پژوهش های مدیریت منابع سازمانی
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال دهم تابستان 1399 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر، فناوری بهطور مداوم در حال تغییر بوده است و همه سازمانها بهمنظور حفظ رقابت و زندهماندن در محیطهای کسبوکار مجبور به تغییر سریع با فناوریهای جدید هستند. شبکه های اجتماعی برخط بسترهای جدیدی برای وب گاه های مبتنی بر کاربر هستند و به طور فزاینده ای موردتوجه کسب وکارها قرار گرفته اند. بهکارگیری این فناوری تعاملی جدید مزایای مختلفی برای کسب وکارها به ارمغان میآورد. بهدنبال این تغییرات، سازمانها به مهارتهای جدید مدیریتی و اجتماعی و نیز به فرایندهای جدید تصمیمگیری نیاز دارند که بهوسیله ساختارهای موجود قابل پذیرش نخواهد بود. باتوجهبه اینکه یکی از مهمترین دغدغههای مدیران، ارزیابی عملکرد سازمان بهمنظور استفاده بهینه از منابع (ورودی) برای تولید ستاده های (خروجی) است؛ روش انجام این مطالعه، برنامهریزی ریاضی مبتنی بر ارزیابی عملکرد با استفاده از تحلیل پوششی دادهها ( DEA ) است. یکی از روشها ی مفید در ادبیات موضوعی ( DEA ) برای ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیمگیرنده، روش مبتنی بر متغیرهای کمکی ( SBM ) است. در این مقاله، روش ( SBM-DEA ) برای ارزیابی عملکرد روزنامههای چاپی ( بهعنوان واحدهای تصمیمگیرنده) در شبکه اجتماعی اینستاگرام بهکار برده شده است که به کمک این روش، عوامل ناکارایی آنها مشخص میشود. یافتهها نشان میدهد در جامعه تحت ارزیابی، دو واحد کارا و سایر واحدها ناکارا بودهاند. درنهایت، بهمنظور بهبود عملکرد هریک از واحدهای تصمیمگیرنده ، با استفاده از مدل ( SBM ) الگویی کاربردی بهمنظور کاهش در ورودیها و افزایش در خروجیهای واحدهای ناکارا، ارائه شده است.
اکتشاف الگوی رهبری ناب در سازمان های دولتی: نظریه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای سازمانی، رهبران یا مدیران افرادی بسیار تعیین کننده و مؤثرند، و مشاغل مدیریتی و رهبری از کلیدی ترین مشاغل سازمان ها است که این موضوع در سازمان های دولتی به دلیل نقش پررنگ و محوری این سازمان ها در جامعه کلیدی تر میباشند. در پژوهش حاضر، پژوهشگران برآنند تا الگوی رهبری مناسبی را برای سازمان های دولتی پیشنهاد دهند ، پس از بررسی های دقیق، الگوی رهبری ناب، که پیشتر در محیط صنعت بکارگرفته شده است، مبنایی برای استخراج الگوی رهبری در سازمان های دولتی درنظرگرفته شد. برای نیل به این هدف از روش پژوهش کیفی نظریه دادهبنیاد و استفاده از روش گردآوری داده ها به شکل مصاحبه های عمیق و نیمه ساختارمند با خبرگان دانشگاهی یا اجرایی (یا توامان) موضوع، برمبنای روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید، و برمبنای راهبرد کدگذاریِ نکات کلیدی، کدگذاری های باز، محوری و انتخابی و استفاده کارا و اثربخش از نرم افزار تحلیل کیفی (MAXQDA.PRO.2018.1) ، مقوله های اصلی"الزامات دولت"، "اصالت" "کنش ها و تعاملات سازمانی"،"جریان های محیطی اثرگذار بیرونی"و نیز"اقدامات درون سازمانی" استخراج گردید، که منجر به پیامدهای این الگوی اکتشافی درقالب مقوله "رهبری ناب" شده است. دو نتیجه کلیدی "الگوی اکتشافی توصیفی نظریه رهبری ناب در سازمان های دولتی" و" استخراج قضایای نظری"همراه با پیشنهادهای پژوهشی و اجرایی حاصل این فرآیند پژوهشی است.
