مقالات
حوزه های تخصصی:
مقدمه: رشد جهش گونه ابزارهای اطلاع رسانی و جهانی شدن فن آوری اطلاعات، بستری آماده ساخته است تا یادگیری در هر زمان و مکان و مطابق با نیاز یاد گیرنده را ممکن سازد. این مطالعه به منظور ارزیابی آگاهی، نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در خصوص آموزش مبتنی بر وب انجام شده است.روش بررسی: برای انجام این مطالعه توصیفی- پیمایشی در سال 1387 کلیه اعضای هیات علمی دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان (706 نفر) به عنوان جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفتند. نمونه گیری به شیوه طبقه ای- تصادفی انجام گرفت و حجم نمونه 210 نفر تعیین گردید. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته ای بود که روایی آن با روش روایی محتوایی و پایایی آن با روش ضریب Cronbach’s alpha (r=0.92) برآورد گردید. داده ها با نرم افزار SPSS و با استفاده از شاخص های آماری نظیر میانگین، واریانس، انحراف معیار، آزمون t تک متغیره و آزمون Tokey تحلیل شد.یافته ها: میانگین نمره دانش، نگرش و عملکرد اعضای هیات علمی بالاتر از حد متوسط بود. اعضای با مدرک کارشناسی ارشد و اعضای با مدرک دکتری تخصصی، آگاهی کمتری نسبت به اعضای با مدرک فوق تخصص داشتند. میزان آگاهی اعضای با سابقه کار کمتر از 5 سال، بیشتر از اعضای با سابقه کار 20-10 سال بود. اعضای با سابقه کار 10-5 سال از آگاهی بیشتری نسبت به اعضای با سابقه کار بالای 20 سال برخوردار بودند. اعضای هیات علمی مرد نسبت به زنان و نیز اعضای با مرتبه علمی استادیاری در مقایسه با اعضای دارای مرتبه های دانشیاری و استادی نگرش بهتری در مورد آموزش مبتنی بر وب داشتند. عملکرد اعضای با مدرک دکتری تخصصی و نیز اعضای با مدرک فوق تخصص، بهتر از عملکرد اعضای با مدرک کارشناسی ارشد بود. اعضای با مرتبه دانشیاری نیز از عملکرد بهتری نسبت به اعضای مربی برخوردار بودند. عملکرد اعضای با سابقه کار کمتر از 5 سال در مقایسه با اعضای دارای سابقه کار 20-10 سال مطلوب تر بود.نتیجه گیری: در عصر پیشرفت علم و فن آوری توجه به آموزش الکترونیک اهمیت بسیاری دارد و سازمان ها برای حفظ بقای خود باید با شرایط متغییر محیطی سازگار شوند. با توسعه شبکه جهان گستر وب، موسسات آموزش عالی نیز باید از امکانات این شبکه در امر آموزش استفاده نموده، اعضای هیات علمی خود را از دانش و مهارت لازم برای به کار گیری این فن آوری در آموزش و توسعه آموزش عالی برخوردار سازند.
میزان همبستگی خود استنادی مجله با ضریب تاثیر در نشریات علمی حوزه علوم پزشکی منتشر شده بر اساس گزارش های پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش، میزان همبستگی خود- استنادی مجله با ضریب تاثیر در مجله های علمی حوزه علوم پزشکی بین سال های 1380 تا 1386 بر اساس گزارش های استنادی نشریات فارسی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام بررسی شده است.هدف از این پژوهش، تعیین خود استنادی مجله و تشخیص همبستگی بین ضریب تاثیر مجله و خود استنادی مجله در حوزه علوم پزشکی بود. بدیهی است که تعدادی از استنادها را خود استنادی مجله تشکیل می دهد و این موضوع چنانچه در حد زیاد باشد، سبب می شود که مجله در جایگاه واقعی خود قرار نگیرد، بنابراین محاسبه ضریب تاثیر بدون خود استنادی ضروری به نظر می رسد.