پژوهش های مدیریت منابع سازمانی
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال چهارم تابستان 1393 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش ها نشان می دهد که فقدان تعهد به تغییر یکی از مهمترین عوامل ایجاد ناکارآمدی تغییرات است. تعهد به تغییر نیرویی است که منجر به درگیرشدن فرد در فرایندهای لازم برای موفقیت تغییر می شود. در پژوهش حاضر مدل تحلیل مسیر بین حمایت سازمانی، حمایت سرپرست از تغییر، اعتماد به سرپرست، عدالت، عاطفه مثبت و تعهد به تغییر بررسی شده است. روش و ابزار: این پژوهش توصیفی و از نوع رابطه ای است. نمونه پژوهش شامل ۴۶۳ نفر از کارکنان شرکت پالایش و پخش اصفهان بودند که به طور تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند و به ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه های حمایت سازمانی و سرپرستی ادراک شده، اعتماد، عدالت تعاملی و رویه ای، عاطفه مثبت و تعهد به تغییرپاسخ دادند. برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی، تحلیل مسیر و تحلیل بوت استراب استفاده شد. یافته ها: تحلیل بوت استراب نشان داد که حمایت سرپرست از تغییر، عدالت رویه ای و عدالت تعاملی متغیرهای واسطه ای بین اعتماد ، حمایت سازمانی و تعهد هنجاری به تغییر هستند. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها مدیران و سازمان ها به افزایش اعتماد، حمایت، عاطفه مثبت و عدالت برای ایجاد تعهد به تغییر توصیه شدند.
تحلیلی بر عوامل موثر بر تحقق بازاریابی سبز با رویکرد مدل یابی معادلات ساختاری ( مورد: صنعت خودروی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به منابع محدود و خواسته های نامحدود ، برای بازاریابان مهم است که در دستیابی به اهداف سازمانی، منابع را به طور کارآمد و بدون نقص به مصرف رسانند. در این میان بازاریابی سبز به عنوان استراتژی بازاریابی در این راستا به بازاریابان کمک کرده و از طریق ایجاد مزایای قابل تشخیص زیست محیطی براساس آن چه که مشتری انتظار دارد از محیط زیست حمایت می کند. بدین ترتیب با توجه به این که خودروسازی آینه تمام نمای توسعه اقتصادی و صنعتی یک کشور بوده و عملیات گسترده آن از تولیدتاتوزیع ومصرف،نقش بسزایی در به حرکت درآوردن چرخ اقتصاد کشور دارد،این مقاله درصدد است تا عوامل موثر جهت بازاریابی سبز در حوزه صنعت خودروی ایران رابررسی وشناسایی نماید.جامعه آماری پژوهش شامل2گروه است،بخش اول به منظورشناسایی عوامل موثردرتحقق بازاریابی سبز 8 تن از خبرگان بازاریابی سبز و صنعت خودروسازی هستند و بخش دیگر جهت ارزیابی عملکرد و تعیین وزن هریک از مؤلفه ها کارشناسان صنعت خودروسازی می باشد. برای جمع آوری داده ها از دو پرسش نامه ی شناسایی شاخص های بازارابی سبز و ارزیابی عملکرداستفاده شده است. به منظور بررسی سوالات تحقیق، روش تحلیل عاملی تائیدی و تکنیک-های تصمیم گیری TOPSIS و GRY بکار رفته است. برای ارائه ی نتایج واضح و کاربردی عوامل تائید شده در مدل درون ماتریس اهمیت-عملکرد جانمایی گردیدند و به چهار دسته تقسیم شدند. مهمترین عوامل آن هایی هستند که در ربع دوم ماتریس قرار گرفته اند و صنعت خودروسازی برای بازاریابی سبز موفقیت آمیز خود باید بر آن ها تمرکز نموده و عملکرد خود را در این موارد بهبود بخشد.
