فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
157 - 176
حوزه های تخصصی:
ترکیه و عربستان به عنوان دو بازیگر قدرتمند خاورمیانه، از تأثیرگذاری زیادی بر معادلات منطقه ای برخوردار هستند. روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه درسال 2002، تحولاتی عمیق در سیاست خارجی ترکیه به وجودآورد. نظریات احمد داوود اغلو با «نئوعثمانی گرایی» شناخته شده است. با وقوع خیزش های عربی در سال 2011، ماهیت روابط دو کشور که از زمان روی کارآمدن حزب عدالت و توسعه همکاری جویانه بوده، به رقابت و منازعه تغییر یافت و ترکیه و عربستان ، هرکدام سیاست متفاوت و متضادی را نسبت به قطر در پیش گرفتند. سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه نوعثمانی گرایی چگونه بر روابط منطقه ای ترکیه وعربستان (با تأکید بر قطر) تأثیرگذار بوده است؟ هدف اصلی مقاله، تبیین چگونگی تأثیر نئوعثمانی گرایی بر روابط منطقه ای ترکیه وعربستان (با تأکید بر قطر) است. روش مورد استفاده در مقاله تحلیلی-توصیفی می باشد. نتیجه ای که از مقاله حاصل می شود: تضاد منافع ترکیه-عربستان به واسطه بهار عربی وگفتمان اخوانی و سلفی، موجب ائتلاف ترکیه و قطر به دلیل حمایت این کشور از ایران در شورای همکاری خلیج فارس در سال 2017 شد.
مفهوم قانون در اندیشه میرزا ملکم خان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
137 - 166
حوزه های تخصصی:
قانون مفهوم کلیدی مشروطیت ایران است. ایرانیان از آغاز دوران جدید تاریخ خود به اهمیت این مفهوم پی بردند. به باور آنها قانون راه حل مشکلات متعددی بود که در کشور وجود داشت. اندیشمندان ایرانی از دوره قاجار کوشش کرده اند که دیدگاه خود را در مورد این مفهوم و چگونگی نوشتن آن در ایران بیان کنند. در این مقاله به بررسی آرای یکی از مهمترین روشنفکران ایران در عصر قاجار در خصوص قانون پرداخته شده است. میرزا ملکم خان از نخستین ایرانیانی بود که در مورد قانون سخنان متعددی گفت و تاریخ قانون خواهی ایرانیان با نام او گره خورده است. در این مقاله کوشش شده است با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نوشته های ملکم خان تعریف او از قانون، چگونگی وضع قانون، ویژگی های قانون و نسبت فقه با قانون مورد بررسی قرار گیرد. اگرچه سخنان او در برخی موضوعات مانند ویژگی های قانون قابل توجه است، اما حقیقت آن است که نمی توان اندیشه ای منسجم و منظم در خصوص مفهوم قانون از آرای او بیرون کشید.
وجوه واقع گرایانه مفهوم ایران شاهی در اندیشه سیاسی خواجه نظام الملک طوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
98 - 124
حوزه های تخصصی:
اندیشه سیاسی ایرانشاهی، مجموعه ای از آرای ایرانیان درباره سیاست است که از دوره ایران باستان شکل گرفته و در آرای متفکران اسلامی چون خواجه نظام الملک، و... بازتاب پیدا کرده است. با توجه به ارتباط آن با دین، در این فرآیند سیاست سرشتی قدسی یافت و شاه به عنوان نماینده و کارگزار خداوند با مجموعه ای از اوصاف، از دیگر آحاد جامعه متمایز شد. شاه در رأس امور جامعه کارویژه برقراری نظم، عدالت و دین داری را برعهده داشت. به لحاظ تاریخی، نخستین هسته های این نظام شاهی توسط مادها به وجود آمد و هخامنشیان آن را به صورت یک نظام کامل جهان داری عرضه کردند. براین اساس، هدف این مقاله شناخت چگونگی بازتاب این گونه از سیاست ورزی در اندیشه و عمل خواجه نظام الملک طوسی است که به مدت سی سال عهده دار وزارت دولت آل سلجوق بود. داده های مقاله که به شکل کتابخانه ای گردآوری شده، با روش کنش گفتاری کوئینتن اسکینر متفکر برجسته مکتب تاریخنگاری کمبریج تحلیل شده است. در این روش تمرکز بیشتر بر فهم معنای متن است، هرچند بستر اجتماعی شکل گیری هنجار مسلط زمانه و دستکاری اندیشمند مورد نظر در آن هنجار نیز مدنظر خواهد بود. یافته پژوهش آن است که مراد خواجه از سیاست ایرانشاهی برپایی حکومتی متعادل بود که در آن شهریار در جهت کسب، حفظ و گسترش قدرت خود ناگزیر از نظم گستری، عدالت گستری، دین گستری در جامعه بود. نتیجه نهایی مقاله آن است که ایران شاه از خلال نظم گستری، عدالت گستری و دین گستری باید در اندیشه حفظ قدرت باشد و تنها از این طریق است که می تواند بر بحران های مختلف فائق آید.
