فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۲۱ تا ۷۴۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
35 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه بسترسازی حسابداری روایتی از طریق اقدام پژوهی به منظور طبقه بندی شناختی در شرکت های بازار سرمایه. روش: این مطالعه به لحاظ روش شناسی از الگوی کلایزی (1978) برای پیاده سازی گام های اقدام پژوهی بهره برده است. لذا، براساس این الگو، ابتدا از طریق مصاحبه با خبرگان و کدگذاری باز، تلاش گردید تا گزاره های حسابداری روایتی در بستر عملکردهای واقعی شرکت ها مشخص شوند. سپس به منظور روایی سازی گزاره ها، از طریق ارزیابی انتقادی نسبت به تطبیق گزاره ها با پژوهش های مشابه اقدام گردید تا امکان ورود گزاره ها به مرحله تشکیل گروه کانونی جهت بحث و تبادل نظر برای تفکیک شناختی هریک از گزاره ها در قالب یک مقوله مهیا شود. سپس از طریق چک لیست ارزیابی کیو، هریک از گزاره ها در حد فاصل 5+ تا 5- امتیازبندی شدند و در نهایت ماتریس 4 طبقه ای باهدف بسترسازی زمینه های پیاده سازی حسابداری روایتی در سطح شرکت های بازار سرمایه ایجاد گردد. یافته ها: نتایج نشان داد، از مجموع 12 مصاحبه و 275 کد باز ایجاد شده، مجموعاً 28 گزاره شناسایی شدند. از طرف دیگر در بخش کمی مشخص شد، 28 معیار شناسایی شده حسابداری روایتی در 4 مقوله با 7 گزاره در چارچوب یک ماتریس چهاربعدی حاصل گردید. نتیجه گیری: در واقع نتیجه کسب شده در این مطالعه نشان می دهد حسابداری روایتی به عنوان یک بخش نوظهور در دانش حسابداری، می تواند ظرفیت های استراتژیک و قابلیت های رقابتی شرکت ها در جلب اعتماد ذینفعان را برای شرکت ها به همراه داشته باشد.
شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد منابع انسانی استانداری چهارمحال وبختیاری و ارائه راهکارهایی برای برطرف کردن آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۲)
193 - 209
حوزه های تخصصی:
ارتقای سطح کیفیت عملکرد و رسیدن به اهداف و سیاست های سازمان هنگامی تحقق می یابد که نظام ارزیابی مؤثری با شاخص های مناسب وجود داشته باشد. با وجود اینکه در سال های اخیر اقداماتی در حوزه ارزیابی عملکرد کارکنان صورت گرفته، همچنان سازمان ها از نحوه اجرای ارزیابی عملکرد و نتایج و بازخوردهای آن رضایت ندارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی مسائل و مشکلات نظام ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری بود. پژوهش فعلی بر اساس هدف کاربردی و بر اساس نحوه جمع آوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری، به روش نمونه گیری هدفمند، متشکل از 36 نفر از خبرگان، شامل 34 نفر از کارشناسان و محققان و مدیران خبره در زمینه ارزیابی عملکرد در استانداری چهارمحال وبختیاری و 2 نفر از استادان دانشگاه، بود. برای گردآوری شاخص ها از روش میدانی و کتابخانه ای و مصاحبه باز با خبرگان استفاده شد و 30 شاخص فرعی در قالب 8 بعد اصلی به دست آمد. برای اولویت بندی شاخص ها پرسشنامه ای طراحی و با روش دلفی فازی غربالگری انجام شد. یافته های تحقیق نشان داد ابعاد اصلی «نظام بهبود و اصلاح عملکرد ضعیف»، «عدم صرف منابع و امکانات برای ارزیابی عملکرد»، «اجرای نادرست و نامناسب ارزیابی عملکرد»، و «ضعف مدیریتی در زمینه ارزیابی عملکرد» به ترتیب دارای بالاترین اولویت در میان ابعاد مسائل و مشکلات ارزیابی عملکرد هستند. در پایان راهکارهایی برای کاهش این مسائل ارائه شد.
The Moroccan Health Data Bank: A Proposal for a National Electronic Health System Based on Big Data(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This work serves to propose a national electronic health system based on the Big Data approach. First of all, we assessed the practice of health information systems (HIS) in Morocco and their obstacles. We performed a survey that was founded on 24 questions to specify the necessary details on this topic. This study shows that there is a primary need for the establishment of an HIS that facilitates the control, analysis, and management of health data in Morocco. For this reason, we have proposed the implementation of the Moroccan Health Data Bank (MHDB). This system will be based on powerful big data technologies that save, manage, and process health data with greater efficiency. The information present in this proposed system can provide the necessary resources for several actors to exploit this wealth, which is embodied in this massive data. We have developed a general description of the MHDB, its components, its conceptual architecture, and an example of a use case.
Clinical Healthcare Applications: Efficient Techniques for Heart Failure Prediction Using Novel Ensemble Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Heart failure is a severe medical ailment that significantly impacts patients’ well-being and the healthcare system. For improved results, early detection and immediate treatment are essential. This work aims to develop and evaluate predictive models by applying sophisticated ensemble learning techniques. In order to forecast heart failure, we used a clinical dataset from Kaggle. We used the well-known ensemble techniques of bagging and random forest (RF) to create our models. With a predicted accuracy of 82.74%, the RF technique, renowned for its versatility and capacity to handle complex data linkages, fared well. The bagging technique, which employs several models and bootstrapped samples, also demonstrated a noteworthy accuracy of 83.98%. The proposed model achieved an accuracy of 90.54%. These results emphasize the value of group learning in predicting cardiac failure. The area under the ROC curve (AUC) was another metric to assess the model’s discriminative ability, and our model achieved 94% AUC. This study dramatically improves the prognostic modeling for heart failure. The findings have extensive implications for clinical practice and healthcare systems and offer a valuable tool for early detection and intervention in cases of heart failure.
