره و سلامت روان دانشگاه ها در راستای تغییر نگرش دانشجویان نسبت به اعتیاد و شناسایی دانشجویان دارای پریشانی روانشناختی و تکانشگری اقدام به اجرای کارگاه های پیشگیری از اعتیاد برای دانشجویان نمایند.
اثربخشی درمان خانواده محور بر نگرش به مصرف مواد در دانش آموزان دختر با اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد و اعتیاد از مشکلات جدی دنیای امروز هستند و گرایش زیاد به مصرف مواد در نوجوانان توجه پژوهشگران و درمانگران را به خود جلب کرده است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان خانواده محور بر نگرش به مصرف مواد دانش آموزان دختر با اختلال مصرف مواد بود. روش : در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. بر این اساس، چهار خانواده و دختران نوجوان آن ها که اختلال مصرف مواد داشتند، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. درمان خانواده محور در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری انجام شد و نوجوانان به پرسش نامه نگرش سنج مواد مخدر پاسخ دادند. داده ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا (RCI) و فرمول درصد بهبودی تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که درمان خانواده محور باعث کاهش معنی دار نگرش مثبت به مواد مخدر 30/93 بهبودی) شد. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد که درمان خانواده محور می تواند برای تغییر چرخه ناکارآمد سیستم خانواده و کاهش نگرش مثبت به مصرف مواد در نوجوانان مؤثر باشد و درمانگران می توانند از این روش درمانی برای بهبود اختلال مصرف مواد استفاده کنند.
مواد روانگردان نوظهور: مرور سیستماتیک کانابینوییدهای سنتزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، ظهور کانابینوییدهای سنتزی، تبلیغات فریبنده، و فروش در فضای مجازی موجب گرایش جوانان به مصرف آن ها شده است. دفتر مقابله با جرم و مواد مخدر سازمان ملل شیوع مصرف این ترکیبات را چالش مهم جهان در خصوص سلامت عمومی اعلام نموده است. هدف تحقیق حاضر مرور سیستماتیکِ کانابینوییدهای سنتزی بود. روش : این مطالعه توصیفی-کتابخانه ای از نوع مروری سیستماتیک بود که در بازه زمانی 1980 تا 2019 با استفاده از همه مقالات چاپ شده در پایگاه داده های الکترونیک شامل Cochrane Database Systematic ، Google Scholar ، Embase ، Medline ، Scopus ، Reviews ، و Proquest و همچنین منابع داخلی نظیر Iranmedex ، Irandoc ، و SID صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که کانابینویید های سنتزی تاثیرات مشابه و قوی تری نسبت به تی اچ سی موجود در محصولات شاهدانه دارند و تعداد معدودی از آن ها کاربرد پزشکی یافته اند. کانابینوییدهای سنتزی اعتیادآورتر و مضرتر از محصولات شاهدانه هستند وگزارش های متعددی از مرگ ناشی از مصرف بیش از حد کانابینوییدهای سنتزی در افراد مصرف کننده منتشر شده است. کشورهای پیشرفته ای نظیر ایالات متحده آمریکا، کشورهای عضو اتحادیه اروپا، ژاپن، چین، روسیه، ترکیه و غیره کانابینوییدهای سنتزی و محصولات حاوی آن ها را در قوانین داخلی خود غیرقانونی یا تحت کنترل قرار داده اند. نتیجه گیری : کانابینوییدهای سنتزی و محصولات حاوی آن ها اعتیادآور و تهدیدی برای سلامت و امنیت عمومی هستند. خلاء قانونی در کشور و ممنوع شدن آن ها در کشورهای مختلف، تولید صنعتی و فروش ارزان آن ها در فضای مجازی، می تواند احتمال جایگزینی کانابینوییدهای سنتزی با محصولات شاهدانه را افزایش دهد. بنابراین، نیاز مبرم به بررسی و وضع قوانین مقابله ای با کانابینوییدهای سنتزی در کشور وجود دارد.
مدل یابی رابطه بین دین داری و جو عاطفی خانواده با خودکارآمدی ترک اعتیاد با توجه به نقش میانجی معنای زندگی در زنان وابسته به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش مدل یابی رابطه بین دین داری و جو عاطفی خانواده با خودکارآمدی ترک اعتیاد با توجه به نقش میانجی معنای زندگی در زنان وابسته به مواد مخدر بود. روش: روش پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری را همه زنان وابسته به مواد مخدر مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر اهواز در سال 1398 تشکیل دادند. از میان آن ها، تعداد 149 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه خودکارآمدی ترک اعتیاد، مقیاس دین داری، پرسش نامه جو عاطفی خانواده، و پرسش نامه معنای زندگی را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که دین داری اثر مستقیم معناداری بر خودکارآمدی ترک اعتیاد داشت. درحالی که، جو عاطفی خانواده اثر مستقیم معناداری بر خودکارآمدی ترک اعتیاد نداشت. دین داری و جو عاطفی خانواده به شکل معناداری با معنای زندگی مرتبط بودند. معنای زندگی به نوبه خود با خودکارآمدی ترک اعتیاد رابطه معناداری داشت. همچنین، اثرات غیرمستقیم دین داری و جو عاطفی خانواده بر خودکارآمدی ترک اعتیاد از طریق نقش میانجی معنای زندگی معنادار بود. نتیجه گیری: براساس نتایج می توان گفت که دین داری، جو عاطفی خانواده، و معنای زندگی متغیرهای مهمی هستند که باید در برنامه های درمانی برای ترک اعتیاد مورد توجه قرار گیرند .
