پژوهش های مدیریت منابع سازمانی
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال سوم پاییز 1392 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در شرایط بحران اقتصادی انتظار می رود که مدیران منابع انسانی نقش عقلایی و فعالی در تبدیل بحران به فرصت ایفا کنند. براساس مطالعات، مدیران منابع انسانی مجموعه اقدامات مختلفی را برای مقابله با بحران بکار می گیرند که به طور عمده نگاه کوتاه مدت داشته و به جای تسهیل دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، تنها اجرای استراتژی های کاهشی را پشتیبانی می کند که آثار منفی بر روحیه و انگیزه کارکنان خواهد داشت.
بنابراین با هدف شناسایی اقدام های کارآمد و اولویت دار با رویکرد مدیریت استراتژیک، ضمن بررسی مبانی نظری موضوع، اقدامات کارآمد شناسایی و پس از مصاحبه با 36 مدیر ارشد اجرایی، اقدامات پیشنهادی به وسیله گروه تصمیم گیری 8 نفره مورد بازنگری قرار گرفته و 14 اقدام در قالب 5 گروه دسته بندی شد. نظر به آنکه اتخاذ تصمیم در خصوص یک اقدام بر اثربخشی سایر اقدام ها نیز اثرگذار خواهد بود، به منظور تعیین اولویت اقدام های پیشنهادی با هدف تحقق مدیریت استراتژیک منابع انسانی از روش ANP و DEMATEL استفاده شد که در نتیجه «ارتباطات و افشای اطلاعات» به عنوان اولین اقدام شناسایی و پس از آن «توانمندسازی مدیران برای بحران» و «توسعه منابع انسانی» به ترتیب در رتبه های بعدی قرارگرفتند تا از این طریق هم استراتژی های کوتاه مدت (انعطاف پذیر) و هم بلند مدت (ساختارسازی مجدد) پشتیبانی شوند. اقداماتی چون «کاهش نیروی انسانی» و «مدیریت هزینه پرسنل» که به عنوان شایع ترین اقدامات مدیران منابع انسانی می باشد، براساس نتایج این پژوهش زمانی کارآمد خواهند بود که پس از سایر اقدام ها بکار گرفته شوند.
آزمون مدل میانجی رابطه بین ارزیابی عملکرد توسعه- مدار و عملکرد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر این بود تا بررسی کند چگونه حمایت سازمانی و تعهد سازمانی رابطه بین ارزیابی عملکرد توسعه مدار و عملکرد شغلی کارکنان را تحت تأثیر قرار می دهد. 217 نفر از کارکنان رسمی دارای مدرک تحصیلی دیپلم به بالا شرکت گاز استان گیلان با استفاده از شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های ارزیابی عملکرد توسعه- مدار، تعهد سازمانی، حمایت سازمانی، عملکرد وظیفه ای و رفتار شهروندی سازمانی را تکمیل کردند. به منظور تأیید ساختار عاملی پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی و برای ارزیابی الگوی پیشنهادی از مدل معادلات ساختاری و جهت بررسی آثار میانجی و معناداری آن ها آزمون بوت استراپ مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که الگوی پیشنهادی پژوهش برآزش خوبی با داده ها دارد. یافته ها نشان داد تنها مسیر غیر مستقیم ارزیابی عملکرد توسعه- مدار، تعهد سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی معنادار است، در حالی که سه مسیر غیر مستقیم ارزیابی عملکرد توسعه- مدار، حمایت سازمانی و تعهد سازمانی با عملکرد وظیفه ای و ارزیابی عملکرد توسعه مدار، حمایت سازمانی با رفتار شهروندی سازمانی مورد حمایت قرار نگرفت.کاربردهایی برای عمل و جهت گیری تحقیقات آینده مورد بحث قرار گرفته است.
تاثیر مهارت های سیاسی بر توانایی استفاده از فنون مدیریت تصویرپردازی ذهنی دیگران (مورد مطالعه: کارکنان استانداری خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهارت های سیاسی و مدیریت تصویرپردازی ذهنی دیگران دو مقوله جدید و مهم در حوزه رفتار سازمانی هستند که ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند؛ که در این تحقیق سعی شده است تاثیر این دو مقوله بر یکدیگر بررسی شود. تحقیق حاضر تحقیقی کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و اهداف آن، از نوع توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این تحقیق تمامی کارکنان استانداری خراسان شمالی می باشند، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 68 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها دو پرسشنامه مهارت های سیاسی فریز و همکارانش با ضریب آلفای 80% و پرسشنامه فنون مدیریت تصویرپردازی بولینو و تورنلی با ضریب آلفای 82% می باشد. داده ها در پژوهش حاضر با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون خطی ساده و چندگانه و نیز مقایسه میانگین یک جامعه آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج این تحقیق نشان داد که مهارت های سیاسی(هوشیاری اجتماعی، نفوذ بین شخصی، توانایی شبکه ای و صداقت ظاهری) بر توانایی استفاده از فنون مدیریت تصویرپردازی ذهنی دیگران موثر هستند و میزان استفاده کارکنان از مهارت های سیاسی و نیز استفاده از فنون مدیریت تصویرپردازی در حد متوسط به بالا می باشد.