توسعه چارچوب مفهومی ظرفیت سازی سازمانی بخش آموزش عالی جهت پاسخگویی به انتظارات جامعه: رویکرد تحلیل مضمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایجاد ظرفیت، بر درک موانعی که مردم، دولتها و سازمانها را از تحقق اهداف توسعه باز میدارند، متمرکز میشود و به آنها امکان دستیابی به نتایج توسعه را میدهد. هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از مؤلفهها و نتایج ظرفیت پایدارسازی سازمانی بخش آموزش عالی برای پاسخگویی به انتظارهای جامعه است. جهتگیری پژوهش حاضر، توسعهای و روششناسی آن با تمرکز به کلمهها، موشکافی و دقت در متن بهمنظور تجزیه، توصیف، تشریح و تفسیر متون از راه ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری، تحلیل مضمون با رویکرد قیاسی میباشد. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان دانشگاهی آشنا به سیاستگذاری در بخش آموزش عالی و مجموعه اسناد و مقالههایی بود که با سؤالها و متغیرهای پژوهش ارتباط داشتند. نمونهگیری در این بخش هدفمند که از طریق روش زنجیرهای به تعداد سیزده نفر انتخاب شد. در این بخش برای جمعآوری دادهها از روش مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. برای کنترل کیفیت تحلیل مضمون، از روایی تئوریک با رویکرد دریافت نظرات متخصصان بهعنوان کمیته تخصصی و راهنما و ضریب کاپای کوهن استفاده شد. با تأیید گروه کانونی و برآورد ضریب 761/0، یافتههای پژوهش از قابلیت اعتبار و اعتماد لازم برخوردار بود. نتایج نشان میدهد که ظرفیتسازی سازمانی پنج مضمون اصلی توسعه راهبردی، ساختاری، سیستمی و فرایندی، فرهنگی، منابع و زیرساختها و یک مضمون پاسخگویی اجتماعی بهعنوان پیامد پدیده موردمطالعه دارند. دراین راستا پیشنهاد میشود تا سطوح تحلیل فردی و محیطی نیز در ظرفیتسازی مطالعه شود.
تجزیه وتحلیل اهمیت- عملکرد مؤلفه های سازمان جاذب استعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمانها با شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد مستعد، با هدف بهینهکردن توان خود و بهمنظور تحقق نتایج کسبوکار میتوانند برای آینده، مزیت رقابتی ایجاد کرده و در جهت خلق ارزشها و راهبردهای جدید، گام بردارند. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا برای طراحی و پیادهسازی سازمان جاذب استعداد، قبل از هر چیزی به مؤلفههایی که وجود آنها برای جذب استعدادها در سازمان ضروری است، پرداخته شود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی است، جامعه آماری شامل 26 نفر از مدیران ارشد فعال در سازمانهای دولتی در شیراز است که براساس اصل کفایت نظری و با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدهاند. در بخش کیفی برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از ضریب CVR و آزمون کاپای کوهن تأیید شد. پس از بررسی ادبیات پژوهش و نظرخواهی از خبرگان، 22مؤلفه مهم در قالب سه بعد «راهبردی»، «نگهداشت» و «سازمانی» شناسایی شدند. در بخش کمّی برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شد که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی محتوا و آزمون مجدد تأیید شد. در ادامه مؤلفههای بهدستآمده با استفاده از رویکرد تجزیه تحلیل اهمیت- عملکرد ارزیابی و تحلیل شد. نتایج نشان میدهد که مؤلفه «صبوری» از بعد راهبردی و مؤلفههای «بهبود و ارتقای برند شخصی» و «پاداشهای رفتاری و معنوی» از بعد نگهداشت و مؤلفه «مأموریت و هدف» از بعد سازمانی در ناحیه اول ماتریس IPA قرار گرفتند که توجه ویژه به آنها موجب افزایش جذابیت سازمانی میشود.
