فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
بررسی نقش خمس در رفع فقر ؛ مطالعه موردی : شهر شال قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۷ شماره ۱۶
حوزه های تخصصی:
رهبری و بسیج اجتماعی در جنگ: نمونه دفاع مقدس
حوزه های تخصصی:
بسیج جامعه برای دفاع از کشور ، همواره از مهمترین دغدغه های رهبران سیاسی و نظامی کشورهاست . بسته به نوع کشورها و وضعیت سیاسی ، اقتصادی و اجتماعی آنها ، عاملان مختلفی در این بسیج نقش آفرینی می کنند . در جوامع انقلابی ، معمولاَ مهمترین عامل ، رهبری انقلابی کشور است که می تواند با تکیه بر جاذبه عمیق و فراگیر خود ، جامعه را برای تحقق اهداف و ارزشهای عمومی به حرکت درآورد . جاذبه فراگیر رهبر نیز به نوبه خود ، ممکن است تحت تاثیر عوامل مختلفی باشد که در جوامع با فرهنگ دینی ، الگوهای رهبری و اسطوره های تاریخی می توانند از جمله نیرومندترین منابع جاذبه بخشی برای رهبری معاصر باشند .
مطالعه تطبیقی روند توسعه سیاسی در ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات جانشینی چنگیز و نقش آن در مناسبات خارجی ایلخانان ایران
این نوشتار بررسی مشکلات چنگیزخان در امر تعیین جانشین خود به نقشة ایلخانان در مورد چیرگی بر ممالک مصر نیز اشاره میکند.
ساختار نظام بین الملل در قرن 21، مطالعه موردی: سیاست خاور میانه ای آمریکا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر در فرایند بررسی ساختار نظام بین الملل در قرن 21، سیاست های خاورمیانه ای ایالات متحده آمریکا را که ارتباط خاصی با دکترین نظم نوین جهانی این کشور در سه حوزه کنترل انرژی منطقه خلیج فارس، امنیت رژیم اسرائیل و جلوگیری از روند رو به رشد اسلام گرایی در خاورمیانه دارد، مورد مطالعه قرار می دهد.
نقش قدرت های بزرگ در منطقه خلیج فارس و چالش های هژمونی امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی نظریه پردازان سیاست امریکا در منطقه خلیج فارس را با توجه به موقعیت محوری این منطقه، در راستای تلاش های این کشور برای کسب جایگاه هژمونیک در سطح جهانی تعبیر می کنند. با این حال، امریکا در دوران بعد از جنگ سرد و به رغم تلاش فراوان و صرف هزینه های هنگفت برای تثبیت موقعیت هژمونیک خود در منطقة خلیج فارس، با چالش ها و موانع جدی در این منطقه روبه رو بوده است. مخالفت بازیگران منطقه ای مانند ایران با هژمونی امریکا و ناکامی های این کشور در عرصه هایی مانند عراق، از موانع منطقه ای هژمونی امریکا در خلیج فارس محسوب می شود. از طرف دیگر تلاش سایر قدرت های بزرگ برای اعمال نفوذ در منطقه، اقدامی برای موازنه سازی در مقابل امریکا در این منطقه است. گرچه درهم تنیدگی روابط و برخورداری از منافع مشترک در فضای جهانی شده، از سطح رقابت و تقابل قدرت های بزرگ کاسته و در مقابل، سطح همکاری ها را افزایش داده است، اما این موضوع به معنای حذف نگرانی های آنها از برتری کامل یک بازیگر در برابر سایر بازیگران نیست. بنابراین هرچند تلاش موازنه جویانه سخت افزاری، دیگر جایگاه چندانی در استراتژی قدرت های بزرگ ندارد، اما تلاش های موازنه جویانه در شکل نرم آن همچنان ادامه دارد. ازاین رو، مسئله اصلی در این مقاله این است که در دورة پس از جنگ سرد، قدرت های بزرگ چه واکنشی نسبت به رفتارهای هژمونی طلبانه امریکا در منطقه خلیج فارس از خود نشان داده اند؟ و اینکه تلاش های هژمونی طلبانه امریکا در منطقه خلیج فارس علاوه بر واکنش سایر قدرت های بزرگ با چه چالش هایی مواجه بوده است؟
جریان تصوف در آسیای مرکزی، قفقاز و روسیه؛ راهکارهای بهره مندی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهای آسیای میانه، قفقاز و روسیه اهمیت ژئوپلیتیکی خاصی برای ایران دارند؛ به این دلیل که نزدیکی جغرافیایی، تجربه های مشترک تاریخی و پیوندهای عمیق فرهنگی، ضرورت شناخت جریان های مختلف اسلامی را جهت بهره گیری از آن در راستای منافع ملی و دینی اجتناب ناپذیر کرده است. قدرت های فرامنطقه ای فعال در حوزه مطالعاتی مذکور، به دلیل فضای باز سیاسیِ پس از فروپاشی شوروی و گسترش موج اسلام خواهی، همواره درصدد ایجاد نفوذ در منطقه برآمده اند. از جمله حرکت های اسلامی فعال در منطقه که در طول تاریخ (از بدو ورود اسلام تابه حال)، همواره نقش مهمی در میان مردم منطقه داشته، جریان تصوف است که به رغم تضاد و مبارزة حکومت کمونیستی با چنین جریاناتی، هنوز نزد بسیاری از مردم کشورهای منطقه محبوبیت داشته و مانع مهمی برای گسترش فعالیت های وهابیت و القاعده در منطقه به شمار می رود. با توجه به این موارد، نگارندگان درصدد هستند ضمن بررسی نقش تاریخی تصوف در گسترش اسلام در این مناطق، به جریان شناسی تصوف و شناخت رقبای ایران در نحوة مواجهه با تصوف بپردازند تا در نهایت بتوان با ارائه راهکار، برنامة هوشمندانه تری را در خصوص استفادة بهینه از این جریان در گسترش فرهنگ شیعی و ایرانی اتخاذ نمود.
مفهوم خود و نسبت آن با عمل سیاسی در اندیشه «هانا آرنت» و «هربرت مارکوزه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ارتباط با مفهوم «خود»، آثار و نوشته های فراوان وجود دارد. با وجود این، یکی از تعاریف آن، به خصوص در تلقی مدرنیستی و پسامدرنیستی آن، به فضایی از استقلال و کنشگری خودمختار فاعل شناسا اشاره دارد؛ چنان که در پیشبرد خویش، «خودرانشی» و در عبارتی مانند «خودش کرد»، می توان این امر را مشاهده کرد. اساساً این تلقی از مفهوم خود در میان اندیشمندان سیاسی نیز به کرات مشاهده می شود. دو تن از این متفکران قرن بیستم که با این تلقی مطالبی را به رشته تحریر درآورده اند، «هانا آرنت» و «هربرت مارکوزه» هستند. از یکسو آرنت با مطرح کردنِ مفهومِ «تکثر انسانی»، به دنبال این ایده است که انسان ها را به عنوان «فاعل شناسا» و به عنوان موجودی متمایز و آزاد آشکار سازد. او نهایتاً این طریقه را با مفهوم «عمل» پیوند می دهد تا از این طریق، خودِ انسانی را به عنوان نقش دهندگان به نظام سیاسی معرفی کند. از طرف دیگر، هربرت مارکوزه قرار دارد که خصوصاً در کتاب «انسان تک ساحتی» به دنبال فعال ساختن انسان ها به عنوان خودهای کنشگر و مستقل از چنگال یک نوع پیوستگی است که جامعه سرمایه داری ایجاد کرده است. از این رو تا وقتی این پیوستگی وجود دارد، عمل سیاسی نیز محدود است. اساساً وجه متمایز مفهوم بندی خود در اندیشه آرنت و مارکوزه، با فلسفه سیاسی غالب پیش از خود در این است که فلسفه سیاسی پیشین، خود را به شدت وابسته به «قدرت»، «سلطه فناوری»، «تکنولوژی» و «رسانه» و از اصالت خویش دور ساخته است و این دو با پیوند مجدد سوژه با عمل سیاسیِ متکی به خویشتن، درصدد بازیابی مجدد کنشگری سوژه همت می گذارند.
دوستی در اندیشه سیاسی: روایتی پارادایمی
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، مفهوم «دوستی» که یکی از مفاهیم سیاسی است با رویکردی پارادایمی، تحلیل تطبیقی می شود. بدین ترتیب شاید بتوان به فهمی از این مفهوم رسید تا از آشفتگی هایی که در فهم و به کارگیری این مفاهیم ایجاد می شود بیشتر اجتناب کرد. بحث اصلی در اینجا این است که مفهوم «دوستی» تغییرات پارادایمی بارزی را تجربه کرده است و اکنون، با گذار از پارادایم فردگرای مدرن، مجدداً به هنجاری بنیادین تبدیل شده است. برای انجام این تحلیل ابتدا مختصات سه پارادایم اندیشه ای بیان می شوند و سپس مفهوم «دوستی» در سه پارادایم کلاسیک، مدرن فردگرا و پارادایم اجتماعی ـ انتقادی تطبیق داده می شود.
اسلام سیاسی و جهانی شدن
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با بررسی پدیده جهانی شدن و تلاش برای توضیح این پدیده به برآورد چالش ها و فرصت هایی می پردازد که اسلام سیاسی در شرایط جدید با آن مواجه است. نویسنده رهیافت مناسب برای این بررسی را رهیافت مطالعات تحلیل گفتمانی می داند و بر این اساس به جای تلقی جهانی شدن به مثابه گفتمان واحد، معتقد است که تصویر جهانی شدن به منزله وضعیت جدید منازعه گفتمانی، توان توضیح دهندگی بیشتری دارد. از این منظر آنچه جهانی می شود نزاع گفتمان هاست و از این رو گفتمان ها درصدد معنابخشی به جهانی شدن و تقریر آن بر حسب مفصل بندی خود می باشند تا به گفتمانی مسلط تبدیل شوند. در این میان اسلام سیاسی نیز می تواند به مثابه گفتمانی قلمداد شود که دال محوری و مرکزی آن احیای هویت اسلامی در عرصه عمل سیاسی است. در این صورت در فضای جهانی شدن، اسلام سیاسی می تواند با فراخوانی به هویت مبتنی بر محوریت اسلام به عنوان دال برتر و کلمه نهایی در برابر هویت های دیگر همچون مدرنیسم غربی عمل نماید. در واقع مدرنیسم به دلیل تمرکز بر زندگی مادی ـ دنیوی و کم رنگ ساختن ابعاد معنوی حیات بشری دچار بحران معنا شده و در معرض خطر از دست دادن سیطره گفتمانی است.
مقایسه ویژگی های معرفت شناختی جریان های فکری سیاسی معاصر در جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
پیاده روی اربعین حسینی به مثابه جنبش اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیاده روی اربعین حسینی از وجوه ممتاز هجرت در فرهنگ سیاسی شیعی است که به عنوان بزرگ ترین اجتماع انسانی جهانی برگزار می شود. این اجتماع با شکوه مذهبی علاوه بر دارا بودن وجوه ممتاز مذهبی، واجد پیام های عمیق سیاسی و اجتماعی است. یکی از راه های بررسی وجوه سیاسی اجتماعی این رویداد، مطالعه آن در بستر جامعه شناسی سیاسی و حوزه جنبش های اجتماعی است. در پاسخ به سؤال اصلی مقاله، صحت این فرضیه که می توان پیاده روی اربعین حسینی را به مثابه یک جنبش عظیم اجتماعی با تمامی مؤلفه های آن در نظر گرفت مورد تأیید قرار گرفته است. در این راستا این پژوهش با بهره گیری از نظریه جنبش های اجتماعی چارلز تیلی و با استفاده از روش کیفی تحلیلی توصیفی و با استفاده از ابزار فیش برداری برای جمع آوری داده ها انجام شده است. یافته های مقاله نشان می دهد که پیاده روی اربعین حسینی در چارچوب نظریه چارلز تیلی، جنبش عظیم اجتماعی است که مؤلفه های استمرار ستادها، بهره گیری از طیفی از تظاهرات عمومی و همچنین ابراز عمومی با چهار مشخصه ارزشمندی، وحدت، تعداد و تعهد در آن به نحو بارزی تجلی یافته است .