Effectiveness of AI-Driven Knowledge Management System in Improving the Performance of Banking Sector in Jordan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present research examines the benefits of implementing knowledge management (KM) principles in the Jordanian banking sector to enhance performance. The study emphasizes the significance of Artificial Intelligence (AI) and how Jordanian banks utilize it to improve the quality of customer service they provide. This study targets managers at all levels and focuses on the Jordanian banking sector as its research environment. A questionnaire is created to gather information from a random sample to achieve the research's objectives. The study involves a sample of 250 managers. Additionally, the research adopts a descriptive methodology, and SPSS is used to analyze the data. The statistical findings provide robust evidence for the importance of performance expectations, social influence, and perceived risk in influencing consumer intentions. Marketers and decision-makers within the banking industry can leverage these insights to shape their long-term strategies for effectively utilizing and maximizing AI technology in the banking sector. Furthermore, by providing policymakers and practitioners of Jordanian commercial banks with insight into the variables influencing user satisfaction, the findings will help these complex institutions operate more effectively.
اثر مشغله شریک حسابرس بر کیفیت حسابرسی، تاخیر گزارش حسابرس و هزینه سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
115 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف ما در این پژوهش بررسی تاثیر مشغله شریک حسابرس بر کیفیت حسابرسی، تاخیر گزارش حسابرس و هزینه سرمایه می باشد. در این رابطه دو دیدگاه وجود دارد. گروهی بر این باورند، حجم کار شریک حسابرس تجربه و دانش حسابرس را افزایش می دهد و اثربخشی حسابرسی افزایش می یابد (گل و همکاران، 2017). گروهی دیگر بر این باورند که مشغله شریک حسابرس باعث تاخیر گزرش حسابرسی و کاهش کیفیت حسابرسی می شود (دی فوند و ژانگ، 2014). و از طرف دیگر حجم کاری شریک حسابرس باعث افزایش هزینه سرمایه می شود (حبیب و همکاران، 2018). ما در این پژوهش قصد داریم تا موارد بیان شده را بررسی کنیم. برای بررسی فرضیه ها از داده های 165 شرکت در طول دوره زمانی 1391 تا 1400 استفاده کردیم. روش رگرسیونی مورد استفاده، رگرسیون چند متغیره می باشد. برای اندازه گیری مشغله شریک حسابرس از معیارهای جایگزین نسبت تعداد کار حسابرسی موسسه به تعداد شرکای موسسه، نسبت لگاریتم درآمد موسسه حسابرسی به تعداد شرکای موسسه حسابرسی، و نسبت سهم از بازار، برای کیفیت حسابرسی از مدل تعدیل شده جونز (1991) و هزینه سرمایه از رابطه استون (2004) استفاده کردیم. بر اساس یافته ها، فرضیه اول، دوم و سوم تایید شدند و مشغله شریک حسابرس با تاخیر گزارش حسابرس و هزینه سرمایه رابطه مثبت و معنادار و با کیفیت حسابرسی رابطه منفی و معنادار دارد. مشغله شرکای حسابرسی باعث تاخیر گزارش حسابرس، کاهش کیفیت حسابرسی و افزایش هزینه سرمایه می شوند
طراحی مدل خط مشی گذاری در ورزش ایران با رویکرد توسعه ورزش های همگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
52 - 79
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، طراحی مدل خط مشی گذاری در ورزش ایران با رویکرد توسعه ورزش های همگانی است. از نظر هدف، این پژوهش کاربردی است؛ زیرا علاوه بر جنبه آگاهی بخشی و علمی، برای سازمان های مختلف مرتبط با ورزش و سلامت جنبه کاربردی نیز دارد. همچنین از آنجا که این پژوهش درصدد طراحی مدل است و موضوعیت جدید و نوآورانه ای دارد، از نوع اکتشافی است.
روش: روش پژوهش از نوع کیفی کمّی است. بخش کیفی با رویکرد تحلیل موقعیت، به عنوان یکی از روش های نظریه زمینه ای انجام گرفت. مطالعه کیفی پژوهش، مصاحبه با خبرگان بود؛ از این رو با ۱۲ نفر از خبرگان مصاحبه شد که این افراد استادان دانشگاه در حوزه خط مشی گذاری و مدیریت ورزشی یا مدیران سازمان های کلان مرتبط با ورزش با بیش از ده سال سابقه اجرایی و تصمیم گیری بودند. نمونه گیری با دو روش هدفمند و گلوله برفی انجام شد. در بخش کمّی نیز از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شد. این رویکرد، روشی مبتنی بر نظر خبرگان است و برای موضوعاتی مؤثر و کاراست که در آن، متغیرهای کیفی در سطوح متفاوت اهمیت، بر یکدیگر آثار متقابل دارند.