طراحی مدل زنجیره تأمین منابع انسانی ناب: پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : نظر به نوظهوربودن مفهوم رویکرد ناب درزمینه منابع انسانی، پژوهش بالا با هدف واکاوی مبحث زنجیره تأمین منابع انسانی ناب انجام گرفت. روش : این پژوهش با تکیه بر مبانی فلسفی مکتب تفسیرگرایی، پژوهشی کیفی مبتنی بر نظریه دادهبنیاد است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران ارشد، میانی و کارشناسان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و خبرگان دانشگاهی بود که تعداد 19 نفر با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند بهعنوان اعضای نمونه آماری انتخاب شدند. شناسههای مدل زنجیره تأمین منابع انسانی ناب با استفاده از مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شدند و با استفاده از روش کدگذاری سه مرحلهای استراوس و کوربین تحلیل شدند (252 مفهوم کلیدی،43 زیرمقوله و 25 مقوله اصلی). یافتهها : براساس یافتههای پژوهش، مفهوم منابع انسانی ناب بهعنوان پدیده محوری انتخاب شد. شرایط علّی در قالب دو دسته عوامل محیطی و سازمانی جای گرفتند و پنج مقوله اصلی برنامهریزی پیشگیرانه مدیریت تقاضا، کارامدی منابع جستجو، کارامدی ارزیابی و غربالگری، آمادهسازی بدو استخدام و کارآمدی نظام جانشینپروری بهعنوان راهبرد انتخاب شدند. ویژگیهای شخصی مدیران، ارزیابی اثربخشی منابع انسانی جذبشده، قابلیت استخدامپذیری کاندیدا بهعنوان مداخلهگر تقویتکننده و روابط غیرقانونی، عدم اطمینان محیطی، فشار زمانی جهت استخدام، ناکارآمدیهای نظام مدیریت دولتی بهعنوان مداخلهگر تضعیفکننده شناسایی شدند. درجه نابی فرهنگ سازمانی، ایفای نقش استراتژیک واحد منابع انسانی، قابلیت انعطاف و انطباقپذیری مدیران، ثبات مدیریت، مدیریت کارراهه شغلی و دسترسی و محدودیت منابع سازمان بهعنوان عوامل زمینه و بسترساز زنجیره تأمین منابع انسانی ناب تعیین شدند. درنهایت پیامدهای دستیابی به زنجیره تأمین منابع انسانی ناب در سه سطح خرد، میانی و کلان تعیین شدند.
بررسی تأثیر بیش اطمینانی مدیران بر کیفیت و هزینه حسابرسی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی تأثیر بیشاطمینانی مدیران، کیفیت حسابرسی و هزینه حسابرسی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است. برای برآورد مدل و آزمون فرضیههای پژوهش، 128 شرکت طی دوره 1389 تا 1396 بهعنوان نمونه تعیین شد. پس از ارائه آمارهای توصیفی، نتایج آزمونهای مانایی و نتایج آزمون رگرسیونهای چند متغیره خطی ارائه شد. سپس آزمونهای چاو (اف لیمر) و هاسمن برای تعیین نوع مدل تخمین به اجرا در آمد. نتایج آزمونهای چاو و هاسمن، استفاده از روش پانل دیتا با اثرات ثابت را تعیین کردند. برای حصول اطمینان از تخمین مدل پانل دیتا نیز به بررسی نرمالبودن باقیماندهها و بررسی نموداری پسماندها پرداخته شد. نتایج آزمون فرضیهها نشان داد که بیشاطمینانی مدیران بر کیفیت حسابرسی و هزینه حسابرسی از یک طرف و کیفیت حسابرسی نیز بر هزینه حسابرسی ازطرف دیگر تأثیر مثبت میگذارد.
شناسایی ویژگی های سرمایه انسانی سازمان هوشمند: رویکرد آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ویژگیهای سرمایه انسانی سازمان هوشمند به روش آمیخته بود. در بخش کیفی با انتخاب 17 نفر از اساتید و خبرگان دانشگاهی حوزه سازمان و مدیریت، به روش نمونهگیری نظری، مصاحبههای عمیق و نیمهساختار یافتهای انجام و از طریق تحلیل محتوا در نرمافزار مکسکیودیای تحلیل شد. اعضای نمونه بخش کمی 200 نفر از کارکنان شهرداری زاهدان، مناطق و سازمانهای وابسته بودند که به روش نمونهگیری طبقهای- تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش در بخش کمی پرسشنامهای محققساخته با پایایی قابل قبول بود که روایی آن با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی در نرمافزار لیزرل تأیید شد. وضعیت مؤلفههای شناساییشده بهوسیله آزمون تی تکنمونهای و نرمافزار اسپیاساس ارزیابی شد. قابلیتهای فردی، مهارتها، دانش، هوش عاطفی، هوش فرهنگی و سازمانی بهعنوان ویژگیهای سرمایه انسانی سازمان هوشمند شناسایی شدند. بهعلاوه، مشخص شد در نمونه موردمطالعه، وضعیت مهارتها در حد متوسط و وضعیت دانش، هوش عاطفی، هوش فرهنگی و هوش سازمانی در حد مطلوبی است، اما قابلیتهای فردی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست.