مطالعات روان شناسی بالینی
مطالعات روان شناسی بالینی سال هشتم پاییز 1397 شماره 32 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
خودشیفتگی پیامدهای منفی بین فردی زیادی دارد و رابطه زناشویی بستری مناسب برای بسیاری از این پیامدها است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان بین فردی فراشناختی(MIT) بر آسیب های تعاملی زوجی مرد خودشیفته انجام شد. در این پژوهش، از روش پژوهش مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شده است. بدین منظور دو زوج (4 نفر) به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای مردان پس از تعیین موقعیت خط پایه 21 جلسه مداخله صورت گرفت و همزمان همسران آن ها نیز پرسشنامه ها را تکمیل کردند. ابزار مورد استفاده مصاحبه نیمه ساختاریافته SCID، پرسشنامه شخصیت خودشیفته NPI-40 و پرسشنامه محقق ساخته ی آسیب های تعاملی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، از تحلیل دیداری، شاخص روند و شاخص ثبات، درصد داده های غیرهمپوش و درصد داده های همپوش استفاده شد. درتحلیل دیداری نمودار داده ها، مداخله در هر چهار آزمودنی اثربخش بوده است. میانگین نمرات از 66/212، 33/224، 00/193 و 66/245 برای هر چهار آزمودنی در خط پایه به 00/101، 00/113، 66/84 و00/115 درموقعیت مداخله رسید. درصد غیرهمپوشی داده ها (PND) در دو موقعیت خط پایه و مداخله برای چهار آزمودنی 100 درصد بود. شاخص درصد بهبودی (MPI) نیز برای هر 4 آزمودنی بالاتر از 50 درصد بود که حاکی از معناداری بالینی درمان بود. این اثربخشی درمرحله پیگیری، همچنان مشهود بود. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که درمان MIT به دلیل تمرکز بر خودآگاهی، چرخه ها و طرح-واره های بین فردی می تواند آسیب های تعاملی زوجی مردان خودشیفته را کاهش دهد.
اثر بخشی روان درمانی مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی به شیوه گروهی بر سر زندگی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده:<br /> هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر بخشی آموزش مهارت های مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی بر سرزندگی سالمندان انجام شده است.<br /> روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل می باشد. جامعه آماری شامل کلیه سالمندان مراجع کننده، به کانون جهاندیدگان تهران بوده است که از میان آن ها 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش و کنترل از لحاظ سن همگن بودند. گروه آزمایش 8 جلسه تحت آموزش مهارتهای مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی به شیوه ی گروهی قرار گرفتند، اما کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار این پژوهش مقیاس سرزندگیV.S رایان و دسی 1997؛ بود که شرکت کنندگان در مرحله پیش آزمون و پس آزمون به سوالات آن پاسخ دادند. از روشهای آماری توصیفی و کوواریانس جهت تجزیه و تحلیل اثر بخشی آموزش مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی استفاده شد.<br /> یافته ها: نتایج حاصل نشان داد که میان گروه آزمایش و کنترل از لحاظ متغیر سرزندگی تفاوت معنی داری وجود دارد<br /> .(p<0.001) به این معنی که میزان سرزندگی در گروه آزمایش، پس از مداخله آموزش مهارت های مبتنی بر بهبود کیفیت زندگی در سالمندان ارتقاء یافت.<br /> نتیجه گیری: آموزش مهارت های مبتنی بر کیفیت زندگی که از ترکیب روانشناسی مثبت با رویکرد شناخت – رفتاری شکل گرفته، می تواند سرزندگی افراد سالمند را افزایش دهد.