ناسازواری رویه بین المللی دولت ها در پیوند به عدم شناسایی حکومت طالبان با تأکید به استراتژی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ زمستان۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
695 - 728
حوزه های تخصصی:
سردرگمی سیاسی و وضعیت شکنندة اقتصادی که مردم افغانستان را به ناامیدی و مهاجرت واداشته اند، باعث شدند پژوهش حاضر با تکیه بر نظریه مشروعیت دموکراتیک حکومت که چارچوب نظری مقاله انتخاب شده است، و به کارگیری روش توصیفی -تحلیلی، به جواب این سؤال بپردازد که، راه حل پارادوکس رویه بین المللی دولتها در پیوند به عدم شناسایی حکومت طالبان از منظر حقوق بین الملل چیست؟، کشورهای متعدد با حکومت طالبان روابط دارند یعنی هم سفارت شان در کابل فعال هستند و هم دیپلمات از حکومت طالبان در سفارت افغانستان پذیرفته اند و برخی کشورها (چین، روسیه، ایران، ترکیه و ترکمنستان) حتی سفارت افغانستان را به حکومت سرپرست طالبان تحویل داده اند، ولی بازهم اعلان می کنند، آن را به رسمیت نمی شناسیم و روابط ما نباید به معنای شناسایی تلقی شود. بیان تفاوت شناسایی با سایر عملکردهای بین المللی دولتها، و تأکید بر استراتژی جمهوری اسلامی ایران، مهم ترین هدف این پژوهش می باشد. فرضیه ای این پژوهش این است که از دید جامعه بین المللی مشروعیت حکومت طالبان محل تردید است و صرفاً سه مؤلفه ای جمعیت، سرزمین و حاکمیت را برای شناسایی آن کافی نمی دانند. یافته های پژوهش نشان می دهد؛ شناسایی برای حکومت طالبان مهم و سرنوشت ساز است، چون بدون شناسایی از سوی دیگر دولت ها؛ قادر به ورود در جامعه بین المللی نخواهد بود. حق حیات دولت ها در عرصه بین المللی متکی به شناسایی است که حکومت طالبان مستثنی از این امر نمی باشد. شناسایی یک دولت یا عدم آن توسط دولت دیگر، یک عمل و اقدام سیاسی یکجانبه و صلاحدیدی است که فی نفسه بر موجودیت یک دولت تأثیر گذار نیست و دولت صادرکننده را فقط در زمینه سیاسی متعهد می سازد. بنابراین، شناسایی یک امتیاز است نه یک حق که قصد دولت صادرکننده در آن، تعیین کننده می باشد، تنها با تکیه بر حقوق بین الملل نمی شود به عنوان دولت دست یافت، زیرا حقوق فقط به آثار حقوقی واقعیتی سیاسی که عبارت از دولت باشد، متوجه است و چارچوب و محدوده سیاسی این حق را معین می کند. جامعه جهانی معیارنوین نظریه مشروعیت دموکراتیک حکومت، که عبارت از پایبندی به دموکراسی، حاکمیت قانون، رعایت حقوق بشر و حقوق اقلیت های قومی و مذهبی و ایجاد نشدن حکومت از طریق توسل به زور است را مدنظر دارد، بدین لحاظ، تا کنون هیچ کشوری به رسمیت نشناخته اند و بدون اصلاحات به رسمیت نخواهد شناخت. سایر عملکرد دولت ها که بر اساس یک سری ملاحظات صورت می گیرند به معنای شناسایی نیست و آثار آن را در پی ندارد و نمی توانند حکومت طالبان را عضو جامعه بین المللی بسازند. بنابراین، راهی دیگری جز پایبندی به مشروعیت دموکراتیک حکومت، برای نجات حکومت طالبان و مردم افغانستان از این وضعیت، به نظر نمی رسد.
Sectarianism, Hybrid War and Rebuilding New CENTO; Finding a Transnational Initiative for Revival of Muslim Ummah(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The Ummah's unity has been shattered by the divide-and-rule machinations of the US through its "Global War on Terror", seemingly rendering the dream of pragmatic geopolitical cooperation between the world's majority-Muslim states a political fantasy. The so-called "Clash of Civilizations" hasn't just been weaponized to provoke inter-civilizational conflicts, but also intra-civilizational ones too, which in the Ummah's case took the form of violent sectarianism. While "conventional knowledge" would suggest that there's no surmounting these obstacles in the near future, Iran might actually be able to pioneer a breakthrough if it revives and reforms the Old Cold War-era CENTO alliance of itself, Pakistan, Turkey, and Iraq in order to symbolically contradict the sectarian trend and enter into mutually beneficial strategic relations with its three most important neighbors.
