فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۸۱ تا ۵٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
187 - 206
حوزه های تخصصی:
در فلسفه سیاسی متأخر، راه حل های متعددی برای رهایی سوژه زنانه از سرکوب و نابرابری ارائه شده است. برای مثال، فمنیست های پساساختارگرای فوکویی از امتناع دائمی زنان، فمنیست های پسامدرن بودریاری از حادسازی امر واقع مردانه، فمنیست های شالوده شکن پسااستعماری همانند اسپیواک از واکاوی دوگانه های حاکم بر عقل محوری (لوگوس سنتریسم) مردانه استعماری، فمنیست های پسامارکسیستی همانند سیلویا والبای از الحاق زنان به انقلاب سیاسی علیه سرمایه داری، فمنیست های لیبرال متأخر همانند سوزان مولر اوکین از حقوق جهان شمول و... دفاع می کنند. در این میان، به نظر می رسد ژولیا کریستوا متفکری که در مرز میان مدرنیسم و پسامدرنیسم در حرکت است راه حلی متفاوت برای مسئله سوبژکتیویته زن ارائه می کند که بنا بر فرض نگارندگان مقاله، می تواند حاوی پیشنهادهای سازنده ای برای جامعه ما در عصر حاضر باشد. بر این اساس، مقاله حاضر دو پرسش اصلی را طرح می کند: 1. راه حل کریستوا برای رهایی سوژه زنانه از سرکوب و نابرابری چیست؟ 2. این راه حل حاوی چه نتایج عملی و نظری برای جامعه ما در عصر حاضر است؟ به نظر می رسد ایده نبوغ زنانه راه حل خاص کریستوا برای رهایی سوبژکتیویته زن است که براساس آن زنان که بیش از مردان حاوی امر نشانه ای اند می توانند در امر نمادین مردانه مشارکت کنند و آن را به تعادل برسانند. همچنین، به نظر می رسد مهم ترین نتایج این نظریه برای جامعه ما نیز بدین قرار است: 1. به جای تغییرات رادیکال یا مقاومت منفی می توان از ایده مشارکت خلاقانه سوژه های نشانه ای زنانه در بافتار زبانی فرهنگی جامعه بهره برد؛ 2. مشارکت سیاسی اجتماعی زنان ایرانی مستلزم نادیده انگاشتن نهاد خانواده، نقش مادری، و ارزش های زنانه نیست. مقاله حاضر از چارچوب نظری منطق درونی برای بازخوانی کلیت اندیشه کریستوا بهره می برد. روش مقاله هم هرمنوتیک زمینه محور است.
گونه شناسی مفهوم ادراک عدالت جنسیتی با تأکید بر عامل قومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
433 - 457
حوزه های تخصصی:
برداشت از چگونگی توزیع فرصت ها و منابع در شکل گیری نابرابری ها مؤثر است. ادراک عدالت جنسیتی متأثر از فضای گفتمانی و ساختارهای ذهنیتی است. به همین دلیل، این پژوهش با هدف مطالعه ادراک عدالت جنسیتی در بستر قومیت به مثابه زمینه فرهنگی اجتماعی پدیده های اجتماعی با روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای انجام شده است. روش نمونه گیری این پژوهش، هدفمند از نوع حداکثر اختلاف است که مصاحبه عمیق با تعداد 19 نفر از اقوام ترک، کرد و گیلک در 9 شهرستان تا اشباع نظری ادامه یافت. نوع برداشت از عدالت جنسیتی، مقوله های عدالت جنسیتی و عوامل تعیین کننده ادراک عدالت جنسیتی با روش گرندد تئوری با استفاده از نرم افزار مکس کیو دآ کشف شد. نتیجه یافته های پژوهش نشان داد اقوام ترک، کرد و گیلک دو نوع برداشت از عدالت جنسیتی دارند: 1. ادراک عدالت جنسیتی سنتی و 2. ادراک عدالت جنسیتی مدرن. آن ها همچنین ادراک عدالت جنسیتی را با چهار مقوله عمده بازتعریف کردند که عبارت اند از: 1. عدالت مناسکی، 2. عدالت در توانمندی، 3. عدالت مبادله ای و 4. عدالت در آزادی عمل. عواملی که در پدیدآیی عدالت جنسیتی از روایات کشف شد عبارت اند از: سرمایه عاطفی، سرمایه نمادین، سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و تفکر قالبی.
