فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۴۱ تا ۳٬۳۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
The Impact of New Approaches in Qur'an Interpretation on Political Islam Thought (Emphasizing the Theory of Qur'anic Orthography from the Perspective of Nasr Hamed Abu Zayd)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد سیاسی رویکرد هژمونیک آلمان در مقابل قدرت های نوظهور، مطالعه موردی: رابطه آلمان و چین
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که آلمان چگونه نسبت به چالشگران نظم لیبرال در دو بعد سیاسی و اقتصادی و در دو سطح منطقه ای و جهانی واکنش نشان می دهد. برای این کار رابطه آلمان و چین را انتخاب شده تا تعامل آلمان با مهم ترین چالشگر نظم لیبرال دموکراسی موجود را مورد مطالعه قرار داده و از آن به چگونگی تلاش های آلمان برای پاسداری از این نظم پی برده شود. فرضیه پژوهش این است که این کشور برای قواعد و اصول نظم لیبرال در رفتار خارجی خود اولویت قائل است. با بررسی تجربی در رفتار خارجی نشان داده شد که آلمان در موضوعات اقتصادی همچنان در مواردی غیرهنجاری رفتار می کند، اگرچه درنهایت به دلیل تأکید بر چندجانبه گرایی در سیاست خارجی خود به فشارهای نهادی پاسخ مثبت می دهد. درنتیجه نقش هژمونیک آلمان در پیش زمینه جایگاه منطقه ای آن در اروپا قابل تعریف است. این پژوهش در پایان تمایزات و شباهت های اجماع مونیخ با اجماع واشنگتن و پکن را مورد بررسی قرار می دهد.
راهبردهای اجرای عملیات مشترک در ارتش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
157 - 180
حوزه های تخصصی:
اجرای عملیات مشترک، اﺣﺘﻤﺎل ﭘﯿﺮوزی را ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗﺼﺎﻋﺪی افزایش داده و ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﮐﺎرﺑﺮدی ﺗﺮین و مؤﺛﺮﺗﺮﯾﻦ اقدام در جنگ های آینده ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار میﮔﯿﺮد. طرح ریزی و اجرای عملیات مشترک حاصل تجمیع توان رزم نیروهای چهارگانه آجا است که به لحاظ فرهنگ سازمانی، مدیریتی، فضای عملیاتی و محیط تخصصی کاملاً متفاوتند و هماهنگی بین آنها در اجرای عملیات مختلف لازم و ضروری است. هدف اصلی تحقیق ارائه راهبردهای اجرای عملیات مشترک در آجا می باشد. این تحقیق از نوع کاربردی توسعه ای و روش آن موردی- زمینه ای می باشد. حجم نمونه آماری تحقیق 74 نفر می باشد. روش گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای بوده که با تحلیل عمیق مبانی نظری، عوامل مؤثر بر اجرای عملیات مشترک را احصاء نموده و سپس در قالب پرسشنامه با استفاده از تحلیل های کمی و کیفی به صورت آمیخته نسبت به استانداردسازی و بومی سازی این عوامل در محیط عملیات مشترک ارتش اقدام شده است. بر اساس نتایج تحقیق و با استفاده از ابزار IFE و EFE تعداد 103 عامل (33 قوت و 20 ضعف و 29 فرصت و 21 تهدید) جهت اجرای عملیات مشترک در 6 مولفه شناسایی و سنجش شده و نهایتاً به روش SWOT راهبردها تدوین شده و نسبت به تعیین اولویت اجرایی آنها با استفاده از روش QSPM اقدام شده است. وضعیت فعلی آجا جهت اجرای عملیات مشترک، در ربع محافظه کارانه خفیف قرار دارد. بنابراین تعداد 13 راهبرد در راستای حرکت از موقعیت تهاجمی معطوف به قوت به موقعیت تهاجمی مطلوب یا شدید تدوین شده است.
