مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی روش درمانی نوروفیدبک همراه با دارودرمانی، در مقایسه با دارودرمانی تنها، بر شدّت اعتیاد، اضطراب، کیفیّت زندگی، سلامت روان، توجّه و تمرکز و عملکرد مغزی بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه بود. روش: به این منظور 100 نفر از بیماران وابسته به مادّه محرّک شیشه مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد، که تحت یکی از انواع دارودرمانی های ویژه اختلال وابستگی به مواد قرار داشتند، به شیوه در دسترس، انتخاب و بر اساس نمرات شدت اعتیاد همتا شده و پس از تکمیل پرسش نامه-های سنجش شدّت اعتیاد (ASI) و سلامت عمومی روان شناختی (GHQ-28) به تصادف در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 50 بیمار) قرار گرفتند. در مرحله درمان، کلیه این بیماران روان درمانی و دارودرمانی معمول خود را دنبال کرده و متعاقب آن گروه آزمایش علاوه بر روان درمانی، از 30 جلسه نوروفیدبک (5 جلسه در هفته) برخوردار شد و گروه گواه تنها درمان معمول خود را پی گرفت. پس از پایان 6 هفته درمان نوروفیدبک، کلیه بیماران هر دو گروه، به وسیله ابزارهای مذکور مورد سنجش مجدّد قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه آزمایش، در پایان دوره، به شکل معناداری بهبود بیشتری در متغیرهای شدت اعتیاد و سلامت روان شناختی داشتند. نتیجه-گیری: می توان گفت درمان نوروفیدبک برای کاهش شدت اعتیاد و افزایش بهبود سلامت روان بیماران وابسته به ماده محرک شیشه به کاربرد دارد.
مقایسه بهداشت روانی و کارایی خانواده بین خانواده های معتادان شرکت کننده و غیر شرکت کننده در جلسات گروه های خودیاری
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش حاضر مقایسه ی بهداشت روانی و کارایی خانواده، بین خانواده های معتادان شرکت کننده و غیر شرکت کننده در جلسات گروه های خانواده ی معتادان گمنام (نارانان) شهر کرمانشاه بوده است. روش: در این طرح علی-مقایسه ای تعداد30 نفر از بین اعضای خانواده های معتادان شرکت کننده در جلسات خانواده ی نارانان که به مدت یکسال یا بیشتر در این جلسات شرکت داشتند به روش تصادفی ساده انتخاب شد و تعداد 30 نفر دیگر از میان خانواده های دارای معتاد، که در این جلسات شرکت نکرده بودند و با بیمارشان به مراکز ترک اعتیاد مراجعه می کردند انتخاب شدند. پرسشنامه های سلامت عمومی و سنجش خانواده در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: بین خانواده های دارای معتاد شرکت کننده و غیر شرکت کننده در جلسات نارانان تفاوت معناداری در هر دو متغیر مشاهده شد. نتیجه گیری: شرکت در جلسات گروه های خانواده ی نارانان می تواند به ارتقاء بهداشت روانی و کارایی خانواده، در خانواده های معتادان کمک کند.
اعتیاد و سوء مصرف مواد: نقش افکار خودکار، راهبردهای مقابله و نوروزخویی در عود
حوزه های تخصصی:
اعتیاد نوعی بیماری است که با عودهای مکرر مشخص می شود. همان قدر که شناسایی عوامل مؤثر در اعتیاد و استفاده از آن ها در درمان ضرورت دارد، شناسایی عوامل مؤثر در عود دارای اهمیت است. هدف از این مطالعه بررسی نقش پیش بینی کننده افکار خودکار، راهبردهای مقابله و نوروزخویی در عود بود. روش: به این منظور 100 آزمودنی از طریق نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسشنامه های مربوط یه متغیرهای مورد مطالعه در اختیار آن ها قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد تنها عامل پیش بینی کننده معنادار در تعداد دفعات عود، نوروزخویی بود و میان انواع سبک های مقابله و افکار خودکار با عود و تعداد دفعات آن ارتباطی مشاهده نشد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که نوروزخویی بیشترین ارتباط را با تعداد دفعات عود دارد و لذا اعمال مداخله مناسب بر نوروزخویی می بایست تعداد دفعات عود را کاهش دهد.
هم وابستگی و رواسازی آزمون هم وابستگی اسپن-فیشر در زنان شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مقدماتی ماهیت پدیده هم وابستگی بر اساس ویژگی های زنان افراد معتاد به مواد مخدر و رواسازی آزمون هم وابستگی اسپن-فیشر بود. روش: به این منظور نخست آزمون اسپن-فیشر با استفاده از نمونه ای 507 نفری از زنان عادی مشهد هنجار شد. نمونه ای به حجم 204 نفر از زنان افراد معتاد که به همراه همسرانشان برای درمان به 33 مرکز خصوصی ترک اعتیاد در شهر مشهد مراجعه کرده بودند استفاده شد. یافته ها: نتایج ضمن تایید روایی و اعتبار آزمون اسپن-فیشر، تفاوت معناداری میان دو گروه هم وابسته و عادی از نظر اعتیاد والدین اشتغال نشان داد. بحث و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش ضمن تاکید بر نقش این متغیر، نشان داد هم وابستگی می تواند به عنوان یکی از عوامل مقاومت در برابر ترک اعتیاد و بهبود در نظر گرفته شود.
اثربخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط با جنس مخالف در معتادان
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی آموزش مهارت خودآگاهی بر کاهش رفتارهای پرخطر ارتباط با جنس مخالف در میان مردان معتاد است. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش معتادان مرد شهر کرمانشاه بود که با روش نمونه گیری در دسترس از چهار مرکز ترک اعتیاد انتخاب شدند. تعداد 40 نفر انتخاب و به روش تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (هرکدام 20 نفر) جایگزین شدند. آموزش گروهی مهارت خود آگاهی برای گروه آزمایشی اجرا شد. یک هفته بعد از اتمام جلسات از دو گروه پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: یافته ها نشان دهنده تفاوت معنادار میانگین رفتارهای پر خطر گروه آزمایش و گواه بود. نتیجه گیری: به نظر می رسد برای کاهش رفتار پر خطر جنسی در بین معتادان می توان از آموزش مهارت های خودآگاهی استفاده کرد.
مقایسه ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی در افراد معتاد و غیرمعتاد
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی در افراد معتاد و غیرمعتاد بود. روش: طرح پژوهش علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان کرج در زمستان سال 1390 بود. تعداد 100 نفر فرد معتاد و 100 نفر غیرمعتاد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گروه غیرمعتاد از نظر سن، جنس و تحصیلات با گروه معتاد همتا شده بودند. پرسشنامه های نئو و پرسشنامه ی مکانیزم های دفاعی در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین ترکیب خطی متشکل از مولفه های نئو و مکانیزم های دفاعی در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد؛ به این صورت که روان رنجورخویی و مکانیزم های دفاعی رشد نیافته و نورونیک در افراد معتاد، و ابعاد برون گرایی، گشودگی به تجربه، پذیرا بودن و وجدان و مکانیزم های دفاعی رشد یافته در افراد غیر معتاد بیشتر است. نتیجه گیری: بر اساس این یافته-ها می توان نتیجه گیری کرد که ویژگی های شخصیتی و مکانیزم های دفاعی از عوامل اصلی بروز، تشدید یا عود اعتیاد است.
رابطه سبک های دلبستگی و رفتارهای پرخطر
حوزه های تخصصی:
زندگی پرتنش کنونی، جوان را در معرض آسیب های گوناگونی قرار می دهد. هدف این پژوهش، تعیین نقش سبک های دلبستگی در رفتارهای پرخطر دانشجویان بود. روش: روش پژوهش از نوع همبستگی در مقوله طرح های توصیفی بود. تعداد 273 دانشجو به شیوه ی نمونه-گیری خوشه ای در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامه های دلبستگی بزرگسال کولینز و رید (1990) و رفتارهای پرخطر پاسخ دادند. یافته-ها: نتایج نشان داد که سبک دلبستگی ایمن با رفتارهای پرخطر رابطه ی منفی و سبک دلبستگی اضطرابی-دوسوگرا و اجتنابی با رفتارهای پرخطر رابطه ی مثبت دارند. نتیجه گیری: بنابراین آموزش خانواده ها در زمینه ی ایجاد روابط ایمنی بخش با فرزندان و نیز ارایه برنامه های افزایش دهنده ی امنیت دلبستگی می تواند حایز اهمیت فراوان باشد.