تحقیقات بازاریابی نوین
تحقیقات بازاریابی نوین سال دهم تابستان 1399 شماره 2 (پیاپی 37) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبالِ پاسخگویی به این پرسش است که آیا مشتریان در مراحل مختلف چرخه عمر رابطه خود با شرکت، ادراک یکسانی از مزایای رابطه ای ارائه شده شرکت ها دارند. مشتریان بانک کشاورزی در شهر تبریز برای جامعه آماری این پژوهش انتخاب شدند و تعداد 417 مشتری با تکمیل پرسشنامه، در پژوهش مشارکت کردند. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. روایی ابزارهای اندازه گیری به سه روش روایی محتوا، روایی همگرا و روایی واگرا تأیید شد و پایایی آنها با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی مرکب و میانگین واریانس تبیین شده، تصدیق شد. تحلیل آماری داده های به دست آمده به وسیله تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل واریانس یک طرفه انجام شد. به منظورِ اطمینان از کفایت داده ها برای انجام تحلیل عاملی، از شاخص کایزر میر الکین و آزمون بارتلت استفاده شد. نتایج آزمون فرضیه ها به روشِ تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد انواع سه گانه منافع رابطه درک شده در سطوح مختلف رابطه مشتری، یکسان نیست و تفاوت آنها ازنظر آماری معنادار است. منافع ادراک شده از برنامه های مالی بازاریابی رابطه مند در مرحله توسعه رابطه بیشترین مقدار را دارد. منافع ادراک شده از برنامه های اجتماعی در مرحله بلوغ رابطه بیشترین مقدار را دارد و منافع ادراک شده از برنامه های ساختاری به طورِ یکسان در مرحله توسعه و بلوغ رابطه بیشترین مقدار را نشان می دهد.
الگوی مفهومی دوسطحی-سه لایه ای با تأکید بر معیارهای ذهنی و جوهره عشق برند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت نقش میانجی عشق برند در توسعه وفاداری، تبلیغات توصیه ای با مشتریان، این مفهوم نوظهور در بازاریابی را نیازمند شناسایی و مفهوم پردازی ساخته است. هدف این پژوهش شناسایی ماهیت عشق برند با استفاده از رویکرد بررسی نظام مند منابع و پیشینه پژوهش از طریق شناسایی ابعاد عشق برند و جداسازی معیارهای جوهری و عرضی برمبنای تقسیم بندی سه گانه معیارهای ذهنی عاطفی، ارادی و شناختی است. در پایان با تجمیع تقسیم بندی های انجام شده، الگویی مفهومی در قالب دو سطح و سه لایه ارائه می شود که سطوح آن را معیارهای ماهیتی (جوهر و عرض) و لایه های آن را معیارهای ذهنی (عاطفی، ارادی و شناختی) تشکیل می دهد. مهم ترین نتایج، قرارگرفتن 8 مورد 28 ابعاد شناسایی شده در قالب جوهره عشق برند است که معیارهای شناختی 4 مورد و معیارهای ارادی و عاطفی به ترتیب 3 و 1 مورد را به خود اختصاص داده اند. نقش پررنگ عوامل شناختی و ارادی در پدیده عشق برند از دیگر نتایج مهم پژوهش است
تبیین رابطه ارزش ادراک شده مصرف کنندگان برندهای لوکس خودرو و رفتار خرید آنان در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش ادارک شده مشتری، مفهومی کلیدی در بازاریابی استراتژیک است؛ زیرا تا زمانی که خواسته ذهنی مشتری برمبنای ادراک وی از محصول برآورده نشود، اهداف بلندمدت سازمان محقق نخواهد شد. از این رو، هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ارزش ادراک شده مصرف کنندگان برندهای لوکس خودرو و رفتار خرید آنان است. ابعاد