روش بررسی: این پژوهش با استفاده از روش تحلیل استنادی و آزمون آماری همبستگی Pearson انجام گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل 309 مجله حوزه علوم پزشکی دارای ضریب تاثیر موجود در گزارش های استنادی نشریات فارسی در سال های 86-1380 بود. با مراجعه به گزارش های استنادی نشریات فارسی پایگاه استنادی علوم جهان اسلام و انتخاب سال و سپس انتخاب حوزه علوم پزشکی، مجلات دارای ضریب تاثیر در سال مشخص نشان داده شد و آن گاه با استفاده از گزینه نشریات استنادکننده، فهرست مجلات استنادکننده به مجله مورد نظر قابل مشاهده بود که با استفاده از این فهرست تعداد خود استنادی ها و خود استنادی های موثر در ضریب تاثیر تعیین شد، داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون آماری ضریب همبستگی Pearson در سطح معنی داری 0.01 مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: رابطه معنی داری بین ضریب تاثیر و خود استنادی مجله وجود داشت (r=0.556, P>0.001) ضریب همبستگی Pearson نشان داد که رابطه معنی داری در جهت منفی بین ضریب تاثیر و تعداد مقاله در حوزه علوم پزشکی در سال های مورد بررسی برقرار است.(r=0.350, P>0.001) رابطه معنی داری بین تعداد مقاله و تعداد خود– استنادی مجله وجود نداشت (r=0.068, P=0.233) نرخ خود استنادی مجله در حوزه علوم پزشکی در سال های مورد بررسی روندی نزولی داشت. پس از حذف خود– استنادی مجله، رتبه 100 مجله کاهش و 192 مجله افزایش یافت و در رتبه 17 مجله تغییری حاصل نشد.نتیجه گیری: نتایج این بررسی نشان داد که مجلات با ضریب تاثیر بالا دارای خود استنادی بیشتری هستند، یعنی خود استنادی بر ضریب تاثیر مجله تاثیر مثبت دارد. با توجه به آن که نرخ خود استنادی در حوزه علوم پزشکی در مقایسه با تحقیقات مشابه، میزان بالاتری را دارا می باشد و بالا بودن نرخ خود استنادی باعث می شود که مجله در جایگاه واقعی خود قرار نگیرد، سردبیران و ناشران باید در سیاست گزینش مقالات خود تجدید نظر نمایند.
بررسی یک دهه سهم ایران در تحقیقات علوم پزشکی دنیا: تجزیه و تحلیل مقالات PubMed در فاصله سال های 1376 تا 1385(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تا کنون مطالعات گوناگونی در زمینه تولیدات علمی کشور ایران در حوزه علوم پزشکی انجام شده است. هیچ یک از این مطالعات به طور اختصاصی و در یک دوره طولانی به بررسی تولیدات علمی ایران در این حوزه نپرداخته است. از همین رو مطالعه حاضر با هدف تعیین سهم ایران در تحقیقات علوم پزشکی دنیا در یک دهه، بر اساس تجزیه و تحلیل مقالات PubMed در فاصله سال های 1376 تا 1385 طرح ریزی شده است.روش بررسی: در این مطالعه مقطعی موتور جستجوگر PubMed از ابتدای سال 1997 تا پایان سال 2006 میلادی مورد جستجو قرار گرفت. به این ترتیب که در دو مرحله، کلیه مقالاتی که نویسنده اول و یا نویسنده مسوول آن ها از کشور ایران بودند، نبودند مشخص گردید. در مرحله بعد با بهره گیری از سایت سازمان ملل متحد تعداد جمعیت ایران و جهان طی سه مقطع 1995، 2000 و 2005 میلادی مشخص و کلیه داده ها در نرم افزار Excel ثبت گردید. تعداد مقالات در هر سال به صورت جداگانه بر تعداد مقالات سال پایه (1997) و تعداد جمعیت در دو دوره مذکور به صورت جداگانه بر تعداد جمعیت سال پایه (1995) تقسیم گردید.یافته ها: با وجود سیر صعودی درصد رشد مقالات ایران و جهان در سال های مختلف در مقایسه با سال پایه، این سیر برای مقالات ایرانی شتاب بیشتری داشته است (1.65 درصد در جهان در مقابل 19.38 درصد در ایران، برای سال 2006 در مقایسه با سال 1997).همچنین، با وجود سیر صعودی نسبت رشد جمعیت ایران و جهان در سال های مختلف در مقایسه با سال پایه، این سیر برای جمعیت جهان شتاب به نسبت بیشتری داشته است (1.14 درصد در جهان در مقابل 1.12 درصد در ایران، برای سال 2005 در مقایسه با سال .(1995نتیجه گیری: سیر صعودی مقالات ایرانی در مقایسه با مقالات جهان طی یک دهه اخیر موضوع قابل توجهی است که به نظر می رسد این سیر تحت تاثیر رشد جمعیت ایران قرار نداشته است. با این وجود، مقایسه کیفیت تحقیقات انجام شده توسط دانشمندان ایرانی در مقایسه با تحقیقات سایر دنشمندان دنیا موضوع مهم دیگری است که باید با انجام مطالعات تکمیلی مورد بررسی قرار گیرد.
