فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۸۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
روند مدرن سازی و ایجاد تحول بر اساس الگوهای غربی در نظام قضایی و نیز ترفیع موقعیت زنان در سطح اجتماع را می توان به منزلة برجسته ترین موارد اصلاحات در دهه های اولیة حکومت پهلوی برشمرد. با وجود این، در روند این تغییرات، به دلیل بینش مردسالارانة جامعه، در زمینة اصلاحات حقوقی و سیاسی به حقوق و مسائل زنان در بعد وسیع توجهی نشد. حتی در دورة مورد بحث، به دلیل سرکوب های سیاسی و ناکامی های حقوقی، زنان نتوانستند جنبش های خودجوش و مقاومت های مدنی گسترده ای از خود نشان دهند. بنابراین بر خلاف همة تبلیغاتی که، در مورد دادن حق و حقوق به زنان و آزادی اجتماعی و سیاسی به آن ها، می شد، عملاً وضعیت سنتی زنان تغییر چندانی نکرد. این نوشتار در نظر دارد با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی جایگاه اجتماعی و حقوقی زنان بپردازد و در ادامه به بررسی عواملی بپردازد که به موجب آن، به رغم روند مدرن سازی که در حکومت پهلوی دنبال می شد، تغییر چندانی در موقعیت، جایگاه و حقوق زنان ایرانی صورت نگرفت.
بررسی حدود اختیارات کشورهای اروپایی در ممنوع کردن حجاب با تکیه بر دکترین صلاحدید دولت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجرای دکترین صلاحدید دولت ها در اتحادیه اروپا، جهت احترام به حاکمیت دولت ها و نیز در نظر گرفتن منافع ملی آنها و در عین حال، عدم تخطی از مفاد کنوانسیون اروپایی حقوق بشر صورت گرفته است. بر مبنای این نظریه برای دولت ها اختیار و صلاحدیدی در نظر گرفته شده که از طریق آن آزادی عمل و اختیاراتی برای ایشان در تفسیر مفاد کنوانسیون اروپایی فراهم گشته تا آنها را در عین تعهد به اجرای مفاد کنوانسیون در حفظ منافع ضروری شان یاری نماید. نکته حائز اهمیت اینکه با توجه به رویه دیوان اروپایی حقوق بشر در خصوص «حق های بنیادین بشری»، دولت های عضو کنوانسیون اروپایی در جهت تعلیق و یا محدود کردن این حق ها دارای حق به صلاحدید نمی باشند. لذا آنها بالطبع در خصوص حق بر حجاب با توجه به اینکه این حق به عنوان یکی از آثارِ «حق بر آزادی مذهب» محسوب شده و در عرصه حقوق بین الملل بشر به عنوان یکی از حق های بنیادین بشری در نظر گرفته می شود، دارای آزادی عمل و اختیار در جهت محدود نمودن آن نمی باشند، هرچند به نظر می رسد که دیوان اروپایی حقوق بشر بدون توجه به ماهیت این حق و نیز شرایط لازم برای اعمال دکترین صلاحدید از ناحیه دولتها، با اعطاء حق به صلاحدید به دولت ها در جهت محدود نمودن حجاب، در برخورد با این حق دچار تعارض شده است.
از سوژه جنسی تا سوژه انقلابی: بازنمایی زن در گفتمان انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با تمرکز بر روابط قدرت و مقاومت مندرج در سرمایه کلامی گفتمان های رقیبی که در متن منازعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دو دهه پیش از انقلاب اسلامی (1357) حاضرند، چگونگی برساخته شدن محدوده معنایی و ساختار اجتماعی سوژه زن انقلابی را نشان می دهد. بدین منظور، با تکیه بر بنیان نظری و روششناسی که از پیوند استراتژیک امکانات مفهومی نظریه گفتمانی لاکلاو و موفه و نظریه تاریخی–گفتمانی وداک برآمده است، نگاهی گذرا به سوژگی زنانه در گفتارِ مهم ترین شخصیت های سیاسی و فرهنگی دوران مزبور، یعنی محمدرضا پهلوی و امام خمینی(ره)، افکنده و در پیوند با رخدادهای زمینه، فرایند واسازی گفتمان های سنتی و مدرن و در پی آن ساخت زدایی از «زن به عنوان سوژه صرفاً جنسی یا جنسیتی» را در پرتو ظرفیتهای زبانی اندیشه پردازان شاخص انقلاب اسلامی ـ آیت اله مطهری، دکترشریعتی و امام خمینی(ره)ـ بررسی کرده ایم. سپس چگونگی شکل گیری مفهوم «زن به عنوان سوژه انسانی» را درون شبکههای معنایی صورت بندی گفتمان انقلاب اسلامی به تصویر کشیده ایم.
