فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۶۱ تا ۲٬۹۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
عرصه دیپلماسی در سطح جهان شاهد ورود ابزارهای تازه ای برای تعاملات دیپلماتیک است. بعبارتی ورود تکنولوژی بویژه تکنولوژی-های ارتباط جمعی همچون توئیتر، نوع تازه ای از روند دیپلماتیک را به نمایش گذاشته است. توئیتر به صحنه حمله، نقد و اظهارنظرهای فعالان و سیاستمداران به مسائل مختلف سیاسی و جهانی تبدیل شده که اثرات متقابلی را هم می گذارد. این نوع روش دیپلماسی با عنوان «تئودیپلماسی» بوجود آمده که تا اوایل سال ۲۰۱۹ تعداد 193 کشور رسمی عضو سازمان ملل متحد از این نوع در روند دیپلماتیک استفاده می کردند؛ در همین راستا این پژوهش به بررسی دیپلماسی توئیتری ریاست جمهوری ترامپ پرداخته است. پرسش اصلی این است که ترامپ چگونه و با چه روایتی دیپلماسی خود را در شبکه اجتماعی توئیتر عرضه می نماید؟ یافته های پژوهش نشان می دهد قوانین و قراردادهای زبان دیپلماتیک نیازمند زبانی مودب، سازنده و مثبت، ملایم و مبهم است. زبان ترامپ در توییتر مودبانه، سازنده و مثبت و مبهم نیست، اگرچه اغلب غیرهیجانی است. برای پاسخ به پرسش های پژوهش و رسیدن به اهداف مورد نظر، از روش های دیجیتالی تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان با دو تکنیک مقوله ای و ارزیابی استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش مجموع توییت های صفحات توییتر رئیس جمهور آمریکا (ترامپ) در سال های 2017-2019 میلادی است.
مصالحه سیاسی و توسعه در ایران؛ بررسی چند گزاره نظری و انضمامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال شانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۶۴)
181 - 219
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو ضمن تأکید بر توسعه به مثابه آرمانی ملی و فراگیر در سطح جهان، با طرح و تشریح نظریه ها و دیدگاه های معطوف به نسبت میان "مصالحه و مصالحه سیاسی" با "توسعه و توسعه ملی" به ویژه نظریاتی که مدعی اند توسعه در بستر صلح و جهان عاری از خشونت و جنگ محقق خواهد شد تلاش دارد نسبت میان مصالحه سیاسی و توسعه ملی در ایران را بازنمایی نموده، به ضرورت و بایسته های آن بپردازد. در چارچوب ملاحظات نظری و رویکردی این اثر؛ جوامع و از جمله جامعه، نیروهای اجتماعی، نخبگان و نظام سیاسی در ایران برای رسیدن به توسعه ناچارند تا از میزان تعارضات و درگیری های درونی و بیرونی کاسته و توان و همت خود را در بستری مصالحه جویانه و آرامش طلبانه برای نیل به توسعه و پیشرفت تجمیع نمایند. بر اساس این الگو و در قالب روشی کیفی و گردآوری اسنادی- کتابخانه ای داده ها؛ مقاله به طرح 5 گزاره کلیدی که ناظر بر الزامات و بایسته های انضمامی و راهبردی برای دستیابی به مصالحه سیاسی و توسعه است می پردازد. در وجوه ایجابی و سلبی؛ خروج از بدفهمی ها و کژفهمی ها نسبت به موضوع مصالحه، تبدیل گفتمان های سلبی به گفتمان های ایجابی و الگو بودگی، شناسایی حداکثری کنشگران، ظرفیت سازی برای توسعه نهادهای مدنی و آموزش شهروندی و گفتمان سازی درباره صلح، 5 گزاره ای است که نویسنده در این مقاله مورد دقت نظر قرار می دهد. واژگان کلیدی: مصالحه، مصالحه سیاسی، صلح، توسعه، ایران
تأثیر سرمایه اجتماعی شبکه بر دستیابی به قدرت سیاسی دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
531 - 552
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تحلیلی بر ازهم گسیختگی دولت در کشورهای جهان سوم با استفاده از سیاست شبکه ای است. اگرچه شبکه ها اهداف متفاوتی را دنبال می کنند، اما به دنبال تقویت منابع رابطه ای بین افراد هستند.در سیاست شبکه ای، جایگاه اصل محوری کنش ورزی، قدرت سیاسی موضوع نزاع و کسب سهم بیشتر از قدرت، مهم ترین هدف از کنش ورزی سیاسی است.درهم کنشی بین این دو مفهوم؛ یعنی سرمایه اجتماعی و تحلیل مبتنی بر شبکه ، یعنی اتخاذ منظری شبکه ای به سرمایه اجتماعی به شیوه ای کیفی و دخیل کردن دولت در این تحلیل است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که؛منابع خاصی در درون شبکه های سیاسی در جریان هستند که بسته به نوع تمایز گذاشتن افراد درون شبکه با دیگران بیرون از شبکه شامل سرمایه اجتماعی یا سرمایه مجتمعی می شود؛ با وجود اینکه این شبکه ها می کوشند سهم بیشتری از منابع کمیاب موجود در جامعه یعنی قدرت سیاسی، ثروت اقتصادی و منزلت اجتماعی را دراختیار داشته باشند، موضوع اصلی نزاع، دستیابی به قدرت سیاسی است.محل نزاع، عرصه دولتی یا در درون و پیرامون دولت است. هرچند تحقیق درمورد ساختار اجتماعی، کانون محوری تحلیل شبکه ای است اما سیاست شبکه ای باتوجه هم زمان به ابعاد ساختاری و ابعاد شناختی - هنجاری، بر کیفیت هنجارها و نوع استراتژی هایی که کنشگران سیاسی برای دستیابی به سهم بیشتری از قدرت سیاسی اتخاذ می کنند، تأکید دارد.
