فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی منعکس کننده ترجیحات افراد است که در عرصه های مختلف زندگی همچون اوقات فراغت، نوع موسیقی، پوشش، آرایش و ظاهر بروز می کند. هدف این پژوهش، واکاوی ژرف نگرانه دلالت ها و معانی پوشش دختران در یک فضای اجتماعی/ فرهنگی خاص است. فضای این پژوهش شهر شاهین دژ است. این پژوهش، در بخش رویکرد نظری، کوشیده است با کمک مجموعه ای از مفاهیم نظریِ بیان شده مرتبط با این موضوع از سوی برخی جامعه شناسان (بودریار، چنی و فدرستون)، گونه ای صورت بندی مفهومی/ نظری از موضوع معنای اجتماعی پوشش ارائه دهد. روش پژوهش به کار رفته، کیفی نظریه پردازی داده محور یا همان نظریه مبنایی است که در آن از فن مصاحبه عمیق فردی و مشاهده مشارکتی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. نمونه پژوهش براساس تلفیقی از دو شیوه نمونه گیری هدفمند (با معیار حداکثر تنوع) و نظری (با معیار اشباع نظری) انتخاب شده است. تعداد مفاهیم ساخته شده در این مرحله 297 مفهوم عمده، 31 مقوله محوری، 10 مقوله اصلی و یک مقوله هسته ای استخراج شد. مقوله های اصلی عبارت اند از: پوشش به مثابه بازنمایی هویت، پوشش به مثابه بازی نشانه ها، پوشش و بازنمود فرا واقعیت، سیالیت و نسبی بودن پوشش، پوشش و بازاندیشی در ارزش های اجتماعی، پوشش به مثابه مدیریت میل/ لذت، پوشش به مثابه بخشی از فرآیند مدیریت بدن، پوشش دوگانه جبر ساختاری/ آزادی عاملیت، پوشش، بازنمایی گروه های مرجع و ابراز مقاومت. مقوله نهایی پژوهش نیز معنادار شدن پوشش به میانجی دیگری مهم است که موضوع های دیگر حول آن شکل گرفته اند و بیانگر دلالت های متفاوت پوشش از دیدگاه دختران نمونه پژوهش، در نقش کنشگران زمینه پژوهش هستند.
نقش عملکرد خانواده اصلی و روان رنجورخویی در باورهای ارتباطی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
155 - 174
حوزه های تخصصی:
اهمیت باورها و الگوهای ارتباطی در شکل دادن و تعیین کیفیت روابط زوجین غیر قابل انکار است. این باورها نیز مانند هر متغیر دیگری نشأت گرفته از عوامل بسیاری نظیر فرآیندهای درونی و ویژگی شخصیتی هر فرد و نیز عوامل محیطی و بافت اجتماعی است. از این رو هدف پژوهش حاضر، نقش عملکرد خانواده ی اصلی و روان رنجورخویی در باورهای ارتباطی زوجین متقاضی طلاق می باشد. در مطالعه ی حاضر که از نوع همبستگی می باشد، از بین زوج های متقاضی طلاق شهر اردبیل، 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارت بودند از: خرده مقیاس روان رنجورخویی از پرسش نامه ی شخصیتی NEO-FFI (McCrae & Costa, 1985)، مقیاس خانواده ی اصلی (Hovestadt et al, 1985) و پرسش نامه ی باورهای ارتباطی (Eidelson and Epstein, 1982). داده ها با استفاده از روش های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که باورهای ارتباطی زوجین با روان رنجورخویی، رابطه ی مثبت و معنی داری دارد. از بین مؤلفه های عملکرد خانواده ی اصلی، مؤلفه ی صراحت بیان، احترام و حل تعارض با باورهای ارتباطی زوجین رابطه ی منفی و معنی داری دارند. نتایج روش رگرسیون نیز نشان داد که روان رنجورخویی و مؤلفه های صراحت بیان و اعتماد، بهترین پیش بینی کننده ی باورهای ارتباطی زوجین بوده اند. البته در این میان، روان رنجورخویی سهم بیشتری در تبیین تغییرات باورهای ارتباطی زوجین نسبت به مؤلفه های عملکرد خانواده ی اصلی دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که سطح پایین روان رنجور خویی و کارکرد بهنجار خانواده ی اصلی قادر به پیش بینی باورهای کارآمد ارتباطی می باشد که نتیجه ی این امر، کاهش تعارضات زناشویی می باشد.
