مطالعات روان شناسی بالینی
مطالعات روان شناسی بالینی سال هفتم تابستان 1396 شماره 27 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، یکی از درمان های نسل سوم است که در آن تلاش می شود به جای تغییر شناخت ها، ارتباط روان شناختی فرد با افکار و احساساتش افزایش یابد. هدف پژوهش حاضر تعیین کارآمدی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اضطراب و افسردگی در زنان بارداری است که نازایی داشته و به وسیله درمان لقاح خارج رحمی باردار شده اند. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون، پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه پژوهش به شیوه در دسترس از میان افراد دارای نازایی اولیه یا ثانویه که با لقاح خارج رحمی باردار شده و در دامنه سن بارداری ۱۴ تا ۲۲ هفته بودند انتخاب شدند. ۳۵ نفر خانم باردار با ویژگی های یادشده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۷ نفر) و شاهد (۱۸ نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهششامل مصاحبه ساختاریافتهSCID برای تشخیص اضطراب و افسردگی، سیاهه افسردگی بک و سیاهه اضطراب بک بود که به صورت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری یک ماهه پس از اتمام درمان انجام شد. گروه آزمایش در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند ولی گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. برای بررسی فرضیه ها از آزمون تحلیل واریانس مختلط بین – درون آزمودنی ها (SPANOVA) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس مختلط نشان از وجود تفاوت معنادار اثر بین گروهی اضطراب و افسردگی در سطح معناداری کمتر از۰۵/۰ بود؛ لذا با اطمینان ۹۵ درصد می توان نتیجه گرفت که اثربخشی مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش اضطراب و افسردگی مؤثر بود. مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد به واسطه افزایش انعطاف پذیری روان شناختی باعث کاهش معنی دار افسردگی و اضطراب زنان باردار تحت درمان لقاح خارج رحمی در گروه آزمایش در مرحله پس آزمون و نیز دوره پی گیری یک ماهه شد. به نظرمی رسد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به عنوان درمانی مکمل، در کنار درمان های طبی ناباروری در بهبود روند بارداری و سلامت مادر و جنین می تواند نقشی بسزا داشته باشد.
کارایی درمان فراشناختی بر کاهش علائم و شدت اضطراب صفت در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی درمان فراشناختی بر علائم آسیب شناختی و شدت اضطراب مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بود. در این مطالعه از طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه استفاده شد. سه زن و دو مرد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از طریق مصاحبه تشخیصی و مصاحبه بالینی ساختاریافته براساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی DSM-IV برای محور یک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و پس از احراز شرایط لازم در این پژوهش شرکت کردند. درمان فراشناختی به مدت 8 تا 12 جلسه هفتگی به کار گرفته شد و مرحله پیگیری نیز طی 6 و 12 ماه پس از پایان درمان دنبال شد. پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (GADQ-IV)، پرسشنامه اضطراب بک (BAI) و پرسشنامه اضطراب صفت به عنوان ابزار ارزشیابی در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به کار گرفته شدند. به منظور تحلیل داده ها، از روش فرمول درصد بهبودی و شاخص تغییر پایا (RCI) استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر درمان فراشناختی بر آماج های درمان (علائم اختلال اضطراب فراگیر و شدت اضطراب) در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر معنادار است و درمان فراشناختی در کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر از کارایی لازم برخوردار است.
