فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
امکانات آموزشی و فرهنگی در شهرها یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر ارتقای سطح فرهنگ و دانش انسانهاست. از سوی دیگر با توجه به نقش زنان در جامعه و شرایط خاص فرهنگی جامعه ی ما مطالعه ی جامعه شناخت ی زنان در این زمینه از اهمیت خاصی برخوردار است. مطالعه ی حاضر به این موضوع پرداخته و میزان استفاده ی زنان از امکانات آموزشی – فرهنگی شهر شیراز را مورد بررسی قرار داده است. جامعه ی آماری تمام زنان شهر شیراز بوده و داده ها از ۶۰۰ نفر از آنها با استفاده از پرسشنامه جمع آوری شد. نتایج نشان داد که بیشترین فراوانی میزان استفاده از این امکانات، مربوط به گزینه ی متوسط (۸/۳۴ درصد) بوده و کمترین فراوانی متعلق به گزینه ی خیلی زیاد است که (۲/۵ درصد) از آنها را دربر می گیرد. همچنین نتایج استنباطی نشان می دهد میانگین میزان استفاده از این امکانات کمتر از حد متوسط بوده و هر چقدر سن افراد بالا رود میزان استفاده از امکانات آموزشی – فرهنگی نیز بالاتر می رود. در نهایت نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که میزان استفاده از امکانات آموزشی – فرهنگی در شهر شیراز تأثیر مثبت و مستقیمی بر ارتقای سطح فرهنگ و دانش زنان شهر شیراز دارد.
دیدگاه تعدادی از زنان در مورد سن مناسب مادر در زمان تولد اولین فرزند در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر زنان در ایران، اولین فرزند خود را با تأخیر به دنیا می آورند. با افزایش فاصله ازدواج تا تولد اولین فرزند، مرحله نوینی از زندگی بدون فرزند، در مسیر زندگی افراد ایجاد شده است. برخی از تحقیقات جمعیتی اخیر در ایران نشان دادند که زنان اولین فرزند خود را به طور متوسط در فاصله نزدیک به چهار سال از ازدواج به دنیا می آورند و تمایلی برای تأخیر طولانی ندارند. هدف اساسی مقاله حاضر شناخت نگرش زنان در مورد سن مناسب مادر در تولد اولین فرزند است. هدف دیگر این مقاله شناسایی سازوکارهایی است که مانع تأخیر بیشتر در تولد اولین فرزند می شود. داده های مورد نیاز برای این مطالعه با رویکردی کیفی و به کارگیری مصاحبه عمیق با 30 زن ازدواج کرده 49- 20 ساله طی سال های 1390-1389 جمع آوری گردید. نتایج مطالعه نشان داد که سن مناسب برای فرزند آوری در نمونه مورد مطالعه اواسط دهه 20 سالگی و به ویژه 24 سالگی است و بسیاری از پاسخگویان، فرزند آوری در سنین بالا (بالای 30 سال) را به عنوان یک رفتار غیر هنجاری تلقی می کردند. زنان تمایلی به تأخیر تولد اولین فرزند به سنین بالای 30 سال را ندارند. یافته ها نشان داد دلایل زنان برای عدم تأخیر بیشتر دو بعد عاطفی و اجتماعی دارد. بعد عاطفی آن به نیاز عاطفی به مادر شدن و عشق به فرزند مربوط می شود و بعد اجتماعی تحت تأثیر سازوکارهای کنترل اجتماعی نظیر ترس از نابارور شدن و انگ نابارور بودن و ترس از عدم پذیرش و تأیید توسط دیگران، کاهش تعاملات با خانواده است که به طور غیرمستقیم مانع از تأخیر بیشتر می شود.
زنان و بازتولید پدرسالاری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در نظر دارد نحوة مواجهة زنان شهر کرمانشاه با نظام پدرسالاری را در بستر حوزة خصوصی مورد بررسی قرار دهد. به این منظور سِیر زندگی آنان متاثر از آموزه های نخستین خانواده تا تثبیت نقش های آنان در قالب همسر-مادر، در پنج مرحله ی کلیشه های جنسیتی، ازدواج، زنانگی ایده آل، حوزة زناشویی و حوزة خصوصی پیگیری می شود. رویکرد نظری مقاله مبتنی بر آراء پیر بوردیو است. روش بررسی مقاله کیفی است. تکنیک گردآوری داده ها بر اساس مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. پاسخ گویان بر حسب شاخص های سرمایة فرهنگی به سه گروه سنتی، مدرن و فرهیخته تقسیم شدند. شاخص های پدرسالاری شامل هویت مردانه، مردمحوری، سلطة مردانه و نقطة ثقل کنترل در میان گروه ها با هم مقایسه و مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل دربردارندة تناوبی در کنش های بازتولیدی و مقاومتی است که بستگی زیادی به سرمایة فرهنگی زنان و تجارب میدانی آن ها در گروه های مذکور دارد. اهمیت تمامی عوامل فوق یکسان نبوده و در مواردی فشار ساختاری ناشی از آن موجب نزدیکی دیدگاه های زنان علی رغم تفاوت های شان بود.