Air Pollution: Sanctions’ Effect and Rival Hypotheses(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۳, Issue ۳۵- Serial Number ۱, Winter and Spring ۲۰۲۲
173 - 196
حوزه های تخصصی:
Tehran is grappling with irritating air pollution for a couple of years and the challenge seems to be getting worse. However, what is the main reason for this? To answer the question, many studies have concentrated on the primary chemical ingredients, like CO; and others have focused on where such pollutants are produced, like factories. Nevertheless, we have selected a higher level of analysis by reviewing socio-economic hypotheses (including sanctions, population, and mismanagement) as well as global climate change from 1999 to 2023 while using descriptive and inferential statistics. We know that crude oil is one of the main exported products of Iran. Thus, to evaluate sanctions as the central hypothesis, we surveyed the rate of crude oil exports, and as an assumption, there is a negative relation between sanctions and such exportation. At this stage, we studied the relationship between sanctions and AQI (one of the best scales for calculating air pollution) and on the other hand, sanctions and main toxic gases. For rival hypotheses, we analyzed the relation between AQI and them (population, mismanagement, and global climate change). All in all, among them, the results demonstrate only the correlation of sanctions with CO (-.916), NO2 (.718), and SO2 (-.687). Meanwhile, it is assumed that by using some methods and applying standards, the government could manage the amount of CO and SO2, whereas, due to the need of Mazut to maintain the economy of energy, NO2 has increased.
وابستگی متقابل پیچیده: چارچوبی برای تحلیل روابط هند و ایالات متحده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۳)
203 - 229
حوزه های تخصصی:
در روابط بین الملل، وجود منافع مشترک در حوزه های مختلف، زمینه همکاری بین کشورها را فراهم می کند و رشد این همکاری ها در طول زمان منجر به وابستگی متقابل می شود. بسط همکاری ها به حوزه های مختلف و کنار رفتن سلسله مراتب در موضوعات همکاری، می تواند سبب گذار به وابستگی متقابل پیچیده شود. هدف این مقاله بررسی روابط هند و ایالات متحده در چارچوب وابستگی متقابل پیچیده است. بعد از جنگ سرد، هند و ایالات متحده روابط رو به رشدی را به سمت وابستگی متقابل تجربه نموده و به طور خاص بعد از توافق اتمی سال ۲۰۰۵ ، دو کشور به سوی نوعی وابستگی متقابل پیچیده حرکت کرده اند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که آیا می توان از نظریه وابستگی متقابل پیچیده برای تبیین روابط هند و ایالات متحده پس از جنگ سرد بویژه از زمان توافق هسته ای غیر نظامی(۲۰۰۵) با هند، استفاده کرد؟ فرضیه مقاله این است که با توجه به وجود سه ویژگی کانال های ارتباطی متعدد بین دو کشور، کاهش نقش نیروی نظامی و عدم وجود سلسله مراتب مشخص در روابط دو کشور، نظریه وابستگی متقابل پیچیده از قابلیت بیشتری برای توضیح روابط هند و آمریکا بعد از توافق اتمی سال ۲۰۰۵ ، برخوردار است». یافته مقاله این است که با توجه به تعمیق و تنوع روابط هند و ایالات متحده، روابط آن ها از مرحله وابستگی متقابل عبور کرده و وارد مرحله وابستگی متقابل پیچیده شده است. این مقاله با روش توصیفی و تببینی نگاشته شده و شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای، استفاده از مجلات تخصصی و سایت های معتبر اینترنتی بوده است.
