مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر در استان های ایران بود. روش: جامعه آماری پژوهش 31 استان کشور براساس داده های سال 1394 می باشد. مدل به کاربرده شده جهت تحلیل داده ها، پرومته، آماره موران جهانی و بیضی انحراف معیار بود. یافته ها: استان ایلام و تهران با کسب امتیاز 736/0 و 803/0- از نظر جرائم مرتبط با مواد مخدر در بهترین و بدترین شرایط قرار دارند. تحلیل فضایی مدل موران جهانی نشان می دهد که شاخص های قاچاقچیان و عوامل توزیع کننده، معتاد و مصرف کننده، شیشه، کوکائین، آمپول و قرص های روان گردان و مواد پیش ساز دارای الگو توزیع تصادفی و شاخص های سایر مواد، گراس، حشیش، تریاک و شیره تریاک، مرفین، هروئین و اتباع بیگانه دارای الگو توزیع خوشه ای هستند. همچنین نتایج حاصل از آزمون بیضی انحراف معیار نشان از جهت توزیع جنوب شرقی– شمال غربی دارد. نتیجه گیری: ارزیابی و تحلیل فضایی جرائم مرتبط با مواد مخدر حاکی از این واقعیت می باشد که استان های مرزی و تهران به عنوان پایتخت کشور بیشتر در معرض جرائم مواد مخدر قرار دارند.
تحلیل محتوای مطالب رسانه های چاپی در امر کنترل و مقابله با مواد مخدر در ایران (روزنامه های اطلاعات و ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : این تحقیق با هدف تحلیل محتوای روزنامه ها در امر کنترل و مقابله با مواد مخدر درایران انجام شد. روش : تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از تحلیل محتوا انجام شد. در جامعه آماری تحقیق (روزنامه های اطلاعات و ایران) برای تحلیل محتوای مقالات و گزارش های تحلیلی روزنامه ها، از 20 گویه محتوایی استفاده شد. هریک از این گویه ها به گزینه های مختلفی تقسیم شدند. یافته ها : طبقه بندی اخبار پوشش داده شده در این روزنامه ها بیانگر این است که انعکاس خبری روزنامه ها در مورد مواد مخدر بیشتر مربوط به قاچاق کلان مواد مخدر، نهادهای مبارزه با مواد مخدر، پیشگیری و درمان و اعتیاد و گروه های قربانی بوده است. بازنمایی این دو روزنامه از مسائل اعتیاد و مواد مخدر در جامعه چندان منطبق با واقعیات اجتماعی این حوزه نبوده است. نتیجه گیری: بازنمایی موضوعات مواد مخدر در روزنامه های ایران و اطلاعات تقریبا مشابه بوده است. تفاوت ها بیشتر مربوط به اهداف رسانه ای هر یک از این روزنامه ها بوده است. روزنامه ایران به عنوان رسانه ی رسمی دولت در انعکاس اخبار مربوط به مواد مخدر عمدتا بر حوزه های رسمی تاکید داشته و در مقابل روزنامه اطلاعات برخی از ابعاد اجتماعی مثل مجازات قاچاقچیان یا قاچاق کلان مواد مخدر را بیشتر پوشش داده است.
نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد: بررسی نقش میانجی عاطفه منفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش جو عاطفی خانواده در گرایش به مصرف مواد با توجه به نقش میانجی عاطفه منفی انجام شد. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه تحقیق شامل دانشجویان دانشگاه فرهنگیان پردیس شهید بهشتی مشهد در سال تحصیلی 1397-1396 بود که تعداد ۴۰۰ نفر (۳۱۱ دانشجوی مرد و ۸۹ دانشجوی زن) از آن ها به عنوان نمونه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی برگزیده شدند. از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد (میرحسامی، ۱۳۸۸)، جو عاطفی خانواده (برن، ۱۹۶۴) و عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) استفاده شد. اطلاعات با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معدلات ساختاری و به کمک نرم افزارهای ۱۸ SPSS و ۲۱ AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد عاطفه منفی نقش میانجی در ارتباط جو عاطفی خانواده با گرایش به مصرف مواد دارد. همچنین شاخص های برازش، در دامنه های مورد قبول می باشند. با توجه به این مطالب، مدل نهایی تحقیق دارای برازش می باشد. نتیجه گیری: با توجه به نقش جو عاطفی خانواده و عاطفه منفی در پیش بینی اعتیاد می توان از نتایج موجود در جهت آموزش خانواده ها و مداخلات پیش گیرانه در مراکز آموزشی با برگزاری کارگاه های آموزشی مناسب استفاده کرد.
نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک، افیون و سیگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان در افراد مبتلا به اختلال مصرف مواد محرک، افیون و سیگاری بود. روش : در قالب یک طرح علی-مقایسه ای از بین مراجعه کنندگان مبتلا به مصرف مواد محرک، افیون و سیگاری به صورت در دسترس شامل 45 بیمار مبتلا به افیون و 45 بیمار مبتلا به محرک و 45 بیمار مبتلا به سیگاری انتخاب شدند و توسط پرسش نامه های انتخاب پاداش (کربای، پرتی و بیکل، 1999) و فرم کوتاه راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان (حسنی، 1390) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل تابع تشخیصی استفاده شد. یافته ها : نتایج تابع تشخیصی با دو متغیر انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان توانست 93/3 درصد افراد مواد محرک، 88/9درصد افراد مواد افیونی و 86/4 درصد افراد سیگاری را درست گروه بندی کند؛ به عبارت دیگر به صورت کلی 89/6 درصد کل شرکت کنندگان درست طبقه بندی شدند. نتیجه گیری : در تفکیک و تشخیص سه گروه مواد محرک، افیون و سیگاری، متغیر انقطاع پاداش تاخیری و راهبردهای نظم جویی شناختی هیجان سهم معناداری داشتند، بنابراین در برنامه های پیشگیری و درمان مرتبط با این سه اختلال پیشنهاد می شود به این عوامل توجه ویژه ای شود.
مدل علی روابط بین شیوه های فرزند پروری، سبک های دلبستگی و خودتنظیمی در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین روابط علی شیوه های فرزندپروری، سبک های دلبستگی و خودتنظیمی در افراد وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 449 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از جامعه آماری معتادان مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان ارومیه، انتخاب شدند. پرسش نامه های سبک های والدینی، خودتنظیمی و سبک های دلبستگی اجرا شد. داده های جمع آوری شده با ارائه دو مدل، به روش تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند . یافته ها : نتایج نشان دادند که در مدل پدران و مادران سبک های والدینی استبدادی و بی اعتنا اثر منفی و سبک های اقتداری و آزادگذار اثر مثبت (0/001>p ) بر خودتنظیمی داشتند. در هر دو مدل سبک های اقتداری و آزادگذار اثر مثبت بر سبک دلبستگی ایمن داشتند (0/001>p ) ؛ اثر سبک استبدادی و بی اعتنا در مدل پدارن بر سبک دلبستگی ایمن معنی دار نبود؛ ولی در مدل مادران اثر منفی داشت (0/05>p )؛ اثر سبک آزادگذار بر سبک دلبستگی ایمن در هر دو مدل منفی، اثر سبک تربیتی بی اعتنا بر سبک ناایمن نیز در هر دو مدل مثبت بود (0/001>p ) ؛ اثر سبک استبدادی در هر دو مدل معنادار نبود. همچنین اثر سبک اقتداری بر سبک ناایمن در مدل پدران منفی (0/001>p ) و در مدل مادران معنادار نبود؛ اثر دلبستگی ناایمن بر خودتنظیمی در هر دو مدل منفی (0/001>p ) و اثر سبک دلبستگی ایمن بر خودتنظیمی در هر دو مدل معنادار نبود. نتیجه گیری: دلبستگی ناایمن میانجی معنادار بین سبک های تربیتی والدین و خودتنظیمی معتادان به دست آمد. سبک های والدینی اقتداری و آزادگذار با کاهش دلبستگی ناایمن در معتادان، موجب افزایش خودتنظیمی در آنان شده و سبک والدینی استبدادی با افزایش دلبستگی ناایمن در معتادان، موجب کاهش خودتنظیمی در آنان می شود.
نقش الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های دلبستگی در پیش بینی آمادگی به اعتیاد در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های دلبستگی در پیش بینی سوءمصرف مواد در جوانان انجام شد. روش: روش پژوهش مورد استفاده توصیفی از نوع همبستگی بود . جامعه ی آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 96-1395 بود که نمونه ای به حجم 380 نفر به صورت خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. سه پرسش نامه ی الگوهای ارتباطی خانواده، دلبستگی بزرگسالان هازن و شیور و مقیاس آمادگی برای اعتیاد مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم فزار spss-19 انجام گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای الگوهای ارتباطی خانواده و سبک های دلبستگی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه دارند. نتیجه گیری: با توجه به نقش متغیرهای فوق در پیش بینی گرایش به اعتیاد در جوانان، می توان از نتایج پژوهش حاضر در برنامه های پیشگیری و درمان اعتیاد به عنوان متغیرهای تأثیرگذار استفاده کرد .
