مدیریت اطلاعات سلامت
مدیریت اطلاعات سلامت دوره 9،خرداد و تیر1391 شماره 2(پیاپی 24) (مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای پر از دانش و پیچیدگی روز افزون امروز نیاز به تبادل داده، اطلاعات و دانش غیر قابل انکار است. پرونده ی الکترونیک سلامت از فن آوری های کلیدی عرصه ی مراقبت بهداشتی است که با ایجاد قابلیت تعامل، سرعت ارایه ی خدمات را افزایش، خطاها را کاهش و کیفیت ارایه ی خدمات را بهبود می بخشد. برای توزیع و تبادل اطلاعات؛ توسعه و استفاده از استانداردهای تبادل پیام در پرونده ی الکترونیکی سلامت مورد نیاز می باشد. در این مقاله به شناسایی استانداردهای این سازمان ها پرداخته و نقاط ضعف و مزیت های آن ها با هم مقایسه شده اند.
روش بررسی: این بررسی یک مطالعه ی توصیفی- تطبیقی بود که در سال 1389 انجام شد. ابزار جمع آوری اطلاعات چک لیست بود که روایی آن از نظر تعدادی صاحب نظران دانشگاهی در زمینه ی پرونده ی الکترونیک سلامت مورد تأیید قرار گرفت. داده های مورد نیاز این پژوهش از کتاب ها، نشریات و وب سایت های سازمان های معتبر مرتبط تهیه شد. جامعه ی پژوهش را سازمان های 7HL (Health level seven)، (International organization for standardization) ISO، CEN (Committee of european standards) تشکیل می داد که در زمینه ی پرونده ی الکترونیک سلامت استانداردهای کامل تر و جامع تری نسبت به سایر سازمان ها ارایه می کردند. داده های جمع آوری شده با استفاده از جدول تطبیقی و روش های کیفی تحلیل شد.
یافته ها: در سطح جهانی چندین سازمان و مؤسسه در زمینه ی ایجاد استانداردهای مربوط به پرونده ی الکترونیک سلامت فعالیت میکنند که عبارت از سلامت سطح هفتم (7HL) و سازمان بین المللی استاندارد (ISO) و هیأت فنی کمیته ی اروپایی تعیین کننده ی استاندارد (CEN) می باشد. سازمان 7HL دارای استاندارد تبادل پیام است و هیأت فنی کمیته ی اروپایی تعیین کننده ی استاندارد و دارای استاندارد تبادل با نام 13606EN است که سازمان بین المللی استاندارد، آن را به استانداردی بین المللی تبدیل و مسؤولیت روزامدی آن را بر عهده دارد.
نتیجه گیری: بیش ترین فعالیت در مورد استانداردسازی تبادلات پرونده ی الکترونیک سلامت در سازمان بین المللی استاندارد و سازمان سلامت سطح هفتم صورت گرفته است. استانداردهای تبادل پیام این دو سازمان برخلاف شباهت در بعضی موارد، تفاوت های منحصر به فردی با یکدیگر دارند. مقایسه ی این دو استاندارد در مطالعات مختلف نشان می دهد که اگر چه این دو استاندارد به شیوه هایی متفاوت در جهت تبادل پیام گام برمی دارند، ولی استاندارد تبادل پیام 7HL در ایجاد قابلیت تعامل متقابل به طور کافی موفق نبوده است و ناهماهنگی هایی در کلاس های مدل اصلی آن به چشم می آید. استاندارد 13606ISO با استفاده از بعضی ویژگی های خود گام ارزشمندی در راستای تعاریف مفاهیم بالینی و ایجاد قابلیت تعامل متقابل برداشته است.
بررسی مقایسه ای کلیات نظام ملی ثبت سندروم حاد کرونری در کشورهای منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نظام ثبت، مجموعه ای از داده های مربوط به بیماران است که دارای یک تشخیص ویژه و یا یک اقدام خاص می باشد. طراحی و اجرای سیستم های ثبت می تواند در مدیریت داده های مربوط به روند یا وقوع بیماری مؤثر باشد. سندروم حاد کرونری اصطلاحی است که شامل سکته ی قلبی یا آنژین ناپایدار بوده و به منظور کاهش بار این بیماری طراحی و اجرای نظام ثبت ضروری است. این مقاله درصدد بوده است کلیات نظام ملی ثبت سندروم حاد کرونری را در کشورهای آمریکا، سوئیس، مالزی و ایران ارایه نموده و به مقایسه ی آن ها، بر پایه ی وجوه افتراق و اشتراک بپردازد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی- تطبیقی و کاربردی بود که در سال های 89- 1388 صورت پذیرفت. جامعه ی پژوهش شامل نظام ثبت سندروم حاد کرونری در کشورهای آمریکا، سوئیس، مالزی و ایران بود. روش جمع آوری داده ها، مطالعه ی کلیه ی مستندات مکتوب و برقراری ارتباط با مراکز ثبت داده ها در کشورهای منتخب از طریق ایمیل بوده است. ابزار جمع آوری چک لیستی بود که بر پایه ی حداقل های نظام ثبت، تهیه و روایی آن به تأیید متخصصان رسید. همچنین جداول تطبیقی نیز به کار گرفته شده است. جهت روایی و پایایی تلاش گردیده که از منابع موثق هم چون وب سایت ها و فرهنگ لغات معتبر و ... استفاده شود و در ترجمه ی متون ضمن بهره گیری از مشاوره با متخصصان مربوط، رعایت امانت با نظارت اساتید راهنما و مشاور تا حد امکان صورت پذیرفت.