بررسی نقش مسائل جنسی در زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق با روش تماتیک
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی مسائل جنسی در زندگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق بود. روش: پژوهش ازنظر هدف بنیادی و ازنظر نوع روش توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق در شهرستان آمل که از مهرماه تا آذرماه سال 1398 به دادگستری شهرستان مراجعه کرده اند. افراد نمونه به صورت در دسترس از میان زوجین متقاضی طلاق شهرستان آمل انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته بر زوجین مراجعه کننده، انجام شد و درنهایت تعداد نمونه با 20 زوج به اشباع رسید. یافته های به دست آمده به صورت کمی با استفاده از درصد و فراوانی و آزمون خی دو تجزیه وتحلیل گردید. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران مجردی و نقش عدم رضایت از رابطه جنسی در فروپاشی زندگی مشترک وجود ندارد؛ درحالی که بین پاسخ زنان و مردان در خصوص اهمیت رابطه جنسی در زندگی مشترک در دوران بعد از ازدواج، نقش امور جنسی در پیدایش طلاق، در خصوص ادامه یا جدا شدن از همدیگر به خاطر عدم رضایت جنسی تفاوت وجود دارد. زنان اهمیت مسائل جنسی را بعد از ازدواج و اهمیت رابطه جنسی را در فروپاشی زندگی زناشویی و پیدایش طلاق نسبت به مردان بیشتر برآورد کردند. درنتیجه روانشناسان و مشاوران می توانند در مرکز پیشگیری از آسیب های اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم دادگستری، مراکز مشاوره طلاق، مشاوره جنسی و سکس تراپی برای ارتقای سطح آگاهی درست زوجین از مسائل جنسی استفاده نمایند.
بررسی مضامین تربیتی و روان شناسی لالایی های زنان در فرهنگ منطقه جویم فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و فرهنگ سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۵
113 - 127
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مضامین تربیتی و روان شناسی لالایی های زنان در فرهنگ منطقه جویم فارس بود.جامعه پژوهش شامل کلیه زنان منطقه جویم بود. نمونه پژوهش 23 نفر از زنان مسن (سن بیش از 50 سال) از جامعه مذکور بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با آن ها مصاحبه شد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی بود. برای گردآوری داده ها از روش میدانی و کتابخانه ای استفاده شد. در ابتدا، مفاهیم تربیتی و روان شناختی لالایی های مرتبط با فرهنگ عامه مورد بررسی قرار گرفت. سپس به مضامین لالایی های زنان منطقه جویم پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد: براساس روان شناسی کودک، لالایی ها فقط برای به خواب بردن نوزادان نیست، بلکه لالایی ها بر پیشرفت و میزان رشد کودک، افزایش روابط محبت آمیز بین والدین و کودک در بین خانواده ها تاثیر دارد. استفاده از لالایی ها بر رفع نگرانی ها، درمان اختلالات روانی و بهدشت روانی مادران اثرگذار است. از منظر روان شناختی لالایی ها از لحاظ روانی، عاطفی و عقلانی موقعیتی را فراهم می کنند که درآن مادر امید و آرزوهایش را بیان می کند. هم چنین در منطقه کهن جویم ، لالایی ها برای زنان فقط آوازی که کودک را با آن بخوابانند نیست بلکه لالایی ها مانند رسانه ای هستند که زنان به وسیله آن خواسته ها، آرزوها، دعا ها، نفرین ها و اعتراضات خود را بیان می کنند. در واقع لالایی ها علاوه بر کارکرد آشکار که آوازی مادرانه برای خواباندن کودک است، کارکرد پنهانی هم دارند. لالایی های. منطقه جویم سرشار از وجه عاطفی و احساسی مادرانه اند که این موضوع در سطوح مختلف لالایی ها نمایان است.