وضعیت انتشارات علمی دانشگاه های علوم پزشکی ایران بر مبنای شاخص های کمی و کیفی علم سنجی در سال های 2006-1997(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: به منظور ارتقای کیفی انتشارات علمی دانشگاه های علوم پزشکی ایران، پژوهش حاضر کمیت و کیفیت تولیدات علمی این دانشگاه ها را به موازات هم در یک دوره ده ساله مورد بررسی قرار داد. برای این هدف، شاخص های کمی و کیفی علم سنجی به کار گرفته شد.روش بررسی: این پژوهش به روش پیمایشی انجام شد. جامعه مورد پژوهش را کل دانشگاه های علوم پزشکی ایران دارای تولید علمی در پایگاه ISI Web of Science در سال های 2006-1997 تشکیل می داد. نمونه گیری به روش غیراحتمالی انجام شد و 19 دانشگاه علوم پزشکی که حداقل 25 تولید علمی داشتند، از کل 42 دانشگاه علوم پزشکی ایران، به عنوان نمونه انتخاب گردید. منابع داده شامل پایگاه مذکور، ابزار گردآوری داده ها، سیستم جستجو و تحلیل استنادی پایگاه بود، ابزار تحلیل داده ها، نرم افزارآماری SPSS نسخه 13 و روش تحلیل داده ها، آمار توصیفی بود. داده های مورد نیاز در چهار بخش تولید، استناد، تاثیر استنادی و درصد مدارک استناد شده استخراج شد و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت.یافته ها: رتبه بندی دانشگاه ها بر مبنای شاخص های کمی با رتبه بندی آن ها بر مبنای شاخص های کیفی نتایج متفاوتی در بر داشت. بین فهرست برترین دانشگاه ها بر مبنای چهار شاخص، میزان هم پوشانی 25 درصد بود و دانشگاه علوم پزشکی مشهد تنها دانشگاهی بود که بر مبنای هر چهار شاخص در فهرست دانشگاه های برتر حضور داشت.نتیجه گیری: تفاوت نتایج رتبه بندی دانشگاه ها بر مبنای شاخص های کمی و کیفی، بیانگر لزوم به کار گیری شاخص های کیفی در کنار شاخص های کمی جهت ارزیابی عملکرد علمی دانشگاه های مزبور است.
پراستنادترین نویسندگان در حوزه موضوعی پزشکی بالینی: با تاکید بر تحلیل ارتباطات فرارشته ای این حوزه در مقالات ISI(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هر ساله تحقیقات بسیاری در حوزه علوم پزشکی، انجام می شود و برخی از آنها به عنوان منابع هسته و پایه، مورد استناد سایر پژوهشگران قرار می گیرد.در تحقیق حاضر، پراستنادترین پژوهشگران و موثرترین کشورها و موسسات در تحقیقات حوزه پزشکی بالینی طی دوره زمانی 91-1981 معرفی و شناسایی شده است. همچنین میزان ارتباط و هم پوشانی این حوزه موضوعی با سایر علوم مورد بررسی قرار گرفته است.روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی است. جامعه مورد پژوهش 265 نفراز محققانی است که از سوی موسسه اطلاعات علمی آمریکا (ISI) به عنوان پراستنادترین نویسندگان در حوزه پزشکی بالینی معرفی شده اند. ابزار گردآوری اطلاعات یکی از تولیدات این موسسه به نام Highly-cited است. اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel مورد تحلیل قرار گرفته است.یافته ها: 265 نویسنده از 16 کشور، به عنوان پراستنادترین نویسندگان در حوزه پزشکی بالینی از سوی ISI معرفی شده اند که 47/75 درصد آنها (200 نویسنده) از کشور ایالات متحده هستند. بعد از آن انگلستان و ژاپن با 28 و 7 نویسنده پراستناد، بیشترین تاثیر را بر این حوزه داشته اند. در میان سازمانهای تولید کننده علم در این حوزه، دو دانشگاه تگزاس وکالیفرنیا هر دو از ایالات متحده، به ترتیب با 15 و 11 نویسنده بیشترین سهم را داشته اند. از مجموع 265 نویسنده، 60 نفر(64/22درصد) در موضوعاتی غیر از پزشکی بالینی نیز، پراستنادترین بوده اند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان دادکه کشور ایالات متحده با فاصله ای معادل 9/3 برابر کل کشورهای اروپایی و 2/22 برابر کشورهای آسیایی در این حوزه موضوعی تاثیر گذار بوده است. تحلیل موضوعی نشان داد پزشکی بالینی با حوزه کلی علوم زیستی، بیش از سایر حوزه های علوم هم پوشانی دارد.