ارزیابی کارایی طرحواره درمانی هیجانی بر سوگیری تفسیر(تفسیر مربوط به خود، تفسیر مربوط به دیگران) در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر، شایع ترین اختلال اضطرابی است که نگرانی شدید، معیار تشخیصی اصلی برای این اختلال است. هدف پژوهش حاضر بررسی ارزیابی کارایی طرحواره درمانی هیجانی بر سوگیری تفسیر(تفسیر مربوط به خود، تفسیر مربوط به دیگران) مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر بود. روش پژوهش حاضر آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر دانشگاه رازی در سال تحصیلی 97-1396 بود. به منظور اجرای اجرای پژوهش آزمون غربالگری انجام شد، ابتدا دانشجویان دختر، پرسشنامه نگرانی پنسیلوانیا را تکمیل نمودند، سپس بین آن هایی که نمره بالاتر از 47 را در این پرسشنامه کسب کرده بودند، مصاحبه بالینی ساختار یافته بر اساس DSM-IV-TR به عمل آمد که 30 دانشجو تشخیص اختلال اضطراب فراگیر را دریافت کردند. سپس 26 دانشجو که ملاک های لازم برای ورود به پژوهش را داشتند، به طور تصادفی انتخاب و دو گروه 13 نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه های اضطراب فراگیر اسپیتز و همکاران (2006)، نگرانی ایالت پنسیلوانیا(PSWQ) می و همکاران(1990) و سوگیری تعبیر باتلر و متیوز(1983) بود. گروه آزمایش طی 9 جلسه، یک و نیم ساعته(هفته ای یک جلسه) به صورت گروهی تحت مداخله طرحواره درمانی هیجانی قرار گرفت. در پایان مداخله، پس آزمون و سه ماه بعد از مداخله، پیگیری بر روی دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. تحلیل داده های خام با استفاده از spss29 و اجرای آزمون های توصیفی و استنباطی از جمله تحلیل کوواریانس چند متغیره و تک متغیره صورت گرفت. در گروه آزمایش کاهش معنی داری در سوگیری تفسیر مربوط به خود و دیگران بعد از مداخله مشاهده شد(001/0>P). این نتایج در مرحله پیگیری حفظ شد. باتوجه به نتایج حاصله، مداخله طرحواره درمانی هیجانی برای کاهش میزان سوگیری تفسیر در مبتلایان به اختلال اضطراب فراگیر توصیه می شود.
بازبینی الگوهای غالب ارتباطی زوجین ایرانی بر مبنای "بن مایه تعارضی ارتباط": یک بررسی کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده<br /> هدف: مطالعه حاضر با هدف بازبینی و تدوین الگوهای غالب ارتباطی زوجین ایرانی در چهارچوب دیدگاه روابط موضوعی و بر مبنای صورت بندی روابط در الگوی "بن مایه تعارضی ارتباط" بود. <br /> روش: این مطالعه کیفی و با رویکرد تحلیل محتوای جهت دار بود.ارزیابی با در نظر گرفتن معیارهای ورود و خروج مطالعه، بر روی 41 نفر (17 زن) و (24 مرد) انجام شد. داده ها با استفاده از مصاحبه ساختار نایافته جمع آوری و به روش تحلیل محتوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. برای تأیید دقت و صحت داده ها از معیارهای گابا و لینکلن استفاده شده است.<br /> یافته ها: با تحلیل داده ها چهار الگوی ارتباطی: 1)الگوی نگران از قضاوت، ارزش گذاری و اتهام های دیگران 2)الگوی نگران از واکنش های آسیب زای دیگران و پیامدهای آن3 ) الگوی تلاش برای اجتناب از ایجاد آسیب و ناراحتی در دیگران 4) الگوی عدم ابراز خواست به جهت ناامیدی در برآورده شدن آن؛ به دست آمد.<br /> بحث و نتیجه گیری: الگوهای به دست آمده بر اساس نظریه های روان پویشی به ویژه روی آورد روابط موضوعی که معتقدند روابط فرد در نخستین سال های زندگی با اطرافیان درون سازی شده و در موقعیت های بزرگ سالی بازنمایی می شوند؛ و بر اساس دو مفهوم مهم "تحریف انتقال" و "اجبار به تکرار"، قابل تبیین هستند. درواقع زوج ها، در موقعیت های ارتباطی به صورت ناهشیار همان روابطی که در کودکی درون سازی کرده اند را به کار می بندند. یافته های پژوهش بر این نکته تأکیددارند که پدیدآیی تعارض های زوجین را نمی توان صرفاً در چهارچوب روابط کنونی تبیین نمود و ردیابی این مشکلات در بازنمایی های "خود – موضوع" ضروری است.