یافته ها: پس از انجام مطالعه و بررسی دقیق و عمیق مصاحبه ها و همچنین اطلاعات و داده های به دست آمده، نخست تک تک مصاحبه ها تجزیه وتحلیل شد و استخراج کدهای اولیه صورت گرفت. سپس مفهوم ها و مقوله ها ساخته شدند. نقشه موقعیت ساخت یافته و ساخت نیافته و در ادامه، نقش عرصه ها جهان های اجتماعی شناسایی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که مقوله های اصلی مدل خط مشی گذاری توسعه ورزش همگانی در ایران، تشکیل شده است از: عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، نهادهای نقش آفرین و تأثیرگذار، الزامات اجرایی، پیچیدگی های محیطی، ریسک ها، مشکلات قانونی، عوامل برون سازمانی، هزینه و مخارج و در نهایت، چالش های بین سازمانی. در ادامه و با کمک مدل سازی ساختاری تفسیری، مدل سازی مفهومی انجام شد. نهادهای نقش آفرین و تأثیرگذار، عوامل بسیار مهم در فرایند خط مشی گذاری ورزشی ایران هستند و نسبت به سایر عوامل، بیشترین قدرت نفوذ و کمترین وابستگی دارند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت ورزش همگانی و نقش آن در میان سیاست های کشور، توسعه ورزش همگانی می تواند اهمیت خاصی پیدا کند و خط مشی گذاران باید به آن بپردازند. نهادهای نقش آفرین و تأثیرگذار بر فرایند خط مشی گذاری در ورزش ایران، به دلیل ارتباط زیاد و تعارض با یکدیگر، به هماهنگی زیادی نیاز دارند. در کشور ما، به ورزش همگانی و تفریحی سازمان یافته، کمتر توجه شده است و هنوز سازوکاری برای پایش خط مشی های ورزشی و اجرای مستمر آن وجود ندارد؛ از این رو پیشنهاد می شود که یک طرح ملی برای پایش فعالیت بدنی، بر مبنای سامانه جامع و البته الکترونیکی اجرا شود. مسلم است که مشارکت مدیران و مجریان و همکاری آن ها با خط مشی گذاران، در فرایند شکل گیری خط مشی ضروری است؛ از این رو خط مشی گذاران تا جایی که امکان دارد می بایست در فرایند اجرا مداخله کنند. همچنین شرایطی فراهم شود تا بخش خصوصی نیز بتواند در این زمینه فعالیت های خود را پیاده سازی کند.
بررسی رابطه میان یادگیری سازمانی و رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۴
8 - 33
حوزه های تخصصی:
از انگیزه های مهم فارغ التحصیلان رشته حسابداری برای ورود به حرفه حسابرسی کسب تجربه و یادگیری است. رضایت شغلی پرسنل تازه کار حسابرسی تا اندازه زیادی مرتبط با یادگیری و آموزش آن ها در موسسات حسابرسی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین یادگیری سازمانی و رضایت شغلی حسابرسان تازه کار می باشد.پژوهش صورت گرفته شده از نوع کمی و در دسته مطالعات توصیفی قرار می گیرد. جهت جمع آوری اطلاعات پژوهش ابزار پرسش نامه مورد استفاده قرار گرفته شده است. به دلیل نامعین بودن حجم جامعه تعداد 385 پرسش نامه در سال 1399 از حسابرسان تازه کار شاغل در موسسات حسابرسی و سازمان حسابرسی دریافت شد. سپس داده های جمع آوری از نظر آمار توصیفی مورد بررسی و سپس مورد تحلیل رگرسیون قرار گرفت. پژوهش حاضر چهار یافته عمده داشت. یافته اول بیانگر رابطه مثبت میان تعاملات محیط کار با رضایت شغلی حسابرسان است. یافته دوم نشان داد راهنمایی و سرپرستی رابطه مثبت و معناداری با رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی دارد. یافته سوم بیانگر رابطه مثبت میان سیستم های اطلاعاتی حمایتی با رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی است و نهایتا یافته نهایی ناشی از رابطه مثبت میان یادگیری سازمانی و رضایت شغلی کارآموزان حسابرسی دارد. نتایج پژوهش نشان داد یادگیری سازمانی باعث افزایش رضایت شغلی حسابرسان تازه کار می شود. این امر نشان دهنده توانایی موسسات حسابرسی برای ایجاد رضایت شغلی در میان پرسنل تازه کار خود از طریق آموزش به آن ها می باشد.نتایج پژوهش حاضر علاوه بر پوشش خلاء پژوهش های موجود در این حوزه یافته های این پژوهش می تواند به عنوان معیار جذاب برای موسسات حسابرسی جهت حفظ استعدادهای جوان و جایگزین کردن آن ها با کارمندان مسن و بازنشسته باشد.
ارائه الگوی پیشایندها و پیامدهای قابلیت های بازاریابی مؤثر بر توسعه محصولات جدید در صنعت نفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر از حیث هدف، کاربردی و روش آن ترکیبی است. ابتدا با ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند با خبرگان به تعداد 20 نفر نسبت به شناسایی پیشایندها و پیامدهای قابلیت های بازاریابی توسعه محصولات جدید در شرکت پالایش نفت آبادان اقدام شد و در بخش کمی با ابزار پرسشنامه نسبت به اعتبارسنجی مدل اقدام شد. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان دانشگاهی و مدیران ارشد و در بخش کمی، کلیه متخصصان و مدیران بودند. یافته ها در فاز کیفی پیشایندها (تحقیق در بازار، نوآورانگی، طرح ریزی، عوامل ساختاری و مدیریت منابع انسانی) و پیامدها (حضور در بازار، محصولات جدید، مشتریان پایدارتر، توسعه پایدار) هستند. در نتیجه گیری می توان گفت صنایعی مانند نفت باید عملکرد محصول بالاتری داشته و نسبت به تقویت انواع مختلف قابلیت های بازاریابی توجه نمایند تا استراتژی های توسعه را برای محصولات جدیدی که مطابق با اهداف محکم و ارزیابی محیط بیرونی و داخلی به همراه منابع است به ثمر رسانند.