مدیریت یک برنامه مداخلاتی مبتنی بر جامعه بر اساس اطلاعات حاصل از ارزشیابی فرایند: برنامه قلب سالم اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارزشیابی برنامه های مداخلاتی مبتنی بر جامعه، گامی اساسی و زیربنایی در راستای اصلاح و هدایت برنامه ها به سمت اهداف نظام سلامت است. مطالعه حاضر، راهنمایی مدیریت برنامه و تصمیم گیری جهت اصلاح مسیر از طریق ارزشیابی کیفی فرایند (Process evaluation) یک برنامه مداخلاتی/آموزشی مبتنی بر جامعه تحت عنوان برنامه قلب سالم اصفهان IHHP یا Isfahan Healthy Heart Program را گزارش کرده است. این برنامه با هدف پیشگیری و کنترل بیماری های غیر واگیر شکل گرفته است. ارزشیابی این برنامه هدف کسب بینش نسبت به اجرای مداخلات را دنبال می کند.روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی است. جامعه مورد مطالعه شامل سیاست گذاران، مدیران، مجریان و همکاران اصلی پروژه و نیز ذی نفعان برنامه قلب سالم اصفهان بودند. مکان انجام مطالعه، مشابه با محل های اجرای پروژه های مداخلاتی برنامه در شهرستان اصفهان، زمان آغاز مطالعه سال 1384 و زمان پایان تحلیل سال 1387 بود. اطلاعات از طریق انجام مصاحبه با نمونه ای هدفمند از 60 نفر به دست آمده، با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: حاصل تحلیل داده های کیفی در قالب چندین دسته طبقه بندی شدند که چهار مورد از مهم ترین آن ها شامل تجارب از منابع، نگرش به مداخلات، عوامل انگیزشی و مشارکت پایدار گزارش گردید.نتیجه گیری: این مطالعه برخی از عوامل زیربنایی موثر بر اجرای مداخلات آموزشی مرتبط با مدیریت سلامت را آشکار ساخت که مهم ترین بخش آن را می توان به عوامل انسانی در سطح عاملین اجرایی تعبیر کرد. نتایج مطالعه با تاکید بر نقش حیاتی منابع در پیشبرد مداخلات آموزشی نشان داد که کیفیت های انسانی مانند نوع نگرش و میل به حرکت به سمت تغییر، تاثیر عمده ای بر پذیرش منابع مصرف شده و مداخلات آموزشی، به ویژه از جانب مدیران و عاملین اجرایی داشت. پیشنهاد می گردد که پذیرش این برنامه آموزشی مبتنی بر جامعه و برنامه های مشابه، از جانب مخاطبان و به ویژه عاملین اجرایی به عنوان عاملی تعیین کننده در نحوه مدیریت و در نتیجه موفقیت برنامه مورد توجه قرار گیرد.
کنترل آماری فرایندهای پذیرش و مدارک پزشکی بیمارستان دکتر غرضی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه به کارگیری سیستم های اطلاعاتی از ضروریات مدیریت است و یکی از روش های آماری پیشنهاد شده در این سیستم، کنترل آماری فرایند می باشد. در این مقاله سعی شده است تا با به کارگیری این روش فرایندهای مدارک پزشکی در بیمارستان غرضی اصفهان مورد بررسی قرار گیرد.روش بررسی: مطالعه حاضر توصیفی، گذشته نگر و کاربردی بود که از سال 1382 تا 1387 با جمع آوری شاخص های فرایندی در اداره مدارک پزشکی بیمارستان غرضی انجام شد. در تدوین شاخص ها ابتدا مطالعات کتابخانه ای انجام و سپس ابزار جمع آوری اطلاعات در قالب دو چک لیست «زمان سنجی پذیرش و ترخیص» و «ارزیابی کمی پرونده» تدوین گردید. جامعه آماری در مورد شاخص های ارزیابی کمی، کلیه بیماران پذیرش شده در بخش های بستری بیمارستان و نمونه گیری به صورت سرشماری بود. برای زمان سنجی 1500 مورد به صورت تصادفی انتخاب گردید. داده ها در نرم افزار Excel ثبت و آنالیز گردید.یافته ها: در ارزیابی کمی نواقص پرونده ای پزشکان، وجود نواقص پرونده ای به میزان 6 درصد به عنوان استاندارد داخلی قابل قبول (حد سازمانی) به دست آمد. میزان شاخص زمان انتظار برای پذیرش بیمار در طول مدت مطالعه کاهش داشته و میانگین زمان انتظار بیمار از مراجعه تا انتقال به بخش حدود 53 دقیقه به دست آمد. حد سازمانی زمان صدور دستور ترخیص بیمار، 9:54 صبح محاسبه گردید.نتیجه گیری: یافته ها نشان داد بیمارستان توانسته با استفاده از روش های آماری، تغییرات فرایند خود را تحت کنترل درآورد و در صورت انحراف شاخصی از حد سازمانی تعیین شده، با تشکیل گروه های کاری نسبت به جلوگیری از ادامه انحراف مبادرت ورزد. این شاخص ها می توانند کمک موثری در تدوین استانداردهای ملی و منطقه ای بنمایند.