بررسی نقش واسطه ای خودتمایزیافتگی در رابطه بین عزت نفس و تصویر بدن در زنان متأهل تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زن و خانواده دوره دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
133 - 156
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خود-تمایزیافتگی در ارتباط بین عزت نفس و تصویر بدن انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه زنان متاهل ساکن شهر تهران در سال 1399 می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 211 نفر از آنها انتخاب شده و به ابزارهای مقیاس تصویر بدن، مقیاس عزت نفس و پرسشنامه تمایزیافتگی خود پاسخ دادند. پس از اجرای پرسشنامه ها، اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص-های آمار توصیفی و همچنین روش های همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین تصویر بدن، خود-تمایزیافتگی و عزت نفس ارتباط معناداری وجود دارد (05/0P<) و خود-تمایزیافتگی در ارتباط بین عزت-نفس و تصویر بدن نقش واسطه ای ایفا می کند. نتیجه گیری: می-توان نتیجه گرفت که خود-تمایزیافتگی به عنوان یک متغیر واسطه ای می تواند ارتباط بین عزت نفس با تصویر بدن را تعدیل کند. بنابراین، تاکید بر آموزش خود-تمایزیافتگی به جهت کاهش اثرات تصویر بدنی منفی می تواند مورد توجه قرار گیرد. نتایج مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
درک زنان از موانع و تسهیل کننده های موفقیت: مطالعه ای داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۰ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
501 - 527
حوزه های تخصصی:
با وجود افزایش چشمگیر زنان در آموزش عالی، شکاف درخور توجهی در فعالیت های اجتماعی اقتصادی زنان به عنوان مظاهر موفقیت در زندگی امروزین همچنان وجود دارد. هدف از مطالعه حاضر، فهم موانع و تسهیل کننده های موفقیت زنان است. در قالب مطالعه ای کیفی با رویکرد داده بنیاد با زنان 30 تا 40 ساله ساکن در شهر مشهد مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. بر پایه نمونه گیری نظری و هدفمند، مصاحبه ها تا دست یابی به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت با 25 نفر مصاحبه شد. داده ها پس از انتقال به نرم افزار تحلیل کیفی مکس کیودی ای با شیوه کدگذاری داده بنیاد برساخت گرا تحلیل شد. یافته ها در قالب هشت مقوله بازنمایی شد که عبارت اند از: «جامعه پذیری تک بعدی و محدود سازی بیرونی»، «محدودیت چشم انداز شغلی»، «نبود حمایت مالی و خانوادگی»، «کمبود آموزش های مهارت محور»، «فشار نقش خانه داری»، «تمرکز بر توانمندی های شخصی»، «دسترسی به تحصیلات دانشگاهی» و «فرصت فضای مجازی». مقوله مرکزی با عنوان «محدودیت و دوگانگی نقش» نام گرفت. یافته ها حاکی از این است که نظام های درهم تنیده اجتماعی فرهنگی که هویت افراد را شکل می دهد زنان را درگیر چرخه ای از یادگیری در رابطه با تأثیرات نظام مند کرده است؛ به طوری که مشارکت کنندگان ساختارهای معناسازی مورد نیاز برای پالایش تأثیرات تبعیض آمیز را توسعه می دهند. می توان گفت که نظام اجتماعی توانسته فرصت های جدیدی برای زنان فراهم کند، اما وزن مؤلفه های اجتماعی جنسیتی همچنان بالاست و این فرصت ها تحقق پیدا نکرده اند.
نقش های اجتماعی و معنوی زنان بر اساس آموزه های اسلامی؛ ارایه یک مدل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
103 - 116
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر مطالعه ای توصیفی تحلیلی است که به روش کیفی بر اساس مدل نظریه داده بنیاد و کمی با هدف ارایه مدل برای نقش های اجتماعی و معنوی زنان بر اساس آموزه های اسلامی انجام شد. در این پژوهش، در بخش کیفی از صاحب نظران، و خبرگان دانشگاهی برای جمع آوری داده ها کمک گرفته شد. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و با استفاده از تکنیک گلوله برفی بوده است. در بخش کمی جامعه آماری پژوهش حاضر را زنان ساکن در منطقه 11 تهران تشکیل داده اند که 356 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای مورد ارزیابی قرار گرفتند. در بخش کمی برای سنجش متغیرهای الگوی داده بنیاد از یک پرسشنامه چندماده ای پژوهشگر ساخته مبتنی بر یافته های بخش کیفی استفاده شد. این پرسشنامه به کمک فن دلفی و طوفان مغزی مورد تایید خبرگان قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که از ارزیابی برای بعد فردی مولفه معنوی و بعد جامعه شامل مولفه اجتماعی تعیین شده است. این نتایج از حیث مقایسه ای و تفاوت در نتایج بدست آمده از چند حیث دارای اهمیت است.