تحلیل روندهای آینده فناوری های دفاعی در افق ده ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
37 - 57
حوزه های تخصصی:
تغییرات سریع فناوری ها در جهان امروز در بخش دفاعی کشورها اثرات شگرفی گذاشته است. بی تردید این اثرات نبردهای آینده را با پیچیدگی هایی رو به رو خواهد کرد. حفظ اقتدار دفاعی و ارتقای توانمندی های نظامی نیازمند اشراف کامل بر محیط آینده است. در واقع لازم است تا جهت گیری های آینده این فناوری ها را شناخت. برای درک این جهت گیری نیاز به تحلیل روندها است که نتیجه آن فضای آینده را ترسیم کند. این پژوهش روندهای فناوری های دفاعی را مورد شناسایی قرار داده است، در این رویکرد آنچه مورد اهمیت است این است که آینده مسئله مورد پژوهش دارای چه جهت گیری هایی است. لازمه شناخت این جهت گیری ها، دقت در روندهایی است که ممکن است شکل بگیرد یا رویدادهایی است که رخ خواهند داد. در این پژوهش پس بررسی اسناد و مطالعات کتابخانه ای برای شناسایی روند آینده فناوری های دفاعی از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان حوزه دفاعی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون قیاسی استفاده شده است. در مصاحبه ها 7 روند محور شناسایی و پیامدهای آن در افق ده ساله مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. این روندها عبارت اند از: توسعه سامانه های هوشمند (هوشمندسازی)، رشد فناوری های سایبری، رواج سامانه های بدون سرنشین و خودکارسازی، رشد روزافزون فناوری های فضایی، افزایش به کارگیری فناوری های همگرا، افزایش کاربرد اینترنت (اینترنت اشیاء)، رشد انرژی های نو.
الزامات سامانه های موشکی زمین به زمین کوتاه برد نزاجا در مقابله با تهدیدات منطقه ای آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
95 - 127
حوزه های تخصصی:
نظر به اینکه در صحنه نبرد آینده دو نوع تهدید، مقابله با تهدیدات کشورهای منطقه ای و مقابله با تهدیدات بازیگران غیردولتی (گروه های تروریستی، شورشی و ...)، فراروی نزاجا خواهد بود، لذا پژوهشگر با انجام یک تحقیق علمی، در پی آن است تا الزامات فنی موردنیاز در طراحی و ساخت سامانه های موشکی بالستیک تاکتیکی و کوتاه برد نزاجا در مقابله با هر دو نوع از تهدیدات یادشده را از لحاظ فناوری های موجود در سامانه ی موشک (شامل میزان برد، قابلیت نقطه زنی، اثربخشی سرجنگی، نوع سوخت، قابلیت عبور از سد سامانه های ضد موشکی) و ویژگی های تجهیزات زمینی (شامل تجهیزات زمینی همراه سامانه های موشکی زمین به زمین، استفاده از سکوهای چندپرتابی<sup>[1]</sup>) مورد بررسی قرار داده و اولویت نیازهای نزاجا را در این حوزه برای صنایع موشکی وزارت دفاع مبتنی بر تصمیم گیری چند متغیره (تحلیل سلسله مراتبی AHP) تعیین نماید. در این راستا محققان، با آینده پژوهی موشک های بالستیک کوتاه برد در کشور، شرایط جهت دهی و ایجاد هوشمندی در طراحی و ساخت موشک های بالستیک کوتاه برد را مشخص نموده اند و در گام بعدی به منظور تحلیل و اولویت بندی الزامات مطرح شده، از نظر صاحب نظران و متخصصان بهره برده و تحلیل سلسله مراتبی پیاده سازی شده است. در این رابطه، برای تمامی مولفه های سامانه های موشکی تابع عضویت تعریف شده و وزن های بدست آمده در محاسبات نشان دهنده عملکرد سامانه های موشکی است. در ادامه، پس از انجام محاسبات، به اولویت بندی الزامات سامانه های موشکی کوتاه برد زمین به زمین به روش تحلیل سلسله مراتبی دست پیدا کرده و در مرحله بعدی، از روش آماری برای تحلیل تکنیکی و روش های بهبود سامانه های موشکی در هر یک از اولویت ها استفاده شده است. نتایج نشان داد، که شاخص های الویت دار در تجهیز سامانه های موشکی تاکتیکی آتی نزاجا در مقابله با تهدیدات کشورهای منطقه ای در قیاس با مقابله با تهدیدات بازیگران غیردولتی متفاوت می باشد.