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری (الگوی بورکوک) و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم و نشانه ها و مولفه های شناختی اختلال اضطراب فراگیر انجام گرفته است. پژوهش فوق یک مطالعه تجربی دارای گروه مقایسه همراه با گمارش تصادفی، پیش آزمون- پس آزمون و پی گیری 4 ماهه است. جامعه پژوهش شامل کلیه زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شهر تهران است که دارای فرزند دختری در مقطع ابتدایی باشند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند است بدین صورت که از کلیه مدارس ابتدایی دخترانه شهر تهران، چندین مدرسه به شیوه هدفمند انتخاب شده و از مادران دانش آموزان خواسته شد تا پرسشنامه 7 سوالی اختلال اضطراب فراگیر را تکمیل نمایند. از آن دسته از مادرانی که در پرسشنامه مذکور نمره بالاتر از 7 (نقطه برش) بدست آورده ( 91 نفر) و سپس بوسیله مصاحبه ساختار یافته، مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر تشخیص داده شده بودند (32 نفر) خواسته شد تا در پژوهش شرکت نمایند. در این پژوهش از مقیاس 7 سوالی اختلال اضطراب فراگیر ، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا و مقیاس چرا نگرانی به منظور سنجش استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون تحلیل مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که بین اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش علائم و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و نگرانی در مرحله پس آزمون و پی گیریتفاوت معناداری مشاهده نشد. این در حالی است که اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر باورهای مثبت درمورد نگرانی به صورت معناداری بیشتر از درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بوده است. بنابراین از نتایج پژوهش فوق اینگونه استنباط می شود که هر دو روش توانسته اند اثربخشی معناداری بر کاهش علائم و نشانه های اختلال اضطراب فراگیر و برخی از مولفه های های این اختلال داشته باشند.
مقایسه کارکردهای اجرایی سالمندان با نشانگان داون با و بدون اختلال آلزایمر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: مطالعات نشان میدهند پیشروی اختلال آلزایمر در افراد مبتلا به نشانگان داون همراه با اختلال سریعتر در برخی از کارکردهای اجرایی همراه است. هدف پژوهش حاضر مقایسه کارکردهای اجرایی بزرگسالان با نشانگان داون با و بدون اختلال آلزایمر میباشد. روش: طرح مطالعه حاضر از نوع علیمقایسهای است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام افراد با نشانگان داون بالای 40 سال و نمونه آن شامل 10 فرد یا نشانگان داون با اختلال آلزایمر و 10 فرد با نشانگان داون بدون اختلال آلزایمر(در مجموع 30 نفر) بود که به صورت در دسترس انتخاب و سپس با ابزار کارتهای ویسکانسین و آزمون استروپ ارزیابی شدند. به منظ ور مقایس ه گروههای مورد مطالعه از آزم ون تحلیل واریانس چند متغی ره (مانوا) اس تفاده کردیم. یافتهها: نتایج تحلیل دادههای بهدست آمده نشان داد که بین افراد با نشانگان داون با آلزایمر با افراد با نشانگان داون بدون آلزایمر در هر دو آزمون ویسکانسین و استروپ تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد افراد با نشانگان داون با آلزایمر عملکرد ضعیف تری نسبت به گروه دیگر داشته اند. در واقع کاهش اندازه مخزن شناختی در لوب فرونتال منجر به اختلال زودهنگام سپس پیدایش نشانه هایی از اختلال در کارکردهای اجرایی می شود.