نظمِ بین المللیِ در حال گذار از منظر سازه انگاری: بررسی نقش ایده ها، هنجارها و هویت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
5 - 28
حوزه های تخصصی:
نظمِ بین المللیِ در حال گذار یکی از جذاب ترین موضوعات پژوهشی روابط بین الملل در دهه های اخیر بوده است. وجه مشترک پژوهش های واقع گرا و لیبرال در این زمینه، تمرکز بر ابعاد مادی نظم بین المللی و وجه افتراق آنها ماهیت منازعه آمیز یا همکاری جویانه سیاست بین الملل در دوران گذار است. با وجود این پیشینه نظری، ابعاد معنایی نظم بین المللیِ در حال گذار در این تحقیقات مغفول مانده است. تحقیقات سازه انگارانه معدود درباره این ابعاد نیز صرفاً برخی ابعاد را مبنا قرار داده اند و جامعیت لازم را ندارند. بر این اساس، سؤال اصلی مقاله این است که رویکرد سازه انگاری چه کمکی به فهم نظم بین المللیِ در حال گذار می کند. برای پاسخ به این سؤال ابتدا ادبیات موجود مورد بررسی قرار خواهد گرفت. سپس چارچوب مفهومی سازه انگارانه شامل مقوله ایده ها، هنجارها و هویت ها برای فهم ویژگی های نظمِ بین المللیِ در حال گذار توضیح داده خواهد شد. سپس در سه بخش مقاله، تداوم، فرسایش و ظهور ایده ها، هنجارها و هویت ها در نظمِ بین المللیِ در حال گذار مورد بررسی قرار خواهند گرفت. یافته اصلی مقاله این است که روندهای همزمانِ تداوم، فرسایش و ظهور ایده ها، هنجارها و هویت ها مهم ترین ویژگی نظمِ بین المللیِ در حال گذار از منظر سازه انگاری است.
خلیج فارس بین استراتژی ایندوپاسیفیک ایالات متحده و ابتکار کمربندو راه چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴۴)
145 - 174
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار تلاش شده است تا با استفاده از روشی تحلیلی-تبیینی به این پرسش پاسخ داده شود که جایگاه خلیج فارس در بازی بزرگ بین دو استراتژی ایندو-پاسیفیک آمریکا و ابتکار کمربند و جاده چین چیست؟ فرضیه تحقیق این است که تلاش های آمریکا و چین برای ترسیم نظم منطقه ای جدید که در قالب دو استراتژی ایندو- پاسیفیک و کمربند- راه متجلی شده است، زیرمنطقه خلیج فارس را تحت تأثیر قرار خواهد داد. در نتیجه، کشورهای حوزه خلیج فارس که از چتر امنیتی آمریکا برای توسعه روابط تجاری با قدرت های فرامنطقه ای از جمله چین و هند استفاده کرده اند، در صورت تشدید رقابت بین این دو استراتژی و ایجاد کمشکش، چیزهای زیادی برای به دست آوردن یا باختن دارند. یافته های تحقیق هم چنین نشان می دهد که این معضل کشورهای حاشیه خلیج فارس را به بازی با حاصل جمع صفر تشویق می کند و باعث تشدید توازن قوا می شود که پیامدهای منفی بر امنیت منطقه ای دارد.
نورد استریم2: گذشته، حال و آینده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۱)
133 - 164
حوزه های تخصصی:
«نورد استریم- II » [1] یا «جریان شمالی-2» نام خط لوله گاز طبیعی صادراتی جدید روسیه به اروپا از طریق دریای بالتیک است که در سال های اخیر به عنوان تهدیدی برای امنیت انرژی اروپا از آن نام برده می شود. ازاین رو، این پروژه از ابتدا با چالش هایی مواجه بود که نه تنها موجب تعویق دوساله در تکمیل احداث این خط لوله شد، بلکه تا به امروز مانع از بهره برداری آن و عرضه گاز به اروپا شده است. در این نوشتار سعی بر این است که ضمن مروری بر زمینه های طراحی این خط لوله، دلایلی که مانع از احداث به موقع و همچنین بهره برداری از آن شده، مورد بررسی قرار گیرد. مقاله به ضرورت های احداث پروژه از نگاه روسیه و چالش هایی که مخالفان غربی آن برای منافع خود متصور هستند می پردازد. از نگاه روسیه راه اندازی این پروژه در راستای تأمین منافع ملی اقتصادی و ژئوپلیتیک است درحالی که از نگاه غرب موجب تضعیف امنیت انرژی اروپا خواهد شد. افزون بر این، تأثیر تجاوز نظامی روسیه علیه اوکراین بر این خط لوله نیز مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله یک پژوهش توصیفی تبیینی است که بر اساس منابع کتابخانه ای نگاشته شده است.