یافته ها: در هر سه کشور مورد مطالعه، نظام ثبت ملی برای سندروم حاد کرونری وجود دارد که در آن، مراحل جمع آوری و تحلیل داده ها و توزیع اطلاعات انجام می شود. در کشور ایران، نظام ثبت در سطح ملی وجود ندارد؛ اما برای اولین بار، نظام ثبت این سندروم از سال 1378 در شهر اصفهان طراحی شد و اکنون در حال اجرا می باشد، که در این نظام فقط به جمع آوری داده ها پرداخته می شود. در دو کشور آمریکا و سوئیس این نظام تحت نظارت انجمن های تخصصی مرتبط با بیماری های عروق کرونر می باشد، اما در مالزی پایگاه داده زیر نظر وزارت بهداشت این کشور ساختار یافته است. آمریکا از نظر سابقه و از حیث دارا بودن ویژگی ها نسبت به سایر نظام های مورد بررسی در پژوهش ارجحیت دارد.
نتیجه گیری: از آن جا که طراحی و اجرای نظام های ثبت می تواند به تحلیل داده های مربوط به بیماران کمک کند؛ بنابراین اجرای یک نظام ملی ثبت برای سندروم حاد کرونری با توجه به بار کلان آن در ایران ضروری است. در این نظام باید علاوه بر جمع آوری داده ها به تحلیل آن ها نیز پرداخته شود.
میزان انطباق چکیده ی فارسی طرح های پژوهشی مصوب دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استاندارد ایزو 214(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رعایت استانداردهای چکیده نویسی، نقش بسیار مهمی در بازیابی اطلاعات دارد. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان انطباق چکیده ی فارسی طرح های پژوهشی مصوب دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استاندارد ایزو 214 بود.
روش بررسی: روش پژوهش، توصیفی و از نوع تحلیل محتوا و ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه ی وارسی محقق ساخته بود. جامعه ی مورد مطالعه، شامل 227 طرح پژوهشی مصوب دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بین سال های 89-1380 بود. برای سنجش روایی سیاهه ی وارسی از روایی صوری و محتوایی استفاده شد. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت مشاهده ی مستقیم بود و جهت تحلیل داده ها از آمار توصیفی (توزیع فراوانی و درصد) و استنباطی (آزمون Chi-Square) و نرم افزار 16SPSS استفاده شد.
یافته ها: بیشترین میزان رعایت موارد استاندارد ایزو 214 مربوط به بیان ضمایر در قالب سوم شخص معادل 100 درصد و کمترین میزان، مربوط به استفاده از افعال معلوم معادل 4/34 درصد است. بیشترین میزان رعایت موارد استاندارد ایزو 214 مربوط به بیان ضمایر در قالب سوم شخص، شروع چکیده با جمله ای مبین موضوع پژوهش، جایگاه چکیده، وجود کلیدواژه هر کدام معادل 100 درصد در سال 1388 و کمترین میزان مربوط به بیان یافته های پژوهش معادل 7/16 درصد بین سال های 82-1380 بود. بین میزان رعایت هدف، بیان یافته های پژوهش، پرهیز از کاربرد اختصارات، علایم و سرواژه ها بر حسب گروه آموزشی، تفاوت معنی داری وجود داشت، در حالی که بین میزان رعایت سایر موارد استاندارد ایزو 214 بر حسب گروه آموزشی، تفاوت معنی داری وجود نداشت. بین میزان رعایت برگرفته شدن کلیدواژه از متن بر حسب درجه ی تحصیلی مجری اصلی، تفاوت معنی داری مشاهده شد، اما بین میزان رعایت سایر موارد استاندارد ایزو 214 بر حسب درجه ی تحصیلی مجری اصلی، تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به طور کلی، میزان انطباق چکیده ی فارسی طرح های پژوهشی مصوب دانشکده ی مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با استاندارد ایزو 214 در وضعیت مطلوبی قرار دارد و بیشتر موارد استاندارد ایزو 214 رعایت گردیده است. میزان رعایت موارد استاندارد ایزو 214 در سال های مختلف یکسان نیست و بین میزان رعایت موارد استاندارد ایزو 214 بر حسب گروه آموزشی و درجه ی تحصیلی، تفاوت معنی داری وجود ندارد.
میزان کاربست مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانه های دانشگاهی و بیمارستانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تبریز بر اساس مدل Hissig(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تأکید مدیریت دانش در کتابخانه ها، ترویج خلق دانش، روابط نزدیک تر بین کتابخانه ها، داخل کتابخانه ها و بین کتابخانه ها و کاربران آن ها با انگیزه ی افزایش میزان رضایت کاربران و بهبود خدمات کتابخانه، تقویت شبکه های جهانی و زنده کردن جریان دانش می باشد. هدف پژوهش حاضر، تعیین میزان کاربست مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانه های مرکزی، دانشکده ای و بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بر اساس مدل Hissig بوده است. مدل Hissig دارای چهار فرایند خلق، ذخیره، نشر و به کارگیری دانش می باشد.