ویژگی منظر شفابخش از حیث بهره مندی کودکان دارای اختلال درخودماندگی
حوزه های تخصصی:
کودکان دارای اختلال درخودماندگی، طبقه ای حساس از جامعه کشورند که طراحی فضاهای معماری و شهرسازی، منوط بر توجه به نیازها و ویژگی های آن هاست. در بیان دیگر صرفاً درمان این کودکان محدود به محیط های بیمارستانی و درمانی شده و فضای شهری به ویژه فضاهای سبز نقش آفرینی مناسبی برای حضور ایشان به فضای اجتماعی ندارند. این مسئله در حالی است که در بحث فضاهای سبز، شفابخشی منظر از حیث درمان موضوعیتی قابل بحث و حائز اهمیت است که می تواند کمک شایانی به مسیر درمان و سلامتی کودکان اوتیسم دارا باشد. این پژوهش بر آن است تا با توصیف چالش درخودماندگی و مطالعه رویکردهای درمانی کودکان مبتلابه اوتیسم، ضمن بیان توصیفی از ویژگی های این نوع کودکان در برخورد با محیط، عوامل مؤثر در خصوص حضور ایشان در منظر شهری موردتوجه قرار داده و راهبردهایی برای طراحی پارک های شفابخش را از این دریچه مطرح سازد. این پژوهش باهدف کاربردی و بر پایه منطق توصیفی - تحلیلی و با روش کیفی ضمن بهره مندی از مطالعات نظری پیرامون محیط و نوع بیماری، با طبقه بندی مصاحبه های صورت گرفته از پزشکان، روانشناسان و مادران کودکان دارای اختلال درخودماندگی و مشاهدات مستقیم صورت گرفته است. در پایان می توان چنین بیان نمود که منظر شفابخش با توجه به بهره مندی از فضایی چند حسی و مستعد در حضور اجتماع در فضای آزاد می تواند در صورت بهره مندی از فضایی قابل کنترل و رعایت مؤلفه های کالبدی نه تنها در کاهش آسیب به کودکان بلکه درزمینهٔ درمان نیز بازدهی مناسبی داشته باشد.
تحلیل عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی در زنان متأهل شهرستان تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
167 - 191
حوزه های تخصصی:
نارضایتی از زندگی زناشویی، کاهش صمیمیت و فاصله گیری عاطفی زوجین به طلاق عاطفی منجر می شود. این مسئله یکی از آسیب های خانوادگی جامعه حاضر است که خانواده ها به گونه ای مختلف با آن درگیر بوده و درک و تفسیر متفاوتی از آن دارند. لذا هدف پژوهش حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی و راهبردهای مواجه با آن به روش نظریه مبنایی در میان زنان شهرستان تنکابن انجام شده است. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 21 نفر از زنان درگیر طلاق عاطفی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان تنکابن انتخاب و با استفاده از مصاحبه عمیق اطلاعات لازم گردآوری شد. داده ها طی سه مرحله کد گذاری و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد مقولاتی همچون بی توجهی مردان به زنان، بی مسئولیتی، خشونت، مشکلات ارتباطی و جنسی، عدم حضور مؤثر در منزل و نداشتن برنامه مناسب اوقات فراغت موجب بروز طلاق عاطفی شده و عواملی همچون شرایط خانوادگی و دخالت های خانواده ها و پایگاه اقتصادی اجتماعی فرد، شغل، درآمد، مدت زمان ازدواج و سن زوجین موقع ازدواج باعث تشدید عوامل علّی مؤثر بر طلاق عاطفی می شود. لذا راهبرد رهایی از این وضعیت در دو سطح فردی و اجتماعی مطرح شده است.
مقایسه اثربخشی دانش پایه ای دوره ضمن خدمت آموزش معلمان از دیدگاه معلمان انگلیسی زن با تجربه و تازه کار ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
203 - 214
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه تلاشی در جهت مقایسه دیدگاه معلمان زبان انگلیسی زن با تجربه و تازه کار ایرانی در مورد اثربخشی دانش پایه ای دوره های ضمن خدمت آموزش معلمان ایران می باشد.روش: در این مطالعه از روش کمی و تکنیک علی مقایسه ای استفاده شد. بدین منظور، از پرسشنامه اثربخشی دانش پایه ای که توسط جدیدی و باقری (2014) طراحی شده است، استفاده شد (8). از روایی محتوا و پایایی به عنوان منابع شواهد برای حمایت از روایی پرسشنامه استفاده شد. شرکت کنندگان 160 معلم انگلیسی زن دوره ضمن خدمت بودند که از طریق روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از شرکت کنند گان خواسته شد تا میزان مؤثر بودن حوزه های دانش معرفی شده در پرسشنامه را برای آموزش زبان نشان دهند.یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که از میان هفت مؤلفه استخراج شده از پرسشنامه، بر اساس دیدگاه معلمان زن دوره ضمن خدمت، شاخص های پسا روش و مفاهیم زبانی بیشترین و کمترین مسائل مفید را تشکیل می دهند. معلمان تازه کار و با تجربه نیز به منظور یافتن دیدگاه هایشان از اثربخشی حوزه های دانش پایه ای مقایسه شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در دیدگاههای آنها نسبت به مسائلی مانند مهارت های پژوهش و شاخص های پسا روش وجود دارد.
