شیوا علینقیان

شیوا علینقیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

زیستن زیر مفهومی واحد به نام "ملّت" نقدی بر کتاب Communities Imagined (جماعت های تصوری) اثر بندیکت اندرسون(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۹۸ تعداد دانلود : ۱۵۰
به تعبیر بسیاری از نظریه پردازان "جماعت های تصوری" یکی از تاثیرگذارترین کتاب های انتهای قرن بیستم است. بر اساس آنچه که از بحث اندرسون در این کتاب بر می آید، ملّیت گرایی نوعی آگاهی کاذب متاثر از سرمایه داری نیست، بلکه حقیقتی است که خود به واسطه ی یکی از جنبه های مهم ولی فراموش شده ی سرمایه داری به وجود آمده است. سرمایه داری چاپی در بستر تاریخی خود یکی از گونه های بنگاه های اقتصادی است که نه تنها بر شکل و انتشار فرهنگ تاثیر گذاشت، بلکه خود بخشی از تولید سرمایه داری نیز بود. دست آورد اندرسون در این اثر آن بود که نشان داد چگونه صنعت چاپ به تولید واحدهای ملّی کمک کرد.اما نگاهی نقادانه به "جماعت های تصوری"، نشان می دهد که تحلیل اندرسون کم تر تحلیلی عملیاتی و کاربردی است. او این مسئله را توضیح نمی دهد که ملّت چگونه از سایر انواع جامعه (که خودش آنها را برمی سازد) متمایز می شود. به علاوه آنکه تحلیل او از سه وجه پذیرای انتقاداتی بسیار جدی است: درک او از ملّت به مثابه امری فراطبقاتی، غیراجتماعی و همه جایی، غیابِ اقلیت ها، گروه های حاشیه ای و فرودستان در تحلیل او، و نیز بی توجهی به مسئله ی جنسیت و نقش بازتولیدی زنان در شکل گیری یک ملّت، باعث می شود تا فضایی که او از شرایط شهروندی و ملّت می سازد، بر سبک زندگی مردانِ طبقه متوسط اروپایی مبتنی باشد.
۲.

از مادر که حرف می زنیم، از چه کسی حرف می زنیم؟ (خودمردم نگاری برساخت اجتماعی "مادری" در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مادری نظریه تلاقی فمینیسم لب خط خودمردمنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۸ تعداد دانلود : ۵۶۵
در این پژوهش خودمردمنگارانه، به دنبال کشف مسیری بودم که جامعه هویتم را به عنوان مادر شکل داده و به عبارتی مادر بودن را به من "آموخت". من در این مسیر به این باور رسیدم که حقیقتی طبیعی و غریزی از مادر بودن وجود ندارد، بلکه، بسترهای اجتماعی و فرهنگی، و نیز حوزه های دانش و شناخت موجود، حقیقت مادر بودن را شکل می دهد. همچنین این روایت فردی که موقعیت مندیِ من در کنار دیگران را در یک بستر اجتماعی به چالش می طلبید، با ورود به میدانی متفاوت، در تعامل و برخورد با تجربه ی مادری"طیبه"، که یک زنِ غربت و از اهالی محله محروم "لبِ خط" بود قرار دادم. در این راستا کوشیدم تا داستان مان که دو روایت کوچک محلی بود را به واسطه ی پیچیدگی هایش به بدنه اصلی جامعه پیوند دهم. روایت زندگی هر کدام از ما سرشار است از ملاحظاتی در رابطه با تلاقی جنسیت، قومیت، طبقه اجتماعی، زبان و دیگر نظام های سلطه، که مزیت ها، نابرابری ها، و میزان نزدیکی مان به قدرت را مشخص می کند. تجربه زیسته ی من متاثر از این حقیقت است که به عنوان یک زن فارس، متاهل، شیعه، و متعلق به طبقه متوسط، تجربه ها و باورهایم از مادری ملهم از همان مادری جریان اصلی است که سال ها پیرامون خود دیده و آموخته ام، همانطور که "طیبه" در تمام عمرش در معرض جریان حاشیه ای مادری قرار داشته، آنها را در خود درونی کرده و تجربه اش از غربت بودن، فرودست بودن و فقر را در مادری خود بازتولید می نماید.
۳.

فهم پدیدارشناختی چندهمسری در میان بلوچ های ساکن شهرستان چابهار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استراتژی های مقاومت اهل سنت چابهار چندهمسری کنش ورزی قوم بلوچ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۵۲
این مطالعه پدیدارشناختی در پی آن است تا با بررسی علت های گسترش چندهمسری در میان بلوچ های ساکن چابهار، به طرح این پرسش بپردازد که علی رغم تحولات توسعه ای اخیر در این شهرستان، پدیده چندهمسری چگونه توانسته همچنان خود را بازتولید کند. از سویی دیگر، آیا اساساً زنان بلوچ تمایل و نیز امکان مقاومت در برابر ساختار چندهمسری را دارند یا صرفاً این شرایط را پذیرفته اند؟ بر اساس نتایج این پژوهش، چندهمسری یا به عبارتی چندزنی در بلوچستان امری کاملاً پذیرفته شده و جاافتاده است، چراکه در بسیاری موارد تعداد فرزندان و در نتیجه قدرت اجتماعی و اقتصادی خانواده، تیره و نهایتاً طایفه را افزایش می دهد. این امر را باید در برابر موقعیت زنان بلوچ در سلسله مراتب اجتماعی و اقتصادی، وابستگی مالی آن ها، عدم حمایت حقوقی از طلاق و جدایی زن و فقدان پشتیبانی های اجتماعی قرار داد. به علاوه گستردگی این الگوی خانوادگی بیشتر از آنکه ناشی از سن و سال و یا میزان ثروتمندی مردان باشد، زمینه و ریشه های فرهنگی دارد و آن را نمی توان به یک تیره یا طایفه یا طبقه اجتماعی خاص محدود دانست. در مورد پرسش دوم نیز یافته های تحقیق نشان داد که با وجود آنکه تصمیم به چندهمسری، معمولاً تصمیمی یک طرفه و از طرف مردان است، اما زنان نیز در این میدان عاملانی صرفاً منفعل و پذیرا نیستند، چراکه استراتژی های مبتنی بر جبران و انتقام مراتبی از کنش ورزی را به آن ها عطا کرده تا در برابر این ساختار خانوادگی به مقاومت خاموش و غیررسمی دست زنند.
۴.

تأملی بر تحول پارادایمی مسئله «مادری» در اندیشه فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اکتیویسم تجربه زیسته تفکر مادرانه نظریه تلاقی مادری توانمندانه مادری فمنیسم نظریه پسااستعماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۳۵
تجربه زنان از مادری، متأثر از بسترهای متنوع زندگی و گوناگونی هویتی در آن ها، به شیوه ای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ساخته و پرداخته می شود. این مقاله به موضعی که جریان های مختلف معرفت فمینیستی به مسئله «مادری» در مقام نظر و عمل اتخاذ می کنند می پردازد تا معانی، مفروضات و دلالت های مرتبط با آن را بشناسد و بتواند تحولات تاریخی و معناشناختی این مسئله یابی را دریابد و تأثیرپذیری آن را از جریان های سیاسی و تحولات تاریخی نشان دهد. این پژوهش که مبتنی بر مرور تاریخی مسئله مادری در اندیشه فمینیستی بود، سه چرخش پارادایمی را در رابطه با مسئله مادری نشان می دهد. پارادایم طرد و ذات گرایی که فمنیسم رادیکال و فمنیسم لیبرال را دربر می گیرد و با مفاهیمی چون پدرسالاری، ستم و وابستگی گره خورده است؛ پارادایم پدیدارشناختی که موج سوم، فمنیسیم سیاه و فمنیسم پسااستعماری آن را به وجود می آورند، بر تمرکز بر تجارب زیسته و تفاوت ها مبتنی است و در نهایت پارادایم مبتنی بر اکتیویسم، فشار از پایین و تغییرات اجتماعی که حاصل برآمدن نظریه تفکر مادرانه و مادری توانمندانه بوده است و با اعتراض به سکون و انفعال الگوهای حاکم بر مادری، مسئله را بازگرداندن اقتدار و مشروعیت به مادران و توجه به شیوه های خلاقانه و مخربِ شناختِ آن ها معرفی می کند که می تواند به ایجاد تغییرات اجتماعی، توسعه فراگیر صلح و دنیایی انسانی تر بینجامد.
۵.

نظریه پردازی مبنایی دلالت های فرهنگی تنوع پوشش های زنانه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مذاکره نظریة مبنایی پوشش زنانه عاملیت و فرودستی زنانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی مطالعات زنان زن در اسلام حجاب و عفاف
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه فقه زن و خانواده فقه زنان حضور زن در اجتماع و سیاست و مساله حجاب
تعداد بازدید : ۲۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۱۷۱
مقالة حاضر دلالت ها یا معانی فرهنگی حاکم بر انتخاب پوشش های متنوع زنانه در فضای شهر تهران تشریح و تحلیل کرده است. کدهای مختلف پوششی زنان، فرایندهای تولید معانی، استراتژی های پوششی و پیامدهای انتخاب انواع پوشش با اتخاذ رویکردی پدیدارشناسانه و استقرایی مطابق با روش نظریه پردازی مبنایی تحت بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق که برآمده از نمونه گیری نظری و مصاحبه با 35 زن تهرانی بود نشان داد پوشش این زنان نه تنها در شکل بلکه در معنا نیز لایه ها و سطوح متنوعی دارد و نمی توان آن را صرفاً در تفکری اصلی که گفتمان مسلط برای بازتولید آن می کوشد خلاصه کرد. داده ها نشان می دهند که تنوع پوششی در میان نمونه ها از نوعی منطق مذاکره ای نشئت می گیرد که مبتنی بر نوعی چانه زنی و بده بستان با محیط است. این زنان ازطریق تغییر کدهای پوششی خود با فضایی که وارد آن می شوند به گفت وگو می پردازند و درقبال پوششی که برمی گزینند، پاسخی متناسب از محیط دریافت می کنند و بدین ترتیب خود را به اهداف، انگیزه ها و پیامدهای دل خواه نزدیک می کنند. زنان می توانند به واسطة تغییر پوشش خود در محیط های مختلف حضور اجتماعی متفاوتی را رقم بزنند. چنین تغییری نتیجة زندگی در زیست جهانی متناقض است و نشان می دهد که زنان در فضای امروز ایران نه درقالب کلیشة سنتی، فرودست و پذیرای بی چون وچرای ساختارهای اجتماعی هستند و نه توان ازبین بردن آنها را دارند، بلکه هم زمان دارای درجاتی از سوژگی و فرودستی اند که به آنها امکان می دهد ساختارهای اجتماعی را نه به طور کامل بلکه به طور نسبی نادیده بگیرند یا به چانه زنی با آن بپردازند.
۶.

رمزگشایی های زنانه از شبکه تلویزیونی فارسی وان شناخت دلالت های معنایی حاکم بر قرائت مخاطبان زن از سریال ویکتوریا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جامعه شناسی مطالعات فرهنگی تبارشناسی ذات باوری صورتبندی گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۰ تعداد دانلود : ۲۴۳
این مطالعه به بررسی تجربه ی تماشای زنانه سریال ویکتوریا از شبکه فارسی وان می پردازد. این سریال که در سال 88 از محبوبیت قابل توجهی در میان زنان ایرانی برخوردار گشت، مجموعه ای است با انبوهی از بازیگران که بر محور زندگی روزمره زنی توانمند می چرخد. روند داستان به گونه ای است که همچون "سریال های بازاری"، معماهایی طرح می شود تا کنجکاوی بیننده را بر انگیزاند و سپس آن را به نحوی که مورد انتظار مخاطب است، پاسخ می دهد. برای شناخت دلالت های معنایی حاکم بر قرائت مخاطبان زن از سریال ویکتوریا از روش پژوهش کیفی بهره گرفته و با استفاده از تکنیک مصاحبه به جمع آوری اطلاعات پیرامون تجربه تماشای مخاطبان زن ایرانی اقدام شد. به علاوه، برای تکمیل یافته های تحقیق، به سراغ نظرات کاربران اینترنتی در خصوص چرایی تماشای سریال رفته و با استفاده از تحلیل محتوا، نظرات ایشان در سایت ها و وبلاگ های مرتبط بررسی شد. نهایتا براساس یافته ها و نتایج تحقیق می توان عواملی را معرفی کرد که بینندگان را به دنبال کردن سریال ترغیب و در آن ها لذت ایجاد می کند. مجموعه ی پاسخ های مصاحبه شوندگان به ترتیب اهمیت در شش گروه زیر قرار می گیرند: ایجاد سرگرمی برای بینندگان به عنوان اولین عامل، الگوهای جنسیتی جایگزین که در این سریال بازتولید می شوند دومین عامل مهم در تماشای سریال، مشارکت گروهی در تفسیر متن به نحوی که تنها یک نوع از قرائت را خوانش غالب معرفی کند، مشابهت در تجربه زیسته که همسانی هایی را میان بیننده و شخصیت های داستان ایجاد می کند، آشنایی شنیداری یا تماشای سریال به زبان فارسی که از طریق شنیدن گفتگوهایی که خارج از فضای فرهنگی خانواده های ایرانی است هیجان می آفریند و نهایتا نزدیکی فضایی به متن که از سبک تصویربرداری آن حاصل شده است، فرصت تجربه ، لذت و هیجانات متمایزی را برای مخاطب به دست می دهد

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان