ناهید رامک

ناهید رامک

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد روانشناسی عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرگز

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

رابطه رفتارهای خودمراقبتی با آسیب پذیری روانی در بیماران قلبی عروقی با نقش واسطه ای تبعیت درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری روانی تبعیت درمانی رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی عروقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۶ تعداد دانلود : ۱۰۵
هدف این پژوهش بررسی رابطه رفتارهای خودمراقبتی با آسیب پذیری روانی در بیماران قلبی عروقی با نقش واسطه ای تبعیت درمانی بود. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مبتنی بر تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی 354 بیمار مبتلا به بیمارهای قلبی عروقی در بیمارستان تخصصی قلب سیدالشهدا در شهر ارومیه در سال 1400 بود. بر اساس جدول کرجسی و مورگان با احتمال وجود پرسش نامه های ناقص تعداد 226 نفر از بیمارانی دارای بیماری های قلبی عروقی ﭘﺲ از ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎی ورود ﺑﻪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺑﺎ روش دردسترس انتخاب شدند. از پرسش نامه آسیب پذیری روانی (SCL-25، نجاریان و داوودی،1380)، پرسش نامه تبعیت درمانی (ADQ، سید فاطمی و همکاران، 2018) و پرسش نامه رفتارهای خودمراقبتی بیماران قلبی (EHFSB، ولن و همکاران، 2013) گرفته شد. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با نرم افزار SPSS 18 و Amos 23 تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که بین رفتارهای خودمراقبتی و تبعیت درمانی با آسیب پذیری روانی در بیماران قلبی عروقی رابطه منفی معنی داری وجود دارد (01/0>P). رفتارهای خودمراقبتی بر آسیب پذیری روانی با نقش واسطه ای تبعیت درمانی تأثیری معادل 55/0- دارد. (01/0≥p). مدل پژوهش دارای برازش مطلوبی بود و مقدار ضریب تبیین کلی در مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم برابر با 42/0=R2 بود. این نتایج بر تاثیر عوامل شناختی رفتاری در کنترل آسیب پذیری روانی در بیماران قلبی عروقی تاکید دارد.
۲.

ارایه مدل جهت پیش بینی کمرویی از طریق ناگویی خلقی، احساس تنهایی و هویت اجتماعی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناگویی خلقی احساس تنهایی هویت اجتماعی کمرویی دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۶ تعداد دانلود : ۶۱۴
پژوهش حاضر به ارائه مدلی جهت پیش بینی کمرویی از طریق ناگویی خلقی، احساس تنهایی و هویت اجتماعی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم پرداخته است. روش پژوهش مدل یابی معادلات ساختاری و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر متوسطه دوم پایه دوم شهر گرگان مشتمل بر 2400 در سال تحصیلی 95-96 بوده است. نمونه ی مورد بررسی 331 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس ناگویی خلقی تورنتو، مقیاس احساس تنهایی راسل، پرسشنامه هویت اجتماعی صفاری نیا؛ و مقیاس کمرویی چیک- بریگز استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که ناگویی خلقی، هویت اجتماعی و احساس تنهایی به ترتیب 11/0، 19/0- و 12/0 اثر مستقیم بر کمرویی دارا بودند و برازش مدل تایید گردید و به طور کلی سه متغیر برون زا توان پیش بینی 24/0 از متغیر کمرویی را دارا بودند. با توجه به اثر بدست آمده می توان نتیجه گرفت که دانش آموزان کمرو تجاربی در ناگویی خلقی و احساس تنهایی در این اختلال دارا می باشند و کسب هویت اجتماعی متناسب می تواند کاهنده ی موثری جهت بهبود تعاملات اجتماعی گردد.
۳.

مقایسه ی میزان رفتارهای خود تخریب، باورهای غیرمنطقی و تحمل پریشانی هیجانی در مردان در حال بهبودی مواد افیونی و مواد محرک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رفتارهای خود تخریب باورهای غیرمنطقی تحمل پریشانی هیجانی مواد محرک مواد افیونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۴ تعداد دانلود : ۳۱۳
هدف : هدف پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای رفتارهای خود تخریبی، باورهای غیرمنطقی و تحمل پریشانی هیجانی در مردان در حال بهبودی مواد افیونی و مواد محرک بود. روش : روش پژوهش علی مقایسه ای و جامعه آماری شامل افراد معتاد به مواد مخدر در حال بهبودی بود. تعداد 51 نفر از در حال بهبودی از مواد افیونی و 51 نفر در حال بهبودی از مواد محرک به روش خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارگردآوری داده ها عبارت بودند از: پرسش نامه های سنجش رفتارهای خودتخریب محمدیان (1388)، باورهای غیر منطقی جونز، و تحمل پریشانی هیجانی. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که بین باورهای غیرمنطقی و تحمل پریشانی هیجانی، و رفتارهای خود تخریب کلی در دو گروه مردان در حال بهبودی مواد افیونی و مواد محرک تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان گفت: باورهای ناسازگار و هیجانات کنترل نشده در گروه افراد درحال بهبودی مواد محرک بیشتر از افراد معتاد به مواد افیونی است. باورهای غیرمنطقی نقش مهمی در انتخاب و تداوم مکانیسم های مقابله ای ناسازگارو نهایتا عود دارد.
۴.

