مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این تحقیق، توسعه نظریه های اعتیاد به منظور تفسیر و تحلیل کارآمدتر آن است. روش : روش تحقیق کیفی بود. از نسخه چارمزی نظریه زمینه ای برای تولید ایده ها و تفاسیر جدید استفاده شد. نمونه هدفمند و قضاوتی تحقیق شامل تعدادی از بهبود یافتگان با خودآگاهی بالا نسبت به تجربه اعتیاد و تعدادی از متخصصان مجرب حوزه اعتیاد بود. یافته ها : نتایج نشان داد اعتیاد یک سیستم پویاست. ساختاریابی آن بر اساس کارکردهای آن است. اعتیاد به عنوان یک سامانه مدیریت تنش های ناشی از تغییرات است. اعتیاد تغییرات بیرونی را به ساختاری پویا تبدیل کرده است. مواد به عنوان یک رسانه غیر زبانی و عام جدید است. کارایی و سرعت در شکل گیری ساختار کارکردی اعتیاد نقش دارند. اعتبار یافته ها مبتنی بر صلاحیت های تجربی و علمی مراجع اطلاع رسان و همسویی یافته های میدانی با تفاسیر جدید از نظریه های مهم جامعه شناسی است. نتیجه گیری : مصرف کنندگان مواد به کارکردهای ضربه گیر، تکمیلی و افزایشی مواد توجه داشته و سیستم اعتیاد پس از کژکارکردی سایرسیستم ها، برای برقراری تعادل پویا در نظام کلان اجتماعی ایفای کارکرد می نماید.
رابطه ساختاری صفات سه گانه تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون برازش مدل رابطه ساختاری صفات سه گانه تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد انجام گرفت. روش: نوع پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل همه دانشجویان دانشگاه ارومیه در سال تحصیلی 96-97 بود. تعداد 320 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و با استفاده از پرسش نامه های دوجین کثیف جوناسون و وبستر (2010) و استعداد اعتیاد زینالی (1393) ارزیابی شدند. یافته ها : نتایج نشان داد بین صفات سه گانه تاریک شخصیت و آسیب پذیری به اعتیاد رابطه مثبت وجود دارد. بالاترین همبستگی ها بین صفت ماکیاولیسم و مولفه خودمحوری، صفت جامعه ستیزی و مولفه انحراف از هنجارها، و صفت خودشیفتگی و مولفه خودنمائی مشاهده شد. همچنین مدل یابی معادله ساختاری نشان داد که رابطه ساختاری صفات تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد از برازش مناسب برخوردار است. نتیجه گیری : صفات سه گانه تاریک شخصیت با آسیب پذیری به اعتیاد رابطه دارند و می توانند آن را تحت تأثیر قرار دهند.
مقایسه اثربخشی درمان ماتریکس و واقعیت درمانی نوین گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی در مردان وابسته به مت آمفتامین تحت درمان با داروی بوپرنورفین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان ماتریکس و واقعیت درمانی نوین گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی در مردان وابسته به مت آمفتامین تحت درمان با داروی بوپرنورفین انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون –پس آزمون با گروه گواه بود . جامعه آماری پژوهش را مردان وابسته به مت آمفتامین، تحت درمان نگهدارنده با داروی بوپرنورفین مراجعه کننده خود معرف به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران در زمستان 1397 تشکیل می دادند. تعداد 45 نفر از جامعه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت کاملا تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه گمارده شدند. در هر سه گروه، پرسش نامه های تاب آوری کانر و دیویدسون و سازگاری اجتماعی بل به عنون پیش آزمون و پس آزمون اجرا شد. گروه نخست، در 14 جلسه درمان ماتریکس و گروه دوم، 8 جلسه واقعیت درمانی گروهی مبتنی بر تئوری انتخاب دریافت کردند. اما گروه سوم مداخله ای نداشتند و فقط تحت درمان نگهدارنده با داروی بوپرنورفین بودند. یافته ها: نتایج نشان داد درمان های ماتریکس و واقعیت درمانی بر تاب آوری و سازگاری اجتماعی بیماران اثربخش بود. همچنین تفاوت اثربخشی دو درمان معنادار بوده و درمان ماتریکس نسبت به واقعیت درمانی در هر دو متغیر اثربخشی بیشتری داشت. نتیجه گیری: با توجه به این که الگوی ماتریکس تلفیقی از برنامه های شناختی-رفتاری، مهارت های مقابله ای، آموزش خانواده و گروه های همیار می باشد، توصیه می شود به صورت گسترده در درمان بیماران وابسته به مت آمفتامین استفاده شود.
بررسی برازش مدل خطرپذیری نوجوانان ایرانی در زمینه اعتیاد با تأکید بر کارکرد خانواده و طرح واره های ناسازگار، تحمل پریشانی و تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی برازش مدل خطرپذیری نوجوانان ایرانی در زمینه اعتیاد با تأکید بر کارکرد خانواده و طرح واره های ناسازگار، تحمل پریشانی و تنظیم هیجان در بین دانش آموزان قم انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانانی که در سال تحصیلی 97-96 در مدارس متوسطه دوره دوم شهر قم مشغول به تحصیل بودند. با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 322 نفر از آن ها انتخاب شدند. پرسش نامه های تحمل آشفتگی سیمونز و گاهر (2005)، تنظیم هیجان گرنفسکی و همکاران (2001)، سنجش کارکرد خانواده اپشتاین و همکاران (1995)، طرح واره های ناسازگار اولیه یانگ (1994) و پذیرش اعتیاد وید و همکاران (1992) در گروه نمونه اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد کارکرد خانواده بر خطرپذیری اعتیاد رابطه مستقیم و به واسطه ی تنظیم هیجانی و تحمل پریشانی بر خطرپذیری اعتیاد تاثیر غیرمستقیم دارد. همچنین طرح واره های ناسازگار اولیه بر خطرپذیری اعتیاد رابطه مستقیم، و به واسطه تنظیم هیجانی بر خطرپذیری اعتیاد اثر غیرمستقیم داشته اما، طرح واره های ناسازگار اولیه به واسطه تحمل پریشانی بر خطر پذیری اعتیاد تاثیری ندارد. علاوه بر این، تحمل پریشانی و تنظیم هیجانی بر خطرپذیری اعتیاد تاثیر مستقیم دارد. به طور کلی چهار متغیر توانستند متغیر خطرپذیری به اعتیاد را در نوجوانان تبیین نمایند. نتیجه گیری: در این پژوهش با شناسایی تعدادی از متغیرهای روان شناختی مؤثر در گرایش دانش آموزان به مواد مخدر، لزوم توجه بیشتر به سلامت روان دانش آموزان و تدوین برنامه های پیشگیرانه و درمانی در این حوزه جهت کاهش شیوع اعتیاد و رفع تاثیرات مخرب آن ضروری به نظر می رسد.
اثربخشی رواندرمانی مثبت نگر بر کاهش ولع مصرف و پیشگیری از عود معتادان به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر کاهش ولع مصرف و پیشگیری از عود معتادان به مواد افیونی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع مطالعات نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران مرد معتاد به انواع مواد افیونی بستری برای ترک اعتیاد در بخش روان پزشکی بیمارستان شهید مدنی شهر خوی در پاییز سال 1397 بود. از این جامعه، نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به تصادف در گروه های آزمایش و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون پرسش نامه های سنجش ولع مصرف لحظه ای مواد و پیش بینی عود یا بازگشت را تکمیل نمودند. گروه آزمایش طی 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش های روان درمانی مثبت نگر قرار گرفتند. یافته ها : نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر منجر به تفاوت معنادار بین گروه ها در ولع مصرف لحظه ای (0/800 = 2 h )، و پیش بینی عود (0/622 = 2 h )، معتادان به مواد افیونی شده است. نتیجه گیری : می توان گفت: روان درمانی مثبت نگر بر کاهش ولع مصرف و پیشگیری از عود در معتادان به مواد افیونی موثر بوده و منجر به کاهش میانگین نمرات شرکت کنندگان گروه آزمایش در ولع مصرف لحظه ای و پیشگیری از عود نسبت به گروه گواه شده است.
پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی در دانش آموزان دورۀ دوم متوسطۀ شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر پیش بینی استعداد اعتیاد بر اساس خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی در دانش آموزان دورۀ دوم متوسطه شهر کرمانشاه بود. روش: روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعۀ آماری شامل دانش آموزان دورۀ دوم متوسطۀ شهر کرمانشاه بود. نمونه ای شامل 198 نفر به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای از میان آن ها انتخاب شد. شرکت کنندگان مقیاس تحول مثبت نوجوانی (گلدوف و همکاران، 2010)، پرسش نامۀ خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002) و استعداد اعتیاد (وید و بوچر، 1992) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج حاصل از رگرسیون همزمان نشان داد متغیرهای خودتنظیمی ارادی و تحول مثبت نوجوانی توان پیش بینی استعداد اعتیاد را دارند. نتیجه گیری: می توان با آموزش مهارت های خودتنظیمی و اجرای برنامه های ارتقا دهندۀ تحول مثبت نوجوانی گرایش افراد به اعتیاد را کاهش داد.
نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان انجام شد. روش: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان نوجوان شهر خوی در سال تحصیلی 98-1397 به تعداد 2472 نفر بودند. بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 350 دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسش نامه های شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین، مزاج تجدیدنظرشده و استعداد اعتیاد نوجوانان بود که در اردیبهشت سال 1398 توسط دانش آموزان و اولیای آن ها تکمیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که شیوه تربیتی مقتدر پدر و مادر و نمره مزاج فرزند با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه منفی و شیوه های تربیتی مستبد و بی اعتنا پدر و مادر و استعداد اعتیاد پدر و مادر با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه مثبت داشت. اما شیوه تربیتی سهل گیر پدر و مادر با استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان به طور کلی و هم در دخترها و پسرها رابطه معناداری نداشت. همچنین شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند با هم به طور معناداری توانستند 6/38 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان، 40/5 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان دختر و 46/6 درصد از تغییرات استعداد اعتیاد دانش آموزان پسر را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده نقش شیوه های تربیتی، استعداد اعتیاد والدین و مزاج فرزند در پیش بینی استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان بود. ضروری است که متخصصان و مسئولان بر اساس نقش و سهم متغیرهای مذکور برنامه هایی برای کاهش استعداد اعتیاد دانش آموزان نوجوان طراحی و اجرا کنند.
مقایسه اثربخشی تن آرامی و ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و عملکرد خانواده در سوءمصرف کنند گان مواد کندکننده پس از سم زادیی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی تن آرامی و ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و عملکرد خانواده در گروه مصرف کننده مواد کندکننده پس از سم زادیی بود. روش : این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون –پس آزمون-پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش بیماران مرد بودند که برای ترک مواد کندکننده به مرکز خصوصی ترک اعتیاد بیماران سرپایی وابسته به سازمان بهزیستی اهواز در سال 1397 مراجعه نمودند. از بین آن ها، 60 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و با روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه 20 نفره جایگزین شدند. گروه آزمایشی تن آرامی در طی 10 جلسه و گروه آزمایشی ذهن آگاهی در طی 8 جلسه 60 دقیقه ای به صورت گروهی تحت آموزش قرار گرفتند. پرسش نامه های تنظیم شناختی هیجان گارنفکسی و همکاران (2002) و عملکرد خانواده مک مستر (1998) پیش از آغاز درمان، و پایان جلسات درمان و همچنین مرحله پیگیری 3 ماهه پس از درمان اجرا شدند. یافته ها: نتایج نشان داد به کارگیری تن آرامی تدریجی و ذهن آگاهی در تنظیم شناختی هیجان و عملکرد خانواده موثر است و بین اثربخشی تن آرامی و ذهن آگاهی بر تنظیم شناختی هیجان و عملکرد خانواده در سوءمصرف کنند گان مواد کندکننده پس از سم زادیی تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری : با توجه به مولفه های مشترک دو روش استفاده از روش های ترکیبی مانند ذهن آگاهی مبتنی بر تن آرامی در درمان افراد سوءمصرف کننده پیشنهاد می شود.
پیش بینی ماندگاری و خروج از مداخلات درمانی اعتیاد بر اساس تکانشگری و هیجان خواهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ماندگاری و خروج از مداخلات درمانی اعتیاد بر اساس تکانشگری و هیجان خواهی انجام شد. روش : طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری معتادان شهرستان اردبیل بودند که در سال 1396 به یکی از مراکز ترک اعتیاد مراجعه کرده بودند. تعداد 349 نفر از آنان بر اساس جدول کرجسی و مورگان با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. از پرسش نامه های هیجان خواهی آرنت و تکانشگری بارات استفاده شد. یافته ها : نتایج تحلیل تابع تشخیص نشان داد تکانشگری (تکانشگری حرکتی، تکانشگری شناختی و بی برنامگی) و هیجان خواهی (تازگی و شدت) توان پیشبینی ماندگاری و خروج معتادان از مداخلات درمان اعتیاد را دارند. نتیجه گیری : بر اساس نتایج این مطالعه می توان گفت: ویژگیهای شخصیتی مانند تکانشگری و هیجان خواهی با ماندگاری در درمان همبستگی منفی دارد. هر چه مقدار این ویژگی ها در فرد معتاد کمتر باشد ماندگاری درمان بیشتر است. بنابراین در درمانگاه ها و کمپ ها لازم است تمرکز روان درمانی و مشاور بر کاهش تکانشگری و هیجان خواهی باشد.