ارائۀ الگوی توسعه منابع انسانی در راستای تعالی سازمانی در شرکت ملی حفاری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارائه الگوی توسعه منابع انسانی در راستای تعالی سازمانی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش اجرا، توصیفی پیمایشی با رویکرد مقطعی است. جامعه آماری، شامل 132 نفر و نمونه منتخب با استفاده از فرمول کوکران شامل 99 نفر از مدیران شرکت ملی حفاری ایران است. برای جمع آوری اطلاعات جهت آزمون فرضیات از پرسشنامه ای شامل هشت بعد و 30 سؤال استفاده شده است. روایی پرسشنامه با استفاده از روش روایی محتوا و همگرا و پایایی پرسشنامه با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تأیید شد. برای آزمون فرضیات از تکنیک حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی.ال.اس استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که توسعه منابع انسانی بر فرهنگ و رهبری سازمان، چشم انداز، مقصود و استراتژی، مشارکت ذینفعان، خلق ارزش پایدار، پیشبرد عملکرد و تحول، عملکرد استراتژیک و عملیاتی، برداشت ذینفعان، تأثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی رابطه مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا در شرکت های دولتی ایران به منظور ارائه الگوی مناسب (مورد مطالعه: شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
219 - 244
حوزه های تخصصی:
| سال شانزدهم | شماره 61 | تابستان 1403 | صفحات 219 تا 244 |
هدف تحقیق حاضر بررسی رابطه مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا در شرکت های دولتی ایران به منظور ارائه الگوی مناسب (موردمطالعه شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب) است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی اکتشافی و از نوع آمیخته است. جامعه آماری تحقیق در بخش کیفی را خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی شرکت تشکیل می دهند. تعداد خبرگان 22 نفر که به روش غیراحتمالی قضاوتی هدفمند انتخاب شدند. در بخش کمی جامعه آماری شامل 725 نفر شناسایی و از این تعداد یک نمونه 251 نفری به روش تصادفی ساده انتخاب شد. در مرحله کیفی براساس مصاحبه های انجام شده و تحلیل متون با استفاده از تکنیک های کدگذاری ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های متغیرهای تحقیق شناسایی شدند و سپس با استفاده از آزمون دلفی فازی، عوامل شناسایی شده ارزیابی و ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا تعیین شد. در مرحله کمی نیز داده های خام بدست آمده از نمونه آماری با استفاده از تکنیک های آماری مناسب و نرم افزار Smart PLS 3.2.9 و SPSS 22 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آزمون مدل معادلات ساختاری جهت تبیین و بررسی الگوی ارائه شده انجام شد. نتایج آن نشان داد که مدیریت منابع انسانی با سیستم های کاری با عملکرد بالا رابطه مثبت و معناداری دارد و تمامی ابعاد مدیریت منابع انسانی و سیستم های کاری با عملکرد بالا دارای رابطه معناداری با متغیر اصلی خود هستند و با توجه به تأیید شاخص های برازش مدل، الگوی نهایی پژوهش از اعتبار مطلوبی برخوردار است.
تدوین الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی وحرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهارت آموزی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
53 - 76
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی تدوین الگوی مناسب برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی وحرفه ای مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. این مقاله در صدد است به این سوال پاسخ دهد چه مدلی برای ارزیابی عملکرد آموزشی دانشکده های فنی و حرفه ای می توان ارائه کرد؟ برای پاسخ به آن در این تحقیق با روش کیفی از نوع داده بنیاد دیدگاههای16 نفر از صاحبنظران مشغول به کار دردانشکده های دانشگاه فنی حرفه ای، از طریق مصاحبه بررسی شده است.بررسی های انجام شده نشان دادپنچ مولفه،زمان،هزینه،کیفیت، انعطاف پذیری،برای ارزیابی عملکرد، مشفقانه ،مقابله ای برای رویکرد آموزش، محیط عمومی فنی و حرفه ای ، قوانین دولتی ، مطالبات مردمی ، ارزشهای اسلامی ، بلوغ فنی و حرفه ایی برای زمینه، سرمایه انسانی ،منابع مالی ، دانش مداری ،ساختاری برای عوامل فنی حرفه ایی، برنامه ای، موردی، فوق العاده برای استراتژی های ارزیابی، ارتقای سلامت جامعه، ارتقای رضایت مندی عمومی برای اثربخشی، نظارت بر حسن جریان، نظارت بر اجرای صحیح برای کارایی است.