بررسی و تحلیل شخصیت زن در اشعار داستانی فروغ فرخ زاد با تکیه بر تأثیر و تأثر دیدگاه جامعه شناختی شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
263 - 300
حوزه های تخصصی:
گونه های ادبیات غنایی در شعر معاصر مانند شعر کلاسیک وجود دارد. این گونه ها در جریان های کلاسیک و نوکلاسیک و نیمایی معاصر حضور پررنگی دارند. گونه های متفاوت در شعر معاصر با تغییراتی نوین دیده می شود که یکی از آنها اشعار داستانی است که در شعر معاصر به خصوص در جریان نیمایی به دو شاخه ی شنیداری و تصویری تقسیم می شود، در شعر معاصر با تصویرسازی های تازه به سمت اشعار نمایشی حرکت می کند و از نقالی سنتی به صحنه ی نمایشی تغییر می کند. در جریان نیمایی یا آزاد، فروغ فرخ زاد نماینده ی زنان شاعر معاصر می باشد. او در اشعار داستانی خود به خلق شخصیت های زنانه با تیپ های مختلف می پردازد. مقاله ی حاضر حاصل تحلیل و بررسی دیوان اشعار فروغ با روش توصیفی -تحلیلی و مطالعه ی کتابخانه ای پیکربندی شده است. اشعار این شاعر به صورت مقایسه ای تحلیل شده اند. شخصیت زنان در اشعار داستانی فروغ تحت تأثیر تحولات فکری و شخصیت فردی شاعر هستند. از نظر جامعه شناختی، حرکت زنان سنتی جامعه و تغییرشان به زنان اجتماعی را می توان در اشعار او مورد توجه قرار داد. تحولات شخصیتی و اجتماعی و بینشی زنان در اشعار داستانی او نشان دهنده ی چهره ی زنان معاصر در راستای جامعه ی مدرن و مفهوم متغیر فمینیسم در زمان معاصر شاعر می باشد.
مطالعه ی کیفی تجربه شکاف نسلی (نمونه مورد مطالعه: دختران شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
1 - 28
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به قصد راه بُردن به تجربه و درک دختران از شکاف نسلی با والدین خود، به روش نظریه ی مبنایی با 57 نفر از این افراد، مصاحبه ی نیمه ساخت یافته و تعاملی انجام داد. نتایج این پژوهش نشان داد که شرایط علّی مانند: استقلال عمل، خودشیفتگی، مخاطره گرایی، خودمرجعی، مصرف گرایی، تضاد جنسیتی و صمیمیت سیال، روابط دختران با والدین آنان را دچار شکاف نموده است. در این میان طولانی شدن اقامت در خانواده و بی سازمانی خانوادگی به مثابه ی زمینه ی تسهیل گر و تحصیلات دانشگاهی، دوست محوری و استفاده از فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی به منزله ی شرایط مداخله گر عمل کرده اند. استراتژی دختران در این شرایط شامل: مقاومت و طغیان می باشد. بر اساس مطالعه ی حاضر، هم گرایی ارزشی، تعدیل، انقطاع نسلی، ارتکاب به نابهنجاری های اجتماعی و انزوا و داغ بی اعتباری از نتایج احتمالی شکاف می باشد.