بررسی نابرابری جنسیتی بین دختر و پسر در خانواده و تبیین عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
95 - 117
حوزه های تخصصی:
خانواده از ارکان مهم اجتماعی است و میزان نابرابری جنسیتی میان دختر و پسر در خانواده بر سایر ابعاد جامعه تأثیر می گذارد. درحالی که قواعد و قوانین قضایی در حوزه خانواده حقوق ویژه ای برای مرد قائل اند و هنجارهای تبلیغی ازدواج و روابط زناشویی نیز میل به اقتدارگرایی مردانه را دارد. نوع روابط والدین با فرزندان تغییر کرده و با گرایش به تک فرزندی الویت میان دختر و پسر در خانواده تحول یافته است. این مقاله با دو هدف 1. شناخت میزان نابرابری جنسیتی بین دختر و پسر در خانواده و 2. شناخت عوامل مؤثر بر نابرابری جنسیتی در خانواده میان دختر و پسر تدوین شده است. تحقیق روش تبیینی کمی دارد که با 500 تن از والدین ساکن در تهران که دارای حداقل یک فرزند پسر و یک دختر هستند پرسشگری شده است. نتایج پژوهش نشان داد: نابرابری جنسیتی میان دختر و پسر در خانواده در تهران کاهش یافته است. رابطه معنادار میان میانگین درآمد خانواده و پدرسالاری و پذیرش تبعیض اجتماعی، پذیرش تبعیض قانونی، رشد شخصیتی و عاطفی والدین، جامعه پذیری تبعیض در کودکی والدین و تحصیلات والدین با سطح نابرابری جنسیتی میان دختر و پسر درخانواده وجود دارد. همچنین بین رشد شخصیتی و عاطفی والدین و درآمد خانواده با نابرابری جنسیتی رابطه معکوس وجود دارد.
بازنمایی و برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای ایران (نشانه شناسی فیلم های روسری آبی، کافه ترانزیت و دهلیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
241 - 265
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی برساخت سوژه زن سرپرست خانوار در سینمای بعد انقلاب است تا با استفاده از تفسیر فوکو و آلتوسر از سوژگی، بدین سؤال پاسخ دهد که سوژه زن سرپرست خانوار در این آثار سینمایی به چه صورتی برساخت و بازنمایی شده است؟ پژوهش با روش نشانه شناسی و بهره گیری از الگوی فیسک و بارت و تلفیق آن با رویکرد سلبی و کاودری صورت گرفته که با نمونه گیری هدفمند، سه فیلم «روسری آبی، کافه ترانزیت، و دهلیز» از دهه 70، 80 و 90 برای تحلیل برگزیده شده است. نتایج نشان می دهد که قدرت در این فیلم ها بر قداست خانواده و لزوم مدیریت زن در آن پرداخته و گفتمان خانه دار بودن زن را بازتولید کرده است. ازسوی دیگر شاهد برساخت زن وفادار در قبال تعهد به همسر یا خانواده و عهده دار نقش های مردانه هستیم. زنانگی مطلوبی که در فیلم ها به تصویر کشیده است، شامل 1) برساخت زنِ خانه دار، وفادار، سرپرست خانوار و حامی شوهر؛ 2) زن ِسرپرست خانوار و متعهد به خانواده و شاغل؛ 3) زن ِسرپرست خانوار، عفیف و عشق ورز است. معانی فرهنگی فیلم ها عبارتند از: طبقه اجتماعی پایین زن های سرپرست خانوار؛ در معرض قضاوت قرار داشتن زن های سرپرست خانوار جوان؛ مشکلات معیشتی و اقتصادی آنان؛ نگاه برساخت شده مردم به آنها؛ ایفای نقش های چندگانه و مادرانگی قوی؛ تفاوت های فرهنگی و ارزشی اقوام مختلف؛ ازخودگذشتگی و فداکار بودن و ترسیم سنت های قدیمی بیوه گی زنان. همچنین تمامی زنان سرپرست خانوار سعی در تغییر و شروع دوباره دارند، اما در مواجهه با جامعه، سنت ها، کلیشه های جنسیتی و برتراندیشی مردانه، فرصت توانمندسازی را از آنها می گیرد.