ارزیابی ارتباط میان عوامل ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
424 - 446
حوزه های تخصصی:
هدف: صنعت بانکداری یکی از صنایع بسیار مهم و تأثیرگذار دنیای امروز است و به شدت به شناسایی نیازهای مشتریان، برنامه ریزی و ارائه راه کار برای جواب گویی مناسب به نیازهای آن ها متکی است. تمرکز یا قدرت انحصاری بسیار زیاد در بازار رقابتی در شبکه بانکی، می تواند تأثیرهای عمیقی بر عملکرد و پرتفوی بانک ها داشته باشد. برای جلوگیری از بحران و ریسک های پیش روی شبکه بانکی، باید بیش از پیش به مدیریت قدرت انحصاری بانک ها توجه شود. همچنین خدمات ارزی، بخش عمده ای از خدمات بانک ها را شامل می شود که درآمدهای ارزی و ریالی هنگفتی را برای بانک ها به ارمغان می آورد. با توجه به مقدمه پیش گفته، هدف اصلی پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری است.روش: این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی به شمار می رود و در آن از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. با استفاده از تحلیل اسنادی، به مطالعه منابع و مقالات پرداخته شد. برای تعیین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها، از آزمون دلفی و برای تعیین وضع موجود و همچنین، تعیین عوامل اثرگذار، از آزمون تحلیل معادلات ساختاری و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نرم افزاری که در این مسیر از آن استفاده شد، لیزرل بود. جامعه آماری در بخش کمی، مدیران و کارمندان حوزه بازاریابی بانکی و خدمات ارزی بودند و مشارکت کنندگان بخش کیفی را خبرگان حوزه بازاریابی بانکی و خدمات ارزی تشکیل دادند. روش نمونه گیری، به صورت تصادفی و حجم نمونه ۱۶۶ نفر از صاحب نظران و خبرگان بود.یافته ها: با استفاده از روش دلفی الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری به دست آمد. در مجموع سه دور از روش دلفی برای اجماع بین خبرگان استفاده شد و در نهایت با استفاده از آزمون های معادلات ساختاری و تحلیل عامل اکتشافی، میزان و شدت اثرگذاری نیز به تأیید رسید. بر اساس نتایج آزمون معادلات ساختاری و آماره های به دست آمده، می توان دریافت که ضرایب تمامی عوامل، بر مدل نهایی تأثیر معناداری می گذارد و اثرگذاری تمامی عوامل، بر الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری تأیید می شود.نتیجه گیری: خدمات ارزی بخش مهمی از خدمات بانکی را شامل می شود. با توجه به اینکه خدمات ارزی درآمدهای بسیاری برای بانک ها به ارمغان می آورد، بانک ها بایستی با ارزیابی وضعیت در حوزه بانکی، به ایجاد مزیت رقابتی برای جذب، حفظ و نگهداری مشتریان اقدام کنند. بانک ها در هر یک از خدمات ارزی، در زمان ارائه درخواست و تکمیل مدارک و تشکیل پرونده برای مشتریان، رویه های متعددی اتخاذ می کنند. بانک ها با اتخاذ استراتژی مناسب و تعیین مؤلفه های توان رقابت پذیری، می توانند سهم بیشتری از بازار ارزی کشور را تصاحب کنند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های اصلی «فعالیت بانکی»، «پرتفوی اعتبارات»، «پولی و مالی»، «سهم از بازار» و «برون سازمانی»، الگوی ارتقای توان رقابت پذیری خدمات ارزی مشتریان در صنعت بانکداری را شکل می دهند.
بررسی اثر نابرابری جریان سفارش های مبتنی بر عدم تقارن اطلاعاتی در بازار بر تغییرات قیمت اوراق بدهی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
447 - 475
حوزه های تخصصی:
هدف: مدل اطلاعات محور یکی از مدل های رایج در موضوع ریزساختار بازار است که رفتار معامله گران در پی عدم تقارن اطلاعاتی و به تبع آن، نحوه شکل گیری قیمت ها در بازار را بررسی می کند. عدم تقارن اطلاعاتی، یکی از عوامل مؤثر بر ناکارایی بازارهای مالی است که در معامله ها و سفارش های معامله گران نمود پیدا می کند. معامله گران مطلع، به علت دسترسی به تمامی اطلاعات مربوطه، از قیمت ذاتی آن دارایی در بازار آگاهند و به دلیل استفاده از حداکثر مزیت اطلاعاتی خود، معامله ها و سفارش ها را در حجم های بزرگ انجام می دهند و از آنجایی که این سفارش ها بار اطلاعاتی دارند، روی سفارش های سایر معامله گران و به تبع آن، روی قیمت ها در بازار مؤثر خواهند بود. بر این اساس با وجودعدم تقارن اطلاعاتی در بازار و نمود آن در سفارش های معامله گران، اهمیت بررسی سفارش ها از معامله ها نیز بیشتر شده است؛ زیرا مطالعه الگوهای رفتاری معامله گران با تعیین قیمت و حجم و نوع سفارش ها، تصویر واضح تری از تأثیرهای قیمتی تصمیم های اعضای بازار نشان می دهد. با توجه به اثر قیمتی سفارش ها در بازار و اهمیت بازار ثانویه برای اوراق خزانه اسلامی، به عنوان ابزار کلیدی در اجرای سیاست پولی بانک مرکزی و تأمین مالی دولت، هدف اصلی این مقاله، بررسی اثرهای قیمتی جریان سفارش ها بر تغییرات قیمت اوراق خزانه اسلامی در بازار است.روش: در این مقاله با توجه به اثر قیمتی سفارش ها در بازار، از متغیر نابرابری جریان سفارش ها که تغییرات حجم عرضه و تقاضا را در سرخط اول دفتر سفارش ها نشان می دهد، استفاده شده است. برای بررسی اثر نابرابری جریان سفارش ها بر تغییرات قیمت اوراق خزانه، از روش خودرگرسیو برداری استفاده شده است. بدین منظور، برای بررسی اثر قیمتی سفارش ها در بازار فرابورس، از ۱۷ نماد اوراق اخزا از سال ۱۴۰۰ تا ۳۱ شهریور ۱۴۰۲ که بیشترین روزهای معاملاتی را نسبت به سایر اوراق درحال معامله داشته اند، استفاده شده است. در این پژوهش با استفاده از مدل خودرگرسیو برداری و تحلیل آن توسط تابع واکنش آنی در سه دسته از اوراق با سررسیدهای متفاوت، به بررسی اثر نابرابری جریان سفارش ها بر تغییرات قیمت پرداخته شد تا اثرعدم تقارن اطلاعاتی معامله گران در سفارش ها و معاملات بررسی شود.یافته ها: طبق یافته های به دست آمده در این پژوهش، نابرابری جریان سفارش ها در اوراق با سررسید بلندمدت اثر بیشتری بر تغییرات قیمت داشته است. همچنین باتوجه به بررسی های انجام شده با استفاده از تابع واکنش آنی، در صورت بروز شوک اثر نابرابری جریان سفارش ها در اوراق با سررسید بلندمدت تر تا دوره های بیشتری باقی خواهد ماند و بر تغییرات قیمت تأثیر می گذارد؛ این در حالی است که میزان اثر شوک وارده روی تغییرات قیمت، بسیار بیشتر از متغیر نابرابری جریان سفارش ها است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، می توان نتیجه گرفت که در اوراق خزانه با سررسید بلندمدت تر، اثرعدم تقارن اطلاعاتی بین معامله گران در جریان سفارش های بیشتر از سایر اوراق مشاهده می شود و می تواند به نوسان قیمت منجر شود؛ بنابراین معامله گران باید به حجم سفارش ها در دو سمت عرضه و تقاضا و دیگر عوامل توجه داشته باشند تا بتوانند از زیان های پیش رو جلوگیری کنند.