اتحادیه اروپا و معمای ایجاد موازنه در روابط با چین و امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
935 - 917
حوزه های تخصصی:
تحولات اخیر در ساختار نظام بین الملل، موضع سه کنشگر عمده جهانی یعنی اتحادیه اروپا، ایالات متحده و چین نسبت به نظم موجود جهانی و سازوکار مدیریت آن را تحت تأثیر قرار داده و به ائتلاف های منافع-بنیان جدید شکل داده است. در چارچوب نظریه موازنه منافع رندال شوولر، پرسش اصلی مقاله این است که اتحادیه اروپا به عنوان یکی از بازیگران طرفدار حفظ وضع موجود، چه انتخاب هایی را در ارتباط با ایالات متحده تجدیدنظرطلب و چین فرصت طلب در اختیار دارد؟ در فرضیه اصلی استدلال می شود که منفعت مشترک اتحادیه اروپا و ایالات متحده در حفظ بنیان های غرب محور نظم جهانی و منفعت مشترک اتحادیه اروپا و چین در حفظ چندجانبه گرایی به عنوان سازوکار مدیریت نظم (به طور مشخص چندجانبه گرایی تجاری)، سیاست اتحادیه اروپا را در جهت ایجاد موازنه در روابط خود میان این دو کنشگر، و هم زمان شکل دادن به ائتلاف منافع-بنیان خاص خود با قدرت های میانه سوق داده است. داده های کیفی موجود در مطالعات و گزارش های دولتی و غیردولتی گردآوری شده، و با روش تحلیل سناریوهای محتمل و در چارچوب بازی کالاهای عمومی، طیف وسیعی از موضوع های مطرح در روابط بین این کنشگران در حال و آینده احتمالی بررسی خواهد شد. سناریوها کمک می کنند تا درک بهتری از دیدگاه ها و جهان بینی ذینفعان مختلف به دست آوریم. بازی های کالاهای عمومی برای شناخت نقش عقلانیت در تصمیم گیری کنشگران و مشوق های تاثیرگذار در رفتار آنها مفید بوده، و مشخص می کنند که چه منافعی به انتخاب راهبرد همکاری موازنه کننده اتحادیه اروپا در روابط با این قدرت های بزرگ منجر شده است.
تحلیل لایه ای علل تداوم بحران هسته ای جمهوری اسلامی ایران و پیشنهادهای سیاستی برای مقابله با چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1061 - 1039
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناسایی علل تداوم بحران و چالش ها در برنامه هسته ای ج.ا. ایران طی چند دهه اخیر است، ازاین رو تلاش شده است با استفاده از رویکردی واقع گرایانه تر، جامع تر و چندلایه ای برای بررسی علل بروز چالش ها، سیاست های مؤثر برای مقابله با آنها پیشنهاد شود. پرسش های این پژوهش عبارت اند از: 1. چرا تلاش ج.ا. ایران برای دستیابی به فناوری هسته ای در دوران پساانقلاب با چالش های جدی مواجه شد؟ 2. چگونه می توان به حل این بحران هسته ای کمک کرد؟ در فرضیه تأکید می شود که تأثیرگذاری متقابل عوامل گوناگونی در سطوح مختلف موجب تداوم چالش امنیتی و بحران هسته ای ایران شده است. با رویکرد تحلیل لایه ای علت ها و استفاده از روش استنتاجی تحلیل مضمون، 60 مقاله علمی پژوهشی شناسایی و 25 مقاله چاپ شده داخلی در دوره زمانی 1398-1389 بررسی شدند. یافته ها نشان داد که علل تداوم مسئله هسته ای در سطوح مختلف نهفته اند، و اینکه علل مشاهده شدنی در سطوح اول را با استفاده از گام های متعارف دیپلماتیک در کوتاه مدت می توان برطرف کرد. با این حال، رویارویی با علل موجود در لایه های زیرین نیازمند سازوکارهای بنیانی تر میان مدت و بلند مدت است، تا با مدیریت این بحران زمینه برای رویارویی با چالش های امنیتی فراهم شده، و در نهایت محیط کمتر چالش زایی با حفظ هویت دینی کشور برای دولت و ملت ایران ایجاد شود.