مطالعه تطبیقی ساختار و فعالیت انجمن مدیریت اطلاعات سلامت در کشورهای منتخب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: انجمن مدیریت اطلاعات سلامت در کشورهای پیشرفته، ابتدا با عنوان انجمن کتابداران مدارک پزشکی در حرفه مدارک پزشکی فعالیت خود را آغاز نمود، سپس به انجمن مدارک پزشکی تغییر نام و در حال حاضر به انجمن مدیریت اطلاعات سلامت تکامل یافت. این انجمن و اعضای آن، نقش مهمی در توسعه و پیشرفت کیفیت مراقبت های بهداشتی درمانی ایفا نموده اند. هدف از این پژوهش، مطالعه تطبیقی ساختار و فعالیت انجمن مدیریت اطلاعات سلامت در کشورهای منتخب با انجمن مدارک پزشکی ایران بود.روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی- تطبیقی بود و به روش مقطعی صورت گرفت. جامعه پژوهش شامل انجمن مدیریت اطلاعات سلامت در کشورهای استرالیا، ایالات متحده آمریکا و کانادا به عنوان کشورهای پیشگام در راه اندازی انجمن مدیریت اطلاعات سلامت و همچنین انجمن علمی مدارک پزشکی ایران بود. ابزار جمع آوری شامل فرم های جمع آوری اطلاعات و گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، استفاده از اینترنت و برقراری ارتباط با مسوولین انجمن کشورهای مورد مطالعه از طریق پست الکترونیک بود. عناصر ساختاری و مفهومی مورد مطالعه در ساختار و فعالیت انجمن مدیریت اطلاعات سلامت با استفاده از نظر متخصصان و مدیران انجمن های مورد مطالعه انتخاب گردید و برای تحلیل داده ها از جداول تطبیقی و مقایسه توصیفی استفاده شد.یافته ها: ساختار، موجودیت و مولفه های مفهومی انجمن مدیریت اطلاعات سلامت در کشورهای منتخب بسیار به هم شیبه بود، هر چند تفاوت هایی نیز با یکدیگر داشتند. هیأت مدیره انجمن مدیریت اطلاعات سلامت کانادا و دانشکده مدیریت اطلاعات سلامت این کشور مشترک بود. انواع عضویت در انجمن استرالیا با سایر کشورها تفاوت داشت. دورنما و ارزش ها در انجمن استرالیا و ایران مشخص و مدون نبود. انجمن مدیریت اطلاعات سلامت آمریکا در مقایسه با انجمن سایر کشورها از تنوع بیشتر فعالیت ها در ارایه خدمات به اعضای خود برخوردار بود. از جمله فعالیت های اصلی این انجمن در حوزه های مختلف آموزش مداوم و صدور گواهی نامه بود.نتیجه گیری: متناسب با تغییرات صورت گرفته در حرفه مدیریت اطلاعات سلامت، انجمن این حرفه در کشورهای استرالیا، آمریکا و کانادا تغییرات زیادی را در ساختار و فعالیت های خود تجربه نموده است. سمت بازرس تنها در انجمن مدارک پزشکی ایران وجود دارد. در مقایسه با سایر انجمن ها، انجمن مدارک پزشکی ایران با توجه به سابقه 15 ساله خود، تغییرات ساختاری و فعالیت های منسجمی نداشته، تجدید نظر در مولفه ها و موجودیت های ساختاری و فعالیت های این انجمن ضروری به نظر می رسد.
