فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۸۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیلی فلسفی از رابطه ارزشمندی ذاتی و جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ارزشمندی ذاتی و جنسیت از تحقیقات بنیادینی است که نتایج حاصل از آن بر طیف وسیعی از نظریات حوزة مسایل زنان تأثیرگذار است. در این مقاله ضمن ارائه تعریف و بیان اقسام ارزشمندی ذاتی در بیرون از حوزة اخلاق و اشارهای به برخی از مبانی ارزشی در انسانشناسی، جهتگیریهای زیرساختی این بحث تعیین میشود و سپس با نگاهی فلسفی به تحلیل ذات و ذاتیات و جنس و فصل انسانی و سنجش تأثیر جنسیت در آن پرداخته شده است. از آنجا که اصیلترین و ارزشمندترین گوهر وجودی انسان عقل است، تبیین رابطه قوای ادراکی و مراتب عقل با جنسیت مورد بررسی قرار گرفته است. آنگاه مراتب رابطه روح و روحیات با جنسیت نیز براساس نظریه حرکت جوهری و تأثیر متقابل نفس و بدن بیان گردیده و در آخر با نگاه توحیدی ـ قرآنی ارزشمندی ذاتی زن در فضایی متفاوت به تصویر کشیده شده است.
جنسیت و «اخلاق مراقبت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریه اخلاق مراقبت، به مثابه بدیلی برای نظریههای اخلاقی سنتی که مردسالار قلمداد میشود، از سوی برخی فمینیستها ارائه شده است. خانم کَرول گیلیگان روش کولبرگ را در رشد قضاوت اخلاقی کودکان به کار گرفت و به نظریهای در اخلاق رسید که آن را «اخلاق مراقبت» (ethics of care) نامید. یافتههای وی بعدها به دست فیلسوفان و متفکران زن فمینیست تکمیل شد و به صورت نظریهای اخلاقی در برابر نظریات رایج غرب درآمد. این نظریه اخلاقی سه نقد عمده بر نظریههای اخلاقی تکلیفگرای کانت و نتیجهگرای میل وارد میکند و آنها را به مثابه نظریات اخلاقی مردسالارانه ناقص یا نادرست میشمارد. این سه نقد عبارتند از استناد به قواعد عام اخلاقی، رعایت بیطرفی و تأکید انحصاری بر عقلانیت. در برابر، ادعا میشود که اخلاق مراقبت، اخلاقی است قاعدهگریز، جزیینگر، متنمحور، عینی، درگیر و مبتنی بر عواطف که ریشه جنسیتی دارد. نوشته حاضر به معرفی و تحلیل این ایده میپردازد.
بررسی تطبیقی مفهوم جنسیت در اسلام وغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه مدرنیته انسانیت زنان (پاره پنهان) را آشکار کرد، اما زن بودن زنان (پاره پیدا) را در محاق فرو برد. مدرنیته، معتقدبود برای انسان شدن، زنان را تا حد امکان باید به مردان شبیه ساخت.درنتیجه زن مدرنیته، انسان است، اما با همه اوصاف مردانه. اندیشههای نو با نادیدهانگاری «حقیقت زنانگی» آن چنان مقهور اشتراکات زن و مرد شد که زن و حقوق زنانه را فراموش کرد و بدین سان با نادیده انگاشتن هویت زنانه، امنیت وی را درمعرض چالش قرار داد. زنانی که از لحاظ اجتماعی قادر به نقش آفرینی در جامعه مردسالار باشند، معمولاً تمام هویت اجتماعیشان را از زنانگی خویش نمیگیرند و خود را تا اندازهای با نقش ها و کارکردهای اجتماعی مردانه وفق میدهند اما این زنان هزینههایی نیز میپردازند، مردان آنها را تهدیدی برای خویش قلمداد کرده و در مقابل تغییر رفتارهای آنها مقاومت میکنند. با لحاظ چنین واقعیتهایی، اسلام هویت جنسیتی را فراتر از ویژگیهای زیست شناختی هریک از دو جنس مورد ارزیابی قرارمیدهد. براین اساس، برابری کیفی به مراتب بیش ازتساوی کمّی درراستای تحقق مفهوم جنسیت درکانون توجه قرارمی گیرد.