همگرایی و واگرایی بازیگران در حمله ترکیه به شمال سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1123 - 1093
حوزه های تخصصی:
بحران سوریه بزرگ ترین مسئله یک دهه اخیر در عرصه بین المللی بوده است که بازیگران متعددی را در سطوح بین المللی، منطقه ای و محلی درگیر خود ساخته است. در آستانه شکست داعش، ترکیه در قالب سه عملیات «سپر فرات»، «شاخه زیتون» و «چشمه صلح» به شمال سوریه حمله کرد. این حمله ها دوباره موجب آرایش بازیگران با اهداف گوناگون در بحران سوریه شد، بر پیچیدگی این بحران افزود. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که همگرایی ها و واگرایی ها بین بازیگران ذی نفع در جریان حمله و حضور ترکیه در شمال سوریه چیست؟ برای پاسخ به پرسش پژوهش، از روش تحلیل ساختاری و برای تجریه و تحلیل داده ها از نرم افزار مکتور استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش، چهار قطب بندی بین بازیگران پس از حمله ترکیه به شمال سوریه شکل گرفته است. افزون بر این، واگرایی های بازیگران از یکدیگر نیز نمایش داده شد. حزب حاکم ترکیه با حمله به شمال سوریه از یک سو به دنبال کاستن از تهدید جدایی طلبی (پ. ک .ک.)؛ و از سوی دیگر، در پی ایجاد فرصت نفوذ ساختاری در سوریه از راه اسکان آوارگان جنگ سوریه و به قدرت رسیدن جریان های اسلام گرا به رهبری اخوان المسلمین در سوریه است. جمهوری اسلامی ایران، ترکیه و پ .ک. ک. بیشترین فاصله در اهداف را با یکدیگر دارند؛ و در شرایط کنونی، امکان قرار گرفتن این سه بازیگر در یک ائتلاف در خصوص حمله ترکیه به شمال سوریه وجود ندارد. در این میان، ترکیه به دلیل داشتن اهداف به شدت متعارض با دیگر بازیگران، قدرت مشارکت در هیچ ائتلاف پایداری را نخواهد داشت.
عملیات کربلای 4 پیچیده ترین عملیات دفاع مقدس و علل شکست آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملیات کربلای 4 در وضعیت خاص سیاسی- نظامی کشور در تاریخ 3/10/65 صورت پذیرفت. در این عملیات رزمندگان اسلام با جلوداری غواصان بی بدیل دریادل در قرارگاه نجف، به صف صدامیان زده و پنج ضلعی را به تصرف خود درآوردند. در این عملیات اما قرارگاه قدس که تلاش اصلی عملیات را بر عهده داشت، نتوانست به اهداف خود دست یابد. از این رو فرمانده سپاه پس از بررسی جوانب کار و به منظور حفظ نیرو، دستور توقف عملیات را صادر نمود. عملیات کربلای 4 به دلایل متعدد با عدم الفتح روبرو شد و نتوانست در سال تعیین سرنوشت جنگ سهم بسزایی ایفا نماید. در این عملیات علی رغم زحمات بسیار رزمندگان اسلام و آمادگی های فوق العاده یگان های غواص، نتیجه مطلوب حاصل نشد. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤال است که چه، علل و عواملی عدم موفقیت عملیات کربلای 4 را رقم زد؟ در این مقاله سعی گردیده است تا با تشریح زوایای مختلف این عملیات، علل و عوامل اصلی عدم موفقیت عملیات کربلای 4 مورد واکاوی قرار گرفته و با یک نگاه عالمانه و بی طرف، ضمن احصاء و استفاده از تجربیات تلخ این عملیات در طراحی و اجرا موجبات رشد و بالندگی یگان های سپاه پاسداران را فراهم آورد. نتایج آن از دلایل عدم موفقیت در این عملیات می توان به موارد زیر اشاره کرد: 1 – انتخاب تاکتیک تکراری 2 – انتخاب یک منطقه کوچک برای مبدأ عملیات 3 – حمایت اطلاعاتی امریکا 4 – سخت گیری بیش از اندازه حفاظتی 5 – غرور ناشی از پیروزی عملیات والفجر 8 و در نتیجه طراحی یک عملیات بزرگ تر و فوق العاده پیچیده 6 – عبور از تنگه توسط غواص ها و مراقبت شدید دشمن از آن
سبک زندگی اشرافی در روایات امام علی (ع) و پیامدهای تمدنی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موانع تحقق تمدن نوین اسلامی، پیروی از سبک زندگی اشرافی است. این نوع سبک زندگی، شیوه ای مبتنی بر جهان بینی مادی و دنیاگرایانه است که در آن ارزش ها و کنش های فردی یا گروهی بر اساس معیارهایی ازجمله خودبرتربینی و امتیازخواهی صورت می پذیرد. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل مؤلفه های سبک زندگی اشرافی در روایات امام علی (ع) و پیامدهای تمدنی آن است. پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشانگر آن است که نادیده انگاری کرامت انسانی، عدم شناخت ماهیت دنیا، غفلت از جهان آخرت، عدم خردورزی و باورمندی به برتری طبقه فرادست بر فرودست، از مهم ترین مؤلفه های شناختی سبک زندگی اشرافی است که در بروز رفتارهای مبتنی بر اشرافی گری نقش آفرین است. مؤلفه های رفتاری سبک زندگی اشرافی، ناظر به رفتارهای عینی ازجمله فخرفروشی به اصل و نسب، استفاده از خوردنی های رنگارنگ، پوشیدن لباس های فاخر، گستردن فرش های ابریشمی، ساکن شدن در مناطق اعیان نشین، زیاده طلبی و غیره است که به طور روزمره در زندگی فردی و اجتماعی انسان های اشرافی ظهور می یابد تا آنجا که این نوع از سبک زندگی در وجود آن ها نهادینه می شود. گسترش بی عدالتی، حاکمیت نظام سلطه، بیماری های روحی، تفرقه، فروپاشی نظام عاطفی، رسوایی، انحراف از مسیر حق، گرفتاری و هلاکت نفس ازجمله پیامدهای تمدنی پیروی از سبک زندگی اشرافی است.