دایاسپورا در نظریه انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۳)
35 - 66
حوزه های تخصصی:
دایاسپوراها یا جوامع دور از وطن نقش مهمی در کارکردهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع مبدا و مقصد خود دارند. درحالی که نظریات جریان اصلی روابط بین الملل توجهات کانونی خود را بر دولت و بازار قرار داده اند، با ظهور نظریات انتقادی و اجتماعی فضای بزرگی برای بررسی نقش عوامل غیر دولتی در سیاست بین الملل ایجاد شده است. سوال تحقیق این است که آیا دایاسپوراها که تحلیل دوگانه مثبت و منفی آن ها از منظر اقتصادی و همچنین هویتی- امنیتی موضوع مکاتب مختلف جامعه شناسی و اقتصاد سیاسی بین المللی است، به عنوان بازیگران غیردولتی مورد توجه نظریه های روابط بین الملل نیز قرار گرفته اند؟ و آیا نظریه های روابط بین الملل اساسا ظرفیت تحلیل نقش دایاسپوراها در نظام بین الملل را دارند؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که رویکردهای انتقادی روابط بین الملل به لحاظ توجه به مسائل اجتماعی، هنجاری، بین فرهنگی و معنایی و توجه به بازیگران غیر دولتی، قادر به ارائه فهم گسترده ای از نقش دایاسپوراها در روابط بین الملل هستند. مقاله حاضر با رویکرد تحلیلی و تفسیری و مطالعات کتابخانه ای جایگاه دایاسپورا را در نظریه های انتقادی روابط بین الملل نشان می دهد.
تحلیل بیداری اسلامی در بحرین و ارایه راهبردهایی در راستای امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
135 - 159
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل و بررسی بیداری اسلامی بحرین و نسبت آن با امنیت ملی مورد بررسی قرار گرفت. از طریق مطالعه مبانی مرتبط با بحرین و تحلیل داده های کیفی موجود در اسناد و منابع و داده های موجود در اندیشکده ها و کتابخانه های داخلی و خارجی اقدام به تبیین موضوع شد. از طریق مصاحبه با 12 نفر متخصص حوزه بحرین و بر مبنای تکنیک SWOT، نقاط قوت، ضعف و فرصت، تهدید احصاء شد. در مرحله بعد از طریق توزیع پرسشنامه در بین 50 نفر از کارشناسان حوزه های روابط بین الملل، مطالعات منطقه ای و استراتژیک، متخصصین بحرین و متخصصین مذهبی فعال در حوزه بحرین اقدام به تحلیل سوات و تنظیم ماتریس ارزیابی داخلی و خارجی شد. در نهایت موضوعات اساسی راهبردی در هشت محور احصاء شد. این محورها عبارتند از: 1) راهبردهای روحیه حق طلبی و مقاومت، 2) راهبردهای اشتراکات و پیوندهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، 3) فقدان نهادها و تشکل های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، 4) تعصبات قومی، قبیله ای و مذهبی 5) گروه ها و احزاب متعدد و پراکنده 6) عدم مشروعیت رژیم آل خلیفه 7) حاکمیت فضای امنیتی 8) استمرار نیرو و تجهیزات نظامی قدرت های فرامنطقه ای. بر مبنای نتایج پژوهش باید از راهبردهای روحیه حق طلبی، مقاومت و ایستادگی و استکبارستیزی نفی سلطه مردم استفاده کرد تا امنیت ملی ایران از طریق تبدیل بحرین به یک جبهه مقاومت منطقه ای محقق گردد. از سوی دیگر تبدیل بحرین به متحد راهبردی جمهوری اسلامی ایران نیز می تواند در تعمیق امنیت ایران مثمرثمر باشد.
روش شناسی تحلیل اطلاعات: میان دریافت شهودی و پردازش سیستماتیک 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
161 - 180
حوزه های تخصصی:
انتخاب دستگاه معرفتی مناسب برای شناخت پدیده های عالم, معمولا از دغدغه های روش شناسان و متخصصان روش تحقیق است. موضوع محوری مقاله حاضر, رقابت دیرینه بین دریافت شهودی به معنای فهم بی واسطه از یکسو, و ادراک عقلی نظام مند از سوی دیگر است. در عرصه تحلیل اطلاعات, امروزه این دعوا به صورت رقابت بین دو مکتب یا پارادایم تحلیلی(تحلیل اطلاعات شهودی و تحلیل اطلاعات ساختارمند) جلوه گر شده و ادبیات گسترده ای را در حوزه مطالعات اطلاعاتی به خود اختصاص داده است. دانش اطلاعاتی به تاسی از سایر حوزه های علوم, در تلاش برای حرفه ای و علمی شدن, دوره ای را با تسلط پردازش سیستماتیک سرکرده, سپس با اوج-گیری پژوهش های شناختی در باره ی درک شهودی, شاهد رواج گسترده اندیشه ورزی اطلاعاتی در این حوزه بوده و سرانجام, به سوی بهره گیری متناسب و هوشمند از دو پارادایم حرکت کرده است. 2
ورزش و تقویت امنیت ملی (مطالعه موردی: تهدید امنیتی ورزشی رژیم صهیونیستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی کارکرد ورزش در تحقق اهداف امنیت ملی و به طور خاص جنبش بی.دی.اس (تحریم، عدم سرمایه گذاری و بایکوت رژیم صهیونیستی) است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها کیفی (توصیفی تحلیلی) است. جامعه آماری شامل تمامی متون مرتبط با حوزه جنبش بی.دی.اس، ورزش و رژیم صهیونیستی و نمونه آماری برابر با 71 اثر مرتبط با حوزه ورزشی و سیاسی ایران و رژیم صهیونیستی است. یافته های پژوهش حاضر نشان دادند که ورزشکاران 23 کشور مسلمان به واسطه تجاوز این رژیم به خاک مردم فلسطین از حضور در برابر نمایندگان رژیم صهیونیستی در عرصه بین الملل خودداری و در کشورهای غیرمسلمان نیز به واسطه زیر پا گذاشتن حقوق بشر، بسیاری از چهره های مشهور ورزشی از فضای ورزش به عنوان اهرمی برای افزایش فشار بر سیاست ضدانسانی رژیم صهیونیستی استفاده می نمایند.
فراجا در مدیریت بحران های اجتماعی (کارکرد و جایگاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۷
151 - 207
حوزه های تخصصی:
اهداف : این تحقیق با هدف تعیین کارکردها و جایگاه واحدهای انتظامی فراجا در مدیریت بحران های اجتماعی بویژه از حیث تطبیق با مراحل چهارگانه مدیریت بحران صورت پذیرفت . روش تحقیق: این پژوهش از حیث زمانی، مقطعی؛ از حیث هدف، کاربردی و توسعه ای و از حیث روش، توصیفی بوده و از جهت نحوه جمع آوری داده ها از روش های ترکیبی شامل: بررسی اسنادی،توزیع پرسشنامه و انجام مصاحبه عمیق فردی و گروهی(به ویژه روش فیشباول) استفاده شده است. تعداد جامعه اماری 356 نفر و تعداد نمونه هدفمند شامل 241 نفر از ماموران دارای تجربه در بحران 1398(185)، سرکلانترهای تهران(10)، فرماندهان انتظامی استانها(31 نفر)، مسئولان رده یک فراجا(15 نفر) بوده است. الفای کرونباخ معادل 8.1 بود.یافته های تحقیق: اگرچه واحدهای انتظامی ها توانمندی لازم برای مدیریت تنش های اجتماعی بویژه پیش بینی را دارند اما مدیریت بحران در واحدهای انتظامی اقتضایی ، شبکه توزیع و دریافت خبر نیازمند اصلاح و آموزش های افراد نسبت به آنچه باید انجام دهند ناهمگون و ناکافی است. پیشنهادات: مدیریت بحران در واحدهای انتظامی نیازمند: شفاف سازی و استاندارد سازی رفتارها، شفاف سازی نحوه اشراف واحدهای انتظامی به فضای مجازی و دریافت اطلاعات در سلسله مراتب اداری، برگزاری آموزش مدیریت بحران برای تمام عوامل دست اندرکار (یگان های فراجا و آتش نشانی، شهرداری، مخابرات و برق و....)، مکلف نمودن سازمان امنیت فراجا به آموزش و خبررسانی به واحدهای انتظامی و پاسگاه میباشد.
واکاوی خاستگاه نظم سیاسی- اجتماعی مطلوب در آراء شهید مطهری بر مبنای الگوی سه گانۀ لاکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
182 - 208
حوزه های تخصصی:
در برخورد با ورود مدرنیته به ایران، روشنفکران واکنش های گوناگونی نشان داده اند (تاریخچه). برخی آن را نفی، برخی تقلید و برخی به گزینش پاره ای از اصول مدرن پرداخته اند (پیشینه). نواندیشان دینی دهه پنجاه شمسی، نظیر شهید مطهری که ازیک سو دغدغه دین و سنت داشتند و ازسویی خواستار پیشرفت تکنولوژی و توسعه سیاسی کشور بودند، درصدد برآمدند بین دین و جامعه درحالِ تغییر، در ذهن متأثر از مدرنیته خویش هماهنگی ایجاد کرده و طرح یک نظم سیاسی-اجتماعی مطلوب را پی ریزی کنند. در این پژوهش برآنیم تا براساس نظریه سه گانه لاکانی، تأثیر ذهنیت مدرن بر نظم سیاسی-اجتماعی مطلوب در اندیشه شهید مطهری را برمبنای روش توصیفی-تحلیلی بررسی کنیم (مسئله و روش). بنابراین، در این مقاله پرسش مهم ناظر بر نوع حکومت مطلوب استاد مطهری است (سؤال). دستاورد پژوهش نشان می دهد که برمبنای نظریه لاکان، مطهری مخالف تغییر هویت خود و تقلید از دیگری است؛ اما درعینِ حال برای رشد هویت اسلامی-ایرانی تمایل دارد از تکنولوژی و توسعه غربی نیز بهره مند شود. برهمین اساس و با رویکرد پذیرش دستاوردهای عینی مدرن به مثابه امر خیالی و نفی ابعاد معرفت شناختی آن که در تضاد با امر نمادین حاکم بر جامعه قرار داشت، نظریه ولایت فقیه را تشریح می کند (یافته).
تحلیلِ راهبردیِ شایستگی هایِ نظامِ حکمرانیِ آموزش و پرورشِ ایران بر اساس چارچوبِ مفهومیِ ظرفیتِ سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
39 - 77
حوزه های تخصصی:
در دهه های گذشته، برخی دولت ها توانستند با بهره مندی از حکمرانیِ خوب، زمینه کارایی و اثربخشی سیاست هایِ پایداریِ آموزش و پرورش را فراهم آورند و آموزشِ باکیفیت، همگانی، رایگان و عادلانه را محقق سازند. در ایران، با وجودِ اسناد بالادستی پرشمار، شواهدی چون تعمیقِ روزافزونِ چالش هایی چون دانش آموزانِ بازمانده از تحصیل، نابرابری و شکافِ آموزشی و کیفیتِ پایینِ زیرساخت هایِ آموزشی، نشانگر اینست که آموزش و پرورش ایران از دستیابی به اهداف پایداری بازمانده است. هدف نوشتار حاضر اینست که با بهره گیری از روش های تحلیلی، مقایسه ای و پیمایشی مبتنی بر آراء و نظرات خبرگان و متخصصان تعلیم و تربیت، ابعاد و لایه هایِ شایستگی هایِ نظامِ حکمرانیِ آموزش و پرورشِ ایران را از چشم انداز نظریِ ظرفیت سیاست گذاری، آسیب شناسی کند. سؤال پژوهش این است که صلاحیت های سطوح گوناگون نظام حکمرانی آموزش و پرورش ایران به چه میزان با شاخص هایِ نُه گانه الگوی ظرفیت سیاست گذاری همسویی دارد؟ بر اساس یافته های پژوهش و دیدگاه ها و نظرات متخصصان، شایستگی ها و مهارت هایِ تحلیلی، عملیاتی و سیاسی در سطوح و منابعِ فردی، سازمانی و سیستمیِ نظامِ سیاست گذاریِ آموزش و پرورشِ ایران در مقایسه با مؤلفه های الگوی نظریِ ظرفیت سیاست گذاری با ناهمسویی ها، ضعف ها و چالش هایی روبروست. این کاستی ها، از موانع اصلی کارایی و اثربخشی سیاست هایِ پایداری آموزش و پرورش ایران و نیل به اهدافِ مرتبطِ پیش بینی شده در اسنادِ سیاستیِ بالادستی بوده است. پیشنهاد می شود برای دوره پساکرونای آموزش و پرورش ایران، ظرفیت سازیِ در چارچوبِ حکمرانیِ شبکه ای، داده محور، چندسطحی، منصفانه، پاسخگو و مشارکتی در دستورکار سیاستی کشور قرار گیرد.
دستیابی به امنیت زیست محیطی با تاکید بر اهمیت استانداردهای محیط زیستی در برنامه های استراتژیک توسعه شهری (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد سال ۳۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۰۲
165 - 193
حوزه های تخصصی:
در خلال چند دهه گذشته به دلیل تأکید صرف بر رشد اقتصادی و بهره برداری های بی رویه از منابع طبیعی و زیست محیطی کلان شهرها با مسائل ومشکلات عدیده ای درزمینه محیط زیست و امنیت زیست محیطی مواجه شده اند. با توجه به اهمیتی که محیط زیست به عنوان یکی از نیازهای اساسی جوامع امروزی برای بقا در محیط به شدت رقابتی و با تغییرات گسترده دارد. شهر تهران به عنوان یک منطقه ای تأثیرگذار، برای پیش رفتن با تحولات موجود نیازمند وارسی و کنکاش تحولات اطراف خود، در بعد منطقه ای و بین المللی است و این مسأله ضرورت مقابله با موانع و چالش های احتمالی آن را ضروری می نماید. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر رعایت استانداردهای زیست محیطی، در برنامه های استراتژیک توسعه شهری به منظور دستیابی به امنیت زیست محیطی در شهر تهران مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از تکنیک پرسشنامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش، مدیران وزارت کشور و شهرداری مناطق 22 گانه شهر تهران و نمونه آماری30 نفر و روش نمونه گیری تصادفی ساده می باشد. داده ها با نرم افزار Spss23 در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. جهت تحلیل عوامل داخلی (ضعف، قوت) و خارجی (تهدید و فرصت) شهر از روش SWOT و جهت آزمون فرضیه از آزمون تی تک نمونه ای، استفاده و فرضیه پیشنهادی تأیید گردید. نتایج نشان می دهد که با توجه به شرایط موجود، شهر تهران با چالش های مختلف محیط زیستی روبه روست. با توجه به نمودار حاصل از عوامل درونی و بیرونی، شهر تهران در موقعیت تدافعی قرار دارد. همچنین نتایج آزمون نشان می دهد که رعایت استاندارد در برنامه های استراتژیک توسعه شهری به عنوان یک راهکار در دستیابی به امنیت زیست محیطی تأثیر معناداری دارد. در این راستا مهم ترین راهکارها، استانداردها بر امنیت زیست محیطی رعایت استانداردها در زمان اجرای پروژه ها، الزام و اعمال استانداردها در تدوین طرح ها و نظارت دقیق به رعایت آن ها در زمان اجرا می باشد.