ارزیابی و رتبه بندی تاثیر سامانه های بانکداری الکترونیکی بر توسعه ظرفیت بانک ها برای جذب منابع مالی (مورد مطالعه: بانک انصار استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عرصه بسیار رقابتی بانکداری امروزین توانایی جذب منابع مالی به یکی از پیش نیازهای اساسی عملکرد موثر و حفظ بقای بانک ها تبدیل شده است. از این رو بانک ها برای توسعه ظرفیت خود در این زمینه به راهبردهایی مانند توسعه بانکداری الکترونیک روی آورده اند. پژوهش حاضر به بررسی این مسئله می پردازد که به کارگیری سامانه های گوناگون بانکداری الکترونیک چگونه و تا چه میزان می توانند ظرفیت بانک ها در جذب منابع مالی از راه تشویق مردم به سرمایه گذاری در این بانک توسعه دهند. روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن نیز شامل مشتریان شعب بانک انصار در استان تهران است که با نمونه گیری تصادفی انجام شده 440 نفر آن ها به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که هر سیزده سامانه بانکداری الکترونیکی مورد بررسی رابطه معنادار و مثبتی با توانایی بانک در جذب منابع مالی داشته اند. و در این میان سه سامانه اعلام موجودی کارت ، سامانه پایا (مبادله پایاپای منابع مالی) و سامانه تسویه ناخالص آنی (ساتنا) از بیشترین ارتباط مثبت با جذب منابع مالی بانک برخوردار بوده اند. این نتایج نشان می دهند توسعه بانکداری الکترونیکی عامل موثری در تشویق مردم برای سرمایه گذاری در بانک مورد بررسی به شمار می رود. بر این مبنا پیشنهادهایی کاربردی و نظری به مدیران و پژوهشگران این عرصه ارایه می شود.
مدلی برای طراحی و ارزیابی شایستگی های شغلی دانشکاران: مورد کاوی مشاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی شایستگیهای دانشکاران از جمله مباحث مهم و حیاتی منابع انسانی و مدیریت دانش است. با شناخت شایستگی های شغلی تمامی کارکردهای مدیریت منابع انسانی کاراتر انجام میگیرد. در فضای دانشگاهی به اهمیت مدیریت منابع انسانی مبتنی بر شایستگی پی برده شده، ولی چالشهای مختلفی از جمله عمومی بودن شاخصهای بدست آمده هنوز وجود دارد. در این مقاله نخست براساس پیشینه تحقیق، شایستگی شغلی دانشکاران از جمله توانایی، مهارت، فعالیتهای دانشی، ساختار، سبک کار، علایق و ارزشها انتخاب شدند. دو سطح پرسشنامه طراحی شد، در سطح اول، بر اساس نظر کارکنان اصلی ترین شایستگی های شغلی در شغلهای برنامه نویس رایانه، تحلیل گر مالی و مهندس صنایع، انتخاب و رتبه بندی شد. در سطح دوم وضع موجود هر یک از این مشاغل در سازمان بر اساس شایستگی های شغلی مورد بررسی قرار گرفت. تعداد افراد شرکت کننده 32 نفر بود، که با آزمون فرض فازی، سیستم پشتیبان تصمیم برای انتخاب دانشکاران طراحی گردید. نکته حائز اهمیت آن است که نگاه توأم به ویژگیهای دانشی و سایر عوامل موثر بر شایستگی های شغلی دانشکاران، رویکردی جدید در ادبیات موضوع است. همچنین باید توجه کرد با ارایه الگوریتم و ابزار آن (پرسشنامه های تدوین شده) و سیستم پشتیبانی از تصمیم گیری، روشی ساده ولی کاربردی پیشنهاد میشود تا با سنجش وضعیت دانشکاران (هم از منظر ویژگیهای دانشی و هم از منظر ویژگیهای عمومی) و قیاس آن با وضع مطلوب، بهینه ترین دانشکاران شناسایی شده و راهکارهای اصلاحی جهت ارتقاء سایر دانشکاران تدوین نمایند.