بررسی نقش میانجی عزت نفس و خودکارآمدی با تحلیل عوامل اجتماعی فرهنگی مؤثر بر توانمندی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توانمندی زنان یکی از مهمترین چالش های توسعه پایدار در قرن 21 به شمار می رود، زیرا توانمندی یک مسأله ضروری در روند تعالی موقعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زنان به ویژه زنانی که در جامعه محروم هستند به شمار می-رود. جامعه آماری پژوهش زنان روستایی استان چهارمحال و بختیاری می باشد که با استفاده از جدول کرجیسی و مورگان تعداد 384 نفر از آنها از طریق نمونه گیری طبقه بندی انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان و کارشناسان قبل از پیش آزمون مورد تایید قرار گرفت. پایایی ابزار تحقیق نیز از طریق انجام پیش آزمون بین 30 نفر خارج از نمونه آماری و محاسبه آلفای کرونباخ برای مقیاس-های اصلی پرسشنامه (در دامنه بین 72/0 تا 94/0) ارزیابی و تصحیح گردید. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS24 و AMOS22 انجام گرفت. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان داد بین متغیرهای موقعیت در خانواده، حمایت اجتماعی، مشارکت اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری با توانمندی زنان روستایی و بین موانع فرهنگی با توانمندی زنان روستایی رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ همچنین، براساس نتایج مدل ساختاری میانجی مشخص شد که متغیرهای عزت نفس و خودکارآمدی در رابطه بین متغیرهای فرهنگی و اجتماعی با توانمندی زنان روستایی دارای نقش میانجی می باشند.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی گروهی بر کاهش احساس تنهایی و نشخوار فکری زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی طرحواره درمانی هیجانی گروهی بر کاهش احساس تنهایی و نشخوار فکری زنان مطلقه بود. این پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، تمام زنان مطلقه شهر مشهد بودند که از طریق یک کلینیک مشاوره و یک مرکز بهداشت در مشهد جهت شرکت در پژوهش فراخوان شدند. روش نمونه گیری به روش هدفمند و به طور داوطلبانه بود. از میان افراد فراخوان شده، 24 نفر بر مبنای ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. به منظور سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه احساس تنهایی اجتماعی- عاطفی بزرگسالان و پرسشنامه پاسخ های نشخواری استفاده شد. پیش از شروع درمان و در انتهای درمان، اعضای دو گروه به پرسشنامه ها پاسخ دادند. اعضای گروه آزمایش طی 8 جلسه در معرض طرحواره درمانی هیجانی گروهی قرار گرفتند و اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. جهت تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد و نتایج نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی گروهی باعث کاهش معنادار احساس تنهایی و نشخوار فکری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. نتایج این پژوهش گواه بر این است که طرحواره درمانی هیجانی می تواند روش مناسب و موثری در کاهش احساس تنهایی و نشخوار فکری زنان مطلقه باشد.
برساخت معنایی تأخیر سن ازدواج بر اساس نظریه زمینه ای (مطالعه موردی دانشجویان دختر شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
43 - 69
حوزه های تخصصی:
تجرد، بالا رفتن سن ازدواج و خیل عظیم دختران مجرد بالای 30 سال، آمار بالای تحصیل کرده های مجرد و گفتمان عمومی جامعه در رابطه با کاهش شدید ازدواج به نظر می رسد پژوهش گران و اندیشمندان را مجاب کرده باشد تا این موضوع را مسئله ای اجتماعی بدانند. هدف پژوهش حاضر کشف معنا و علت های بالا رفتن سن و تأخیر ازدواج در میان دختران است. در بخش روش شناسی، از روش شناسی کیفی و راهبرد نظریه زمینه ای استفاده شد. تعداد 33 دانشجوی دختر به صورت هدفمند به مدت بیش از یک سال بررسی شدند. پانزده مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال کدگذاری داده ها استخراج شد: تحصیلات و بازاندیشی فرصت های فردگرایانه، ادامه تحصیل مشغولیتی بازدارنده، تجربه رابطه با دیگری مهم، واکاوی شکست دیگران (خاطرات منفی)، ترس از طلاق، اعتماد ناپذیری و متعهدنبودن مردان، محدودیت شغلی و جبر تحصیلی، سرزنش، تحقیر و اعمال فشار بر دختران مجرد، تحکم و نادیده انگاری نظر دختر، انگیزه های دوران تجرد، دوران رهایی و مسئولیت ناپذیری، جهاز، بازتولید فرهنگی مشقت بار، درآمد و تمکن مالی عاملی مهم برای تشکیل خانواده، روابط عاشقانه مدرن: سبک زندگی غربی، جمود و وسواس ناشی از افزایش سن و بزرگ پنداری دافعه های ازدواج. «تجربه تجرد، تأخیری معنادار» به عنوان مقوله نهایی انتخاب شد و در پایان مدل پارادایمی مستخرج از داده ها طرح شد.