مطالعه ارتباط شاخص های جهانی شدن فرهنگی و از خودبیگانگی زنان
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی یکی از موضوعات مهم در تحلیل های جامعه شناسی برای تبیین رفتار آدمی تلقی می شود. تحقیق حاضر با رویکردی جامعه شناختی و با استفاده از چارچوب نظری گیدنز، به مطالعه ی ارتباط جهانی شدن فرهنگی و ازخودبیگانگی زنان پرداخته است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسش نامه تعداد 2228 نفر از زنان شهر های تهران، شیراز و استهبان با استفاده از نمونه گیری تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته ها نشان داد میانگین از خودبیگانگی پاسخگویان برابر با 92/18 و میانگین ازخودبیگانگی زنان ساکن در شهرهای تهران و شیراز بیشتر بوده است. نتایج همچنین اشاره داشت به اینکه ارتباط معنادار و مثبتی بین متغیرهای نوگرایی، هویت اجتماعی جدید، دنیاگرایی و آگاهی از جهانی شدن با متغیر ازخودبیگانگی زنان و همبستگی معنادار و منفی بین دو متغیر گفتگو در خانواده و احترام به حقوق زنان و میزان از خودبیگانگی زنان وجود داشته است. آزمون شفه و تی نیز نشان داد که بین شهر محل سکونت و ازخودبیگانگی زنان ارتباط معناداری وجود داشت. یافته های مستخرج از سه مدل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد که متغیرهای: نوگرایی، احترام به حقوق زنان، گفتگو در خانواده و هویت اجتماعی جدید به میزان 2/27 درصد از تغییرات متغیر از خودبیگانگی زنان شهرهای تهران و شیراز را تبیین کردند.
بسترهای تقنینی و اجرایی تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستره ای از مسائل و مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زندگی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را به دلیل حذف و یا تضعیف حضور کارکردی همسر آنها تهدید می کند؛ از جمله مواردی که مشکلات عدیده ی این زنان را تقلیل می دهد و مایه ی دلگرمی بیشتر آنها می شود، تأمین زندگی و روشن بودن وضعیت آینده این قشر است که فراهم نمودن حداقل امکانات آن وظیفه ی هر دولتی است. تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست با لحاظ جایگاه ویژه ی زنان در آموزه های غنی اسلام و فرهنگ کشور ایران از یک سو و اهمیت ایفای رسالت خطیر مادری آنها در تربیت نسل آینده ی کشور از سوی دیگر نظام جمهوری اسلامی را نسبت به این قشر، دغدغه مند کرده است. این پژوهش سعی نموده آخرین وضعیت مربوط به ساختارهای تقنینی و عملکرد نهادهای مجری تأمین اجتماعی زنان بی سرپرست و بدسرپرست را بررسی کند. روش پژوهش کتابخانه ای و اسنادی با رویکرد تحلیلی- توصیفی و استنتاجی است. نتیجه ی پژوهش حاکی است، گرچه تأمین اجتماعی این قشر در اولویت سیاستگذاری های قوانین راهبردی کشور است، اما سایر قوانین و همچنین نهادهای اجرایی، پاسخگوی سیاست های مدنظر قوانین کلان نیستند؛ لذا تغییر سیستم های حمایتی به بیمه ای و تأسیس یک نهاد حمایتی گسترده که خدمات تأمین اجتماعی در کشور را ارائه کند، ضروری است.