کارکرد قدرت بخش زبان در زندگی روزمره زنان (مطالعه استراتژی های زبانی قدرت در زنان طبقه متوسط ساکن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
511 - 539
حوزه های تخصصی:
انسان ها برای پیشبرد زندگی خود استراتژی های زبانی متعددی را به کارمی گیرند. این مسئله در جوامعی چون ایران که با توزیع نامتوازن قدرت روبه روست و ابزار قدرت در دسترس مردمانش به همین ابزار زبانی محدود می شود، بیشتر به چشم می خورد. علاوه بر آن نیز گروه های خاص اجتماعی، مانند زنان، به واسطه خاص تر بودن شرایط اجتماعی و فرهنگی و سرمایه های اندکی که در دست دارند، به طریق اولی به مکانیزم های زبانی مختلف متوسل می شوند تا بتوانند در میدان هایی که سهم آن ها از قدرت ناچیز است، مناسبات قدرت را به نفع خود تغییر دهند. از همین روی هم دنیای زنانه با زبان تعریف می شود و این مقاله قرار است با بررسی کنش های زبانی زنان در بستر زندگی روزمره به کنه زبان زنانه و البته استراتژی های زبانی زنان پی ببرد و با روش کیفی و ترکیبی از مصاحبه گروهی در قالب گروه متمرکز[1]، تجربه زیسته و متونی مثل وبلاگ ها و رمان ها (در حد منابع کمکی) به این پرسش پاسخ دهد که زنان ایرانی در زندگی روزمره شان از چه استراتژی هایی برای اعمال قدرت در مقابل نابرابری ها و رسیدن به حداکثر منافع استفاده می کنند.
ساخت و بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس ویژگی های اخلاقی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی خصوصیات روان سنجی مقیاس ویژگی های اخلاقی در زنان به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد. جامعه مورد مطالعه کلیه دانشجویان زن شهر ارومیه بود که تعداد 724 نفر از آنها به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس ویژگی های اخلاقی پاسخ دادند. داده های پژوهش به روش تحلیل عامل اکتشافی تجزیه و تحلیل شد. براساس تحلیل عامل اکتشافی، دوازده عامل استخراج گردید که عبارتند از: اخلاق بر پایه تنبیه، پاداش، تأیید اجتماعی، قانون، قراردادهای اجتماعی، اخلاق درونی شده، فرامن، استنباط شناختی، آداب دینی، یادگیری مشاهده، حساسیت اخلاقی و مهارت های اجرایی. این عامل ها توانست 74/62% از واریانس کل آزمون را تبیین نماید. برای بررسی روایی پرسش نامه از روایی محتوا، روایی سازه و تحلیل عاملی استفاده شد که شاخص های به دست آمده روایی قابل قبولی را نشان داد. پایایی این مقیاس با روش آلفای کرونباخ 88/0 به دست آمد. نتایج این پژوهش نشان داد که مشخصات روان سنجی ابزار ساخته شده قابلیت مناسبی دارد و در سنجش ویژگی های اخلاقی زنان و انجام پژوهش هایی در حوزه روان شناسی اخلاق می توان از آن استفاده نمود.
فراتحلیل عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، گرایش به جراحی زیبایی در ایران افزایش پیدا کرده است. پژوهش هایِ فراوانی در حوزه روانشناختی- اجتماعی در رابطه با گرایش به جراحی زیبایی در بین گروه های مختلف و با روش های متفاوت انجام شده است. هدف پژوهش حاضر، به کارگیری روش فراتحلیل به منظور تحلیل و ترکیب نتایجِ مطالعات صورت گرفته پیرامون عوامل روانشناختی- اجتماعی موثر بر گرایش به جراحی زیبایی در ایران است. به منظور انجام فراتحلیل، 55 مقاله «علمی-پژوهشی» و «علمی-ترویجی» که در بینِ سالهای (1380- 1399 شمسی) در این زمینه در ایران منتشر شده بودند، انتخاب و تحلیل شدند. این مقاله ها شرایط و معیارهای مطالعه فراتحلیل را دربرداشتند. اندازه اثرها نشان دادند که «طرح واره ناسازگار خودگردانی» بیشترین تاثیر را بر گرایش به جراحی زیبایی (80/0= r) داشته است. به طوری که، میانگین اندازه اثر آن مثبت و زیاد است. بعد از آن، بیشترین عوامل تاثیرگذار بر گرایش به جراحی زیبایی «اختلال بدشکلی بدن»، «اختلال شخصیت نمایشی»، «خودکم بینی»، «ترس مرضی» و «مدیریت بدن» با اندازه اثر مثبت و زیاد و «عزت نفس» با اندازه اثر منفی و زیاد هستند. یافته ها نشاندهنده آسیب های روانی و اجتماعی در افراد متقاضی جراحی زیبایی است که منتج از فضای فرهنگی جامعه می باشد.
