ناآرامی های اخیر در جهان عرب که به مانند موج پیشین از شمال افریقا آغاز شد و به طور محدود به دولت های عراق و لبنان در خاورمیانه عربی گسترش یافت، ضرورت توجه مجدد به مناسبات بین دولت و مردم در جهان عرب را برجسته می سازد. سیر ارتباط بین دولت و مردم در کشورهای عربی طی دوره پسااستقلال، مبین سه دوره تاریخی می باشد. صرف نظر از مشخصات و شرایط ظهور دوره های مذکور که در متن مقاله مورد اشاره قرار خواهد گرفت، تاثیر محیط بین الملل در تعیین کم و کیف رابطه دولت- جامعه در جهان عرب غیر قابل انکار است. بعبارت دیگر، قرارداد اجتماعی جهان عرب در دوران مدرن (پس از جنگ جهانی اول)، بیش از آنکه متاثر از مولفه های داخلی باشد تحت تاثیر منافع و سیاست های بازیگران بزرگ در محیط بین الملل بوده است. این مقاله قصد دارد در پرتو نظریه جامعه شناسی تاریخی روابط بین الملل، قرارداد اجتماعی جهان عرب را در یک چشم انداز تاریخی بررسی کند. در این ارتباط، ضمن تمرکز بر قرارداد اجتماعی منتهی بر ناآرامی های عربی، پاره ای از موانع شکل گیری قرارداد اجتماعی جدید و فراگیر در جهان عرب مورد اشاره قرار خواهند گرفت.