تحلیل فرهنگی فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان انگلیسی امریکایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های گسترش رویکرد فمینیسم لیبرال در جهان، استفاده از آموزش زبان انگلیسی است که فرهنگ انگلیسی به وسیله آن در میان زبان آموزان رواج می یابد. این تحقیق با هدف کشف نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در منابع آموزش زبان، با رویکردی فرهنگی، ابتدا ابعاد و مؤلفه های فمینیسم لیبرال را مشخص کرد. پس از آن، سه منبع از پرکاربرترین منابع آموزش زبان انگلیسی در ایران انتخاب شد و بخش هایی که نشانه های ترویج فمینیسم لیبرال در آنها آشکار بود، تحلیل محتوا شد. تحلیل ها براساس مؤلفه های فمینیسم لیبرال و فرهنگ ایرانی اسلامی رایج انجام شد. این تحلیل ها برای تأیید در اختیار بیست خبره قرار گرفت و پس از اصلاحات نتیجه گیری شد. نتایج حاکی از این بود که دو بعد برابری (5/35 درصد) و توانمندی (5/30 درصد) در این منابع از بیشترین فراوانی برخوردار بودند. ابعاد آزادی (5/17 درصد) و حمایت قانونی (5/13 درصد) در مرتبه سوم و چهارم قرار داشتند. آمار سایر مؤلفه ها کمتر از 5 درصد و قابل چشم پوشی بود.
تحلیل خرده گفتمان های زنان در دورة مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غلبة قدرت گفتمان سنتی در دوران قاجار باعث ایجاد گفتمان ها و خرده گفتمان هایی شد که در پاسخ به گفتمان سنتی و درواقع به عنوان مقاومتی دربرابر آن به وجود آمد. یکی از این خرده گفتمان ها، خرده گفتمان های زنان است که در سایة برخی گفتمان ها پدید آمد. مقالة حاضر با بررسی خواسته ها و اهدافِ زنان در اولین ورود آن ها به عرصه های اجتماعی و سیاسی- یعنی دوره ای که مصادف است با شکل گیری انقلاب مشروطیت- به تحلیل خرده گفتمان های زنان می پردازد. در این تحقیق به این پرسش ها پاسخ می دهیم: زنان در دورة مشروطیت در بازاندیشی موقعیت خود به چه موضوعاتی توجه داشتند؟ در قالب چه دسته بندی ها و خرده گفتمان هایی قرار می گرفتند؟ چه ایدئولوژی هایی بر گفتمان های آن ها حاکم بود؟و در رویارویی با گفتمان هژمونیک جامعه چه جایگاهی به دست آوردند؟
تحلیل خرده گفتمان زنان در عصر مشروطیت نشان می دهد خرده گفتمان رادیکال به دنبال ایجاد تغییرات بنیادی است؛ درحالی که در خرده گفتمان میانه رو خواسته های قابل دسترس تر دنبال می شود.