بایستگی های انسانی اجرای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
553 - 586
حوزه های تخصصی:
الگوی پایه اسلامی_ ایرانی پیشرفت به عنوان ترسیم گر اهم مبانی و آرمان های پیشرفت و افق مطلوب کشور در نیم قرن آتی، ابلاغ شده است و هم اکنون این سند بالادستی در فرایند تضارب آرا و تعاطی افکار قرارگرفته است تا عندالاقتضاء تکمیل شده و ارتقا یافته و ابلاغ شود. ازآنجاکه در ایران معاصر تجارب تدوین و اجرای احکام و اسناد بالادستی نظیر قانون اساسی، فرمان هشت ماده ای امام (ره)، برنامه های توسعه پنج گانه، سیاست های کلی نظام و سند چشم انداز بیست ساله وجود دارد که کمابیش توفیقات نسبی در تحقق آن ها وجود داشته است؛ هدف این پژوهش آسیب شناسی و کالبدشکافی فاصله معناداری است که بین ظرفیت های بالفعل و بالقوه تمدن اسلامی _ایرانی و دست یافته های آن ها تا مطلوبات و حتی مقدورات، مشاهده و به این سؤال پاسخ داده می شود که نقش «عامل انسانی» به عنوان یکی از علل و عوامل اصلی عدم تحقق کامل احکام و اسناد بالادستی موصوف چیست و الزامات و اقتضائات مربوط به عامل انسانی در مسیر تحقق الگوی اسلامی _ایرانی پیشرفت، کدام اند. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و روش تحقیق آن مطالعه اسنادی است. براساس یافته های تحقیق؛ برای حصول اطمینان از تحقق الگوی اسلامی _ایرانی پیشرفت بایستی به مردم (لشکریان پیشرفت) برای ایجاد زمینه مشارکت و همراهی با مداخلات اصلاحی و توسعه ای توجه کرد و بر این اساس پیشنهاد می شود برای ایجاد آرامش خاطر و اطمینان بخشی آنان نسبت به آینده، یک نظام رفاه و تأمین اجتماعی چندلایه را سامان داد.
مطالعه تاثیر رسانه های داخلی و خارجی بر مشارکت سیاسی دانشجویان در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
621 - 652
حوزه های تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر، بررسی تاثیر رسانه های داخلی و خارجی بر مشارکت سیاسی دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ ایران است و این سوالات در مقاله مطرح شده: چه متغیرهایی در استفاده از رسانه ها بر مشارکت سیاسی موثر است؟ و هریک از رسانه های داخلی و خارجی بر مشارکت سیاسی دانشجویان چگونه تاثیرگذار بوده اند؟ این تحقیق با رویکرد کمّی و شیوه پیمایش و با استفاده از پرسش نامه انجام شده است. نمونه تحقیق شامل ۳۸۰ نفر از دانشجویان کارشناسی، ارشد و دکتری است که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شده و در بررسی پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. یافته ها حاکی از این است که بین واقعی تلقی کردن محتوای رسانه داخلی، استفاده هدفمند از رسانه داخلی و میزان استفاده از رسانه داخلی با مشارکت سیاسی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و بین متغیرهای استفاده هدفمند از رسانه خارجی، استفاده غیرهدفمند از رسانه خارجی و میزان استفاده از رسانه خارجی با مشارکت سیاسی رابطه معنی دار و معکوس وجود دارد. همچنین مشخص شد، نظریه برجسته سازی در مورد تاثیر رسانه ها بر مشارکت سیاسی قابل ردیابی است؛ نه تنها رسانه ها می توانند در میزان مشارکت سیاسی اثر بگذارند بلکه اولویت ها، انتخاب ابعاد و انواع مشارکت سیاسی را نیز شکل می دهند. در نهایت، نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که به ترتیب متغیرهای استفاده هدفمند از رسانه خارجی، استفاده هدفمند از رسانه داخلی، میزان استفاده از رسانه خارجی، میزان استفاده از رسانه داخلی، واقعی تلقی کردن محتوای رسانه داخلی و استفاده غیرهدفمند از رسانه خارجی، قوی ترین پیش بینی کننده های متغیر مشارکت سیاسی در بین دانشجویان بودند.
