فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۲۱ تا ۲٬۸۴۰ مورد از کل ۵۴٬۱۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه صنایع دفاعی در راستای افزایش بازدارندگی و امنیت ملی، ضروری بوده و یکی از راههای توسعه این صنایع، تملیک شرکت های فناوری است که علاوه بر ارتقاء توان تولید محصولات نوین، بتوانند در راستای تامین اهداف عملیاتی و راهبردی، به این صنایع کمک نمایند. از آنجا که ارزشگذاری این نوع شرکت ها، به عنوان یکی از پیچیدگی های فراروی تملیک مطرح است، هدف این مقاله، ارائه الگویی متناسب با زیست بوم صنایع دفاعی برای ارزشگذاری آنها می باشد. به منظور تدوین این الگو، ابتدا با بررسی تحقیقات پیشین و اخذ نظرات و پیشنهادات مدیران ارشد، طراحان و کارشناسان فنی، کارشناسان اقتصادی و مالی و متخصصین مراکز تحقیق و توسعه صنایع دفاعی و با استفاده از تکنیک غربالگری فازی، معیارهای ارزشگذاری شرکت های فناور شناسایی شد. سپس با بکارگیری تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، ضریب اهمیت نسبی مولفه ها، معیار ها و زیر معیار ها، تعیین و بر اساس آن، الگوی ارزشگذاری و تابع برآورد ارزش شرکت های فناور قابل تملیک در بخش دفاع تدوین گردید. از آنجا که دانش و سرمایه فکری، مهمترین رکن و برگ برنده شرکت های فناور قلمداد می شود، نتایج نشان داد که معیار دارایی های نامشهود با وزن 0.449 بیشترین اهمیت را در ارزشگذاری شرکت های فناور داشته و پس از آن، دارایی مشهود و ریسک های اصلی به ترتیب دارای 0.351 و 0.20 اهمیت وزنی در ارزشگذاری شرکت های فناور گردیدند.
بررسی تاثیر عدم اطمینان محیطی بر حساسیت سرمایه گذرای به جریان نقدی
حوزههای تخصصی:
حساسیت سرمایه گذاری-جریان نقدی برای شرکت هایی که با تعهدات بیش از حد بین هزینه های داخلی و خارجی مواجه می شوند، بسیار قوی خواهد بود. بنابراین، این شرکت ها به عنوان شرکت هایی با محدودیت مالی بالا در نظر گرفته می شوند. علاوه بر این، همچنین نشان داده شده است که درجه حساسیت سرمایه گذاری جریان نقدی با پارامترهای مختلف نمونه متفاوت است. از این رو با توجه به مطالب فوق این تحقیق به دنبال بررسی این موضوع است که آیا عدم اطمینان محیطی بر میزان حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی شرکت ها تأثیر دارد؟ جامعه آماری تحقیق 120 شرکت120 شرکت؛ شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. همچنین قلمرو زمانی شامل 10 سال متوالی از سال 1391 تا 1400 است با توجه به نتایج آزمون فرضیه متغیر عدم اطمینان محیطی با توجه به اینکه سطح معناداری آن کوچکتر از 5 درصد هستند که نشان دهنده رابطه معنادار با حساسیت سرمایه گذاری به جریان نقدی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد
الگوی ارتقای امنیّت داخلی با تأکید بر انتظام بخشی و مقابله با جرایم سازمان یافته مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
217 - 244
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : مبارزه هدفمند با مواد مخدر و جرایم سازمان یافته مواد مخدر در عرصه های درونی کشور و محیط امنیّت داخلی، نیازمند شناسایی الگویی در این حوزه است تا ضمن ارتقای امنیّت داخلی در حوزه انتظام بخشی، سیاست گذاری های مناسبی نیز اتخاذ و به مرحله پیاده سازی گذارده شود. روش : پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحلیل مضمون انجام شد. مشارکت کنندگان شامل دوازده نفر از خبرگان مدیران حوزه های ماموریتی، انتظامی و دانشگاهی (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، فرماندهی انتظامی کل کشور، استادان دانشگاه عالی دفاع ملی دارای سال ها تجربه در حوزه های سیاست گذاری و انتظام بخشی) بودند که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. به منظور تحلیل داده های از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. یافته ها : ابعاد مؤثر در امنیّت داخلی در حوزه جرایم سازمان یافته مواد مخدری، در قالب سه بُعد «1- همکاری های بین بخشی در حوزه های استقرار امنیّت داخلی، 2- تعامل و همکاری در خصوص انتظام بخشی در حوزه های مأموریتی و 3- تبادل اطلاعات در خصوص اقدامات مجرمانه جرایم باندی و سازمان یافته مواد مخدری» و نیز هفت مؤلفه مطرح می شوند. نتیجه گیری : نتایج نهایی تحقیق حاضر منجر به شناسایی و احصای عوامل مؤثر بر امنیّت داخلی با تأکید بر انتظام بخشی در حوزه مقابله با جرایم سازمان یافته مواد مخدری شد که توجه به این مضامین در زمینه وضع قوانین مقابله ای و همکاری های مؤثر در خصوص انتظام بخشی در حوزه مقابله با جرایم سازمان یافته مواد مخدری موثر می باشد.