آزمایش و مقایسه مدل رابطه علّی نقش های جنسیتی مردانگی و زنانگی و انعطاف پذیری خانوادگی با وانمودگرایی با میانجی گری خوددلسوزی در دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
303 - 323
حوزه های تخصصی:
پدیده وانمودگرایی در مورد افرادی است که توانایی و قابلیت های علمی و هنری بسیار بالایی دارند، اما این موفقیت ها و توانایی ها را درونی نکرده و اعتقادی به آنان ندارند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و مقایسه رابطه علّی نقش های جنسیتی مردانگی و زنانگی و انعطاف پذیری خانوادگی با وانمودگرایی با میانجی گری خوددلسوزی در دختران و پسران کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان کارشناسی مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 1396 1397 بودند که از این تعداد 200 (120 پسر و 80 دختر) نفر با روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش شامل پرسش نامه فرم کوتاه خوددلسوزی (SCS) رایس و همکاران (2011)، پرسش نامه نقش جنسیتی بم (BSRI)، مقیاس پدیده وانمودگرایی کلانس (CIPS) (1985) و مقیاس انعطاف پذیری خانواده شاکری (1382) بود. نتایج نشان داد که در کل نمونه، در هر دو گروه نمونه دانشجویان دختر و پسر، الگوی مفروض نقش واسطه ای خوددلسوزی در رابطه بین نقش های جنسیتی و انعطاف پذیری خانوادگی با وانمودگرایی برازش مطلوبی داشت. علاوه بر این، نتایج تخصیص گروهی روابط ساختاری بین متغیرهای چندگانه نشان داد که روابط بین نقش های جنسیتی (مردانگی و زنانگی)، انعطاف پذیری خانوادگی، وانمودگرایی و خوددلسوزی در دو گروه دانشجویان دختر و پسر هم ارز بودند. در نهایت، نتایج نشان داد که در مدل کلی و مدل های مربوط به هر یک از دو گروه دختر و پسر، همه وزن های رگرسیونی از لحاظ آماری معنادار بودند و متغیرهای پیش بین حدود 18 درصد از پراکندگی متغیر وانمودگرایی را تبیین کردند. همچنین، نتایج نشان داد دانشجویان دختر نقش جنسیتی زنانگی و نمره های بالاتری در وانمودگرایی و سطوح پایین تری از خوددلسوزی را نسبت به مردان نشان دادند. اما مردان با نقش جنسیتی مردانگی و سطوح بالای خوددلسوزی و نمره های کمتری در وانمودگرایی همراه بودند.
بازنمایی زنانگی و مردانگی در تلویزیون ایران مطالعه برنامه های ویژه خردسالان در شبکه دوم سیما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
89 - 108
حوزه های تخصصی:
کودکان یکی از مخاطبان مهم رسانه هستند. پژوهش حاضر با استفاده از نظریه فمنیستی تاچمن و کانل و روش تحلیل محتوای کمی به بررسی برنامه های خردسال شبکه دوم سیمای ایران پرداخته است. هدف این تحقیق مطالعه چگونگی بازنمایی زنانگی و مردانگی شخصیت های برنامه های خردسال این شبکه است. به این منظور، 23 قسمت از برنامه های خردسال این شبکه با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در برنامه های خردسال شخصیت های مرد و زن به صورت نامتوازن توزیع شده اند؛ به طوری که میزان نسبت نمایش شخصیت مردان 5 / 40 درصد (معادل 272 مورد) بیشتر از نمایش شخصیت زنان است. مردانگی هژمونیک و زنانگی مؤکد در شخصیت مردان و زنان در این برنامه ها بازنمایی شده است. کلیشه های جنسیتی به صورت تقابل های دوگانه فعال مردانه/ منفعل زنانه، باهوش مردانه / نادان زنانه در برنامه های خردسال بازنمایی شده است. در این برنامه ها، «فنای نمادین زنان» دیده می شود؛ به طوری که زنان اغلب در نقش های فاقد بازده و همراه با «دلهره زنانه» نمایش داده شده اند.
تحلیل عوامل اثرگذار بر توان مندسازی زنان روستایی دریافت کننده ی اعتبارات خرد در شهرستان نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۷)
97 - 120
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام تحقیق حاضر شناخت عوامل تأثیرگذار بر توان مندسازی اقتصادی و اجتماعی زنان دریافت کننده ی اعتبارات خرد در شهرستان نهاوند و تعیین میزان اثرات مستقیم و غیرمستقیم هر یک از متغیرها بر میزان توان مندی آنان می باشد. تحقیق مذکور از نوع مطالعات پیمایشی و ابزار مورد استفاده ی گردآوری اطلاعات، پرسش نامه بود. جامعه آماری زنان دریافت کننده ی وام های خرد شهرستان نهاوند، در سال های 1389 تا 1393، می باشند (N= 200). حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 130 نفر تعیین شد. نمونه گیری به صورت طبقه ای با انتساب متناسب انجام شد. پایایی و روایی پرسش نامه، به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش اعتبار محتوایی مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. طبق نتایج آمار توصیفی 4/55 درصد، علی رغم دریافت وام، خانه دار و بدون شغل بودند. بر اساس نتایج تحلیل مسیر متغیرهای اثرگذار بر توان مندسازی زنان به ترتیب عبارتند از: نگرش افراد نسبت به اعتبارات خرد، میزان نظارت نهاد پرداخت کننده ی اعتبار بر نحوه ی مصرف وام، میزان مصرف وام در فعالیت های توان مندساز، آموزش نهاد پرداخت کننده در خصوص مصرف اعتبار و مبلغ کل وام دریافتی.