بررسی فقهی- حقوقی گستره ی نشوز زوجین و شیوه ی مواجهه با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«نشوز» از واژگان مهم قرآنی است که در اصطلاح فقه امامیه و حقوق موضوعه، به معنای خروج زن یا شوهر از ادای حق یا حقوق واجب همسرش است. قرآن کریم در آیات 34 و 128 سوره ی نساء، به نشوز زوج و زوجه و راه های رفع یا مقابله با آنها پرداخته است. «ضرب» یکی از گام های مواجهه با نشوز زوجه است که در قرآن کریم تصریح شده و کیفیت، شرایط، ابزار و به طور کلی مختصات رجوع به آن، از موضوعات اختلافی بین فقهای امامیه از متقدمین تا متأخرین بوده است. همچنین بر اساس رأی بسیاری از فقها، ضرب زوج نیز در حالت نشوز، عل یرغم نبود نصّی در مورد آن، با لحاظ شرایطی، موجّه است، اما جایگاه و شرایط ضرب زوج و زوجه در مواجهه با نشوز آنها تفاوت هایی دارد که در این پژوهش، با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای، بررسی شده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، تعریف و مختصات نشوز، گستره ی آن و نیز جایگاه ضرب در مواجهه با رخداد نشوز در خانواده در حقوق موضوعه نواقص و ابهامات جدی دارد. لذا می بایست بر اساس آراء فقه امامیه و با رویکردی متناسب با مقتضیات نهاد خانواده و روابط مطلوب زناشویی در جامعه ی کنونی ایران، این نواقص و ابهامات رفع شود.
بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی بانوان جوان و مشارکت آنان در فعالیت های ورزشی در شهر یزد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز شرکت در فعالیت های ورزشی، به عنوان یک عنصر اساسی در زندگی افراد به شمار می آید، سرمایه اجتماعی هر فرد مهمترین بستری است که فرد بر اساس آن به مشارکت ورزشی می-پردازد. از این جهت، هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی بانوان جوان و مشارکت آنان در فعالیت های ورزشی است. از نظریه سرمایه بوردیو به عنوان چارچوب نظری این پژوهش استفاده شد و همچنین جامعه آماری را بانوان جوان 18-35 ساله شهر یزد تشکیل داده و برای گردآوری داده ها تعداد 200 نفر از آنان به عنوان نمونه به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. یافته ها نشان می دهد که مشارکت ورزشی زنان جوان 18 تا 35 ساله شهر یزد، در سطح متوسطی می باشد. مقایسه میانگین مشارکت ورزشی در میان پاسخگویان بر حسب سن و اشتغال تفاوت معنی داری را نشان می دهد. اما مقایسه میانگین مشارکت ورزشی در میان پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات تفاوت معنی داری وجود ندارد. بر اساس نتایج رگرسیونی، متغیرهای ارتباطات اجتماعی (r=0/280) و هویت اجتماعی (r=0/113) بر متغیر مشارکت ورزشی تاثیر مستقل و معناداری داشتند که در این میان بیشترین تاثیر گذاری مستقیم بر نمره مشارکت ورزشی مربوط به مصرف رسانه ایی (r=0/463) است. در نهایت سرمایه اجتماعی (r=0/944) بیشترین تاثیر مستقیم را بر متغیر مشارکت ورزشی دارد بنابراین با توجه به نتایج تحقیق می توان به این هدف کلی دست یافت که سرمایه اجتماعی بر مشارکت ورزشی زنان جوان شهر یزد تاثیر بسزایی دارد.