سبک رهبری مجاهدانه: کاوشی بر بیانات مقام معظم رهبری و ارائه راهبردهایی به منظور نیل به سبک رهبری مطلوب معظم له(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲شماره ۱
109 - 137
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: طی یک دهه اخیر، مطالعات متعددی در حوزه مدیریت جهادی صورت گرفته که بیشتر آن ها رویکردی توصیفی به مفهوم مدیریت جهادی داشته اند و در هیچ کدام از آن ها، به سبک رهبری متناسب با آن توجه نشده است. هدف از انجام این پژوهش، ارائه سبک رهبری مجاهدانه و راهبردهایی برای رسیدن به سبک مطلوب است. روش: رویکرد پژوهش کیفی است و از روش شناسی تحلیل محتوا استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها، مطالعه اسناد موجود در بیانات مقام معظم رهبری درزمینه مدیریت جهادی و انقلابی گری بوده است. نحوه تجزیه وتحلیل داده ها، به صورت تحلیل محتوای عرفی بوده است. برای انتخاب و رد مقوله ها از روش حد آستانه استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که سبک رهبری مطلوب مقام معظم رهبری بر پایه دو عنصر «نظم مداری» و «مشارکت پذیری» قرار دارد. در صورت عدم تحقق سبک رهبری مطلوب (مجاهدانه)، چهار سبک رهبری «جاهلانه، ارتش مآبانه، رخوت گرایانه و مشارکت گرایانه» از منظر پژوهشگران به وجود می آید. چهار راهبرد شالوده شکن، چندصدا، ایثارگر و کل نگر از منظر پژوهشگران برای رسیدن به سبک مطلوبِ رهبری معظم له توصیه می شود. نتیجه گیری: اولین اقدام برای دستیابی به سبک رهبری مجاهدانه، شناخت کارگزاران دولتی و فرماندهان نظامی از وضع موجود خود است. همکاران، بالادستان و زیردستان منابع ارزشمندی برای شناخت وضع موجود هستند. از منظر سازمانی، واحد منابع انسانی در سازمان های دولتی و نظامی و از دریچه ای کلان تر سازمان اداری و استخدامی کشور و نیز معاونت عطف ستاد کل نیروهای مسلح می تواند با اتخاذ سیاست هایی سبک مدیریت مجاهدانه را در سازمان ها تحقق و تداوم بخشند.
سازوکارهای هوشمندسازی نظارت بخش عمومی درطراحی نظام تصمیم گیری دیوان محاسبات کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: پژوهش حاضر در صدد ارائه سازوکارهای هوشمندسازی در نظام تصمیمگیری نظارت بخش عمومی بوده و هدف آن ارائه چگونگی اجرای تکنیک های نوین در حسابرسی هوشمند از طریق سیستم خوداظهاری و طراحی نقطه صفر هوشمندسازی نظارت بخش عمومی می باشد. روش پژوهش: پیمایشی، هدف توسعه ای -کاربردی (اکتشافی)، ماهیت توصیفی، حوزه داده ها کمی و کیفی، مؤلفه های مکانی و زمانی کتابخانه ای و میدانی است. یافته های پژوهش: با استفاده از تکنیک خوداظهاری بخش عمومی و ارائه سازوکارهایی برای اجرایی نمودن اظهارنامه های الکترونیکی در قالب جداول 6 گانه قیود پرسشگری، اقدام به طراحی نقطه صفر هوشمندسازی نظارت شده است؛ که یکی از نیازهای اساسی برای انسجام فرآیند جمع آوری داده های مشمول نظارت در دیوان محاسبات کشور می باشد. در طراحی مذکور تقویت پاسخگویی در نظارت بخش عمومی مبنایی برای تدوین بلاک های اظهارنامه جهت پرسشگری هوشمند می باشد. دیوان محاسبات کشور با تهیه اظهار نامه و ارجاع آن به دستگاههای اجرایی اطلاعات لازم جهت نظارت را اخذ و راستی آزمایی می نماید. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: با اعمال این تکنیک تغییر در شیوه اخذ اطلاعات نظارتی از روش میدانی به اخذ اطلاعات به صورت الکترونیکی در قالب بلاک های خوداظهاری بخش عمومی به همراه پتانسیل جدید برای سیستم خودتنظیمی نظارتی ایجاد می شود.