ارائه چارچوبی برای تشخیص ساختار مناسب سازمان های صنعتی در راستای عملکرد بهتر با استفاده از روش طراحی آزمایش های تاگوچی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات سال های اخیر و تشدید رقابت در عرصه صنعت، سازمان ها را بر آن داشته است تا تلاش های خود را در جهت کسب مزیت رقابتی معطوف سازند. به طور کلی بسیاری از صاحب نظران بر این باورند که بهبود سطح عملکرد سازمان، افزایش سودآوری را به دنبال دارد که همین امر موجب می شود تا جایگاه رقابتی سازمان نسبت به دیگر رقبا به طور چشمگیری ارتقاء پیدا کند. در این صورت می توان گفت که تحقق این امر به شرایط محیطی، منابع و اقداماتی نیاز دارد که به واسطه آن سازمان بتواند برای خلق ارزش و رسیدن به سودآوری، توانایی های خود را ارتقا دهد. بنابراین با توجه به این که منابع سازمان در تحقق ارتقای سطح عملکرد، نقش مهمی را ایفا می کنند، در مطالعه حاضر تلاش شده است تا با بررسی نتایج حاصل از پژوهش های گذشته و نیز با توجه به نظر خبرگان، منابع کلیدی اثرگذار بر عملکرد سازمان ها استخراج شده و سپس با استفاده از روش طراحی آزمایش های تاگوچی، چارچوب مناسبی از عوامل در نظر گرفته شده، ارائه شود.
نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها در این مطالعه نشان می دهد که سهم مشارکت هر یک از عوامل تعداد کل شاغلان، میزان موجودی انبار، ارزش اموال سرمایه ای، نسبت شاغلان تولیدی به کل شاغلان و هزینه تبلیغات در عملکرد بنگاه، به ترتیب برابر 373/39، 699/11، 891/16، 848/27 و 441/3 درصد می باشد.
ساختن برای ماندن در «اداره»: فهم پویایی های ساخت اجتماعی واقعیت در پرتو قوم نگاری سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر اساس قوم نگاری تفسیری انجام شده در یک سازمان دولتی («اداره») در تلاش است بخشی از هدف این مطالعه را- که توصیف نحوه ساخت اجتماعی «کارمند ایده آل» به وسیله گروه های مختلف ذینفع (مدیران و کارکنان) در «اداره» به منظور ماندن در اداره و «برخوردار شدن» است- از میان بررسی دو رویداد کلیدی «تغییرات مدیریت» و «تعدیل نیرو» محقق کرده و به رشته تحریر در آورد.
بر این اساس نخست ویژگی های سازه کارمند ایده آل از منظر مدیران جدید بر اساس چارچوب اشنایدر و اینگرام و معنابخشی آن ها در این قالب به کارکنان خود و تلاش مدیران جدید برای حرکت به سمت تحقق کامل سازه کارمند ایده آل آنان بیان می شود. سپس بر مبنای فعالیت هایی که در فرآیند ساخت اجتماعی واقعیت به وسیله کارمندان صورت می گیرد، اقدامات کارکنان برای ماندن در اداره، اخراج نشدن و حتی ارتقاء یافتن - بر مبنای تغییر و اصلاح سازه کارمند ایده آل مدیر جدید- در قالب مانیفستی برای ماندن در «اداره» تشریح می شود.
اثر سرمایة روان شناختی کارکنان سازمان بر به زیستی هیجانی و روان شناختی آن ها؛ نقش میانجی هیجانات مثبت، استرس و دلواپسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل برای ارائة مراقبت های ایمن، مؤثر و باکیفیت ازسوی پرستاران، به زیستی هیجانی و روان شناختی آن هاست. چندین عامل بر به زیستی اثرگذار است، شامل مشغله و استرس کاری، هیجانات مثبت و منفی، و سرمایة روان شناختی. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر سرمایة روان شناختی بر به زیستی در بین پرستاران بیمارستان قائم (عج) مشهد انجام شد. این پژوهش، پیمایشی- تحلیلی بوده و با مشارکت 123 نفر از پرستاران که به صورت تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفته است. داده ها با استفاده از پرسشنامه های سرمایة روان شناختی (PCQ)، هیجانات مثبت و منفی (PANAS)، افسردگی، دلواپسی و استرس (DASS) و بهداشت عمومی (GHQ) جمع آوری شد؛ سپس با استفاده ازتکنیک های آماری تحلیل مسیر و تحلیل میانجی گری، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. باتوجه به نتایج آمار توصیفی، میانگین همة متغیرها بالاتر از متوسط بوده و متغیر به زیستی بهترین وضعیت را داشت. نتایج آمار استنباطی، پیش بینی پذیری متغیر به زیستی توسط سرمایة روان شناختی، هیجانات مثبت و دلواپسی را مورد تأیید قرار داد، اما اثر استرس بر به زیستی پرستاران، به لحاظ آماری معنادار نبود. نتایج این پژوهش با مطالعات پیشین در این زمینه هم سو می باشد. حد بالای سرمایة روان شناختی در پرستاران، هیجانات مثبت آن ها را افزایش داده و باعث کاهش استرس و دلواپسی، و افزایش به زیستی آن ها می شود. در کل، نتایج پژوهش ضرورت توجه بیشتر به مؤلفه های سرمایة روان شناختی و راهبردهای مداخله و مقابله به منظور بهبود به زیستی روان شناختی و هیجانی پرستاران را مورد تأکید قرار می دهد.
The Role of Situational Leadership Style in Employee Satisfaction in an Iranian Oil Company(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The purpose of this quantitative correlation study was to determine the extent to which the role of leadership style preferences correlate with employee satisfaction with supervision among employees and leaders of an Iranian oil company. This study measured preferences for each of five common leadership styles and examined correlations with measures of employee satisfaction. The styles studied were transactional leadership, transformational leadership, autocratic leadership, charismatic leadership, and situational leadership. Results indicated that each of the five leadership styles has a positive correlation with employee satisfaction, suggesting that the situational leadership style may be the most appropriate style for leaders in an Iranian oil company.