روش بررسی: روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بود. جامعه ی پژوهش، تمام کارکنان شاغل در 21 کتابخانه دانشگاه علوم پزشکی تبریز (59 نفر) در سال 1389 بودند. به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول نمونه گیری عمومی Cochrane استفاده گردید، که تعداد 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، مبتنی بر تصادفی طبقه ای متناسب با حجم بود. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته بود که از مقیاس پنج درجه ای لیکرت استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسش نامه توسط اساتید مجرب تأیید و به منظور پایایی آن ضریب Cronbach’s Alpha با مقدار 949/0 استخراج گردید. داده های پژوهش با کمک نرم افزار 16SPSS مورد تحلیل قرار گرفت و در سطح آمار توصیفی از فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار و در سطح آمار استنباطی از آزمون های One-sample t، MANOVA و آزمون تعقیبی Scheffe استفاده شد. همچنین برای ترسیم نمودارها از نرم افزار 16Excel استفاده شد.
یافته ها: میزان کاربست مؤلفه های خلق دانش با 06/3 بالاتر از متوسط، ذخیره ی دانش با 56/2 در حد پایین تر از متوسط، نشر دانش با 87/2 در حد بالاتر متوسط و به کارگیری دانش با 12/3 در حد بالاتر از متوسط بود. همچنین نتیجه ی آزمون One-sample t بر اساس مدل Hissig نشان داد که میزان کاربست مؤلفه های مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تبریز با میانگین 90/2 در حد بالاتر از متوسط می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های این مطالعه، میزان کاربست مدیریت دانش در بین کارکنان کتابخانه ی مرکزی، دانشگاهی و بیمارستانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تبریز در حد بالاتر از متوسط می باشد، اما از بین مؤلفه های مورد بررسی مؤلفه ی ذخیره ی دانش در حد پایین تر از متوسط می باشد؛ بنابراین تبیین اهمیت ذخیره ی دانش در بین کارکنان کتابخانه ها و استفاده از سیستم های ذخیره ی دانش ضروری می باشد.
میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده ی کلیدواژه های تخصصی پزشکی در موتورهای کاوش عمومی وب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اطلاع از میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده در ابزارهای بازیابی اطلاعات در جلوگیری از اتلاف وقت کاربران، امری مهم تلقی می گردد و سهم اطلاعات پزشکی- بهداشتی در میان انبوه اطلاعات موجود در وب از جایگاه ویژه ای برخوردار است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن بود که میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده ی اطلاعات پزشکی از طریق کلیدواژه های تخصصی برگرفته از سرعنوان های موضوعی پزشکی مش (MESH یا Medical subject headings) را در موتورهای کاوش عمومی وب مورد بررسی قرار دهد.
روش بررسی: تحقیق حاضر، کاربردی و از نوع پیمایشی بود که با رویکرد توصیفی- تطبیقی در سال 1389 انجام شد. جامعه ی مورد بررسی در این پژوهش را چهار موتور کاوش عمومی وب یعنی Yahoo، Live search، Google و Ask تشکیل دادند. به منظور تعیین میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده در این چهار موتور کاوش، ابتدا ده کلیدواژه یا عبارت پزشکی از سرعنوان های پزشکی به صورت کاملا تصادفی انتخاب گردید و سپس، ده نتیجه ی اول هر موتور کاوش به صورت سیاهه ای، لیست شدند و پس از بررسی، با استفاده از نرم افزار Excel، میزان اشتراکات رکوردهای بازیابی شده در موتورها محاسبه و به عنوان میزان هم پوشانی در نظر گرفته شد. برای تعیین هم پوشانی نتایج بازیابی شده ی کلیدواژه های تخصصی پزشکی در چهار موتور کاوش، ده کلیدواژه و عبارت مشترک در آن ها مورد کاوش قرار گرفتند. سپس، ده نتیجه ی اول بازیابی شده در صفحه ی نخست موتورهای کاوش، در یک سیاهه، گردآوری و با تطبیق و بررسی نتایج به دست آمده و استفاده از یک معادله ی محقق ساخته، میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده محاسبه شد. قابل ذکر است روایی آن بر اساس مشاهدات پژوهشگران، مشورت با برخی استادان صاحب نظر در این حوزه و به ویژه استفاده از متون مرتبط مورد تأیید قرار گرفت. همچنین با توجه به رویکرد توصیفی- تطبیقی اتخاذ شده در این پژوهش، آمار توصیفی با محوریت یک معادله ی آماری مورد استفاده قرار گرفت.
یافته ها: موتورهای کاوش در بازیابی کلیدواژه های پزشکی در نخستین صفحه ، 48 درصد نتایج بازیابی شده را در یک موتور بازیابی می نمودند که نیمی از مرتبط ترین نتایج را شامل می شد. موتور کاوش Yahoo دارای بیشترین نتیجه ای بود که تنها در خود آن بازیابی شده و موتور کاوش Google با کمترین نتیجه ی منحصر به خود، از بالاترین میزان هم پوشانی با سایر موتورها در نتایج برخوردار بود. میزان هم پوشانی نتایج بازیابی شده ی کلیدواژه های پزشکی برگرفته از مش در صفحه ی نخست موتورهای کاوش Google، Ask، Live و Yahoo به میزان 11 درصد بود.
نتیجه گیری: موتورهای کاوش دارای هم پوشانی کمی نسبت به هم بودند. از این رو به کاربران پیشنهاد می گردد در هنگام کاوش اطلاعات پزشکی در دنیای اینترنت، جست وجوی خود را در چند موتور کاوش پیگیری کنند تا به مدارک مرتبط از میان انبوه منابع موجود در وب، دسترسی یابند. از طرف دیگر، به کاربران توصیه می شود در جست وجوی اطلاعات پزشکی از موتورهای جست وجوی تخصصی نیز استفاده کنند.