ارائۀ الگوی بهینۀ فروش مبتنی بر برنامه ریزی منابع سازمانی در صنعت پتروشیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر مبتنی بر فلسفه تجربه گرایانه و با رویکرد استقرایی انجام شده است. از منظر هدف نیز یک پژوهش اکتشافی و با روش تحقیق آمیخته صورت گرفته است. جامعه آماری مدیران صنعت پتروشیمی است. نمونه گیری به روش غیر احتمالی و هدفمند و ابزار گردآوری داده ها مصاحبه و پرسشنامه است. جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی، روش داده بنیاد و شاخص های شناسایی شده با روش دلفی فازی اعتبارسنجی شده است. تحلیل داده های پژوهش در فاز کیفی با نرم افزار مکس کیو دی آ و در فاز کمّی با نرم افزار متلب انجام شده است. نتایج نشان داده است صنعت پتروشیمی می تواند از طریق برنامه ریزی استراتژیک و رهبری سازمانی سیستم برنامه ریزی منابع سازمان را در جهت تحقق اهداف مدیریت تحول سازمانی سوق دهد. این تحولات بنیادین در صنعت موجب همگامی با تغییرات محیط و از طرفی به مشتری گرایی و کسب مزیت رقابتی منجر و درنهایت دستیابی به الگوی بهینه فروش در صنعت پتروشیمی میسر خواهد شد.
مدل منابع انسانی سبز در صنایع کوچک و متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول سال ۳۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰۷
75 - 108
حوزههای تخصصی:
صنایع کوچک و متوسط و زودبازده در مسیر تقویت تولید و اشتغال به ویژه برای حفظ و تقویت بنیه اقتصادی کشور در شرایط سخت اقتصادی؛ نقش بسیار مهمی را ایفا می کنند. مدیریت منابع انسانی سبز (GHRM) یک موضوع مطرح برای صنایع کوچک و متوسط در زمینه اقتصادهای درحال توسعه است. در این زمینه، پژوهش بر روی پیشینه هایی تمرکز دارد که از اجرای شیوه های GHRM درصنایع کوچک و متوسط حمایت می کند. در این مطالعه، مرور ادبیات گسترده ای برای ایجاد پیشینه برای اجرای شیوه های GHRM سازماندهی شد. تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری(ISM) تعاملات بین مولفه های شناسایی شده را بررسی می کند. به علاوه، آنالیز ماتریس ضربدری (MICMAC) برای تعیین قدرت وابستگی محرکه هر یک از مولفه ها انجام شد. با بررسی پژوهش های پیشین، متون مرتبط و نظر خبرگان در نهایت ۱۹ مولفه مؤثر در ارتباط با مدیریت منابع انسانی سبز در ارتباط با صنایع کوچک و متوسط استان تهران شناسایی شد. جامعه آماری این مقاله خبرگان و صنعتگران مسلط به موضوع تحقیق بود که در نهایت جهت شناسایی و تحلیل عوامل، 15نفر از کارشناسان و خبرگان صنعتی همکاری نمودند.
ارائه الگوی ارزیابی عملکرد چندسطحی مراکز درمانی : رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
131 - 165
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: عملکرد مراکز درمانی سازه ای چندبُعدی و پیچیده است و نیازمند برآورده ساختن انتظارها و جلب رضایت ذی نفعان کلیدی متعددی در سطوح مختلف این سازمان های خدماتی است. به منظور کسب شناخت جامع تر از ارزیابی عملکرد فراگیر این سازمان ها، پژوهش حاضر به مرور و طبقه بندی شاخص هایی پرداخته است که در پژوهش های گوناگون برای ارزیابی جنبه های مختلف عملکرد مراکز درمانی تأیید شده اند.
روش: این پژوهش کاربردی با رویکرد کیفی و روش فراترکیب انجام شده است. منابع اطلاعاتی پژوهش مقاله های منتشر شده در پایگاه های علمی معتبر داخلی و بین المللی در بازه زمانی منتخب است. این مقاله ها، بر اساس معیارهای ورود به فرایند فراترکیب انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها، روش تحلیل مضمون به کار رفته است. برای ارزیابی کیفیت یافته ها نیز از ضریب توافق بین دو کدگذار استفاده شده است.
یافته ها: الگوی ارزیابی عملکرد مراکز درمانی در سه سطح اصلی ارائه شده است: سطح فردی (کارکنان درمانی)، سطح گروهی (واحدهای سازمانی) و سطح سازمانی (بیمارستان ها). هر یک از این سطوح سه گانه، مؤلفه هایی دارند که جنبه های مختلف عملکرد خدمات درمانی را با معیارهای مرتبط ارزیابی می کنند.
نتیجه گیری: در ارزیابی عملکرد مراکز درمانی، توجه هم زمان به عملکرد کارکنان، واحدهای سازمانی و کل سازمان، شناخت جامع تری ایجاد می کند و به ارتقای اثربخشی برنامه های بهبود عملکرد مساعدت می رساند. از یافته های پژوهش حاضر می توان به عنوان الگویی برای بهره برداری استفاده کرد.