میزان رعایت معیارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی کالج پزشکان آمریکا در بیمارستان های آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران و شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت زیاد اطلاعات پزشکی در بهبود کیفیت درمان، آموزش و تحقیق پزشکی در سطوح ملی و بین المللی ضرورت به کارگیری فن آوری مدارک پزشکی احساس می شود. در این پژوهش سیستم اطلاعات بیمارستانی بیمارستان های دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران و شهید بهشتی با معیارهای کالج پزشکان آمریکا مقایسه و کاستی های معیارهای ملی مشخص گردیده است تا جهت بهبود و هم سطح کردن آن ها بر اساس معیارهای این کالج پیشنهادهایی ارایه گردد.روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که در سال 1385 انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بیمارستان های آموزشی دانشگاه های ایران (14 بیمارستان)، تهران (12 بیمارستان) و شهید بهشتی (9 بیمارستان) بود و از بین آن ها نمونه گیری انجام نشد. روش گردآوری داده ها، مشاهده مستقیم و مصاحبه بود. گردآوری داده ها با استفاده از نه چک لیست استاندارد بر مبنای معیارهای کالج پزشکان آمریکا (شامل بخش های داروخانه، آزمایشگاه، رادیولوژی، مدارک پزشکی و بالینی) انجام گردید. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: میزان تطابق نهایی سیستم اطلاعات بیمارستانی بیمارستان های مورد مطالعه نشان می دهد که میانگین کل سیستم کمتر از 50 درصد (<50) و در حد ضعیف بوده است.نتیجه گیری: به طور کلی مهم ترین علت پایین بودن میزان تطابق معیارهای سیستم مدارک پزشکی عدم وجود معیار علمی و استاندارد در کشور می باشد. از این رو پیشنهاد می گردد کمیته تدوین و ابلاغ معیارهای سیستم مدارک پزشکی با الگوبرداری از کشورهای پیشگام تشکیل گردد
طراحی حداقل مجموعه داده های دیابت شیرین: مبنای شاخص های اثربخشی مدیریت دیابت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اندازه گیری اثربخشی مدیریت بیماری دیابت که خود مشتمل بر فرایند کیفیت مراقبت، پیامدهای بهداشتی و نحوه پاسخ دهی به مراقبت است، قبل از هر چیز یک تعریف چارچوبی مفهومی درباره این بیماری جهان شمول را می طلبد. مجموعه حداقل داده های MDS (Minimum Data Set) دیابت از طریق به کارگیری عناصر اطلاعاتی استاندارد، همراه با تعاریف یگانه و تدارک شاخص های اثربخشی مدیریت دیابت به ایجاد این چارچوب می انجامد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه حداقل مجموعه داده های دیابت به عنوان مبنای شاخص های اثربخشی مدیریت دیابت در کشورهای آمریکا، استرالیا، اسکاتلند، فنلاند و در نهایت ارایه الگو برای ایران انجام شد.روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود که به صورت توصیفی انجام شد. در این پژوهش ابتدا با استفاده از پرسش نامه و چک لیست به بررسی MDS دیابت در شهر تهران پرداخته شد و روایی ابزار مذکور توسط استادان متخصص و پایایی آن از طریق آزمون مجدد به تایید رسید. سپس MDS دیابت در کشورهای منتخب از طریق متون چاپی و الکترونیکی مورد مطالعه قرار گرفت و در نهایت الگوی پیشنهادی بر اساس نیاز کشور طراحی و با استفاده از تکنیک دلفی به نظر خواهی از صاحب نظران در اختیار آن ها گذاشته شد. تحلیل داده ها در مرحله بررسی MDS دیابت در کشورهای منتخب با استفاده از جداول تطبیقی، تعیین وجوه اشتراک و افتراق مجموعه داده ها و در مرحله اعتباریابی الگو با استفاده از آمار توصیفی در حد تعیین فراوانی مطلق و نسبی انجام گردید.یافته ها: الگوی حداقل مجموعه داده های دیابت در قالب 12 فرم و شاخص های اثربخشی مدیریت دیابت بر گرفته از آن طی اجرای تکنیک دلفی با 98 درصد فراوانی مورد تایید واقع شد.نتیجه گیری: MDS دیابت با فراهم آوردن امکان مراقبت مستمر از بیماران، ایجاد ارتباط بین ارایه دهندگان مراقبت و تحلیل اثربخشی مراقبت فرد بیمار و جامعه بیماران مبتلا به دیابت منجر به کنترل و پیشگیری دیابت خواهد شد.بنابراین، به کارگیری MDS دیابت در قالب فرم های طراحی شده، استخراج شاخص های شناسایی بیماران، شاخص های اثربخشی فرایند مراقبت و کیفیت خدمات ارایه شده و شاخص های پیامدهای به دست آمده، منتج به تضمین و ارتقای مدیریت دیابت می گردد.