واکاوی نقش و جایگاه زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان در دوره قاجار با تکیه بر مدارک و شواهدتاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
413 - 431
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه و شناخت جایگاه زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان دوره قاجار و میزان تأثیرگذاری آنان در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی براساس گزارش های سیاحان، اسناد و نقش سنگ قبرهای، منطقه است. سیاحان اطلاعات نادری درباره زندگی ایلی و عشایری و جنبه های دیگر زندگی اجتماعی زنان ارائه می دهند. آنان زنان را بن مایه و ستون فقرات ایل و محور هرگونه تلاش و کوشش دانسته اند و معتقدند زن نقش شاخص و مهمی در پایداری و استحکام نظام خانوادگی و ایلی داشته است. نکته جالب توجه آنکه سنگ قبرهایی از زنان در این منطقه به یادگار مانده که متعلق به دوره قاجار است. نقش سنگ مزارهای جامعه ایلی کرمانشاهان بازتاب جایگاه اجتماعی و فردیِ متوفی در زمان خود بوده است. لذا، این پژوهش با چنین رویکردی به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و میدانی به بررسی موضوع می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان دوره قاجار نقشی انکارناپذیر در ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایفا کرده اند. بنابراین، شاهد حضور زنان کرد عشایر کرمانشاهان در نقش و جایگاه ارباب و رئیس جامعه ایل، مالکیت زنان بر زمین، تولید صنایع دستی و نقش مهم آن ها در عمل «وقف» هستیم.
بررسی رابطه ی ساختار قدرت در خانواده و کنش های فرزندآوری زنان شهر لار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۸۵
73 - 98
حوزه های تخصصی:
بهبود وضعیت اجتماعی زنان و افزایش نقش آفرینی آنها درون خانواده در ایدئال ها، تمایلات و فرزندآوری آنها اثر می گذارد. در مطالعه ی حاضر، با استفاده از تکینک پیمایش و ابزار پرسش نامه ی محقق ساخته تلاش شده است تا رابطه ی ساختار قدرت در خانواده و کنش های فرزندآوری زنان در شهر لار بررسی شود. بدین منظور، تعداد 400 زن متأهل، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای پیمایش شدند. یافته ها نشان می دهد که زنان بررسی شده باروری ایدئال (5/2 فرزند برای هر زن) بالاتر از سطح جایگزینی و باروری واقعی (8/1 فرزند برای هر زن) کمتر از سطح جایگزینی دارند. تحصیلات و وضعیت اشتغال از متغیرهای معنادار تأثیرگذار در ساختار قدرت در خانواده اند. تحلیل های رگرسیونی چندمتغیره نیز از آن حکایت می کند که با افزایش قدرت زنان در خانواده، باروری ایدئال ، باروری خواسته و تعداد فرزندان زنده به دنیاآمده ی زنان کاهش می یابد. با روند بهبود وضعیت زنان انتظار می رود، در آینده، ساختار قدرت در خانواده تأثیر بیشتری در کنش های باروری زنان داشته باشد.پیشنهاد می شود، سیاست گذاری های جمعیتی بر تحقق باروری ایدئال زنان که بالاتر از سطح جایگزینی است، متمرکز شود.
بررسی دیدگاه های دانش آموزان دختر دوره متوسطه در مورد معیارهای اجتماعی- آموزشی انتخاب مدرسه غیردولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
245 - 260
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی دیدگاه های دانش آموزان دختر دوره ی متوسطه در مورد معیارهای اجتماعی-آموزشی انتخاب مدرسه ی غیردولتی انجام شد. روش انجام تحقیق کمّی و از نوع توصیفی - پیمایشی بود. جامعه آماری، دانش آموزان دختر پایه ی یازدهم مدارس غیردولتی شهرستان فیروزآباد بود. حجم نمونه با جامعه مساوی و تعداد 119 دانش آموز بود. ابزار مورداستفاده، پرسش نامه محقق ساخته در دو بعد اجتماعی -آموزشی شامل چهار مؤلفه ی اجتماعی (امور پرورشی، امور انگیزشی، ویژگی های معلمان و نتایج مدرسه) و پنج مؤلفه ی آموزشی (امکانات فیزیکی و آموزشی، کیفیت آموزشی، فناوری اطلاعات، ارزشیابی مستمر و مدیریت مدرسه) با 45 شاخص بود. نتایج نشان داد که دانش آموزان، مؤلفه ی مدیریت مدرسه را مهم ترین معیار انتخاب مدرسه غیردولتی می دانند. هم چنین ویژگی های معلمان و امور انگیزشی در اولویت های بعدی قرار گرفت. ضمن این که از 45 شاخص پرسش نامه، شاخص های آشنایی مدیر مدرسه با شیوه های علمی مدیریت، برخورداری از معلمان متخصص و ارتباطات دائمی معلمان با اولیاء، از دیدگاه دانش آموزان حائز بیشترین اهمیت بودند. در مجموع معیارهای اجتماعی با میانگین 04/5 و معیارهای آموزشی با میانگین 00/5 در انتخاب مدرسه دخالت داشتند.
بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر نظریه اجتماعی شناختی و الگوی سلامت و بیماری اسمیت بر اضطراب مادر، سبک تعامل مادر و کودک و مشکلات رفتاری کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی برنامه مبتنی بر نظریه اجتماعی شناختی و الگوی سلامت و بیماری اسمیت بر اضطراب مادر و سبک تعامل مادر و کودک و مشکلات رفتاری او بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع طرحهای پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. نمونه آماری پژوهش شامل 30 نفر از مادران با اضطراب متوسط و زیاد بود که با روش دردسترس و با استفاده از آزمون اضطراب کتل انتخاب و سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند. مادران گروه آزمایش در ده جلسه برنامه مداخله ای (90 دقیقه و هر هفته یک بار) شرکت کردند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، مقیاس ارزیابی مادر کودک (MCRE)، مقیاس ارزیابی مشکلات کودکان کانرز فرم والدین و آزمون اضطراب کتل گردآوری شد. آزمونها قبل از شروع برنامه و بلافاصله بعد از پایان آن صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بعد از مداخله، اضطراب و بیش حمایتگری در مادران و مشکلات رفتاری کودکان در گروه آزمایش کاهش یافته است (01/0≥P). براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت ارائه مداخله مبتنی بر نظریه اجتماعی شناختی و الگوی سلامت و بیماری اسمیت در کاهش اضطراب و بیش حمایتگری مادران و کاهش مشکلات رفتاری کودکان مؤثر است؛ لذا استفاده از این مداخله پیشنهاد می شود.
ساختار شخصیت از دیدگاه قرآن و روان شناسی با تأکید بر تفاوت نظام ساختاری شخصیت زن و مرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی مفاهیم ساختاری شخصیت از دیدگاه قرآن و روان شناسی با تأکید بر تفاوت نظام ساختاری شخصیت زن و مرد، به شیوه توصیفی – تحلیلی انجام شد و در موارد استناد به آیات قرآن از روش تفسیری بهره گرفت. بدین منظور منابع تحقیق شامل کتاب های شخصیت و پژوهش هایی که در محدوده سال های 2000 تا 2018 انجام شده است، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت که با بررسی های انجام شده، پژوهشی که موضوع مطالعه حاضر در آن بررسی شده باشد، یافت نشد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که روان شناسان برای تبیین ساخت روانی از مفاهیم ساختاری متفاوتی استفاده کرده اند که حاکی از ناهمگرایی نظریات آنهاست. تأمل در آموزه های دینی نشان دهنده این واقعیت است که هر فردی دارای ساخت روانی اولیه است که در ادبیات قرآن از آن به فطرت تعبیر شده است. سپس هر فرد به ساخت روانی ثانویه که نتیجه تعامل فطرت با عوامل محیطی است، دست می یازد که از آن به شاکله تعبیر شده است. یافته های پژوهش بیانگر این حقیقت است که زن و مرد از نظر ساخت روانی اولیه ویژگی های فطری مشترکی دارند، اما از نظر ساخت روانی ثانویه، دارای دو نظام ساختاری متفاوتند به گونه ای که هم در بعد زیستی و هم در بعد روان شناختی بین آنها تفاوت ادراکی، عاطفی و کنشی وجود دارد.