طراحی مدل خط مشی گذاری مبتنی بر توسعه قابلیت های انسانی وزارت آموزش وپرورش اقلیم کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
696 - 719
حوزههای تخصصی:
هدف: رویکرد قابلیت، نتیجه آخرین نظریه های توسعه، دیدگاه نوینی است که توسعه را با مفاهیم «کارکردها» و «قابلیت ها» پیوند می زند و می تواند به عنوان رویکردی اساسی در نظام آموزش وپرورش به کار گرفته شود. هدف این پژوهش طراحی یک مدل سیاست گذاری، بر اساس توسعه قابلیت های انسانی وزارت آموزش وپرورش منطقه کردستان است. در این راستا، پس از شناسایی قابلیت های انسانی در زمینه آموزش وپرورش در منطقه کردستان، ارتباطات منطقی بین اجزای تأثیرگذار برقرار شد تا سیاستی به منظور توسعه قابلیت های انسانی تدوین شود. روش: این پژوهش با استفاده از روش پژوهش کیفی و رویکرد نظریه داده بنیاد انجام شد. در این راستا، داده های پژوهش از طریق روش نمونه گیری هدفمند جمع آوری شد. این نمونه گیری از طریق به کارگیری افراد متخصص و خبره در حوزه آموزش وپرورش در منطقه کردستان انجام گرفت. داده ها از طریق اجرای مصاحبه های عمیق جمع آوری شدند. ابتدا، افراد متخصص در زمینه آموزش وپرورش با دقت انتخاب شدند و فقط با افرادی مصاحبه شد که در این حوزه توانمندی و تجربه کافی داشتند. این نمونه گیری هدفمند پس از تعیین معیارهای دقیق برای انتخاب افراد صورت گرفت تا بهترین دیدگاه ها و تجربه های ممکن کسب شود. سپس با انجام مصاحبه های عمیق با افراد انتخاب شده، داده های لازم برای پژوهش جمع آوری شد. این مصاحبه ها به صورت گسترده و جزئی انجام گرفت و از افراد در مصاحبه ها، سؤال های متنوع مرتبط با موضوع پژوهش پرسیده و هم زمان، داده ها جمع آوری و تحلیل شد. بر اساس رویکرد گلیزری، داده ها کدگذاری و مفهوم پردازی شدند. این مرحله با دقت انجام شد تا الگوها، مفهوم ها و تفاوت های مهم در داده ها به وضوح برجسته شود. کدگذاری دقیق این اطلاعات باعث شد تا تحلیل گسترده و عمیقی از داده های جمع آوری شده ارائه شود. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که در نظام آموزش وپرورش منطقه کردستان، دو سطح اصلی از قابلیت های انسانی وجود دارد که عبارت است از: قابلیت های مبتنی بر مهارت و قابلیت های مبتنی بر فرصت. این دو سطح قابلیت به طور گسترده در ساختار آموزش وپرورش، از سطوح مختلف آموزشی گرفته تا بخش های غیررسمی و آموزش خودآموز، دیده می شود. قابلیت های مبتنی بر مهارت بر مهارت ها، توانایی ها و مهارت های فردی افراد متمرکز است. مهارت های آکادمیک، تخصصی و عملی که افراد در حوزه آموزش وپرورش کسب می کنند، جزء این قابلیت ها محسوب می شود. قابلیت های مبتنی بر فرصت، به توانمندی افراد در بهره گیری از فرصت ها و امکانات محیط خود اختصاص دارد. این قابلیت ها شامل توانایی های اجتماعی، ارتباطی و کارآفرینانه است. علاوه بر این، نتایج نشان داد که اگر توجه به عوامل زمینه ای، عوامل تبدیل کننده و عوامل تسهیل کننده صورت گیرد، این قابلیت ها به کارکردهای مطلوب تبدیل می شوند. این تحولات، نه تنها در سطح آموزش رسمی، بلکه در فرایندهای آموزش غیررسمی نیز دیده می شود. این نتایج نشان می دهد که جنبه جامع و گسترده توسعه قابلیت های انسانی، در نظام آموزش وپرورش منطقه کردستان است، همچنین نتایج بر نقش اساسی این قابلیت ها در بهبود فرایندهای آموزش و افزایش توانمندی افراد تأکید می کند. نتیجه گیری: اگر سیاست گذاران آموزشی نظام آموزش وپرورش منطقه کردستان، به جوانب مختلف قابلیت های انسانی دیدگاهی جامع و تعاملی داشته باشند، می توان انتظار داشت که کارکردهای مطلوبی همچون تقویت رفاه و سعادت در زمینه اجتماعی و آموزشی در این منطقه شکل گیرد. این امر به تقویت نهادهای اجتماعی، احترام به هنجارها و قوانین منطقه ای، ارج نهادن به ویژگی های قومیتی و مدیریت موفق عوامل ژئوپلیتیکی وابسته است. به این ترتیب، رویکرد قابلیت، به عنوان یک چارچوب مفهومی، نه تنها با پارادایم های سنتی توسعه هم خوانی دارد، بلکه در ایجاد ساختاری پویا و واکنشگر برای سیاست گذاری آموزشی، نقش کلیدی ایفا می کند.