اثربخشی آموزش و درمان فراشناختی براحساس انسجام وکیفیت زندگی همسران مردان مبتلا به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش و درمان فراشناختی بر احساس انسجام وکیفیت زندگی همسران مردان مبتلا به اعتیاد بود. روش : روش پژوهش نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و پیگیری 3 ماه بود . جامعه آماری شامل همسران مردان معتاد مراجعه کننده به مرکز درمان و بازتوانی اعتیاد دکتر معینی شهر گرگان از سال 1387 تا 1397 بود. با روش نمونه گیری در دسترس، 30 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15نفر) و گروه گواه (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش، آموزش و درمان فراشناختی افسردگی را در 8 جلسه دریافت نمودند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه احساس انسجام آنتونوفسکی (1987) و مقیاس کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی- فرم کوتاه (1996) استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان دادکه آموزش و درمان فراشناختی منجر به افزایش معنادار احساس انسجام (0/01 < P )، کیفیت زندگی کلی (0/05 < P )، سلامت جسمی (0/01 < P ) و سلامت محیطی (0/05 < P ) در همسران مردان معتاد شد. نتیجه گیری : آموزش و درمان فراشناختی با شناسایی و تعدیل شیوه های پردازش فکر، می تواند به عنوان مداخله ای سودمند درهمسران مردان معتاد به کارگرفته شود.
اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر رفتارهای خود آسیب رسان و عوامل محافظت کننده سوءمصرف مواد در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی بر رفتارهای خود-آسیب رسان و عوامل محافظت کننده سوءمصرف مواد در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت تهران بود. روش: روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری عبارت بود از: نوجوانان 17-13 سال در نوجوانان کانون اصلاح و تربیت در سال 1397 در تهران. نمونه نهایی شامل 24 دانش آموز پسر مقطع سوم متوسطه در کانون اصلاح و تربیت بود که به طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه (12 نفر) قرار گرفتند. جلسات آموزشی برای گروه آزمایش به مدت 8 جلسه (هفته ای یک بار هر جلسه 2 ساعت) برگزار شد. ابزار پژوهش سیاهه خود گزارشی خود-آسیب رسانی کلونسکی و گلن (2009) و پرسش نامه عوامل خطرساز و حفاظت کننده در برابر مصرف مواد بود. یافته ها: نتایج نشان داد برنامه آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش نمرات رفتارهای خود آسیب رسان، و نگرش به مصرف مواد، احساس افسردگی و هیجان خواهی و افزایش نمرات جرات مندی و خودکنترلی شد. نتیجه گیری : آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی روش موثری برای بهبود متغیرهای اثرگذار بر اعتیاد است. می توان در کارگروه های تخصصی و کارگاه های آموزشی و جلسات توانمندسازی، این روش را به کار گرفت.
اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون انجام گرفت. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون که به کلینیک های درمانی ترک اعتیاد شهر کرمانشاه در سال 1397 مراجعه کرده بودند. نمونه ی آماری 30 نفر که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر (آزمایش و گواه) گمارده شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش مهارت های مثبت اندیشی (خدایاری فرد، زندی، حاج حسینی و غباری بناب، 1395) دریافت کردند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه ی سرسختی روان شناختی اهواز کیامرثی، نجاریان و سهرابی زاده هنرمند (1377) بود. یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه از نظر سرسختی روان شناختی تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: می توان گفت آموزش مهارت های مثبت اندیشی بر افزایش سرسختی روان شناختی مردان وابسته به مواد تحت درمان متادون مؤثر است.