تأثیر دین داری در گرایش دختران به فرار از منزل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرار از خانه از جمله رفتارهای ناسازگارانه ای است که از کودکان و نوجوانان سر می زند. بیشتر تحقیقات جامعه شناختی در این زمینه پیرامون مسائل خانوادگی بوده و از نقش دین داری و اعتقادات دینی که از اهمیت فراوانی برخوردار است، غفلت شده است. در پژوهش پیش رو، کوشش بر آن است تا با کمک اطلاعات تجربی به دست آمده از تحقیق و چهارچوب نظری مبتنی بر نظریه پیوند اجتماعیِ هیرشی، که دارای چهار بعدِ پیوستگی دینی، التزام دینی، مشارکت دینی، و باور دینی است به تبیین تأثیر دین داری در گرایش به فرار از منزل پرداخته شود. روش پژوهش پیمایشی است و اطلاعات حاصل براساس ابزار پرسش نامه خوداجرا گردآوری شده است. جمعیت تحقیق مورد مطالعه همه دانش آموزان دبیرستانی بابلسر، در سال تحصیلی 91 - 92، بوده که تعداد کل آن ها 1597 نفر است. از این تعداد، 370 نفر براساس نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ایِ تصادفیِ متناسب مطالعه شدند و داده ها با استفاده از نرم افزار Spss و Lisrel تحلیل شد. نتایج داده ها حاکی از این است که از بین ابعاد دین داری بیشترین تأثیر متعلق در باور دینی و بعد از آن مشارکت دینی بوده است و دو بعد دیگر، یعنی پیوستگی دینی و التزام دینی، معنادار نبوده است. در کل، نتایج داده ها نشان داده است که مذهب می تواند، به منزله عامل حمایتی، تأثرپذیری جوانان را از رفتارهای انحرافی کاهش دهد
رابطه آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در مصرف برق در بین زنان شهر یاسوج
حوزه های تخصصی:
مصرف برق در ایران فراتر از استانداردهای جهانی است. با توجه به اینکه بخش اعظم برق در بخش خانگی مصرف می شود، صرفه جویی در آن به ویژه توسط زنان به عنوان مدیران خانه، راهکاری مهم در کاهش بحران مصرف برق است اما این امر کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در مصرف برق در بین زنان متاهل شهر یاسوج بوده است که 406 نفر از آنان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی، اعتبار سازه ای گردید و جهت تعیین پایایی از روش کودر - ریچاردسون استفاده شد. بررسی رابطه آگاهی از کارایی انرژی برق و صرفه جویی در آن با استفاده از مدل معادله ساختاری نشان داد آگاهی از کارایی انرژی برق رابطه مثبت و معناداری با صرفه جویی برق دارد و قادر است 26 درصد از تغییرات آن را تبیین کند. بنابراین، با ارتقاء آگاهی از استفاده کارا، مناسب و با بازده بیشتر از انرژی برق، می توان صرفه جویی در مصرف برق را افزایش و مصرف بی رویه برق را در کشور تسکین بخشید.
بررسی تغییرات باروری زنان بر حسب موقعیت های اجتماعی- اقتصادی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش باروری در ایران مباحث زیادی پیرامون وضعیت جمعیت مطرح کرده است.در این مقاله تغییرات رفتار باروری زنان برحسب وضعیت اجتماعی- اقتصادی زوجین بررسی شده است. با روش تحقیق پیمایش، اطلاعات مورد نیاز از 410 زن همسردار 15 الی 50 سال هی شهر تبریز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به دست آمده است. تحلیل های دو متغیره و چند متغیره نشان می دهد سطح تحصیلات زنان مه مترین عامل مؤثر در تعداد فرزند، تعداد فرزند ایده آل، سن ازدواج، به کارگیری نوع وسیله ی پیشگیری از بارداری و داشتن ترجیح جنسی فرزند است. بی سواد بودن زنان و نیز داشتن تحصیلات ابتدایی که بیشتر آنها را در پایگاه اجتماعی پایین قرار می دهد، زمینه های سن ازدواج پایین و در نتیجه باروری بالا را برای آنها فراهم نموده است. در کنار تحصیلات زنان، مرتبه ی شغلی زن و همسرش، میزان درآمد و هزینه ی خانواده و نیز میزان پایگاه اجتماعی- اقتصادی محاسبه شده برای زوجین، در تغییر نگرش به نوگرایی و در نتیجه در رفتار باروری زنان از جمله سن ازدواج آنان مؤثرند. همه ی زنان بررسی شده با سطوح اجتماعی و اقتصادی مختلف، تمایلی برای بالا بردن فرزندآوری از طریق سیاست های تشویقی افزایش موالید ندارند. عقیده ی آنها به ویژه زنان برخوردار از پایگاه اجتماعی- اقتصادی بالا این است که بسته های تشویقی بلندمدت نبوده و نمی تواند تضمینی برای بهتر شدن وضعیت زندگی فرزندانشان در آینده باشد.