ارزش ادراک شده در این پژوهش براساس پژوهش ویدمن و همکاران[1](2010) در نظر گرفته شده است. این پژوهش، به صورت میدانی انجام شده و در میان انواع روش های پژوهش، توصیفی– همبستگی از نوع معادلات ساختاری و ازلحاظ هدف نیز ازنوع پژوهش های کاربردی است. داده ها به صورت تصادفی از 385 نفر از دارندگان خودروی لوکس در تهران، با استفاده از ابزار پرسشنامه استاندارد ویدمن و همکاران (2009 و 2012)، لی و وهوانگ (2011) و چو و همکاران (2012)، جمع آوری شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از روش تحلیل مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که ادراک ارزش های عملکردی، فردی، اجتماعی و مالی بر رفتار خرید ایرانیان از خودروهای لوکس تأثیر مثبتی داشته است و زیرمؤلفه های هریک از این متغیرهای ارزشی نیز بر رفتار خرید اثرگذار است؛ اما مطابق با این نتیجه، ارزش های فردی و عملکردی بیشترین تأثیر را بر رفتار خرید ایرانیان از خودروهای لوکس دارند و ارزش مادی گرایی و لذت جویانه از ارزش های فردی و کیفیت از ارزش های عملکردی، بیشترین ضریب اهمیت را در پیش بینی رفتار خرید دارند. <br clear="all" /> [1]. Wiedmann
طراحی مدل اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد شرکت با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، طراحی مدل اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد شرکت و قیاس با وجوه عملکردی براساس چارچوب کارت ارزیابی متوازن، در شرکت های صنعت امنیت فناوری اطلاعات است. بدین منظور براساس روش نظریه داده بنیاد با خبرگان صنعت امنیت فناوری اطلاعات مصاحبه و به وسیله کدگذاری باز، محوری و انتخابی و با رویکرد پارادایمی، مدل اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد سازمان ترسیم و اجزای این مدل با وجوه عملکردی در مدل کارت ارزیابی متوازن مقایسه شد. نتایج این پژوهش علاوه بر ارائه مدل اثرگذاری دانش مشتری بر وجوه عملکردی شرکت، نشان می دهد دانش مشتری بر هر چهار وجه عملکرد مالی، مشتری، فرایندهای داخلی، رشد و یادگیری، براساس چارچوب کارت ارزیابی متوازن، اثر می گذارد. همچنین در این پژوهش نشان داده می شود برای اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد به بلوغ دانش و بلوغ دانش مشتری نیاز است. براساس نتایج پژوهش، شرکت های امنیت فناوری اطلاعات با ایجاد و توسعه مدیریت دانش مشتری می توانند علاوه بر ارتقای شاخص های عملکردی، شاخص عملکرد مالی را نیز بهبود بخشند. این مقاله از نخستین مطالعات درزمینه اثرگذاری دانش مشتری بر عملکرد شرکت ها با بررسی چهار جنبه مدنظر مدل کارت ارزیابی متوازن است که به صورت جامع اثر دانش مشتری بر عملکرد شرکت را نشان می دهد
کاربرد نقشه شناختی فازی در شناسایی شاخص های مؤثر در حوزه بازاریابی جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی شک حرکت به سوی جهانی شدن به سرعت در حال رشد است و تجارت جهانی و بازارهای کشورهای مختلف روزبه روز خود را در پهنه دهکده جهانی در محیطی پرشور می یابند. با اینکه ورود به بازار جهانی چالش های خاص خود را دارد؛ حضور در آن مزایای گسترده ای دربر خواهد داشت؛ که خود فرصت های مناسبی را برای بازرگانی و توسعه کسب وکارها ایجاد می کند. در این چالش بزرگ، مدیران شرکت ها ملزم به