جابجایی عوامل انگیزاننده و نگهدارنده هرزبرگ: واقعیت یا تصادف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرزبرگ معتقد بود عواملی که موجب رضایت می شوند با عوامل موجب نارضایتی، متفاوت هستند. البته یافته های هرزبرگ با استفاده از متدولوژی روایت رویدادهای کلیدی بدست آمده از اینرو این امکان وجود دارد که نتایج تحقیق هرزبرگ تحت تاثیر خطای اسناد بدست آمده باشد. ازاینرو به منظور دسته بندی مجدد عوامل انگیزاننده و نگهدارنده در این پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. بدین منظور یک شرکت فعال در زمینه تولید محصولات الکترونیکی که دارای دو مرکز تولیدی در تهران و شیراز است انتخاب شده و عوامل نگهدارنده و انگیزاننده با استفاده از پرسشنامه تنگ و واحد اندازه گیری شد. 190 نفر از کارکنان (تهران 120، شیراز 70 نفر) پرسشنامه ها را تکمیل و عودت نمودند. نتایج آزمون تحلیل عاملی که با استفاده از نرم افزارSPSS16 انجام شد نشان داد میان عوامل نگهدارنده و انگیزاننده کارکنان تهران و شیراز تفاوتهای عمده ای وجود دارد. این تفاوتها در زمینه عاملهای ذکر شده در نظریه هرزبرگ نیز مشاهده می شود. به طور کلی برخی از عوامل نگهدارنده و انگیزاننده بویژه کارکنان تهران، در شکل متفاوت با نظریه هرزبرگ دسته بندی می شوند. علاوه بر این می توان عوامل دو گانه هرزبرگ را به چهار عامل گسترش داد که در آن پول و امنیت شغلی دو عامل مستقل محسوب می شوند. همچنین پیش فرض هرزبرگ در خصوص استقلال عوامل نگهدارنده و انگیزاننده از یکدیگر مورد تایید قرار نگرفت.
کاربرد نظریه رفتار برنامه ریزی شده بر پذیرش بازاریابی الکترونیک از سوی کارشناسان کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل عواملی است که باعث می گردد کارشناسان کشاورزی به کاربران بازاریابی الکترونیک کشاورزی تبدیل شوند. طی پژوهشی توصیفی همبستگی، متغیرهای تحقیق در قالب نظریه رفتار برنامه ریزی شده اولویت بندی شدند، همبستگی بین متغیرها با پذیرش محاسبه و موثرترین متغیرها بر پذیرش، از روش رگرسیون لوجستیک تعیین گردید. نتایج نشان داد هر سه عامل باور رفتاری (نگرش)، باور اصولی (هنجار ذهنی) و باورکنترلی (کنترل رفتاری درک شده) بر پذیرش موثر بودند. از بین توانایی ها و مهارت های فردی، متغیر اشتغال در کشاورزی، بیشترین سهم را بر پذیرش داشت که مربوط به باور کنترلی پاسخ دهندگان می شد. بعد از آن به ترتیب باور مثبت نسبت به بازاریابی الکترونیک و اعتقاد به تاثیر آن بر کاهش واسطه های سنتی، از متغیرهایی بودند که به عامل باور رفتاری اختصاص داشتند و در شکل گیری نگرش کارشناسان نقش مهم تری به خود اختصاص دادند و در نهایت شرکت های کشاورزی، موثرترین متغیر در بین دیگر مولفه های تاثیر گذار بازار کشاورزی بر هنجار ذهنی کارشناسان بودند که در عامل باور اصولی قرار داشت. پاسخ دهندگان در شرایط فعلی، شبکه شرکت های خدمات مشاوره کشاورزی با نقشی واسطه ای بین تولیدکنندگان و مشتریان را گزینه مناسبی در بازاریابی الکترونیک برای کشاورزان محلی انتخاب کردند تا شرکت ها از طریق سامانه مجازی، بدون ایفای نقش مستقیم در خرید و فروش، صرفا به ارائه اطلاعات محصول کشاورزان به متقاضیان بپردازند.
ارتباط نهادینه سازی اخلاق با کیفیت زندگی کاری، رضایت شغلی و تعهد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اخلاق و معضلات اخلاقی به عنوان یکی از مهم ترین مباحث در محیط های کاری مورد توجه قرار گرفته است. رعایت اخلاق نه تنها می تواند منافع و مزایای متعددی برای سازمان به همراه داشته باشد بلکه علاوه بر این خود به عنوان یکی از معیارهای موفقیت سازمان ها به حساب می آید. با توجه به اهمیت موضوع اخلاق و نقش آن در موفقیت سازمان ها هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط نهادینه سازی اخلاق با کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی و تعهد سازمانی است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان فنی و دفتری شرکت صنعتی لوله و پروفیل سپاهان اصفهان است و نمونه ای به حجم 142 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده است. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی صوری و محتوا و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. سپس برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش و آزمون فرضیه ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد بین نهادینه سازی اخلاق با کیفیت زندگی کاری، رضایت شغلی و تعهد سازمانی ارتباط مثبت و معنی داری وجود دارد.