تبارشناسی زمینه های صلح گرایی در گفتمان های شیعه عهد حضور براساس کنش های گفتمانی مرتبط با رفتار امام علی (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبارشناسی رویکرد امامان شیعه به صلح با توجه به نقش بنیادگذارانه امام علی(ع) در ارتباط با رویکردی از این گروه، ذیل مناسبات معتبر در سه گفتمان مرکزی شیعه در عهد حضور است. به همین منظور به اقتضای مطالعات گفتمانی، به شناسایی کنش های مرکزی در گفتمان نخست شیعه متأثر از امام علی(ع) به مثابه سوژه گفتمانی، تعقیب چندوچون بروز و ظهور صلح گرایی در نگرش امام حسن(ع) و دال های صلح در گفتمان های شیعه در عهد دیگر امامان(ع) پرداخته شده است. این پژوهش با بحث از سه گفتمان شیعه سیاسی، اجتماعی و اعتقادی تلاش دارد که نشان دهد چگونه دو کنش مرکزی مبارزه و کناره گیری، آن گونه که در رویکرد امام علی(ع) بنیاد گذاشته شد، کارکردی محوری و نقشی کانونی در هر سه گفتمان ایفا کرده است.
ارزیابی قابلیت اجرای نظریه «مسئولیت حمایت» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر مبنای فقهی «تألیف قلوب»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۹۵
167 - 190
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به قابلیت اجرای نظریه مسئولیت حمایت مبتنی بر قاعده فقهی «تألیف قلوب» پرداخته است. در پاسخ به این پرسش اصلی که «قلمرو کاربست مبنای تألیف قلوب در نظریه مسئولیت حمایت چه میزان است؟» این فرضیه مطرح شد که «نظریه مسئولیت حمایت، مستنبط از قاعده فقهی تألیف قلوب، می تواند مبنای حقوقی مناسبی برای جامه عمل پوشاندن به موازین حقوق بشری جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی باشد.» موضوع پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی در سه ساحت تبیین گردید. نخست به امکان شناسایی اصل نظریه مسئولیت حمایت مبتنی بر مبنای تألیف قلوب در دو محورِ «امکان شناسایی نسبت مفهومی با تألیف قلوب» و «امکان شناسایی قابلیت کاربست تألیف قلوب در عصر غیبت» پرداخته شد. سپس با رویکرد تقلیل گرا و تعمیم گرا، که قائل به شمولیت عنوان مؤلفه قلوبهم نسبت به کفار و مسلمانان است، افراد مشمول مسئولیت حمایت مبتنی بر مبنای تألیف قلوب و قلمرو این مسئولیت مورد شناسایی قرار گرفتند. در ساحت سوم پژوهش کاربست قاعده تألیف قلوب در دکترین مسئولیت حمایت و مراتب اجرای نظریه بحث و بررسی گردید و در ادامه، ضمن تطبیق مراتب مسئولیت حمایت که شامل مسئولیت پیشگیری، مسئولیت واکنش و مسئولیت بازسازی می شود با احکام و عناوین فقهی و شرعی متعدد، مطابقت دو مبنای موضوع تحقیق از حیث راهبردنگاری سلسله مراتبی به اثبات رسید.
تأثیر مجتمع های نظامی- صنعتی بر سیاست خارجی ایالات متحد در برابر روسیه و چین (۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویداد یازده سپتامبر در سال 2001 بهانه ای شد تا مقام های ایالات متحد مبارزه با تروریسم جهانی را بهانه ای برای به کارگرفتن سیاست های تنش زای خود در جهان مطرح کنند. سیاستی که در ادامه و به سبب نفوذ عاملی به اسم مجتمع های نظامی - صنعتی در ساختار قدرت آمریکا، با بزرگ نمایی تهدیدهای کشورهای چین و روسیه، موجب تنش و اختلاف در تعدادی از مناطق از جمله آسیای شرقی و اروپای شرقی شده است. از این رو، این پرسش مطرح می شود که مجتمع های نظامی- صنعتی آمریکا چگونه بر سیاست خارجی این کشور در برابر روسیه و چین تأثیر گذاشته است؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که مجتمع های نظامی - صنعتی با استفاده از ظرفیت های در اختیار و ارکان مؤثر خود و در نوک آن پیمانکاران نظامی، با تأثیر بر تصمیم گیری های مقام های آمریکایی، سبب به کارگرفتن سیاست فروش تسلیحات نظامی به بهانه محدودسازی قدرت های بزرگی مانند چین و روسیه شده اند. در کنار روند افزایشی درآمدهای پیمانکاران نظامی، سبب ایجاد اختلاف و تنش در مناطق آسیای شرقی و اروپای شرقی شده اند. در این نوشتار برای تشریح تأثیر جریان مجتمع های نظامی - صنعتی، از نظریه نخبگان رابرت دال به عنوان چارچوب نظری استفاده می کنیم تا در قالب آن تأثیرگذاری این جریان بر سیاست گذاری ایالات متحد در برابر این دو کشور بهتر تبیین شود.
Financialization of the American Dream in the 21st Century in the US as a World Leading Country(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۱, Winter ۲۰۲۱
85 - 132
حوزه های تخصصی:
American Dream is a national ethos of the United States, which was first coined by James Truslow Adams in the 20 th century, meaning everyone should have the opportunity to reach what s/he desires according to his/her abilities and attempts. Although the concept of American Dream existed from the beginning days of the establishment of the United States, it has undergone significant changes throughout the country’s history. This study investigates the effect of the financialization of the economy (the increase of the importance and the size of the financial sector relative to the entire economy) in the 21 st century on the three key elements of the American Dream—homeownership, employment, and income—from George Bush’s presidency in 2001 to the end of Barack Obama's presidency in 2016. The theoretical framework of the study is the American Dream Theory and the financialization of capitalization, and its methodology consists of a qualitative historical analysis. The result of the study indicate that financialization of the economy in the 21 st century caused the American Dream to become more financialized: while presidents Bush and Obama promised to realize American Dream for all Americans, in practice, their administration policies were more in the interest of financial institutions and the rich, rather than low and middle-class Americans.
The Impact of Coronavirus on Globalization: Evidence from Different Regions in Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۲, spring ۲۰۲۱
225 - 254
حوزه های تخصصی:
It is generally accepted that COVID-19 is one of the most serious challenges the countries have faced since the end of World War II. The coronavirus, as an external shock has reshaped economic structures and lowered integration among countries. The main purpose of this paper is to investigate the impacts of COVID-19 on the globalization level of countries, which were classified into five Asian regions based on the United Nations geoscheme. To this end, an econometric method of estimation is employed based on the quarterly data pertaining to the study’s variables from 2010 to 2020. Results indicate that the pandemic has had a more severe negative impact on the globalization level of more developed countries in Asia, whereas it has had a smaller negative impact on less developed regions, such as those located in Central Asia. In this regard, Japan and China can be named as two economies in which the Coronavirus has had a greater negative impact on the level of globalization. It can be highlighted that the pandemic and its related consequences, such as protectionism (trade and capital de-liberalism) and travel restrictions are not considered as potential threats for all Asian countries. What constitutes a threat for various countries depends on the country’s economic nature, political stability, economic size, and globalization nature. Therefore, for globalization recovery, no unique pattern could be applied to all Asian countries, each having to determine useful practical policies based on its economic mechanism and interactions with respect to both regional and global variables.