مدیریت فرایندهای درمانی و سازمانی با استفاده از فن آوری اطلاعات(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بیمارستان شامل واحدهای مختلف سازمانی با انواع طرح های مختلف پردازش اطلاعات و انواع متفاوت کارکنان حرفه ای مراقبت سلامت می باشد که به ارتباطات متقابل بین واحدهای سازمانی و نیز ارتباط با خارج سازمان نیاز دارد. همچنین به دلیل منحصر به فرد بودن فرایند مراقبت از هر بیمار، سازمان های مراقبت سلامت با چالش های بسیاری در هماهنگی روبرو هستند و هنوز از فن آوری های مدیریت جریان کار در حوزه سلامت بهره مند نیستند. برای شناسایی چالش های موجود در حوزه سلامت لازم است فرایندهای سازمانی از فرایندهای درمانی تفکیک گردند. مدیریت فرایندهای سازمانی عبارت از شناسایی دقیق روال ها و مشخص نمودن ارتباط اطلاعاتی هر قسمت با قسمت دیگر است. در این راستا استفاده از الگوی مدیریت سیستم جریان کار WFMS یا Work Flow Management System مناسب ترین روش به نظر می رسد. مدیریت فرایندهای درمانی با استفاده از پزشکی مبتنی برشواهد Evidence-Based Medicine یا EBM و توسط راهنماها تحقق می یابد. با وجود ثبات و ایستایی الگوهای فرایندهای سازمانی، فرایند درمان بیمار به دانش پزشکی وابسته و این دانش به سرعت در حال تحول است. سیستم های اطلاعات مراقبت سلامت مثل سیستم جامع اطلاعات بیمارستانی باید ضمن پشتیبانی از فرایندهای سازمانی و درمانی بیمار به طور جداگانه، یکپارچگی اطلاعات و وظایف را ایجاد کنند. به طور کلی هدف از به کارگیری IT (Information Technology) در فرایند بالینی تنها کنترل دوره مراقبت نیست، بلکه هدف کاهش بار کاری و بهبود سطوح تصمیم گیری است. در این مقاله ضمن بررسی فرایندهای بالینی و سازمانی موجود در سازمان مراقبت سلامت، نحوه مدیریت جریان کار به طور مجزا در این فرایندها مورد بررسی قرار گرفته است و ابزارهای فن آوری اطلاعات مناسب برای پشتیبانی از هر فرایند با ذکر مثالی ارایه شده است.
ارزیابی درونی گروه آموزشی مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ارتقای مستمر کیفیت آموزش عالی هدف غایی ارزیابی آموزشی است . در این راستا ارزیابی درونی، قضاوت در مورد کیفیت و دستیابی به اهداف نظام آموزش را ممکن می سازد. بنابراین پژوهشگران بر آن شدند که به ارزیابی درونی گروه مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران بپردازند.روش بررسی: این مطالعه توصیفی- مقطعی بوده که به شیوه کاربردی در سال 1385 در گروه مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی اجرا شد. جامعه مورد مطالعه شامل مدیریت گروه، 3 نفر اعضای کمیته ارزیابی، 5 نفر اعضای هیات علمی، کلیه دانشجویان، 20 نفر از دانش آموختگان و 4 نفر کارشناس بودند. نه پرسش نامه از نظر میزان مطلوب بودن بررسی شدند. گویه های پرسش نامه به لحاظ پایایی و روایی مورد تایید نرم افزار ارزیابی درونی وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و علوم، تحقیقات و فن آوری قرار گرفت. در زمینه تایید پایاییCronbach’s alpha85 درصد به دست آمد. جهت نمره دهی به سوالات پرسش نامه از مقیاس پنج گزینه ای لیکرت (از بسیار نامطلوب تا بسیار مطلوب) استفاده گردید. در پایان داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و ابزار نرم افزاری SPSS تحلیل گردید.یافته ها: یافته ها بیانگر آن بود که بالاترین مطلوبیت کل را عامل هیات علمی (3.53 از 5) با 70 درصد و کمترین مطلوبیت کل را عامل پژوهش (2.4 از 5) با 36.6 درصد به خود اختصاص داده اند.نتیجه گیری: با توجه به عوامل، گروه مورد مطالعه در وضعیت تا حدی مطلوب قرار گرفت. با توجه به تحلیل SWOT گروه آموزشی فوق می تواند امتیاز بالاتری را در ارزیابی های آتی به دست آورد.