الگوی روابط ساختاری ولع مصرف بر اساس حساسیت به تقویت، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود با نقش میانجی خودکارآمدی ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: ولع مصرف مانع عمده ای برای درمان موثر اعتیاد به مواد است. پژوهش حاضر با هدف بررسی الگوی روابط ساختاری ولع مصرف بر اساس حساسیت به تقویت، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود با نقش میانجی خودکارآمدی ترک انجام شد. روش : پژوهش حاضر به روش همبستگی انجام شد. افراد وابسته به مواد (هروئین) که در نیمه دوم سال 1397 به مراکز ترک اعتیاد شهر اردبیل مراجعه کردند، جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 245 نفر از این افراد به شیوه نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب و به صورت انفرادی و در محل مرکز به پرسش نامه های ولع مصرف، حساسیت به تقویت، تحمل آشفتگی، دلسوزی به خود و خودکارآمدی ترک پاسخ دادند. یافته ها : نتایج ضریب همبستگی نشان داد ولع مصرف با حساسیت به پاداش و تنبیه ارتباط مثبت و با نمره کل تحمل آشفتگی و مؤلفه های آن و با نمره کل دلسوزی به خود و مؤلفه های (مهربانی به خود، انسانیت مشترک و ذهن آگاهی) و خودکارآمدی ترک رابطه منفی و با مؤلفه های (خودداوری، انزوا وهمدردی بیش ازحد) رابطه مثبت دارد. همچنین بین خودکارآمدی ترک و حساسیت به پاداش و تنبیه ارتباط منفی و با نمره کل تحمل آشفتگی و مؤلفه های آن و با نمره کل دلسوزی به خود و مؤلفه های (مهربانی به خود، انسانیت مشترک و ذهن آگاهی) رابطه مثبت و مؤلفه های (خودداوری، انزوا وهمدردی بیش ازحد) رابطه منفی دارد. شاخص های برازش مدل نیز، مسیر حساسیت به پاداش و تنبیه، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود به ولع مصرف را با میانجی گری خودکارآمدی ترک تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که حساسیت به پاداش و تنبیه، تحمل آشفتگی و دلسوزی به خود هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم با میانجی گری خودکارآمدی ترک می توانند با ولع مصرف ارتباط داشته باشند.
اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام بر توانمندسازی روان شناختی، مهارت های اجتماعی و کاهش ولع مصرف در معتادان کلینیک های ترک اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام بر توانمندسازی روان شناختی، مهارت های اجتماعی و کاهش ولع مصرف معتادان کلینیک های ترک اعتیاد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را بیماران تحت درمان با متادون کلینیک های ترک اعتیاد شهرمشهد در سال 1397 تشیل می دادند. تعداد30 نفر از جامعه به شیوه نمونه گیری هدفمند بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب و به شیوه تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. هر دو گروه پرسش نامه های توانمندسازی روان شناختی استروم و همکاران (1997)، پرسش نامه مهارت های اجتماعی ثورپ و همکاران (1939) و پرسش نامه ولع مصرف فرانکن و همکاران (2000) را تکمیل نمودند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 1 ساعتی به صورت 2 جلسه در هفته تحت آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام قرار گرفتند. گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمرات توانمندسازی روان شناختی و مهارت های اجتماعی گروه آزمایش به طور معنی داری بیش از گروه گواه و میانگین نمرات ولع مصرف کمتر بود. نتیجه گیری: آموزش مدیریت استرس به شیوه مایکن بام توانسته زمینه ساز کاهش ولع مصرف و افزایش توانمندسازی روان شناختی و مهارت های اجتماعی شود. بنابراین می تواند به عنوان یک روش اثر بخش در بهبود وضعیت بیماران تحت درمان اعتیاد مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی نقش واسطه ای طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق بررسی نقش میانجی گر طرحواره های ناسازگار اولیه در رابطه بین سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای در مراجعین به مراکز ترک اعتیاد شهرستان ابهر بود. روش: بدین منظور به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی تعداد 234 نفر از معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهرستان ابهر انتخاب شدند. پرسش نامه های سبک های دلبستگی (هازن و شیور، 1987)، سبک های مقابله ای فولکمن و لازاروس (1985)، طرحواره های ناسازگار اولیه (یانگ، 1998) در بین آن ها اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد طرحواره های ناسازگار اولیه به عنوان یک متغیر میانجی بین سبک های دلبستگی و سبک های مقابله ای عمل نمی نماید. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحلیل ضرایب نشان داد، با شناخت سبک های دلبستگی و طرحواره های ناسازگار اولیه و استفاده از سبک های مقابله ای می توان از ابتلا به اعتیاد جلوگیری نمود.