علوم اجتماعی، فمینیسم و انگاره مرد محوری
حوزه های تخصصی:
مفروضات، پیشفرضها، منطق تحلیل روششناسانه چنین علمی و قدرت پاسخگویی آن به مسائل اجتماعی، مورد بحث و بررسی انتقادی قرار میگیرد. سکوی پرش علم فمینیستی، انتقادات وارده بر علوم اجتماعی موجود است و مهمترین چالشهای نظری و روششناختی نیز در تقابل آرای معتقدان علوم فمینیستی و منتقدان علوم فمینیستی (معتقدان عرصه علم الاجتماع) شکل گرفته است.
چالش فمینیسم با مادری
حوزه های تخصصی:
برای مدتهای طولانی بحث در مورد موضوعاتی که زنان و نقشهای آنها را در جامعه متأثر میسازد، تحت تسلط افراطیون سنتی و رادیکالها بوده است. در این مباحث گروهی از فمینیستهای رادیکال «سرکوب زنان» را به موضوع مادری ربط داده و ادعا نمودهاند که رایجترین موانع بر سر راه زنان به واسطه بیولوژی تولید مثل ایجاد شده است. تندروهای سنتی نیز غالباً با تأکید بر راههای غیرواقعی زنان را محدود به نقشهای سنتی اعم از خانهداری و بچهداری مینمودند. فمینیستهای تندرو و سنتی هر دو به زنان امروزی خیانت کردهاند، آنها با قراردادن زنان در یک موقعیت محدود و تنگ ایدئولوژیکی نشان دادند که از مسائل زن امروزی غافلند و با آن فرسنگها فاصله دارند. در این مقاله موضوعات، چالشها و محدودیتها در باب مادری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است و نویسنده ضمن تأکید بر این مطلب که مادری امری صرفاً بیولوژیکی نیست، بلکه مقولهای اجتماعی است؛ سعی دارد که تحلیلهای جامعهشناختی خود را در یک زمینه سیاستگزاری تفسیر کند و به این نتیجه برسد که چگونه سیاستگزاران اجتماعی میتوانند شرایط مادران را با توجه به تجربههای خاصی که از زندگی دارند، بهبود بخشند.
فمنیسم و دانشهای فمینیستی(1)
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۲ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
فمینیسم در دوران یک صد و پنجاه ساله حیات خود تحولاتی مهم راتجربه کرده و از جنبش اجتماعی به مرحله نظریهپردازی اجتماعی و از آن به طرح فلسفه و دانشهای فمینیستی و بالأخره به معرفتشناسی فمینیستی گام نهاده است وهم اکنون نیز موج سوم را با طرح نظریههای پست مدرن و انتقاد از دیدگاههاییکپارچه و جهانشمول موج دوم، تجربه میکند.در این مقاله اختلاف دیدگاه های فمنیستی را پی می گیریم.
فمینیسم در اندیشه پست مدرنیسم
حوزه های تخصصی:
فمینیسم پست مدرن از متأخرترین گرایش های فمینیسم است که تحت تأثیر آموزه های پست مدرن شکل گرفته است. جریان مذکور با تأکید بر اصل تفاوت انسان ها و به ویژه تفاوت های میان زنان و زنان و مردان، تردید در روایت های کلان و مفروضات پیشینی مربوط به حقیقت و نفی مبانی معرفت شناختی و متافیزیکی هویت مدرنیستی، بر این باور است که نمیتوان زن را با قالب مشخصی تعریف نمود و یک ساختار فرهنگی- اجتماعی ثابت برای وی در نظر گرفت. رویکرد فوق از سوی جریانات فمینیستی رادیکال و لیبرال مورد نقد قرار گرفته است. نوشتار حاضـر پـس از معرفی فمینیسم پسـت مدرن و تبیین آمـوزه های آن، تعامل بین فمینیسم و پست مدرنیسم، تقابل و توافق میان آن دو را مورد بحث و بررسی قرار میدهد و سرانجام به ذکر دیدگاه برخی فمینیست های پست مدرن از قبیل ایریگاری و والتر میپردازد.
زنان در تاریخ معاصر(1)؛ قرة العین
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۲ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
فاطمه معروف به «قرة العین»(1230تا1268ق.) یکی از زنان شگفت انگیز در دو سده اخیر تاریخ ایران بوده است که هم اینک نیز از سوی محافل روشنفکری و فمینیستی بسیار مورد تمجید قرار میگیرد. شاید هیچ تمجید و نکوداشتی از این زن، به پایه این سخن نرسد که «... قرة العین در غیر زمان خود زاده شد، یا آن که دست کم، به اندازه یک صد سال بر زمانه خود پیشی داشت. پس اگر او در عصر ما نشأت مییافت...از منزلت دیگری برخوردار بود، وچه بسا بزرگ ترین زن در سده بیستم به شمار میآمد» در این نوشتار در پی آنیم که هر چه بیشتر پرده از شخصیت اسرار آمیز او برداریم.
فمینیسم فرامدرن و فمینیسم اسلامی
منبع:
حوراء شماره ۵
حوزه های تخصصی:
فمینیسم فرامدرن نسبیگرایی را شاخصه اصلی دیدگاه فرامدرن دانسته اند با این تعبیر، پست مدرن ها قبول ندارند حقیقت غایی یا عینیتی وجود داشته باشد که با کاربرد مفاهیم مربوط به عصر جدید غرب ـ همچون خرد و شناخت ـ قابل فهم باشد. از این دیدگاه، هر مکتب فکری مانند«لیبرالیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم، محافظه کاری، یا ناسیونالیسم» که مدعی درک واقعیت در وجهی یکسان و یکپارچه باشد، هم گمراه کننده و هم ظاهر فریب است و ادعاهای چنین مدعیانی ریشه در چه تفکراتی دارند. این موضوعی است که در این مقاله به بررسی آن می پردازیم.
فمنیسم ودانش های فمنیستی (2)
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۲ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
برابری و تفاوت فمینیستهای لیبرال و بسیاری از فمینیستهای دیگر با تأکید بر جنبهِ انسانی زن، خواهان دستیابی زنان به موقعیتهای برابر با مردان هستند و در مقابل، برخی فمینیستها بر رهایی زنان به عنوان موجوداتی متفاوت از مردان تأکید میکنند. عدهای تفاوت دیدگاه برخی فمینیستها را جوهری، و بعضی آنرا ناشی از تجربههای مشترک زنان به دلیل موقعیت های خاص آنان می دانند. بخشی از این بحث را در قسمت اول بیان کردیم . در اینجا بقیه بحث را پی می گیریم.
معرفتشناسی فمینیسم
حوزه های تخصصی:
فمینیسم به عنوان یک جنبش اجتماعی و سیاسی، تأثیرات مختلفی را در حوزههای معرفتی، از جمله معرفتشناختی، به جای نهاده است. نظریهپردازان فمینیست، با ادعای عدم واقعنمایی معرفتشناسی معاصر، درصدد اثبات وجود جهتگیری مردانه در معرفتشناسی رایج برآمدند و در پی آن با تأکید بر تأثیر عوامل اجتماعی و جنسیت و نیز تأثیر ارتباط و همدلی بر معرفت و برتری دیدگاه زنانه، پایههای معرفتشناختی خویش را بنا کردند. نوشتار حاضر، پس از تبیین معرفتشناسی و ترسیم ویژگیهای معرفتشناسی معاصر، به تبیین مراتب فوق پرداخته و سپس در دو بخش، معرفتشناسی فمینیسم را مورد نقد قرار میدهد؛ در بخش اول، با روشن کردن مغالطهای تکوینی و اثبات عدم وجود استناد برهانی و علمی در مباحث مذکور، وجود جهتگیری مردانه در معرفتشناسی معاصر را رد میکند و در پایان، با نفی تأثیر عوامل اجتماعی و ارتباط و همدلی بر معرفت به جهت ایجاد نسبیگرایی و آنارشیسم معرفتی، معرفتشناسی فمینیستی را به چالش میکشاند.