مشکلات رفتاری و درمان های روان شناختی، اثربخشی درمان تعاملی والد-کودک بر پرخاشگری کودکان، یک کارآزمایی کنترل شده تصادفی مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازی درمانی شیوه ای از فرایند تغییر رفتار در کودک است که بر تعامل والدین و کودک مبتنی می باشد. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی گروه درمانی رابطه والد-کودک بر کاهش پرخاشگری در کودکان دارای والدین تحت درمان نگهدارنده با متادون می باشد. در یک کارآزمایی بالینی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل، در خلال آذر ماه 1393 لغایت آبان ماه 1394 ، از میان خانواده های دو والد تنی دارای مادر تحت درمان متادون مراجعه کننده به دو کلینیک درمان متادون در تهران که دارای فرزندانی در بازه سنی 8-5 سال بودند، 85 مادر به طور هدفمند انتخاب شدند و پس از انجام غربالگری بر اساس شاخص پرخاشگری،50 کودک که بر اساس پرسشنامه پرخاشگری شهیم و با توجه به نقطه برش مفروض بالاترین نمرات را کسب نمودند، پس از انجام مصاحبه بالینی وارد فرایند پژوهش شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی و از طریق نرم افزار اکسل آفیس در دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص یافتند (هر گروه 25 نفر). برنامه درمانی بر اساس مدل لندرث و براتون به مدت 10 جلسه 45 دقیقه ای به گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. دو هفته پیش و پس از فرایند درمان آزمودنی ها توسط پرسشنامه پرخاشگری (میزان پاسخ دهی=94%) مورد ارزیابی قرار گرفتند. از فرایند جلسات درمانی رونوشت برداشته شد و داده های کیفی به وسیله نرم افزار اطلس تی آی 5 تحلیل شدند. همچنین داده های کمی با استفاده از آزمون کای اسکوئر و تحلیل کواریانس چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بازی درمانی موجب کاهش شاخص پرخاشگری در هر سه مولفه جسمانی، کلامی و رابطه ای در کودکان می شود (001/0>p). یافته ها این تحقیق می تواند در اثرگذاری مداخلات روان شناختی به عنوان رویکردی مستقل و یا مکمل در کنار درمان های دارویی در کودکان دارای اختلالات رفتاری و روان پزشکی حائز اهمیت و دارای کاربردهای بالینی باشد.
سیر تحولی اعتماد در نمونه ای از کودکان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش تعیین کننده اعتماد در سازگاری کودکان و رفتارهای پرخطر، هدف پژوهش حاضر تعیین سیر تحولی اعتماد در نمونه ای از کودکان ایرانی بود. در مطالعه مقطعی حاضر، از میان جامعه آماری کلیه دانش آموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲، ۲۴۰ دانش آموز دبستانی در مقاطع مختلف تحصیلی اول تا ششم ابتدایی به روش نمونه گیری خوشه ای در ۴ منطقه تهران انتخاب شدند. از آزمون های اتمام حجت و اعتماد و همچنین از آزمون سنجش خطرپذیری کودکان در موقعیت های اجتماعی برای بررسی سیر تحولی اعتماد استفاده گردید. اطلاعات گردآوری شده توسط شاخص های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون های تحلیل واریانس یک راهه و چندراهه مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که با افزایش سن میزان نرخ اعتماد نیز افزایش می یابد، همچنین نتایج نشان داد که با افزایش سن با افزایش خطرپذیری روبه رو هستیم، که نمایانگر ارتباط مثبت بین اعتماد و خطرپذیری در این کودکان می باشد. با توجه به نتایج پژوهش و مشاهده سیر صعودی میزان اعتماد و خطرپذیری در کودکان، لزوم توجه هر چه بیشتر به کودکان به عنوان جامعه آسیب پذیر در مقابل آسیب های احتمالی و رفتارهای پرخطر مشخص می شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر عدم تحمل بلاتکلیفی، درمان دارویی با بوسپیرون و درمان ترکیبی در بهبود علائم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر با توجه به سیر مزمن، شیوع زیاد و همبودی بالای با سایر اختلال های روانشناختی، به عنوان یکی از مهم ترین اختلال های ناتوان کننده بزرگسالان مطرح شده است و پرداختن به روش های درمانی مؤثر و اقتصادی تر برای این اختلال سودمند و ضروری است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان عدم تحمل بلاتکلیفی، بوسپیرون و درمان ترکیبی عدم تحمل بلاتکلیفی با بوسپیرون در بهبود علائم بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. در یک کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون، از بین مراجعه کنندگان به مراکز و کلینیک های روانشناختی و روانپزشکی شهر تهران، 24 بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه درمان عدم تحمل بلاتکلیفی، بوسپیرون (60-5 میلی گرم در روز) و ترکیبی جایگزین شدند. داده ها در مرحله قبل و بعد از مداخله از طریق مقیاس اختلال اضطراب فراگیر (GADS-7)، مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS)، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم (BDI-II) و مقیاس سازگاری اجتماعی و شغلی (WSAS) گردآوری شدند. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری کروسکال والیس، U من ویتنی و تحلیل کوواریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد کههر دو درمان عدم تحمل بلاتکلیفی و ترکیبی در مقایسه با بوسپیرون منجر به کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر، عدم تحمل بلاتکلیفی، نگرانی، افسردگی و افزایش سازگاری اجتماعی- شغلی شدند (01/0> p). نتایج آزمون U من ویتنی و تحلیل کوواریانس یک طرفه نیز نشان دادند که بین اثربخشی درمان عدم تحمل بلاتکلیفی و ترکیبی تفاوت معناداری وجود نداشت. نتایج این پژوهش در کل نشان داد که درمان عدم تحمل بلاتکلیفی و ترکیبی در بهبود علائم اختلال اضطراب فراگیر مؤثرتر از بوسپیرون (60-5 میلی گرم در روز) هستند. با این وجود، به نظر می رسد افزودن دارو (بوسپیرون) به درمان عدم تحمل بلاتکلیفی منجر به بهبودی بیشتر بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر نمی شود.