مقایسه وضعیت فرهنگ سازمانی موجود دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با وضعیت مطلوب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از عوامل مهم بقای هر سازمان، که+ موجب افزایش بهره وری سازمانی نیز می شود، برخورداری از انسجام در ارزش ها و باورها و به طور کلی فرهنگ سازمانی آن می باشد. از این رو، برای هر سازمانی که به دنبال دستیابی به نوعی مزیت است، اطمینان از چگونگی فرهنگ سازمانی موجود و توجه به راه های کاربردی برای ایجاد انسجام در آن از اولویت های اصلی به شمار می رود. هدف از نگارش مقاله حاضر، بررسی مولفه های فرهنگ سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است.روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی بود. برای جمع آوری اطلاعات مربوط به ادبیات موضوع، از روش کتابخانه ای نظیر کتب و مجلات علمی و برای جمع آوری داده ها جهت تحلیل و آزمون فرضیه های پژوهش، از پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. روایی صوری آن توسط تعدادی از استادان و متخصصان تایید شد و پایایی آن با استفاده از ضریب Cronbach’s alpha برابر 80 درصد و 90 درصد به ترتیب برای وضعیت موجود و مطلوب محاسبه گردید. جامعه آماری این پژوهش 1670 نفر شامل کلیه کارکنان ستادی و معاونت ها و اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، پرسش نامه بین 160 نفر توزیع گردید. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها از روش های آمار استنباطی استفاده شد.یافته ها: در نمونه مورد مطالعه، بین وضع موجود و مطلوب عناصر فرهنگ سازمانی تفاوت معنی داری وجود داشت.نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که وضعیت موجود فرهنگ سازمانی در دانشگاه نیازمند بازنگری و اصلاح است و با وضعیت مطلوب تفاوت معنی داری داشته است.
ارتقای سواد اطلاعاتی، اساس توسعه پرستاری مبتنی بر شواهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
پرستاری مبتنی بر شواهد فرایندی است که در سال های اخیر به عنوان شیوه ای برای مراقبت های بهداشتی و درمانی بر اساس جدیدترین یافته ها مطرح شده است. طی این فرایند پرستار می تواند با استفاده از شواهد تحقیقات موجود، مهارت بالینی خود و عملکرد بیمار، تصمیمات بالینی مناسب را اتخاذ نماید. مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که پرستاران در عملکرد مبتنی بر شواهد با مشکل مواجه بوده اند و بیشترین مشکل آن ها یافتن بهترین شواهد، شناسایی منابع صحیح، استفاده از روش های جستجوی بهینه و ارزیابی شواهد یا به طور کلی در استفاده از مهارت های سواد اطلاعاتی ذکر شده است. قابلیت های سواد اطلاعاتی شامل درک سازماندهی اطلاعات، توانایی جستجو در میان انواع ابزارهای چاپی و الکترونیکی به منظور بازیابی، گزینش و ارزیابی دقیق منابع اطلاعاتی و به کارگیری نتایج پژوهش ها به طور موثر است. استفاده از کتابداران و اطلاع رسانان پزشکی در فرایند آموزش پرستاری مبتنی بر شواهد در نقش آموزش دهندگان سواد اطلاعاتی یا تامین کنندگان نیاز اطلاعاتی حین کار، زمینه تربیت کارکنان مراقبت های بهداشتی درمانی با سواد اطلاعاتی و گرایش ایشان به بهره گیری از پژوهش های انجام شده را فراهم می سازد. هدف از نگارش این مقاله تعیین عوامل موثر بر پرستاری مبتنی بر شواهد، تاثیر سواد اطلاعاتی بر ارتقای پرستاری مبتنی بر شواهد و تعیین الگوهای جهانی سواد اطلاعاتی جهت ارتقای پرستاری مبتنی بر شواهد است که به روش مروری و با مطالعه مقالات موجود در حوزه سواد اطلاعاتی و پرستاری مبتنی بر شواهد انجام شده است.