شناسایی و اولویت بندی راهبردهای کلان نزاجا در راستای تحقق چشم انداز بیانیه راهبردی گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال هفتم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
115 - 148
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف احصاء و اولویت بندی راهبردهای نزاجا بمنظور تحقق چشم انداز بیانیه گام دوم انقلاب انجام گرفت. نوع پژوهش کاربردی و به روش توصیفی-پیمایشی انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق، خبرگان علمی-نظامی هستند که از میان آنها نمونه ای به اندازه 53 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. در گام نخست با بهره مندی از روش دلفی و برگزاری نشست های خبرگی درخصوص واکاوی سند بیانیه، تعداد 10 راهبرد اصلی احصاء گردید. سپس با بهره گیری از ابزار گردآوری داده ها (پرسشنامه اولویت بندی) راهبردهای احصاء شده اولویت بندی شد. روایی پرسشنامه تحقیق طبق نظر خبرگان تأیید و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ 90.2/0 حاصل شد. برای برازش مدل از LISREL و برای تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی و استنباطی (شامل آزمون t و فریدمن) با بهره مندی از SPSS استفاده شد. نتایج اولویت بندی راهبردهای ده گانه احصاء شده، نشان داد راهبرد های «توسعه زیرنظام های انگیزشی با هدف تقویت روحیه و رفاه کارکنان» (با میانگین و انحراف معیار: 1.412±3.92)، «ارتقای آمادگی رزمی با توسعه فن آوری های نوین پهپادی، رزم زمینی و سامانه های بازی جنگ» (با میانگین و انحراف معیار: 1.440±3.75) و «استقرار نظام استعدادیابی و نخبه پروری سرمایه های انسانی دفاعی» (با میانگین و انحراف معیار: 1.350±3.72) دارای بالاترین اولویت در تحقق چشم اندازهای ترسیم شده بیانیه گام دوم انقلاب در نزاجا می باشند.
رویکرد کانتر هژمونیک چین در خلیج فارس (مطالعه موردی؛ ایران و عربستان بین سال های 2022- 2015)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۸)
135 - 156
چین به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند، همکاری جدی با کشورهای درحال توسعه در قالب «مشارکت» دارد. پکن تلاش دارد تا روابط اقتصادی خود را در منطقه خلیج فارس با طرح انواع مشارکت و همکاری به پیش ببرد که در این میان ایران و عربستان سعودی از جایگاه خاصی برخوردار هستند. سؤالی که مطرح است اینکه؛ مشارکت چین با ایران و عربستان با چه اهدافی صورت می گیرد؟ فرضیه این است که مشارکت چین با ایران بیشتر بر مبنای رویکرد کانتر هژمونیک و با هدف کاستن از قدرت ایالات متحده و با عربستان سعودی، جهت تأمین انرژی و راهیابی چین به تجارت دریایی در خلیج فارس و قاره آفریقا است که نقد جدی به یک جانبه گرایی آمریکا است. یافته های مقاله حاضر نشان می دهند که چین با گزینش کشوری مانند عربستان، به دنبال ترغیب آن به سمت خود و دور کردن آنان از ایالات متحده امریکا است که توانسته عربستان سعودی را به اتخاذ تصمیمات نسبتاً مستقل از ایالات متحده امریکا سوق دهد. ایران که از دیرباز سیاست های ضدامریکایی در منطقه خلیج فارس داشته است، اشتراکات ضدهژمون با همراهی چین در زمینه سیاسی و ایدئولوژیکی علیه آمریکا دارد و تبادلات تجاری بسیار کمتری نسبت به عربستان در ارتباط با چین را داراست. رویکرد ناظر در این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی است و جمع آوری داده ها کتابخانه ای اعم از مکتوب و الکترونیک می باشد و از چارچوب نظری «کانتر هژمونی» بهره برده ایم.