نقش میزان پرخاشگری و خود دلسوزی در بخشایش مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بخشایش میزان خشم خود دلسوزی مادریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۸ تعداد دانلود : ۳۸۰
هدف: همواره با توجه به آنکه وجهی از انسان ها هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین می توان در بسیاری از تصمیم ها، رویدادها نقش این ویژگی بسیار بارز باشد، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان ذهنی که در وضعیت مراتب نامناسب تری به تناسب یک فرد عادی هستند، با عنایت به مطلب فوق هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میزان پرخاش گری و خود دلسوزی در بخشایش مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. روش:روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 415 مادریار مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی سطح استان گلستان تشکیل دادند و با توجه به طرح پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 230 نمونه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات به صورت فردی و در مراکز انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه مقیاس بخشودگی احتشام زاده و همکاران (1389)، پرسشنامه پرخاش گری ( AGQ ) و پرسشنامه خود دلسوزی فرم بلند ( SCS-LF ) استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در مجموع بین تمامی خرده مقیاس های میزان خشم با بخشایش گری همبستگی معکوس و بین خرده مقیاس های خودشفقتی با بخشایش گری همبستگی مستقیم معناداری وجود دارند، همچنین مولفه ی انزوا (19/0)، احساس مشترک انسانی (30/0)، مهربانی با خود (32/0) وکینه توزی (34/0) توان پیش بینی بخشایشگری را دارا می باشند. نتیجه گیری: به طور کلی بخشایش گری تحت تاثیر مولفه های هیجانی می باشد و تلویحات کاربردی بسیاری در حیطه های درمانی و آموزشی در مراکز نگهداری کودکان کم توان ذهنی می تواند داشته باشد.
۵.

پیش بینی بخشایشگری از روی میزان خشم و خود شفقتی در مادریاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بخشایشگری میزان خشم خود شفقتی مادریار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۴۲۹
زمینه: همواره با توجه به آن که وجهی از انسان ها، شامل هیجان و درک اجتماعی می باشد، بنابراین در بسیاری از تصمیم ها و رویداد ها این ویژگی ها تاثیر گذار است، مخصوصا در شرایط ارتباطی با افراد کم توان که در وضعیت به مراتب نامناسب تری به تناسب افراد بهنجار می باشند. با توجه به مطلب فوق هدف پژوهش حاضر بررسی پیش بینی بخشایشگری از روی میزان خشم وخود شفقتی در مادر یاران مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی است. روش : روش انجام این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی 415 مادریار مراکز توانبخشی افراد کم توان ذهنی سطح استان گلستان تشکیل دادند و با توجه به طرح پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 200 نمونه انتخاب شدند و جمع آوری اطلاعات به صورت فردی و در مراکز انجام گردید. در این پژوهش از پرسشنامه بخشودگی احتشام زاده و همکاران (1389)، پرسشنامه میزان خشم باس و پری و پرسشنامه خود شفقتی فرم بلند استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که در مجموع بین تمامی خرده مقیاس های میزان خشم با بخشایشگری همبستگی معکوس و بین خرده مقیاس های خودشفقتی با بخشایشگری همبستگی مستقیم معناداری وجود دارند، همچنین مولفه ی انزوا (19/0)، احساس مشترک انسانی (30/0)، مهربانی با خود (32/0) وکینه توزی (34/0) توان پیش بینی بخشایشگری را دارا می باشند. نتیجه گیری: به طور کلی بخشایشگری تحت تاثیر مولفه های هیجانی می باشد و تلوحیات کاربردی بسیاری در حیطه های درمانی و آموزشی در مراکز نگهداری کودکان کم توان ذهنی می تواند داشته باشد.
۶.

اثربخشی معنادرمانی به شیوه هوتزل بر حالات شخصیتی، ضربه عشق و دوسوگرایی به جنس مقابل در دانشجویان دختر با شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنادرمانی حالات شخصیتی ضربه عشق دوسوگرایی به جنس مقابل شکست عاطفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۰ تعداد دانلود : ۳۷۱
حد والایی از روابط انسانی که جنبه های شناختی، هیجانی و انگیزشی را در خود جای می دهد، می تواند بازنمایی از عشق باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی معنادرمانی به شیوه هوتزل بر حالات شخصیتی، ضربه عشق و دوسوگرایی به جنس مقابل در دانشجویان دختر با شکست عاطفی بود. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش و پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دختر با شکست عاطفی دانشگاه مازندران بود. 28 نفر از دانشجویان (14 نفر گروه آزمایش و 14 نفر گروه کنترل) به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. در این پژوهش از سه پرسشنامه، ضربه عشق (LTI)، دوسوگرایی نسبت به جنس مقابل (ASI)، تحلیل رفتار متقابل (حالات شخصیتی) و پروتکل معنادرمانی هوتزل (2002) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها به روش تحلیل کواریانس تک متغیره و چند متغیره نشان داد که معنادرمانی بر حالات شخصیتی، ضربه عشق و دوسوگرایی به جنس مقابل در دانشجویان دختر با شکست عاطفی اثربخش است. بر این اساس، استفاده از مبانی معنادرمانی در جهت بهبود وضعیت روانشناختی افراد با تجربه  شکست عاطفی قابل توصیه است.
۷.