سناریوهای آینده روابط ایران و آمریکا در افق پنج ساله براساس رویکرد سناریونویسی
حوزه های تخصصی:
یکی از پیچیده ترین مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از زمان پیروزی انقلاب تاکنون، نحوه مواجهه و چگونگی تنظیم تعامل بین دو کشور ایران و آمریکا در محیط منطقه ای و نظام بین المللی بوده است. در برهه هایی از تاریخ ایران بعد از انقلاب، این مواجهه در بعضی از مقاطع تا آستانه یک جنگ فراگیر بین دو کشور پیش رفته و در بعضی از برهه ها همانند زمان گفت وگوهای برجامی و انعقاد توافق نامه برجام، زمینه های حل وفصل نسبی اختلافات بین دو کشور فراهم گردیده است. افزایش یا کاهش تعارضات بین دو کشور به مجموعه ای از عوامل به هم پیوسته، ارتباط منطقی و معناداری پیدا می کند و برای یافتن راه حل کاهش تعارضات و تضادها، می بایست متغیرهای اساسی در داخل دو کشور و در محیط بین المللی هماهنگ گردند. در پژوهش پیش رو، به دنبال پاسخ گویی به این پرسش هستیم که چه سناریوهایی را می توان برای آینده روابط ایران و آمریکا در پنج سال آینده دربازه زمانی 2022 تا 2027 میلادی ترسیم کرد؟ ابزار پاسخ گویی به این پرسش، بهره گیری از رویکرد سناریونویسی برپایه فرض است که از رویکردهای اکتشافی در سناریونگاری و برمبنای شواهد، خلاقیت و خبرگانی بوده که با شناسایی فرض های محتمل روابط بین دو کشور و متغیرهای اساسی شکل دهنده به رابطه ایران و آمریکا (ازطریق طوفان مغزی با استفاده از پنل خبرگانی) و دسته بندی آن ها، سناریوها استخراج گردیده اند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که براساس متغیرها و فرض های موجود، سناریوی ارجح پیش رو، افزایش رقابت و دشمنی و سناریوی ممکن و محتمل، تعامل مشروط و محدود و سناریوی مصالحه و سازش است. می توان گفت که وزن علائم هشدار به مراتب بسیار بیشتر از اقدامات شکل دهنده، فرض های باربر و اقدامات بیمه کننده رابطه ایران و آمریکاست؛ بنابراین مدیریت تنش ها در روابط دو کشور، باید اولویت سیاست گذاران در دو کشور باشد.
تبیین کنش گری «اخلاقی ساختاری» مکتب سلیمانی و تأثیر آن بر آینده جبهه مقاومت
منبع:
آینده پژوهی انقلاب اسلامی سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۶)
135 - 158
حوزه های تخصصی:
مکتب و نظام انقلابی دو اصطلاحی است که در گفتمان مقام معظم رهبری برای ترسیم خط انقلابی به کار رفته است. ایشان در مقام بهره گیری از الگوی کنش انقلابی شهید سلیمانی از مکتب سلیمانی سخن گفته اند. این نوشتار با بهره گیری از روش استنطاق، موقعیت فرد و ساختار را در نظام اجتماعی واکاوی کرده و با بهره گیری از آموزه های اسلامی، نظام سازی اسلام را اذعان به کنش گری اخلاقی بر پایه ساختارها دانسته است. مدلی که حاوی ترکیب بدیعی از تلفیق عاملیت (کنش گرایی) و ساختار است. چنین کنش گری در ساختارهای اجتماعی، متناسب با سعه وجودی فرد و سازمان، جریان و موجی تولید می کند که پهنه تاریخ را درمی نوردد و پس از زندگی این دنیایی کنش گر نیز ادامه می یابد. آن گاه با شواهدی ازجمله ارائه نتایج پیمایش انجام شده، این موج آفرینی را تشریح و تبیین کرده است که آینده تمدنی و جبهه مقاومت، بیش از پیش از آثار وجودی شهید سلیمانی و مکتب ایشان منتفع خواهد بود.