ارزیابی ویژگی های جستجو در پایگاه های اطلاعاتی پیوسته ی موجود در وب سایت کتابخانه ی مرکزی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بر اساس معیارهای بین المللی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شاخص های ارزیابی پایگاه های اطلاعاتی شامل؛ شاخص های مدیریتی، فنی، محتوایی و جستجو است و ویژگی های جستجو یکی از مهم ترین شاخص های مذکور می باشد. پژوهش حاضر، ویژگی های جستجو در پایگاه های اطلاعاتی پیوسته در وب سایت کتابخانه ی مرکزی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان از لحاظ درون داد و برون داد جستجو بر اساس معیارهای بین المللی را مورد شناسایی قرار داده است.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- پیمایشی بود که در سال 1387 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش 7 پایگاه اطلاعاتی پیوسته ی موجود در وب سایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. در این بررسی ویژگی های جستجو از لحاظ درون داد و برون داد این پایگاه ها با استفاده از چک لیست استخراج شده از معیارهای بین المللی شامل معیار 12-K Maryland، معیار ارزیابی Ovid، ارزیابی DBMS و ابزار ارزیابی Gulliver بررسی شد. روایی چک لیست به تأیید متخصصین رشته رسید و در نهایت داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel در سطح آمار توصیفی با شاخص های درصد و فراوانی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: با مقایسه ی مطابقت ویژگی های درون داد جستجو در پایگاه های اطلاعاتی موجود در وب سایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با معیارهای بین المللی، مشخص شد که پایگاه Ovid 100 درصد با معیارهای مورد نظر مطابقت داشت؛ در حالی که پایگاه MD Consult، با 52/51 درصد مطابقت در پایین ترین سطح بین پایگاه های مورد مطالعه قرار گرفته است. با مقایسه ی مطابقت ویژگی های برون داد جستجو در پایگاه های اطلاعاتی موجود در وب سایت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با معیارهای بین المللی مشخص شد که پایگاه Ovid 100 درصد با معیارها مطابقت داشته و در بین پایگاه های مطالعه شده بالاترین امتیاز را دارد؛ در حالی که پایگاه MD Consult با90/61 درصد مطابقت در پایین ترین سطح بین پایگاه های مورد مطالعه قرار گرفته است.
نتیجه گیری: ویژگی های جستجوی پایگاه اطلاعاتی Ovid 100 درصد با معیارهای بین المللی مطابقت داشت و پایگاه MD Consult با 33/57 درصد انطباق در پایین ترین سطح انطباق با معیارهای بین المللی قرار دارد. سایر پایگاه ها نیز در سطح بالایی قرار دارند که البته می توان پس از بررسی سایر ویژگی ها مانند فنی، مدیریتی و محتوایی این پایگاه ها به تصمیم گیری در خصوص اشتراک یا قطع اشتراک آن ها پرداخت.
رابطه ی بین مدیریت دانش و خلاقیت در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عصر حاضر، عصر تحولات و تغییرات شگرف در فن آوری ها می باشد. عصری که ساختار فکری آن آکنده از عمق بخشیدن به اطلاعات و توجه به مشارکت نیروی انسانی خلاق و دانش گرا است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه ی بین مدیریت دانش با خلاقیت در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز در سال 1389 بود.
روش بررسی: مطالعه ی حاضر توصیفی- همبستگی بود که جامعه ی مورد مطالعه در این پژوهش، 120 کتابدار زن و مرد کتابخانه های دانشگاهی دولتی و آزاد شهر شیراز در سال 1389 بود، که همه ی آنان به عنوان نمونه ی پژوهش در نظر گرفته شدند؛ لذا به 120 نفر از آن ها پرسش نامه داده شد، که 90 نفر (75 درصد) بازگردانده شد. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش نامه ی محقق ساخته ی مدیریت دانش و پرسش نامه ی خلاقیت Randsip بود. ضرایب پایایی Cronbach's alpha که برای محاسبه ی همسانی درونی پرسش نامه های مدیریت دانش و خلاقیت استفاده گردید، به ترتیب برابر با 90/0 و 81/0 به دست آمد. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی شامل ضریب همبستگی Pearson، t-test و آزمون ANOVA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین دو متغیر مدیریت دانش و خلاقیت با توجه به ضریب همبستگی 261/0، رابطه ی مثبت و معنی داری در سطح 013/0 وجود دارد. از نتایج دیگر آن بود که، بین نمره مؤلفه ی « افراد» و «فرهنگ» در مدیریت دانش کتابداران با نمره ی خلاقیت آنان، به ترتیب با ضرایب همبستگی 273/0 و 338/0 ارتباط مثبت و معنی داری وجود داشت، اما بین نمره مؤلفه های «فن آوری» و «فرایند» با نمره ی خلاقیت کتابداران، به ترتیب با ضرایب همبستگی 122/0 و 094/0 ارتباط معنی داری وجود نداشت. نتایج آزمون ANOVA نیز نشان داد که میزان تحصیلات بر مدیریت دانش کتابداران تأثیر معنی دار دارد. در حالی که جنسیت، سابقه ی خدمت و میزان تحصیلات تأثیر معنی داری بر خلاقیت کتابداران ندارد.
نتیجه گیری: هرچه قدر خلاقیت کتابداران کتابخانه های دانشگاهی شیراز بالاتر باشد، مدیریت دانش نیز بیش تر می باشد.
شخصیت های صبحی و بعد از ظهری کارکنان و تأثیر آن بر سرمایه ی روان شناختی سازمان بر اساس مدل Fered lutans(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: روان شناسان، تیپ های متعددی برای شخصیت افراد پیشنهاد کرده اند که بر اساس آن هر فرد را در یکی از این تیپ ها قرار می دهند. یکی از این تیپ ها، مدل شخصیت صبح و بعد از ظهر است. هدف از پژوهش حاضر، شناسایی میزان سرمایه ی روان شناختی موجود با مؤلفه هایی چون (خوش بینی، تاب آوری، امیدواری و خودکارامدی) با استفاده از مدل Fered lutans در دو بخش دولتی و خصوصی اصفهان بر حسب سبک های شخصیت صبحی و بعد از ظهری کارکنان بوده و این که آیا رابطه و همبستگی بین دو متغیر سرمایه ی روان شناختی و سبک شخصیتی بر روی عملکرد فردی و سازمانی مورد تأیید می باشد یا نه.
روش بررسی: روش تحقیق در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است؛ جامعه ی آماری آن شامل 1615 نفر از کارکنان بیمارستان های دولتی (کاشانی، امام موسی کاظم) و خصوصی (سعدی و بهارستان) اصفهان می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای، متناسب با حجم جامعه تعداد 250 نفر از کارکنان در سال 1389 به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از مصاحبه با استفاده از Cronotype munich و دو پرسش نامه استفاده گردیده که پایایی پرسش نامه ی استاندارد سرمایه ی روان شناختی با ضریب 93 درصد و برای پرسش نامه ی شخصیت صبحی و بعد از ظهری 81 درصد بوده و روایی نیز بر اساس نظرات متخصصین مربوط در سطح بالایی مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ، از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون های ضریب همبستگی Pearson، t-test و MANOVA) استفاده گردید.
یافته ها: بین نمرات شخصیت صبحی با امیدواری، خودکارامدی و خوش بینی رابطه ی معنی داری وجود دارد و بین نمرات شخصیت عصری با خودکارامدی، خوش بینی و تاب آوری رابطه ی معنی داری وجود دارد. در صورتی که بین نمرات شخصیت بعد از ظهری با امیدواری و بین نمرات شخصیت صبحی با تاب آوری رابطه ی معنی داری یافت نشد. همچنین از نظر کارکنان دارای سبک شخصیت عصری بر حسب ویژگی های جمعیت شناختی (تأهل) تفاوت معنی داری یافت شد. به عبارت دیگر افراد متأهل بعد از ظهر محور دارای تاب آوری بالاتری هستند.
نتیجه گیری: سرمایه ی روان شناختی رابطه ی مثبت معنی داری با سبک شخصیتی دارد. در مجموع کارکنانی با سبک شخصیتی عصری، سرمایه ی روان شناختی بیش تری را نسبت به سبک شخصیتی صبحی نشان می دهند.
مطالعه ی تطبیقی برنامه ی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت در بیمارستان های اروپایی پایلوت سازمان جهانی بهداشت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رشد روزافزون بیماران مزمنی که به حمایت دایمی نیاز دارند و کارکنانی که روزانه در معرض فشارهای روحی و روانی قرار می گیرند، به بیمارستان هایی نیاز دارد که به برنامه ی ارتقای سلامت به عنوان یک خدمت کلیدی و مهم توجه داشته باشند. برنامه ی ارتقای سلامت توسط سازمان جهانی بهداشت در دهه ی 1990عنوان گردید و تا امروز تعداد زیادی از بیمارستان ها در تمام قاره ها و در بسیاری از کشورها برنامه ی ارتقای سلامت را پیاده نموده اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی برنامه های ارتقای سلامت در بیمارستان های پایلوت سازمان جهانی بهداشت صورت گرفت.
روش بررسی: این مقاله حاصل یک مطالعه ی توصیفی- تطبیقی و کاربردی بود که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مطالعه ی کتابخانه ای (دیجیتال و چاپی) و گزارش سازمان جهانی بهداشت در خصوص برنامه های بیمارستان های اروپایی پایلوت در طرح «برنامه ی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت» گردآوری گردید. جامعه ی پژوهش شامل 20 بیمارستان اروپایی پایلوت برنامه ی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت سازمان جهانی بهداشت در بین سال های 97-1993 بود. در نهایت، داده های گردآوری شده، جدول بندی، توصیف و مقایسه شدند.
یافته ها: برنامه های ارتقای سلامت در قالب 4 دسته پروژه ی اصلی (توجه به ارتقای سلامت در بیمار، کارکنان، بیمارستان و جامعه) انجام شد و برای هر یک از این دسته پروژه ها، تعدادی زیر پروژه تعریف گردید. به طور کلی، 149 زیر پروژه در بیمارستان های مورد مطالعه انجام شد. 100 درصد بیمارستان های مورد مطالعه در شبکه ی بیمارستان های متعهد به ارتقای سلامت عضویت داشتند. تمام بیمارستان ها به جز بیمارستان Prague در پروژه ی پایلوت سازمان جهانی بهداشت شرکت نمودند. 31 درصد از بیمارستان ها در اجرای برنامه ی ارتقای سلامت با سایر سازمان ها در ارتباط بودند. 78 درصد بیمارستان ها بیشتر از 10 زیر پروژه داشتند و زیر پروژه های مربوط به پروژه ی ارتقای سلامت بیمار، از همه بیشتر بود. تمام بیمارستان های مورد مطالعه، به اطلاع رسانی برنامه های خود با سایر بیمارستان ها پرداختند. وجود شاخص ارزیابی برای برنامه های ارتقای سلامت در 75 درصد بیمارستان ها لحاظ شده بود. همه ی بیمارستان ها برای اجرای پروژه های مربوط به ارتقای سلامت، یک ساختار پروژه را تعریف نمودند.