تأملی بر تحول پارادایمی مسئله «مادری» در اندیشه فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
551 - 579
حوزه های تخصصی:
تجربه زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آن ها، به شیوه ای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته می شود. این مقاله به موضعی که جریان های مختلف معرفت فمینیستی به مسئله «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ می کنند می پردازد تا معانی، مفروضات و دلالت های مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی و معناشناختی این مسئله یابی را دریابد و تأثیرپذیری آن را از جریان های سیاسی و تحولات تاریخی نشان دهد. این پژوهش که مبتنی بر مرور تاریخی مسئله مادری در اندیشه فمینیستی بود، سه چرخش پارادایمی را در رابطه با مسئله مادری نشان می دهد. پارادایم طرد و ذات گرایی که فمنیسم رادیکال و فمنیسم لیبرال را دربر می گیرد و با مفاهیمی چون پدرسالاری، ستم و وابستگی گره خورده است؛ پارادایم پدیدارشناختی که موج سوم، فمنیسیم سیاه و فمنیسم پسااستعماری آن را به وجود می آورند، بر تمرکز بر تجارب زیسته و تفاوت ها مبتنی است و در نهایت پارادایم مبتنی بر اکتیویسم، فشار از پایین و تغییرات اجتماعی که حاصل برآمدن نظریه تفکر مادرانه و مادری توانمندانه بوده است و با اعتراض به سکون و انفعال الگوهای حاکم بر مادری، مسئله را بازگرداندن اقتدار و مشروعیت به مادران و توجه به شیوه های خلاقانه و مخربِ شناختِ آن ها معرفی می کند که می تواند به ایجاد تغییرات اجتماعی، توسعه فراگیر صلح و دنیایی انسانی تر بینجامد.
تحلیلی بر جایگاه اجتماعی زنان روستایی دوره ایلخانی براساس نقش مایه سنگ مزارات گورستان روستای هاس
منبع:
زن و فرهنگ سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۰
77 - 93
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تحلیلی بر جایگاه اجتماعی زنان روستایی دوره ایلخانی براساس نقش مایه سنگ مزارات گورستان روستای هاس می باشد. جهت انجام این پژوهش تعداد 200 سنگ مزار سالم بود که به روش نمونه گیری غیر احتمالی تعداد 20 نمونه سنگ مزاراتی که دارای بیشترین اطلاعات در خصوص حرفه زنان بوده اند، در این پژوهش انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. این پژوهش از نوع هدف، کیفی است و روش انجام آن از نوع توصیفی-تحلیلی است. جهت دستیابی به داده های این مطالعه، در مرحله اولیه براساس مطالعات میدانی، مستندنگاری های لازم از قبیل عکاسی، طراحی و خوانش کتیبه ها و نقوش صورت پذیرفت. پس از ارائه توصیفات واطلاعات کتابخانه ای به روش تحلیلی داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که، با ورود مغولان به ایران، وضعیت زنان دگرگون شد و آنان توانستند آزادانه تر در کنار مردان در امور گوناگون جامعه به ایفای نقش بپردازند. منابع تاریخی و هم چنین شواهد هنری، جایگاه برجسته زنان درباری (به ویژه خاتون ها) در مناسبات سیاسی و اجتماعی را به نمایش گذاشته و در خصوص زنان روستایی این دوره، اطلاعاتی در دست نبود. این در حالی است که روی سنگ مزارات گورستان هاس، زنان و مردان روستایی به نمایش درآمده اند که در طول حیات خود، در یک جایگاه اجتماعی هر کدام به یک شغلی مشغول بوده اند و متناسب با حرفه خود جایگاه اجتماعی را کسب می کرده اند. این امر از جنس و ابعاد سنگ مزارات، تکنیک هنری، کتیبه ها، نقش مایه ها و هم چنین اشیاء روی سنگ مزارت قابل تشخیص بود. مردان حرفه هایی مانند کشاورز، دامدار، شکارورز، نوازنده و خدمتکار و زنان ورنی بافی را که در اقتصاد معیشتی جامعه آن دوره نقشی بارز را ایفا نموده اند از جایگاهی هم پای مردان برخوردار بوده اند.