بررسی نقش نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفیِ زنان و مردان متأهل شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی نگرش به عشق در پیش بینی طلاق عاطفی زنان و مردان متأهل شهر قزوین انجام شد.روش پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی بود. نمونه 200 نفر از زنان و مردان متأهلی بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس از مناطق مختلف شهر قزوین از میان افرادی انتخاب شدند که تقریباً پنج سال از ازدواج آنهاگذشته بود. برای گردآوری اطلاعات از فرم کوتاه مقیاس نگرش به عشق(LAS) هندریک و هندریک با ضریب آلفای (82/0) و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن با ضریب آلفای(93/0) استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی پیرسون و تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که بین طلاق عاطفی و انواع نگرش به عشق(شهوانی، دوستانه و نوع دوستانه) رابطه معناداری وجود دارد. یافته دیگر اینکه نگرش های عشقی شهوانی، بازی گونه و دوستانه به ترتیب به میزان 30%، 32% و 33% در سطح معناداری (01/0 p≤) قابلیت پیش بینی طلاق عاطفی را دارند. کیفیّت نگرش همسران به مقوله عشق، به عنوان متغییر پیش بینی کننده رضایت یا عدم رضایت زناشویی، نقش مهمی در فرایند زندگی مشترک ایفا می کند. لذا توجه درمان گران خانواده به نگرش های عشقی همسران، می تواند شرایط تثبیت زناشویی موفق را در آینده زندگی مشترک آن ها فراهم کند.
تحلیل کیفی پیوند حمایت اجتماعی و تغذیه با شیر مادر در بین مادران شاغل شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده فرهنگ شیردهی مادران بر اساس تجارب آنها و با تأکید بر مفهوم حمایت اجتماعی مورد کاوش قرار گیرد. این پژوهش، با بهره گیری از روش کیفی، مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با 37 نفر از پرسنل بهداشتی و مادران صورت گرفت. این افراد با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند ترکیبی انتخاب شدند و یافته های حاصل از مصاحبه با آنها توصیف و با استفاده از روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شد. سه سنخ حمایت اجتماعی در فرهنگ شیردهی نمونه مورد مطالعه است. بر این اساس مقولات «وجود روابط محبت آمیز بین زوجین» و «درک نیازها و کمک همسر، خانواده و دوستان» سازنده حمایت عاطفی، «لزوم آموزش شیردهی در دوران بارداری و پس از زایمان» و «کسب اطلاعات از مراکز بهداشت، پزشکان و مشاوره شیردهی»، سازنده حمایت اطلاعاتی، «رعایت قوانین شیردهی» و «تأمین نیازهای مالی مادران شاغل» سازنده حمایت ابزاری هستند.
فراتحلیل مطالعات خانواده در زمینه عوامل مقو م و عوامل فرساینده خانواده ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خانواده، به منزلة اصلی ترین نهاد اجتماعی، تأمین کننده نیازهای اساسی انسان است و نقش بی بدیلی در پرورش نسل و انتقال فرهنگ و ارزش ها دارد. از جنبه تاریخی نیز خانواده گرایی در ایران یکی از شاخص های ارزش های نظام فرهنگی بوده است. تغییرات اجتناب ناپذیر دوره جدید می تواند در ساختار و کارکردهای خانواده تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش ترکیب و تلفیق نتایج تحقیقات انجام شده در حوزه خانواده برای شناسایی عوامل مقوّم و عوامل فرساینده خانواده ایرانی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش مطالعه اسنادی از نوع فراتحلیل است. نمونه آماری 64 اثر پژوهشی مرتبط با موضوع عوامل تأثیرگذار در نهاد خانواده است که تا رسیدن به اشباع اطلاعات گردآوری شده است. تایج پژوهش نشان داد که اغلب آثار به لحاظ برخورداری از نظریه های رایج دارای پشتوانه علمی است، اما به علت اتکا به متغیرهای خاص نوعی تقلیل گرایی در آن ها وجود دارد. تحلیل نهاد خانواده، در زیست بوم فرهنگ ایرانی اسلامی، به نظریه پردازی جامع و زمینه مندتری نیاز دارد. در این بررسی، مشخص شد که محققان 104 عامل، به تفکیک 62 عامل مقوّم و 42 عامل فرساینده خانواده ایرانی، را شناسایی کرده اند که به ترتیب دارای 191 و 125 فراوانی در سه بعد فردی و خانوادگی و اجتماعی است. به این ترتیب، مجموع عوامل دارای 316 فراوانی است و محاسبه کلی نشان می دهد که رده های اول تا سوم به ترتیب اولویت به عوامل خانوادگی 55 درصد (173مورد) سپس عوامل فردی 40 درصد (137مورد) و رده آخر به عوامل اجتماعی 5 درصد (16مورد) اختصاص دارد. در تحلیل نهایی، الگویی مشخص از عوامل تأثیرگذار در نهاد خانواده، که حاصل متغیرهای مورد بررسی محققان است، در 11 محور موضوعی به دست آمد که به ترتیب اولویت بدین قرارند: عوامل فرهنگی (در این تحقیق شامل ایمان و عقاید و ارزش های اخلاقی)، تعاملات خانوادگی، سلامت جسمی و روحی، رشد فردی، شیوه اداره زندگی خانوادگی، امور اقتصادی و رفاه مادی، محیط فرهنگی اجتماعی و سیاسی جامعه، اختلاف سنی زوجین، مدت زناشویی، خدمات عمومی، حمل ونقل عمومی، و ملاحظات بهداشتی جامعه.