هم سنجی تراز خشم، تنیدگی والدگری و راهبردهای کنار آمدن با تنیدگی مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی با مادران کودکان بهنجار

کلید واژه ها: تراز خشم تنیدگی والدگری راهبردهای تنیدگی کم توانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۷۲
تولد کودک همراه با اختلال رشد ذهنی در خانواده دشواری هایی را برای اعضای خانواده رقم می زند و مایه تنیدگی روانی در ابعاد گوناگون زندگی اعضای خانواده به ویژه والدین می گردد. ازاین رو هدف پژوهشی حاضر هم سنجی تراز خشم، تنیدگی والدگری و راهبردهای کنار آمدن با تنیدگی مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی با مادران کودکان بهنجار بود و جامعه آماری شامل مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی و مادران کودکان بهنجار شهرستان گرگان در بازه زمانی تیرماه تا شهریور 1396 بود، روش، در این پژوهش علی مقایسه ای با توجه به آنکه حداقل تعداد برای این روش پژوهش برای هر گروه 15 نفر است، با بیش برآورد تعداد 50 مادر کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی و 50 مادر کودکان بهنجار به روش هدفمند از مراکز توان بخشی شهرستان گرگان انتخاب شدند. از فرم کوتاه پرسشنامه تنیدگی والدینی و پرسشنامه راهبردهای کنار آمدن تنیدگی ایندلر و پارکر و مقیاس پرخاشگری استفاده گردید. نتایج تحلیل واریانس چند راهه نشان داد که تفاوت معناداری میان خشم کلی (018/0 p=، 702/5F=)، پرخاش (003/0p=، 976/8F=)، تنیدگی والدگری کلی (013/0p=، 521/4F=) و راهبرد مسئله مدار (003/0p=، 130/6F=) در دو گروه مادران کودکان دچار اختلال رشدی ذهنی و مادران کودکان بهنجار وجود دارد. یافته های این پژوهش با توجه به دیدگاه سیستمی نشان می دهد که تنیدگی روانی در محیط خانواده با توجه به مشکلات اعضا می تواند سبب انتقال به دیگر اعضا و رفتارهای ناهنجار همانند خشم و راهبردهای غیر سازگارانه گردد.
۸.

برابر سنجی چندوچون هیجانی خانواده، ناگویی خلقی و سرشت و منش دختران اقدام کننده به خودکشی و دختران بهنجار

کلید واژه ها: خودکشی ناگویی خلقی سرشت و منش جو عاطفی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۰ تعداد دانلود : ۶۸۶
این پژوهش با هدف برابر سنجی چندوچون هیجانی خانواده ، ناگویی خلقی و سرشت و منش دختران اقدام کننده به خودکشی و دختران بهنجار به انجام رسیده است. روش پژوهش علی مقایسه ای است. با بکار بستن روش نمونه گیری هدفمند 70 نفر از دختران اقدام کننده به خودکشی و دختران بهنجار (35 دختر اقدام کننده به خودکشی و 35 دختر بهنجار) به عنوان نمونه پژوهش گزیده شدند. اعضای نمونه ساکن شهرستان گرگان بوده و در پاییز 1395 مراجعین بخش اورژانس بیمارستان های این شهرستان بوده اند. دادها با به کارگیری ابزارهای سرشت و منش کلونینجر (TCI)، جو عاطفی خانواده برن(BFCQ) و سنجه ناگویی خلقی تورنتو (TAS) گرداوری شد و تحلیل آن ها با روش آزمون ضریب تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) به انجام رسید. برآمدهای تحلیل واریانس چند متغیره بر روی تفاضل نمرات خرده سنجه های سرشت و منش، ناگویی خلقی و جو عاطفی اجتماعی در دختران اقدام کننده به خودکشی و افراد بهنجار نشان می دهد همه آزمون های مانوا (اثر پلایی 721/0F=، لامبدایی ویلکز 279/0F=، اثر هتلینگ 586/2F=، بزرگ ترین ریشه خطا 586/2F=) در سطح (001/0>P) معنی دار می باشند، برآمدها نشان می دهد تفاوت میان پاره ای از مؤلفه های چند و چون هیجانی خانواده (تجربه های مشترک و تشویق کردن) پاره ای از متغیرهای ناگویی خلقی (دشواری شناسایی احساسات و دشواری توصیف احساسات) و پاره ای از مؤلفه های سرشت و منش (پاداش وابستگی، پشتکار، خود هدایتی، خود فراروی و همکاری) در دو گروه دختران اقدام کننده به خودکشی و دختران بهنجار تفاوت معنی دار (001/0>P) است. با توجه به نتایج تحقیق به طورکلی می توان بیان نمود اقدام به خودکشی که توسط یک عامل راه انداز شروع می گردد در بستر مجموعه ای از عوامل خانوادگی، شخصیتی و خلقی رخ می دهد. از این رو پایش آن بایستی به طور همه جانبه انجام گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان