هدف : سوء مصرف مواد یک تهدید جدی و نگران کننده جامعه بشری است که درمان آن بدون توجه به عوامل مرتبط، زمینه ساز و تشدیدکننده آن امکان پذیر نیست. هدف پژوهش حاضر، مدل یابی ارتباط استرس و سوء مصرف مواد با میانجی گری معنای زندگی بود. روش: پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کل دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1398 بود که از میان آن ها تعداد 387 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان علاوه بر فرم اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش نامه های معنای زندگی (استگر و شین، 2010)، ارزیابی استرس دانشجویی (راس، نایبلینگ، و هکرت، 1999) و ابزار نمایش ساده برای سوء مصرف مواد و بیماری های روانی (وتن و همکاران، 2005) را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس-23 و آموس-23 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که استرس اثر مستقیم معنادار و مثبتی بر سوء مصرف مواد داشت و معنای زندگی رابطه بین استرس و سوء مصرف مواد را به صورت جرئی میانجی گری کرد . نتیجه گیری: پژوهش حاضر نشان داد که استرس می تواند یکی از عوامل پیش بینی کننده و مرتبط با سوء مصرف مواد باشد. همچنین، نداشتن معنا در زندگی به عنوان عاملی موثر در سوء مصرف مواد است که باید در درمان و پیشگیری از این اختلال مورد توجه قرار گیرد.