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر خود شفقت ورزی و خودانتقادی افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : اختلال مصرف مواد یکی از اختلال های مزمن و ناتوان کننده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر خودشفقت ورزی و خودانتقادی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی انجام شد. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. 30 نفر از افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد گرانمهر و گام نو شهر مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار داده شدند. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه تحت درمان پذیرش و تعهد قرار گرفتند، اما شرکت کنندگان گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نکردند. شرکت کنندگان به مقیاس خودشفقت ورزی و خودانتقادی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین افراد گروه آزمایش و کنترل در متغیرهای خودشفقت ورزی و خودانتقادی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر، درمان پذیرش و تعهد در افزایش خودشفقت ورزی و کاهش خودانتقادی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی مؤثر بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که درمانگران و سایر متخصصان بهداشت روان می توانند از درمان پذیرش و تعهد برای بهبود خودشفقت ورزی و خودانتقادی در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد افیونی استفاده کنند.
مدل یابی سیستم های مغزی رفتاری و بدتنظیمی هیجان با آسیب پذیری روانی در افراد وابسته به مواد در حال بهبودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی مدل یابی بین سیستم های مغزی رفتاری و بدتنظیمی هیجان با آسیب پذیری روانی در افراد وابسته به مواد در حال بهبودی انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه افراد وابسته به مواد در حال بهبودی در مراکز اقامتی (میان مدت و بلندمدت) تحت پوشش سازمان بهزیستی شهر گرگان در سال 1398 بود. در این پژوهش، با توجه به تعداد 19 متغیر مشاهده شده و تخصیص ضریب 10 برای هر متغیر، 250 نفر به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه آسیب پذیری روانی، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان، و پرسش نامه سیستم های مغزی رفتاری بودند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد که سیستم های مغزی رفتاری و بدتنظیمی هیجان رابطه معنی داری با آسیب پذیری روانی داشتند. همچنین، بدتنظیمی هیجان در رابطه بین سیستم های مغزی رفتاری و آسیب پذیری روانی نقش میانجی داشت. مدل پژوهش تایید شد و 66 درصد از واریانس آسیب پذیری روانی توسط سیستم های مغزی رفتاری و بدتنظیمی هیجان تبیین شد. نتیجه گیری: این پژوهش تاکیدی بر نقش عوامل شناختی و هیجانی در میزان آسیب پذیری روانی افراد وابسته به مواد ارائه داد که می تواند برای درمان گران در جهت کاهش آسیب پذیری روانی با توجه به مولفه های بدتنظیمی هیجان و سیستم های مغزی رفتاری تلویحات کاربردی داشته باشد.
اثر بخشی مداخله شناختی-رفتاری به عنوان مکمل درمان های نگهدارنده بر پیشگیری از عود و بهبود نشانه های اختلالات روانی بیماران وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد نوعی آسیب اجتماعی است که اختلالات روانی و جسمانی گسترده ای دارد و هزینه های زیادی را به جوامع تحمیل می کند. این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی مداخله ی غیر دارویی شناختی-رفتاری به عنوان مکمل درمان های نگهدارنده بر پیشگیری از عود و بهبود نشانه های اختلالات روانی بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد مخدر افیونی در شهر تبریز انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. به همین منظور، تعداد 60 نفر از مردان مبتلا به سوءمصرف مواد مخدر افیونی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. شرکت کنندگان به مقیاس پیش بینی پذیری بازگشت به مصرف مواد و پرسش نامه ی چک لیست نشانه های اختلالات روانی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان شناختی- رفتاری بر پیشگیری از عود موثر بود. همچنین، مداخله شناختی-رفتاری بر بهبود نشانه های اختلالات روانی بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد مخدر افیونی موثر بود . نتیجه گیری : با توجه به اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر بهبود افراد مبتلا به سوءمصرف مواد، این مداخله می تواند مورد استفاده درمان گران و مشاوران برای درمان این گروه از بیماران قرار گیرد.
رابطه حساسیت پردازش حسی و سبک های پردازش اطلاعات با نشانگان بالینی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش حساسیت پردازش حسی و سبک های پردازش اطلاعات در پیش بینی نشانگان بالینی در افراد وابسته به مواد بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی –همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهر تبریز بود. از بین آن ها، 290 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس شخص با حساسیت حسی بالا، پرسش نامه خردگرایی- تجربه گرایی، و چک لیست نشانه های اختلالات روانی استفاده شد. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفه های حساسیت پردازش حسی و شاخص های مرضی مانند شاخص شدت کلی، مجموع نشانه های مثبت و شاخص ناراحتی نشانه های مثبت رابطه مثبت معنادار وجود داشت، اما بین سبک پردازش اطلاعات منطقی و شاخص های مرضی مذکور رابطه منفی معنادر وجود داشت. رابطه معناداری بین پردازش اطلاعات تجربه ای و شاخص های مرضی وجود نداشت. نتایج نشان داد که حساسیت پردازش حسی و پردازش اطلاعات منطقی 38 درصد از واریانس شاخص های مرضی شدت کلی، 32 درصد مجموع نشانه های مثبت، و 22 درصد ناراحتی نشانه های مثبت را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که حساسیت پردازش حسی و سبک های پردازش اطلاعات از پیشایندهای آسیب شناختی نشانگان بالینی در افراد وابسته به مواد هستند.