اهمیت خانواده و ازدواج در ایران باستان
حوزه های تخصصی:
در اوستای گاهانی، زن در جایگاهی رفیع قرار دارد. او در تمام شوون اجتماعی و دینی با مرد برابر دانسته شده است. در اوستای متاخر، زن سرچشمه بسیاری از ناپاکیها است و به هیچ وجه، مقاوم و موقعیت زن گاهانی را ندارد. در این مقاله، سعی شده است تا حد امکان، هر جا تضاد و یا تشابهی در حقوق زن، در اوستای گاهانی، اوستای متاخر و نیز سایر متون پهلوی دیده می شود، این تضاد با تشابه بازگو شود...
هفدهم دیماه 1314 امتداد یا انقطاع نهضت بانوان
حوزه های تخصصی:
هفدهم دیماه 1314 روز اعلام رسمی ممنوعیت حجاب از سوی رضاشاه، از جمله وقایع بسیار مهم در تاریخ تحولات ایران به شمار میرود. این واقعه از نظر برخی، نتیجه طبیعی نهضت بانوان و تلاشهای آنان برای دستیابی به حقوق از دست رفته خویش قلمداد میشود. از این منظر، اقدام رضاشاه پهلوی مبنی بر کشف حجاب پایان طبیعی و نتیجه نهایی کلیه حرکتها و جنبشهایی بود که بانوان ایران از انقلاب مشروطیت به بعد پرچمدار آن بودهاند. مقاله حاضر بر آن است تا با نظر به نیم قرن تحولات مربوط به حضور اجتماعی زنان، تأثیر واقعه هفده دیماه را بر این روند مورد بررسی قرار داده و این دیدگاه را که ممنوعیت حجاب در حقیقت نوعی آزادسازی زنان و طلیعهای بر حضور فعال و مثبت آنان در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی بوده است، به بوته نقد تاریخی بگذارد. حاصل این مطالعه تاریخی، ما را به این حقیقت رهنمون میسازد که قضیه کشف حجاب نه تنها موجب امتداد نهضت بانوان و افزایش حضور اجتماعی آنان نشد، بلکه آن را دچار یک انقطاع تاریخی گرداند.
زنان در تاریخ معاصر؛ صدیقه دولتآبادی
منبع:
حوراء سال ۱۳۸۲ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
صدیقه دولت آبادی، از عناصر تجدد طلب و از فعالان سیاسی دوره مشروطه است. در این نوشته تلاش شده است که به دور از جانبداریهای مرسوم وضعیت خانوادگی و فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی وی مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد.
بررسی آرای یک روانشناس فمینیست
حوزه های تخصصی:
اوته ارهارت در کتاب «زنان خوب به بهشت میروند و زنان بد به همه جا» قصد دارد با این باور که تفاوتهای جنسیتی صرفاً حاصل تربیت، سنتهای اجتماعی و فشارهای محیطی است و با استفاده از تکنیکهای روانشناختی، زنان را از افسردگی و ستمهای جنسی و جنسیتی رها سازد و کمک کند تا زنان به تساوی حقوق خود با مردان برسند؛ لیکن از یک سو، بسیاری از مدعای وی با یافتههای روانشناختی، فیزیولوژیک و زیستشناختی همخوانی ندارد. این ناهمخوانی موجب تحلیل نادرست نگارنده از علت فروتری زنان و به دنبال آن ناکارآمدی راهکارهای روانشناختی او شده است. از سوی دیگر، ارهارت برخلاف نظرات رایج علمی و آماری، در برخی از گزارههای کلی و جزیی خویش دچار اشتباه شده و بالتبع نتیجه درستی از این مقدمات به دست نیاورده است. نوشتار حاضر به نقد مبنایی و روشی نظرات ارهارت پرداخته و سرانجام به پیامدهای مدعای وی اشاره مینماید.
مروری بر افکار سیمون دوبوار
حوزه های تخصصی:
در قرن 21 همزمان با طرح فمینیسم فرانسه در محافل علمی، سیمون دوبوار نیز با ارائه دیدگاه هایی بر پایه اگزیستانسیالیسم به تبیین وضعیت زنان و ظلم به آنها پرداخت. در مورد سیمون دوبوار نظرات مختلفی وجود دارد، وی از سوی پیروانش به عنوان کسی شناخته شده که تئوریهایش در شکوفایی نسل جوان و پروژه های تحقیقاتی، دارای جایگاه رفیعی است، عده ای هم معتقد به طرد کامل دوبوار و فمینیست بودن وی هستند. منتقدانش با تحلیل محتوای نظریات وی، بیان میکنند که دو تئوری معروف سیمون دوبوار یعنی «نابرابری جنسی» و «دیگری» هر دو از اعتبار علمی ساقط شده و راه حلی را جهت کاهش معضلات زنان ارائه نمیدهند. نکته قابل تأمل آنکه هرچند فمینیسم روزی خود را از نظر علمی و نظری متأثر از نظرات سیمون دوبوار میدانست، اما امروز این جمله معروف وی را که «ما زن زاده نشده ایم» کاملاً طرد مینماید و در مقابل بیان میکند: «من یک زنم، چرا شما نباشید؟» و نهایتاً فمینیسم جدید که وجود مرد را نه تنها در قالب یک سالار و برتر از خود نمیبیند، بلکه جنس مرد را بیفایده معرفی میکند. این نوشتار درصدد است زندگی خانوادگی، جنبه های شخصیتی- روانی و علمی سیمون دوبوار و سهم اندیشه وی در گسترش نظریه فمینیسم را مطالعه نماید.
بررسی جایگاه زنان در اندیشة علامه طباطبایی در تفسیر المیزان: دوگانه زن آسمانی- زن زمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله بررسی جایگاه زنان در آرای علامه طباطبایی در تفسیر المیزان است. دیدگاه علامه طباطبایی، در جایگاه یکی از مهم ترین مفسران شیعی معاصر، از اهمیت و تأثیر بسیار برخوردار است. پژوهش با استفاده از چارچوب نظری الیزابت شوسلر فیورنزا و با روش هرمنوتیک انتقادی رهایی بخش انجام شده است. هرمنوتیک انتقادی رهایی بخش دین را واجد عناصر سازنده و رهایی بخش برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات انسان امروز می داند و به کاوش در الاهیات می پردازد تا عواملی را که رهایی و توانمندی زنان را موجب می شوند بیابد و به کار ببندد.
مقاله با این پیش فرض که نظریة اجتماعی هر متفکر از هستی شناسی و انسان شناسی او متأثر است، برای آشنایی با نظریة اجتماعی علامه طباطبایی در المیزان، ابتدا نگاه هستی شناختی و انسان شناختی و سپس نگاه او به زن را بررسی و نقد کرده است.
بررسی نگاه هستی شناختی و انسان شناختی علامه حاکی از آن است که علامه زن را در خلقت موجودی مشابه با مرد و برابر با او در شأن و شخصیت انسانی می داند. اما نظریة اجتماعی علامه از هستی شناسی و انسان شناسی فلسفی او فاصله می گیرد. از دیدگاه او، زن و مرد ازمنظر طبیعی با یکدیگر متفاوت هستند و درنتیجة این تفاوت، از حقوق اجتماعی متفاوتی برخوردارند. از مقایسة نگاه هستی شناختی و انسان شناختی علامه با نظریة اجتماعی او می توان دوگانة زن آسمانی-زن زمینی را نتیجه گرفت. علامه در تفسیر خود از زن و مرد عام سخن می گوید؛ زیرا همه را در همة زمان ها و مکان ها تابع وضعیت زیستی شان می بیند. درحالی که در عالم واقع زنان و مردان خاص وجود دارندکه تحت وضعیت اجتماعی، تاریخی و فرهنگی خاص رشد یافته اند و تربیت شده اند.