کارایی سیستم های سلامت کشورها در مقابله با کووید-19، با استفاده از تحلیل پوششی داده های پنجره ای، شاخص بهره وری مالم کوئیست و تحلیل پوششی داده ای با متغیرهای ورودی کنترل ناپذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ارزیابی واکنش کشورها در مقابله با کووید-19 برای 16 کشور، که با در نظر گرفتن تفاوت ها در ویژگی های مختلف جمعیتی، فرهنگی و جغرافیایی انتخاب شده اند، در سه دوره متوالی از دی ماه سال 1398 تا آبان سال 1401 است. برای این ارزیابی، از مدل تحلیل پنجره ای، شاخص بهره وری مالم کوئیست و تحلیل پوششی داده ای متغیرهای ورودی کنترل نشدنی در سه دوره 345 روزه، استفاده خواهد شد. مدل تحلیل پنجره ای و تحلیل پوششی داده ای متغیرهای ورودی کنترل نشدنی برای مقایسه کارایی کشورها در چند دوره مختلف استفاده می شود و روش شاخص بهره وری مالم کوئیست، امتیازاتی را برای پیشرفت عملکرد کشورها در طی دوره های متوالی، محاسبه می کند.
امتیازات عملکردی محاسبه شده با مدل تحلیل پنجره ای، نشان می دهد در واکنش کشورها تفاوت وجود داشته است و بر اساس نتایج این روش، چین بیشترین و ایتالیا بدترین کارایی را در طول سه دوره داشته اند. نتایج روش شاخص بهره وری مالم کوئیست برای مقایسه پیشرفت عملکردها نیز نشان داد که کشورها، کارایی ها و پیشرفت های متفاوتی دارند. بر اساس نتایج این روش، مالزی بیشترین و سنگاپور کمترین پیشرفت را در طول سه دوره داشته اند. چین با وجود امتیاز بالای کارایی از مدل تحلیل پنجره ای، از شاخص مالم کوئیست و مدل متغیرهای کنترل نشدنی، امتیاز خوبی نگرفته است که این رشد کم و حتی پسرفت این کشور را در طی سه دوره بررسی شده نشان می دهد و مشخص می کند که ایتالیا پیشرفت کرده است، اما با توجه به نتایج تحلیل پنجره ای، این رشد برای کاراکردن عملکرد این کشور، کافی نبوده است. براساس مدل متغیرهای کنترل نشدنی، مصر بهترین عملکرد را داشته است. اگرچه این مدل میان بیشتر کشورها، تمایزی قائل نمی شود.
شناسایی عوامل و مؤلفه های موثر بر توانمند سازی منابع انسانی در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر منویات امام خامنه ای (مدظله العالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۹۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر سازمانها با توجه به چالش های محیطی و تنوع فناورانه بیش از گذشته نیاز به توانمندسازی منابع انسانی دارند تا بتوانند امکان رقابت در محیط های رقابتی را پیدا کرده و از غافلگیری راهبردی جلوگیری نمایند. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل و مؤلفه های موثر بر توانمند سازی سرمایه انسانی از نظر مقام معظم رهبری امام خامنه ای(مدظله العالی) بوده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن کیفی مبتنی بر نظریه پردازی داده بنیاد (گراندد تئوری) است. جمع آوری اطلاعات در این تحقیق به شیوه کتابخانه ای و مطالعه اسناد بود. به این صورت که بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی از سالهای ۱۳۶۸ تا ۱۳۹۴ جمع آوری و سپس با فن تحلیل محتوا و گفتمان و با استفاده از نرم افزار مکس کیو دی۱۰مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. بر اساس نتایج در پاسخ به سؤالات تحقیق ضمن تحلیل بیانات، گزاره های مرتبط با موضوع را شناسایی، استخراج، دسته بندی و بررسی شد و نتایج را که شامل اصول توانمند سازی، فرآیند توانمند سازی و نتایج توانمند سازی است از دیدگاه مقام معظم رهبری (مدظله العالی) به همراه الگوی ارزیابی عملکرد منابع انسانی ارائه گردید.