مطالعه کیفی نگرش جوانان شهر اردبیل به سیاست های جمعیتی و فرزندآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های جمعیتی به مثابه مجموعه تدابیر نظام مند، برای مدیریت تغییرات جمعیت تعریف شده که اغلب با مسئله جمعیتی متناظر است. بر مبنای رقم پایین نرخ باروری کل در ایران و کاهش رشد جمعیت، جمعیت کشور در سال های آتی احتمالاً همچنان روند کاهشی خواهد داشت؛ بر این اساس در پژوهشی کیفی، نگرش جوانان 20 تا 35 سال شهر اردبیل نسبت به مقولات فرزندآوری و سیاست های جمعیتی با روش تأویل و بهره گیری از تکنیک مصاحبه عمیق مطالعه شد. در مرحله کدگذاری باز، از بین داده های تحقیق 7 مضمون از 7 واحد معنایی متوالی شامل: بیگانگی شناختی، ارزیابی منفی از سیاست ها، نارضایتی اجتماعی، زمانمندی باروری، نا همنوایی ناباروری به مثابه داغ اجتماعی، کفایت کمّی و جنسی استخراج شد. یافته ها نشان می دهد نگرش افراد نسبت به سیاست های جمعیتی به لحاظ شناختی، پایین و به جهت فقدان اقدام عملی، منفی است. همچنین سیاست های افزایش جمعیت به علت شرایط حاکم بر جامعه با چالش نارضایتی اجتماعی مواجه است. به نظر می رسد ضروری است نگرش افراد جامعه نسبت به فرزندآوری را در بستر نهاد خانواده مطالعه و تبیین نمود؛ به دلیل آنکه فرزندآوری همچنان امری اجتناب ناپذیر است، هرچند که در الگوهای ساختاری جدید، افراد می توانند زمان فرزندآوری خود را کنترل، مدیریت و انتخاب نمایند.
تحلیل بازنمایی زن شاغل در فیلم های سینمای ایران پس از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 34
حوزه های تخصصی:
نحوه بازنمایی زنان شاغل در رسانه ها از عوامل فرهنگی اجتماعی تأثیرگذار بر رد یا تأیید کلیشه های جنسیتی سنتی مربوط به زنان و اشتغال آن ها به شمار می رود و می تواند در تغییر باورهای فرهنگی مربوط به اشتغال زنان مؤثر واقع شود. هدف این مقاله، مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران پس از انقلاب است. در بخش نظری تحقیق، از نظریه بازنمایی هال استفاده شده است. روش تحقیق نیز برمبنای الگوی نشانه شناسی جان فیسک بوده است. نتایج حاصل از مطالعه بازنمایی زنان شاغل در سینمای ایران نشان می دهد که زنان شاغل مدرن، برخلاف کلیشه زن سنتی، دارای قدرت، توانمندی و استقلال بیشتری در زندگی خود بوده و تابع مردان نیستند. در بیشتر آثار ساخته شده با محوریت زنان شاغل، سعی شده است ضمن نقد ایدئولوژی مردسالاری، از برابری طلبی و شایسته سالاری در اشتغال دفاع شود. به رغم تلاش برای دوری از نگاه مردسالارانه، شاهد طبیعی سازی نقش خانه داری برای زنان هستیم.
موانع نهادی مشارکت سیاسی زنان منطقه بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
313 - 334
حوزه های تخصصی:
دست یابی به توسعه سیاسی، مشارکت سیاسی گروه های اجتماعی جامعه را می طلبد و مشارکت سیاسی زنان در این خصوص اهمیت بالایی دارد. تحقق مشارکت مطلوب زنان در حوزه سیاست در هر جامعه ای با موانع خاص خود مواجه است. بر این اساس، در این پژوهش مشارکت سیاسی زنان منطقه بلوچستان با استفاده از روش های پژوهش کیفی و رویکرد نهادگرایی مورد مطالعه قرار گرفته است. مصاحبه های کیفی با نخبگان بلوچستان مقولات و تم هایی را در اختیار پژوهشگران قرار داد که امکان تبیین وضعیت مشارکت سیاسی زنان این قوم را فراهم کرد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر آن است که موانع مشارکت سیاسی زنان منطقه بلوچستان از دو نگاه درخور توجه هستند؛ نگاه نخست متوجه موضع گیری نهادهای رسمی به زنان است و نگاه دوم فرهنگ بلوچ را در نسبت با زنان شرح می دهد. نتایج به دست آمده موانع اصلی را نهادهای غیررسمی یا ناملموس همانند فرهنگ پدر/ مردسالاری و بخشی از باورهای سنتی تعریف می کند؛ باورهایی که از سویی علت خودناباوری زنان در فعالیت های سیاسی است. با وجود این، نهادهای مشارکتی از جمله شوراهای اسلامی شهر و روستا موفق شده اند اثربخشی نفوذ نهادهای غیررسمی را با مرور زمان بر مشارکت سیاسی زنان بلوچ کاهش دهد.