جنبش زنان در ایران
منبع:
حوراء شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
در این قسمت لازم است به بررسی وضعیت جنبش زنان و نحوه برقراری روابط بین زنان و مردان در کشور خودمان بپردازیم. میخواهیم دریابیم نقش زن در تاریخ ما چه بوده است و آیا اجرای کنوانسیون تنظیمی، در کشور ما، گامی به جلو است یا برعکس، گامی به عقب تلقی میشود؟ مسلّماً استفاده از تجربیات دیگران، امری بخردانه و معقول است. ما به دنبال آن هستیم که ببینیم نهضت تساوی خواهی، در فرهنگ ما چه جایگاهی دارد. آیا همه زنان در ایران خواستار تساوی حقوق با مردان هستند یا هدف دیگری را دنبال میکنند؟ در این مقاله پاسخ را پی می گیریم.
ظهور و سیر مکاتب پلورالیستى در عرصه فلسفه جدید غرب
حوزه های تخصصی:
مکتب پلورالیسم، هر چند در میان برخى از فلاسفه یونان باستان و فلاسفه قبل و بعد از سقراط ریشه دارد، اما باتوجه به تفکر دوران قرون وسطى که در آن مکتب «مونیسم» یا «وحدت گرایى» ملهم از فلسفه دینى مسیحى در قرون وسطى بوده است. پلورالیسم، قایل به اصل تعدد و کثرت وجود اشیاء و حقایق نهایى هستى و به تبع آن قایل به اصالت وجود «بشر» و «جهان» در برابر و یا حداقل در کنار و عرض (نه طول) وجود خداوند و جهان مابعدالطبیعه مىباشد و به این وسیله، در تفکر مابعدالطبیعى دورانهاى کلاسیک و قرون میانه غرب خدشه وارد مىنماید. این مکتب با توجه به شکست اندیشه فلسفى «اومانیسم» در قرن نوزدهم، با ظهور متفکران شکاک و شالوده شکن همچون «نیچه» به دنبال تشکیک عظیم «هیوم» و «کانت» در اعتبار فلسفههاى مابعدالطبیعى و در قرن حاضر با ظهور متفکرانى چون «دریدا»، «بودریار» و «لیوتار» ماهیتى کاملاً مدرن و بلکه پست مدرن به خود گرفته است و در اعتبار هر نوع تفکرمبتنى بر جزم و یقین و اعتقاد به وجود جهان ماوراالطبیعه حتى در وجه شبه متعالى و کاملاً بشرى آن تردیدهایى ژرف و اساسى وارد ساخته است، آنچنان که در شرایط کنونى در کنار متفکران پست مدرن مذکور به استثناى فلاسفهاى چون «هایدگر»، اکثریت متفکران پلورالیست غرب که از چند سده گذشته تاکنون بیشتر در جهان آنگلو ساکسون و عرصه مکتبهاى «تحلیلى» ظهور نمودهاند قائل به «نسبیت» معرفت و اصالت «شک و گمان» تا مرز اعتقاد به «سوفیسم» مدرن کنونى پیش رفتهاند. با توجه به تقدم و نقش پایهاى فلسفه در تفکر و تمدن مغرب زمینى سلسله مباحثى که در این شماره و شمارههاى بعدى تقدیم خوانندگان علاقمند به این مباحث مىگردد که به شرح و نقد گوشههایى از تراوشات فکرى این مکتب در عرصههاى مختلف فلسفه، دین، علم، و سیاست از چند سده اخیر تاکنون خواهد پرداخت.