شناخت شاخص و راهبرد بازاریابی جهانی در جهت مدیریت و کنترل آن خواهند بود. واضح است مدیران هوشمند از این فرصتی که در پهنه جهان برایشان اتفاق می فتد، نباید گذرا عبور کنند. در این پژوهش، با مطالعه پیشینه پژوهشی، شاخص های مؤثر بر استراتژی بازاریابی جهانی شناخته شد و پس از ایجاد فهرست و صحه گذاری متخصصان، شاخص های مربوطه انتخاب شد. در گام بعد، با استفاده از پرسشنامه، مصاحبه و منطق فازی، ماتریس نفوذپذیری شاخص ها به دست آمد؛ سپس با استفاده از روش نقشه شناختی فازی ماتریس به دست آمده تحلیل شد. بنابر نتایج، به ترتیب موقعیت بازار محصول، تنوّع محصول و کیفیت بیشترین میزان تعامل را با دیگر شاخص ها دارند؛ بنابراین مدیران این حوزه هنگام تصمیم گیری باید این شاخص ها را مورد توجه بیشتری قرار دهند. همچنین، مسیرهای شناخته شده در این پژوهش، طبق قاعده تئوری سیستم ها هم پایانی منظمی را نمایش داده است. پس از بررسی آنها سه عنصر نفوذگذار بر سیاست های مدیریت بازاریابی جهانی استفاده از تجرب بین المللی شرکت، کاهش خدمات پاس از فروش از طریق تولید محصول باکیفیت و سلاست و الزامات قانونی را به مدیران این حوزه معرفی می کند.
طراحی مدل بازاریابی الکترونیکی گردشگری پزشکی جمهوری اسلامی ایران؛ با رویکرد سیستم های پیشنهاددهنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری پزشکی نوع خاصی از گردشگری است و یکی از صنایع مهم جهان و از درآمدزاترین صنعت ها به شمار می رود. رشد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی، طی چند دهه گذشته در رشد این صنعت بی تأثیر نبوده و زمینه ساز رشد گردشگری در بستر الکترونیکی را فراهم کرده است. باتوجه به این جایگاه، ضروری است با طراحی الگوی سیستم پیشنهاددهنده برای بازاریابی الکترونیکی گردشگری به شکل یک موضوع مهم در کشور تبیین و راهکارها و سازوکارهای ارتقا و توانمندسازی این صنعت ازطریق رویکرد فناوری اطلاعات تقویت شود. این پژوهش با هدف طراحی الگوی سیستم پیشنهاددهنده برای بازاریابی الکترونیکی گردشگری در ایران انجام شده است. پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای و جزو پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران بیمارستان و خبرگان حوزه گردشگری پزشکی است که به روش گلوله برفی انتخاب شدند و با آنها مصاحبه انجام گرفت. نتایج بخش کیفی نشان می دهد الگوی گردشگری پزشکی دارای پنج بعد، شامل عوامل مرتبط با خدمات پزشکی، عوامل مرتبط با ویژگی های فردی، عوامل مرتبط با اطلاع رسانی اینترنتی، عوامل مرتبط با جاذبه های جنبی گردشگری و عوامل مرتبط با تسهیلات سفر است. در بخش کمّی پرسشنامه ای براساس الگوی بخش کیفی تهیه شد و در بین بیماران مراجعه کننده برای مداوا و استفاده از خدمات درمانی به شهرهای شیراز و تهران توزیع شد. برای بررسی روایی از روش روایی محتوا و تشخیصی و برای پایایی از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد. نتایج بخش کمّی تأییدکننده مدل طراحی شده در بخش کیفی است. باتوجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود الگوی به دست آمده از این پژوهش به وسیله سیستم پیشنهاددهنده پیاده سازی و بهره برداری شود که طبق مختصات و ویژگی های پژوهش استفاده از متدلوژی هیبرید مناسب ترین روش برای پیاده سازی الگوی پژوهش است.