تأثیر ساختار نومحافظه کاری بر مسلمانان آمریکا و اسلام هراسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
31 - 62
حوزه های تخصصی:
اغلب مسلمانان در ایالات متحده آمریکا از تبعیض و بی عدالتی جامعه و نظام سیاسی این کشور رنج برده و آن را ناشی از پدیده اسلام هراسی تلقی می کنند. اسلام هراسی علیه مسلمانان در ایالات متحده آمریکا یک پدیده ساختاری و مبتنی بر آموزه های ایدئولوژیک و نهادینه است. در این مقاله کوشش خواهیم نمود به این پرسش ها پاسخ دهیم که ساختارها و نهاده ای اسلام ستیز در ایالات متحده چگونه تحت تأثیر اندیشه نومحافظه کاری قرار گرفته اند؟ و مشی فکری اسلام هراسی چگونه به گسترش اسلام هراسی در این کشور دامن می زند؟ و این بینش اسلام ستیز در سطح نظام سیاسی آمریکا چه پیامدهایی علیه مسلمانان آمریکا در پی دارد؟ پس از تجزیه وتحلیل شرایط مسلمانان در آمریکا بر این باور هستیم که اصلی ترین آموزه فکری تبعیض علیه مسلمانان و دیگر اقلیت ها در ایالات متحده، نظام فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نومحافظه کاری است. اصلی ترین ثمره این نظام تولید نابرابری است؛ بنابراین، در چارچوب این نظام، برابری مسلمانان با نخبگان سیاسی و صاحبان سرمایه امری دشوار است و کارکرد اصلی سیستم سیاسی حفظ این نابرابری است. برای همین نهادها و ساختارهای سرمایه سالار اسلام ستیز با اعطای بودجه به سیستم سیاسی اسلام هراسی را گسترش داده که از مهم ترین پیامدهای آن ایجاد تنگنا در زیست اجتماعی، حقوقی و مذهبی مسلمانان در آمریکا است چارچوب نظری این مقاله بر مبنای اندیشه نومحافظه کاری طراحی شده است و روش تحقیق نیز دارای رویکرد توصیفی و از نوع تحلیلی-کمی می باشد و روش گردآوری داده ها نیز بر مبنای کتابخانه ای و منابع معتبر اینترنتی می باشد.
جامعه شناسی تاریخی قرارداد اجتماعی در جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷ (پیاپی ۶۷)
205 - 233
حوزه های تخصصی:
ناآرامی های اخیر در جهان عرب که به مانند موج پیشین از شمال افریقا آغاز شد و به طور محدود به دولت های عراق و لبنان در خاورمیانه عربی گسترش یافت، ضرورت توجه مجدد به مناسبات بین دولت و مردم در جهان عرب را برجسته می سازد. سیر ارتباط بین دولت و مردم در کشورهای عربی طی دوره پسااستقلال، مبین سه دوره تاریخی می باشد. صرف نظر از مشخصات و شرایط ظهور دوره های مذکور که در متن مقاله مورد اشاره قرار خواهد گرفت، تاثیر محیط بین الملل در تعیین کم و کیف رابطه دولت- جامعه در جهان عرب غیر قابل انکار است. بعبارت دیگر، قرارداد اجتماعی جهان عرب در دوران مدرن (پس از جنگ جهانی اول)، بیش از آنکه متاثر از مولفه های داخلی باشد تحت تاثیر منافع و سیاست های بازیگران بزرگ در محیط بین الملل بوده است. این مقاله قصد دارد در پرتو نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل، قرارداد اجتماعی جهان عرب را در یک چشم انداز تاریخی بررسی کند. در این ارتباط، ضمن تمرکز بر قرارداد اجتماعی منتهی بر ناآرامی های عربی، پاره ای از موانع شکل گیری قرارداد اجتماعی جدید و فراگیر در جهان عرب مورد اشاره قرار خواهند گرفت.