رابطه استرس ادراک شده و شدت وابستگی به مواد: نقش واسطه ای معنویت، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای معنویت، حس انسجام و راهبردهای مقابله ای در رابطه بین استرس ادراک شده و شدت وابستگی به مواد است. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی بود. نمونه ی آماری پژوهش شامل 200 نفر مردان مصرف کننده مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان مینودشت می باشند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته شاخص شدت اعتیاد و پرسش نامه های شدت استرس ادراک شده، حس انسجام، معنویت استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و LISREL و با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مدل ساختاری پژوهش با داده های تجربی برازش کافی ندارد و تنها متغیر معنویت و راهبرد مقابله ای متمرکز بر هیجان در رابطه بین استرس و شدت وابستگی به مواد میانجی گری می کردند. نتیجه گیری: اهمیت بعد معنوی به عنوان عامل حفاظت کننده افراد در برابر استرس و جلوگیری از رفتارهای سوءمصرف مواد باید بخش مهمی از برنامه های درمان سوءمصرف مواد باشد.
اثر بخشی درمان پیشگیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی اجتماعی و پیشگیری از عود در مصرف کنندگان شیشه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان پیشگیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی اجتماعی و پیشگیری از عود در مصرف کنندگان شیشه انجام شد. روش: در طرح نیمه آزمایشی 40 نفر مراجع با تشخیص اختلال سوءمصرف شیشه که دوره سم زدایی را با موفقیت به پایان رسانده بودند، با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت ده هفته و هر هفته یک جلسه گروهی تحت درمان ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه گواه در طول این مدت درمانی دریافت نکردند. پرسش نامه بهزیستی اجتماعی کیز (1998) و نیز آزمایش مورفین پیش از شروع درمان، و پس از آن انجام شدند. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه در بهزیستی اجتماعی در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج آزمون مجذور خی نشان داد بین فراوانی بازگشت در دو گروه تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد درمان پیشگیری از بازگشت بر پایه ی ذهن آگاهی در افزایش بهزیستی اجتماعی و پیشگیری از عود در مصرف کنندگان شیشه موثر است.
تاثیر مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه در مردان تحت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مصرف شیشه کارکردهای مغزی و شناختی را مختل می کند و ولع شدیدی در مصرف کننده ایجاد می کند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس در تغییر منبع کنترل و کاهش ولع و گرایش به مصرف شیشه انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از بین مردان معتاد به شیشه تحت درمان در کلینیک ترک اعتیاد در شهر رشت 20 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی و مساوی در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس4 جلسه گروهی برای آزمودنی های گروه آزمایش اجرا شد و برای گروه کنترل هیچ برنادر گروه آزمایش انجام شد. در پایان منبع کنترل، ولع مصرف و تمایل به اعتیاد در هر دو گروه دوباره اندازه گیری شد (پس آزمون) و داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس می تواند منبع کنترل مصرف کنندگان شیشه را تغییر دهد و ولع مصرف و تمایل به اعتیاد را کاهش دهد (01/0>P). نتیجه گیری: نتایج پژوهش شواهدی را پیشنهاد می کند که مداخلات مبتنی بر الگوی ماتریکس روش آموزشی- درمانی مناسبی برای تغییر منبع کنترل و کاهش ولع مصرف و تمایل به مصرف شیشه باشد.
بررسی و مقایسه تکانشگری شناختی و توانایی برنامه ریزی در افراد مبتلا و غیرمبتلا به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سوءمصرف مواد با مجموعه ای از بدکارکردی های اجرایی مغز همراه است که پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارکردهای اجرایی تکانشگری شناختی (تصمیم گیری و بازداری پاسخ) و برنامه ریزی در افراد معتاد و بهنجار صورت گرفت. روش: روش پژوهش مطالعه حاضر از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل تمامی معتادان بستری در مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل بودند که از اردیبهشت تا تیر ماه سال 1396 به مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش حاضر شامل 60 نفر از افراد مذکور بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. همچنین 60 فرد غیرمعتاد که به لحاظ سن، سطح تحصیلات و وضعیت تاهل با گروه معتاد همتا بودند نیز از میان همراهان بیماران به شیوه در دسترس انتخاب شدند. هر دو گروه در آزمون قماربازی آیوا ( IGT )، آزمون برو/نرو ( GO/NO GO ) و برج لندن شرکت کردند. یافته ها : نتایج نشان داد که تکانشگری شناختی (تصمیم گیری و بازداری پاسخ) در افراد معتاد بیشتر و توانایی برنامه ریزی در آنان ضعیف تر از افراد غیرمعتاد است. نتیجه گیری: افراد وابسته به مواد مخدر نسبت به افراد عادی تصمیم گیری پرخطر، بازداری پاسخ کمتر و توانایی برنامه ریزی ضعیف تری دارند. بنابراین نقص در کارکردهای اجرایی با سوءمصرف مواد رابطه دارد.