مقایسه شدت علائم افسردگی و سرعت پردازش اطلاعات در میان مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه شدت علائم افسردگی و سرعت پردازش اطلاعات در میان مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه و نوجوانان بهنجار بود. طرح پژوهش حاضر، علی – مقایسه ای بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان بهنجار و مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه شهر کرج در زمستان 1396 بود. نمونه ی پژوهش شامل 52 شرکت کننده (26 فرد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و 26 فرد بهنجار) بود که به روش دردسترس انتخاب شدند و بر اساس سن و جنس همتاسازی شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه افسردگی کودک و خرده آزمون رمزگردانی آزمون هوشی وکسلر چهار استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در مقایسه با افراد بهنجار، مبتلایان به اختلال استرس پس از سانحه میزان خلق منفی، عزت نفس منفی و ناکارآمدی بالاتر، و سرعت پردازش اطلاعات پایین تری را نشان می دهند. اما، از نظر علائم فقدان لذت و مشکلات ارتباطی تفاوتی بین دو گروه مشاهده نشد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که نسبت به نوجوانان بهنجار، نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه بیشتر مستعد تجربه علایم خلقی و مشکلات شناختی مانند ضعف در پردازش اطلاعات هستند. در نتیجه، توجه به این موارد نیز در مداخلات درمانی افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه ضروری است.
شناسایی نشانگان و طراحی مدل سندرم استرس جابه جایی در سالمندان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور شناسایی نشانگان و طراحی مدل سندرم استرس جابه جایی در سالمندان ساکن در مراکز نگهداری سالمندی انجام شد. به همین منظور پس از بررسی مبانی نظری در این زمینه سؤالاتی برای انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته استخراج گردید. با 16 نفر از سالمندانی که از ورود آنها به خانه سالمندان بیش از دو ماه نمی گذشت، مصاحبه انجام شد. پس از پیاده سازی، با استفاده از روش نظریه مبنایی مصاحبه ها کدگذاری شدند. از مجموع 16 مصاحبه انجام شده، تعداد 112 کد در مرحله کدگذاری باز شناسایی شدند؛ 12 مقوله فرعی در مرحله کدگذاری محوری و 5 مقوله اصلی در مرحله کدگذاری انتخابی شناسایی شدند. مقوله های اصلی شامل نشانه های بالینی، دلایل جابه جایی، احساس رضایت، بعد محیطی و نشانه های جسمانی بودند. پس از شناسایی نشانه های سندرم استرس جا به جایی، مقوله های شناسایی شده در متغیرهای شرایط علّی، شرایط میانجی، پیامدها و پدیده ها تحلیل و طبقه بندی شدند و در نهایت از رابطه بین مقوله ها مدلی کیفی ارائه شد. الگوی نهایی ترسیم شده، حاکی از تاثیر عوامل تسریع کننده و زمینه ساز از جمله استقلال در تصمیم گیری برای جا به جایی و عوامل محیطی و رفتاری مراکز سالمندان در بروز سندرم استرس جا به جایی است. در واقع داوطلبانه بودن و رضایتمندی فرد سالمند از سویی و فراهم بودن عوامل محیطی از سویی دیگر نقش بسزایی در پذیرش محیط جدید از سوی سالمندان دارد.
اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس برکاهش استرس شغلی در سالمندان فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش ایمن سازی در برابر استرس بر کاهش استرس شغلی سالمندان فعال مبتلا به پارکینسون انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش سالمندان مبتلا به پارکینسون شهر تهران بود که در سال 96 در بیمارستان بعثت دارای پرونده فعال بودند. از این بین، تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری دسترس انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای برنامه آموزش ایمن سازی در برابر استرس را دریافت کردند و در طول این مدت گروه کنترل هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه استرس شغلی (1992) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج تحلیل نشان داد آموش ایمن سازی در برابر استرس بر کاهش استرس شغلی سالمندان مبتلا به بیماری پارکینسون موثر است بدین صورت که بین نمرات پس آزمون آزمودنی های دو گروه آزمایش و کنترل در استرس شغلی(01/0 p<) تفاوت معناداری وجود داشت. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که استفاده از فنون مدیریت استرس مبتنی بر درمان ایمن سازی در برابر استرس به سالمندان مبتلا به پارکینسون کمک می کند تا بتوانند با مشکلات و دشورای های غیر قابل اجتناب زندگی شغلی بهتر مقابله کنند.