شایستگی های رهبران در محیط های متلاطم (یک مطالعه فراترکیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
601 - 631
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی شایستگی های رهبران (دانش، مهارت، توانایی، نگرش و ویژگی ها) در محیط های متلاطم اجرا شده است.
روش: این مطالعه ار نظر هدف کاربردی است و با رویکرد کیفی و شیوه فراترکیب که نوعی مرور سیستماتیک محسوب می شود، انجام شده است. بدین منظور، از مراحل فراترکیب سندولوسکی و بارسو (۲۰۰۷) استفاده شده است. کلیه اسناد علمی یافت شده در بین سال های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ به تعداد ۴۸۳ سند علمی، جامعه پژوهش حاضر را شکل می دهد که در ۸ پایگاه خارجی و ۴ پایگاه داخلی یافت شدند. پایگاه های اطلاعاتی شامل پروکوئست، گوگل اسکولار، ساینس دایرکت، پاب مد، سیج، ایمرالد، ریسرچ گیت، اشپرینگر، اس آی دی، ایران داک، نورمگز و مگ ایران و با کلیدواژه های مختلف و راهبردهای متنوع جست وجو، بررسی و جست وجو شدند. در نخستین گام از جست وجو ۴۸۳ منبع علمی در منابع یاد شده به دست آمد که بر اساس غربالگری، درنهایت ۲۷ سند علمی پس از واکاوی عناوین و محتوا، گزینش و تحلیل شد. تحلیل یافته ها با روش تحلیل مضمون (تماتیک) صورت گرفت.
یافته ها: بررسی ادبیات موجود در زمینه شایستگی های رهبران در محیط متلاطم، نشان می دهد که تاکنون پژوهش های متعددی در این زمینه صورت پذیرفته است؛ اما در هریک از آن ها تنها به بخشی از ابعاد این شایستگی ها پرداخته شده است و ابعاد و مقوله های رهبری در شرایط متلاطم، به صورت کامل و جامع بررسی نشده و الگویی همه جانبه، جامع و مانع از این شایستگی ها ارائه نشده است. بر اساس یافته های مطالعه حاضر، شایستگی های رهبران در محیط متلاطم، در پنج بُعد دانش، توانایی، مهارت، ویژگی و نگرش دسته بندی شدند که هریک مؤلفه هایی را دربردارد. دانش: شامل دانش سازمانی (مشتمل بر ۸ مفهوم) و دانش پیرامونی یا محیطی (مشتمل بر ۵ مفهوم). توانایی: توانایی خودتوسعه ای (مشتمل بر ۷ مفهوم)، توانایی ذهنی و تحلیلی (مشتمل بر ۶ مفهوم)، توانایی هدایتگری (مشتمل بر ۷ مفهوم)، توانایی انسجام بخشی (مشتمل بر ۸ مفهوم)، توانایی درک پیچیدگی ها (مشتمل بر ۴ مفهوم)، توانایی ادراکی یا تفکری (مشتمل بر ۸ مفهوم). مهارت: شامل مهارت تیم سازی (مشتمل بر ۶ مفهوم)، مهارت ارتباطی (مشتمل بر ۳ مفهوم)، مهارت توانمندسازی (مشتمل بر ۹ مفهوم)، مهارت تصمیم گیری در شرایط ناپایدار (مشتمل بر ۱۲ مفهوم)، مهارت فناورانه (مشتمل بر ۳ مفهوم)، ویژگی: شامل اخلاق فردی (مشتمل بر۶ مفهوم)، اخلاق سازمانی و حرفه ای (مشتمل بر ۱۱ مفهوم)، روان شناختی (مشتمل بر ۹ مفهوم). نگرش: شامل اشتیاق به بهبود (مشتمل بر ۸ مفهوم)، بینش راهبردی (مشتمل بر ۸ مفهوم).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از پژوهش حاضر، می توان نتیجه گرفت که رهبران سازمان های کنونی، باید برای مواجهه اثربخش با شرایط متلاطم پیرامونی، از شایستگی های لازم برخوردار باشند. با ارائه مدلی یکپارچه از شایستگی های رهبران در محیط های متلاطم، رهبران در جهان متلاطم کنونی قادر خواهند بود که شایستگی های مذکور را شناسایی و ارزیابی کنند و برای توسعه آن، برنامه ریزی های لازم را انجام دهند تا زمینه پرورش و ارتقای فردی، گروهی و سازمانی (برای خود و سایر رهبران سازمان) به صورت پایدار و اثربخش در محیط متلاطم فراهم شود.