پیش بینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی در معتادان در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی تنظیم شناختی هیجان در دو بعد سازگارانه و ناسازگارانه بر اساس باورهای فراشناخت و سبک های اسناد در معتادان در حال ترک بود. روش: جامعه تحقیق شامل افرادی بود که به یکی از مراکز درمان اعتیاد در شهر قدس (تحت درمان با متادون) در سال 1395 مراجعه کرده بودند. تعداد ۱۶3 شرکت کننده سه پرسش نامه ی باورهای فراشناخت ولز، سبک های اسنادی سلیگمن و تنظیم هیجان گرانفسکی و همکاران را تکمیل کردند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد که دو مؤلفه باورهای فراشناخت، یعنی باورهای مثبت در مورد نگرانی و خودآگاهی هیجانی، توانستند به صورت مثبت راهکارهای سازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند؛ و سه مؤلفه سبک های اسنادی، یعنی اسناد شکست به عوامل درونی، و پایدار و کلی توانستند به صورت منفی راهکارهای تنظیم شناختی هیجان سازگارانه را پیش بینی کنند. همچنین راهکارهای تنظیم شناختی سازگارانه بر اساس اسناد موفقیت به عوامل درونی و کلی به صورت مثبت پیش بینی شدند. به علاوه باورهای مثبت در مورد نگرانی و نیاز به کنترل افکار، به ترتیب به صورت منفی و مثبت توانستند راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کنند. اسناد شکست به عوامل درونی، پایدار و کلی، به صورت مثبت راهکارهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان را پیش بینی کردند. همچنین اسناد موفقیت به عوامل پایدار به صورت مثبت تنظیم شناختی هیجان ناسازگارانه را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: باورهای فراشناخت و سبک های اسنادی نقش تعیین کننده ای در تبیین مولفه های تنظیم هیجانیِ شناختی معتادان در حال ترک با متادون دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به مواد مخدر در زنان و ارائه مدل با نرم افزارPLS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از مطالعه حاضر شناسایی عوامل مؤثر بر گرایش به مواد مخدر در زنان استان سمنان بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی_ پیمایشی و مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمام زنانی بود که تجربه مصرف مواد مخدر را داشتند و در مدت 6 ماه به کمپ ترک اعتیاد زنان استان سمنان مراجعه کرده بودند. نمونه آماری (54 نفر) به صورت نمونه در دسترس انتخاب و از نظر تعداد برابر با جامعه آماری بود. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه «میزان گرایش به اعتیاد» استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل و تبیین اجزاء مدل و روابط بین آن ها از نرم افزارهای SPSS22 و PLS2 Smart استفاده شد. یافته ها: پس از ارائه مدل و بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به مواد، «عوامل خانوادگی- محیطی» مهمترین عامل گرایش به مصرف بود و پس از آن «عوامل اجتماعی» و در نهایت «عوامل فردی» برگرایش به مواد اثرگذار بودند. نتیجه گیری: خانواده ناسالم، محیط ناسالم ایجاد می کند و زندگی کردن در چنین خانواده و محیطی، فرد را به سوی انحرافات اجتماعی و اعتیاد هدایت می کند. پیشنهاد می گردد که برنامه ریزان و سازمان های مسئول مبارزه با مواد مخدر بیش از سایر گروه ها برای نوجوانان، جوانان و زنان اهمیت ویژه ای قائل شوند. برای این مهم به تلاشی جدی برای سالم سازی محیط های اجتماعی از طریق ابزارهای فرهنگی و ارشادی به جای ابزارهای نظامی و اجباری نیاز است.
مقایسه اثربخشی روان نمایشگری و رفتار درمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی در زنان معتاد در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق مقایسه اثربخشی دو روش رفتار درمانی دیالکتیک و روان نمایشگری بر تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی در افراد دارای سابقه اعتیاد بود. روش: این مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون –پس آزمون با گروه گواه بود. بر روی 90 نفر از زنان بالای 20سال که در دوره ترک به سر می بردند، درسال 95 در اصفهان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل زنان دارای سابقه اعتیاد زندانی در بند نسوان زندان اصفهان سال 1395 می باشند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند در میان زنان دارای سابقه اعتیاد بود که به صورت فراخوان و داوطلبانه انجام گرفت. افراد به طور تصادفی به 3 گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه ) تقسیم شدند.گروه های آزمایش تحت آموزش با روش درمانی روان نمایشگری و دیالکتیک قرار گرفته و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. ابزارگردآوری اطلاعات، پرسش نامه های تحمل پریشانی و پرسش نامه محقق-ساخته حالت های هیجانی رفتاری مشکل آفرین بود. یافته ها: نتایج نشان داد روش های درمانی مورد استفاده در این مطالعه بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان معتاد اثربخش بوده است (001/0P<). همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد تفاوتی بین دو روش درمانی نبود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه حاضر، روش های درمانی روان نمایشگری و رفتار درمانی دیالکتیک بر تنظیم هیجان و تحمل پریشانی زنان معتاد موثر می باشد.
رابطه علی دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد با میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر آزمون الگوی رابطه علی دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی در دانش آموزان پسر سال دهم دبیرستان های شهر اهواز بود. در این مطالعه توصیفی- همبستگی، جامعه آماری را دانش آموزان پسر سال دهم دبیرستان های دولتی شهر اهواز تشکیل دادند که به روش تصادفی چند مرحله ای، ۳۶۴ دانش آموز از بین نواحی یک و سه شهر اهواز به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش از مقیاس سبک دلبستگی ناایمن سیمپسون (۱۹۹۰)، مقیاس هوش اخلاقی لنیک و کیل (۲۰۰۸)، سیاهه هیجان خواهی آرنت (۱۹۹۴) و مقیاس ایرانی آمادگی برای اعتیاد زرگر (۱۳۸۵) استفاده شد. ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل مسیر انجام گرفت. جهت آزمون روابط غیر مستقیم از آزمون بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد. یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بود. به طور کلی نتایج نشان داد که در کل نمونه تمامی ضرایب مسیر بین متغیرها از لحاظ آماری معنا دار بودند. همچنین، مسیرهای مستقیم دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی به هیجان خواهی نیز معنادار بودند. علاوه بر این، نتایج نشان داد مسیرهای غیر مستقیم دلبستگی ناایمن و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق هیجان خواهی معنا دار بودند. نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از نیکویی برازش خوبی برخوردار است و می تواند در شناخت عوامل تأثیرگذار در آمادگی به اعتیاد مفید باشد. همچنین، این مدل می تواند به مثابه الگویی مطلوب برای تدوین برنامه های پیشگیری از اعتیاد مثمر ثمر باشد.
شناسایی عوامل سازمانی اثرگذار بر آموزش کارآفرینی برای سازمان های مردم نهاد فعال در حوزه اعتیاد و محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد و محیط زیست در برنامه های توسعه ای مهم هستند. سازمان های مردم نهاد در روند توسعه پایدار نقش دارند. به تازگی فعالیت های کاهنده ی مصرف مواد مخدر با رویکرد حفظ محیط زیست و آموزش از طریق سمن ها اهمیت یافته است. مشارکت مردمی در توسعه کارآفرینی در حوزه محیط زیست و ممانعت از گسترش مواد مخدر نقش کلیدی دارد. روش: روش ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﮐﯿﻔﯽ اﺳﺖ. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته در جامعه آماری شامل متخصصان، خبرگان و مدیران سمن ها استفاده شد. ﺗﺤﻠﯿﻞ در ﺑﺨﺶ ﮐﯿﻔﯽ با استفاده از ﮐﺪﮔﺬاری باز و محوری و در ﺳ ﻪ ﻣﺮﺣﻠ ﻪ انجام پذیرفت. یافته ها: تعداد 80 ﻋﺎﻣﻞ فرعی و11 عامل محوری ﺷﻨﺎﺳﺎیﯽ ﺷﺪ: اهداف، قابلیت های مدیریتی، فرهنگ، منابع، سطح بلوغ فناوری آموزشی، فرآیندها، ارتباط با شبکه های بیرونی، ساختار، راهبردهای سازمانی، مدیریت دانش و روش های آموزشی. نتیجه گیری: شناسایی عوامل سازمانی باعث بهبود فرایندهای عملیاتی و بهینه شدن اثربخشی آموزش می گردد.