ایجاد ظرفیت، بر درک موانعی که مردم، دولتها و سازمانها را از تحقق اهداف توسعه باز میدارند، متمرکز میشود و به آنها امکان دستیابی به نتایج توسعه را میدهد. هدف این پژوهش ارائه یک تحلیل مفهومی از مؤلفهها و نتایج ظرفیت پایدارسازی سازمانی بخش آموزش عالی برای پاسخگویی به انتظارهای جامعه است. جهتگیری پژوهش حاضر، توسعهای و روششناسی آن با تمرکز به کلمهها، موشکافی و دقت در متن بهمنظور تجزیه، توصیف، تشریح و تفسیر متون از راه ایجاد کدهای اولیه و کدگذاری، تحلیل مضمون با رویکرد قیاسی میباشد. جامعه آماری این پژوهش، خبرگان دانشگاهی آشنا به سیاستگذاری در بخش آموزش عالی و مجموعه اسناد و مقالههایی بود که با سؤالها و متغیرهای پژوهش ارتباط داشتند. نمونهگیری در این بخش هدفمند که از طریق روش زنجیرهای به تعداد سیزده نفر انتخاب شد. در این بخش برای جمعآوری دادهها از روش مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده شد. برای کنترل کیفیت تحلیل مضمون، از روایی تئوریک با رویکرد دریافت نظرات متخصصان بهعنوان کمیته تخصصی و راهنما و ضریب کاپای کوهن استفاده شد. با تأیید گروه کانونی و برآورد ضریب 761/0، یافتههای پژوهش از قابلیت اعتبار و اعتماد لازم برخوردار بود. نتایج نشان میدهد که ظرفیتسازی سازمانی پنج مضمون اصلی توسعه راهبردی، ساختاری، سیستمی و فرایندی، فرهنگی، منابع و زیرساختها و یک مضمون پاسخگویی اجتماعی بهعنوان پیامد پدیده موردمطالعه دارند. دراین راستا پیشنهاد میشود تا سطوح تحلیل فردی و محیطی نیز در ظرفیتسازی مطالعه شود.