الگوی شایستگی های حرفه ای مدرسان نظامی مراکز آموزش نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
5 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از عوامل موفقیت مراکز آموزشی، شایستگی مدرسان است. هرچه مراکز آموزشی از نظر مدرسان، از کیفیت بالایی برخوردار باشند، به همان میزان، توفیق در نیل به اهداف را کسب خواهند کرد. هدف این تحقیق طراحی الگوی شایستگی های حرفه ای مدرسان نظامی مراکز آموزش نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران است.روش: نوع تحقیق حاضر کاربردی بوده، روش تحقیق تحلیل محتوا و رویکرد آن کیفی است. یافته ها: جامعه آماری تحقیق شامل 15 نفر از خبرگان حوزه مدیریت منابع انسانی شاغل در مراکز آموزشی نیروی پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که با روش نمونه-گیری غیر احتمالی هدفمند انتخاب شدند. روش و ابزار گردآوری داده ها به صورت میدانی و مصاحبه نیمه ساختار یافته بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل محتوا استفاده شد.نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از شناسایی شایستگی های حرفه ای مدرسان شامل شایستگی های کارکردی و وظیفه ای (7 مقوله)، اخلاقی (8 مقوله)، اجتماعی و ارتباطی (7 مقوله)، نظامی (4 مقوله) و شناختی (4 مقوله) است. و پیشنهاد شد شایستگی های اجتماعی مدرسان، شاخص های مهارت های ارتباط اثربخش، هوش هیجانی و هوش فرهنگی، ایجاد انگیزه در فراگیران و گرایش به کار تیمی از طریق فرایندهای آموزش و توسعه سرمایه های انسانی تقویت گردد.
طراحی چارچوب بکارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی: رویکردی اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹
284 - 263
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری جدید و بنیادین توجه بسیاری از پژوهشگران مدیریت را به خود جلب کرده است. در حوزه منابع انسانی نیز هوش مصنوعی یک انقلاب در حال گسترش و غیرقابل توقف است که بر اهمیت ورود هوش مصنوعی به مدیریت منابع انسانی می افزاید. علیرغم رشد تمایل سازمان ها به سرمایه گذاری در هوش مصنوعی، پژوهشی که درک جامعی از ابعاد بکارگیری هوش مصنوعی در حوزه منابع انسانی برای مدیران فراهم سازد تاکنون صورت نگرفته است. لذا، هدف از پژوهش حاضر ارائه چارچوبی است تا با بهره گیری از رویکرد سیستمی به شناسایی محرک ها، فرآیندها و پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در منابع انسانی بپردازد. پژوهش حاضر از نظر شیوه گردآوری داده ها، پژوهشی کیفی و از نظر هدف دارای رویکردی اکتشافی می باشد که به منظور استخراج مولفه های چارچوب پیشنهادی به مصاحبه های باز و عمیق با خبرگان پرداخته شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد، محرک ها تحت عنوان پیشران های به کارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی شامل محرک های فنآوری، محرکه های محیط رقابتی و محرک های سازمانی دسته بندی شدند. وجه دوم مدل تحت عنوان فرایندها شامل انتخاب و استخدام استعدادها، آموزش و توسعه، ارزیابی عملکرد، جبران خدمات و حفظ و نگهداشت نیروی انسانی را شامل می شود. در نهایت پیامدهای به کارگیری هوش مصنوعی در مدیریت منابع انسانی شامل پیامدهای مرتبط با مالی، فرآیند داخلی، افراد و رشد و یادگیری می باشد. شرکت ها برای ارزیابی پیشبرد برنامه های هوشمندسازی منابع انسانی می توانند از یافته ها پژوهش استفاده کنند و به عنوان اصول راهنمای پیاده سازی هوش مصنوعی در منابع انسانی از آن بهره مند شوند.
تحلیل تاثیر بازار محوری بر تناسب برند با مصرف کننده با نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری و کیفیت رابطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت بازرگانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
139 - 164
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش به دنبال تعیین و بررسی تأثیر بازار محوری بر تناسب برند با مصرف کننده با نقش میانجی دوسوتوانی نوآوری و کیفیت رابطه است. روش شناسی: پژوهش حاضر از لحاظ روش گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش مشتریان شرکت های تعاونی مصرف استان اصفهان هستند. نمونه پژوهش حاضر شامل 206 نفر از مشتریان شرکت های تعاونی مصرف استان اصفهان است که به طور غیر تصادفی انتخاب شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده و آزمون فرضیات از مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردید.یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که بازار محوری بر دوسوتوانی نوآوری و کیفیت رابطه تأثیر مثبت و معناداری دارد. هم چنین دوسوتوانی نوآوری و کیفیت رابطه بر روی تناسب برند با مصرف کننده تأثیر مثبتی دارند.نتایج: این پژوهش نشان می دهد که شرکت ها جهت دستیابی به مزیت رقابتی منحصربه فرد برای خود در بازار رقابتی امروز می توانند با بازار محوری و کسب اطلاعات در مورد مشتریان کیفیت ارتباط خود را با آنان افزایش دهند و با ایجاد نوآوری دوسوتوان در محصولات خود محصولاتی مطابق با انتظارات مشتری تولید کنند تا از این طریق عملکرد بازاریابی خود را نیز بهبود بخشند.