سیاست خارجی لیبی در دوران قذافی: از مقابله جویی تا مشارکت جویی داوطلبانه با غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷ (پیاپی ۶۷)
235 - 266
حوزه های تخصصی:
تحولات سیاسی موسوم به بیداری اسلامی که از سال 2011 خاورمیانه عربی را فراگرفت، در یک مورد با دخالت نظامی غرب به سرنگونی رژیم حاکم در لیبی منجر شد. این دخالت نظامی در حالی بود که رژیم قذافی در سیاست خارجی خود از جهت گیری ضدغربی به سمت مشارکت داوطلبانه با غرب متمایل شده و روابط علی الظاهر عادی گردیده بود. اما علی رغم این تغییرات، آغاز بحران داخلی لیبی به واکنش عملی و فوری ائتلاف کشورهای غربی با هدف سرنگونی قذافی منجر شد. این پژوهش ضمن مطالعه نظری سیاست خارجی لیبی در چارچوب پیش نظریه جیمز روزنا و با استفاده از روش توصیفی-تبیینی، در پی پاسخ به این پرسش اصلی است که چرا علی رغم اینکه قذافی در دهه آخر حکومت خود سیاست خارجی تعامل گرا و مشارکت جویانه با غرب را در پیش گرفت اما در پی آغاز خیزش مردمی، کشورهای غربی در قالب سازمان ناتو به دخالت نظامی در این کشور مبادرت کردند؟ فرضیه اصلی عبارت از این است که علی رغم در پیش گرفتن سیاست تعامل گرایی با غرب؛ عدم اعتماد میان طرفین و فقدان اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و تداوم نارضایتی های داخلی موجب شد که با آغاز بحران در لیبی، کشورهای غربی از سقوط قذافی حمایت کنند.
کثرت و غیریت در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۸)
204 - 226
حوزه های تخصصی:
کلیت اندیشی و خصلت تعین گریز جامعه سیاسی مدرن، مساله محوری در مقاله پیش رو است. در این مقاله می کوشد تا این موضوع را تبیین نماید که فلسفه سیاسی مدرن با توجه به خصلت کثرت یابنده جامعه، به دو اردوگاه کلیت باوران از یکسو و کثرت باوران و غیریت باوران از سوی دیگر تبدیل شده است. اما در جامعه سیاسی؛ ما به رغم ظهور تشدیدشونده کثرت های اجتماعی، همچنان در حصر فهمی همگن و کلیت یافته از جامعه سیاسی به سر می بریم. با توجه به نقش ملاصدرا در بنیاد نهادن اندیشه سیاسی معاصر اسلامی در ایران، مدعی امکان خوانشی از نظریه وحدت وجود ملاصدرا شده ایم که امکان ملاحظه کلیت جامعه سیاسی را به صورت همزمان با پذیرش فردیت و غیریت به معنای مدرن آن فراهم می آورد. در این خوانش از الگوی هرمنوتیکال پل ریکور در کنار نظریه امانوئل لویناس مدد گرفته شد که به قابلیت های متن برای حل مساله امروز جامعه ما و پرداختن به غیریت می تواند بیندیشد.
ارزیابی پارلمان گرایی چندجانبه در همگرایی منطقه ای اوراسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرازوفرودهای همگرایی منطقه ای و عوامل مؤثر بر آن در حوزه کشورهای مستقل هم سود مانند هر منطقه دیگر از جهان مورد توجه پژوهشگران منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است. اگرچه در دهه 1990 طرح کشورهای مستقل هم سود نتوانست انتظارها را برآورده کند و حجم گسترده ای از همکاری پدید آورد. باوجود این وضعیت رهبران کشورهای مستقل هم سود با الهام از سازوکارهای موجود همگرایی منطقه ای در مناطق دیگر جهان روند همگرایانه خاص خود را دنبال کرده اند. بر این اساس، کانون تمرکز مقاله پیش رو، واکاوی میزان نقش آفرینی پارلمان گرایی چندجانبه در چارچوب مجمع بین پارلمانی در فرایند همگرایی منطقه ای اوراسیا است. در این زمینه، با بیان زمینه و پیشینه پژوهش، جایگاه پارلمان گرایی چندجانبه در فرایند همگرایی منطقه ای، رابطه بین نظام سیاسی و پارلمان گرایی چندجانبه، یکی از کارکردهای ویژه مجمع میان پارلمانی کشورهای مستقل هم سود یعنی تدوین قوانین نمونه در تسهیل فرایند همگرایی منطقه ای کشورهای مستقل هم سود توضیح داده می شود. افزون بر این، تشکیل نشدن سازوکار پارلمانی در اتحادیه اقتصادی اوراسیا علت کاوی می شود. بدین ترتیب، این پرسش مطرح می شود که پارلمان گرایی چندجانبه در کشورهای مستقل هم سود چه تأثیری بر همگرایی منطقه ای در این منطقه دارد؟ برای پاسخ به این پرسش از روش تحلیل مقایسه ای با بهره گیری از داده های کتابخانه ای و اسنادی استفاده می کنیم. بر این اساس، استدلال می شود در حوزه اوراسیا، چنانچه سازوکارهای همگرایی منطقه ای همچون پارلمان گرایی چندجانبه، علاوه بر رونق اقتصادی بیشتر در منطقه، ثبات سیاسی کشورهای عضو را تضمین کنند، از سوی کشورهای مستقل هم سود در جهت تسهیل همگرایی منطقه ای مورد حمایت قرار می گیرند.