نتیجه گیری: سازمان جهانی بهداشت در اجرای برنامه ی بیمارستان متعهد به ارتقای سلامت، انجام یک سری اقدامات (مانند انجام پروژه های ارتقای سلامت، عضویت در شبکه ی جهانی ارتقای سلامت، تدوین شاخص ارزیابی برای برنامه های ارتقای سلامت و ...) را در بیمارستان ها ضروری دانسته است که در نهایت منجر به بهبود سلامت در بیمار، کارکنان، بیمارستان و جامعه خواهد شد.
شناسایی و اولویت بندی موضوعات مهم مدیریت بیمارستانی جهت مستندسازی در نظام مدیریت دانش(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اهمیت مدیریت دانش به عنوان یکی از سرمایه های اصلی سازمان ها، توجه روز افزون صاحبان کسب و کارها و صنایع را به دنبال داشته است. این اهمیت به خصوص طی دو دهه ی گذشته، سیر بسیار قابل توجهی داشته و در حوزه ی سازمان ها و نهادهای دولتی نیز توجه زیادی را به خود جلب کرده است. با توجه به اهمیت این مسأله، هدف تحقیق حاضر مطالعه ی مهم ترین موضوعات در حوزه ی مدیریت بیمارستانی و شناسایی مواردی با اولویت بالاتر جهت مستندسازی دانش و تجارب مربوط در وزارت بهداشت بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی بود. جامعه ی آماری تحقیق را استادان دانشگاهی در حوزه ی مدیریت پزشکی و مدیریت پرستاری تشکیل دادند که دارای مدرک Mini MBA از وزارت علوم بودند. تعداد اعضای جامعه ی آماری در زمان انجام تحقیق که سال 1389 صورت گرفت، عبارت از 45 نفر بود. در تحقیق حاضر، برای تعیین اولویت حوز ه های شناسایی شده، از دو روش مصاحبه با خبرگان و ابزار پرسش نامه استفاده شده است. روایی و پایایی پرسش نامه با استفاده از روایی محتوا و صوری و پایایی آزمون- بازآزمون، تأیید شد. تحلیل داده های 30 پرسش نامه ی جمع آوری شده با استفاده از آزمون دو جمله ای و آزمون رتبه بندی Friedman توسط نرم افزار SPSS صورت پذیرفته است.
یافته ها: با مطالعه ی گسترده ی ادبیات موضوع مدیریت بیمارستانی و مصاحبه با 5 خبره، 70 موضوع مهم مدیریت بیمارستانی استخراج شده و در نهایت 29 موضوع اولویت دار مدیریت بیمارستانی جهت تعیین اهمیت و اولویت آن نهایی شده و در پرسش نامه ی خبرگان وارد شد. طبق نتایج آزمون دو جمله ای، 26 موضوع از مجموعه ی 29 موضوع نهایی دارای اهمیت زیاد یا خیلی زیاد بودند که به معنی بالا بودن اهمیت آن ها جهت مستندسازی در سیستم مدیریت دانش بیمارستانی کشور می باشد. در این مقاله، علاوه بر شناسایی مهم ترین موضوعات مدیریت بیمارستانی، اولویت و سطح اهمیت هر مورد نیز تعیین شده است. برنامه ریزی استراتژیک در سطح بیمارستان، مدیریت کیفیت جامع و مدیریت و رهبری مشارکتی در بیمارستان، به عنوان موضوعات دارای بیش ترین اولویت جهت مستندسازی تجارب مدیریت بیمارستانی کشور شناسایی شدند.
نتیجه گیری: شناسایی و اولویت بندی موضوعات مهم مدیریت بیمارستانی، به مدیران و مسؤولین کمک میکند تا با توجه به حوزه ی گسترده و متنوع مباحث و موضوعات موجود در این حوزه، منابع محدود مالی، زمانی و انسانی خود را جهت مستندسازی موارد ارجح و اولویت دار، تخصیص دهند و بدین ترتیب از خروج دانش عظیمی که همراه با ترک مدیران با سابقه ی بیمارستانی از وزارت بهداشت خارج می شود، جلوگیری به عمل آورند.
بهره مندی مدیران و کارشناسان مسؤول حوزه ی ستادی معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور از زیرساخت های فن آوری اطلاعاتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در دنیای کسب و کار فعلی، بهره مندی از فن آوری اطلاعاتی یکی از عوامل مهم توسعه و بهبود عملکرد سازمان ها محسوب می شود. این مطالعه با هدف تعیین برخورداری مدیران و کارشناسان مسؤول معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور از فن آوری اطلاعاتی و ارتباط آن با عوامل فردی و سازمانی انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی در بهار 1389 انجام گرفت. جامعه ی پژوهش، مدیران و کارشناسان مسؤول حوزه ی ستادی معاونت بهداشتی دانشگاه های علوم پزشکی کشور بودند که 13 دانشگاه به صورت طبقه ای و تصادفی منظم انتخاب شدند. در دانشگاه های منتخب، کلیه ی مدیران و کارشناسان مسؤول در دسترس به عنوان نمونه ی پژوهش، به صورت سرشماری مورد مصاحبه و پرسش گری قرار گرفتند. پرسش نامه ی مورد استفاده شامل متغیرهای فردی و سازمانی بود که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون های Chi-square، Fisher's Exact، Spearman، Krukal Wallis و Mann-Whitney استفاده شد.
