آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۱

چکیده

مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل بین­کشوری به گونه­شناسی اندیشه­های مطرح در مورد به­رسمیت ­شناسی هویت زنان در کشورهای اسلامی پرداخته است. در این کشورها علی­رغم تسلط فرهنگ اسلامی رویکردهای نظری متنوع و متناقضی درباب زنان شکل گرفته است. با توجه به نظریه هونت، اندیشه­ به­رسمیت­شناسی در کشورهایی ارزش مطالعه دارد که از یک­سو توسعه جنسیتی و توانمندسازی جنسیتی آن­ها بالاست و از سوی دیگر تحت تأثیر ساختار سیاسی، گروهی از زنان از جانب حکومت، با تحقیر، انکار یا اختلال در به­رسمیت­شناسی مواجهند. نظر به­ آنچه گفته شد، دو موضع نظری: 1) اندیشه به­رسمیت­شناسی هویت زنان اسلام­گرا در کشورهای اقتدارگرا- سکولار 2) اندیشه به­رسمیت­شناسی هویت زنان تجددگرا در کشورهای اقتدارگرا- شریعت­گرا قابل شناسایی است. نتایج این تحقیق نشان می­دهد در شرایطی که کشورهای مصر، مراکش و تونس بستر مناسبی برای شکل­گیری فمینیسم اسلامی است، کشورهای ایران، لبنان، بحرین، الجزایر و امارات بستر مناسبی برای شکل­گیری فمینیسم مدرن و پسامدرن است. همچنین در کشورهایی نظیر قطر، کویت و عربستان به دلیل شکاف میان توسعه انسانی و توسعه جنسیتی امکان شکل­گیری جنبش زنان برای به­رسمیت­شناسی وجود ندارد.

تبلیغات