بررسی تأثیر برداشت نخستینِ مشتری از شخصیت تبلیغ کننده بر اثربخشی تبلیغ: نقش تعدیلگر تجانس خودانگاره مشتری با تبلیغ کننده (مطالعه موردی: دانشجویان رشته مدیریت دانشگاه گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای حاضر، دیگر کمّیت تبلیغات مهم نیست و تبلیغات به سوی کیفی سازی پیش می روند؛ به عبارتِ دیگر، اثربخشی تبلیغ، حرف اول و آخر را می زند؛ در این میان دو متغیر مهم «برداشت نخستینِ مشتری از شخصیت فرد تبلیغ کننده» و «تجانس خودانگاره مشتری با مُبلّغ» نقش انکارناپذیری در اثربخشی تبلیغ دارند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر برداشت های نخستینِ مشتری از شخصیت تبلیغ کننده بر اثربخشی تبلیغ با نقش تعدیلگری تجانس خودانگاره است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانشجویان رشته مدیریت دانشگاه گیلان در نیمسال اول سال تحصیلی 98-99 بود و نمونه آماری پژوهش 93 نفر از این دانشجویان بودند که به روشِ نمونه گیری دردَسترس انتخاب شدند. پژوهش حاضر ازلحاظ هدفْ کاربردی و ازنظرِ ماهیت نیز توصیفی همبستگی و از نوع تجربی است. ضریب پایایی ترکیبی برای پرسشنامه استاندارد برداشت نخستینِ استین (2004)، اثربخشی تبلیغ رائو و همکاران (2014) و تجانس خودانگاره داس (2014) به ترتیب 864/0، 904/0 و 903/ 0 به دست آمد. برای بررسی روایی محتوا ازنظر خبرگانْ روایی همگرا از میانگین واریانس استخراجی (AVE) و روایی واگرا از ماتریس فورنل لارکر استفاده شد که هر سه روایی مطلوب بودند. داده های جمع آوری از پرسشنامه ها، به وسیله مدل سازی معادلات ساختاری و رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) و با استفاده از نرم افزارهای SPSS22 و SmartPLS2 تجزیه وتحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد برداشت های نخستینِ مشتری از شخصیت مُبلّغ تأثیری مثبت و معنادار بر اثربخشی تبلیغ دارند. همچنین، نقش تعدیلگری تجانس خودانگاره مشتری با مُبلّغ تأیید شد.
ارائه الگوی وفاداری مشتریان برای فروشگاه های زنجیرهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با افزایش فشارهای رقابتی در محیط فروشگاه های زنجیره ای، وفاداری مشتری معیاری از عملکرد او در نظر گرفته می شود و موضوع بااهمیت این است که چرا مشتریان به فروشگاه زنجیره ای خاص وفادار می شوند. با درنظرگرفتن اهمیت وفاداری مشتری، در این پژوهش مدلی مفهومی از وفاداری مشتری برای بهبود بینش در این زمینه ارائه شده است. به این منظور ابتدا تعیین کننده های وفاداری شناسایی شدند و سپس با کمک این عوامل و با استفاده از تحلیل محتوای کیفی با رویکرد قیاسی، سعی در شناسایی عوامل شکل دهنده وفاداری شد. جامعه آماری پژوهش را مطالعات مرتبط داخلی و خارجی در نشریات معتبر بین سال های 1390 تا 1399 و 2000 تا 2019 تشکیل می دهند که درنهایت با بررسی محتوای 90 پژوهش معتبر و مرتبط که ازطریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند، مدل پژوهش ارائه شده است. این مدل شامل 7 مقوله اصلی جذابیت پیشنهاد، مسئولیت پذیری فروشگاه، سندیت فروشگاه، ساختار محیطی، تأثیرگذاران، تأییدکننده باصلاحیت و عوامل زمینه ای، 19 زیرمقوله، 67 مؤلفه و 338 شاخص است. پایایی این مدل ازطریق شاخص کاپا تأیید شد. در این پژوهش، برای شناسایی مدل وفاداری مشتری، هم به عواملی توجه شده است که فروشگاه می تواند کنترل کند و هم به عواملی که فروشگاه نمی تواند کنترل کند.