فمینیسم اسلامی، مفاهیم و امکان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موج سوم فمینیسم با طرح الگوهای بومی و با ظاهری اسلامی به دفاع از فمینیسم پرداخته و با تفسیرهای جدید از متون دینی، مفاهیم دینی را در خدمت نهضت فمینیسم قرار دادند. در مقابل، مخالفان فمینیسم اسلامی نیز این مفهوم را مفهومی متناقضدانسته و با تمرکز بر دو مفهوم «اسلام» و «فمینیسم»، امکان مفهومی این ترکیب را به چالش می کشند. در این مقاله اندیشه های فمینیسم اسلامی و نظرات موافقان و مخالفان این دیدگاه فمینیستی بررسی و رویکردهای مطرح شده در این حوزه طبقه بندی شد. در بخش موافقان، سه گروه با استراتژی های تحدید مفهوم اسلام، اسلام محور و مساوات مدرن محور و در بخش مخالفان، سه گروه با تأکید بر مفهوم فمینیسم، با تأکید بر موفق نبودن فمینیسم اسلامی و با تأکید بر منطق کلامی فمینیسم اسلامی شناسایی شدند. پس از بررسی نظرات موافقان و مخالفان یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به گستردگی حیطه ی مفهومی دو مفهوم اصلی فمینیسم اسلامی یعنی «فمینیسم» و «اسلام» نمی توان مدعی امکان یا عدم امکان قطعی این مفهوم شد. بدیهی است در مبحث امکان مفهومی فمینیسم اسلامی توجه به زمینه های مفهومی مانند فمینیسم و اسلام در زمینه ی اجتماعی مطرح شده ضروری است. از این رو بسته به زمینه ی اجتماعی و گستره ی تعریف دو مفهوم م یتوان به امکان یا عدم امکان فمینیسم اسلامی رأی داد.
بررسی وضعیت نابرابری جنسیتی در میان کشورهای منتخب خاورمیانه: با تأکید بر جایگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نابرابری جنسیتی در امکان دسترسی به فرصت های گوناگون اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، یکی از چالش های مهم برای کشورهای منتخب منطقة خاورمیانه است. شواهد تجربی بین کشوری نشان می دهد که نابرابری جنسیتی عملکرد اقتصادی کشورها را مختل می کند، توانایی آن ها در بهره مندی از ظرفیت هایشان را کاهش می دهد و سرانجام، رشد و بهره وری اقتصادی آنان را کند می کند. هدف از این مطالعه، که به صورت اسنادی و تحلیل ثانویه صورت گرفته است، توصیف و تحلیل وضعیت نابرابری جنسیتی در میان سیزده کشور منتخب منطقة خاورمیانه و به ویژه، جایگاه ایران با استفاده از داده های «گزارش جهانی شکاف جنسیتی» سال های 2006 تا 2011 است. همچنین، از داده های «شاخص نابرابری های جنسیتی» (GGI) در ذیل گزارش توسعة انسانی (2011) و گزارش «رقابت پذیری اقتصادی» (GCI) به منظور آزمون رابطه میان نابرابری جنسیتی با توسعة انسانی و میزان رقابت پذیری اقتصادی کشورها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که وضعیت برابری جنسیتی کشور ما، در میان کشورهای منتخب خاورمیانه در طی سال های 2006 تا 2011، به رغم بهبود نسبی در برخی از حوزه ها، در مجموع رضایت بخش نیست؛ به طوری که در سال 2011، کشور ما در حوزة برابری جنسیتی در مشارکت اقتصادی، رتبة هفتم؛ دستاوردهای آموزشی، رتبة نهم؛ سلامتی و بقا، رتبة ششم و توانمندسازی سیاسی، رتبة دهم را کسب کرده است. تحلیل های بیشتر نشان می دهد در میان کشورهای منتخب خاورمیانه، برابری جنسیتی با شاخص توسعة انسانی و میزان رقابت پذیری اقتصادی کشورها رابطة مثبتی دارد. درنهایت، به منظور ارتقاء برابری جنسیتی در ارتباط با هریک از شاخص های فوق توصیه هایی مطرح شده است.