تبیین رابطهشبکه اجتماعی مجازی اینستاگرام و بازتعریف هویت جنسیتی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله پژوهش حاضر، ریشه در «بحران هویت» جوامع در حال گذار دارد. بحران هویت، وضعیتی است که به دلیل تحولات ساختاری جامعه و عدم تحول نظام ارزشی و بالاخص ارزش های هویتی جامعه، بوجود آمده است. بنابر ویژگی فرآیندی و ارتباطی هویت، بازتعریف هویت جنسیتی می بایست توسط خود افراد صورت گیرد. در همین راستا، فضای مجازی به معنای عام و شبکه های اجتماعی مجازی به معنای خاص کلمه؛ فضای ارتباطی جدیدی برای انسان ها بوجود آورده اند، در ساحت نظر، عامل مهمی برای بازتعریف هویت جنسیتی به شمار می آیند. امروزه که فضای مجازی در جامعه فراگیر شده است، بررسی نقش شبکه های اجتماعی مجازی در بازتعریف هویت جنسیتی مهم بنظر می رسد. بنابراین سوال اصلی پژوهش بررسی رابطه میان فضای مجازی (اینستاگرام) و بازتعریف هویت جنسیتی می باشد. روش بررسی پژوهش، از نوع کمی و مشخصا پیمایش بوده و از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. داده های بدست آمده نشان از آن دارد میان مدت زمان عضویت در اینستاگرام، میزان استفاده از اینستاگرام و در نهایت، انگیزه و هدف استفاده از شبکه مذکور و بازتعریف هویت جنسیتی، رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد.
تحلیل انتقادی مفروضات اولیه مبانی نظری شاخص توانمندسازی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های قضاوت در مورد توسعه اقتصادی استفاده از شاخص است و استفاده از شاخص نیازمند داشتن درکی از چگونگی محاسبه و دلالتهای آن است. در این مقاله شاخص «توانمندسازی زنان» مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهشهای داخلی مبانی این شاخص را مدنظر نداشته و توانمندسازی را مبتنی بر نیازها و فرهنگ زنان ایرانی تعریف نکرده اند. مسئله اصلی این مقاله ارتباط میان مفروضات اولیه شاخص توانمندسازی و تحلیل این شاخص است. این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا می توان تعریفی جهانشمول از «توانمندسازی زنان» ارائه کرد. پاسخ این سؤال با استفاده از روش تحلیل تماتیک و شیوه لایه شناسی مضمونی و با بررسی مبانی نظری شاخص توانمندسازی در چارچوب مقایسه ای اقتصاد فمینیستی، نئوکلاسیک و اسلامی صورت گرفته است. هدف این است که نشان داده شود فروض توانمندسازی در چارچوب کدام یک از دیدگاه های اقتصادی قرار دارد و چگونه می تواند به پژوهشگران برای استفاده و تحلیل این شاخص یاری برساند. این مقاله فروض برابری، برابری در نتایج یا فرصتها، برابری تحصیلی، کارخانگی زنان، فرض نان آور بودن مردان و برابری شغلی زنان و مردان را در تعریف این شاخص شناسایی و تحلیل کرده است. مهمترین نتایج این تحقیق این است که شاخص توانمندسازی زنان بر محور نظریه قابلیتها و عاملیت آمارتیا سن و اقتصاد فمینیستی قرار دارد. این شاخص جهانشمول نیست و به وضعیت وابسته است. مبانی نظری آن در گزارش توسعه انسانی 1995 دارای تناقضاتی است که با عدالت اسلامی قابل حل است
مطالعه جامعه شناختی علل و زمینه های بروز خشونت خانگی علیه زنان با تأکید بر سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه: زنان متأهل شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی هم در بعد ساختاری و هم در بعد شناختی بر خشونت علیه زنان تأثیرگذار است. ارتقای سطح سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از منابع در دسترس خانواده می تواند احتمال بروز خشونت خانگی علیه زنان را کاهش دهد. هدف این تحقیق بررسی جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و خشونت شوهران علیه زنان در شهر ایلام است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری مورد مطالعه شامل تمام زنان متأهل 50 15 ساله ساکن شهر ایلام بوده است که 382 نفر از این افراد به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند؛ اما به دلیل مخدوش بودن هفت پرسشنامه 375 مورد برای تحلیل نهایی برگزیده شد. برای سنجش خشونت علیه زنان از پرسشنامه استاندارد شده اشتروس و برای سنجش سرمایه اجتماعی از پرسشنامه خودساخته ای براساس تلفیق نظریه های نان لین و کلمن در پنج بعد سرمایه درونگروهی، برونگروهی و فراگروهی ساختاری و درونگروهی و برونگروهی شناختی استفاده شده است. برای سنجش پایایی پرسشنامه از آزمون آلفاکرونباخ و برای سنجش روایی نیز از ضریب کرویت بارتلت در تحلیل عاملی بهره گرفته شده است. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد که بین خشونت شوهران علیه زنان و متغیرهای سرمایه درونگروهی، برونگروهی و فراگروهی ساختاری، درونگروهی و برونگروهی شناختی، قدرت زن در ساختار خانواده رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیر سرمایه اجتماعی درونگروهی شناختی با بتای (290/. ) بیشترین تأثیر و قدرت زن در ساختار خانواده با بتای (107/. ) کمترین تأثیر را بر خشونت علیه زنان دارد. این شش متغیر توانست 4/87 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کنند.
شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار بر قصد کارآفرینانه در دانشجویانِ مهندسیِ دانشگاه الزهرا (س)
منبع:
پژوهش های میان رشته ای زنان دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
55 - 74
حوزه های تخصصی:
سیر تحولات اقتصادی کشورها از اقتصاد منبع بنیان به اقتصاد دانش بنیان، ضرورت تحول مأموریت دانشگاه ها از آموزش و پژوهش به سه گانه آموزش، پژوهش و کارآفرینی را دوچندان می کند. دانشجویان به عنوان یکی از مهم ترین سرمایه های انسانی دانشگاه ها در تحقق این امر نقش کلیدی دارند. هدف این پژوهش شناسایی و سنجش عوامل تأثیرگذار بر قصد کارآفرینانه در دانشجویان مهندسیِ دانشگاه الزهرا است. برای این منظور از راهبرد پیمایش با حجم نمونه 438 نفر استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ویژگی های شخصیتی کارآفرینی بین دانشجویان با نگرش به کارآفرینی در آن ها رابطه مثبت معنادار دارد. همچنین نگرش به کارآفرینی با قصد کارآفرینانه دانشجویان رابطه مثبت معنادار دارد. در عوامل زمینه ای، رابطه مثبتِ معنادار بین حمایت های درک شده از کارآفرینی و قصد کارآفرینانه ملاحظه شد اما رابطه منفیِ معنادار بین موانع درک شده از کارآفرینی و قصد کارآفرینانه ملاحظه نشد. همچنین در بین رشته های مختلف مهندسی، دانشجویان رشته مهندسی مکانیک و در بین سال های مختلف تحصیلی، دانشجویان سال اول، بیشترین قصد کارآفرینانه را دارند. مهم ترین توصیه های سیاستی این پژوهش شامل آموزش های کارآفرینی به دانشجویان، پایش مستمر نگرش به کارآفرینی و قصد کارآفرینانه دانشجویان و در نهایت انجام فعالیت های ترویجی و اصلاحات ساختاری به منظور افزایش حمایت از کارآفرینیِ دانشجویی و کاهش موانع کارآفرینیِ دانشجویی است.
اهمیت حقوق خانواده در ادبیات سنّتی فارسی با رویکرد حقوق زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۷
127 - 148
حوزه های تخصصی:
خانواده دیرینه ترین و باهویّت ترین نهاد اجتماعی است. در ایران و به ویژه با ظهور اسلام به این نهاد اجتماعی توجّه ویژه ای شده است. حقوق خانواده شعبه ای از علم حقوق با هدف تنظیم روابط خانوادگی و تعیین حقوق و تکالیف مربوط به خانواده است. از جمله نمودهای حقوق خانواده، حقوق زوجین در قبال همدیگر است. از گذشته های دور اندیشه رعایت حقوق زن و مرد از باورداشت های مردمان ایران زمین بوده است. ادبیات به عنوان زبان گویای مردمان آن روزگاران، این اندیشه ها را در قالب نظم و نثر برای آیندگان به میراث گذاشته است. اندیشمندان و سخنوران فارسی زبان تحت تأثیر آموزه های ایرانی اسلامی بسیاری از مظاهر حقوق خانواده را در آثار خود بازنموده اند. مقاله حاضر به روش توصیفی تحلیلی، حقوق خانواده را در ادبیّات فارسی بررسی و این فرضیه را اثبات نمود که سخنوران فارسی زبان با توجه به اشراف و احاطه ای که بر مبادی حقوق بشری مندرج در فقه و حقوق اسلامی داشته اند، در سطحی بسیار گسترده این مبادی و مظاهر آن را در کلام خویش منعکس نموده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سخنوران فارسی زبان به حقوق زوجین هم از نظر روحی روانی و اخلاقی و هم از نظر مادی توجه ویژه ای داشته اند.