بررسی جامعه شناختی نگرش به مهریه در میان دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
خانواده کوچک ترین نهاد و گروه اجتماعی است که زیربنای جامعه را تشکیل می دهد. اساس خانواده، برقراری پیوند زناشویی بین زوجین، و پذیرش حقوق و تکالیف مترتب بر آن است. در رابطه با حقوق زن بعد از ازدواج، به دو نوع حق تأکید شده است؛ حقوق مالی و غیرمالی. مهریه و نفقه از حقوق مالی مختص به زوجه هستند. مسئله اصلی این مقاله، بررسی تأثیر عوامل مختلفی مانند جنس، سن، تحصیلات، پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده، اعتماد اجتماعی، عرف، پایبندی به ارزش های دینی، همسالان و رسانه های جمعی بر نگرش افراد درخصوص کارکرد مهریه و عوامل تعیین میزان مهریه است. نمونه مورد مطالعه شامل 261 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی بودند. روش مطالعه اسنادی و پیمایشی و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. نتایج حاکی از آن است که متغیرهای اعتماد اجتماعی، عرف، تحصیلات، پایبندی به ارزش های دینی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی خانواده، رسانه های جمعی، جنسیّت، همسالان و سن 65% از نگرش افراد درخصوص کارکردهای مهریه را تبیین می کنند که از بین آن ها، متغیر اعتماد اجتماعی بیش ترین سهم را داشته است. همچنین متغیرهای ذکر شده 63% از نگرش افراد درخصوص عوامل تعیین میزان مهریه را تبیین می کنند که بین آن ها، متغیر عرف بیش ترین سهم را دارا است.
بررسی عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر نشاط اجتماعی زنان مورد مطالعه: زنان مناطق شهری و روستایی شهرستان دلیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشاط یکی از ضروریترین خواستههای فطری و نیازهای روانی انسان به شمار میرود که نقش عمدهای در تعالی روانی و اجتماعی افراد جامعه ایفا مینماید. پژوهش حاضر با هدف شناخت وضعیت نشاط اجتماعی زنان شهری و روستایی دلیجان به بررسی مهمترین عوامل فردی و اجتماعی مؤثر بر آن پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش متشکل از زنان (49-15 ساله) ساکن هشت منطقه شهرستان دلیجان و شش روستای دهستان جوشق بوده که با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران نمونهای با حجم 700 نفر انتخاب شدند. اطلاعات لازم با روش پیمایش و با استفاده از ابزار پرسشنامه همراه با مصاحبه گردآوری شده است. پژوهش حاضر در تابستان 1391 در جامعه آماری مورد نظر اجرا شد و اطلاعات به دست آمده توسط نرمافزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل گردید. یافتههای توصیفی پژوهش نشان میدهد افراد مورد مطالعه برحسب متغیرهای زمینهای و خانوادگی از نشاط متفاوتی برخوردار بوده اند. زنان متأهل بانشاطتر از زنان مجرد و بیهمسر بر اثر فوت و طلاق بودند. ارتقای پایگاه اقتصادی اجتماعی در افزایش میزان نشاط اجتماعی زنان مؤثر بوده است. بر حسب یافتههای تحلیلی حاصل از رگرسیون چندمتغیره، از میان عوامل اجتماعی، دو متغیر مقبولیت اجتماعی و احساس عدالت اجتماعی در مناطق روستایی و پنج مقوله رضایت از زندگی، کیفیت زندگی، اعتقادات دینی، احساس عدالت اجتماعی و پایگاه اجتماعی اقتصادی در مناطق شهری، بیشترین سطح تغییرات نشاط اجتماعی زنان را تبیین نمودهاند. براین اساس، به جرأت میتوان ادعا نمود که نشاط اجتماعی در جامعه نمونه قبل از هر چیزی تابعی از کیفیت زندگی و احساس عدالت در جامعه بوده است.
مطالعه جامعه شناختی تأثیر ارزش های غربی و رسانه های جمعی بر تصور بدنی مورد مطالعه: زنان بالاتر از 15 سال شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصور بدن ی ، پدیده پیچیده ای است که شامل مؤلفه های فیزیولوژیک، روان شناختی و جامعه شناختی می باشد. در سال های اخیر رشد فزاینده ای در پژوهش های مربوط به تصور از بدن انجام شده است. این مفهوم در دهه های اخیر بسیار نقد و بررسی شده است. تصور بدن برای نخستین بار به وسیله شلدر و با چشم اندازی روان شناسانه، به صورت «تصویری از بدن که ما در ذهنمان شکل می دهیم و شیوه ای که بدن برایمان آشکار می شود» تعریف شده است. در هر جامعه ای مجموعه ای از الگوها و ایده آل های فرهنگی در ارتباط با خصوصیات زیبایی اندام و چهره در مورد زنان تبلیغ و اشاعه می شود. نمونه مشخصی از این ارزش ها که امروزه در مورد زنان در اکثر جوامع مورد توافق قرار گرفته، باریک اندامی است. با توجه به اینکه، بر اساس پژوهش های صورت گرفته، رسانه های جمعی و ارزش های غربی از منابع مهم و تأثیرگذار بر تصور بدنی هستند، لذا در این پژوهش به بررسی رابطه دو سازه ارزش های غربی و رسانه های جمعی بر تصور بدنی پرداخته شده است. روش: این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در بین زنان بالاتر از 15 سال شهر تبریز، با تعداد نمونه 316 نفر انجام گرفته است. نتایج: نتایج گویای این نکته است که بین تأثیر ارزش های غربی و تأثیر رسانه های جمعی با تصور بدنی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و دو متغیر درونی سازی ارزش های غربی و استفاده از اینترنت در مجموع 19 درصد از واریانس تصور بدنی را تبیین کرده است.
بررسی نقش هراس اجتماعی در انزوای اجتماعی زنان روستایی مورد مطالعه روستاهای دالاهو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اساسی در حوزه علوم اجتماعی و بویژه در جامعه شناسی، بحث انزوای اجتماعی [1] زنان است. بدون شک، مشارکت اجتماعی به معنی هماهنگی و درگیر شدن همه اجزای نظام اجتماعی در جهت دستیابی به اهداف نظام، یکی از خصوصیات مهم جامعه مطلوب است. این امر هنگامی حاصل می گردد که اعضای آن جامعه به عنوان عناصر تشکیل دهنده اجزای نظام اجتماعی وظایف خود را شناخته، به آن عمل نمایند. هدف اصلی این مطالعه، بررسی نقش هراس اجتماعی در انزوای اجتماعی زنان روستایی در شهرستان دالاهوست. این پژوهش با استفاده از روش پیمایش و از طریق ابزار پرسشنامه استاندارد شده انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه کل زنان مناطق روستایی دالاهوست. تعداد 400 نفر از جامعه آماری به شیوه تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول لین برای مطالعه انتخاب شدند . از اعتبار صوری و سازه برای روایی و آلفای کرونباخ برای پایایی ابزار پژوهش استفاده شد و از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس برای آزمون فرضیات و تکنیک رگرسیون برای سنجش مدل پژوهش استفاده شد. براساس یافته های پژوهش، رابطه بین متغیرهایی، چون سن(25/0- = r )، میزان تحصیلات (41/0- = r ) و میزان درآمد (081/0= r ) است. مقدار Beta برای هراس اجتماعی برابر 47/0 بیانگر این است که به ازای یک واحد افزایش در میزان هراس اجتماعی، متغیر وابسته انزوای اجتماعی برابر 47/0 تغییر می کند. مقدار R² نشان می دهد این متغیر به تنهایی توانسته است 42/0 از واریانس متغیر وابسته (انزوای اجتماعی) را تبیین کند (42/0= R² ). میانگین نمره هراس اجتماعی افراد در بعد ترس اجتماعی برابر 43/19، در بعد اجتناب اجتماعی برابر 15/23 و در بعد ناراحتی فیزیولوژیک برابر 12/16 است. بین میانگین های هر بعد با هم تفاوت است و این تفاوت مشاهده شده براساس آزمون F با مقدار 528/4 و در سطح معنی داری 003/0 تأیید شده است.