اثربخشی درمان روایتی - سازه گرایانه به شیوه "بازگشت به آینده" بر کاهش نشانه های اختلال فشار روانی حاد ناشی از وقوع تصادف منجر به اغماء در همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان روایتی - سازه گرایانه به شیوه "بازگشت به آینده" بر کاهش نشانه های اختلال فشار روانی حاد انجام شد. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل زنان 18 تا 40 ساله ای بود، که در اثر آسیب روانی ناشی از تصادف منجر به اغماء در همسران شان، به اختلال فشار روانی حاد مبتلا شده بودند و همسران شان در سال 1392(از ابتدای خرداد تا پایان مرداد)، در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان پورسینای رشت بستری بودند. از میان 42 زن، تعداد 3 زن (3n= )، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس پرسشنامه واکنش فشار روانی حاد استنفورد (2000) انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از طرح تجربی تک موردی از نوع چند خط پایه غیر همزمان از خلال چند آزمودنی استفاده شده است. مداخله صورت گرفته شامل به کارگیری شیوه درمانی "بازگشت به آینده" بود، که به مدت 13 جلسه 60 دقیقه ای بر روی آزمودنی ها اعمال شد. بطور کلی این پژوهش از سه مرحله تشکیل شده بود، که این مراحل شامل ارزیابی سطح پایه، دوره انجام مداخله و مرحله پیگیری بود، که 5/1 و 3 ماه پس از پایان درمان صورت پذیرفت. یافته ها: نتایج حاصل از فرمول ضریب تغییرپذیری کوهن حاکی از آن بود که این شیوه درمانی، موجب کاهش معنادار در نشانگان اختلال فشار روانی حاد گردید (89/1-d= ). همچنین این برنامه درمانی موجب کاهش معنادار در خرده مقیاس های اختلال فشار روانی حاد، شامل نشانگان تجزیه ای (78/1-d= )، نشانگان تجربه مجدد (82/1-d= )، نشانگان اجتنابی (08/2-d= )، و نشانگان بیش انگیختگی (88/1-d= ) گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که شیوه درمانی "بازگشت به آینده" در درمان اختلال فشار روانی حاد زنان از کارایی لازم برخوردار است.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر رضایت از زندگی، خوش بینی و عواطف مثبت در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه روان درمانی مثبت نگر بر افزایش رضایت از زندگی، خوش بینی و عواطف مثبت در دانشجویان انجام شد .روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. 34 نفر به عنوان نمونه پژوهش از بین 1200 نفر از دانشجویان کارشناسی ورودی سال تحصیلی 93-1392 دانشگاه شهید بهشتی با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس رضایت از زندگی (داینر و همکاران، 1985) ، فرم تجدید نظر شده آزمون جهت گیری زندگی (شی یر، کارور و بریگز، 1994) و برنامه عاطفه مثبت و منفی (واتسون، کلارک و گری، 1988) بود. برنامه روان درمانی مثبت نگر به صورت هفتگی طی شش جلسه دو ساعته به گروه آزمایشی، آموزش داده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد برنامه روان درمانی مثبت نگر در افزایش رضایت از زندگی، خوش بینی و عواطف مثبت در دانشجویان مؤثر بوده است (05/0p<) و نتایج بعد از دو ماه در مرحله پیگیری نیز پایدار مانده بود. در مجموع نتایج این پژوهش حاکی از آن است که برنامه روان درمانی مثبت نگر در افزایش میزان رضایت از زندگی، خوش بینی و ایجاد و افزایش عواطف مثبت در دانشجویان، برنامه ایی سودمند است و از این برنامه می توان در جهت ارتقاء سلامت روان در دانشجویان ورودی جدید دانشگاه ها استفاده کرد.
بررسی تأثیر مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر انطباق پذیری مسیر شغلی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان تأثیر مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انطباق پذیری دانشجویان بود. روش پژوهش شبه آزمایشی، با طرح پیش آزمون- پس آزمون- پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه اصفهان بود که 40 نفر به شیوه ی نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش در 8 جلسه، به صورت هفتگی شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه انطباق پذیری مسیر شغلی ( (CAASگردآوری و از طریق تحلیل واریانس با اندازه های تکراری مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها تفاوت معناداری بین دو گروه در انطباق پذیری مسیر شغلی و خرده مقیاس های آن درزمینه ی دغدغه، کنجکاوی، کنترل و اعتماد در مرحله پس آزمون نشان داد. همچنین نتایج آزمون پیگیری حاکی از پایداری اثر مداخله مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افزایش انطباق پذیری و خرده مقیاس های آن بود. در نهایت از مشاوره ی مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان به عنوان یک روش مؤثر در افزایش انطباق پذیری استفاده کرد.
مقایسه اثر بخشی درمان های تکمیلی آموزش روانی-فردی وآموزش روانی-خانواده بر علایم افسردگی و شیدایی بیماران دو قطبی نوع یک تحت درمان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درما ن های مکمل مانند آموزش روانی کانون توجه جامعه ی درمانی بیماران دوقطبی و بسیاری دیگر از بیماری های مزمن روانی و طبی قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر سنجش مقایسه اثر بخشی درمان های مکمل آموزش روانی- فردی و آموزش روانی- خانواده در کنار درمان روانپزشکی بیماران دوقطبی نوع یک، درقیاس با درمان روانپزشکی تنها در پیشگیری از بروز دوره های افسردگی و مانیا بوده است. پس از وارسی معیارهای ورود و خروج یک نمونه 66 نفری از بیماران دچاراختلال دوقطبی نوع یک با شیوه هدفمند انتخاب شدند. افراد به طور تصادفی در سه گروه آموزش روانی-فردی، آموزش روانی-خانواده و گروه کنترل قرار داده شدند. سنجش علایم افسردگی و شیدایی با استفاده از آزمون های سنجش شیدایی یانگ و سنجش افسرگی همیلتون صورت گرفت. افراد در سه نوبت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد سنجش واقع شدند. داده ها از پرسشنامه ها استخراج و با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری تحلیل شد. نتایج تحلیل های آماری در شیدایی تفاوت های معناداری را میان گروه های تحقیق نشان داد. گروه آموزش روانی-خانواده همراه با دارو درمانی در پس آزمون به گونه معنادار میانگین پایین تری از گروه کنترل (درمان روانپزشکی تنها) از نظر علایم شیدایی داشتند، اما در پی گیری تنها میانگین گروه آموزش روانی-خانواده از گروه کنترل در علایم شیدایی پایین تر بود. اثر معنادار دیگری بدست نیامد. آموزش روانی-خانواده علایم شیدایی بیماران را در کوتاه مدت و بلند مدت کنترل می کند. در مجموع می توان نتیجه گرفت که درمان مکمل آموزش روانی-خانواده در پیشگیری ازعود غیره منتظره علایم اپیسودیک شیدایی در بیماران دوقطبی نوع یک که تحت درمان روانپزشکی هستند، موثر است و در کنار درمان روانپزشکی آنان توصیه می شود.