جایگاه بریتانیا در روند امنیتی سازی نفوذ فدراسیون روسیه در اروپای شرقی- مرکزی (مطالعه موردی: لهستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نفوذ راهبردی روسیه در منطقه اروپای شرقی- مرکزی سبب دگرگونی در اولویت های سیاست خارجی بریتانیا و گذار از انزواگرایی به برون گرایی شده است. افزایش تحرک های نظامی روسیه در شرق اروپا، آشوب در اوستیای جنوبی و آبخازیا، پیوسته سازی شبه جزیره کریمه به روسیه و مانند آن، برخلاف قواعد و ارزش های حاکم بر سیاست خارجی بریتانیا است، بنابراین سد نفوذ در برابر روسیه در منطقه، راهبردی است. لهستان یکی از کشورهای این منطقه است که می تواند از نظر ژئوپلیتیک (نزدیکی به روسیه) نقشی به طور کامل بازدارنده در برابر نفوذ روسیه داشته باشد. هدف در این نوشتار، تحلیل تدابیر بریتانیا علیه روسیه در شرق و مرکز اروپا به ویژه در لهستان است. به تبع آن این پرسش مطرح است که بریتانیا چگونه در پی جلوگیری از نفوذ بیش از پیش روسیه در لهستان است؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که راهبرد اصلی انگلستان در شرق اروپا به ویژه لهستان مقابله با نفوذ روسیه با امنیتی سازی راهبرد این کشور در منطقه است. بریتانیا با بهانه جستن از ضعف نظامی و دفاعی لهستان و با دگرنمایی سیاست خارجی روسیه، راهبرد این کشور در شرق و مرکز اروپا را امنیتی کرده است. به بیانی بهتر، بریتانیا با ابزارهایی مانند دیپلماسی، رسانه ها و پژوهشکده های پژوهشی، ایجاد ترس کاذب در منطقه را نهادینه و راهبردهای روسیه در مجموعه امنیتی شرق اروپا را تهدید وجودی براورد می کند. روش این نوشتار کیفی است.
مؤلفه های سیاسی تأثیرگذار بر روابط ایران و تاجیکستان (2020-2010)؛ بسترهای گذار از واگرایی به ثبات در همگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست خارجی کشورها برای گذار از مرحله تصمیم سازی و تصمیم گیری به حوزه کاربست تصمیم ها، متأثر از مؤلفه های سیاسی مختلفی است که متناسب با منابع سیاست خارجی و براساس بازخوردهای کاربست تصمیم ها شکل گرفته باشد. با اتکا به این اصل، روابط ایران و تاجیکستان در سال های اخیر متأثر از مؤلفه های سیاسی گوناگون پس از یک دوره نقش آفرینی فعال، وارد یک دوره رکود و انفعال در سال های 2010 تا 2020 شد. در دوره نخست، ایران فرایند فعال از ابزارسازی راهبردی را در قالب مؤلفه های سیاسی و در دوره دوم بر عکس، فرایندی از توقف استفاده از مؤلفه های سیاسی و خنثی سازی ابزارهای سیاست خارجی در تاجیکستان را گذرانده است. در این نوشتار در پی پاسخ این پرسش هستیم که با وجود آغاز روند احیای روابط از سال 2019، گذار روابط دو کشور از واگرایی به ایجاد یک ثبات در روابط همگرایانه، از دیدگاه مؤلفه های سیاسی همچون ابزارهای سیاست خارجی چگونه است؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که روند احیای مؤلفه های سیاسی در قالب ابزارهای سیاست خارجی به ترتیب از اقتصاد، فرهنگ، سیاست و ارائه چارچوبی امنیتی - سیاسی برای حل و فصل مسئله حزب نهضت اسلامی تحقق می یابد که می تواند ضمن گذار از واگرایی، ثبات در همگرایی را به ارمغان آورد. در این نوشتار می کوشیم به روش کیفی و با استناد به منابع کتابخانه ای الگویی تحلیلی برای این دوره گذار ارائه دهیم.