یافته ها: از بین 293 مدیر و کارشناس مسؤول مورد مطالعه، 288 نفر (3/98 درصد) در اطاق کار خود به کامپیوتر سالم و 281 نفر (97 درصد) به اینترنت دسترسی داشتند که میزان رضایت از سرعت اینترنت 30 درصد در سطح زیاد و 46 درصد در سطح متوسط بوده است. 205 نفر (70 درصد) از سیستم اتوماسیون برخوردار بودند. دسترسی به اینترنت با برخورداری از سیستم اتوماسیون رابطه ی معنی دار داشت (045/0 ≥ P). سطح رضایت از سرعت اینترنت فقط با تیپ بندی دانشگاه ها (013/0 ≥ P)، برخورداری از سیستم اتوماسیون (000/0 ≥ P) و سن افراد (143/0- = R، 015/0 = P) رابطه ی معنی دار داشت. 220 نفر (75 درصد) دارای پست الکترونیک فعال بودند.
نتیجه گیری: با توجه به کمیت بسیار خوب برخورداری از فن آوری اطلاعاتی، پیشنهاد می گردد برای تقویت و توسعه ی کیفی آن، برنامه های مداخله ای طراحی و اجرا شود.
نیازسنجی الزامات استقرار برنامه ی نگهداری پیشگیرانه از دیدگاه مدیران بیمارستان و مهندسان تجهیزات پزشکی بیمارستان ها و واحدهای ستادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در مراقبت های سلامت، پیشگیری از اشکالات، کارآمدتر از تمرکز بر اقدامات اصلاحی آن ها است. تعمیرات اغلب گران قیمت هستند و به پرسنل با تخصص بالا نیازمندند. معاینه و بازرسی منظم و استفاده از سرویس دهی دستی و چک لیست الزامات، به اثر بیشینه ی نگهداری و هزینه های کمتر منجر می شود. نظر به اهمیت نیازسنجی الزامات استقرار برنامه ی نگهداری پیشگیرانه در بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، این مطالعه با هدف بررسی دیدگاه های مدیران بیمارستانی و مهندسان تجهیزات پزشکی واحدهای ستادی و بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در مورد استقرار برنامه ی نگهداری پیشگیرانه انجام شد.
روش بررسی: مطالعه از نوع کمی، کیفی یا ترکیبی (Mix-method) و به روش پرسش نامه ی دلفی در سال 1389 انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل 23 نفر از مهندسان تجهیزات پزشکی و مدیران بیمارستان ها و نهادهای وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بود. الزامات استقرار با مصاحبه از کارشناسان به چهار دسته ی ساختاری، نیروی انسانی، مالی و امکاناتی تقسیم شد و به صورت پرسش نامه ی دلفی در آمد و به کارشناسان امر عودت داده شد. در پایان، نظرات متخصصان به صورت پرسش نامه ی مدون لیکرت تهیه شد. پایایی این پرسش نامه نیز توسط کارشناسان آمار به روش Cronbach's alpha محاسبه و به میزان 92 درصد تخمین زده شد و بعد از جمع آوری با نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: اولویت بندی الزامات استقرار برنامه از نظر مهندسان تجهیزات پزشکی چنین بود: الف. الزامات ساختاری: ایجاد ساختار سازمانی مناسب مسؤول تعمیرات و نگهداری در بیمارستان ها، ب. الزامات نیروی انسانی: اعتقاد راسخ مدیران سطوح مختلف وزارت خانه و بیمارستان ها به ضرورت اجرای برنامه، ج. الزامات مالی: اختصاص بودجه برای آموزش پرسنل و مدیران ارشد و کارشناسان تجهیزات پزشکی، د. الزامات امکاناتی: تهیه ی چک لیست های موارد قابل بررسی هر دستگاه و استخراج اطلاعات آن از کاتالوگ مربوط. همچنین اولویت بندی الزامات استقرار برنامه از دیدگاه مدیران مشتمل بر این نکات بود: الف. الزامات ساختاری: فرهنگ سازی برای اجرای برنامه در همه ی سطوح وزارت خانه ای و بیمارستانی، ب. الزامات نیروی انسانی: اعتقاد راسخ مدیران سطوح مختلف وزارت خانه و بیمارستان ها به ضرورت اجرای برنامه، ج. الزامات مالی: اختصاص بودجه جهت شناخت نگهداری پیشگیرانه و مطالعات تکمیلی، د. الزامات امکاناتی: طراحی فرم ها و مستندات و نسخ مورد نیاز برای ثبت جریان برنامه در بیمارستان.
نتیجه گیری: در ابتدا ضرورت ایجاد کادر توانمند مهندسی پزشکی و حضور مهندسان پزشکی در تمام بیمارستان های تحت پوشش دانشگاه و ایجاد دفتر پیگیری فعالیت های نگهداری پیشگیرانه ضروری به نظر می رسد. با این وجود، نیاز به یک هم اندیشی در میان مدیران و مهندسان احساس می شود تا زوایای مبهم اجرای طرح به خوبی روشن شود.