الگوی مطلوب نیازسنجی پژوهشی دستگاه های اجرایی استان لرستان در حوزه مدیریت و برنامه ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲شماره ۴
131 - 161
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: شیوه های مختلفی برای نیازسنجی پژوهشی بیان شده است و انتخاب الگوی مناسب می تواند به عنوان یک مسئله مطرح باشد، درنتیجه هدف پژوهش حاضر، تدوین الگوی مطلوب نیازسنجی پژوهشی دستگاه های اجرایی استان لرستان بود.روش: این پژوهشِ کاربردی با ماهیتی اکتشافی و رویکرد آمیخته انجام شد. جامعه آماری شامل اسناد و مدارک موجود در دستگاه های اجرایی استان لرستان، تجربیات ملی و بین المللی درزمینه الگوهای نیازسنجی پژوهشی، افراد متخصص، باتجربه و آگاه درزمینه موضوع بحث بود. روش نمونه گیری در بخش اسناد، منابع در دسترس و در بخش مصاحبه و اعتبارسنجی هدفمند بود. ابزار پژوهش در بخش کیفی فیش برداری و مصاحبه بود. داده های حاصل از مصاحبه از طریق کدگذاری و مقوله بندی تحلیل شد. ابزار پژوهش در بخش کمّی، پرسش نامه محقق ساخته با 24 گویه بود و سی وی آر برای بررسی نسبت روایی محتوایی استفاده شد.یافته ها: نتایج درنهایت منجر به طراحی الگوی نیازسنجی پژوهشی شد که می توان در دستگاه های اجرایی از آن بهره برد. الگو دارای دو بخش و یازده مرحله و زیرمرحله است. بخش اول: شناسایی نیاز پژوهشی شامل شش مرحله و بخش دوم: اولویت بندی نیاز پژوهشی شامل پنج مرحله می باشد.نتیجه گیری: توجه به ساختار علمی در نیازسنجی پژوهشی و گذر از نگاه موجود می تواند راهگشا باشد؛ برخی حلقه های مفقوده وجود دارد که در مراحل ذکر شده است و توجه به آن ها می تواند نتایج بهتری را به همراه داشته باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند دانشگاههای علوم پزشکی و رتبه بندی آنها با روش پرامته (مطالعه دانشگاه علوم پزشکی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق با به کارگیری مفاهیم ارزش ویژه برند و برندسازی در دانشگاههای علوم پزشکی، سعی شد عوامل ارزش ویژه برند مرتبط با برندسازی دانشگاههای علوم پزشکی، مطالعه و شناسایی شد و در نهایت، رتبه بندی این عوامل با استفاده از روش پرامتی فازی ارائه شد. روش: روش پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی و به صورت پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی تبریز به تعداد 8286 نفر در سال تحصیلی 1401-1400 می باشد که با استفاده از جدول مورگان و روش تصادفی ساده، تعداد 368 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه است که روایی و پایایی ابزار با استفاده از روش روایی محتوایی و آلفای کرونباخ تأیید شد. یافته ها: داده های جمع آوری شده با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی و رویکرد پرامتی فازی و نرم افزارهای اس.پی.اس.اس 23 و ویژوال پرومته، آزمون شد. با توجه به اینکه میانگین تمامی عوامل از مقدار معیار 4/3 بیشتر می باشد و با توجه به خروجی های آزمون تی، تأثیرگذاری کلیه عوامل بررسی شده بر ارزش ویژه برند دانشگاهی در دانشگاههای علوم پزشکی به اثبات رسید. نتیجه گیری: یافته های روش پرامتی فازی بیانگر آن است که مهم ترین عامل تأثیرگذار بر ارزش ویژه برند دانشگاهی، کیفیت ادراک شده می باشد.
طراحی مدل عدالت سازمانی و رضایت شغلی با در نظر گرفتن نقشی کلیدی در مدیریت استراتژیک هوشمند رفتارهای شهروندی سازمانی (مطالعه موردی: اداره راهداری استان لرستان)
منبع:
مدیریت استراتژیک هوشمند سال دوم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
27 - 50
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی مدلی جامع برای عدالت سازمانی و رضایت شغلی با در نظر گرفتن نقش کلیدی مدیریت استراتژیک هوشمند در شکل دهی رفتارهای شهروندی سازمانی است. مطالعه موردی این تحقیق در اداره راهداری استان لرستان انجام شده است. در نهادهای خدماتی مانند راهداری، پویایی عوامل انسانی و بهره گیری از رفتارهای شهروندی سازمانی، متأثر از میزان برقراری عدالت سازمانی و سطح رضایت شغلی کارکنان است. مدیریت استراتژیک هوشمند نیز با برنامه ریزی دقیق و هدایت هدفمند کارکنان، می تواند زمینه ساز تقویت این رفتارها در سطح سازمان شود. پژوهش حاضر از نوع کیفی و با بهره گیری از روش تحلیل مضمون انجام شده است. در این راستا، از میان مدیران و کارکنان اداره راهداری استان لرستان و همچنین خبرگان دانشگاهی در حوزه مدیریت منابع انسانی، 15 نفر با روش نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از کدگذاری و استخراج مضامین صورت گرفت. یافته ها حاکی از آن است که رعایت عدالت سازمانی، با تأثیر مثبت بر انگیزه های درونی افراد و تقویت روحیه تعهد، نقش بسزایی در ارتقای رضایت شغلی و شکل گیری رفتارهای شهروندی سازمانی دارد. همچنین، مدیریت استراتژیک هوشمند می تواند با ایجاد ساختارها و مکانیزم های حمایتی، فرایندهای سازمانی را در راستای تقویت روحیه مشارکت و اثربخشی کارکنان هدایت کند. بر اساس نتایج، این پژوهش می تواند به عنوان الگوی مناسبی برای سازمان های خدماتی مشابه که نیازمند ارتقای شاخص های عملکردی از طریق تقویت رفتارهای شهروندی سازمانی هستند، مطرح شود.
طراحی الگوی کیفی تکیه گاه سازی آموزشی برای دانش آموزان مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
142 - 161
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی الگوی کیفی تکیه گاه سازی آموزشی برای دانش آموزان مقطع متوسطه می باشد. روش تحقیق کیفی و از حیث هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روش های تدریس و تکیه گاه سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع می باشد و با روش نمونه گیری گلوله برفی برای خبرگان و نمونه گیری هدفمند برای اسناد، 13 خبره و 18 سند (متن) مناسب با اهداف تحقیق، تعیین شد. برای تحلیل داده ها، روش گرندد تئوری با کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شد. نتایج حاکی از آن بوده که الگوی کیفی تکیه گاه سازی آموزشی برای دانش آموزان مقطع متوسطه شامل 10 بعد (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوه های یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 مؤلفه (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات مؤثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، راهبردهای انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 شاخص است که در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند.
بررسی تأثیر جذابیت برند کارفرما بر قصد توصیه کارفرما با میانجی گری رضایت شغلی و تمایل به ماندن با کارفرما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸
143 - 121
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی بررسی تأثیر جذابیت برند کارفرما بر قصد توصیه کارفرما با میانجی گری رضایت شغلی و تمایل به ماندن با کارفرمابود. پژوهش، بر اساس هدف کاربردی محسوب می شود. به منظور جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و همچنین از یک مطالعه میدانی در میان کارکنان هتل های شهر مشهد استفاده شده است. با استفاده از قاعده محافظه کارانه روش نمونه گیری در مدلسازی معادلات ساختاری حداقل حجم نمونه برابر با 220 بود و حد مجاز بین 110 تا 330 داده بود؛ لذا 330 پرسشنامه در بین جامعه آماری توزیع شد، از این تعداد 285 پرسشنامه که کامل پر شده و تحویل به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات برای تجزیه و تحلیل از پرسش نامه استفاده گردیده است. پرسش نامه این پژوهش شامل 22 سؤال بود و در یک طیف 5 درجه ای لیکرت طراحی شد. روایی پرسشنامه با روایی همگرا (میانگین واریانس استخراج شده) و روایی واگرا (تکنیک های معیار فورنل و لاکر، آزمون بار عرضی و نسبت هتروترت -- مونوتریت) مورد ارزیابی قرار گرفت. پایایی آن نیز با آلفای کرونباخ، پایایی همگون و پایایی مرکب مورد تأیید قرار گرفت. به صورتی که پایایی متغیرها و پایایی متغیرهای پرسشنامه بالاتر از (7/0) ارزیابی شد. در انتها داده های حاصل از پرسش نامه با استفاده از آزمون های آماری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. آزمون فرضیات با مدل معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) در نرم افزار اسمارت پی ال اس 3 انجام شد. نتایج نشان داد که جذابیت برند کارفرما بر قصد توصیه کارفرما؛ رضایت شغلی و تمایل به ماندن کارکنان در سازمان اثرگذار است.
واکاوی وضعیت صنعت گردشگری در ایران
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی وضعیت صنعت گردشگری در ایران است. بدون تردید و با توجه به تغییرات چشم گیر این صنعت در سراسر دنیا، نیاز است تا مفهوم، دامنه، کارکردها و اثرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی سیاسی این صنعت مورد واکاوی و بررسی جدید قرار گیرد. امروزه صنعت گردشگری را می توان به عنوان یک فعالیت صنعتی و بازرگانی که تولید کننده کالا و خدمات برای مشتریان گردشگر هستند، تعریف کرد. این مقاله با تکیه بر مفاهیم تئوریک مطرح شده در مباحث مدیریت گردشگری، توجه به وفاداری مشتریان را در کانون توجه خود قرار داده است.