Corporate Resilience and Performance in Food Industry SMEs During COVID-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۲, spring ۲۰۲۱
333 - 366
حوزه های تخصصی:
The small and medium entrepreneurs’ and managers’ main interest is to avoid the problems resulting from the economic and social crisis during COVID-19. One way to prevent these problems is to increase the organizations’ resilience to achieve optimal business performance. Resilience helps with business continuity and performance, simultaneously assisting social, economic, and cultural policymakers and planners in their tasks. This study investigates the impact of corporate resilience dimensions on performance in the food SMEs industry in Iran during the COVID-19 era. After reviewing the literature on organizational resilience (planned and adaptive) based on Porter’s value chain, the effects of five dimensions (human resources, marketing, finance, supply chain management, and services) on corporate performance were assessed. Ninety-five questionnaires were collected from food industry SMEs using the simple random sampling method. SPSS 26 and SMART PLS 2.0 were used to analyze the data. The results of data analysis with Partial Least Squares (PLS) showed that all dimensions had a positive effect on corporate performance because all the items had high t coefficients (t > 1.96). With GOF, the overall validation of the model is high. Appropriate changes in Porter’s value chain components (Human Resources, Marketing, Finance, Supply Chain Management, and Services) under the COVID-19 influence have a positive effect on performance.
Managing Infodemic on COVID-19 Related Issues: ‘Building Resilience to Misinformation’ in IRNA and FARS News agencies Instagram Pages(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۲, spring ۲۰۲۱
367 - 398
حوزه های تخصصی:
The present article aims to investigate the modality of coverage and infodemic management regarding COVID 19 by the two Iranian mainstream media i.e., IRNA and Fars News Agency. To investigate the modality of infodemic management, the article specifically examines ‘building resilience to misinformation’. To reach this aim, content analysis has been used. Data for this study were selected from the Instagram pages of Fars News Agency (@fras_news) and Islamic Republic News Agency (IRNA) (Irna_1313) from February 19, 2019, the day of the official announcement regarding the first Coronavirus case in Iran, until October 25, 2021. In total 218 items were collected, out of which 64 cases were from IRNA and 154 were from Fars News Agency. Both news agencies were examined in terms of infodemic type, Infodemic themes and infodemic sources. The results of the study indicated that in terms of infodemic type, Fars mainly focused on fake news; while IRNA concentrated on prevalent public questions and concerns regarding the Coronavirus. In terms of infodemic themes, both news agencies focused on Corona phobia and vaccination. The results of the study indicate that social networking sites are the main sources of spreading infodemic regarding COVID-19.
A Key Principle or a Key Partner? The Islamic Republic of Iran’s Foreign Policy towards Africa(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۵, Issue ۳, summer ۲۰۲۱
473 - 506
حوزه های تخصصی:
According to Iran's constitution, expanding relations with Africa has always been one of the strategic principles in the country’s foreign policy; all previous presidents have therefore sought to expand the country's relations with Africa. Rouhani, however, pursued a different policy in Africa. His arrival in the office marked a considerable shift in Iran’s foreign policy. Rouhani’s African policy, compared to his predecessors, presents a peculiar case, because rhetorically he highlighted the importance of improving relations with Africa, but in practice, he almost neglected Africa at least in terms of trade and official visits. In other words, in Rouhani’s presidency, Africa remained as a key principle in the IRI’s foreign policy but not as a strategic partner. This paper uses a qualitative content analysis for analysing Rouhani’s rhetorical positions on Africa. By adopting the constructivist theory of IR and the importance of policymaking theories, the paper also argues that due to the geopolitical importance of Africa, Iran’s relations with Africa, although insignificant, remained unchanged. In Rouhani’s time, however, relations declined significantly due to his Westward policy. In discussing this policy shift, the role of both structure and agency are important and emphasize the reactionary nature of Iran’s foreign policy.
طراحی سامانه Web-GIS مبتنی بر مسیریابی بهینه بین نقاط مختلف صحنه نبرد به منظور مدیریت و طرح ریزی صحیح عملیات های نظامی آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۲
69 - 94
حوزه های تخصصی:
دسترسی سریع به اطلاعات مکانی یکی از اساسی ترین ارکان عملیات های حال و آینده محسوب می گردد. در این حوزه، موضوع مسیر یابی و آگاهی نسبت به جغرافیای نظامی منطقه عملیات از چالش های فرماندهان و مدیران در سطوح مختلف سازمان در رزم می باشد. سامانه Web-GIS ابزاری قدرتمند برای طراحی و برنامه ریزی هرگونه عملیات مکانی بوده و امکانات زیادی را در اختیار قرار می دهد. بخش عمده ای از اقدامات نظامی زمینی در نواحی برون شهری بوده و مسیرهای دسترسی تعریف شده زیادی از آن ها موجود نیست، لذا لازم است تا با ایجاد سامان ه ای مسیریاب بتوان مسیرهای مواصلاتی در این نوع مناطق را بررسی نمود. این تحقیق سعی بر آن دارد تا با ایجاد سامانه جامع GIS تحت وب، بتواند در یک شبکه جامع فرماندهی و کنترل در محیط کاربری با امنیت بالا، اطلاعات مکانی موردنیاز صحنه نبرد را ارائه داده و نیز فرآیند مسیریابی جهت طرح ریزی عملیات های آتی را مطابق با پارامترهای مدنظر انجام دهد. اطلاعات ورودی سامانه مسیریاب با استفاده از تکنیک مثلث بندی و با به کارگیری تابع هزینه مناسب در منطقه مطالعه پیش پردازش شده و موجب کاهش حجم داده و افزایش سرعت پردازش می گردد. این سامانه با به کارگیری پایگاه داده PostgreSQL، وب سرور آپاچی و افزونه های متن باز، تشکیل یک مجموعه عام المنفعه را می دهد. هم چنین سعی شده تا رابط کاربری ایجاد شده کاربرپسند بوده و حاوی ابزار کافی به منظور استفاده کاربران هدف باشد. به کارگیری سامانه مسیریاب Web-GIS، نقش اساسی این سامانه در موقعیت یابی در میدان نبرد، دسترسی به نقشه های اردوگاه ها و ایجاد سامانه جامع آفلاین، مدیریت لجستیک، فرماندهی و کنترل عملیات های نظامی آینده نمود پیدا خواهد کرد.
طراحی مدل پیش بینی و تعیین سطح ورزش قهرمانی آجا با استفاده از سیستم استنتاج فازی عصبی-تطبیقی (ANFIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
129 - 152
حوزه های تخصصی:
درک درستی از جایگاه ورزش قهرمانی در نیروهای مسلح و مقدار شاخص های آن، برای مدیران و سلسله مراتب این حوزه بسیار حائز اهمیت است. بعضی از امور مهم سازمان ازجمله بودجه ورزشی، تصمیمات و سیاست گذاری های کلان ورزشی سازمان، استخدام کارکنان و انتخاب افراد برای برخی مأموریت های متکی به ورزیدگی، با توجه به میزان برخورداری و سطح این شاخص ها اتخاذ می گردد. هدف اصلی این تحقیق ارائه مدل نرم افزاری متکی بر دانش انسانی خبرگان و توسعه آن به وسیله ANFIS است. از روش نمونه گیری قضاوتی برای تعیین خبرگان شامل 21 نفر از مدیران، استادان و مسئولین حوزه ورزشی آجا استفاده شده است. شاخص های ورزش قهرمانی آجا با روش تحلیل عاملی تأییدی، نهایی گردید. بر اساس شاخص ها، اماکن ورزشی آجا از خیلی کم تا خیلی زیاد توسط خبرگان ارزیابی می شود. داده های دریافتی شامل یک ماتریس 210 موردی است. ماتریس داده ها با درنظر گرفتن پیش فرض مدل سازی در نرم افزار MATLAB با رویکرد استنتاج فازی و شبکه عصبی مصنوعی یا همان ANFIS مورداستفاده قرار می گیرد. برای ارزیابی عملکرد مدل از پارامترهای مجذور میانگین مربعات خطا (RMSE)، درصد خطای نسبی (ε)، میانگین خطای مطلق (MAE) و ضریب تبیین (R<sup>2</sup>) استفاده شده و مقادیر هریک به ترتیب 047/0، 92/0، 066/0 و 889/ به دست آمده است که نشانگر دقت و قابلیت اعتماد به مدل است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و با توجه به روش گردآوری داده ها از نوع پیمایشی است. بر اساس تست حساسیت مدل، متناسب با سطح سازمان شاخص های 7، 8، 9، 10 و 11 از اهمیت و تأثیرگذاری بیشتری برخوردارند.
تأثیر برگزیت بر سه اصل کلیدی در سیاست خارجی بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
988 - 963
حوزه های تخصصی:
همه پرسی 23 ژوئن 2016 در بریتانیا، خروج این پادشاهی از اتحادیه اروپا را رقم زد؛ که در ادبیات سیاسی با عنوان برگزیت شناخته می شود. بسیاری از پژوهشگران بر این باورند که برگزیت تأثیر چشمگیری بر اصول کلی سیاست خارجی بریتانیا و همچنین معادلات قدرت در اروپا و جهان خواهد داشت. با توجه به اهمیت این پدیده، در این نوشتار با تبیین مواضع دو حزب اصلی این پادشاهی در مورد سه اصل تأثیرگذار در سیاستگذاری خارجی بریتانیا (رابطه ویژه با ایالات متحده، مسئولیت حمایت، و چندجانبه گرایی) و با بهره گیری از نظریه امنیت هستی شناختی در روابط بین الملل، تأثیر برگزیت بر این اصول تجزیه وتحلیل خواهد شد. پرسش اصلی پژوهش این است که چگونه برگزیت بر این سه اصل مهم در سیاست خارجی بریتانیا تاثیر خواهد گذاشت؟ در فرضیه بیان می شود که در سیاست خارجی این کشور، برگزیت به حفظ و استمرار رابطه ویژه امریکا-بریتانیا کمک خواهد کرد، در حوزه اصل مسئولیت حمایت، برگزیت فضای محدودتری را برای استفاده از ظرفیت های اقتصادی و نظامی بریتانیا ایجاد خواهد کرد، و در زمینه اصل چندجانبه گرایی، سبب خواهد شد که بریتانیا به دنبال ائتلاف هایی باشد که برخلاف اتحادیه اروپا، نهاد حاکمیت و استقلال سیاست خارجی این پادشاهی را تضعیف نکند. انجام این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی و با استفاده از روش موردپژوهی چندگانه، به شناسایی چالش ها و فرصت هایی که برگزیت برای اصول کلیدی سیاست خارجی بریتانیا به ارمغان آورده است، کمک می کند تا تصویری مناسب از رفتار سیاست خارجی این پادشاهی در دوران پسابرگزیت ترسیم شود.
حکومتمندی مدرن در ایران عصر ناصری: ظهور جمعیت و فنون اداره آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1013 - 989
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار، تبارشناسی دقیق رخدادهای تاریخی خردی است که ابعاد و زوایای مختلف دولت مدرن در ایران معاصر را شکل داده، و ویژگی های مهم و مشاهده شدنی در دولت های کنونی به آن بخشیده اند. متفاوت از بیشتر نظریه پردازان دولت، در این پژوهش استدلال شد که تبار فکری و گفتمانی دولت مدرن در ایران به نیمه دوم سده نوزدهم و به طور ویژه به عصر ناصری بازمی گردد؛ و می توان این واقعیت را در میان برخی رویدادهای فراموش شده و گاه حاشیه ای جست وجو کرد. بر این اساس، پرسش های پژوهشی زیر مطرح شدند: 1. چه شرایطی سبب پیدایش دولت مدرن در ایران سده نوزدهم و به ویژه عصر ناصری شد؟ 2. چگونه رویدادهایی مانند کمیابی مواد غذایی به تغییرات جمعیتی و پیدایش دولت مدرن منجر شدند؟ با الهام از مفهوم حکومت مندی فوکو، در فرضیه پژوهشی بیان شد که وقوع برخی رویدادها (همه گیری و ناامنی غذایی) سبب ظهور انگاره جدید جمعیت و در پی آن تغییر در فنون حکمرانی و گذار به حکومت مندی جدید دولت در ایران شد که مبتنی بر سامانه امنیت و نیز سامانه تنظیمی- انضباطی بود. جمعیت به منزله سوژه نیازها، و تمایلات در دستان حکومت پدیدار شد، و موضوع فنون جدید حکومت واقع شد. با اتکا به روش گردآوری و تحلیل شواهد تاریخی و داده های کیفی موجود در رساله های سیاسی، خاطرات، اندرزنامه ها و سفرنامه های سده نوزدهم، و نیز در متون سیاسی مرتبط با شکل گیری دولت مدرن در ایران درستی فرضیه تاثیرگذاری رخدادهای تاریخی خرد بر پیدایش دولت تأیید می شود.
روایت کسنوفونی از فلسفه سیاسی سقراطی: شرحی بر درباره تربیت کوروش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
1171 - 1149
حوزه های تخصصی:
اصلی ترین دستاورد نوشتاری کسنوفون در فلسفه سیاسی، تربیت کوروش است. اگر خاطرات در میان قطب سقراطی نوشتارهای کسنوفون در مرکز قرار داشته باشد، هسته اصلی قطب کوروشی نوشتارهای او، تربیت کوروش است. تربیت کوروش، به مانند جمهوری افلاطون، یک اثر تربیتی در معنای سقراطی آن و بدین اعتبار یک متن اصلی در سنت فلسفه سیاسی سقراطی است. صورت زندگینامه نویسی این اثر در واقع ناشی از غرض تربیتی نویسنده آن است که می خواهد با تمرکز بر افعال کوروش، خواننده را به پرسش از بهترین شیوه زندگی برای آدمی برانگیزد. اگر بپذیریم که خاطرات سقراط نیز صورتی از زندگینامه است، آنگاه به خوبی می توانیم آن را با تربیت کوروش که آن هم صورتی از زندگینامه است، مقایسه کنیم. یکی از اهداف اصلی پژوهش حاضر این است که به دو پرسش زیر پاسخ دهیم: 1. چگونه توصیف کسنوفون از کوروش به تجسم والاترین نمونه از شیوه زندگی سقراطی تبدیل می شود؟ 2. چگونه کسنوفون وزن این والاترین نمونه از شیوه زندگی سیاسی را در پرتو والاترین نمونه از شیوه زندگی فلسفی، از حیث مدخلیت آن در رساندن آدمی به سعادت، می سنجد؟ در این مقاله تلاش شده تا نشان داده شود که کسنوفون با طرح مقایسه شیوه زندگی سقراط و شیوه زندگی کوروش ، و با وجود تحسینی که در این اثر نسبت به کوروش وجود دارد، در نهایت از برتری شیوه زندگی سقراطی (یا فلسفی) در برابر شیوه زندگی کوروشی (یا سیاسی) دفاع می کند. این عمیق ترین لایه تربیتی در فلسفه سیاسی کسنوفون است که در پس پشتِ نقاب تربیت سیاسی در قاموس کوروشی آن پنهان می شود. فهم این نکته مستلزم اتخاذ رویکردی خاص به متن این اثر است؛ رویکردی که بتواند از رهگذر جدی گرفتن به مثابه یک کل معنادار، غرض مؤلف را از لابه لای سطور آن فراچنگ آورد. به همین منظور، برای خواندن تربیت کوروش، از هرمنوتیک اشتراوسی بهره خواهیم گرفت.
بنیادگرایی یهودی در بستر عملگرایی سیاسی: نقش جریان حاردی در تقویت گرایشات افراط گرایانه در ساختار رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر جوامعی از یهودیان حاردی در اسرائیل زندگی می کنند که متاثر از دین و آیین های یهودی (و عمل به آن) دارای عقاید، سبک زندگی فردی و اجتماعی خاصی بوده و همین موضوع آنان را در رسانه ها برجسته نموده است. این جماعت از حیث اعتقادی و نظری، جزء بنیادگرایان یهودی (عملگرا) به شمار می روند و به شدت به اصول بنیادگرایی یهودی (و مقومات آن) مقیدند. حاردی ها در حال حاضر – برخلاف باورهای رسانه ای- نه تنها جریانی حاشیه ای و کم اهمیت به حساب نمی آیند بلکه با اتخاذ رویکردی عملگرا – در کنار سایر مولفه ها و بهره مندی از ظرفیت های گفتمانی- توانسته اند خود را به جریانی تاثیرگذار در عرصه سیاسی- اجتماعی مبدل نمایند. با توجه به بنیان های نظری بنیادگرایانه و عملگرایی نهفته در این جریان، به نظر می رسد تقویت و اهمیت یافتن آنان در عرصه ی سیاسی- اجتماعی رژیم اسرائیل موجب افزایش تنش های داخلی، خارجی و رشد گرایشات افراط گرایانه خواهد شد. در چنین بستری طرح چالش های بنیادین در خصوص ماهیت رژیم فعلی اسرائیل و آینده ی آن دور از انتظار نخواهد بود.
رویکرد باراک اوباما در قبال بحران هسته ای ایران بر اساس نظریه تصویر در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۸ (پیاپی ۶۸)
175 - 202
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد رویکرد باراک اوباما در قبال بحران هسته ای ایران را بر اساس نظریه تصویر در روابط بین الملل تبیین نماید. در حالی که نظریه های رقیب به موضوعاتی همچون ساختار نظام بین الملل یا تحریم های همه جانبه به عنوان عامل اصلی در حصول توافق هسته ای میان ایران و گروه 1+5 اشاره می کنند؛ این پژوهش به عوامل ذهنی، ادراکی و شخصیتی اوباما توجه داشته است. پرسش اصلی پژوهش این است چرا باراک اوباما رویکرد متفاوتی نسبت به سَلَف خود برای حل بحران هسته ای ایران پیمود؟ پاسخ اولیه بر اساس مبانی روانشناختی در نظریه تصویر چنین است: ادراک اوباما از قدرت ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای و خسارت بار دیدنِ تداوم سیاست روسای جمهور قبلی و همچنین نوع شخصیت فردی او باعث شد در حل بحران هسته ای ایران رویکرد متفاوتی نسبت به جورج بوش پسر انتخاب کند. رویکرد این پژوهش تبیینی و روش آن مطالعه موردی است. گردآوری اطلاعات این پژوهش به روش اسنادی انجام شده است.