مقایسه عملکرد پرتفولیوی بهینه مبتنی بر توزیع چوله نرمال و توزیع چوله لاپلاس نرمال با رویکرد مبتنی بر میانگین انحراف مطلق آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
192 - 214
حوزه های تخصصی:
هدف: اغلب سرمایه گذاران تمایل دارند که در سطح معینی از ریسک، به بازده بیشتری دست یابند؛ به همین دلیل بهینه سازی پرتفولیو برای تحقق این هدف مفید است. مدل ها و روش های مختلفی برای انتخاب پرتفولیوی بهینه با رویکردهای مختلف ارائه شده است. هدف این پژوهش، به کارگیری روش های مبتنی بر توزیع بازده دارایی ها به منظور بهینه سازی پرتفولیو است. در این روش ها پیش از انتخاب پرتفولیوی بهینه، نوع توزیع بازده ها شناسایی می شود و با توجه به نوع توزیع بازده ها، روشی مناسب به کار گرفته می شود. در این پژوهش، عملکرد مدل میانگین انحراف مطلق آنتروپی، مبتنی بر توزیع چوله نرمال و چوله لاپلاس نرمال در تشکیل پرتفولیوی بهینه مقایسه شده است.
روش: داده های به کار رفته در این پژوهش، بازده های ماهانه ۱۸۱ نماد بورسی (متناظر با ۳۳۸ نماد بورسی از جدول مورگان، بر اساس فرمول کوکران برای تعیین حجم نمونه به دست آمد) سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس سهام و اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش، پس از برازش توابع چگالی متناظر با توزیع های آماری چوله نرمال و چوله لاپلاس نرمال به بازده ها و یافتن برآوردهای حداکثر درست نمایی توزیع های برازش با استفاده از بسته نرم افزاری استاس و نرم افزار آر و بررسی پایایی برآوردهای به دست آمده با به کارگیری روش نمونه گیری بوت استرپ با تعداد تکرار ۱۰۰۰ بار، روابط متناظر با امید ریاضی توزیعی بازده ها و به تبع آن، مقدار تابع هدف متناظر با ریسک انحراف مطلق به روش عددی تخمین زده شد. روش بهینه سازی پرتفولیو در این پژوهش، بهینه سازی سه هدفه حداکثرسازی میانگین بازده، حداقل سازی انحراف مطلق و حداکثرسازی آنتروپی با استفاده از روش بهینه سازی آرمانی مبتنی بر توزیع های آماری چوله نرمال و چوله لاپلاس نرمال است.
یافته ها: از مقادیر مشاهده شده آماره های توصیفی بازده های ماهانه سهام متناظر با نمادهای بورسی، استنباط می شود که برخی از سهم ها، در مقایسه با توزیع نرمال مقادیر معیارهای چولگی و کشیدگی متفاوتی دارند؛ برای مثال حتی، میزان چولگی نماد «شپنا» منفی است که نشان می دهد توزیع بازدهی متناظر با این نماد چوله به چپ است. نمونه دیگر، میزان کشیدگی توزیع بازدهی نماد «بساما» است که خیلی زیادتر از کشیدگی توزیع نرمال است. هر دو نمونه بیانگر این موضوع است که توزیع نرمال، توزیع برازش مناسبی برای تبیین توزیعی بازده های ماهانه نیست و بهتر است از توزیع هایی استفاده شود که به نحوی پارامترهایی برای تبیین میزان چولگی و کشیدگی توزیع بازده ها دارند. یافته های پژوهش نشان داد که مدل مبتنی بر توزیع چوله لاپلاس نرمال در مقایسه با مدل مبتنی بر توزیع چوله نرمال عملکرد بسیار بهتری دارد.
نتیجه گیری: دلیل برتری مدل مبتنی بر توزیع چوله لاپلاس نرمال در نظر گرفتن هر دو معیار چولگی و کشیدگی است، بر اساس آماره های توصیفی نمادها، میزان کشیدگی اغلب نمادهای بورسی چشمگیر است؛ از این رو در نظر گرفتن ترکیبی از معیارهای (چولگی و کشیدگی) و آنتروپی می تواند به عملکرد بهتری منجر شود.
A Fuzzy Inference System to Evaluate Maturity of Green Information Technology(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Green information technology is in the spotlight for organizations, helping them save money by using information technology (IT) to achieve the highest efficiency and thus reduce environmental impacts. One of the ways that can help organizations planning for deploying green IT is to evaluate green information technology maturity (GITM). Previous studies have referred to various criteria for green IT evaluation, most of which are qualitative criteria that are difficult to measure and evaluate in ambiguous conditions. The main objective of this study is to identify crucial criteria that affect the GITM level and to design a fuzzy inference system to assess the GITM level in any organization. While using a Mamdani Inference system, inputs can be verbal expressions or crisp values, and the output shows the level of maturity of green information technology. Since green IT knowledge is not modeled in previous studies, modeling it in the current study is a valuable step for organizations confused about various factors they should consider for going green. The main system criteria are the conditions of the data center, office environment, work practice, procurement, and corporate citizenship. Due to the generality of the model used for the knowledge base system development, organizations can use this system for the green IT maturity level determination. The presented inference system helps organizations understand their status of being IT green and plan for the following steps to accomplish their desired maturity level. The proposed inference system has been tested, validated, and used to determine the maturity level of Tehran municipality.