آیا سلامت در کشورهای خاورمیانه کالای لوکس می باشد؟ شواهدی از رویکرد مدل های رگرسیونی انتقال ملایم پانل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مقاله از یک مدل رگرسیونی انتقال ملایم پانل برای ارتباط بین مخارج بهداشتی و درامد استفاده می شود. در این رویکرد، تغییر پارامترها در بین کشورها و همچنین تغییر پارامترها در طول زمان به شیوه ای پیوسته الگوسازی می شود. لذا این رویکرد برای رفع ناهمگنی بین کشورها و تغییرپذیری ارتباط بین تولید ناخالص داخلی (Gross domestic product یا GDP) و مخارج بهداشتی در طول زمان مناسب است. هدف این مقاله این بوده است که آزمون شود آیا مراقبت های بهداشتی کالایی لوکس است یا خیر؟.
روش بررسی: داده ها از مشاهدات سری زمانی و مقطعی شامل 14 کشور خاورمیانه از جمله ایران و برای 17 سال (2006-1990) تشکیل شده است. کل مشاهدات برابر 238 تعیین شد. داده ها از پایگاه سازمان بهداشت جهانی (World health organization یا WHO) و پایگاه شاخص های توسعه ی جهانی (World development indicators یا WDI) (2008) تهیه گردید. همچنین یافته های تحقیق با استفاده از روش برنامه نویسی در نرم افزار Eviews مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: کشش درامدی برای اکثر کشورها کم تر از یک است. به علاوه ارتباط بین درامد و مخارج بهداشتی تحت تأثیر پیشرفت های تکنولوژیکی بین کشورها تغییر کرده است. تخمین ها نشان داد که کشش درامدی مخارج بهداشتی بین سال های 2006- 1990 برای تمامی کشورها به طور پایداری افزایش یافته است.
نتیجه گیری: تغییرات تکنیکی یکی ازعوامل اساسی و بسیار مهم می باشد که بر روی رشد مخارج بهداشتی در کشورهای خاورمیانه اثر می گذارد. لذا سیاست گذاران حوزه ی بهداشت باید افزایش نسبت هزینه های بهداشتی به همراه رشد تکنولوژی را در برنامه ریزی های خود لحاظ کنند. همچنین با توجه به این که کشش هزینه های سلامت نسبت به درامد ثابت نبوده و به سطح تکنولوژی یا امید به زندگی در کشورهای خاورمیانه بستگی دارد، لذا این کشورها از جمله ایران که تغییرات سریع تری را در هرم سنی خود تجربه می کنند باید آمادگی لازم برای افزایش سهم این هزینه ها و همچنین توسعه ی کمی و کیفی بیمه های درمانی را داشته باشند.
داده کاوی و کاربرد آن در سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پایگاه داده ها در حوزه ی سلامت حاوی میزان وسیعی از داده های بالینی است که کشف ارتباطات و الگوها در آن می تواند به دانش جدید پزشکی بیانجامد. امروزه با توجه به ظهور نظام های اطلاعات یکپارچه و رشد فن آوری اطلاعات، این مهم بیش از پیش نمایان شده است.
داده کاوی از جمله پیشرفت های فن آوری در راستای مدیریت داده ها است و استفاده ی گسترده از سیستم های اطلاعات و پایگاه های داده، ادغام آن را با شیوه های سنتی به یک الزام تبدیل کرده است. در این مقاله که از نوع مروری می باشد هدف آن است تا به بررسی مفاهیم مرتبط با داده کاوی و کاربرد آن در حوزه ی سلامت پرداخته شود.
مطالعه ی تطبیقی مفاهیم و کاربردهای پرونده ی سلامت فردی در کشورهای منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پرونده ی سلامت فردی، دسترسی افراد به اطلاعات سلامت خود را فراهم می نماید و با آموزش بیمار، تسهیل ارتباط پزشک- بیمار و حمایت از روش مراقبت از خود، ارتقای کیفیت مراقبت را موجب می گردد. هدف این تحقیق، مقایسه ی مفاهیم و کاربردهای پرونده ی سلامت فردی در کشورهای منتخب بود.
روش بررسی: مطالعه به روش توصیفی- تطبیقی در خصوص مفاهیم (تعریف و توصیف، اصول اصلی، اهداف، استانداردها، رسانه و منبع داده ها) و کاربردهای پرونده ی سلامت فردی در کشورهای آمریکا، استرالیا، انگلستان و ایران در سال 1388 صورت پذیرفت. فرم جمع آوری داده ها (پس از تأیید روایی صوری و محتوایی توسط متخصصین) با استفاده از منابع داده شامل مقالات، کتب، مجلات و سایت های معتبر به زبان انگلیسی و فارسی –سال های 1995 تا سپتامبر 2009- تکمیل شد. سپس جداول مقایسه ای تهیه و نقاط ضعف و قوت هر یک مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: در هر سه کشور منتخب، بیمار/ فرد مالک پرونده ی سلامت فردی بود؛ اطلاعات تنها در اختیار افرادی که توسط بیمار مجاز اعلام شده اند، قرار می گرفت. پرونده با درخواست و رضایت فرد تشکیل می گردید. هدف و کاربرد این پرونده در هر سه کشور به ترتیب در دسترس قرار دادن اطلاعات سلامت فرد برای او و امکان تبادل پیام و استفاده از پایگاه های دانش ذکر شده بود.
نتیجه گیری: پرونده ی سلامت فردی در بیشتر کشورها با هدف دسترسی افراد به اطلاعات سلامت خود فراهم شده است. ضرورت دارد در کشور ما نیز بر اساس تجربیات سایر کشورها در این زمینه اقدام گردد.