به کارگیری الگوی ساخت گرا در راستای بازیافت پاسخ های فطرت درباره ی حجاب (مبتنی بر مبانی فلسفی علامه جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی ساخت گرا، از الگوهای نوین یادگیری است و برای تنظیم ساختار اطلاعات پراکنده ی ذهنی فرد و یافتن پاسخ توسط خود او به کار می رود، ولی می توان بر اساس نگرش های بنیادینی که در حوزه های معرفتی وجود دارد، کاربرد این الگو را توسعه داد و آن را برای بازیافت مشهودات فطری هم به کار گرفت. در این مقاله با تأکید بر مبانی علامه جوادی آملی نخست تحلیلی درباره ی هویت الگوی ساخت گرا و مشابهت آن با روش سقراطی ارائه شده و آن گاه با بیان کم و کیف فطری بودن حکم حجاب با تکیه بر دیدگاه های این اندیشمند، پیشنهاد راهبردی توسعه در کاربست این الگو در راستای یافتن پاسخ های فطرت درباره ی حجاب ارائه شده است. در این تحقیق، بر اساس مبانی فلسفی نشان داده شده است که چگونه طی مجموعه سؤالاتی که به مقتضای این الگو به سبک روش سقراطی در سه گام قابل طرح است، به فرد متربی می توان کمک نمود تا بتواند حکم فطرت و حکمت آن را درباره ی حجاب در مشهودات فطری خود بازیافت نماید. با به کار گیری این الگو که مبانی فلسفی و مزایای مهم و اصول ویژه ای دارد، فرد مترّبی به مشهودات فطری خود بازگشته و حجاب را نه به عنوان مانعی برای پوشاندن زیبایی بلکه به مثابه راهی برای رسیدن به زیبایی مطلق و کشش های فطری وجودی بر می گزیند.
بررسی جایگاه زنان در اندیشة علامه طباطبایی در تفسیر المیزان: دوگانه زن آسمانی- زن زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله بررسی جایگاه زنان در آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. دیدگاه علامه طباطبایی، در جایگاه یکی از مهم ترین مفسران شیعی معاصر، از اهمیت و تأثیر بسیار برخوردار است. پژوهش با استفاده از چارچوب نظری الیزابت شوسلر فیورنزا و با روش هرمنوتیک انتقادی رهایی بخش انجام شده است. هرمنوتیک انتقادی رهایی بخش دین را واجد عناصر سازنده و رهایی بخش برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات انسان امروز می داند و به کاوش در الاهیات می پردازد تا عواملی را که رهایی و توانمندی زنان را موجب می شوند بیابد و به کار ببندد.
مقاله با این پیش فرض که نظریة اجتماعی هر متفکر از هستی شناسی و انسان شناسی او متأثر است، برای آشنایی با نظریة اجتماعی علامه طباطبایی در المیزان، ابتدا نگاه هستی شناختی و انسان شناختی و سپس نگاه او به زن را بررسی و نقد کرده است.
بررسی نگاه هستی شناختی و انسان شناختی علامه حاکی از آن است که علامه زن را در خلقت موجودی مشابه با مرد و برابر با او در شأن و شخصیت انسانی می داند. اما نظریة اجتماعی علامه از هستی شناسی و انسان شناسی فلسفی او فاصله می گیرد. از دیدگاه او، زن و مرد ازمنظر طبیعی با یکدیگر متفاوت هستند و درنتیجة این تفاوت، از حقوق اجتماعی متفاوتی برخوردارند. از مقایسة نگاه هستی شناختی و انسان شناختی علامه با نظریة اجتماعی او می توان دوگانة زن آسمانی-زن زمینی را نتیجه گرفت. علامه در تفسیر خود از زن و مرد عام سخن می گوید؛ زیرا همه را در همة زمان ها و مکان ها تابع وضعیت زیستی شان می بیند. درحالی که در عالم واقع زنان و مردان خاص وجود دارندکه تحت وضعیت اجتماعی، تاریخی و فرهنگی خاص رشد یافته اند و تربیت شده اند.
تفسیر فمنیستی نظریة نفس اسپینوزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریة نفس اسپینوزا اینهمانی نفس و بدن را در مقابل سنت دوگانه انگار دکارتی قرار می دهد. این دوگانه انگاری و اینهمان انگاری نفس و بدن موجب واکنش هایی در فلسفه های اخیر شده است. فیلسوفان فمنیست ضمن اعتراض و انتقاد از دوگانه انگاری هایی که سنت دکارتی پیش روی تاریخ تفکر غربی نهاده است، به فلسفه اسپینوزا به عنوان برونشدی از برخی از این دوگانه انگاری ها نگریسته اند. این مقاله نشان می دهد که چگونه فمنیست ها نظریة نفس اسپینوزا را به عنوان برونشدی از معضلات حاصل از سنت دوگانه انگارانه دکارت در باب نفس و بدن دیده اند و نیز چالش پیش روی این تفسیر را مطرح می نماید.
نقش زنان حرمسرا در اصلاحات دوره ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، برای بررسی نقش زنان حرم سرا در اصلاحات دوره ناصری، با بهره گیری از رویکرد انتخاب عقلانی به مثابه یکی از نظریه های عمومی جامعه شناسی تاریخی، به توصیف استدلال های ارائه شده از سوی زنان حرم سرا، در مخالفت با سه بازة اصلاحی 1264-1267 (اصلاحات میرزا تقی خان امیرکبیر)؛ 1275- 1278 (اصلاحات شخص ناصرالدین شاه)؛ 1287-1290 (اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار) پرداخته ایم. این مقاله، با نقد نگاه حاکم در تحلیل های تاریخی که زنان حرم سرای شاهی را به ابژه هایی جنسی فرو می کاهد که بازیچه ای برای پیشبرد منافع درباریان، دیوانیان و روحانیان مخالف اقدامات اصلاحی بودند و بر اندام زنانه خود و اغواگری متوسل می شدند، با تمرکز بر دو تن از زنان حرم سرا یعنی مهدعلیا (مادر ناصرالدین شاه) و انیس الدوله (همسر ناصرالدین شاه)، بر انتخاب عقلانی این کنش گران حاضر در عرصه اصلاحات تأکید و استدلال های آنان برای مخالفت با رویه های اصلاحی را بررسی می کند و نشان می دهد که نوع استدلال های آنها در مخالفت با اصلاحات، تفاوت چندانی با دیگر گروه های مخالف رویه اصلاحی در دوره ناصری ندارد
پوشش زن در ایران باستان
حوزه های تخصصی:
این مقاله با عنوان «پوشش زن در ایران باستان» سعی در بررسی سیر تحول پوشش زن در ایران باستان دارد. آنچه درخواهیم یافت این است که در دوره ماد، هخامنشی و اشکانی یکسانی خاصی در پوشش زنان مشاهده می شود؛ به طوری که نوع پوشش مادها در پوشش چین دار هخامنشیان بروز کرده بود و سپس پوشش زنان اشکانی تحت تأثیر سنن هلنیستی و هخامنشی شکل تازه ای به خود گرفت. اما در دوره ساسانی، این پوشش در طرح های متنوعی شکل گرفت و در طراحی لباس، تأثیر هنر یونان پایان پذیرفته و بازگشت به عصر هخامنشی احیاء شده بود.
تحلیل جامعه شناختی تنوع جنبش زنان در کشورهای اسلامی منطقه خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل بینکشوری به گونهشناسی اندیشههای مطرح در مورد بهرسمیت شناسی هویت زنان در کشورهای اسلامی پرداخته است. در این کشورها علیرغم تسلط فرهنگ اسلامی رویکردهای نظری متنوع و متناقضی درباب زنان شکل گرفته است. با توجه به نظریه هونت، اندیشه بهرسمیتشناسی در کشورهایی ارزش مطالعه دارد که از یکسو توسعه جنسیتی و توانمندسازی جنسیتی آنها بالاست و از سوی دیگر تحت تأثیر ساختار سیاسی، گروهی از زنان از جانب حکومت، با تحقیر، انکار یا اختلال در بهرسمیتشناسی مواجهند. نظر به آنچه گفته شد، دو موضع نظری: 1) اندیشه بهرسمیتشناسی هویت زنان اسلامگرا در کشورهای اقتدارگرا- سکولار 2) اندیشه بهرسمیتشناسی هویت زنان تجددگرا در کشورهای اقتدارگرا- شریعتگرا قابل شناسایی است. نتایج این تحقیق نشان میدهد در شرایطی که کشورهای مصر، مراکش و تونس بستر مناسبی برای شکلگیری فمینیسم اسلامی است، کشورهای ایران، لبنان، بحرین، الجزایر و امارات بستر مناسبی برای شکلگیری فمینیسم مدرن و پسامدرن است. همچنین در کشورهایی نظیر قطر، کویت و عربستان به دلیل شکاف میان توسعه انسانی و توسعه جنسیتی امکان شکلگیری جنبش زنان برای بهرسمیتشناسی وجود ندارد.
علل شکست زنان چپ گرای فعال در جنبش زنان از انقلاب مشروطه تا کودتای 28 مرداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش، جنبشِ زنانِ ایران از انقلاب مشروطه تا کودتای 28 مرداد است. این نوشتار می کوشد به این پرسش پاسخ گوید که «چرا فعالیت های زنان چپ گرا در جنبشِ زنانِ ایران، در این برهه ی زمانی شکست خورد؟» برای ریشه یابیِ این رخداد، از نظریه ی کارکردگراییِ پارسونز استفاده شده است. مدعای این پژوهش چنین است که: سازمان های چپ گرای فعال در جنبشِ زنانِ ایران، به دلیل مطابقت نداشتن با فرهنگ اجتماعی ایران، دنبال نکردن اهداف اولیه (کسب حقوق زنان) و پایدار نبودن شکست خوردند. نتیجه ی بررسی ها نشان می دهد که گروه های زنانِ چپِ فعال در جنبش زنان ایران، در دوره ی پهلوی دوم، به علت وابستگی به احزاب چپ، به ویژه حزب توده صدمات بسیاری دیدند و مشکلاتی که ستون های حزب توده را به لرزه درآورد، سازمان های زنانِ وابسته به این حزب را هم گرفتار کرد و به شکست فعالیت های آنها در جریان جنبشِ زنانِ ایران منجر شد.
بررسی انتقادی روش شناسی فمینیستی از منظر رئالیسم صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
بی شک فهم دقیق و درست درون مایة نظریه های اجتماعی، بدون شناخت مبانی فکری و فلسفی آنها ناممکن یا دست کم بسیار دشوار است. نظریة فمینیسم به مثابة یک جریان ـ نظریة اجتماعی، اندیشه های خود را وام دار مبانی فکری و فلسفی خویش است. هدف این پژوهش تحلیل روش شناسی فمینیستی ـ با تأکید بر فمینیست های رادیکال و پست مدرن و چالش های پیش روی آن است. که با استفاده از روش توصیفی و تبیینی به پرسش های ذیل پاسخ داده ایم: روش شناسی فمینیستی چیست؟ مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی و انسان شناسی آن کدام است؟ از منظر رئالیسم حکمت صدرایی کاستی های روش شناسی فمینیستی کدامند. یافته های تحقیق حکایت دارد که خرد و عقلانیت شاخصه ای انسانی است و جنسیت فاعل شناسا دخالتی در معرفت بشری ندارد. غفلت فمینیست ها از هویت عقلانی انسان موجب شده است که معرفت را جنسیت بردار تصور کنند و در دام نسبیت گرایی گرفتار آیند که سر از شکاکیت درمی آورد.
تبیین گفتمانی تبدیل شدن زنان به موضوع سیاست گذاری های رسمی در دوره رضاخان (با تاکید بر نظریه نژادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد است تبیین نماید چرا زنان به موضوع سیاست گذاری های رسمی در دوره رضاخان بدل شدند؟ پاسخ این پرسش در منطق گفتمان خاص این دوره یعنی «ملت گرایی باستان گرا» است. این گفتمان متکی بر یک نظریه نژادی است و به ویژه، مسایل و موضوعات اجتماعی و فرهنگی بر همین اساس فهم می شود. در فاصله انقلاب مشروطه و شکست حکومت برآمده از آن تا روی کار آمدن رضاخان، بر مبنای راهبرد «استبداد منور»، این باور در میان نخبگان سیاسی و نیروهای اجتماعی ملت گرا تقویت شد که راهبرد پیشرفت و نوسازی جامعه ایران، اصلاح «طبیعت فاسد» مردم ایران است. روشن است که در چارچوب گفتمان ملت گرایی باستان گرا، اصلاح طبیعت ایرانیان، جز از طریق اصلاح نژادی آنها ممکن نیست. «ازدواج»، اصلی ترین نقطه تمرکز در این راهبرد است و زنان، به عنوان یکی از طرفین ازدواج، هم در مقام متولدکننده فرزندان و هم در مقام مادر و مربی نسل جدید ایرانی، جایگاه ویژه و ممتازی نزد ملت گرایان باستان گرا پیدا کردند. از این رو مخاطب بخش عمده ای از سیاست گذاری های اجتماعی حکومت و نخبگان ملت گرا، «زنان» بودند که شاخص ترینِ آنها قانون «کشف حجاب» است