مدل یابی ساخت باشگاه مشتریان کارآمد برای توسعه کمی و کیفی مشتری افزایی در نظام بانکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مدل یابی ساخت باشگاه مشتریان کارآمد برای توسعه کمی و کیفی مشتری افزایی در نظام بانکی می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و از حیث شیوه اجرا، آمیخته (کیفی-کمی) و از نظر استراتژی اجرای پژوهش اکتشافی می باشد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 11 نفر از افراد متخصص و صاحب نظر مدیران و معاونین بانک و کارشناس در حیطه الگوی مدیریتی و باشگاه مشتریان و به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی و جامعه آماری در بخش کمی شامل 385 نفر از کلیه افراد عضو باشگاه مشتریان بانک صادرات که با استفاده از فرمول کوکران به عنوان نمونه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری داده در بخش کیف مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه محقق ساخته می باشد. در تجزیه وتحلیل داده های بخش کیفی با استفاده از رویکرد تم تحلیل و از نرم افزار MAXQDA10 و در بخش کمی از نرم افزارSPSS و AMOS استفاده شد. نتایج در بخش کیفی نشان داد که (93) کدباز، 52 زیر مضمون و 6 مضمون اصلی از مصاحبه ها احصاء و در قالب ابعاد مدل ساخت باشگاه مشتریان کارآمد شناسایی گردید و نتایج بخش کمی نشان داد که مؤلفه های شناسایی شده اثری تبیینی و معنادار برساخت باشگاه مشتریان کارآمد در نظام بانکی در جهت توسعه کمی و کیفی مشتری افزایی دارد.
مدلسازی تجربه مشتریان شرکت مخابرات ایران از فروش تجاری در راستای ماندگاری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مدلسازی تجربه مشتریان شرکت مخابرات ایران از فروش تجاری در راستای ماندگاری آنان می باشد. روش پژوهش با توجه به هدف آن، کاربردی و ازنظر رویکرد کیفی و از نظر چگونگی تحلیل داده ها توصیفی – اکتشافی با روش پدیدارشناسی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 17 نفر از مشتریان ویژه سرویس های تجاری مخابرات می باشند که تجربه استفاده بیشتری از این سرویس ها داشته باشند، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده ها از رویکرد تحلیلتم به صورت دستی و کدگذاری استفاده گردید. نتایج نشان داد مقوله ها و مؤلفه های تشکیل دهنده تجربه مشتریان در راستای ماندگاری آنان شامل 9 مقوله و 26 مؤلقه شامل: پیش نیازهای اجرایی مدیریت تجربه مشتری (پیش نیازهای استراتژیک، پیش نیازهای انسانی و پیش نیازهای فنی)، اندازه گیری و تجزیه و تحلیل تجربه مشتری (جمع آوری و ثبت تجارب مشتری، تحلیل تجارب مشتری، تفسیر تجارب مشتری و نظارت بر عملکرد تجربه مشتری)، تجربه ارائه خدمات (کیفیت شبکه، کیفیت ارائه خدمات و اثر احساسی)، هم آفرینی ارزش (مشارکت مشتری در خلق ارزش، شخصی سازی خدمات و مدیریت ارتباط با مشتری)، سودآوری (سهم از مشتری، وفاداری مشتری و رضایت مشتری)، آمیخته بازاریابی (قیمت، مکان، محصول و ترفیع)، تصویر نام تجاری (شهرت برند و مسئولیت پذیری اجتماعی)، فعالیت های پشتیبانی (مدیریت شکایات و خدمات پس از فروش) و موانع تعویض برند (ماهیت شرکت و هزینه تعویض) می باشد.
ارائه مدل شایستگی های مدیریتی زنان در صنعت (مورد مطالعه: شرکت مواد غذایی صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش ارائه مدل شایستگی های مدیریتی زنان در صنعت (مورد مطالعه: شرکت مواد غذایی صباح) می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع توصیفی-اکتشافی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 10 نفر از مدیران زن در صنایع غذایی در نظر گرفته شد. نمونه گیری به صورت تکنیک هدفمند انجام شد. ابزار گردآوری در تحقیق حاضر، مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تئوری داده بنیاد و از نرم افزار MAXQDA18 استفاده شد. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی شش دسته از عوامل اصلی شامل عوامل زمینه ای، شرایط علی، پدیده محوری، مداخله گر، راهبردها و پیامدها بعنوان مولفه های اصلی توسعه شایستگی زنان شناسایی شد. در این پژوهش، استقرار فرهنگ مدیریتی زنان بعنوان مهم ترین شرط زمینه ای برای توسعه شایستگی زنان گزارش شده است. بر اساس نتایج بدست آمده مشخص شد که پدیده «سقف شیشه ای» مهم ترین عامل مداخله گر در توسعه شایستگی های مدیران زن، توانمندسازی زنان بعنوان مهم ترین راهبرد توسعه شایستگی مدیریتی زنان و برابری جنسیتی و پیشرفت شغلی زنان مهمترین پیامدهای توسعه شایستگی مدیران زن گزارش شده است که این امر از لحاظ مدیریت سازمان اهمیت بسیار بالایی دارد.